فهرس المقالات مرتضی کرمی


  • المقاله

    1 - شناسایی و اولویت بندی مولفه های نیازسنجی آموزشهای ضمن خدمت کارکنان؛ مورد مطالعه شهرداری مشهد
    خط مشی‌گذاری عمومی در مدیریت , العدد 37 , السنة 11 , تابستان 1399
    هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های نیازسنجی آموزش های ضمن خدمت در شهرداری مشهد انجام شده است. روش: این تحقیق از حیث هدف، کاربردی می باشد و از لحاظ روش توصیفی می باشد و برای رتبه بندی از روش دلفی استفاده شد . جامعه آماری در بخش کیفی این پژوهش، روسای أکثر
    هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های نیازسنجی آموزش های ضمن خدمت در شهرداری مشهد انجام شده است. روش: این تحقیق از حیث هدف، کاربردی می باشد و از لحاظ روش توصیفی می باشد و برای رتبه بندی از روش دلفی استفاده شد . جامعه آماری در بخش کیفی این پژوهش، روسای ادارات برنامه ریزی و کارشناسان تحول و نوسازی شهرداری مشهد هستند که 90 نفر می‌باشند. جامعه آماری در بخش کمی 13 نفر از متخصصان و خبرگان آموزش شهرداری مشهد بودند. یافته ها: پس از ترکیب، ادغام و حذف موارد تکراری و نامرتبط با نیازسنجی آموزشی همه مولفه ها در 5 بعد فرآیند نیازسنجی، روش های نیازسنجی، مشارکت کنندگان نیازسنجی، اولویت بندی نیازسنجی و زمانبندی نیازسنجی دسته بندی شدند و از میان مولفه های استخراج شده، 19 مولفه مربوط به فرآیند نیازسنجی، 19 مولفه مربوط به روش‌های نیازسنجی، 11 مولفه مربوط به مشارکت‌کنندگان نیازسنجی، 11 مولفه مربوط به اولویت‌بندی نیازسنجی و 6 مولفه مربوط به زمان‌بندی نیازسنجی احصاء شد. نتیجه گیری: یافته‌های این پژوهش بینش ارزشمندی را در مورد نیازسنجی آموزشی در شهرداری مشهد ارائه می دهد و به مدیران شهرداری کمک میکند با یافتن اولویت های مربوط به نیازسنجی آموزش برنامه ریزی های مناسبی را در این حوزه انجام دهند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - آسیب شناسی نیازسنجی آموزش کارکنان با استفاده از الگوی سه شاخگی(مورد مطالعه: شهرداری مشهد)
    مطالعات مدیریت شهری , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1399
    مقدمه و هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش بهبود فرآیند نیازسنجی آموزشی کارکنان شهرداری مشهد با استفاده از الگوی سه شاخگی می‌باشد، در الگوی مذکور، سازمان‌ها از سه منظر ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرند. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش شناسی، رویکردی ک أکثر
    مقدمه و هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش بهبود فرآیند نیازسنجی آموزشی کارکنان شهرداری مشهد با استفاده از الگوی سه شاخگی می‌باشد، در الگوی مذکور، سازمان‌ها از سه منظر ساختاری، رفتاری و زمینه‌ای مورد بررسی قرار می‌گیرند. روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ روش شناسی، رویکردی کیفی دارد که به کمک ابزار مصاحبه صورت گرفته است. روایی و پایایی ابزار از طریق معیار گوبا و لینکلن مورد تائید قرار گرفته است. از روش تحلیل محتوا در تحلیل یافته‌ها استفاده شده است. جامعه آماری : جامعه آماری این تحقیق روسای ادارات برنامه ریزی و کارشناسان تحول و نوسازی شهرداری مشهد بوده اند که تعداد آنها 115 نفر بوده است و نمونه پژوهش را نیز با استفاده از فرمول کوکران 88 نفر تعیین شده است که در این تحقیق داده‌ها از 90 نفر جمع آموری شده است. یافته ها: در این تحقیق با تجزیه و تحلیل مصاحبه‌ها آسیب‌ها در پنج دسته آسیب‌های فرآیندی، روشی، آسیب‌های مرتبط با مشارکت کنندگان و مربوط به اولویت بندی و زمانبندی آموزش کارکنان در شهرداری مشهد شناسایی شد. نتیجه گیری: تحلیل یافته‌ها نشان داد که عمده آسیب‌ها در هر پنج دسته براساس الگوی سه شاخگی بیشتر مربوط به مسائل ساختاری بود که نیازمند هماهنگی بیشتر نیازسنجی آموزشی با ساختار، راهبردها و قوانین سازمان است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - مطالعة رابطه بین میزان به‌کارگیری معیارهای تدریس اثربخش توسط استادان با روحیة علمی دانشجویان
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1397
    هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین میزان کاربست معیارهای تدریس اثربخش توسط استادان دانشگاه با روحیة علمی دانشجویان بود. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93-1392 بوده است که از طریق نمونه‌گیری طبقه‌ای، 375 نفر به‌عنوان نمونة آماری ان أکثر
    هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین میزان کاربست معیارهای تدریس اثربخش توسط استادان دانشگاه با روحیة علمی دانشجویان بود. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 93-1392 بوده است که از طریق نمونه‌گیری طبقه‌ای، 375 نفر به‌عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامة محقق ساخته تدریس اثربخش و روحیه علمی بود. هر دو پرسشنامة مزبور حاوی 30 پژوهش پنج گزینه‌ای مطابق با مقیاس 5 درجه‌ای لیکرت بوده‌اند. روایی پرسشنامه‌ها از طریق بررسی و تأیید ده نفر از استادان رشته علوم تربیتی حاصل شد و پایایی نیز به‌واسطة بازآزمایی روی 30 نفر از نمونة انتخابی جامعة اصلی بررسی شد که برای پرسشنامة تدریس اثربخش همبستگی بسیار بالا (r=0/85) و برای پرسشنامة روحیه علمی نیز همبستگی نسبتاً بالایی (r=0/77) به دست آمد. اهم نتایج پژوهش حاکی از آن بود که عملکرد استادان دانشگاه مازندران در به‌کارگیری معیارهای تدریس اثربخش در معیار برخورداری از ویژگی‌های شخصیتی در حد "مطلوب" و در پنج معیار دیگر در حد "نسبتاً مطلوب" است. سطح روحیه علمی دانشجویان نیز در هیچ‌یک از حیطه‌های مورد بررسی، در حد "مطلوب" نیست. همچنین یافته‌ها نشان دادند که بین عملکرد استادان در کاربست معیارهای تدریس اثربخش و سطح روحیة علمی دانشجویان، رابطه معناداری وجود دارد (05/0P<) و عملکرد استادان در میزان به‌کارگیری معیارهای تدریس اثربخش، پیش‌بین مثبت و معنی‌داری برای سطح روحیه علمی دانشجویان است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می‌توان اظهار داشت که عملکرد استادان در کاربست معیارهای تدریس اثربخش، نقش بسیار مهمی در سطح روحیة علمی دانشجویان دارد. از این رو ضروری است در راستای رشد سطح روحیه علمی دانشجویان، استادان دانشگاه، معیارهای تدریس اثربخش را به نحو مطلوبی مورد استفاده قرار دهند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادی در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در سبک تدریس آنان
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 11 , بهار 1393
    اخیراً، پژوهش در زمینه گرایش به تفکر انتقادی و عوامل مرتبط با آن، به عنوان یکی از صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان، توجه بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادی در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در ترجیح س أکثر
    اخیراً، پژوهش در زمینه گرایش به تفکر انتقادی و عوامل مرتبط با آن، به عنوان یکی از صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان، توجه بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادی در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در ترجیح سبک تدریس آنان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش، تمامی معلمان زن مقطع متوسطه شاخه نظری شهر مشهد در سال تحصیلی1391 ـ 1390 بود که بر اساس استعلام از سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی برابر با 4115 نفر می‌شد. 110 معلم طبق فرمول حجم نمونه کوکران و به روش تصادفی خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه‌های سبک تدریس و مقیاس گرایش به تفکر انتقادی ریکتس مورد ارزیابی قرار گرفتتند و داده‌های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t وابسته، تحلیل و تفسیر شد. یافته‌های پژوهش نشان داد که معلمان به سبک تدریس فعال بیش از سبک تدریس غیرفعال گرایش داشتند و در مجموع سطح تفکر انتقادی معلمان مطلوب بود و بین دو سبک تدریس فعال و غیر فعال، گرایش به تفکر انتقادی معلمان تنها با سبک تدریس فعال رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (48/0r=، 001/0 >p < /span>). تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - تأثیر برنامه‌های درسی اوقات فراغت بر مهارت‌های فراغتی دانش‌آموزان پسر دوره متوسطه شهر مشهـد
