هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این أکثر
هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهمترین دیدگاه او محسوب میشود، با استفاده از رویکردهای جدید زبانشناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. محقق در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مرور اجمالی نظریه کنش ارتباطی هابرماس، به عنوان مبنای نظریه تربیت اخلاقی وی، پرداخته سپس دیدگاه تربیت اخلاقی را استنتاج نموده و در ادامه به نقد این دیدگاه از سوی اخلاق قرآنی پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان داد تأکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفتوگویی در نظریه کنش ارتباطی، در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنشهای اخلاقی را به عنوان اهداف تربیتی مطرح میسازد.
تفاصيل المقالة
رهبری و مدیریت آموزشی
,
العدد4,السنة
16
,
پاییز
1401
هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار الگوی دانش محتوایی، پداگوژی و فناوری معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی و اعتباریابی مدل بود. نمونه آماری شامل 120 نفر از معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بوده است. دادهها با اس أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی اعتبار الگوی دانش محتوایی، پداگوژی و فناوری معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی و اعتباریابی مدل بود. نمونه آماری شامل 120 نفر از معلمان علوم متوسطه اول در استان کردستان بوده است. دادهها با استفاده از پرسشنامه بدست آمد. مدل نهایی تحقیق با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی. آل. اس مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل تدوین شده در این تحقیق از اعتبار بالایی برخوردار است. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که دانش معلمان بر دانش محتوایی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش فناوری بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش معلمان بر دانش پداگوژی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش معلمان بر عوامل مدیریتی و سازمانی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ دانش محتوایی بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد و دانش پداگوژی بر عوامل سازمانی و مدیریتی آموزش و پرورش تأثیر مثبت و معناداری دارد. این پژوهش به معلمان علوم کمک می کند که الگوی مناسبی را جهت فعالیت های آموزشی خود در کلاس درس انتخاب نمایند تا به پرکردن خلاء و شکاف دانش معلمان علوم کمک کند و به یادگیرنده اجازه داده شود دانش را بسازد؛ نه این که دانش را صرفاً از راه آموزش بیاموزد.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد5,السنة
17
,
زمستان
1399
هدف پژوهش، بررسی مقایسۀ اثرات بازی هدایتشده، بازی آزاد و آموزش مستقیم بر یادگیری کودکان در درس علوم تجربی پایۀ اول ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر، کمی و از نوع مطالعات آزمایشی با طرح بین گروهی با اندازهگیری مکرر بود. جامعۀ پژوهش، همۀ دانشآموزان پسر پایۀ اول مدارس ابتدای أکثر
هدف پژوهش، بررسی مقایسۀ اثرات بازی هدایتشده، بازی آزاد و آموزش مستقیم بر یادگیری کودکان در درس علوم تجربی پایۀ اول ابتدایی بود. روش پژوهش حاضر، کمی و از نوع مطالعات آزمایشی با طرح بین گروهی با اندازهگیری مکرر بود. جامعۀ پژوهش، همۀ دانشآموزان پسر پایۀ اول مدارس ابتدایی منطقه یازده شهر تهران در سال 1398 بود. از جامعۀ آماری، یک مدرسه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و از میان دانشآموزان کلاس اول آن مدرسه 24 آزمودنی بهصورت تصادفی انتخاب و در سه گروه بهصورت (هر گروه 8 آزمودنی) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، آزمون محقق ساخته مبحث آهنربا کتاب علوم تجربی پایۀ اول ابتدایی بود. پایایی ابزار با روش کودر ریچاردسون بررسی شد و مقدار آن برابر با 86/0، روایی ابزار بهوسیلۀ روایی محتوا توسط معلمان بررسی و روایی آن تائید شد. بهمنظور تحلیل دادهها از تحلیل واریانس ترکیبی (یک بین و یک درون) با نرمافزار Spss20 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سه روش آموزشی در باب یادگیری در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین مقایسۀ گروهها در یادگیری با توجه به اثر تعاملی زمان، حاکی از آن بود که روش بازی هدایتشده در افزایش یادگیری مبحث آهنربا نسبت به سه روش دیگر مؤثرتر بوده است (05/0>P) و میزان کاهش یادگیری در گروه بازی هدایتشده نسبت به دو روش دیگر دارای وضعیت بهتری بود. بر اساس نتایج بهدستآمده روش بازی هدایتشده میتواند باعث افزایش یادگیری مبحث آهنربا در دانشآموزان شود.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
17
,
پاییز
1399
هدف این پژوهش، شناسایی دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی (با تأکید بر روش خودآزمایی و روش استفاده از پوشهکار) است. روش مورد استفاده در این پژوهش پدیدارنگاری (تفسیری) است. مشارکتکنندگان در پژوهش، دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه أکثر
هدف این پژوهش، شناسایی دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی (با تأکید بر روش خودآزمایی و روش استفاده از پوشهکار) است. روش مورد استفاده در این پژوهش پدیدارنگاری (تفسیری) است. مشارکتکنندگان در پژوهش، دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 98-1397 بودند. با روش نمونهگیری هدفمند (رویکرد انتخاب موارد مطلوب و تا سرحد اشباع)، انتخاب نمونهها تا دریافت اطلاعات جدید ادامه پیدا کرد و 18 نفر (7 نفر مرد و 11 نفر زن) انتخاب شدند. این دبیران مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند و اظهارات آنان به روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید. روایی و پایایی ابزار با استفاده از قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید و اطمینانپذیری تأیید شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد آنان روش خودآزمایی را بهعنوان یک روش معتبر برای ارزشیابی قبول ندارند و از روش استفاده از پوشهکار نیز بهطورجدی بهره نمیگیرند. این پژوهش نشان داد که دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی، میزان قابلتوجهی از دانش ضمنی دبیران را شکل نمیدهد و اعتماد آنان به ارزشیابی کیفی پایین است. تعداد زیادی از دبیران از ارزشیابی کیفی بهعنوان مکملی برای ارزشیابی عینی و برای بهبود فرایند آموزش استفاده میکنند و ارزشیابی کیفی را روشی جدی برای ارزشیابی نمیبینند.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد1,السنة
18
,
بهار
1400
هدف این پژوهش، تبیین اثربخشی آموزش معکوس بر تابآوری تحصیلی دانشآموزان دختر پایة یازدهم در درس انسان و محیطزیست در سال تحصیلی 98-99 بود. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و از نظر هدف کاربردی است. همة دانشآموزان مشغول به تحصیل در پایة یازدهم شهر ری بهعنوان جامعۀ آماری پژ أکثر
هدف این پژوهش، تبیین اثربخشی آموزش معکوس بر تابآوری تحصیلی دانشآموزان دختر پایة یازدهم در درس انسان و محیطزیست در سال تحصیلی 98-99 بود. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و از نظر هدف کاربردی است. همة دانشآموزان مشغول به تحصیل در پایة یازدهم شهر ری بهعنوان جامعۀ آماری پژوهش در نظر گرفته شدند. ابتدا یکی از مدارس ناحیه دو شهر ری به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و 60 نفر از دانشآموزان پایه یازدهم به روش تصادفی ساده در دو کلاس 30 نفری بهعنوان گروه آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. بهمنظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد ساموئلز (2004) که توسط سلطانینژاد و همکاران در سال 1392 هنجاریابی شد بهعنوان پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید. پس از تأیید روایی صوری و محتوایی ابزار توسط اساتید حوزه علوم تربیتی، پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 81/0 محاسبه گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی همچون شاخصهای گرایش مرکز و شاخصهای پراکندگی و آمار استنباطی آزمون لوین برای بررسی مفروضه همسانی واریانسها و تحلیل کوواریانس چند متغیره (آزمون مانکوا) و تکمتغیره و آزمون اتا با بهرهگیری از نرمافزارهای Spss24 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش معکوس بر تابآوری تحصیلی دانشآموزان تأثیر بسزایی دارد، بهطوریکه 56/0 تابآوری تحصیلی دانشآموزان دختر پایۀ یازدهم در درس انسان و محیطزیست را ارتقاء میبخشد. درنهایت، پیشنهاد میگردد که مدیران مدارس زمینۀ مشارکت معلمان در کارگاههای راهبردهای نوین تدریس را فراهم نمایند تا معلمان بتوانند از رویکردهای نوین تدریس ازجمله آموزش معکوس در کلاسهای درس بهرهمند گردند.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد2,السنة
14
,
تابستان
1396
تحقیق حاضر به مطالعه تجربه دانشآموزان سال اول متوسطه از تختههای هوشمند میپردازد. بر این اساس اثربخشی تختههای هوشمند بر اساس نگرش، میزان یادگیری از طریق آنها و سهولت کاربرد آنها مطالعه شده است. برای این کار با استفاده از مدل تحقیق توصیفی- اکتشافی و رویکرد تحقیق کمی-ک أکثر
تحقیق حاضر به مطالعه تجربه دانشآموزان سال اول متوسطه از تختههای هوشمند میپردازد. بر این اساس اثربخشی تختههای هوشمند بر اساس نگرش، میزان یادگیری از طریق آنها و سهولت کاربرد آنها مطالعه شده است. برای این کار با استفاده از مدل تحقیق توصیفی- اکتشافی و رویکرد تحقیق کمی-کیفی، در بخش کمی تعداد 114 دانشآموز سال اول متوسطه بهصورت هدفمند انتخاب شدند که به تازگی به مدت یک سال تجربه کار با تخته هوشمند را کسب کرده بودند. اطلاعات کمی با استفاده از مقیاس محقق ساخته، یعنی مقیاس نگرش به تخته هوشمند که پایایی آن با 24 گویه 904. به دست آمد، جمعآوری شدند. روایی سازه مقیاس از طریق نظریههای مربوط به تخته هوشمند و تحلیل عاملی تأیید شد و روایی متخصصان این مقیاس، توسط معلمان و متخصصان فنّاوری آموزشی تأیید شده است. در بخش کیفی دادههای حاصل از مصاحبه با 20 نفر از دانشآموزان تحلیل شدهاند. یافتههای تحقیق نشان دادند که نگرش کلی دانشآموزان سال اول دوره متوسطه نسبت به استفاده از تخته هوشمند پایینتر از حد متوسط است. دانشآموزانی که برای اولین بار با تخته هوشمند مواجه شدهاند کاربردهای واقعی تخته هوشمند را به دلایل مختلف مانند بیتجربگی معلمان، کمبود نرمافزارها و بستههای درسی الکترونیکی و فقدان برنامههای آموزشی منسجم و متناسب درک نکردهاند یا نگرش مثبتی نسبت به حضور تختههای هوشمند در کلاسهای خود ندارند. بین نگرش نسبت به تختههای هوشمند در تجربه اولیه دانشآموزان با میزان یادگیری و سهولت کاربرد تختهها ارتباط قوی مشاهده شد. مدل اثربخشی تخته هوشمند نیز که با سه مؤلفه نگرش، یادگیری و سهولت در تحقیقات قبلی تدوین شده بود در تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفت.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد4,السنة
16
,
پاییز
1398
هدف این مطالعه، درک روند تاریخی دانش معلمان در چهار دهه گذشته است. برای این کار مقالات و کتب پژوهشگران دانش معلمان در طی دهههای 80 تا 2010 میلادی از طریق فرا تحلیل مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور مقالات و کتابهای در دسترس و شاخص دانش معلمان مربوط به سیزده پژ أکثر
هدف این مطالعه، درک روند تاریخی دانش معلمان در چهار دهه گذشته است. برای این کار مقالات و کتب پژوهشگران دانش معلمان در طی دهههای 80 تا 2010 میلادی از طریق فرا تحلیل مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور مقالات و کتابهای در دسترس و شاخص دانش معلمان مربوط به سیزده پژوهشگر برتر حوزه دانش معلمان در طی چهار دهه اخیر بهعنوان اسناد شاخص مورد تحلیل قرارگرفتهاند. مدلها و الگوهای دانش معلمی برحسب زمان در چهار دهه تقسیمبندی و برحسب زمان مورد تحلیل اسنادی قرارگرفتهاند. روند تاریخی دانش معلمان نشان میدهد که مطالعات دانش معلمان در دهه 80 به سمت دانش عملی معلمان، در دهه 90 به سمت دانش ضروری معلمان و در دهه 2000 به سمت تولید دانش توسط خود معلمان و در سالهای اخیر (2000 به بعد) مدلهای دانش معلمان به سمت مدلهای ترکیبی دانش عملی، دانش ضروری و پژوهشهای معلمان تغییر کرده است. مهمترین مفاهیم موردبررسی در دانش معلمان به ترتیب سیر تاریخی عبارتاند از: معلم ژرفنگر یا کار اندیش، معلم روایتگر، معلم پژوهنده، معلم حرفهای و معلم متخصص.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد5,السنة
18
,
زمستان
1400
از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته میشود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقهبندی مؤلفهها و عوامل حمایت از شکلگیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سالهای (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفههای حمای أکثر
از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته میشود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقهبندی مؤلفهها و عوامل حمایت از شکلگیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سالهای (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفههای حمایت از شکلگیری PCK است. کلیدواژههای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: توسعۀ PCK، حمایت از شکلگیری PCK نومعلمان، دانش موضوعی-تربیتی و آموزش معلمان، برنامۀ حمایت از نومعلمان، رشد حرفهای و دانش موضوعی-تربیتی که در پایگاههای Science Direct، Google Scholar ، Eric ، Scopus ، Sage ، Web of Science جستجو شد. در جستجوی اولیه ۷۵۰ مقاله شناسایی شد که در مرحلۀ اول غربالگری ۹۵ مطالعۀ مرتبط به دست آمد؛ در نهایت در مرحلۀ دوم غربالگری، پس از بررسی متن کامل مطالعات و ارزیابی آنها با استفاده از ابزار ارزیابی روشهای ترکیبی (MMAT) ۳۹ مقاله وارد فرایند مرور سیستماتیک شدند. تجزیه و تحلیل مطالعات بر ۱۲ مؤلفه و ۹ گروه بازیگر تأکید داشت که از میان ۱۲ مؤلفه، مؤلفههای نقش برنامههای آمادهسازی معلمان در توسعۀ PCK ، PCK مبتنی بر تجربۀ شخصی و رشد تأمل معلمان همسو با توسعۀ PCK به عنوان مؤلفههای اصلی حمایت از شکلگیری PCK شناخته شدهاند. سایر مؤلفهها عبارتند از: توسعۀ PCK در جامعۀ یادگیرندگان تدریس، رشد حرفهای مبتنی بر PCK، برنامۀ مربیگری با محوریت PCK، حمایت رسمی مدارس از شکلگیری PCK، تسلط به حیطۀ موضوعی به عنوان معلم، تأثیر متقابل توسعۀ PCK و رشد باورهای سازندۀ معلم، توسعۀ PCK در بستر آموزش مجازی، تجارب زیستۀ مشترک با دانشآموزان. در این مطالعۀ، چندین بازیگر از ادبیات مربوطه شناسایی و بر اساس درصد به ۹ دسته طبقهبندی شدند که شامل معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس، مسئولان برگزاری دورهها در دانشگاه، دانشآموزان، همکاران، استاد راهنما، محققان و والدینند و از بین آنها معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس و مسئولان برگزاری دورهها در دانشگاه به عنوان بازیگران برتر شکلگیری PCK شناخته میشوند.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد76,السنة
20
,
بهار
1402
این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سالهای 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند 107 مورد از آنها انتخاب أکثر
این پژوهش با هدف طراحی الگوی برنامه درسی تربیت شهروند الکترونیک در دوره ابتدایی و به شیوه سنتزپژوهی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیک در زمینه شهروندی الکترونیک مربوط به سالهای 2000 تا 2022 بود که بر اساس نمونهگیری هدفمند 107 مورد از آنها انتخاب شد. دادهها طی فرایند سه مرحلهای غربالگری با استفاده از روش فراتحلیل تجزیهوتحلیل شد. روایی الگو با بهرهگیری از نظرات کارشناسی در چارچوب روش دلفی [n=30] با استفاده از طراحی پرسش نامه، مصاحبه با گروه کانون مرکزی[n=10] و روش قابلیت اعتماد احصاء شد. یافتهها نشان داد اهداف برنامه درسی تربیت شهروندی را میتوان به صورت غایی (توانمندی در مهارتهای زیست در عصر آنلاین)، کلی (آشنایی با هویتیابی الکترونیک، آگاهی از حقوق الکترونیک، توانایی برقراری ارتباطات درست در جهان الکترونیک، توانایی مشارکت وحفظ امنیت الکترونیک) و جزئی (توانایی خرید الکترونیک و پیگیری سفارش، ایجاد هویت اکترونیک مثبت، مدیریت اقدامات شخصی در فضای الکترونیک، حقوق الکترونیک، تعهد در قبال رفتار آنلاین، استفاده مسئولانه از تکنولوژی الکترونیک، آشنایی با رفتار ایمن، برقراری ارتباط آنلاین صحیح، زمینه سازی نقش آفرینی شهروند الکترونیک، حفاظت از حریم خصوصی، آشنایی با مخاطرات جسمی و روانی فضای مجازی، آشنایی با نمادهای امن در خرید آنلاین، مهات مواجهه با افشای اطلاعات) دستهبندی کرد. محتوا نیز تابع سازماندهی بینرشتهای بوده و همسو با اهداف تنظیم شد. راهبردهای یاددهی یادگیری در پنج طیف مشارکتی، شخصیسازی، مسئلهمداری، شبیهسازی واقتضایی تبیین شدند. ارزیاب و ابزار نیز در وجه ارزشیابی پیشنهاد شد. نتایج این حقیق حاکی از تایید اعتبار برنامه درسی پیشنهادی و عناصر جزئی آن است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد76,السنة
20
,
بهار
1402
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این أکثر
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص ها و مؤلفه های برنامه درسی تربیت اقتصادی است. رویکرد پژوهش کیفی، و روش آن سنتز پژوهی است. میدان پژوهش کلیه مقالاتی (211 مقاله)هستندکه از سال1390 تا1401شمسی و2010 تا 2022 میلادی در مورد تربیت اقتصادی ارائه شده اند. نمونه پژوهش32 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شده اند.داده های پژوهش از تحلیل کیفی مقالات مورد مطالعه گردآوری شدند و برای تجزیه و تحلیل کیفی، از الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس، با اســتفاده از روش های کدگذاری استفاده شد. با تجزیه و تحلیل داده ها، ابعاد تربیت اقتصادی در 4 مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی، طبقه بندی شده اند که مضامین اصلی عبارتنداز: عوامل شخص و فردی، فرهنگ و اخلاق اقتصادی، مفاهیم و دانش اقتصادی و مفاهیم جمعی و ارتباطی. و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب اسکات استفاده شد.نتایج پژوهش با رویدادهای اقتصادی و واقعیت های زندگی اجتماعی، پیوند خورده و مسائلی را بیان می کند که مشاهده و بررسی عینی آنها امکان پذیر است. همچنین برای بهبود ارتقای کیفیت آموزشی برنامه درسی تربیت اقتصادی توجه به همه مؤلفه ها و شاخص های استخراج شده در این پژوهش لازم است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد76,السنة
20
,
بهار
1402
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براس أکثر
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 12 نفر از متخصصان موضوعی در حوزه برنامه درسی آموزش عالی کشور بود که براساس نمونه گیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار دادههای پژوهش از طریق بازگشت به مشارکتکنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تایید شد. تجزیه تحلیل داده ها بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کد گذاری باز، محوری، و گزینشی در نرم افزاراطلس تیای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد الگوی مفهومی برنامه درسی آموزش عالی مبتنی بر توسعه پایدار مشتمل بر عوامل علی(بیتوجهی و غفلت، ناکارایی مدیریتی، عوامل برون مراکز آموزشی، عوامل شخصیتی و روانی)، بسترها(دانش استراتژیک سازمانی، مدیریت ارتباطات سازمانی، پشتیبانی از سیستمهای آموزشی)، عوامل مداخلهگر(ویژگیهای فردی، عوامل مالی،عوامل مدیریتی)، راهبردها(راهبردهای زیرساختی، راهبردهای خلاقیت، راهبردهای نوآورانه، راهبردهای ساختاری) و پیامدها(بهبود عملکرد مراکز آموزشی، بهبود رضایت دانشپذیران و والدین آنها، توانمندسازی منابع انسانی، رشد و بلوغ) است.
تفاصيل المقالة
پژوهش در برنامه ریزی درسی
,
العدد77,السنة
20
,
تابستان
1402
مقاله حاضر به بررسی و شناسایی ابعاد تدریس در مبحث ذرات زیراتمی کتاب شیمی، پایه دهم بر اساس مدل دانش محتوای تربیتی (PCK) مگنوسان، کراجکیک و بورکو (Magnusson, Krajcik & Borko, 1999) میپردازد. در این پژوهش دو مؤلفه دانش راهبردهای آموزشی و دانش نسبت به فهم دانشآموزان أکثر
مقاله حاضر به بررسی و شناسایی ابعاد تدریس در مبحث ذرات زیراتمی کتاب شیمی، پایه دهم بر اساس مدل دانش محتوای تربیتی (PCK) مگنوسان، کراجکیک و بورکو (Magnusson, Krajcik & Borko, 1999) میپردازد. در این پژوهش دو مؤلفه دانش راهبردهای آموزشی و دانش نسبت به فهم دانشآموزان از علوم انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. رویکرد پژوهشی این مطالعه بر مبنای پژوهشهای آمیخته با طرح اکتشافی متوالی، با استفاده از روش دلفی در سه دور انجام شد. مجموعه مشارکتکنندگان پژوهش را 33 نفر از دبیران شیمی تشکیل دادند که ابتدا به روش نظری و سپس گلوله برفی انتخاب شده بودند. در دور اول، یک مصاحبه نیمهساختاریافته انجام و نتایج مصاحبه از طریق کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. در دور دوم، مبتنی بر نتایج حاصل از کدگذاری دور اول، یک پرسشنامه بستهپاسخ طراحی شد. سپس در اختیار متخصصان قرار گرفت و پاسخهای آنها، از طریق تحلیل عامل کیو بررسی گردید. در دور سوم، با حذف سؤالات اضافی، مجدداً پرسشنامه در اختیار متخصصان قرار گرفت. در پایان با استفاده از تحلیل عامل کیو، هشت بعد برای تدریس مبحث ذرات زیراتمی، بر اساس مفهوم دانش محتوای تربیتی (PCK)، بدین ترتیب بدست آمد: نماد پردازی تصویری؛ فعالیت های یادگیری؛ تمرین مهارت های ریاضی؛ راهبردهای توضیحی - تعاملی در تدریس؛ منشأ بدفهمی ها؛ بدفهمی های ماهیت و پایداری؛ رفع بدفهمی ها و پیشنیازها بدست آمد.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications