• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات حسین آریان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بررسی تطبیقی مفهوم تجلی در اندیشه وحدت‌گرای مولانا  و شبستری با استناد به مثنوی و گلشن‌راز
        حسین آریان لیلی عباسی منتظری
        همان‌طور که می‌دانیم اصل جهان‌بینی مولانا بر محور وحدت‌وجود است؛ اینکه ذات حق به جلوه‌های گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آن‌ها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله چکیده کامل
        همان‌طور که می‌دانیم اصل جهان‌بینی مولانا بر محور وحدت‌وجود است؛ اینکه ذات حق به جلوه‌های گوناگون در کثرات و تعینات تجلی کرده و آن‌ها را آینه تمام نمای حق نموده است. با توجه به تأثّر شبستری از مکتب مولانا، این مفهوم در ایدئولوژی عرفانی وی نیز وارد شده است. در این مقاله برآنیم تا به بررسی تطبیقی مفهوم «تجلی» که یکی از مفاهیم اساسی در مبحث وحدت‌ مطلق است بپردازیم. هدف عمده ما در مطالعه حاضر، در اصل بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های دیدگاهی مولانا و شبستری نسبت به مسأله تجلی ذات حق در کثرات و تعینات است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - تحلیل فلسفی- عرفانی وجوب و امکان در غزلیات برگزیده بیدل دهلوی
        لیلی عباسی منتظری حسین آریان
        یکی از ویژگی‌های ادبیات، اشتمال آن بر مبانی و اصول کلی علوم مختلف و به‌طورکلی مسائل میان‌رشته‌ای است. در این میان، مباحث فلسفی، پیدایش و تکوین مخلوقات و موجودات و غیره، در کلام گویندگان و سرایندگان گذشته و معاصر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. خاصه که این مسائل از جنبه ع چکیده کامل
        یکی از ویژگی‌های ادبیات، اشتمال آن بر مبانی و اصول کلی علوم مختلف و به‌طورکلی مسائل میان‌رشته‌ای است. در این میان، مباحث فلسفی، پیدایش و تکوین مخلوقات و موجودات و غیره، در کلام گویندگان و سرایندگان گذشته و معاصر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. خاصه که این مسائل از جنبه عرفانی و ماورایی نیز بررسی شوند و به نحوی ارتباط آن‌ها با جهان‌بینی خاص عرفا و صوفیان مورد تحلیل قرار گیرد. بیدل دهلوی یکی از معدود شاعرانی است که در اشعار خود با تلفیق شالوده‌های فلسفی و نیز اصول و آموزه‌های عرفانی، به‌نوعی سبک شخصی دست یافته‌است و بیان وی از این نظر شایسته تأمّل و تدقیق است. وی شعر را آیینه حکمت و تأملات فلسفی خود قرار داده‌،و علیرغم عقیده عارفان مبنی بر ناتوانی لفظ در ادای معنی، به‌‌خوبی توانسته است این حقایق را در قالب الفاظ و استعارات دشوار و دیریاب سبک هندی به‌ تصویر بکشد. دراین پژوهش برآنیم تا جهان‌بینی خاص و منحصربه‌فرد وی را در آمیختن این دو مبحث (فلسفه و عرفان)، خصوصاً در مسأله وجوب و امکان، تحلیل نماییم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - بررسی تطبیقی شخصیت از دیدگاه جلال الدین مولوی با آبراهام مازلو
        مسعود حجازی حسین آریان فهیمه شجاعی
        مولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاه‌های انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان می‌داند و در سرتاسر مثنوی این «انسان مح چکیده کامل
        مولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاه‌های انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان می‌داند و در سرتاسر مثنوی این «انسان محوری» کاملا به چشم می‌خورد. از این منظر اندیشه‌های مولوی بسیار به روانشناسان انسان گرا از جمله مازلو نزدیک است. آبراهام مازلو بنیانگذار و رهبر معنوی جنبش روانشناسی انسانگرا محسوب می شود. او شدیدا از رفتارگرایی و روانکاوی، مخصوصاً رویکرد فروید به شخصیت انتقاد کرد. به عقیده مازلو در صورتی که روان شناسان فقط انسانهای نابهنجار و آشفته را بررسی کنند، خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی، و آرامش خیال را نادیده می‌گیرند. ازاین رو وی به مفاهیم مثبت و از جمله خود شکوفایی تاکید کرد. مازلو معتقد بود در صورتی که نتوانیم بهترین نمونه‌های انسان، خلاق‌ترین، سالم‌ترین و پخته‌ترین افراد جامعه را بررسی کنیم ماهیت انسان را دست کم می‌گیریم. در این پژوهش تلاش بر آن است تا نزدیکی‌های اندیشه مولوی، به عنوان یک عارف ایرانی، با رهبر روانشناسان انسان گرا، مازلو، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - عالم مثال (خیال) در عرفان اسلامی
        علی دین محمدی حسین آریان
        اعتقاد به عالم مثال، یا وجود عالمِ واسط، بین عالم محسوس و عالم معقول، در ایران قبل از اسلام آغاز شده و به دوره‌ اسلامی رسیده و توسط حکمای نامی ایران، از جمله: شیخ شهاب الدین سهروردی، صدرالمتألهین شیرازی، ملا هادی سبزواری و... پرورانده شده است. و عرفایی چون ابن عربی، مول چکیده کامل
        اعتقاد به عالم مثال، یا وجود عالمِ واسط، بین عالم محسوس و عالم معقول، در ایران قبل از اسلام آغاز شده و به دوره‌ اسلامی رسیده و توسط حکمای نامی ایران، از جمله: شیخ شهاب الدین سهروردی، صدرالمتألهین شیرازی، ملا هادی سبزواری و... پرورانده شده است. و عرفایی چون ابن عربی، مولانا جلال الدین محمد بلخی، سید حیدر آملی، شیخ محمود شبستری، لاهیجی، عبدالرحمن جامی، میرفندرسکی و... نیز بر لزوم وجود این عالم در سیر و سلوک عرفانی صحه گذاشته‌اند. عرفا، به سلسله مراتب عوالم وجودی با اندک اختلافی اعتقاد داشته و همه‌ی آنها به وجود عالم واسط که همان عالم مثال (برزخ) باشد، معترفند. ایشان «عالم خیال» را به «خیال متصل مقید» و «خیال منفصل مستقل» تقسیم کرده‌اند. «محیی الدّین ابن عربی به عنوان پدر عرفان نظری پس از سهروردی به طراحی عالم خیال همت گماشت و اصول عرفان او بر حکمت متعالیه تأثیر فراوانی گذاشت. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - «تحلیل برخی روایات و اشارات عرفانی در شعر شهریار»
        حسین آریان تورج عقدایی جلیل تجلیل سید علی محمد سجادی
        شهریار، اگر چه شاعری شاد است و طنز و طربناکی در سروده‌هایش بسیار دیده می‌شود، در یک تحلیل ژرف‌تر، انسانی است حسّاس و متأمّل و ناگزیر درونگرا و غم‌ ستای. این احوال سبب می‌شود که او در بسیاری از لحظه‌های زندگی عارفانه بیندیشد و تجربه‌های ناشی از این لحظه‌ها را در زبانی شا چکیده کامل
        شهریار، اگر چه شاعری شاد است و طنز و طربناکی در سروده‌هایش بسیار دیده می‌شود، در یک تحلیل ژرف‌تر، انسانی است حسّاس و متأمّل و ناگزیر درونگرا و غم‌ ستای. این احوال سبب می‌شود که او در بسیاری از لحظه‌های زندگی عارفانه بیندیشد و تجربه‌های ناشی از این لحظه‌ها را در زبانی شاعرانه تجسّم بخشد. مقاله‌ی حاضر سر آن دارد که نشانه‌های این طرز تلقی شهریار را در اشارات و تلمیحات شعر او پی‌گیرد و نشان دهد که او از رهگذر عشق و حزن و نوای ساز و تأمّل بر اندیشه‌های شاعران عارف، قدم به این حوزه می‌نهد و گاه بی‌آن که خود بداند، زیر سلطه‌ی ناخودآگاهی فردی و جمعی، به دریافت‌های غیرمتعارفی دست می‌یابد. در سروده‌های شهریار، اندیشه‌هایی که بوی عرفان از آن به مشام می‌رسد، غالباً در جایی که سخن از عشق به میان می‌آید، احساس می‌شود. بنابراین می‌توان گفت «عشق» عنصر غالبی است که شهریار را از زمین به آسمان می‌برد و تمام اشارات و تلمیحات دیگر به نوعی وابسته‌ی عشق‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نگاهی به زیبایی‌شناختی عرفانی انتقادی در داستان پنجم مثنوی معنوی (بر اساس نظریۀ زیبایی‌شناختی انتقادی مکتب فرانکفورت)
        ابوالفضل غنی‌زاده حسین آریان