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 4 , السنة 12 , پاییز 1394
    اهمیت دوره جوانی و نیز گستردگی اوقات فراغت در میان این گروه سنی حساسیت‌های خاصی را جهت برنامه‌ریزی در خصوص اوقات فراغت برانگیخته است. از آنجایی که فعالیت‌های اوقات فراغت یکی از ضرورت‌های زندگی دانش‌آموزان است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برنامه‌های درسی اوقات فراغت بر مها أکثر
    اهمیت دوره جوانی و نیز گستردگی اوقات فراغت در میان این گروه سنی حساسیت‌های خاصی را جهت برنامه‌ریزی در خصوص اوقات فراغت برانگیخته است. از آنجایی که فعالیت‌های اوقات فراغت یکی از ضرورت‌های زندگی دانش‌آموزان است؛ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر برنامه‌های درسی اوقات فراغت بر مهارت‌های فراغتی دانش‌آموزان پرداخت. از لحاظ طرح تحقیق، پژوهش حاضر در مجموعه تحقیقات شبه آزمایشی از نوع پژوهش موردی تک گروهی با پیش آزمون ـ پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش‌آموزان پسر دوره متوسطه شهر مشهد بود که در فصل تابستان در فعالیت‌های اوقات فراغت شرکت کرده‌اند که تعداد آنان 2996 نفر بود که از این تعداد 268 نفر به عنوان نمونه با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران انتخاب شدند و روش نمونه‌گیری در این پژوهش، خوشه‌ای چند مرحله‌ای بوده است. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه (شامل 126 سؤال) استفاده شدکه مهارت‌های اوقات فراغت (خودآگاهی، آگاهی از فراغت، تصمیم گیری مستقل، مهارت‌های اجتماعی و روابط میان فردی و خودنظم جویی) را مورد سنجش قرار می‌داد. روایی این ابزار از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 76/، مورد تأیید قرار گرفت. برای پاسخ سؤالات پژوهش از آزمون t همبسته آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه‌های درسی اوقات فراغت، مهارت‌های فراغتی دانش‌آموزان را به طور معناداری افزایش داده است (000/0 (p < به عبارت دیگر، می‌توان گفت که برنامه‌های درسی اوقات فراغت، بر مهارت‌های فراغتی دانش‌آموزان اثرگذار بوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    6 - تجارب دانشجویان تربیت معلم از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد سازنده‌گرایی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1394
    رویکرد سازنده گرایی یکی از رویکردهای نسبتاً جدید در زمینه طراحی آموزشی است. هدف از این مطالعه، شناسایی و کشف تجارب دانشجو ـ معلمان از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد ساختن گرایی و الگوی طراحی محیط‌های یادگیری سازنده گرای جانسون بود. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نو أکثر
    رویکرد سازنده گرایی یکی از رویکردهای نسبتاً جدید در زمینه طراحی آموزشی است. هدف از این مطالعه، شناسایی و کشف تجارب دانشجو ـ معلمان از طراحی آموزشی بر اساس رویکرد ساختن گرایی و الگوی طراحی محیط‌های یادگیری سازنده گرای جانسون بود. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه این پژوهش، کلیه دانشجو ـ معلمان مرکز تربیت معلم شهید بهشتی مشهد رشته علوم تربیتی ـ آموزش ابتدایی بودند که در سال تحصیلی90-91 در آن مرکز تحصیل می‌کردند. روش نمونه‌گیری در این پژوهش روش نمونه‌گیری هدفمند بود و با روش نمونه‌گیری هدفمند تعداد 15 دانشجو ـ معلم انتخاب شدند، که چون محقق به اشباع اطلاعاتی رسید به همین تعداد نمونه بسنده کرد. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای اعتبار نتایج این پژوهش، نتایج و مقوله‌های استخراج شده به تأیید شرکت‌کنندگان رسید. برای تحلیل اطلاعات و متن مصاحبه‌ها از روش کدگذاری استقرایی استفاده شد. نتایج استفاده از الگوی جانسون در کلاس درس تجارب بسیار ارزنده‌ای را برای دانشجو ـ معلمان به دنبال داشت و مهمترین مقوله‌ها و نتایجی که از مصاحبه‌ها استخراج شد عبارت بودند از: استقلال، خودگردانی یا خودکفایی، توسعه توانایی حل مسأله، تسلط در جستجو، بازیابی و ذخیره اطلاعات، تعاملات اثربخش و یادگیری عمیق و اثربخش. با توجه به این نتایج، استفاده از این الگو و سایر الگوهای مبتنی بر رویکرد سازنده گرایی می‌تواند، تأثیر زیادی بر عملکرد و موفقیت دانش‌آموزان و دانشجویان در دروس مختلف داشته باشد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    7 - تحلیلی بر وضعیت موجود و مطلوب تصمیم‌گیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامه‌ درسی در آموزش صنعتی
