-
المقاله
1 - کاوش عناصر برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران: یک مطالعة کیفیپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 16 , بهار 1398هدف اصلی این پژوهش شناسایی عناصر اصلی برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران است. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعة آماری این پژوهش شامل معلمان، متخصصان و اساتید صاحبنظر در زمینة شهروندی جهانی بودند که بهصورت ه أکثرهدف اصلی این پژوهش شناسایی عناصر اصلی برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در دوره ابتدایی نظام آموزشی ایران است. روش پژوهش در این مطالعه، روش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعة آماری این پژوهش شامل معلمان، متخصصان و اساتید صاحبنظر در زمینة شهروندی جهانی بودند که بهصورت هدفمند و از روش گلوله برفی انتخاب شدند. انتخاب افراد نمونه تا اشباع نظری دادهها ادامه پیدا کرد. درمجموع با 34 نفر که شامل 18 معلم و 16 متخصص و عضو هیئتعلمی دانشگاه بودند، مصاحبه به عمل آمد. بهمنظور تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی مراحل کدگذاری مورد تحلیل قرار گرفت که در قالب 9 مقوله کلی شامل: ضرورت و نیاز؛ اهداف؛ محتوا؛ روشهای یاددهی-یادگیری؛ نقش معلم؛ ارزشیابی؛ مواد و منابع؛ فضا و زمان ارائه شدهاند. همچنین برای تأمین روایی و پایایی از روش لینکلن و گوبا با استفاده از چهار معیار موثق بودن و اعتبار، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری جهت ارزیابی، استفاده شد. در پایان نیز کاربرد روش فبک در تربیت شهروند جهانی بررسی و نهایتاً پیشنهاداتی در راستای توسعه برنامه ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - مدیریت «چرخه شایستگی» و برنامه ریزی آموزشی در دوره کارشناسی فناوری اطلاعاتپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 4 , السنة 15 , پاییز 1397هدف این پژوهش بررسی نحوه مدیریت شایستگی و نحوه برنامهریزی آموزشی در کارشناسی فناوری اطلاعات در کشورها یا حوزه های استحفاظی مختلف و مقایسه آن با وضعیت ایران بوده است. روش شناختی پژوهش حاضر، آمیخته از نوع به هم تنیده بوده و روش های تحقیق شامل بررسی اسنادی و روش زمینه یاب أکثرهدف این پژوهش بررسی نحوه مدیریت شایستگی و نحوه برنامهریزی آموزشی در کارشناسی فناوری اطلاعات در کشورها یا حوزه های استحفاظی مختلف و مقایسه آن با وضعیت ایران بوده است. روش شناختی پژوهش حاضر، آمیخته از نوع به هم تنیده بوده و روش های تحقیق شامل بررسی اسنادی و روش زمینه یابی بوده است. در بررسی اسنادی، جامعه آماری شامل اسناد مرجع بینالمللی و ملی، مقالات و پژوهش های علمی بوده است. در روش زمینه یابی، که ابزارهای تحقیق شامل مصاحبة نیمهساختارمند، پرسشنامه و فن دلفی است جامعه و نمونه متناسب با هر ابزار تعیین شده است. یافته های پژوهش نشان داد که نوع برداشت از شایستگی بر مدیریت شایستگی و برنامه ریزی آموزشی تأثیر میگذارد. دیگر یافته ها نمایان ساختند که در حوزه مهندسی از جمله کارشناسی فناوری اطلاعات، شایستگی در طول چهار مرحله پرورش یافته، سنجیده شده و بسط می یابد که به چرخه شایستگی مهندسی شهرت دارد. در کشورها یا حوزه های استحفاظی مختلف، الگوهای تقریباً مشابهی برای استقرار صحیح چرخه شایستگی در مهندسی خصوصاً در حوزه فناوری اطلاعات ارائه شده است. همچنین یافته های پژوهش حاضر نشان داد که الگوی مناسبی برای مدیریت چرخه شایستگی کارشناسی فناوری اطلاعات در ایران وجود ندارد و چرخه مذکور بهدرستی استقرار نیافته است. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - علل گرایش به آموزش در خانه از نظر والدین کودکان آموزش دیده در خانه: مطالعه کیفی تجربیات والدینپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1391آموزش در خانه عبارت است از آموزش کودکان در محیط خانه و توسط خود والدین. در این روش آموزشی، برنامههای درسی و روشهای آموزشی توسط خود والدین و کودک مشخص میشود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی دلایل گرایش به آموزش در خانه انجام گرفت. رویکرد این پژوهش کیفی بود که در آن 9 خانواده أکثرآموزش در خانه عبارت است از آموزش کودکان در محیط خانه و توسط خود والدین. در این روش آموزشی، برنامههای درسی و روشهای آموزشی توسط خود والدین و کودک مشخص میشود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی دلایل گرایش به آموزش در خانه انجام گرفت. رویکرد این پژوهش کیفی بود که در آن 9 خانواده در شهر تهران بر اساس نمونهگیری هدفمند و به صورت روش گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روشهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و خود شرح حال نویسی استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل یافتهها، تحلیل محتوای متن مصاحبه و اتوبیوگرافی بوده است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است عامل اقتصادی به عنوان عامل مؤثر در گرایش به آموزش در خانه چندان مورد توجه والدین نبوده است. پیرامون عوامل فرهنگی اجتماعی به جو رقابتی مدارس، خالی بودن جای آموزشهای اخلاقی و ارزشهای انسانی در برنامههای درسی مدارس و تجربیات آموزشی والدین و احساس مسؤولیت والدین اشاره شده است. در مورد عوامل آموزشی و پداگوژیکی گرایش به آموزش در خانه، نارضایتی از برنامههای درسی، روشهای آموزشی در مدارس و استقلال در یادگیری، توجه به علایق و نیازهای کودک، پویایی روش و فرصت آموزش متقابل در آموزش در خانه بیان شد. تمرکزگرایی و سیاست زدگی آموزشی نیز نیز به عنوان خط مشیهای سیاسی مؤثر در آموزش در خانه ذکر گردید. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - فراسوی یادگیری الکترونیکی 1: مفهوم پردازی وب 2 و دلالت های آن بر معرفی الگوی برنامه درسی آموزش مجازیپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 13 , زمستان 1395شروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت أکثرشروع قرن بیست و یکم با ظهور فناوری های موسوم به وب 2.0 همراه بوده است. این فناوری ها هر چند با رویکرد کاربست آموزشی شکل نگرفته اند، مفهوم پردازی های جدیدی را در حوزه آموزش مجازی دانشگاهی شکل داده اند. تلفیق و بهره جستن از فناوری های وب 2.0 در یادگیری الکترونیکی، به جهت قابلیت شان در شبکه سازی، تولید دانش ارتباطی و بستر سازی برای یادگیری شبکه ای، عناصر اصلی برنامه درسی (مبانی معرفت شناختی و نظری، رویکرد پداگوژیک، محتوا، سنجش و...) را تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو مقاله حاضر با هدف واکاوی مفاهیم نوین یادگیری الکترونیکی در عصر شبکه و همچنین تبیین دلالت های فضای یادگیری مبتنی بر وب 2.0 برای رویکردهای معرفت شناسی و نظری الگوی برنامه درسی آموزش مجازی انجام گرفت. برای دستیابی به این هدف، از روش مطالعه تحیلی- کیفی استفاده شد. یافته ها نشان می دهد وب 2.0 مفاهیم نوینی را وارد ادبیات حوزه یادگیری الکترونیکی می کند، رویکردهای سنتی برنامه درسی مبتنی بر وب را به چالش می کشد، ملاحظات معرفت شناختی نوینی را مطرح می کند و مبنای نظری متفاوتی را پیشنهاد می دهد. تفاصيل المقالة -
المقاله
5 - عوامل بازدارنده و راهبردهای به کارگیری شبکه اجتماعی برای تدریس و یادگیری مؤثر در آموزشپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1394هدف از این پژوهش، شناخت مهمترین موانع و تدوین راهبردهای برنامه درسی برای استفاده اساتید از شبکه اجتماعی درامر آموزش و یادگیری است. در این مطالعه از روش کیفی و شیوه تحلیل دادههای کیفی مبتنی بر نظریه زمینهای استفاده شد. نظریه زمینهای سه عنصر اصلی دارد که عبارتند از مفا أکثرهدف از این پژوهش، شناخت مهمترین موانع و تدوین راهبردهای برنامه درسی برای استفاده اساتید از شبکه اجتماعی درامر آموزش و یادگیری است. در این مطالعه از روش کیفی و شیوه تحلیل دادههای کیفی مبتنی بر نظریه زمینهای استفاده شد. نظریه زمینهای سه عنصر اصلی دارد که عبارتند از مفاهیم، مضامین و مقولات و محور اصلی روش نظریه زمینهای به شمار میرود. در این پژوهش 54 سند با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و نکات کلیدی آنها یادداشت برداری شد. سپس بر اساس تشابهات، کدهایی به موارد مشابه اختصاص پیدا کرد و کدهای اختصاص داده شده در کشف مقولههای استنتاج شده استفاده