خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشفالاسرار روزبهان بقلی شیرزای، دربارة بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف چکیده کامل
خدایی که در عرفان، توسط عارفان مسلمان معرفی و تبیین شده است، دارای وجود و وحدت شخصی است. کشفالاسرار روزبهان بقلی شیرزای، دربارة بیان مکاشفات او از تجلیّات و تمثلات حقّ در هدایت و کشش سالکان به سوی خویش است. روزبهان در این اثر، ظهورات و جلوات حقّ را بیان نموده است. هدف این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسشهاست که روزبهان تا چه اندازه از اندیشة عرفا در خدای متشخّص پیروی کرده است؟ پیشینة معرفتی روزبهان در حوزة عرفان اسلامی، و آشنایی او با آیات و روایات، تا چه اندازه در شکلگیری مکاشفات او از خدای متشخّص مؤثر بوده است؟ اندیشه خدای متشخّص در کشفالاسرار، از نگاه معرفتشناختی چگونه قابل تحلیل است؟ نوشتار حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی به نگرش این عارف، در رابطه با تجلّی خداوند و نحوة حضور او در جهان پرداخته است. خداوند برای هدایت و کشش روزبهان به سوی خویش به شکل خدای متشخّص و در قالب پیر و شیخ، چوپان، نوازنده، ترکان زیبارو، رقصنده، ساقی، مؤذن، قصاب، شیر، گل سرخ، نور، سنگهای قیمتی و خاص، تجلّی کرده است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که روزبهان از اندیشه خدای متشخّص در سنت عرفا پیروی کرده و این تشخّص را در نمودها و گونههای مختلف بیان نموده است و قرآن کریم، روایات و عرفای گذشته در شکلگیری اندیشة او مؤثر بوده و از منظر معرفتشناختی، این اندیشه قابل توجیه است.
پرونده مقاله
سیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفتشناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفتشناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتهه چکیده کامل
سیّدمحمّد مکّی در بحرالمعانی، توجه قابل تأمّلی به مباحث معرفتشناسی داشته است. هدف این پژوهش، تبیین آراء معرفتشناسی سیّدمحمّد مکّی و بررسی تأثیرپذیری او از تمهیدات عین القضات است. نوشتار حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه به منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که سید محمد مکی، در مباحث معرفتی، نه تنها در محتوا، بلکه در الفاظ و عبارات، متأثر از اندیشههای عین القضات همدانی بوده است. هر دو عارف، میان علم ظاهری و علم باطنی، تمیز قائل شدهاند و علم باطنی را همان معرفت الهی دانستهاند که عارفان به واسطة درجۀ ایمان و یقینی که دارند، از آن برخوردار میشوند. انسان میتواند از طریق شناخت خویش و شناخت محمد (ص)، به معرفت الهی، دست یابد. البته معرفت به ذات الهی ممکن نیست و تنها میتوان نسبت به اسماء و صفات و افعال الهی، به معرفت رسید. آنان از وجود ضرورت حجاب سخن گفتهاند و بر این باور هستند که این حُجب به صورت کامل برطرف نمیشود. همچنین معارف الهی به دلایلی از جمله محتوا، محدودیتهای بشریت و شریعت، عدم درک مخاطب و مسئله رازداری، بیانناپذیر هستند. این مباحث در نامههای سیّدمحمّد، به تفصیل بیشتری نسبت به تمهیدات آمده است.
پرونده مقاله