تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد2,السنة
13
,
تابستان
1400
برای شناخت جنبه‎های گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، سفرنامه‎ها ابزاری راه گشاست که اطلاعات درخوری ارائه می‎دهند. در این پژوهش چهار سفرنامۀ میرزا فتاح خان، حاج‎سیاح، حاجی‎پیرزاده و اعتمادالسلطنه از دوران قاجار انتخاب شده‎اند. این پژوهش با هدف أکثر
برای شناخت جنبه‎های گوناگون تاریخ و فرهنگ مردم یک منطقه، سفرنامه‎ها ابزاری راه گشاست که اطلاعات درخوری ارائه می‎دهند. در این پژوهش چهار سفرنامۀ میرزا فتاح خان، حاج‎سیاح، حاجی‎پیرزاده و اعتمادالسلطنه از دوران قاجار انتخاب شده‎اند. این پژوهش با هدف بررسی مسائل اجتماعی و زیرساخت‎های اساسی آن در ساختار یک جامعه با روش توصیفی – تحلیلی در پی یافتن این پرسش است که چه مسائل اجتماعی در سفرنامه های منتخب دورۀ قاجار بازتاب یافته‎است. نتایج نشان داد که سفرنامه‎نویسان دو رویکرد نسبت به مسائل اجتماعی دارند: نخست مطرح کردن مسائل و زیرساخت‎ها و دیگری برشمردن معضلات اجتماعی. در هر دو بخش بیشترین توجه را به مسائل اجتماعی، حاج‎سیاح و حاجی‎پیرزاده داشته‎اند. پیرزاده بیشتر بر آنچه در سایر کشورها و به‎خصوص اروپا بوده تأکید داشته اما حاج‎سیاح بیشتر در مورد مسائل اجتماعی و معضلات داخل ایران سخن گفته‎است. او با زبانی انتقادی، از وضعیت نابسامان زیرساخت‎های اجتماعی در ایران گلایه دارد. مقایسۀ مشاهدات سیاحان در مورد مسائل اجتماعی، نشان می‎دهد که در دوران قاجار زیرساخت‎های اجتماعی در حد بسیار نامطلوبی بوده که قابل مقایسه با پیشرفت‎های کشورهای اروپایی در همان دوران نیست. همین امر، منجر به پدید آمدن عدم نارضایتی از حکومت، عدم رفاه اجتماعی، تبعیض‎های طبقاتی، افزایش مهاجرت و... در ایران گردیده بود.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد5,السنة
13
,
زمستان
1400
هویت، از آن روی که با فردیت یافتگی در پیوند است، یکی از مباحث پراهمیت در حوزۀ علوم انسانی به شمار می آید. زیرا تنها در سایۀ هویّت است که انسان، از ناپیدایی در جمع رها می شود و به تشخص می رسد و برای ایفای نقش انسانی خویش در زندگی اجتماعی، آماده می گردد. بنابراین در ت أکثر
هویت، از آن روی که با فردیت یافتگی در پیوند است، یکی از مباحث پراهمیت در حوزۀ علوم انسانی به شمار می آید. زیرا تنها در سایۀ هویّت است که انسان، از ناپیدایی در جمع رها می شود و به تشخص می رسد و برای ایفای نقش انسانی خویش در زندگی اجتماعی، آماده می گردد. بنابراین در تمام جوامع بشری، هویت ملی، به نسبت هویت های دیگرانسان، ارزش اجتماعی بیشتری دارد. موضوع مقالۀ حاضر بررسی هویت ملی در شعر دو شاعر بزرگ معاصر، اخوان و شفیعی کدکنی است. برای درک این مقوله در نزد آنان، ابتدا به مسالۀ هویت، هویت فرهنگی، هویت اجتماعی و هویت ملی به اختصار اشاره شده، و سپس مصادیق هویت ملی را در سروده های این دو شاعر، یافته، مقوله بندی و تحلیل کرده ایم. داده های این پژوهش به شیوۀ کتابخانه ای و اسنادی گردآمده و با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیل شده است. حاصل کار این که هر دو شاعر در هویت یافتگی شاخص بوده و در سفر زندگی و شعر خود، بیش از هر جا در منزل هویّت ملی، توقف کرده اند.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد3,السنة
