فهرس المقالات محمود مهرمحمدی


  • المقاله

    1 - شناسایی عوامل اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی- تربیتی در کلانشهر تهران(مطالعه مناطق 2 و 12)
    مطالعات مدیریت شهری , العدد 2 , السنة 14 , تابستان 1401
    مقدمه و هدف پژوهش: سیاست‌گذاری فرهنگی به‌عنوان یکی از ارکان مهندسی فرهنگی، تنها هنگامی می‌تواند اهداف مطلوب فرهنگی را در جامعه محقق نماید که ابزارها و کنشگران سیاست‌گذاری را به‌طور فرابخشی و جامع برگزیند؛ چنین گزینشی، نقش و اثرگذاری نهاد خانواده را در این خصوص نمایان خو أکثر
    مقدمه و هدف پژوهش: سیاست‌گذاری فرهنگی به‌عنوان یکی از ارکان مهندسی فرهنگی، تنها هنگامی می‌تواند اهداف مطلوب فرهنگی را در جامعه محقق نماید که ابزارها و کنشگران سیاست‌گذاری را به‌طور فرابخشی و جامع برگزیند؛ چنین گزینشی، نقش و اثرگذاری نهاد خانواده را در این خصوص نمایان خواهد نمود؛ با این وجود، شاهد عدم مشارکت خانواده در سیاستگذاری‌های فرهنگی- تربیتی می‌باشیم. نوشتار حاضر با طرح این سؤال اصلی که اساساً چه عواملی در مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذارهای فرهنگی- تربیتی اثرگذار است؟ به دنبال شناسایی عوامل اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های فرهنگی- تربیتی در کلانشهر تهران (مشخصاً مناطق 2 و 12 شهرداری) با استفاده از روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد می‌باشد. روش پژوهش: جامعه هدف پژوهش شامل خبرگان حوزه سیاست‌گذاری فرهنگی- تربیتی و نیز خانواده‌های ساکن در مناطق دو و دوازده شهرداری تهران است که با استفاده از نمونه گیری نظری در مجموع تعداد 25 نفر به عنوان مشارکت‌کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده‌ها از دو روش بازبینی مشارکت‌کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت‌کننده در پژوهش استفاده شده است. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که عواملی چون: بازتعریف مفهوم مشارکت، بازتعریف نقش ذینفعان در سیاست‌گذاری‌ها، تحولات ساختاری- تشکیلاتی نظام تربیتی و نیز تصویب قوانین و مقررات مشارکت‌پذیری، در بروز پدیده سیاست‌گذاری فرهنگی- تربیتی اثرگذار است. نتیجه گیری: از میان عوامل شناسایی شده، چنانچه بازتعریف نقش ذینفعان در سیاست‌گذاری‌ها، تحولات ساختاری- تشکیلاتی و هم‌راستایی خانواده و نظام تربیتی صورت پذیرد، مشارکت خانواده در سیاست‌گذاری‌ها تسهیل می‌گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - مرور سیستماتیک مؤلفه‌های حمایت از شکل‌گیری PCK در میان نومعلمان
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 5 , السنة 18 , زمستان 1400
    از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته می‌شود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقه‌بندی مؤلفه‌ها و عوامل حمایت از شکل‌گیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سال‌های (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفه‌های حمای أکثر
    از آنجا که PCK به عنوان یکی از ارکان دانش معلمی در نظر گرفته می‌شود، این مطالعۀ با هدف درک چگونگی حمایت از PCKو طبقه‌بندی مؤلفه‌ها و عوامل حمایت از شکل‌گیری آن انجام شده است. این مطالعۀ مروری سیستماتیک از ۱۱ سال تحقیق در فاصلۀ سال‌های (۲۰۲۱-۲۰۱۰) در زمینه مؤلفه‌های حمایت از شکل‌گیری PCK است. کلیدواژه‌های مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از:‌ توسعۀ PCK، حمایت از شکل‌گیری PCK نومعلمان، دانش موضوعی-تربیتی و آموزش معلمان، برنامۀ حمایت از نومعلمان، رشد حرفه‌ای و دانش موضوعی-تربیتی که در پایگاههای Science Direct، Google Scholar ، Eric ، Scopus ، Sage ، Web of Science جستجو شد. در جستجوی اولیه ۷۵۰ مقاله شناسایی شد که در مرحلۀ اول غربالگری ۹۵ مطالعۀ مرتبط به دست آمد؛ در نهایت در مرحلۀ دوم غربالگری، پس از بررسی متن کامل مطالعات و ارزیابی آنها با استفاده از ابزار ارزیابی روش‌های ترکیبی (MMAT) ۳۹ مقاله وارد فرایند مرور سیستماتیک