        مکتب فرانکفورت چشمۀ فلسفی- فکری است که به وسیلۀ روشنفکران آلمانی با رویکرد انتقادی اجتماعی در قرن بیستم بنا شد. نظریۀ زیبایی‌شناختی انتقادی، مهم‌ترین و اصلی‌ترین جریان این چشمه به شمار می‌رود. طرفداران این نظریه- برخلاف شیوۀ تسلیمی و تمکینی دو مکتب جامعه‌شناختی: الف- سن چکیده کامل
        مکتب فرانکفورت چشمۀ فلسفی- فکری است که به وسیلۀ روشنفکران آلمانی با رویکرد انتقادی اجتماعی در قرن بیستم بنا شد. نظریۀ زیبایی‌شناختی انتقادی، مهم‌ترین و اصلی‌ترین جریان این چشمه به شمار می‌رود. طرفداران این نظریه- برخلاف شیوۀ تسلیمی و تمکینی دو مکتب جامعه‌شناختی: الف- سنتی قدیم (مادام دواستال و هیپولیت‌تن) که فقط به انعکاس مسائل اجتماعی در ادبیات بسنده داشتند. ب- سنتی جدید (جورج کوماج و لوسین گلدمن)- که از چارچوب منافع اجتماعی و ساختار واحد اجتماعی نتوانستند پا را فراتر بگذارند- اعتقاد به مبانی آگاهی‌بخشی، استقلال، انتقاد منطقی و انقلابی هنر دارند و اصالت یک اثر هنری را با این مبانی و بینش به وجود آمده از آن، ارزیابی می‌کنند. به اعتقاد نویسنده، این انتظارات هنری در ساختار فکری و مشرب عرفانی جلال‌الدین مولوی نیز جریان دارد. برای اثبات آن؛ در این نوشته ابتدا چهار مفهوم اصلی نظریۀ یادشده؛ از قبیل: جنبۀ انتقادی هنر یا اثر ادبی، منش ایدئولوژیک هنر (قوۀ سیاسی)، رویکرد انقلابی و ساختار استقلالی اثر هنری به اجمال گزارش شد و با تحلیل و بررسی تطبیقی داستان «شیرو نخجیران» مولوی با مفاهیم اصلی مکتب فرانکفورت، دانسته شد که در لایه‌های نهفتۀ سروده- بر خلاف رمز ظاهری داستان که افکار اغلب مثنوی پژوهان را به خود معطوف ساخته است- سبک عرفانی- انتقادی و انقلابی خاصّی به کار رفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تحلیلی بر خواب‌ها و رؤیاهای عرفانی از منظر مولانا در مثنوی معنوی
        حسین آریان مهدی رضا کمالی بانیانی
        معانی والایی که از حضرت حق فرود می‌آیند صورتی جسمانی مانند صورت خیال ما می‌پذیرند و سپس به عالم ملک فرود می‌آیند. انواع خواب‌ها مربوط به این عالم است و دنیای خواب و رؤیا، جهانی است پهناور و سرشار از شگفتی‌ها و عجایب و غرایب که با چشم بر هم زدنی حادث و نمایان می‌شوند. چر چکیده کامل
        معانی والایی که از حضرت حق فرود می‌آیند صورتی جسمانی مانند صورت خیال ما می‌پذیرند و سپس به عالم ملک فرود می‌آیند. انواع خواب‌ها مربوط به این عالم است و دنیای خواب و رؤیا، جهانی است پهناور و سرشار از شگفتی‌ها و عجایب و غرایب که با چشم بر هم زدنی حادث و نمایان می‌شوند. چرا که محدودیتی در آن عالم خیال نیست و روح والاست که در آن عالم سیر می‌کند. پدیده خواب و رؤیا از فرهنگ عامه فراتر رفته و در کلام و اندیشه عرفا و متصوفه و حتی شعرا و نویسندگان مورد توجه و کاربرد ویژه قرار گرفته است و مولانا جلال‌الدین بلخی در کنار بزرگانی چون ابن عربی و... بینشی اندیشمندانه و خداگونه به مقوله خواب و رؤیا دارند و آن را یکی از راه‌های رهایی روح از قفس تن و اتصال به عالم ملکوت می‌دانند. با عنایت به کارکردهای گوناگون خواب و رویا در مثنوی معنوی، در این مقاله پس از مختصری در باب رویا، ویژگی‌ها و خصایص آن، چگونگی آن در قرآن و احادیث، به بررسی شاخصه‌های خواب و رویا در اشعار مثنوی پرداخته شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - تحلیل عرفانی فقر و غنا از دیدگاه عرفانی خواجه عبدالله انصاری و مولانا
        نسرین بیرانوند حسین آریان فهیمه سازمند
        «فقر» یکی از مراحل سیر و سلوک عرفانی و در لغت به معنای نیاز و احتیاج است و در اصطلاح صوفیه، نیازمندی به خدا و بینیازی از غیر اوست. «فقر و غنا» در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقهای کهن و جایگاهی والا دارد. فقر در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا» نقطۀ مقاب چکیده کامل
