اسطوره از جهات گوناگون در زندگی انسان پس از عصر اساطیری، تجلی یافته و در آن اثر نهاده است. در این مقاله تلاش شده است تا علاوه بر شناخت مختصر اسطوره و آیینهای اساطیری و عرفانی، به یافتن تجلّی و تأثیر و ردّپاهای محسوس و نامحسوس یکی از این آیینها یعنی پوشاک، در البسة عرف چکیده کامل
اسطوره از جهات گوناگون در زندگی انسان پس از عصر اساطیری، تجلی یافته و در آن اثر نهاده است. در این مقاله تلاش شده است تا علاوه بر شناخت مختصر اسطوره و آیینهای اساطیری و عرفانی، به یافتن تجلّی و تأثیر و ردّپاهای محسوس و نامحسوس یکی از این آیینها یعنی پوشاک، در البسة عرفانی مندرج در برگزیدهء نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری پرداخته شود. در این پژوهش، پوشاک به عنوان یکی از تجلّیهای آیینی بررسی شده است که در اسطوره و متون عرفانی، کارکردی تقریباً مشترک یافته است.
پرونده مقاله
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به چکیده کامل
در این مقاله تلاش شده است تا ضمن تعریف و تبیین وجوه تشابه و تفاوت اسطوره و آیین و عرفان، تجلّی و تأثیر و ردّپای محسوس و نامحسوس زمان و مکان مقدّس اساطیری و آیینهای مربوط به هر یک در برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم هجری قمری مورد تبیین و تحلیل قرار گیرد. با توجه به برخی بنیادهای مشترک اسطوره و عرفان در آفاق تاریخ تفکّر بشر، و در پرتو ضمیر ناخودآگاه مشترک وی، زمان و مکان قدسی و آیینی نیز به مثابه دو مقوله مشترک بین اسطوره و عرفان، کارکردهایی مشابه و مشترک یافتهاند که این تشابه و اشتراکات در متون عرفانی ادوار گوناگون، تجلّی یافتهاند. کارکردهایی از قبیل ترک دنیا، شهود حق، ادبدانی، بازگشت به زمان ومکان ازلی،احساس آرامش، تزکیه، درک حضورخدایان وطلب خواستهها.
پرونده مقاله