شدند. تجزیه و تحلیل مطالعات بر ۱۲ مؤلفه و ۹ گروه بازیگر تأکید داشت که از میان ۱۲ مؤلفه، مؤلفه‌های نقش برنامه‌های آماده‌سازی معلمان در توسعۀ PCK ، PCK مبتنی بر تجربۀ شخصی و رشد تأمل معلمان همسو با توسعۀ PCK به عنوان مؤلفه‌های اصلی حمایت از شکل‌گیری PCK شناخته شده‌اند. سایر مؤلفه‌ها عبارتند از: توسعۀ PCK در جامعۀ یادگیرندگان تدریس، رشد حرفه‌ای مبتنی بر PCK، برنامۀ مربیگری با محوریت PCK، حمایت رسمی مدارس از شکل‌گیری PCK، تسلط به حیطۀ موضوعی به عنوان معلم، تأثیر متقابل توسعۀ PCK و رشد باورهای سازندۀ معلم، توسعۀ PCK در بستر آموزش مجازی، تجارب زیستۀ مشترک با دانش‌آموزان. در این مطالعۀ، چندین بازیگر از ادبیات مربوطه شناسایی و بر اساس درصد به ۹ دسته طبقه‌بندی شدند که شامل معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس، مسئولان برگزاری دوره‌ها در دانشگاه، دانش‌آموزان، همکاران، استاد راهنما، محققان و والدینند و از بین آنها معلم راهنما، نومعلمان، مدیران مدارس و مسئولان برگزاری دوره‌ها در دانشگاه به عنوان بازیگران برتر شکل‌گیری PCK شناخته می‌شوند. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - رابطه بین روش ها و فنون تدریس اساتید با نقش میانجی شایستگی های تربیت اجتماعی دموکراتیک
    پژوهش در برنامه ریزی درسی , العدد 76 , السنة 20 , بهار 1402
    هدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روش‌ها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍‌های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از أکثر
    هدف این مقاله بررسی و شناسایی میزان تناسب روش‌ها و فنون آموزشی بکار گرفته شده در اجرای برنامه درسی صریح با کسب شایستگی ‍‌های تربیت اجتماعی دموکراتیک است. بدین منظور از روش آمیخته استفاده شده است. جامعه آماری، دانشگاه فرهنگیان استان هرمزگان و مشارکت کنندگان 13 نفر از استادان این دانشگاه است. روش نمونه‌گیری نیز ترکیبی از نمونه‌گیری موارد مطلوب و هدفمند طبقه‌ای است. در بخش کیفی پژوهش، از روش روایت پژوهی استفاده شد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده بود. در بخش کمی، از روش جمعیت شناختی استفاده شد و ابزار گردآوری اطلاعات، چک لیست محقق ساخته مشاهده شامل؛ 26 گویه با طیف 3 درجه‌ای لیکرت بود. پایایی آن در تحقیق حاضر 84 درصد برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کمی، داده‌های حاصل از مشاهده روشها و فنون تدریس استادان پس از جمع‌آوری با آزمونt تک نمونه‌ای مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش کیفی، اطلاعات با استفاده از روش تحلیل مضمون و سپس با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد میزان تناسب در تمام مؤلفه های شایستگی تربیت اجتماعی دموکراتیک، به استثنای مؤلفه شایستگی معنوی، سیاسی و مبتنی بر فناوری، در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین بین عوامل جمعیت شناختی(سابقه تدریس، مرتبه علمی، رشته تحصیلی) و نمره استادان در بکارگیری روشهای تدریس برای کسب شایستگی ها، رابطه معناداری مشاهده شد. اما بر حسب(جنسیت) تفاوت معنادار نبوده است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    4 - طراحی الگوی سیاست گذاری تربیتی در آموزش و پرورش با تأکید بر نهاد خانواده
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , العدد 5 , السنة 18 , زمستان 1401
    مقاله حاضر درصدد طراحی الگوی سیاست‌گذاری‌های تربیتی در آموزش و پرورش کشور با تأکید بر نهاد خانواده، با استفاده از روش‌ کیفی داده‌بنیاد مبتنی بر ابزار مصاحبه بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست‌گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حوزه آموزش‌ أکثر