گردید. با اتکا به منابع و اسناد، مقوله محوری تعیین و از طریق برقراری ارتباط میان مقوله محوری و مقولههای فرعی و مفاهیم مرتبط نظریه زمینهای تدوین و طراحی شد. بر مبنای نظریه که از اسناد و منابع نظری به دست آمد، مهمترین موانع به ترتیب اهمیت، نبود امکانات فنی مناسب، عدم زیر ساختهای آموزشی و شناخت ناکافی اساتید به دست آمد و مبتنی بر آن راهبردهای سه گانهای تدوین شد که از میان این راهبردها کسب مهارتهای فنی مهمترین راهبرد و برقراری تعامل پویا در تدریس و مهارتهای شناختی مرتبط با شبکه اجتماعی در اولویت دوم و سوم قرار داشت. در پرتو شناسایی موانع و راهبردهای به کار گیری شبکه اجتماعی در آموزش میتوان به بهبود مهارتهای تدریس و یادگیری دست یافت. تفاصيل المقالة -
المقاله
6 - تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی ایرانپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 14 , زمستان 1396پژوهش حاضر، با هدف تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی انجام شد. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر، متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. با استفاده از طرح کیفی داد أکثرپژوهش حاضر، با هدف تبیین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی انجام شد. مشارکتکنندگان در پژوهش حاضر، متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. با استفاده از طرح کیفی داده بنیاد و از طریق نمونهگیری هدفمند، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزه آموزش عالی گردید. در تحقیق حاضر، با تحلیل محتوای کیفی، اطلاعات گردآوری شده ابتدا دستهبندی و سپس به شیوه مقولهبندی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بهمنظور تعیین روایی دادههای کیفی از روش چک کردن اعضاء استفاده شده است. یافتهها نشان داده است که مهمترین پیامدهای ارتقای فرهنگ برنامهریزی درسی دربرگیرنده کارآمدی برنامهریزی درسی، جلوگیری از اتلاف منابع مالی و زمانی، گسترش کار تیمی و ارتقای بهرهوری و رشد اثربخشی عملکرد اساتید است. تفاصيل المقالة -
المقاله
7 - تحلیل محتوای کتب علوم اجتماعی دوره متوسطه در ارتباط با مفاهیم حقوق بشرپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 12 , بهار 1394پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به حقوق بشر در برنامه درسی رسمی دوره متوسطه (کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بود بر کلیه کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه (سه کتاب) در سال 1390-1391 که با توجه به ماهیت پژوهش و به دلیل م أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به حقوق بشر در برنامه درسی رسمی دوره متوسطه (کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه) صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش مشتمل بود بر کلیه کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه (سه کتاب) در سال 1390-1391 که با توجه به ماهیت پژوهش و به دلیل محدود بودن جامعه آماری از نمونهگیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای آنتروپی شانون استفاده شد و واحد تحلیل نیز متن، تصویر، پرسش و فعالیت است. ابزار جمعآوری اطلاعات، سیاهههای تحلیل محتوای کتب درسی بود که پس از مطالعه مبانی نظری تهیه و تدوین شد و روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و حقوق بشر تعیین گردید. یافتههای پژوهش نشانگر آن بود که در کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره سه ساله متوسطه توجه یکسانی به مفاهیم مربوط به حقوق بشر نشده بود به طوری که از مجموع 361 واحد ضبط شده در زمینه مفاهیم حقوق بشر 179 واحد (50%) مربوط به سال اول متوسطه، 90 واحد (24%) مربوط به سال دوم متوسطه و 92 واحد (26%) مربوط به سال سوم متوسطه بوده است، همچنین سیر توالی و نحوه عرضه این مفاهیم در کتب علوم اجتماعی نیز از نظم ویژهای پیروی نمیکند تفاصيل المقالة -
المقاله