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 13 , بهار 1395
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود و مطلوب تصمیم‌گیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامه‌درسی آموزش صنعتی انجام شد. جامعه پژوهش شامل مدیران آموزش 258 شرکت‌ صنعتی شهر مشهد بود 45 شرکت که دارای واحد آموزش مستقل و فعال بودند به روش هدفمند مورد بررسی قرار گرفت و از این بین أکثر
    پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود و مطلوب تصمیم‌گیرندگان در فرایند طراحی و تدوین برنامه‌درسی آموزش صنعتی انجام شد. جامعه پژوهش شامل مدیران آموزش 258 شرکت‌ صنعتی شهر مشهد بود 45 شرکت که دارای واحد آموزش مستقل و فعال بودند به روش هدفمند مورد بررسی قرار گرفت و از این بین، 25 شرکت با پژوهشگر همکاری کردند. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ پیمایشی و ابزار جمع‌آوری داده‌ها، پرسشنامه محقق‌ساخته بود. در این پرسشنامه میزان اختیار تصمیم گیری سه گروه اصلی ذی نفع در آموزش صنعتی(واحد متقاضی برنامه آموزشی، واحد آموزش و مدرس) بر اساس 9 مؤلفه برنامه درسی در دو وضعیت موجود و مطلوب در طیفی 10 ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون t و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که در وضعیت موجود مدرس دوره بیشترین میزان مشارکت در وضعیت مطلوب واحد آموزش بیشترین میزان مشارکت داشت. همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات مشارکت هر یک از عوامل سه‌گانه تصمیم‌گیرنده در دو وضعیت موجود و مطلوب با یکدیگر تفاوت داشت و میزان مشارکت مورد انتظار برای هر یک از عوامل سه‌گانه در وضعیت مطلوب بیشتر بود. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک‌راهه نشان داد که بین میانگین نمرات مشارکت عوامل سه‌گانه تصمیم‌گیرنده در دو وضعیت موجود و مطلوب تفاوت معناداری وجود داشت. علاوه بر این میزان مشارکت عوامل سه‌گانه در تصمیم‌گیری در شرکت‌های بزرگ، کوچک و متوسط با یکدیگر تفاوت نداشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    8 - بررسی رابطه یادگیری سازمانی وتوانمندسازی کارکنان دانشگاه فرهنگیان(پردیس)خراسان شمالی درسال1392
    مهندسی مدیریت نوین , العدد 1 , السنة 3 , بهار 1393
    هدف ازاین پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان دانشگاه فرهنگیان (پردیس) خراسان شمالی بود که به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه فرهنگیان امام محمدباقر(ع) بودند. نمونه آماری 49 نفر به روش سرشماری مشخص شد به منظور گردآو أکثر
    هدف ازاین پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان دانشگاه فرهنگیان (پردیس) خراسان شمالی بود که به روش توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه فرهنگیان امام محمدباقر(ع) بودند. نمونه آماری 49 نفر به روش سرشماری مشخص شد به منظور گردآوری داده ها از اعضای جامعه آماری از دو پرسشنامه استاندارد، یادگیری سازمانی نیف و توانمندسازی اسپریتزر استفاده شده است. آزمون، مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه یادگیری سازمانی 871/0 و برای پرسشنامه توانمندسازی 938/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و نرم افزار20 SPSS و Lisrel، فنون آماری مانند آزمون فریدمن، آزمون‌ همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان داد رابطه بین توسعه شایستگی و توانمندسازی کارکنان نسبت به دیگر ابعاد بیشتر است که نشان‌دهنده این است که توسعه شایستگی نسبت به دیگر ابعاد تاثیر بیشتری بر توانمندسازی کارکنان دارد. رابطه بین ساختارسازمانی و توانمندسازی کارکنان نیز نسبت به سایر ابعاد کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است که نشان‌دهنده تاثیر کمتر آن می‌باشد. عدم وجود رابطه بین اشتراک دانش و توانمندسازی، نشان‌دهنده توجه نکردن مدیران و کارکنان سازمان براهمیت اشتراک دانش می‌باشد. تفاصيل المقالة