15
,
پاییز
1402
دانش زبان شناسی نوین و سره کردن متون ادبی که زبان شناسان از آن با سرنامۀ گفتمان نقدگرا از دیدگاه نشانه شناسی معنایی یاد میکنند، چنان است که سره کنندۀ نوشتار به دنبال شناخت ژرف مایۀ لایههای گوناگون اندیشه و فضای آفرینش متون فراتر از جملهها میگردد و بافت سخن را با توج أکثر
دانش زبان شناسی نوین و سره کردن متون ادبی که زبان شناسان از آن با سرنامۀ گفتمان نقدگرا از دیدگاه نشانه شناسی معنایی یاد میکنند، چنان است که سره کنندۀ نوشتار به دنبال شناخت ژرف مایۀ لایههای گوناگون اندیشه و فضای آفرینش متون فراتر از جملهها میگردد و بافت سخن را با توجه به جایگاه هنری و موقعیت آن به کنکاشی زبان شناسانه میکشد و بینش فرامتنی نگارنده یا سراینده را آشکار میسازد.بنابراین، نگارنده این گفتار بینش نهفته در لایههای زبانی سه سرآغازنامه را در گران سنگ ترین سروردۀ حماسی زبان فارسی که همانا شاهنامه نام گرفته با سرنامههای به نام خدا و غمنامههای رستم و سهراب و رستم و اسفندیار را با روش (توصیفی– تحلیلی) به کنکاش گفتمان نقدگرا گرفته است.
تفاصيل المقالة
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
,
العدد4,السنة
15
,
زمستان
1402
سیّد بهاءالدّین مستوفی شاعر جای مانده ای است که در کتاب های تاریخ ادبیات به وی اندک اشاره ای نشده است. تنها نام وی را در برخی از تذکره هایی که اینک چون گنج که در ویرانه ای پیدا شود می توان یافت. با آن که وی در علوم مختلف چون: ریاضیّات، رمل و اعداد، فنون شاع أکثر
سیّد بهاءالدّین مستوفی شاعر جای مانده ای است که در کتاب های تاریخ ادبیات به وی اندک اشاره ای نشده است. تنها نام وی را در برخی از تذکره هایی که اینک چون گنج که در ویرانه ای پیدا شود می توان یافت. با آن که وی در علوم مختلف چون: ریاضیّات، رمل و اعداد، فنون شاعری و در دانستن نوشته های یونانی، سُریانی و عبـری و از خطوط نستعلیق و شکسته و نسخ آگاه و در شناخت جواهر شعری علم عروض و در سرودن انواع قالب های ادبی اشراف داشته است، اما جای تأسّف است که به وی اندک توجّهی نگردیده است وتا کنون تحقیقاتی در زمینۀ این شاعر بزرگ انجام نگرفته است. از وی غزلیّات، قصاید و قطعه های فـراوان در دست می باشد که نشانۀ تفکّر عارفانه و زاهدانۀ اوست. محتوای اشعار وی بیشتر در مدح و منقبت ائمّۀ اطهار (ع) و مولای متّقیان علی (ع) می باشد. در این مقاله، علاوه بر آنچه که برای بهاءالدّین بسیار دارای اهمیّت بوده است، بــه علومی که ایشان به آن آگاه، به خصوص صناعات ادبی همراه با اشعار مربوط که یکی از موضوعات بسیار مهم در علم زبان و ادبیّات فارسی می باشد نیز اشاره شده است.
تفاصيل المقالة
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی
,
العدد1,السنة
14
,
بهار
1401
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صور أکثر
شاهنامه فردوسی در نگاه اول شاید به قول محمود حدیث رستم و داستان همآوردی ها باشد اما اندکی آشنایی با بیان تمثیلی ـ اسطوره ای و گفتمانی که فردوسی در آن، شاهنامه را سروده، باعث پرسش هایی می شود: فردوسی از بیان تمثیلی در شاهنامه چگونه و چرا استفاده می کند؟ و آیا رستم به صورت تمثیلی از منظر گفتمان انسان شناسی فردوسی می تواند نمونه ی اعلای یک هویت انسانی باشد که در روح جمعی و توانش فرهنگی جامعه ایران تأثیر داشته است ؟ یا این هویت انسانی به صورت تمثیل های متنوع در مجموعه ای از شخصیت های شاهنامه نمود یافته است؟ این پژوهش با هدف پاسخ به این سؤالات و فهم آنچه فردوسی رمز و معنای(تمثیل) شاهنامه گفته، انجام شد. شناخت معماری تمثیل های فردوسی که نشان دهنده ذهن و زبان اوست، ضروری می نماید. این پژوهش ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ـ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای، در ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮﯾﻪ تحلیل گفتمان انجام شد و یافته ها نشان داد که فردوسی با بیانی تمثیلی جهان بینی و اندیشۀ انسانشناسانۀ خود را به نصویر کشیده است. تمثیل های شاهنامه هویت انسان ایرانی ـ اسلامی را بیان کرده است، فردوسی در پردازش شخصیت های داستان های شاهنامه آگاهانه دو نوع شخصیت خیر و شر را مبتنی با گفتمان های دوره معرفی می کند. هر یک از شخصیت ها می توانند به صورت تمثیلی نموداری از چهره های منفی و مثبتی باشند که به سبب جهانبینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم پدیدار شده اند. رستم و افراسیاب کلان تمثیل دو گروه از شخصیت های خوب و بد در گفتمان فردوسی هستند که زوایای دیگر آن در شخصیتهایی مانند ضحاک ماردوش، سیاوش، گردآفرید، سودابه، پیران ویسه و... نمودار می شود. تمثل نه تنها به متن شاهنامه مفهومی چندلایه و گسترده می بخشد بلکه آن را به متنی نشانه ای ـ نمادین بدل می کند.
تفاصيل المقالة
دعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای أکثر
دعا و مناجات با پروردگار، از روحانی ترین لحظات زندگی هر انسان خداشناس و دین مدار است و مثنوی معنوی نیز به عنوان شاهکار عرفانی زبان فارسی سرشار از دعا و مناجات هایی است که مولانا گاه از زبان خود و گاه از زبان شخصیت های مثنوی بیان نموده است. دعا و مناجات های مثنوی ، دارای کنش های گفتاری خاصی است که نشانگر معنی ثانوی آن هاست. نظریه کنش گفتاری به عنوان یکی از مباحث مهم تحلیل گفتمان در حوزه دانش زبان شناسی در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس، سرل طبقه بندی پنج گانه ای را برای آن ارائه داد. پایۀ نظریه کنش گفتاری سرل بر این استوار است که نقش های فعل و به دنبال آن جمله را در فرایند گفتمان می توان به پنج دسته کنش های اظهاری، عاطفی، ترغیبی، تعهّدی و اعلامی تقسیم بندی کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است به شیوۀ تحلیل محتوایی و برمبنای تئوری کنش های گفتاری سرل، به تحلیل دعاها و مناجات های مثنوی پرداخته شود. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد، هریک از دعاها و مناجات های مولانا دارای کنش گفتاری خاصی است و از میان طبقه بندی پنجگانه سرل، کنش ترغیبی نسبت به دیگر کنش های گفتاری بسامد بالایی دارد و کنش اعلامی در آن ها به کارنرفته است.