8 - مفهوم پردازی گفتمان برنامه درسی محیط کار؛ گفتمان نو ظهور یا مغفولپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 14 , بهار 1396پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی برنامه درسی محیط کار به عنوان یک گفتمان مغفول یا نوظهور به صورت کیفی و با دیدی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. برنامه درسی محیط کار پدیده ای است که وابسته به زمینه، متن و تابع بلوغ سازمان ها بوده و شامل مجموعهای از مباحثات است که أکثرپژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی برنامه درسی محیط کار به عنوان یک گفتمان مغفول یا نوظهور به صورت کیفی و با دیدی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. برنامه درسی محیط کار پدیده ای است که وابسته به زمینه، متن و تابع بلوغ سازمان ها بوده و شامل مجموعهای از مباحثات است که در بسترهای مختلف میبایست مورد تفسیر و تعبیر قرار گیرد. زیرا در فرآیند تولید گفتمانی برخی برخی گفتمانها، ممنوع یا سرکوب و برخی دیگر پذیرفته میشوند. از سویی تفاوت در بستر، عرصه و گفتمان های معین، موجب شکل گیری، دگرگونی و حتی دیگرگونی در گفتمان های برنامه درسی در محیط کار می شود. آنچه در این فرآیند مشهود است وجود برنامه درسی محیط کار به عنوان یک فرآیند مغفول است که فراسوی هر گفتمان آن، گفتمان دیگری وجود دارد. تفاصيل المقالة -
المقاله
9 - رابطة شیوة تدریس معلّمان و پرورش نگرشعلمی دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهرانپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 15 , بهار 1397هدف این پژوهش، شناسایی رابطة شیوة تدریس معلمان و پرورش نگرش علمی دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه، در مناطق چهارگانة (شمال، جنوب، شرق و غرب) تهران در سال تحصیلی 89- 88 بوده است. از میان تمامی این مدارس، بیست معلم و بیست کلاس با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب أکثرهدف این پژوهش، شناسایی رابطة شیوة تدریس معلمان و پرورش نگرش علمی دانشآموزان مدارس ابتدایی دخترانه، در مناطق چهارگانة (شمال، جنوب، شرق و غرب) تهران در سال تحصیلی 89- 88 بوده است. از میان تمامی این مدارس، بیست معلم و بیست کلاس با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامة محققساخته، چکلیست مشاهده، اسناد و فایل فعالیتهای کلاسی گردآوری شد. دادهها با آزمونهای کلومگروف اسمیرنف، فریدمن، دوجملهای و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیهوتحلیل شدند. طبق یافتهها، شیوههای مشارکتی، بدیعهپردازی، پرسشوپاسخ، بحث گروهی و آزمایشی با مؤلفة خلاقیت و شیوة ایفای نقش با کنجکاوی و تفکر انتقادی و شیوه تدریس واحدکار با هر سه مؤلفه همبستگی معنادار داشتند. بیشترین شیوههای تدریس بهکار رفته حفظ و تکرار، سخنرانی، توضیحی، نمایشی و بهوسیله رایانه و کمکاربردترین روشها حل مسئله و پرسش و پاسخ، مشارکتی، ایفای نقش و واحدموضوعی بودند؛ و پیرامون مؤلفههای نگرش علمی کنجکاوی دانشآموزان مورد مطالعه در حد متوسط و خلاقیت و تفکر انتقادی آنان در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. تفاصيل المقالة -
المقاله
10 - تغییرات اقلیم: بستری نو در برنامه درسی آموزش عالیپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 17 , زمستان 1399نوبسترسازی در مطالعات برنامه درسی، یکی از مباحث جدیدی است که در ایران مطرح شده و تلاش میکند علوم مختلف را در بستر مطالعات برنامه درسی بررسی نماید. تغییرات اقلیم دانشی است که به تغییر آبوهوا و اثرات آن میپردازد. هدف این پژوهش، ارائۀ بستری جدید در برنامه درسی آموزش عال أکثرنوبسترسازی در مطالعات برنامه درسی، یکی از مباحث جدیدی است که در ایران مطرح شده و تلاش میکند علوم مختلف را در بستر مطالعات برنامه درسی بررسی نماید. تغییرات اقلیم دانشی است که به تغییر آبوهوا و اثرات آن میپردازد. هدف این پژوهش، ارائۀ بستری جدید در برنامه درسی آموزش عالی با عنوان برنامه درسی تغییرات اقلیم است و تلاش میکند تا مفاهیم اقلیم را وارد مطالعات برنامه درسی نماید. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و از نوع ماهیت کیفی است. از لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی - تحلیلی از نوع تحلیل فکری بازتابی است. از میان اسناد مورد بحث، اسناد قابل دسترس پژوهشگر در فاصلۀ زمانی انجام پژوهش سالهای 1397 لغایت 1399 مرتبط با دیدگاه برنشتاین مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجۀ بهدستآمده حاکی از آن است با الگو گیری از تئوری برنشتاین میتوان یک بستری جدید در برنامه درسی آموزش عالی با عنوان تغییرات اقلیم ایجاد کرد تا دانشجویان هم با تغییرات اقلیم آشنا شوند و هم کلاسهای درسی محلی برای ایجاد تفکر والا درزمینۀ حفاظت از زندگی در روی کرۀ زمین تبدیل گردد. تفاصيل المقالة -
