فهرس المقالات محسن ایمانی نائینی


  • المقاله

    1 - حرکت به سوی مدرسه مطلوب از دیدگاه استاد مطهری با استناد به آیات قرآن کریم
    مطالعات قرآنی , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1397
    این پژوهش با هدف معرفی الگوی مدرسه‌‌ مطلوب بر اساس تحلیل مبانی انسان‌شناختی استاد مطهری و استناد به آیات قرآن کریم انجام شده است. نوع تحقیق، بنیادی- کاربردی و روش مورد استفاده تحلیلی- استنباطی و با استفاده از روش کتابخانه‌ای (واقعی و مجازی) اطلاعات جمع‌آوری و ابزار گردآ أکثر
    این پژوهش با هدف معرفی الگوی مدرسه‌‌ مطلوب بر اساس تحلیل مبانی انسان‌شناختی استاد مطهری و استناد به آیات قرآن کریم انجام شده است. نوع تحقیق، بنیادی- کاربردی و روش مورد استفاده تحلیلی- استنباطی و با استفاده از روش کتابخانه‌ای (واقعی و مجازی) اطلاعات جمع‌آوری و ابزار گردآوری اطلاعات نیز فیش‌برداری می‌باشد. یافته‌‌های تحقیق نشان داد که استاد مطهری، کمال را فعلیت یافتن استعدادها می‌داند و از سه نوع فطرت ادراکی، احساسی و خواستنی نام می‌برد که در مدارس و در فضای تعلیم و تربیت باید رشد داده شوند. در ادامه محققان با نظر به آیات قرآن و مبانی انسان شناختی استاد مطهری(ره) به تدوین الگوی مدرسه مطلوب می‌پردازند. مدرسه‌ا‌‌ی که حتی در عصر فناوری اطلاعات نیز اصول ثابت انسانی را پرورش داده و مهارت‌‌های نرم، فقط شامل مهارت‌‌های رایانه‌ای و دیجیتال نیست. نگاه همه کارگزاران مدرسه، بر اصل هدایت‌پذیری انسان می‌باشد. در این مدرسه تنها تراز علمی مدرسه، نشانگر لیاقت و شایستگی آن مدرسه محسوب نمی‌شود. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - بررسی تحلیلی مبانی تربیت اخلاقی هابرماس و نقد آن از دیدگاه اخلاق قرآنی
    مطالعات قرآنی , العدد 5 , السنة 9 , زمستان 1397
    هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این أکثر
    هابرماس، فیلسوف نسل دوم مکتب انتقادی فرانکفورت، بر این باور است که عقل مدرن نتوانسته تمام ابعاد خویش را آشکار سازد و تنها عقل ابزاری بر جامعه مدرن مسلط شده است. وی با طرح نظریه کنش ارتباطی در پی بازسازی پروژه مدرنیته است که به زعم وی عقیم یا ناتوان مانده است. او در این نظریه که مهم‌ترین دیدگاه او محسوب می‌شود، با استفاده از رویکردهای جدید زبان‌‌شناسی و فلسفه زبان سعی در ارائه مدلی از تربیت اخلاقی بر مبنای عقلانیت ارتباطی دارد. محقق در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به مرور اجمالی نظریه کنش ارتباطی هابرماس، به ‌عنوان مبنای نظریه تربیت اخلاقی وی، پرداخته سپس‌ دیدگاه تربیت اخلاقی را استنتاج نموده و در ادامه به نقد این دیدگاه از سوی اخلاق قرآنی پرداخته است. نتیجه تحقیق نشان داد تأکید هابرماس بر عقلانیت ارتباطی و اخلاق گفت‌وگویی در نظریه کنش ارتباطی، در سطح فردی رشد و شکوفایی خرد مبتنی بر ارتباط متقابل هنجاری (عقل ارتباطی) و در سطح اجتماعی دستیابی به تفاهم مبتنی بر کنش‌های اخلاقی را به عنوان اهداف تربیتی مطرح می‌سازد. تفاصيل المقالة