این پژوهش با هدف تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس ارتباطات اثربخش انسانی از دیدگاه قرآن مجید انجام شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع اعتبارسنجی بود. جامعه پژوهش کلیه آیات قرآن مجید بود که تلاش شد تا مضامین مرتبط با ارتباطات اثربخش انسانی از آنها استخراج و سازۀ بدست آمده اعت چکیده کامل
این پژوهش با هدف تحلیل عاملی اکتشافی مقیاس ارتباطات اثربخش انسانی از دیدگاه قرآن مجید انجام شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع اعتبارسنجی بود. جامعه پژوهش کلیه آیات قرآن مجید بود که تلاش شد تا مضامین مرتبط با ارتباطات اثربخش انسانی از آنها استخراج و سازۀ بدست آمده اعتبارسنجی شود. لذا با استفاده از تفسیر نور، 419 آیه شناسایی و در گامهای بعدی گویههای مربوط به ارتباطات اثربخش انسانی از این آیات استخراج گردید. برای تحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. همچنین، نتایج خروجی مضامین با نظر اساتید صاحبنظر در حوزۀ علوم قرآنی مورد ارزیابی قرار گرفت که نشان از روایی قابل قبول آنها بود. بعلاوه، برای بدست آوردن پایایی مقیاس از روش هولستی استفاده شد که بر مبنای آن میزان پایایی آن 0/876 بدست آمد. در نهایت، نیک سرشتی تعاملگر، آزادمنشی در گفتمان ارتباطی، کنش ارتباطی جرأت ورزانه، ساختارمندی در گفتار، و شنود مؤثر، از مقیاس ارتباطات اثربخش انسانی استخراج و مورد تایید قرار گرفتند. بر مبنای این نتایج، مقیاس ارتباطات اثربخش انسانی از دیدگاه قرآن مجید میتواند به عنوان یک مقیاس معتبر و پایا در پژوهشهای جامعه شناسی، روانشناسی و حوزه ارتباطات انسانی مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که انطباق ارتباطات انسانی اثربخش انسانها با مبانی قران مجید مستلزم آن است که انسانهایی با ذات و سرشت پاک وجود داشته باشند بدین معنا که مولفههایی که در مضمون نیک سرشتی تعاملگر در این پژوهش آمده است در بالاترین سطح قرار گیرد. ولی این شخصیت نیک سرشت به خودی خود کفایت نمیکند بلکه باید از یک مهارت، تحت عنوان شنود موثر بهرهمند باشد زمانی که افراد از شنود موثر بهرهمند گردیدند میبایست ذهنی توسعه یافته داشته باشند بدین معنی که شخصیت آنها به گونهای باشد که آزادمنشی در گفتارشان متبلور شود که این مهم نشأت گرفته از ادارک افراد برقرارکننده ارتباط است. چنین فردی انسان آزادمنشی است و هنگامی که انسان آزادمنش شد دو خصیصه دیگر را باید در ارتباطات انسانی بدست آورد. ابتدا جرأتورزی در گفتار است این به آن معنی است که انسان به شدت گفتاری جراتورزانه پیدا میکند. در ادامه چنین فردی، انسانی می شود که زبان و ارتباطات او بسیار ساختارمند شده و متخلق به یک سبک ارتباطی فوقالعاده گردیده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی رابطه علّی سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر ترس از ابتلا به کرونا و اضطراب کرونا در دانشجویان دارای سابقه ابتلا به کروناویروس و دانشجویان فاقد سابقه ابتلا بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از طر چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی رابطه علّی سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده با بهزیستی روانشناختی و نقش میانجیگر ترس از ابتلا به کرونا و اضطراب کرونا در دانشجویان دارای سابقه ابتلا به کروناویروس و دانشجویان فاقد سابقه ابتلا بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 1400-1399 بود. از این جامعه، 250 دانشجو به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاسهای سرسختی روان-شناختی کیامرثی و همکاران (1377)، حمایت اجتماعی ادراکشده زیمت و همکاران (1990)، ترس از بیماری