هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانیترین مسائل زوجها محسوب میگردد و بنظر میرسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل میگیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبکهای دلبستگی و سواد عاطفی با چکیده کامل
هدف: گرایش به روابط فرازناشویی از بحرانیترین مسائل زوجها محسوب میگردد و بنظر میرسد روابط زناشویی بر پایه دلبستگی شکل میگیرد و هیجان و نحوه تنظیم آن بخش جدایی ناپذیر آن است. هدف پژوهش بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه سبکهای دلبستگی و سواد عاطفی با گرایش به روابط فرازناشویی بود.روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل جمعیت تقریبا 10 هزار نفری زنان با تجربه خیانت به شوهران بود که به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد 373 نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی واتلی (2008)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، خرده مقیاس سواد عاطفی از مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی کیمیایی و همکاران (2012) و پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شاور (1987). تحلیل دادهها با معادلات ساختاری و نرمافزار SPSS-25 و Amos-24 انجام گرفت.یافتهها: مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. اثر مستقیم سبکهای دلبستگی بر گرایش به روابط فرازناسویی معنادار بود (01/0>P). اثر غیرمستقیم سبکهای دلبستگی و سواد عاطفی با میانجیگری تنظیم هیجان منفی و اثر غیرمستقیم دلبستگی اجتنابی با میانجیگری تنظیم هیجان مثبت بر گرایش به روابط فرازناشویی معنادار بود (05/0>P).نتیجهگیری: افزایش تنظیم شناختی هیجان مبتنی بر دلبستگی و سواد عاطفی، می تواند راهی برای کاهش گرایش به روابط فرازناشویی باشد.
پرونده مقاله