        «فقر» یکی از مراحل سیر و سلوک عرفانی و در لغت به معنای نیاز و احتیاج است و در اصطلاح صوفیه، نیازمندی به خدا و بینیازی از غیر اوست. «فقر و غنا» در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقهای کهن و جایگاهی والا دارد. فقر در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا» نقطۀ مقابل آن و به معنی توانگری، بینیازی و دولتمندی است. سالک در این وادی به صفت عدم اصلی و فقر ذاتی خود برمیگردد و به آن اقرار میکند. فقر از مسائل مهم عرفانی است و علاوه بر شاعران که در دیوانهای خود به آن اشاره کردهاند خود عرفا نیز در این زمینه نظریهپردازی میکنند. این جستار که با روش تحلیلی و توصیفی انجام گرفته است بر آن است که مقولة فقر را از دید دو عارف (انصاری و مولانا) همراه با شواهد شعری تبیین و تفسیر کند و آن را از دید عرفان مورد بررسی قرار دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - تحلیل استعاره‌ شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی
        مهرانگیز عزیزی‌منامن محمدرضا شاد منامن جهاندوست سبزعلیپور حسین آریان سیدسعید احدزاده
        در نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسان‌ها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می‌داند و شاعران عارف‌پیش چکیده کامل
        در نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسان‌ها و عالم هستی است. خداوند حکم کُنْتُکَنزامَخفّیافَاَحبَبْتَاَن اُعْرَف فَخَلَقْتُالخلَقَ لاُِعرَف (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می‌داند و شاعران عارف‌پیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کرده‌اند. مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر استعاری به‌تصویرکشیده و مفهوم‌سازی نموده‌اند. مولوی در استعاره‌های شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره می‌برد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی‌ دارد درحالی‌که بیدل چهره‌ای انتزاعی‌تر از عشق نسبت به مولوی ارائه می‌کند و استعاره‌های شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعاره‌های شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمی‌دهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام می‌شود. امّا با گسترش کلام به‌کمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره‌ خود و تفهیم اندیشه‌اش می‌زند و خوشه‌های تصویری زیبایی را می‌آفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره می‌داند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - مقایسه تطبیقی استعاره‌ مفهومی شراب عرفانی در غزلیات مولانا، خمریه ابن فارض مصری و ساقی‌نامه‌ ظهوری ترشیزی
        لیلا سلیمانزاده محمدرضا شادمنامن حسین آریان توفیق هاشم‌پور سبحانی
        این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی چکیده کامل
        این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقی نامه ظهوری ترشیزی پرداخته است.و هدف آن معرفی نگاشت نام های شراب عرفانی و حوزه های مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه می توان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درک کرد و میزان تاثیر و تاثر آن ها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در به کارگیری این واژه پی برد.پس به این منظور پس از جست وجو در پیکره های مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند به دست آمد و برمبنای آن ها نگاشت نام ها و حوزه های مبدا استخراج گردید و با طبقه بندی آن ها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آن ها پرداخته شد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخص گردید. پرونده مقاله