    مقاله حاضر درصدد طراحی الگوی سیاست‌گذاری‌های تربیتی در آموزش و پرورش کشور با تأکید بر نهاد خانواده، با استفاده از روش‌ کیفی داده‌بنیاد مبتنی بر ابزار مصاحبه بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست‌گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حوزه آموزش‌وپرورش و نیز اساتید و مطلعین دانشگاهی در حوزه سیاست‌گذاری و خانواده) بوده‌اند که از میان آن‌ها 15 نفر با روش اشباع نظری و به شکل نمونه‌گیری هدفمند و گلوله‌برفی انتخاب شدند. یافته‌های این مطالعه مبیّن آن است که طراحی الگوی سیاستگذاری تربیتی با تأکید بر نهاد خانواده، مبتنی بر پدیده محوری سیاستگذاری مشارکتی چند بعدی در ابعاد علمی- فرایندی، فکری و مالی بوده که عواملی علّی چون بازتعریف نقش ذینفعان در تعلیم و تربیت و شرایطی زمینه‌ای چون، دگرگونی در وضعیت موجود مبتنی بر تحولات ساختاری – تشکیلاتی نظام تربیتی، تصویب قوانین و مقررات مشارکت پذیری و هم‌راستایی خانواده و نظام تربیتی بستر ساز بروز و ظهور آن می‌باشند که البته در این میان نباید از اثرگذاری عوامل مداخله‌گری چون موانع خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و مدیریتی که عمدتاً محدود کننده مشارکت نهاد خانواده می‌باشند، غفلت نمود. با این وجود آنچه مسلم است آن است که اعمال راهبردهایی مدیریتی و نیز پیش‌بینی سازوکارهای ارتباطی و تبادلی میان نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش می‌تواند سیاست‌گذاری تربیتی مشارکتی را رقم زند که پیامدهایی در سطوح سازمانی (بهبود کارکردهای نظام آموزشی) و فراسازمانی (توسعه فردی و اجتماعی) در پی خواهد داشت. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    5 - مشارکت خانواده در سیاست‌گذاری تربیتی؛ شناسایی عوامل مداخله‌گر
    مطالعات رفتاری در مدیریت , العدد 2 , السنة 13 , تابستان 1401
    مقاله حاضر درصدد شناسایی عوامل مداخله‌گر و اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های تربیتی در کشور، با استفاده از روش‌ کیفی داده‌بنیاد مبتنی بر ابزار مصاحبه بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست‌گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حو أکثر
    مقاله حاضر درصدد شناسایی عوامل مداخله‌گر و اثرگذار بر مشارکت نهاد خانواده در سیاست‌گذاری‌های تربیتی در کشور، با استفاده از روش‌ کیفی داده‌بنیاد مبتنی بر ابزار مصاحبه بوده است. جامعه هدف پژوهش، خبرگان و متخصصان در حوزه سیاست‌گذاری تربیتی و نیز خانواده (مشتمل بر مدیران حوزه آموزش‌وپرورش و نیز اساتید و مطلعین دانشگاهی در حوزه سیاست‌گذاری و خانواده) بوده‌اند که از میان آن‌ها 15 نفر با روش اشباع نظری و به شکل نمونه‌گیری هدفمند و گلوله‌برفی انتخاب شدند. یافته‌های این مطالعه مبیّن آن است که عواملی مداخله‌گر متعددی در بروز پدیده سیاست‌گذاری تربیتی مشارکتی (با مشارکت خانواده) دخیل بوده‎اند که می‌توان آن‌ها را در دو دسته کلی مشتمل بر علل و عوامل تسهیل‌گر امر مشارکت و نیز علل و عوامل محدودگر امر مشارکت دسته‌بندی نمود؛ امّا سهم و میزان اثرگذاری علل و عوامل تسهیل‌گر، به نسبت علل و عوامل محدودگر، قابل توجه بوده و فراوانی زیرمقوله‌های بیشتری را به خود اختصاص داده‌ است؛ به‌طوریکه مصاحبه‌شوندگان، عواملی چون: بازتعریف نقش ذینفعان در تعلیم و تربیت، تحولات ساختاری – تشکیلاتی نظام تربیتی، هم‌راستایی خانواده و نظام تربیتی و نیز تصویب قوانین و مقررات مشارکت‌پذیری را به مثابه عوامل تسهیل‌گر، در مشارکت – هر چه بیشتر- نهاد خانواده در سیاست‌گذاری تربیتی دخیل دانسته و در عین ‌حال، اذعان نموده‌اند که برخی موانع و کاستی‌هایی در حوزه‌های خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و مدیریتی، با ایجاد محدودیت‌هایی، روند مشارکت خانواده در سیاست‌گذاری تربیتی را با مشکل مواجه نموده است که از آن جمله می‌توان به عدم توانمندی خانواده‌ها برای نقش‌آفرینی در سیاست‌گذاری تربیتی، عدم آشنایی و آگاهی والدین از سیاست‌ها، اهداف و برنامه‌های تربیتی، نگاه از بالا به پایین مسئولان به نظام تربیتی، ناکارآمدی سازوکارهای موجود در ایجاد تعامل بین خانواده و نظام تربیتی، عدم تمایل مسئولان و تصمیم‌گیرندگان به تفویض اختیار و تقسیم قدرت در سیاست‌گذاری تربیتی و.. اشاره نمود. تفاصيل المقالة