تفاصيل المقالة
تحلیل و تشخیص عناصر سبکی جز با جزئینگری در بسامد خروج از نرم زبان حاصل نمیشود. این جزیینگری نیازمند بررسی جزئیات ادبی، زبانی و فکری یک متن ادبی است. عنصر رنگ یکی از مواردی است که کیفیت استفادة بلاغی و معنایی آن در سبکها و دورههای مختلف ادبی متغیر و متفاوت است و با أکثر
تحلیل و تشخیص عناصر سبکی جز با جزئینگری در بسامد خروج از نرم زبان حاصل نمیشود. این جزیینگری نیازمند بررسی جزئیات ادبی، زبانی و فکری یک متن ادبی است. عنصر رنگ یکی از مواردی است که کیفیت استفادة بلاغی و معنایی آن در سبکها و دورههای مختلف ادبی متغیر و متفاوت است و با بررسی کارکردها و تحولات بلاغی این عنصرِ تصویرساز میتوان دگردیسی سبکی را نشان داد. ازآنجاییکه دگردیسیهای سبکی جز با در نظر گرفتن پیکرهای وسیع چندان دقیق و ممکن نیست، لذا با در نظر گرفتن پنج سبک شعر فارسی و از هر سبک سه شاعر برجسته، به موضوع مذکور پرداختهشده است. نتایج نشان میدهد که در سبک خراسانی ترکیبات وصفی حاصل از رنگها در امور حسی و اغلب با عناصر طبیعت است. شگردهای غالب در این سبک استفاده از تشبیه و استعاره و کنایه است. در سبک بینابین بسامد ترکیبات انتزاعی بیشتر و کارکردهای کنایی، تمثیلی و نمادین، در حوزة عرفان و مسائل اجتماعی (با ظهور سنایی) بیشتر است. در سبک آذربایجانی صنایع بدیعی و بیانی به اوج خود میرسد و رنگ ازرق دستمایة آفرینش ایهام، استعاره و کنایه با بسامد بالا میگردد. در این سبک، هفتپیکر جایگاهی ویژه دارد چون از نمادگرایی اسطوره (در رنگها) نیز استفاده میکند. در سبک عراقی نیز اغلب ترکیبات حسی نیز برای تبیین مفاهیم ذهنی به کار میروند. ایهام، استعاره و نماد از شگردهای غالب در کاربرد رنگهاست. در سبک هندی ترکیبات عینی بیشتر است و در میان شگردهای بلاغی، اسلوب معادله، تشبیه و حسن تعلیل بسامد بیشتری دارد.
تفاصيل المقالة
در چند دهه اخیر به دنبال تغییرات سیاسی اجتماعی و تغییر نگرش جامعه به مسائل زنان و زمزمههای آزادی آنان، داستاننویسان توجه خاصی به موضوع زنان داشتهاند و نوع نگرش جامعه به مسئولیتها و حقوق زنان در آثار آنان نمودار است. بررسی سیمای زنان در ادبیات و جامعه ضروری است؛ لذا أکثر
در چند دهه اخیر به دنبال تغییرات سیاسی اجتماعی و تغییر نگرش جامعه به مسائل زنان و زمزمههای آزادی آنان، داستاننویسان توجه خاصی به موضوع زنان داشتهاند و نوع نگرش جامعه به مسئولیتها و حقوق زنان در آثار آنان نمودار است. بررسی سیمای زنان در ادبیات و جامعه ضروری است؛ لذا در این پژوهش دو رمان جزیرهی سرگردانیِ سیمین دانشور و شوهر آهو خانم از علیمحمد افغانی مورد بررسی قرار گرفت. هدف از نقد این دو اثر بررسی تقابل زنان با تبعیض و خشونت اجتماعی آنان است. مسائلی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است، مواردی چون: جلوههای مردسالاری، خشونت علیه زنان، نگرش جامعه به زن، اعتقاد به برتری مرد، ضعف زنانه، فمینیسم و ... است. در این بررسیها به کتب جامعهشناختی استناد شده است. در پایان مسائلی که در داستانها مورد بحث قرار گرفته است، با یکدیگر مقایسه شده و مشخص شده در هر داستان کدام یک از عناصر پررنگتر و کدام کمجلوهتر است. نتایج حاکی از آن بود که در هر دو رمان نگاه منفی جامعه به زنین و وضعیت نابرابر میان زنان و مردان عامل اصلی خشونت و تبعیض به زنان است.
تفاصيل المقالة
زبان و ادبیات فارسی واحد مشهد
,
العدد5,السنة
15
,
زمستان
1398
سفرنامه نویسی در عرصة ادب فارسی سابقة کهنی دارد که به دو شکل منظوم و منثور است. در سفرنامه ، نویسنده به شرح آنچه در سفر دیده، شنیده و روی داده، می پردازد. در این پژوهش سه سفرنامة سفینة سلیمان، سفرنامة میرزا فتاح خان و حاج سیاح به عنوان سه سفرنامة سیاسی- سیاحتی ایرانی ان أکثر
سفرنامه نویسی در عرصة ادب فارسی سابقة کهنی دارد که به دو شکل منظوم و منثور است. در سفرنامه ، نویسنده به شرح آنچه در سفر دیده، شنیده و روی داده، می پردازد. در این پژوهش سه سفرنامة سفینة سلیمان، سفرنامة میرزا فتاح خان و حاج سیاح به عنوان سه سفرنامة سیاسی- سیاحتی ایرانی انتخاب شده که هدف، بررسی مسائل سیاسی منعکس شده در سفرنامه ها با تکیه بر دوران صفویه و قاجار است؛ از این رو این پژوهش در پی یافتن این پرسش است که چه مسائل سیاسی در سفرنامه های دو دورة مختلف تاریخی بازتاب یافته است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و نتایج نشان داد که دو سفرنامة سفینه سلیمانی و میرزا فتاح خان، سفرنامه هایی سفارشی- سیاسی هستند که حکومت وقت را در اوج اقتدار و شکوه نشان داده در حالیکه سفرنامة حاج سیاح که سفرنامه ای سیاحتی- سیاسی است، شاهان قاجار را بی کفایت، نالایق، ستمگر و تجملگرا به تصویر کشیده است. در دو سفرنامة محمد ربیع و فتاح خان روابط سیاسی ایران با سایر کشورها، در سایة روابط دوستانه بوده که به هیچ عنوان جنبة استعماری نداشت؛ اما حاج سیاح تمام تعاملات سیاسی ایران با کشورهای قدرتمند را راهی برای استعمار مردم ایران دانسته است. در این میان به مباحثی چون قراردادهای سیاسی، ترورها، پناهندگی سیاسی، شیوه های ادارة حکومت و ... نیز به عنوان بخشی از مسائل سیاسی در سفرنامه های اشاره شده است.
تفاصيل المقالة
مطالعات زبان و ادبیات غنایی
,
العدد2,السنة
12
,
تابستان
1401
حالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار میکند از دیرباز در زمینۀ آثار ادبی ظهور و بروز داشتهاند. مفهوم رنج از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیتهای متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از أکثر
حالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار میکند از دیرباز در زمینۀ آثار ادبی ظهور و بروز داشتهاند. مفهوم رنج از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیتهای متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از رنج اندیشه و هر دوی اینها جدا از تعب و رنج ناشی از فقدانهای سیاسی و اجتماعی هستند. مقالۀ حاضر با تبیین ماهیت رنج و جایگاه آن در ادبیات قدیم و جدید کوشیده با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی این مضمون را در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی بررسی نماید. نتایج بحث نشان میدهد که وجه مادی رنج در اندیشۀ ناصر خسرو اندک بوده و جای آن را رنج ناشی از فقدان اندیشه و خرد و رنجهای معنوی انسان در زمین که ناشی از فاصلۀ او با خداوند است، گرفته است. اعتصامی به این رنجها بیاعتنا نیست، اما نگاه خاصی نیز به رنجهای ناشی از مسائل سیاسی و اجتماعی و همچنین تنهایی انسان در عصر جدید دارد. نقطۀ عطف کار دو شاعر واکاوی رنج و تعب ناشی از بیخردی است و مهمترین تفاوت آنها را میتوان در همین بعد سیاسی و اجتماعی دید که پروین را متناسب با افق اندیشۀ دوران و گفتمانهای انتقادی زمانهاش از ناصر خسرو متمایز میکند.
