پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم هیجانی مثبت و منفی، خود ارزشمندی و توانایی شناختی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی صورت گرفت. به این منظور 120 نفر از دانشآموزان مدارس تیزهوشان و عادی بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس سطح شهر بوشهر انتخاب شدند. در نهایت د چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم هیجانی مثبت و منفی، خود ارزشمندی و توانایی شناختی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی صورت گرفت. به این منظور 120 نفر از دانشآموزان مدارس تیزهوشان و عادی بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس سطح شهر بوشهر انتخاب شدند. در نهایت دانش آموزان به طور انفرادی در تواناییهای شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی در ابعاد توانایی شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی بود، به طوری که نوجوانان تیزهوش بیش از نوجوانان عادی خود ارزشمندی مشروط را تجربه میکردند. به نظر میرسد خود ارزشمندی مشروط در مقایسه با ابعاد شناختی و تنظیم هیجان نقش بارزتری در تبیین تفاوتهای تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم هیجانی مثبت و منفی، خود ارزشمندی و توانایی شناختی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی صورت گرفت. به این منظور 120 نفر از دانشآموزان مدارس تیزهوشان و عادی بر اساس نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای از مدارس سطح شهر بوشهر انتخاب شدند. در نهایت دانش آموزان به طور انفرادی در تواناییهای شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی در ابعاد توانایی شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی بود، به طوری که نوجوانان تیزهوش بیش از نوجوانان عادی خود ارزشمندی مشروط را تجربه میکردند. به نظر میرسد خود ارزشمندی مشروط در مقایسه با ابعاد شناختی و تنظیم هیجان نقش بارزتری در تبیین تفاوتهای تحصیلی دانشآموزان تیزهوش و عادی دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجی گری باورهای هیجانی و تنظیم هیجانی، بین صفات تاریک و گرایشات شخصیتی دیگرآزار بود. به این منظور، از بین جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا تعداد 439 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل میانجی گری باورهای هیجانی و تنظیم هیجانی، بین صفات تاریک و گرایشات شخصیتی دیگرآزار بود. به این منظور، از بین جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا تعداد 439 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس پرسش نامه صفات سه گانه تاریک، باورهای هیجانی و تنظیم هیجانی و گرایشات شخصیتی دیگرآزار بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، همبستگی، تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که همبستگی مثبت معناداری بین باورهای هیجانی منفی با گرایشات شخصیتی دیگرآزار و همچنین همبستگی مثبت میان صفت ماکیاولیسم و شخصیت دیگرآزار وجود دارد (05/0P<). اما رابطه بین صفت جامعه ستیزی با مولفه های شخصیت دیگرآزار معنادار نبود (05/0P>). همچنین الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده نقش میانجی گری باور هیجانی از دست دادن کنترل در ارتباط بین ماکیاولیسم با صفت دیگرآزار بود. نتایج از این فرضیه حمایت کرد که صفات تاریک موجب گرایشات شخصیتی نابهنجار می شود و باورهای هیجانی منفی می تواند نقش میانجی در این رابطه داشته باشد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل تحلیل مسیر متغیرهای صفات تاریک بر هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی بود. به این منظور، از بین جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا تعداد 421 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس پرسش نامه صفات سه گانه ت چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط همبستگی و ترسیم مدل تحلیل مسیر متغیرهای صفات تاریک بر هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی بود. به این منظور، از بین جامعه آماری دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا تعداد 421 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس پرسش نامه صفات سه گانه تاریک، هویت اخلاقی و شناخت اخلاقی بین شرکت کنندگان پژوهش توزیع شد تا پاسخ دهند. داده های جمع آوری شده به منظور بررسی اهداف پژوهش، با استفاده از شاخص های توصیفی، همبستگی، تحلیل مسیر و تی مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه مثبت معناداری بین ماکیاولیسم با شناخت اخلاقی و هویت اخلاقی (05/0P<) وجود دارد. بین صفت پیسکوپاتی با شناخت اخلاقی و هویت اخلاقی رابطه منفی معناداری به دست آمد (05/0P<). همچنین الگوی مدل یابی تحلیل مسیر نشان دهنده اثر مثبت صفت ماکیاولیسم بر شناخت اخلاقی و هویت اخلاقی و همچنین صفت پیسکوپاتی اثر منفی بر شناخت اخلاقی و هویت اخلاقی بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه جنسیتی در این ابعاد تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع، نتایج از این فرضیه حمایت کرد که صفات تاریک موجب گرایشات منفی اخلاقی در افراد با تمایلات پیسکوپاتیک می شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم هیجانی مثبت و منفی، خود ارزشمندی و توانایی شناختی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی صورت گرفت. به این منظور 120 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس سطح شهر بوشهر انتخاب شدند. در نهایت د چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تنظیم هیجانی مثبت و منفی، خود ارزشمندی و توانایی شناختی در دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی صورت گرفت. به این منظور 120 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوشان و عادی بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از مدارس سطح شهر بوشهر انتخاب شدند. در نهایت دانش آموزان به طور انفرادی در توانایی های شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین دو گروه نوجوانان تیزهوش و عادی در ابعاد توانایی شناختی، تنظیم هیجان و خود ارزشمندی بود، به طوری که نوجوانان تیزهوش بیش از نوجوانان عادی خود ارزشمندی مشروط را تجربه می کردند. به نظر می رسد خود ارزشمندی مشروط در مقایسه با ابعاد شناختی و تنظیم هیجان نقش بارزتری در تبیین تفاوت های تحصیلی دانش آموزان تیزهوش و عادی دارد.
پرونده مقاله