فنا از احوال و مقامات عرفانی است که در هر دو سنت بازتاب داشته¬است و عرفا به تبیین و تحلیل آن پرداخته¬اند؛ اما برداشت صوفیه از مسئله فنا یکسان نیست و با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که هر دو رویکرد نسبت به مباحث عرفانی دارند، فنا نیز با تفاوت¬هایی در هر دو سنت پرداخته¬شده¬ چکیده کامل
فنا از احوال و مقامات عرفانی است که در هر دو سنت بازتاب داشته¬است و عرفا به تبیین و تحلیل آن پرداخته¬اند؛ اما برداشت صوفیه از مسئله فنا یکسان نیست و با توجه به دیدگاه¬های متفاوتی که هر دو رویکرد نسبت به مباحث عرفانی دارند، فنا نیز با تفاوت¬هایی در هر دو سنت پرداخته¬شده¬است. بر این اساس، نگارندگان در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دیدگاه شاه نعمت¬الله¬ولی از عارفان سده هشتم و نهم هجری نسبت به فنا پرداخته¬اند. طبق یافته-های پژوهش، نعمت¬الله¬ولی مانند عرفای نخستین فنا را پاک¬شدن از اوصاف نکوهیده و تخلق به اوصاف ستوده می¬داند، اما طبق عرفان ابن¬عربی خدا و انسان را دو موجود متمایز ازهم نمی¬داند. وی معتقد است برای درک و معرفت الهی شناخت نفس لازم است و عارف واقعی کسی است به شناخت درست نفس رسیده¬باشد و با فنا در حق به بقا در ذات خداوند به مقام انسان¬کامل و ولی نائل¬شود. در این مرتبه است که وی فنا را نفی¬می¬کند و بقا را بسی برتر از فنا می¬شمارد.
کلیدواژهها: فنا و بقا، ولی و انسان¬کامل، شاه نعمت¬الله¬ولی، ابن¬عربی.
پرونده مقاله
شخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سیدعلی قاضیطباطبایی و آثار عرفانی به¬جا¬مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این¬همه، تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اث چکیده کامل
شخصیت عرفانی علامه طباطبایی با توجه به شاگردی ایشان نزد عارف شهیر سیدعلی قاضیطباطبایی و آثار عرفانی به¬جا¬مانده از وی، بر کسی پوشیده نیست و جایگاه رفیع المیزان در میان تألیفات متنوع ایشان، به همین مقدار مبرهن است. با این¬همه، تاکنون پژوهش مستقل و جامعی پیرامون میزان اثرگذاری گرایش عرفانی ایشان بر المیزان، مشاهده¬نشده¬است و این مقاله در پی بررسی این مهم با کنار هم گذاشتن مبانی عرفان و برداشت¬های تفسیری علامه است. این همان عرفانی است که از دایره ثقلین خارج نیست و به همین سبب و به جهت علو شخصیت علامه در جهان اسلام و بستر قرآنی المیزان، می¬تواند یکی از شواهد دقیق و قابل¬استناد در مباحث عرفان ناب اسلامی باشد و توجه محققان را به بعد عرفانی المیزان که در نگاه اول محسوس نیست جلب¬کند و شخصیت برجسته تفسیری علامه را در کنار عارفی متعالی قراردهد که می¬تواند مهمترین اصول و مبانی عرفان را همچون فنا، عشق الهی، تجلی، توحید و ولایت، در بستر مباحث متین قرآنی که با روش تحسین برانگیز قرآن به قرآن مطرح¬می¬شوند، ارائه¬دهد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی بوده¬است. بر اساس یافتههای تحقیق، علامه به عرفان برگرفته از ثقلین پایبند بوده و بازتاب آن را می¬توان با بررسی برداشت¬های تفسیری وی در المیزان دید.
کلیدواژهها: علامه طباطبایی، گرایش عرفانی، روش¬های تفسیری، المیزان.