المقاله
11 - خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه و بازشناسی مصادیق آن در نظام آموزشی ایرانپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 1 , السنة 17 , بهار 1399پژوهش حاضر قصد دارد ابتدا خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه را مورد تحلیل قرار دهد سپس شواهد و مصادیق مربوط به این مفهوم را از مدارس ایران ارائه کند. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی است که در مرحلة اول روش تحلیلی-توصیفی و در مرحلة دوم از روایت پژوهی استفاده شده است أکثرپژوهش حاضر قصد دارد ابتدا خاستگاههای فکری و نظری برنامه درسی سایه را مورد تحلیل قرار دهد سپس شواهد و مصادیق مربوط به این مفهوم را از مدارس ایران ارائه کند. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی است که در مرحلة اول روش تحلیلی-توصیفی و در مرحلة دوم از روایت پژوهی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، شامل معلمان، دانشآموزان دورة اول متوسطه و نیز دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهر اردبیل بودند که بهصورت هدفمند چند مدارس شهر، انتخاب و روایات و تجارب آنها گرداوری شد. ابزار گردآوری دادهها علاوه بر منابع مکتوب در مورد نظریهها و دیدگاهها، مصاحبة روایی بود. دادههای حاصل از 5 مصاحبه انفرادی و گروهی، به اشباع نظری رسید. دادهها با روش تحلیل مضمونی تجزیهوتحلیل شد که شامل 6 مضمون اصلی است و عبارتاند از: فعالیتهای زیرزمینی دانشآموزان، سندسازی، مهندسی نتایج امتحانات، تناقض در گفتهها و عمل، تبعیض و مقاومت دانشآموزان. این مضامین به همراه مضامین فرعی و مفاهیم آن از مهمترین مصادیق برنامه درسی سایه در مدارس ایران هستند. همچنین بر اساس نتایج این پژوهش این فعالیتها و مصادیق، ریشه در نظریه مقاومت، نظریة فراخود یا سوپراگوی ژاک لکان و نیز اندیشههای اسلاوی ژیژک دارند. تفاصيل المقالة -
المقاله
12 - ارائه چارچوب ادراکی برای تبیین اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایرانپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 2 , السنة 19 , تابستان 1401این پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران بهمنظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل دادهبنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و م أکثراین پژوهش با هدف بررسی اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران بهمنظور ارائه مدل انجام شده است. روش پژوهش روش آمیخته یا ترکیبی بود، بدین صورت که در بخش اول با تحلیل دادهبنیاداز نوع اشتراوس و کوربین،ابعاد ، سطوح ، فرایند ، مشارکت کنندگان و مولفههای موثرسیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران شناسایی و در بخش دوم با روش توصیفی از نوع پیمایشی به اعتبارسنجی آنها پرداخته شد. جامعه آماری در بخش اول، نخبگان صاحبنظر ودارای تجربه در حوزه سیاستگذاری برنامه درسی بودند که با استفاده از روش نمونهگیری نظری به آنها مراجعه شد.در بخش دوم جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی در حوزه سیاستگذاری بودند. در بخش کیفی تعداد مصاحبهشوندگان 11 نفر بود ودر بخش کمّی بااستفاده از جدول مورگان تعداد 148 نفر نمونه برآورد شد. ابزار پژوهش در بخش اول، مصاحبه نیمهساختاریافته و در بخش دوم، پرسشنامه محققساخته مبتنی بر ابعاد و مؤلفههای استخراجی از دیدگاه صاحبنظران گوناگون است که روایی صوری و محتوایی آن پس از مطالعه توسط متخصصان دانشگاهی تأیید شده است. پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ 0.96بود.