تفاصيل المقالة
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش میکند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایههای جامعه سالم و آرمانیاش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیدههای عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق ب أکثر
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش میکند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایههای جامعه سالم و آرمانیاش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیدههای عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق بر آن است که اعضای جامعه بهویژه حاکمان قدرت را بهسوی خدمت رسانی به خلق تشویق کند و بدین سان بخشی از آلام و دردهای بشری را درمان کند. سعدی برای رهایی انسانها از درد و رنج، از یک سوی همیاری و همدردی انسانها به همنوعشان را به یاری میطلبد و از سوی دیگر با استفاده از گفتمانهای مختلف اخلاقی، دینی، عقلانی و برجسته کردن امور نیک، تلاش میکند بسترهای لازم را برای ایجاد جامعه سالم و متوازن فراهم کند و در مناسبات اجتماعی و ارتباط افراد با یکدیگر پیوندی سالم، متعادل و توأم با عشق و مهرورزی به همدیگر برقرار کرده، از رهگذر آن، آسایش و آرامش روحی را به جامعه بازگرداند. در یک نگاه ساختاری و جامع به دیدگاه سعدی در قصاید و بوستان میتوان گفت که سعدی با پدیده درد و رنج، مواجهة اخلاقی و انسانی دارد و درد و رنج مطرح شده در شعر او متعلق به کل جامعه انسانی است و به قشر یا جامعه خاصی تعلق ندارد بلکه مربوط به کل انسانهایی است که چون عضو یک پیکره انسانی با هم در ارتباطند.
تفاصيل المقالة
هویّت اجتماعی در مفهوم جامعه شناختی همواره از پدیده های مورد توجّه متفکّرین و دانشمندان بوده اسـت و تأثیر انسان ها و محیط اجتماعی فرآیند تعیین الگوی ارزش ها، نمادها، اسطوره ها و سنّت ها در جهت همبستگی و همدلی مردم برای بقای جامعه را تعریف کرده است. آنچه سبب می شو أکثر
هویّت اجتماعی در مفهوم جامعه شناختی همواره از پدیده های مورد توجّه متفکّرین و دانشمندان بوده اسـت و تأثیر انسان ها و محیط اجتماعی فرآیند تعیین الگوی ارزش ها، نمادها، اسطوره ها و سنّت ها در جهت همبستگی و همدلی مردم برای بقای جامعه را تعریف کرده است. آنچه سبب می شود تا هویّت اجتماعی انسانی به خودآگاهی برسد؛ در واقع پی بردن به رفتارهای منسجمی است که فاصلۀ بین درون و برون انسان را در نقطۀ تسلیم و کمال مطلق اجتماعی قرار می دهد. بررسی و تحلیل این موضوع در اشعار قیصر امین پور و طاهره صفّارزاده هدف اصلی این مقاله است و نتایج حاصله نشانگر آن است که اشعار دو شاعر یاد شده را باید در معنای مجموعه ای از خصوصیّات و مشخّصات اجتماعی، فرهنگی، روانی، زیستی و تاریخیِ همسانی تصور کرد که بر همانندی و یگانگی دلالت دارند و ارزش های اخلاقی و اجتماعی در عناصر وطن پرستی، ایستادگی در مقابل ظلم، دفاع از عدالت، صلح و مهربانی، دوستی، زندگی، آزادی و ... نمود پیدا کرده اند.
