بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادی در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در سبک تدریس آنان
الموضوعات : پژوهش در برنامه ریزی درسیمرتضی کرمی 1 , ملیحه رجائی 2 , مرضیه نامخواه 3
1 -
2 -
3 -
الکلمات المفتاحية: سبک تدریس, گرایش به تفکر انتقادی, تفکر انتقادی, تدریس,
ملخص المقالة :
اخیراً، پژوهش در زمینه گرایش به تفکر انتقادی و عوامل مرتبط با آن، به عنوان یکی از صلاحیتهای حرفهای معلمان، توجه بسیاری از صاحب نظران تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادی در معلمان مقطع متوسطه و نقش آن در ترجیح سبک تدریس آنان صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش، تمامی معلمان زن مقطع متوسطه شاخه نظری شهر مشهد در سال تحصیلی1391 ـ 1390 بود که بر اساس استعلام از سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی برابر با 4115 نفر میشد. 110 معلم طبق فرمول حجم نمونه کوکران و به روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب و با استفاده از پرسشنامههای سبک تدریس و مقیاس گرایش به تفکر انتقادی ریکتس مورد ارزیابی قرار گرفتتند و دادههای حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t وابسته، تحلیل و تفسیر شد. یافتههای پژوهش نشان داد که معلمان به سبک تدریس فعال بیش از سبک تدریس غیرفعال گرایش داشتند و در مجموع سطح تفکر انتقادی معلمان مطلوب بود و بین دو سبک تدریس فعال و غیر فعال، گرایش به تفکر انتقادی معلمان تنها با سبک تدریس فعال رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (48/0r=، 001/0 >p < /span>).
_||_