در تحلیل کیفی یافتههااز پارادایم تفسیرگرایی و نرم افزار 2018 Maxqda استفاده شد. در تحلیل کمّی دادهها از روش تحلیل مسیر با نرمافزارSmartPLS3 استفاده شد. نتایج نشان داد اثرات و پیامدهای سیاستگذاری برنامه درسی در نظام آموزشوپرورش ایران عبارتاز شرایط علی(عدم تعامل قدرتهای مسلط و دانش آکادمیک ،عدم شفافیت در فلسفه غالب موثر)، شرایط زمینهای(مقاومت جامعه مخاطبین در مقابل سیاستهای تجویزی، فرصت واقع بینی نسبت به نتایج عملیاتی سیاست)،شرایط میانجی(نگرش سهمیه ای به سیاست گذاری، فاصله بین سیاستگذار و سیاست پذیر) ، پدیده محوری(سیاستهای محتوا، سیاست های یاددهی و یادگیری،ارزشیابی سیاستهاو سیاست اهداف)،راهبردها(بسترسازی برای نظام چند تالیفی، اعمال چرخه پویا ، ایجاد فضای مشترک تصمیم سازی) و پیامدها(حساسیت سیاست ها نسبت به تحولات، استقرار چرخه فعال سیاست گذاری،اجرای عدم تمرکز تا سطح مدارس) بوده لست. تفاصيل المقالة -
المقاله
13 - برنامه درسی متناسب با ویژگی و نیازهای نسل z : یک مطالعه سنتز پژوهیپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 4 , السنة 19 , پاییز 1401نسل z باویژگیهایی خاص، رشدیافته در فضای رسانههای دیجیتال و جامعه محور و واقعبین مستلزم توجهی خاص درحوزۀ تعلیم و تربیت است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ برنامه درسی متناسب با نسل z (نسل اینترنت) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ.این ﭘﮋوﻫﺶ،از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی، دارای روﯾﮑﺮدی ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﻪ روش ﺳﻨﺘﺰﭘﮋو أکثرنسل z باویژگیهایی خاص، رشدیافته در فضای رسانههای دیجیتال و جامعه محور و واقعبین مستلزم توجهی خاص درحوزۀ تعلیم و تربیت است. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ برنامه درسی متناسب با نسل z (نسل اینترنت) اﻧﺠﺎم ﺷﺪ.این ﭘﮋوﻫﺶ،از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی، دارای روﯾﮑﺮدی ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﻪ روش ﺳﻨﺘﺰﭘﮋوﻫﯽ بوده است. نمونهگیری بهصورت هدفمند و براساس معیارهای ورود در ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ 2015-2021 و 1389-1400 بود. ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 145 ﻣﻘﺎﻟﻪ و پایاننامه و ﺑـﺮ اﺳـﺎس معیارهای ﺧﺮوج ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﻤﻮﻧﻪ 65 ﻣﻘﺎﻟﮥ ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ. تحلیل دادهﻫــﺎ بر اساس الگوی 6 مرحلهای روبرتس انجام شد. برای کدگذاری مجدد یافتهها از دو ارزیاب و برای تأیید از فرمول ضریب کاپا کوهن استفاده شد همچنین میزان توافق بین ارزیابها 74/0 بود. بر اساس کدهای شناساییشده،ویژگیهای نسل z شامل 17 مؤلفه و 4 اصل (مفهومشناسی نسلی، ویژگیهای نسلz ، ترجیحات و نیازهای نسلی) و برنامه درسی مناسب برای ویژگیهای نسل z با 27 مؤلفه و 10 اصل بود که عبارتند از: منطق و چرایی، اهداف، جهتگیری برنامه درسی، محتوا، فعالیت و تجربه یادگیری ، ویژگیهای معلمان نسل z، جهتگیری تربیتی و توسعه حرفهای معلمان، متناسبسازی محیطهای آموزشی، ابزارها و منابع یادگیری دیجیتال میباشد. در حقیقت،ضرورت مفهومشناسی نسلی در برنامه درسی، ویژگی و توسعه حرفه ای و همچنین جهتگیری تربیتی معلمان بیشتر از ﺳﺎﯾﺮ ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎ ﻣﻮردتاکید قرارگرفت. تفاصيل المقالة -
المقاله
14 - نمودها و فراوانیی خشونتنمادین در برنامه درسیی دوره ابتدایی مدارس تهرانپژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 20 , تابستان 1402این پژوهش با هدف شناسایی و تبیین خشونتنمادین و فراوانی شیوع آن در برنامه درسی مدارس ابتدایی از دیدگاه آموزگاران و کادر اجرایی انجام شد تا ازطریق طرح مسأله و ‎نگاه منتقدانه به تغییر برنامه موجود کمک کند. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری آن آموزگاران و کادراجرایی مدار أکثراین پژوهش با هدف شناسایی و تبیین خشونتنمادین و فراوانی شیوع آن در برنامه درسی مدارس ابتدایی از دیدگاه آموزگاران و کادر اجرایی انجام شد تا ازطریق طرح مسأله و ‎نگاه منتقدانه به تغییر برنامه موجود کمک کند. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری آن آموزگاران و کادراجرایی مدارس ابتدایی شهرتهران درسال تحصیلی1401-1400 بود. حجم نمونه براساس جدول مورگان، 384 نفر تعیین که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارجمعآوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگرساخته بود. روایی محتوایی پرسشنامه با جمعآوری نظرات متخصصان و محاسبه دو شاخص روایی محتوایی (62/0 تا 1) CVR؛ (79/0تا1) CVIو روایی سازه با تحلیل عاملی تأییدی بررسی ومورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه آلفای کرونباخ (70/0) بررسی و تایید شد. دادههای گردآوری شده در قالب جدول، نمودار و آزمون t تک نمونهای، تحلیل شد. نتایج نشان داد که انواع خشونتنمادین با ماهیتهای اجتماعی- فرهنگی، ایدئولوژیکی، اقتصادی، سیاسی و غیرفیزیکی درحد بسیارزیادی دردوره ابتدایی رواج دارد و میتواند ازطریق تمامی عناصر برنامه درسی اعمال شود. فراوانی آن در محتوای برنامهدرسی درحد بسیارزیاد؛ در محیط اجرا، زمان آموزش، راهبردهای یاددهی- یادگیری، روشهای ارزشیابی و جواجتماعی مدرسه درحد زیاد و دراهداف برنامهدرسی، مواد و منابع آموزشی و معلم تا حدودی، شناسایی شد. تفاصيل المقالة -
المقاله
15 - The Challenges of Learning and Practical Activities of the Undergraduate Biology Curriculum in the Coronavirus ConditionsCurriculum Research Journal , العدد 500 , السنة 1 , بهار 1402Purpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in the Covid-19 disease. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory method. The target population is 36 Bio أکثرPurpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in the Covid-19 disease. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory method. The target population is 36 Biology professors and students from different universities in Afghanistan, Which was conducted using targeted interviews with 20 men and 16 women. Results: Show that professors and students are facing problems in 5 important areas of learning and practical activities, limited access to the Internet, lack of practical activities, lack of justice and transparency in evaluation, change in the time and place of teaching, which in the conditions of the coronavirus education program It has affected the Biology Curriculum. Conclusion: The learning and empirical activities of Biology are one of the required elements of the curriculum, which has faced challenges and opportunities in the context of the spread of the coronavirus and virtual classes. Challenges can be reduced by creating a balanced infrastructure in all regions of the country and investing more in educational technology. تفاصيل المقالة -
المقاله
16 - The Challenges of Learning and Practical Activities of the Undergraduate Biology Curriculum in the Coronavirus ConditionsCurriculum Research Journal , العدد 10 , السنة 4 , زمستان 1401Purpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in COVID-19. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory. The target population is 36 Biology professors and students أکثرPurpose: Identify the challenges of professors' teaching activities and students' learning in virtual classes in COVID-19. Methods: This research was conducted with a qualitative approach and grounded theory. The target population is 36 Biology professors and students from different universities in Afghanistan, Which was conducted using targeted interviews with 20 men and 16 women. Results: Show that professors and students are facing problems in five important areas of learning and practical activities: limited access to the Internet, lack of practical activities, lack of justice and transparency in evaluation, and change in the time and place of teaching, which in the conditions of the coronavirus education programme has affected the Biology Curriculum. Conclusion: The learning and empirical activities of Biology are one of the required elements of the curriculum, which has faced challenges and opportunities in the context of the spread of the coronavirus and virtual classes. Challenges can be reduced by creating a balanced infrastructure in all regions of the country and investing more in educational technology. تفاصيل المقالة -
المقاله
17 - شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل- افغانستانفن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی , العدد 4 , السنة 14 , پاییز 1402هدف پژوهش شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد از نوع اکتشافی در بهار سال 1401 انجام شد. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته ه أکثرهدف پژوهش شناسایی جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در برنامه درسی دوره کارشناسی رشته زیستشناسی دانشگاه تعلیم و تربیت کابل است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد از نوع اکتشافی در بهار سال 1401 انجام شد. جهت گردآوری دادهها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته هدفمند با دو گروه اساتید و دانشجویان رشته زیستشناسی که ۱۹ تن شرکت کرده بودند به عمل آمد. جهت تحلیل دادهها از رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین استفادهشده است. یافتهها نشان میدهد که سه مؤلفه مهم شامل: جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در زیباییهای طبیعت و حفاظت محیطزیست، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در ژنتیک انسانی، حیوانی و گیاهی، جایگاه فناوری اطلاعات و نوآوری در آموزش مجازی و کاربرد واقعیت افزوده مورد شناسایی قرار گرفت. یافتهها حاکی است که فناوری اطلاعات و نوآوری در رشته زیستشناسی با کمبود وسایل مدرن جهت انجام آزمایشهای پیشرفته و کاربرد فعالیتهای یاددهی – یادگیری مواجه است. جهت کاهش چالشها مسئولان و سیاستگذاران فناوری اطلاعات و نوآوری به تجهیز کردن وسایل مدرن آزمایشگاه، ظرفیتسازی منابع انسانی و آگاهی از نوآوریهای جدید توجه داشته باشند. تفاصيل المقالة -
المقاله
18 - اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالیفن آوری اطلاعات و ارتباطات در علوم تربیتی , العدد 4 , السنة 8 , پاییز 1396موکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام أکثرموکها سرآغاز تحولات شگرفی در عرصه یاددهی- یادگیری در حوزه آموزش عالی هستند و برنامههای درسی مبتنی بر موکها، فرصتهای نوینی را برای تسهیل یادگیری مستقل و اشتیاق تحصیلی فراهم کرده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف اعتبارسنجی برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی انجام گرفته است. این پژوهش ترکیبی و از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای شهر تهران پرداخته شده است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 14 نفر از افراد متخصص و صاحبنظر در حوزه فناوری آموزشی میباشد و بخش کمی شامل 476 نفر از اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای تهران است که از میان آنها از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 214 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محققساخته استفاده شده است. اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق روش مرور توسط خبرگان غیرشرکت کننده در پژوهش بود و در بخش کمی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 0/93 تعیین شد. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده 28 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّی، پدیده‎محوری، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر راهبردها و پیامدها به‎دست آمده است که عوامل مؤثر در برنامه درسی مبتنی بر موک در آموزش عالی و روابط آنها را نمایان میکنند. تفاصيل المقالة