پرونده مقاله
به¬حقیقت می¬توان¬گفت تمثیل؛ شیوه¬ای بلاغی است که نه¬تنها در ادب فارسی، بلکه در ادبیات سایر ملل نیز از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. درمثنوی خرد نامه اسکندری جامی، با بسامد بالایی از داستان¬های تمثیلی روبرو هستیم. از مهم¬ترین موضوعاتی که همواره مورد توجه شاعران عارف بوده¬ چکیده کامل
به¬حقیقت می¬توان¬گفت تمثیل؛ شیوه¬ای بلاغی است که نه¬تنها در ادب فارسی، بلکه در ادبیات سایر ملل نیز از جایگاه ویژه¬ای برخوردار است. درمثنوی خرد نامه اسکندری جامی، با بسامد بالایی از داستان¬های تمثیلی روبرو هستیم. از مهم¬ترین موضوعاتی که همواره مورد توجه شاعران عارف بوده¬است و بیشتر به¬گونۀ تمثیلی و نمادین در متون ادبی به آن اشاره¬شده¬است ؛ لزوم حضور معنوی پیر در سیر و سلوک است. یکی از مهم¬ترین طُرقی که قرن¬ها تجربه بردوش دارد، بهره¬مندی از رهنمون¬های پیرِ راه طی¬کرده و سلوک به¬ثمررسانده، است. «پیر فرزانه» یا «پیر خردمند» از برجسته-ترین کهن¬الگوهاست که در قاموس تصوف، در سیمای «پیر طریقت» جلوه¬گر می¬شود. تأثیر، حضور و نقش¬آفرینی کهن¬الگوی پیر فرزانه، در قالب تمثیلی و نمادین در خردنامه اسکندری مهم و پررنگ است، لذا در پژوهش حاضر؛ کهن¬الگوی «پیر طریقت» در منظومۀ خردنامۀ اسکندری مورد مطالعه قرارگرفته¬است. پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه¬ای انجام-شده¬است. محدودۀ مورد مطالعه مثنوی خردنامه اسکندری جامی؛ شامل 2315 بیت است. تحلیل صوری و محتوایی این تمثیل¬ها، توصیف¬های دقیق و رسا، نمادها و رمزگشایی آن¬ها و تحلیل محتوایی تمثیل¬ها، با پرداختن به کیفیت مطلوب رساندن پیام، دیدگاه عرفانی جامی و توجه و نگرش او به «کهن¬الگوی پیر» را تبیین¬می¬کند
کلیدواژه¬ها: جامی،خردنامه اسکندری، تمثیل، کهن¬الگو، پیر فرزانه.
پرونده مقاله
اندیشمندان مسلمان هر کدام به نوعی تلاش نمودند انسان ها را به مسیر حقیقی در زیستن رهنمون سازند. برخی از راه استدلال و برخی از راه نقل و برخی دیگر از راه علوم عرفانی و اشراقی در این مورد آثاری نگارش نموده اند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اندیشه های محی الدین چکیده کامل
اندیشمندان مسلمان هر کدام به نوعی تلاش نمودند انسان ها را به مسیر حقیقی در زیستن رهنمون سازند. برخی از راه استدلال و برخی از راه نقل و برخی دیگر از راه علوم عرفانی و اشراقی در این مورد آثاری نگارش نموده اند. این نوشتار با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اندیشه های محی الدین ابن عربی و شیخ شهاب الدین سهروردی درباره دام دنیا و راه رهایی از آن می پردازد. ابن عربی در مهم ترین آثارش به تهذیب نفس به عنوان بهترین مسیر خروج از دام دنیا توجه نموده و انسان ها را به این راه دعوت نمود. شیخ اشراق در برخی آثارش تلاش نمود انسان ها را نسبت به بحرانی به نام غریبی انسان در جهان خاکی هشیار نموده و هشدار دهد. جهان مادی دارای محدودیت های فراوانی است که شرطی شدن در لذائذ آن باعث می شود انسان از هدف اصلی در زیستن باز ماند. وی با طراحی تمثیلات اشراقی تلاش نمود غربت انسان در جهان خاکی را به نیکی ترسیم کند. در نتیجه، هر دو اندیشمند با روش های گاهی متفاوت به دام های دنیا اشاره نموده و انسان ها را به هشیاری و برون رفت از آن دعوت نمودند.
کلیدواژهها: ابن عربی، شیخ اشراق، حجاب های دنیا، سلوک عرفانی، اشراق.
پرونده مقاله
ماهیت «حرکت»، مؤلفه¬ها، لوازم و گونه¬های آن همواره با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و تجربی مورد عنایت اندیشمندان بوده¬است. دایره عشق در «حرکت حبی» ابن عربی، انقلابی در مبانی جهان¬شناسی نظری است. پرسش مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته¬شده، کنکاش از جلوه¬های حرک چکیده کامل
ماهیت «حرکت»، مؤلفه¬ها، لوازم و گونه¬های آن همواره با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی و تجربی مورد عنایت اندیشمندان بوده¬است. دایره عشق در «حرکت حبی» ابن عربی، انقلابی در مبانی جهان¬شناسی نظری است. پرسش مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته¬شده، کنکاش از جلوه¬های حرکت حبی در متن قرآن کریم است که غالباً استطرادی و اشاری تبیین¬شده¬است. دستاورد مقاله حرکت حبی را در هندسه معرفتی آیات قرآن به چهار شکل رصد می¬نماید: اول حرکت حبی در حق تعالی در مقام واحدیت و ظهور و اظهار، علی¬رغم ثبات در مقام احدیت؛ دوم حرکت حبی در انسان کامل بالفعل و حقیقت محمدیه (ص)؛ سوم در کثرات مختار و مکلف و در قالب صراط مستقیم سلوکی و چهارم در موجودات غیرمختار و غیرمکلّف و در شکل صراط مستقیم وجودی. بدین ترتیب همه قرآن کریم به¬عنوان مظهر کتاب تدوین و جلوه اسمای الهی، همچنین آیات خاص با اشاره ویژه به اقسام چهارگانه فوق و لایه¬های حرکت و تحول در آن، جلوه¬های حرکت حبی محسوب¬می¬شوند.
کلیدواژهها: نماد دایره، حرکت حبی، قرآن کریم.
پرونده مقاله
پژوهش¬های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام ¬شده¬است امّا ماهیّت سفر عرفانی به¬درستی تبیین¬نشده¬است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی¬شود چنین تعبی چکیده کامل
پژوهش¬های فراوانی پیرامون اسفار اربعه عرفانی انجام ¬شده¬است امّا ماهیّت سفر عرفانی به¬درستی تبیین¬نشده¬است. طرح اسفار اربعه شامل سفرهایی است که سالک پس از پایان یکی وارد دیگری می-شود. سالک در این طرح در پایان سفر اوّل و ابتدای سفر دوّم به مقام ولایت واردمی¬شود چنین تعبیری از سفر معنوی با اصول عرفان نظری مبنی بر تشکیکی بودن مظاهر وجود سازگاری ندارد. قائل¬بودن به سفر نزولی با توجیه سفر برای تکمیل یا سفر از باب خضوع، پس از آنکه سالک به مقام احدیّت جمعی رسید و دارای تمام کمالات مادون شد؛ ایراد دیگر طرح اسفار اربعه به¬¬لحاظ مغایرت با اصول عرفان نظری است. مقاله حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه¬ای ابتدا مبانی نظری مورد نیاز بحث، بررسی¬شده سپس نظریه اسفار اربعه عرفانی بنا به اقوال مشهور بیان¬شده¬است. در پایان با بهره¬گیری از اصول علمی و اثبات¬شده عرفان نظری و استفاده از نتایج حاصل از بسط و تعمیم آن¬ها ضمن نقد اسفار اربعه، تبیین صحیحی از ماهیت سفر و نسبت آن با سالک ارائه¬شده¬است.
کلیدواژ¬ه¬ها: اسفار اربعه، مقام ولایت، فنا، بقا، مقام احدیت جمعی، انسان کامل.
پرونده مقاله
قربان ولیئی از شاعران عرفانیسرای معاصر است که سرودههایش ساختاری یکسان دارند و به شکلی منسجم «واقعه»های عرفانی شاعر را گزارش¬میکنند. در این نوشته، با بررسی ساختار غزلهای ولیئی هم انسجام فرمی شعر او بازنمایی¬شده و هم مراحل واقعه، تک¬به¬تک گزارش¬شده¬است. مراحل واقعه در چکیده کامل
قربان ولیئی از شاعران عرفانیسرای معاصر است که سرودههایش ساختاری یکسان دارند و به شکلی منسجم «واقعه»های عرفانی شاعر را گزارش¬میکنند. در این نوشته، با بررسی ساختار غزلهای ولیئی هم انسجام فرمی شعر او بازنمایی¬شده و هم مراحل واقعه، تک¬به¬تک گزارش¬شده¬است. مراحل واقعه در شعر ولیئی چنین توصیف¬شدهاند: سکوت، ادراک حضور خداوند، زلزله در روح، تخریب «من»، اتحاد با خدا و جهان، انتقال اسرار و ناگفتنیها و در نهایت گزارش پایان واقعه. همچنین در پارهای از شعرها از خلق جدید و خلق لحظه¬به-لحظه سخن گفته¬است و در پایان شعر، شاعر به خلق جدید میرسد یا از آن آگاهی پیدامیکند. برای تبیین بهتر جهان معنوی ولیئی از سویی از مأثورات دینی که شاعر بدانها معتقد است کمک گرفته¬شده و از سویی مبانی عرفان اسلامی مرورشده¬است. همچنین در تبیین طرح ذهنی شاعر و ساختار بیرونی شعر، از مفاهیم نقد ادبی وام گرفته¬شده¬است.
کلیدواژهها: قربان ولیئی، شعر عرفانی، واقعۀ عرفانی، فناء فی الله، خلق آن به آن.
پرونده مقاله
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون درنظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به¬خصوص در کلام شیخ علاءالدوله که چکیده کامل
عشق از مسائل بنیادین عرفان است، چنانکه بدون درنظرگرفتن آن عرفان و حکمت متعالیه قابلفهم نیست. در ادبیات عرفانی نیز عشق از جایگاه بالایی برخوردار بوده و هست؛ ازاینرو بخش زیادی از ادبیات عرفانی به این موضوع اختصاص دارد. در ادبیات عرفانی به¬خصوص در کلام شیخ علاءالدوله که مورد بحث این تحقیق هست، عشق را میتوان از جنبة عشق حقیقی مورد بررسی قرارداد. جریان عرفان عاشقانه در بعد نظری و عملی دارای ویژگیهایی است و در اشعار علاءالدوله میتوا¬ن¬دریافت که چگونه توانسته است جریان عرفان عاشقانه را در اشعار خود به¬کارببرد. در این پژوهش نگارنده بر آن است تا ضمن تحقیق در آثار شیخ علاءالدوله به شیوه توصیفی و تحلیلی و روش کتابخانه¬ای، به شیوهای روشمند به بررسی و واکاوی عشق از منظر دیدگاه عرفانی شیخ علاءالدوله بیابانکی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاءالدوله با بهکارگیری اصطلاحات عرفانی بهعنوان یکی از مضامین شعری توانستهاست اندیشههای عرفانی خود را به نمایش بگذارد و همچنین در حوزه خداشناسی، جهان¬شناسی، انسان شناسی، معرفتشناسی و مبانی اخلاقی دست به اصطلاحاتی زده¬است و وارد حوزه کشف و شهود و تجربیات شخصی شده¬است.
کلیدواژهها: عرفان عاشقانه، عشق، دیوان علاءالدوله، متون عرفانی.
پرونده مقاله
خواب از پدیده¬های پیچیده و شگفت¬انگیزی است که از دیرباز موردتوجه انسان بوده و ذهن او را به خود مشغول¬کرده¬است و در دین اسلام جایگاه مهم و ویژه¬ای دارد، دانشمندان اسلامی نگاهی خاص به مقوله خواب دارند و آثار غنی و پرباری را در این زمینه به¬وجود¬آورده¬اند. ازآنجاکه معرفت و چکیده کامل
خواب از پدیده¬های پیچیده و شگفت¬انگیزی است که از دیرباز موردتوجه انسان بوده و ذهن او را به خود مشغول¬کرده¬است و در دین اسلام جایگاه مهم و ویژه¬ای دارد، دانشمندان اسلامی نگاهی خاص به مقوله خواب دارند و آثار غنی و پرباری را در این زمینه به¬وجود¬آورده¬اند. ازآنجاکه معرفت و بیداری انسان¬ها از اهداف عرفا و متون عرفانی است، مقوله خواب و بیداری همواره در نزد آنان مهم بوده¬است. این مقاله به بررسی خواب و بیداری در مثنوی مولوی می-پردازد. مولانا با پیروی از آیات قرآنی و روایات اسلامی، خواب و بیداری را امری مهم می¬داند و برای آن انواع و کارکردهایی قایل است. مولانا در مثنوی خود به¬طور مفصل و منظم از خواب سخن¬نمی¬گوید، بلکه هرجا که لازم باشد از خواب و بیداری به¬عنوان ابزاری در خدمت اهداف عرفانی خود استفاده¬می¬کند. از نگاه او دنیا چون خواب و آخرت همچون بیداری است که در این مقاله سعی¬داریم به این دو کارکرد خواب و بیداری از دیدگاه مولانا بپردازیم.
کلیدواژه¬ها: مولوی، مثنوی، خواب، بیداری، دنیا، آخرت.
پرونده مقاله
سلوک عرفانی، سیری انفسی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقت است. درمکاتب عرفانی، این سیر در قالب مراحل و مقاماتی تبیین¬میشود. توصیف منازل سلوک و مکاشفات خلوت از طریق انوار الوان در فرقه کبرویه دارای اهمیت خاص میباشد. بر اساس گزارش نجم رازی، سالک در مراتب مختلف نفس انوا چکیده کامل
سلوک عرفانی، سیری انفسی در قلب عالم صغیر برای نیل به حقیقت است. درمکاتب عرفانی، این سیر در قالب مراحل و مقاماتی تبیین¬میشود. توصیف منازل سلوک و مکاشفات خلوت از طریق انوار الوان در فرقه کبرویه دارای اهمیت خاص میباشد. بر اساس گزارش نجم رازی، سالک در مراتب مختلف نفس انوار را مختلفاللون دیده، پس از گذر از نفس اماره، طی نفس لوّامه در وادی نفس ملهمه افتاده، در آن وادی انوار سبعه را مشاهد¬ه¬مینماید. برترین جایگاه پیوند میان عرفان و هنر، معماری قدسی بوده؛ انگارهها و پنداشت¬های آن با زبانی نمادین و رمزپردازانه تداعیکننده حکمت در کالبد، فرم و تزیینات بنا میباشد. بقعه شیخ صفی از مراکز مهم عرفان و تصوف بوده که اندیشهها و مفاهیم عرفانی در شکلگیری پلان و آمودهای معماری بنا تأثیرگذاشته¬است. مقاله حاضر با اساس قراردادن آراء و نظریات نجم رازی سعی در ایجاد رابطه معقول و منطقی منازل سلوک عرفان اسلامی با معماری قدسی دوره صفوی دارد. پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی با مطالعات میدانی سعی در تبیین و بازشناسی مورفولوژیک و معناگرایانه مراتب هفتگانه سلوک رنگ در کالبد معماری بقعه دارد. نتایج پژوهش مؤید آن است کالبد معماری بقعه قابل¬انطباق با مراتب سلوک رنگ نجم رازی بوده و نظام رنگها در تزیینات بنا، تطبیق عملکرد هر بخش با مفهوم کتیبههای نگار¬ش¬یافته، سلوک رنگ را متجلی¬ساخته¬است، کالبد بنا نیز از یک بنای مادی فراتر رفته و مکانیّتی مثالین از انوار سبعه رنگی مطابق مراتب سلوک نجم رازی می¬نماید.
کلیدواژهها: معماری قدسی، مراتب سلوک، سلوک رنگ، فرقه کبرویه، نجم رازی، بقعه شیخ صفی.
پرونده مقاله
دیوان سنایی سرشار از انواع تقابلهایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابلها و بهویژه نیمۀ روحانی¬شان یاری¬میرساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابلهای نمادین چکیده کامل
دیوان سنایی سرشار از انواع تقابلهایی است که حاصل بیان مفاهیم عرفانی متضادی چون عقل و نفس، جان و تن، ملک و ملکوت و ... است. آنچه به سنایی در نمایش این تقابلها و بهویژه نیمۀ روحانی¬شان یاری¬میرساند، نماد است. سنایی با ترکیب تقابل و نماد، ساختارهایی از تقابلهای نمادین میآفریند و از آن¬ها در جهت بیان آن دسته از تقابلهای عرفانی استفاده¬میکند که در نظر او برجستهتر هستند. این مقاله در پی تبیین رابطه نماد با تقابلهای اصلی و ساختاری در دیوان سنایی است. در این جستار تلاش¬میشود انواع تقابلهای عمده و محوری در دیوان سنایی روشن¬شود؛ تقابلهایی که میتوان آنها را کلانتقابل نامید و سایر تقابلها بهگونهای با این تقابلهای مرکزی مرتبط¬میشوند. افزون¬بر این در مقاله حاضر نقش نماد در بیان این تقابلها و سازکار تبیین و تفسیر نظامهای تقابلی توسط نماد در دیوان سنایی روشن¬میشود. نتایج این تحقیق نشان¬میدهد نمادها در دیوان سنایی ساختاری منسجم و منظم دارند و غالباً بر محور یک تقابل اصلی شکل¬میگیرند و بنیادیترین تقابلها در ذهن سنایی تقابل اصل و فرع و گفتمان زهد و رندی است که هرکدام زیرمجموعههایی دارند و به شکلی ساختارمند به یکدیگر پیوندخوردهاند و درهم تنیدهاند.
کلیدواژهها: سنایی، تقابل، نماد، ساختارگرایی.
پرونده مقاله
غم و شادی یا قبض و بسط، از جمله حالت¬هایی است که در طول مسیر عرفان به¬تناسب تجربههاي متفاوت عرفانی بر سالک عارض¬می¬شود. غم در دیدگاه عطار یک مرحله یا مقام عرفانی نیست؛ بلکه حالتی است که ممکن است در تمام مراحل سلوك همراه سالک باشد. شادی نیز حالت درونی عمیقی است که مانند چکیده کامل
غم و شادی یا قبض و بسط، از جمله حالت¬هایی است که در طول مسیر عرفان به¬تناسب تجربههاي متفاوت عرفانی بر سالک عارض¬می¬شود. غم در دیدگاه عطار یک مرحله یا مقام عرفانی نیست؛ بلکه حالتی است که ممکن است در تمام مراحل سلوك همراه سالک باشد. شادی نیز حالت درونی عمیقی است که مانند غم، وارده¬ای از حضرت حق بر قلب سالک است که بر اثر امید به وصل معشوق و رسیدن به سرمنزل حقیقت، در وجود عارف، ایجادمی¬شود تا در جریان سلوك، انگیزة تحمّل بلاها شود. بنابراین، غم و شادي دو موضوع عرفانی هستند که مقابل هم قرارمی¬گیرند. مقاله حاضر، درصدد واکاوی رابطة غم و شادی در غزلیات عطار نیشابوری است. نتایج حاکی از این است كه نزد عطار، غم و شادی با توجه به مراحل گوناگون سلوک، گاه رابطۀ لازم و ملزومی و گاه رابطۀ چرخشی دارند. در دیدگاه عطار، غم و شادی نه مقابل هم که در کنار هم قراردارند. داده¬های پژوهش به شیوۀ کتابخانه¬ای گردآمده و با روش تحلیلی و توصیفی پردازش¬شده¬است.
کلید واژهها: غم، شادی، غزلیّات عطّار
پرونده مقاله
عرفا چنین اراده میکنند که برای شناخت معبود خویش در نتیجه سیر و سلوک و طی طریق و نه از راه استدلال و برهان بلکه از طریق مکاشفه و اشراق به ژرفترین مراتب روحانی دست یابند. لذا عارفان عالم و بزرگان طریق، سعی دارند سیر و سلوک را برای سایرین نیز در حد معرفت خود آنان بنمایان چکیده کامل
عرفا چنین اراده میکنند که برای شناخت معبود خویش در نتیجه سیر و سلوک و طی طریق و نه از راه استدلال و برهان بلکه از طریق مکاشفه و اشراق به ژرفترین مراتب روحانی دست یابند. لذا عارفان عالم و بزرگان طریق، سعی دارند سیر و سلوک را برای سایرین نیز در حد معرفت خود آنان بنمایانند تا به فلاح و رستگاری دست یابند. چنان که خواجه نصیرالدین طوسی از علما و حکما و عرفای قرن هفتم درکتاب عرفانی خود، اوصافالاشراف، موجز، گویا، با انشایی بلیغ و شیوا و درعین حال پرمغز و پرمعنی در شش باب و هر باب (به استثنای باب ششم) در شش فصل، مراتب سیر و سلوک را تبیین میکند. وی باب اول را با ایمان آغاز و در باب ششم با فنا به پایان می برد. در مورد کتاب اوصافالاشراف میتوان گفت این اثر مهم عرفانی نه تنها از نظر شناخت و تأویلات مصطلحات سیر و سلوک عرفا وصوفیه معتبر است، بلکه برای شناخت خواجه نیز ارزشمند است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای تدوین شده است.
كليدواژهها: عرفان، خواجه نصیرالدین طوسی، سیر و سلوک سالک، مکاشفه، معرفت، سبک.
پرونده مقاله
ازآن¬جاکه امروزه عرفان به اقسام متنوعی تقسیم¬شده و در بسیاری از این انشعابات، تحریف¬هایی رخ¬داده که نقش اصیل تعالیم دینی را به حداقل رسانده¬است، تبیین متقن «عرفان اسلامی» اهمیت والایی می¬یابد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به شرح و تحلیل ماهیت عرفان اسلامی پرداخته چکیده کامل
ازآن¬جاکه امروزه عرفان به اقسام متنوعی تقسیم¬شده و در بسیاری از این انشعابات، تحریف¬هایی رخ¬داده که نقش اصیل تعالیم دینی را به حداقل رسانده¬است، تبیین متقن «عرفان اسلامی» اهمیت والایی می¬یابد. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به شرح و تحلیل ماهیت عرفان اسلامی پرداخته¬می¬شود و بدین منظور مختصات نظری و عملی آن از جمله میزان و معیار اسلامی خواندن عرفان، مؤلفه¬های عرفان اسلامی، دلایل انحراف عرفان اسلامی و عرصه حضور عرفای مسلمان بررسی¬می¬شود¬. مطابق نتایج این جستار، چارچوب و محتوای عرفان اسلامی به¬طور کامل در مقام روش، تبیین و کاربست، بر اساس آموزه¬های دینی شکل¬می¬گیرد و میان گوهر ناب اسلام که در شریعت و سیره معصومین متبلورشده¬است، با مختصات نظری و عملی عرفان اسلامی هیچ افتراقی وجودندارد و سالک الی الله همواره باید جایگاه اجتماعی خود را نیز مورد اهتمام قراردهد و از رهبانیت و انزواطلبی بپرهیزد.
کلیدواژهها: عرفان اسلامی، شریعت، توحید، انزواطلبی، حضور اجتماعی.
پرونده مقاله
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلافنظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشتهای سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما چکیده کامل
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی نو به آن داشته، مسألۀ باورستیزی و مقابله با هنجارهای فکری و مذهبی است به¬گونه¬ای که این موضوع دربارۀ پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلافنظرهای گوناگون بوده و گاهی سبب برداشتهای سطحی از شعر وی گردیده¬است؛ اما درحقیقت یکی از خصایص اشعار عرفانی، کاربرد باژنما یا تعبیر باژگونه است که در حوزۀ وسیع معنایی، قابل مطالعه و تحقیق است. مقالۀ حاضر با روش تحلیلی – توصیفی و بر مبنای نقد محتوایی و معنایی، فراهم¬آمده و نگارنده کوشیده¬است تا موضوع باورستیزی در اندیشه¬های عرفانی حافظ را از نظر محتوایی، شرح و تبیین نماید و همچنین با ذکر مصادیقی، ابیات باورستیز با رویکرد عرفانی را تحلیل و بررسی¬کند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که باورستیزی یکی از شایعترین شیوههایی است که حافظ برای مخالفت با برخی از سنتهای فکری و مذهبی به¬کاربرده و بهعنوان یک متفکّر و مصلح اجتماعی، جراح وار و با نیشتر طنز، بیماریهای فکری و اعتقادی را جراحی¬کرده و بر زخمها مرهم نهاده¬است، لذا برای تحقق این امر بهناچار الفاظ و عباراتی را برمیگزیند تا با رستاخیزی در عادتهای مألوف ذهنی و زبانی، تحوّلی عمیق در باورهای اجتماعی ایجادکند و با بهرهگیری از هنرهایی چون باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، عقل¬ستیزی، آشناییزدایی، تصاویر متناقض و حرکت در خلاف عرف و عادت عامه، باحفظ حیات هنری و جاودانگی در این حریم به مقصود خیرخواهانه و اصلاحطلبانه خود دست¬یابد.
کلیدواژهها: حافظ، اندیشه¬های عرفانی، آشناییزدایی، باورستیزی، هنجارگریزی معنایی، خلاف¬آمد عادت.
پرونده مقاله
استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده¬است. زن در آثار نظم، گاه با چهرۀ رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده¬شده¬است و گاه تنها خصلتهای زمینی را آشکارمی¬کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- چکیده کامل
استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده¬است. زن در آثار نظم، گاه با چهرۀ رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده¬شده¬است و گاه تنها خصلتهای زمینی را آشکارمی¬کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی جلوههای ادبیات عرفانی در آثار جامی با تکیه بر نقش زن در سه مثنوی «لیلی و مجنون، سلامان و ابسال و یوسف و زلیخا» بپردازد. تحقیق پیرامون سیمای زن در این مثنویها بیانگر آن است که جامی با ارائه تصاویر زنستیزانه و زنستایانه در هر سه داستان، از شخصیت زن برای تبیین مضامین عرفانی بهره¬برده¬است و زنان در این مثنویها رمز و نمادی عرفانی محسوب¬میشوند؛ چنانچه زلیخا، نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی میرسد؛ لیلی، سمبل عشق الهی، و ابسال، مظهر تنِ شهوت¬پرستی است که میل به تعالی از راه کمالات عقلی را دارد.
کلیدواژهها: زن، جامی، لیلی و مجنون، سلامان و ابسال، یوسف و زلیخا، عرفان.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می¬پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه¬ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته¬است که می شود با تبیین آن¬ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین¬کر چکیده کامل
این مقاله به بررسی مقامات عرفانی (زهد، ذکر، شکر، خوف و رجا) از منظر فیض کاشانی و امام خمینی می¬پردازد. پژوهش حاضر با رویکرد مقایسه¬ای به مقامات عرفانی این دو عارف برجسته پرداخته¬است که می شود با تبیین آن¬ها در جامعه شیوه جدیدی از معنویت را در زندگی طبیعی مردم جایگزین¬کرد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه¬ای و روش پردازش آن توصیفی تحلیلی بوده¬است. یافته¬های پژوهش حاضر مبیّن آن است که با توجه به این مهم که ملّامحسن فیض کاشانی از شاگردان برجسته ملاصدرا و امام خمینی (ص) از مدرسان مکتب صدرا بودند، این دو عالم بزرگ هردو به تبیین مقامات عرفانی مذکور پرداخته¬اند هرچند که در برخی موارد و در جزئیات با تفاوت¬های همراه است. بعد از بررسی آرا و دیدگاه¬های عرفانی فیض کاشانی و امام خمینی روشن¬می شود که آرای این دو عالم درخصوص مقامات عرفانی مورد مقایسه به¬ هم نزدیک بوده و امام از آثار فیض تأثیر پذیرفته¬است؛ هرچند که به¬علت دوره زمانی حیات حضرت امام خمینی و به¬دلیل استمرار و توسعه رویکردهای عرفانی توسط عرفای دیگر و بهره¬مندی امام خمینی از آنان، توانسته¬است دیدگاه¬های جامع¬تری را نسبت به عرفای قبل از خود نسبت به این مقامات عرفانی ارائه¬دهد.
کلیدواژهها: امام خمینی، فیض کاشانی، عرفان، مقامات عرفانی، مراتب نفس.
پرونده مقاله
یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل¬پژوهش در تاریخ تصوّف که دربارۀ آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمۀ این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقولۀ مذکور، با اشاره به پارهای از نهضتهای مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مص چکیده کامل
یکی از موضوعات با اهمّیت و قابل¬پژوهش در تاریخ تصوّف که دربارۀ آن مطالب متفاوتی اظهارشده، رفتار مشایخ صوفیّه در مواجهه با ارباب قدرت است. در مقدّمۀ این جستار، ضمن بیان بعضی نظریّات پیرامون مقولۀ مذکور، با اشاره به پارهای از نهضتهای مهمّ سیاسی- اجتماعی صوفیانه، برخی مصادیق تاریخی از موضعگیریهای بزرگان تصوّف در مقام ناقدان حکّام جور نقل¬شدهاست. چون سلسلۀ نعمتاللّهیه از طرائق مهم و قدیمی تصوّف است، تحلیل نظریّات و رفتارهای سیاسی- اجتماعی بزرگان نعمتاللّهیه در این زمینه، میتواند در تبیین مسأله، امری مفید باشد؛ بنابراین در پژوهش حاضر برای نخستینبار به بررسی آراء و عملکرد حاج ملّا علی نورعلیشاهگنابادی (1284- 1337ق.) از مشایخ مبرّز نعمتاللّهیه در عصر قاجار، درخصوص موضوع مزبور پرداخته میشود. در این نوشتار رفتارهای سیاسی- اجتماعی و نحوۀ مواجهۀ نورعلیشاهگنابادی با امراء و اصحاب قدرت اعمّ از مواعظ و انذارهای مکتوب و انتقادات شفاهی وی از آنان، مورد تحلیل و بررسی قرارگرفتهاست. یافتۀ پژوهش آن است که سلوک عرفانی حاج¬ملّا علی گنابادی و مسؤولیتهای طریقتی او، سبب غفلت وی از وظایف مدنیاش نشد. او نهتنها نسبت به رفتارهای نادرست پادشاهان قاجار و سایر ارکان حکومت بیتفاوت نبود، بلکه در مقام یک ناصح اجتماعی، به روشهای مختلفی موضعگیری¬کرده و سعی در اصلاح امور داشتهاست. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، مبتنی¬بر روش کتابخانهای و منابع دسته اوّل تدوین¬یافتهاست.
کلیدواژهها: تصوّف، نقد ارباب قدرت، نورعلی¬شاهگنابادی، سلطان¬علیشاه، قاجاریّه
پرونده مقاله
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» ش چکیده کامل
تصوف اسلامی، متأثر از فرهنگ اقوامی چون عیسوی، برهمایی و بودایی با هدایت به معرفت نفس، انسان ها را به فرهنگ نوینى فرا خواند که در پرتو آن تمدنی کهن شکفته گردید. دلزدگی مسلمانان خسته از سوء استفاده های مذهبی خلفای وقت، موجب گرایش مردم به سبک و سیاقی جدید به نام «تصوف» شد. تصوف که آغوش مهر و انسانیت را به همگان گشوده بود، باور داشت هر دینی که آدمی را به انسانیت نزدیک کند، راه روشنایی و درستی است. بنابراین ابوسعید که در عصر خود پرچمدار فرهنگ آشتی و صلح بود، توانست در جریان سازی فرهنگی و اجتماعی قرن پنجم در شکل گیری نگرش صوفیانه و انسان دوستانه در اجتماع نقش بسزایی داشته باشد.
جستار حاضر با روش سندکاوی، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی، با استناد بر اسرارالتوحید، و با نظر به رویکرد «اصالت عمل»، به بررسی تأثیر اندیشه های صوفیانه و سیاست گذاری های عرفان و تصوف در اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن پنجم می پردازد تا دستاوردهای تصوف را در جامعه ی ابوسعید واکاوی نموده و به این نتیجه برسد که آموزه های صوفیانه توانست در عمل حقیقت یابد و مسیر رشد و تعالی جامعه ی ابوسعید را هموار نماید. در این پژوهش هدف بررسی تآثیرات اجتماعی آموزه های صوفیانه شیخ میهنه در عصر اوست.
کلیدواژهها: آموزه های صوفیانه، تصوف، اصالت عمل،اجتماع.
پرونده مقاله
در این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمانشناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسهای شده است تا رازها و رازناكيهاي انديشههاي عرفاني، سياسي، فلسفي و اجتماعي چکیده کامل
در این مقاله گفتمان عرفانی حافظ و سپهری در دو سطح برجسته سازی و حاشیه رانی با رویکرد کاربردشناسی و زبانشناسی بر اساس نظریه های گفتمانشناسی، بویژه نظریه گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف بررسی مقایسهای شده است تا رازها و رازناكيهاي انديشههاي عرفاني، سياسي، فلسفي و اجتماعي اين شاعران بیش از پیش آشکار شود. نتایج این پژوهش حاصل «مطالعه متن» شعر حافظ و سپهری است که در مطالعات فرهنگی ادبی از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این پژوهش از روش تحلیل ایدئولوژیک محتوای کیفی استفاده شده است زیرا روشهای کمی تحلیل محتوا بویژه در مطالعه متن و گفتمان نتایج آماری و شمارشی را حاصل میکند که ممکن است مقصود اصلی مورد نظر پژوهندگان از این راه فراهم نشود. نتیجه آنکه حافظ، رندانه مکتب رندی گفتمان عارفانه را در حاشیهرانی و برجستهسازی برمیآفریند و سهراب با محوری انسانگرایانه و با تمایلات عرفانی و پناه جستن به طبیعت، انسان را به دگرگونی در نگریستن به هستی و رهایی از قیل و قال زمانه پرآشوب فرامیخواند.
کلیدواژهها:برجسته سازی، غیریت پردازی، حاشیه رانی، گفتمان عرفانی، گفتمان انتقادی.
پرونده مقاله