کروناویروس ویسی و همکاران (1399)، اضطراب بیماری کرونا علیپور و همکاران (1398) و بهزیستی روانشناختی ریف و کیز (1995) بود. بررسی برازش الگوی پیشنهادی پژوهش با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرمافزار AMOS-24 انجام گرفت. اثرات غیرمستقیم نیز با استفاده از روش بوت استراپ بررسی شد. همچنین، مقایسه الگو بین دانشجویان دارای سابقه ابتلا به کروناویروس و دانشجویان فاقد سابقه ابتلا، با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری چندگروهی در نرمافزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که سرسختی روانشناختی، حمایت اجتماعی ادراکشده، ترس از ابتلا به کرونا و اضطراب کرونا تأثیر مستقیمی بر بهزیستی روانشناختی دارند (05/0p<). همچنین، یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که اضطراب کرونا میانجیگر رابطه بین سرسختی روان-شناختی و بهزیستی روانشناختی بود (05/0p<). در نهایت، نتایج نشان داد که مسیر اضطراب کرونا به بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دارای سابقه ابتلا به کروناویروس قویتر از دانشجویان فاقد سابقه ابتلا به کروناویروس است (05/0p<). در مجموع، با توجه به یافتههای این پژوهش، اضطراب و ترس از بیماری مانند کروناویروس از عوامل اثرگذار بر بهزیستی روانشناختی هستند، اما ویژگیهای مثبتی مانند سرسختی روانشناختی و حمایت اجتماعی ادراکشده نیز از عوامل مهم اثرگذار بر سلامت و بهزیستی روانی افراد هستند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راه حل مدار بر بخشودگی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی خانواده شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راه حل مدار بر بخشودگی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی خانواده شهر تهران در سال 1399 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوج های مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی خانواده شهر تهران تشکل دادند که از بین آنها، 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش زوج درمانی هیجان مدار به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای و گروه آزمایش راه حل مدار 10 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه بخشودگی بین فردی (احتشام زاده و همکاران، 1389) و دلزدگی زناشویی (ملاچ پاینز، 2005) بودند. تجزیهوتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه در دو بخش توصیفی و استنباطی (تی مستقل و زوجی و تحلیل کوواریانس چند متغیری) انجام گرفت. نتایج نشان داد که هر دو درمان زوج درمانی و راه حل مدار بر بخشودگی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی خانواده موثر هستند. با این تفاوت که زوج درمانی هیجان مدار تأثیر بیشتری از روش راه حل محور بر بخشودگی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به اورژانس های اجتماعی خانواده دارند. با توجه به یافته ها می توان از دو رویکرد مشاوره گروهی هیجان مدار و راه حل مدار به عنوان رویکردهایی موثر، کم هزینه و کارآمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود بخشودگی و ترمیم روابط زوجین دارای دلزدگی زناشویی، استفاده نمود.
پرونده مقاله
این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان در باره استفاده از اینستاگرام در دوران کرونا انجام شده است و به عنوان یک پلت فرم برای نوشتن متن نوشتاری با استفاده از روش تحقیق کیفی می باشد. دراین تحقیق از 30 نفر از دانشجویان ترم دوم زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهو چکیده کامل