تفاصيل المقالة
برای شناخت جنبه‎ های گوناگون تاریخ، تمدّن و فرهنگ مردم یک منطقه در برهه ‎ای از تاریخ، منابع مستدل متعدّدی وجود ندارد، در این میان سفرنامه های ابزاری راهگشا هستند که جنبه های مختلفی از زندگی را در خود جای داده اند. این پژوهش با هدف استخراج و تحلیل مسائل مرتبط با أکثر
برای شناخت جنبه‎ های گوناگون تاریخ، تمدّن و فرهنگ مردم یک منطقه در برهه ‎ای از تاریخ، منابع مستدل متعدّدی وجود ندارد، در این میان سفرنامه های ابزاری راهگشا هستند که جنبه های مختلفی از زندگی را در خود جای داده اند. این پژوهش با هدف استخراج و تحلیل مسائل مرتبط با دو مقولة آموزش و طب در دوران قاجار، سعی در نشان دادن تصویری از شرایط آموزشی و درمانی حاکم بر دوره‎ای از تاریخ ایران را دارد. چهار سفرنامة میرزا فتاح خان، حاج سیّاح، اعتمادالسّلطنه و حاجی پیرزاده به عنوان مرجع انتخاب شده و نتایج نشان داد که در بخش آموزش، ایران دورة قاجار، تنها اقشار خاصی توانایی تحصیل داشتند که زمینه های این امر نیز عدم توجّه دولت به علم‎آموزی، عدم شایسته سالاری و… است. اروپاییان زمینة سوادآموزی را برای همة اقشار فراهم آورده بودند. سیستم تهویة آب و فاضلاب پیشرفته در دوران غزنویان و صفویان وجود داشته، امّا این رویکرد در دوران قاجاریّه با نزول مواجه شد. به دلیل کم توجهی حاکمان، مردم از سیستم آب رسانی محروم بودند در صورتی که در کشورهای اروپایی، سیستم تصفیة آب و لوله کشی وجود داشت. به مسألة طب و درمان در سفرنامه ها کمتر پرداخته شده، امّا شواهد نشان می دهد که ایران با کمبود طبیبان آموزش دیده مواجه بوده و رواج طبابت سنّتی، نبود تجهیزات پزشکی و اکتفا کردن به خرافات از معضلات درمان در آن دوران است. در همان دوران در کشورهای اروپایی علم طبابت پیشرفت داشته و نشانة آن نیز ساخت بیمارستان هایی برای بیماران خاص و زنان و زایمان است.
تفاصيل المقالة
زبانشناسی شناختی یکی از شاخههای زبان شناسی معاصر است که نشان می دهد انسان چگونه به شناخت هستی دست پیدا کرده و آن شناخت را در زبان منعکس میکند. استعاره مفهومی از نظریات مهمّ زبانشناسی شناختی است. به واسطه نظریّۀ استعارۀ مفهومی می توان جهان فکری نویسندگان و شاعران را أکثر
زبانشناسی شناختی یکی از شاخههای زبان شناسی معاصر است که نشان می دهد انسان چگونه به شناخت هستی دست پیدا کرده و آن شناخت را در زبان منعکس میکند. استعاره مفهومی از نظریات مهمّ زبانشناسی شناختی است. به واسطه نظریّۀ استعارۀ مفهومی می توان جهان فکری نویسندگان و شاعران را واکاوی کرد. این استعاره کمک می کند تا به واسطه پدیده های ملموس و شناخته شده به درکی از ناشناخته ها برسیم. موضوع شناخت خدا و تعریف او همواره راهی دشوار و به مثابه بر لب تیغ راه رفتن است، امّا تحلیل استعارة مفهومی برای نویسندگان و شاعران این فرصت را فراهم می کند تا بتوانند وارد این حوزة حساس شوند. این پژوهش در چهارچوب مدل لیکاف و جانسون به بررسی استعاره های مفهومی خدا در دیوان عطّار می پردازد تا نشان دهد خدا در نگاه و جهان بینی این شاعر عارف قرن ششم چگونه تعریف میشود. نتیجة بررسی نشان میدهد یک کلان استعاره انسان گونهانگاری وجود دارد که در دل آن چندین استعاره خُرد وجود دارد که خدا را در قالب نویسنده، نقّاش، آئینهبند، صنعتگر مفهومسازی کرده و گاه نیز خدا را طبق سنّت اسلامی نور پنداشته و یا خورشید فرض کردهاست.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications