یکی از اسلوبهای ادبی مختص قرآن در میان نصوص دینی، ما أَدراک است. توجه به این قدمت، اهمیت بازخوانی معنای این اسلوب بیانی را با توجه به اختلاف مفسران در ساختار ادبی آن، روشن میکند. یکی از راههای برونرفت از اختلافات تفسیری در مورد مفاهیم اسلوبهای قرآنی، استفاده از دا چکیده کامل
یکی از اسلوبهای ادبی مختص قرآن در میان نصوص دینی، ما أَدراک است. توجه به این قدمت، اهمیت بازخوانی معنای این اسلوب بیانی را با توجه به اختلاف مفسران در ساختار ادبی آن، روشن میکند. یکی از راههای برونرفت از اختلافات تفسیری در مورد مفاهیم اسلوبهای قرآنی، استفاده از دانش معناشناسی تاریخی است. در این مقاله با استفاده از روشهای زبانشناسی تاریخی مانند ریشهشناسی و مطالعات زبانهای سامی، به دنبال تحلیلی معناشناختی از واژه دری و مشتقات آن برای رسیدن به تحلیلی دقیق از ساختار ادبی ما أدراک هستیم. دستاورد حاصل نشان میدهد که معنای دانستن در این فعل از قدمت زیادی نسبت به ریشه علم در زبان عربی برخوردار است. همین مطلب نقش بسیار کلیدی در رفع اختلاف ادبا و مفسران درباره تحلیلهای ادبی از فعل دری و مشتقات آن در قرآن به ویژه در اسلوب بیانی ما أدراک دارد. ادبا و مفسران در تبیین این فعل آن را با مادۀ علم از حیث ادبی مقایسه کردند در حالی که دو ساختار ادبی متفاوت دارند. این اسلوب در قرآن پیرامون بحث قیامت و احوال آن و مقدرات الهی، مطرح میشود و کارکرد بیانی آن با توجه به نتیجه بحث ریشهشناسی مادۀ دری دربردارندۀ مفاهیمی همچون تهویل تفخیم و تعظیم است.
پرونده مقاله
حمد مفهومی قرآنی است که با ورود به فرهنگ اسلامی دچار تغییرات اساسی در معنا شده است. اهل لغت و مفسران حمد را به معنای ستایش و ثنا (مدح) یا سپاسگذاری (شکر) دانستهاند. در روایات و فرهنگ اسلامی نیز همین معنا برای حمد بازتاب یافته است. این در حالی است که حمد در سابقه پیشا چکیده کامل
حمد مفهومی قرآنی است که با ورود به فرهنگ اسلامی دچار تغییرات اساسی در معنا شده است. اهل لغت و مفسران حمد را به معنای ستایش و ثنا (مدح) یا سپاسگذاری (شکر) دانستهاند. در روایات و فرهنگ اسلامی نیز همین معنا برای حمد بازتاب یافته است. این در حالی است که حمد در سابقه پیشا اسلامی خود و در زبانهای سامی دو طیف معنایی را بههمراه داشته است: نخست معنای آتش و گرما و دوم معنای اشتیاق، علاقه و لذت؛ که معنای دوم از معنای نخست ساخت یافته است. این شواهد معنایی نشان میدهد که حمد در تاریخ حیات خود دچار تحولی اساسی در معنا شده است. حال پرسش اساسی درباره معنای حمد در قرآن کریم است؛ آیا حمد در قرآن امتدادی از معنای پیشااسلامی (معنای شوق)، یا همراستا با معنای دوره اسلامی (معنای سپاس و ستایش) است؟ این پژوهش میکوشد با رویکرد تاریخ مفهوم تحولات معنایی حمد را از دوران باستان تا عصر نزول قرآن و سپس دوره فرهنگ اسلامی رصد نماید. این پژوهش به این نتیجه دست یافته که معنای حمد در قرآن کریم در امتداد معنای پیشااسلامی خود (شوق، علاقه و توجه) است و نباید آن را بر معنای تحول یافته در دوران اسلامی (ستایش، سپاس) حمل نمود.
پرونده مقاله
واژه رزق، یکصد و نه بار در قرآن کریم به کار رفته است. لغت شناسان و مفسران، طیف گسترده ای از معانی مادی و معنوی را برای این واژه در نظرگرفته اند؛ عدهای از ایشان رزق را صرفاً بر معنایی مادی، برخی دیگر صرفاً بر معنایی معنوی و پاره ای بر هر دو معنای مادی و معنوی اطلاق کر چکیده کامل
واژه رزق، یکصد و نه بار در قرآن کریم به کار رفته است. لغت شناسان و مفسران، طیف گسترده ای از معانی مادی و معنوی را برای این واژه در نظرگرفته اند؛ عدهای از ایشان رزق را صرفاً بر معنایی مادی، برخی دیگر صرفاً بر معنایی معنوی و پاره ای بر هر دو معنای مادی و معنوی اطلاق کردهاند. این بسط معنایی رزق در میان اهل لغت و مفسران در حالی به وجود آمده است که بر پایۀ شواهد زبانشناختی، رزق در عصر پیشاقرآنی و در عصر نزول قرآن معنای محدود و معینی را با خود حمل می کرده است. نویسندگان این مقاله با هدف دستیابی به معنای اصلی این واژه در قرآن و با بهره از ریشه شناسی تاریخی این واژه نشان داده اند که رزق در دوران پیشاقرآنی حایز معنایی مادی بوده است که خوراک، بهره و سهم، روزانه بودن و عطای به دیگری مهمترین مؤلفه های آن به شمار می رفته است. در دوران نزول قرآن و با انتقال این واژه از فارسی به عربی همین گسترۀ معنایی نیز به عربی عصر نزول وارد شده است. پس در فهم و تفسیر آیاتی که واژۀ رزق در آن ها به کار رفته است باید متمرکز بر معنای مادی این واژه بود. گسترش رزق به مصادیق غیرمادی (فرزند، علم و ...) توسعهای است که بعدتر و توسط مفسران صورت گرفته است و لذا نباید آن را بر رزق در قرآن کریم حمل نمود.
پرونده مقاله