این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان در باره استفاده از اینستاگرام در دوران کرونا انجام شده است و به عنوان یک پلت فرم برای نوشتن متن نوشتاری با استفاده از روش تحقیق کیفی می باشد. دراین تحقیق از 30 نفر از دانشجویان ترم دوم زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز استفاده شده است. دانشجویان در کلاس درس نوشتاری شرکت داشتند و از تکنیک پیمایش با ابزار پرسشنامه باز برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهدکه تقریباً همه دانشجویان دیدگاه مثبتی نسبت به اینستاگرام به عنوان یک پلتفرم برای نوشتن متن نوشتاری دارند. اکثردانشجویان شرکت کننده اظهار داشتند که اینستاگرام رسانه ای سرگرم کننده، آسان و موثر برای نوشتن متن نوشتاری است. اگرچه، تعدادی از دانشجویان نیز موانع استفاده از آن مانند کند بودن سرعت شبکه اینترنت و مسئله حریم خصوصی آی تی را بیان کردند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که اینستاگرام می تواند یکی از رسانه های آموزشی مفید ،مخصوصاً برای نوشتن، به شرط استفاده و نظارت مناسب باشد.پس نکته مهم در این پژوهش همانطوریکه در عنوان گفته شده بررسی دیدگاه دانشجویان در باره استفاده از اینستاگرام و متن نوشتاری در دوران کرونا می باشد.در نتیجه در می یابیم که دانشجویان احساس میکنند نوشتن ایدههایشان در اینستاگرام تجربه بسیار سرگرمکننده ای است. آنها می توانند ایده ها را به راحتی خلق کنند زیرا تصویری مستقیم از عکسی که در باره اش می نویسند ارائه می دهند. این قابلیت نوشتاری همراه با عکس و فیلم در اینستاگرام همچنین می تواند انگیزه نویسندگی را در دانشجویان تقویت کند. کلمات کلیدی: اینستاگرام، متن نوشتاری، حریم خصوصی، رسانه ای سرگرم کننده، دوران کرونا
پرونده مقاله
شیوع استفاده از مواد آرایشی از ابتدای تولید آنها در زنان بسیار بالاتر از مردان است و محتواهای تولید شده در رسانهها نیز معمولاً به زنان آموزش میدهند تا به استانداردهای ساخته شدهی اجتماعی از زیبایی برسند. امروزه مصرف افراطی لوازم آرایشی در بین زنان و دختران ایرانی به ی چکیده کامل
شیوع استفاده از مواد آرایشی از ابتدای تولید آنها در زنان بسیار بالاتر از مردان است و محتواهای تولید شده در رسانهها نیز معمولاً به زنان آموزش میدهند تا به استانداردهای ساخته شدهی اجتماعی از زیبایی برسند. امروزه مصرف افراطی لوازم آرایشی در بین زنان و دختران ایرانی به یک مسئله مهم روانی-اجتماعی تبدیل شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل استفاده از رسانه بر گرایش به مصرف لوازم آرایشی با توجه به نقش میانجیگر درونیسازی الگوهای رسانه، باورها در مورد ظاهر و نگرانی از تصویر بدنی انجام شد. بدین منظور 324 دانشجوی دختر دانشگاه اصفهان با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به مقیاسهای مصرف رسانه (تجدید نظرشده) و باورها در مورد ظاهر، سیاهه نگرانی از تصویر بدنی و پرسشنامههای نگرشهای اجتماعی-فرهنگی در مورد ظاهر (ویراست سوم) و گرایشات و رفتارهای جبرانی برای زیبایی و تناسب اندام پاسخ دادند. مدل پژوهش با استفاده از تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری آزمون شد و معناداری اثرات مدل با استفاده از روش بوتاستراپ مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون مدل نشان داد که اندازه شاخصهای برازش مدل در حد مطلوبی است و این مدل با دادههای تجربی برازش مطلوبی دارد. همچنین، بررسی نتایج بوتاستراپ نشان داد کلیه اثرات مدل معنادارند. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر از اهمیت نقش درونیسازی الگوهای رسانه و نگرانی از تصویر بدنی در گرایش زنان ایرانی به مصرف لوازم آرایشی حمایت میکند. این نتایج در بافت پژوهشی و نظری تبیین شد و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه شد.
