هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نارضایتی بدنی، اضطراب جسمانی- اجتماعی و نگرش های اجتماعی- فرهنگی درباره ظاهر با خودپنداره بدنی در دانش آموزان دختر سال چهارم دبیرستان های ناحیه 3 شهر اهواز بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نارضایتی بدنی، اضطراب جسمانی- اجتماعی و نگرش های اجتماعی- فرهنگی درباره ظاهر با خودپنداره بدنی در دانش آموزان دختر سال چهارم دبیرستان های ناحیه 3 شهر اهواز بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه روابط چندبعدی خود- بدن، پرسشنامه اضطراب جسمانی-اجتماعی، آزمون نگرش های اجتماعی- فرهنگی درباره ظاهر و پرسشنامه خودپنداره مورد آزمون قرار گرفتند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نارضایتی بدنی، اضطراب جسمانی-اجتماعی و نگرشهای اجتماعی- فرهنگی درباره ظاهر با خودپنداره بدنی در دانش آموزان دختر رابطه منفی معنیدار وجود داشت. نارضایتی بدنی، اضطراب جسمانی-اجتماعی و نگرشهای اجتماعی- فرهنگی درباره ظاهر پیشبینی کننده معنیداری برای خودپنداره بدنی در دانش آموزان بودند. کلید واژه ها: نارضایتی بدنی، اضطراب جسمانی-اجتماعی نگرشهای اجتماعی-فرهنگی درباره ظاهر، خودپنداره بدنی
پرونده مقاله
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر بازآموزی اسنادی بر افسردگی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش آموزش بازآموزی اسنادی به عنوان متغیر مستقل و افسردگی به عنوان متغیر وابسته بودند. پژوهش حاضر یک روش آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه ب چکیده کامل
هدف: هدف از انجام این پژوهش تاثیر بازآموزی اسنادی بر افسردگی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. در این پژوهش آموزش بازآموزی اسنادی به عنوان متغیر مستقل و افسردگی به عنوان متغیر وابسته بودند. پژوهش حاضر یک روش آزمایش میدانی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزار این پژوهش پرسشنامه افسردگی کودکان (CDI) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر(3672 نفر) پایه ششم ابتدایی شهر دزفول بود که از بین آنها 300 نفر به خاطر مسئله افسردگی در سال تحصیلی 95-1394 به مشاور مدرسه ارجاع داده شده بودند. پس از بررسی و اجرای پرسشنامه افسردگی بروی این عده، بررسی نتایج نشان داد که 30 نفر نمره افسردگیشان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود، که به شیوه هدفمند نمونه برداری شدند و به طور تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه گمارده شدند. قبل از آموزش بازآموزی اسنادی از هر دو گروه پیش آزمون افسردگی گرفته شد، سپس به گروه آزمایشی آموزش بازآموزی اسنادی ارائه شد و به گروه گواه ارایه نشد. پس از اتمام دوره آموزش بلافاصله از دو گروه پس آزمون هایی از پرسشنامه افسردگی گرفته شد. حدود دو ماه بعد از دوره آموزشی مجددا از هر دو گروه آزمون پیگیری گرفته شد. یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش باز آموزی اسنادی بر افسردگی در پس آزمون (033/0P= و 65/21df= و 93/5- t=) در سطح (01/0p<) معنادار است. همچنین آموزش باز آموزی اسنادی بر افسردگی در مرحله پیگیری (039/0P= و 25/22 df= و 70/4- t =) در سطح (01/0p<) معنادار است.
پرونده مقاله
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطۀ علّی تابآوری و نیازهای روان‎شناختی با سلامت روانی با نقش میانجی عملکرد خانواده در مادران دارای کودکان استثنایی در شهر اهواز بود. به این منظور 100 مادر دارای کودک استثنایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسش چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطۀ علّی تابآوری و نیازهای روان‎شناختی با سلامت روانی با نقش میانجی عملکرد خانواده در مادران دارای کودکان استثنایی در شهر اهواز بود. به این منظور 100 مادر دارای کودک استثنایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های سلامت روانی SCL-25 (1973)، تابآوری کانر و دیویدسون (2003)، نیازهای روان‎شناختی دسی و رایان (2000) و عملکرد خانواده مک ماستر (1983) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین تابآوری با سلامت روانی و همچنین بین نیازهای روان‎شناختی با عملکرد خانواده(p<0.01) و بین عملکرد خانواده با سلامت روانی رابطۀ مستقیم وجود داشت (p≤ 0.05). اما بین نیازهای روان‎شناختی با سلامت روانی و همچنین بین تابآوری با عملکرد خانواده در مادران دارای کودکان استثنایی رابطۀ مستقیم وجود نداشت (p>0.05). بین تابآوری با سلامت روانی با نقش میانجی عملکرد خانواده در مادران دارای کودکان استثنایی رابطۀ غیرمستقیم وجود داشت (p≤ 0.05). اما بین نیازهای روان‎شناختی با سلامت روانی با نقش میانجی عملکرد خانواده در مادران دارای کودکان استثنایی رابطۀ غیرمستقیم وجود نداشت (p>0.05).
پرونده مقاله