پرونده مقاله
هویتها، صفات و خصوصیات، روابط اجتماعی، نقشها و عضویت در گروههای اجتماعی هستند که کیستی یک فرد را تعیین میکنند. هویت مدرن برخاسته از تحولات نوینی است که به همراه تحولات ناشی از جهانیشدن و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در ابعاد مختلف زیستجهان کنشگران و عاملیتهای انس چکیده کامل
هویتها، صفات و خصوصیات، روابط اجتماعی، نقشها و عضویت در گروههای اجتماعی هستند که کیستی یک فرد را تعیین میکنند. هویت مدرن برخاسته از تحولات نوینی است که به همراه تحولات ناشی از جهانیشدن و پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک، در ابعاد مختلف زیستجهان کنشگران و عاملیتهای انسانی رخ داده است و هر روز شاهد گسترش این نوع از هویت در مناطق مختلف جهان هستیم. متناظر آن تلقی افراد از هویت خود، دیگران و جامعهی جهانی بهویژه بین جوانان در حال تغییر و دگرگونی است. این پژوهش به منظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر افزایش گرایش به هویت مدرن بین جوانان شهر اهواز انجام شده است. از این رو 384 نفر از جوانان 42-18 سال ساکن شهر اهواز با استفاده از روش کمّی مورد مصاحبه قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی محققساخته بود که بین این افراد توزیع شد و دادهها گردآوری شدند. یافتهها نشان میدهد که متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سبکهای نوین گذران اوقات فراغت و کاربری شبکههای اجتماعی مجازی، بر تقویت هویت مدرن تأثیرگذار است. مطابق با نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره، قویترین رابطه، ارتباط موجود میان کاربری شبکههای اجتماعی مجازی و هویت مدرن با مقدار بتا 0.305 است. بر این اساس، به کار بردن شبکههای اجتماعی مجازی بر گرایش جوانان به هویت مدرن و ابعاد آن مؤثر بوده است؛ یعنی با افزایش یا کاهش استفاده از این شبکهها، گرایش جوانان به هویت مدرن و ابعاد آن تقویت و یا تضعیف خواهد شد. از بین ابعاد هویت مدرن، تنها متغیر ترقیخواهی با کاربری شبکههای اجتماعی مجازی، رابطهی معنیداری نداشته است. در مجموع عوامل فوق در مجموع 0.517 درصد از گرایش جوانان به هویت مدرن را تبیین میکنند.
پرونده مقاله
ویروس کرونا پدیدهای است که با توجه به سرعت انتشار و ویژگی مهارناپذیر خود، جهان را با بحران مواجه نموده است و سلامت میلیونها انسان مورد تهدید قرارداده است و میلیونها زندگی به طور قابل توجهی تغییر کرده. ویروس کرونا، یک بحران پزشکی عمومی را ایجاد کرده که نیازمند پاسخ ا چکیده کامل
ویروس کرونا پدیدهای است که با توجه به سرعت انتشار و ویژگی مهارناپذیر خود، جهان را با بحران مواجه نموده است و سلامت میلیونها انسان مورد تهدید قرارداده است و میلیونها زندگی به طور قابل توجهی تغییر کرده. ویروس کرونا، یک بحران پزشکی عمومی را ایجاد کرده که نیازمند پاسخ اضطراری مناسب است. این بحران هر چند در ظاهر ماهیتی صرفا پزشکی و مرتبط با نظام سلامت دارد، باعث فاجعه روانی در کل جهان شده است و همهگیری آن و اجرایی قرنطینه اثرات مختلفی بر جنبههای روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. در این مدت چند ماهه شیوع ویروس، پژوهشهای متعددی درباره پیامدههای روانشناختی آن در جامعه انجام شده است و پیامدههای روانی آن از جنبههای مختلف بررسی شده است. لذا در مطالعۀ حاضر به پیشبینی اضطراب براساس ابعاد روانی و اجتماعی ناشی از بیماری کرونا پرداخته شد. جامعۀ آماری پژوهشی شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 273 نفر بهعنوان حجم نمونۀ آماری بهدست آمد که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای بهزیستی-روانشناختی ریف (1995)سلامت اجتماعی-صفارینیا (1393) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علیپور (1398)، جمعآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام با کمک نرمافزار SPSSV22 استفاده شد. نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که میان بهزیستی-روانشناختی و سلامت اجتماعی با اضطراب بیماری کرونا رابطۀ معناداری وجود دارد و حدود 36 درصد از متغیر اضطراب ناشی از کرونا توسط ابعاد همبستگی و مشارکت اجتماعی، ارتباط مثبت با دیگران و رشد شخصی تبیین میشود. براساس نتایج، هر چه فرد از بهزیستی-روانشناختی و سلامت اجتماعی بیشتر و بهتری برخوردار باشد، کمتر دچار اضطرابهای نابهجا و کاذب میشوند.
پرونده مقاله