مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانشآموزان پسر در معرض آسیبهای اجتماعی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. چکیده کامل
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری دانشآموزان پسر در معرض آسیبهای اجتماعی بود.
روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی و با اهداف کاربردی است که در چهارچوب طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشآموزان پسر نوجوان در معرض آسیبهای اجتماعی شهر میبد بود که با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 15 نفری (آزمایش و کنترل) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامههای دشواری تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و خود مهـارگری تانجـی (2004) در مراحل پیشآزمون و پسآزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله درمان یکپارچه توحیدی را در 10 جلسه 5/1 ساعته و هرهفته دو جلسه دریافت کردند، درصورتی که گروه کنترل هیچگونه مداخلهای را در طول مدت آزمایش دریافت ننمود. دادهها روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهرهگیری از بسته نرمافزاری spss26 و در سطح ۰۵/۰ مورد تجریه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان یکپارچه توحیدی بر دشواری تنظیم هیجان و خودمهارگری در دانشآموزان موثر بوده است (۰۵/۰>P).
نتیجهگیری: درمان یکپارچه توحیدی با توجه به نزدیکی با فرهنگ ایرانی – اسلامی و تمرکز آن بر ابعاد مختلف زندگی میتواند به عنوان یک روش آموزشی درمانی موثر در مراکز مشاوره، مدارس و مراکز درمانی استفاده شود.
پرونده مقاله
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبهآزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلی چکیده کامل
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبهآزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر (30 نفر گروههای آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری و برای گروه آزمایش دوم، درمان گروهی پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ظاهری (کش،ملنیک و هاربوسکی، 2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگبری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش طرحواره ظاهر، زنان چاق فاقد رژیم تغذیه اثر داشتهاند (001/0P<) و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه میشود.
پرونده مقاله
هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی ا چکیده کامل
هدف: نوجوانان داغدیده معمولاً گستره وسیعی از ناسازگاری های هیجانی و رفتاری را تجربه می کنند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش تئوری انتخاب بر دشواری تنظیم هیجان، ارضای نیازهای اساسی و علائم داغدیدگی نوجوانان داغدیده انجام شد.
روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی نوجوانان پسر داغدیده تحت پوشش یکی از خیریه های شهر تهران در سال 1401 بودند، که از بین آن ها تعداد 30 نفر با روش در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. در گروه آزمایش برنامه تئوری انتخاب در 8 جلسه هفتگی (هر جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا گردید اما گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه های دشواری تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004)، نیازهای اساسی (سالاری و صاحبی، 1383) و سوگ کودکان و نوجوانان (دایرگرو و همکاران، 2001) استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری‎های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی در نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد آموزش تئوری انتخاب باعث کاهش دشواری تنظیم هیجان، علائم داغدیدگی، ارضای نیازهای اساسی و کاهش مؤلفه های نیاز به امنیت، عشق و تعلق، آزادی، قدرت و تفریح در گروه آزمایش شد (05/0>P)، و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار و معنادار بوده است (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه، می توان از آموزش تئوری انتخاب در مراکز درمانی جهت کاهش علائم سوگ، دشواری تنظیم هیجانی و بهبود ارضای نیازهای اساسی نوجوانان داغدیده استفاده کرد.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن انجام گرفته است.
روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه میباشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش-آموزان پایههای پنجم و ش چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی نقاشی درمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی دانش آموزان دختر دارای اختلال خواندن انجام گرفته است.
روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه میباشد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش-آموزان پایههای پنجم و ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنان تعداد 30 نفر که دارای اختلال خواندن بودند به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15نفر). آزمودنیهای گروه آزمایشی طی 8 جلسه 60 دقیقهای تحت آموزش نقاشی درمانی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامههای خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و کیفیت زندگی (وار و همکاران، 1996) بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل بیانگر افزایش معنیدار نقاشی درمانی بر خودکارآمدی آزمودنیهای گروه آزمایشی بود (001/0>P)، اما بر کیفیت زندگی تأثیر معنیداری مشاهده نشد (63/0>P).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت نقاشی درمانی یک روش مؤثر در افزایش خودکارآمدی دانشآموزان دارای اختلال خواندن است.
پرونده مقاله
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامتی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون تک گروهی بدون گروه گواه با سه بار اندازهگیری میباشد. چکیده کامل
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت اضطراب کرونا، اضطراب مرگ و اضطراب سلامتی قبل و بعد از تزریق واکسن کرونا در سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون تک گروهی بدون گروه گواه با سه بار اندازهگیری میباشد. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مرد مقیم مرکز سالمندان زنجان میباشد که 30 نفر از سالمندان این مرکز که اختلال شناختی خفیف در آزمون معاینه وضعیت روان کسب کردند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و به سه پرسش نامه مقیاس اضطراب کرونا ویروس(علیپور، قدمی، علیپور و عبدالهزاده، 1398)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر(1970) و پرسش نامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و وارویک، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آزمون اندازهگیری مکرر با استفاده از نرمافزار spss نسخه 25 استفاده شد.
یافتهها: نتایج یافتهها حاکی از آن است که تزریق واکسن کرونا اضطراب ناشی از بیماری کرونا و اضطراب سلامت سالمندان را کاهش و اضطراب مرگ در سالمندان را افزایش داده است.
نتیجهگیری: بنابراین با توجه به نتایج حاصل از پژوهش که نشان داد اضطراب مرگ در سالمندان بعد از تزریق واکسن معنا دار نیست لازم است کارگاههایی در این خصوص برای سالمندان برگزار شود.
پرونده مقاله
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری چکیده کامل
هدف: بهزیستی ذهنی می تواند نقش سازگارانه ای در مواجهه با شرایط نامساعد و استرس زا ایفا کند لذا هدف پژوهش نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین استرس ادراک شده و تصویر بدن با بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار شهر تهران بود.
روش : پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحظ گرداوری داده ها کمی توصیفی از نوع همبستگی بود جامعه آماری تمامی زنان ورزشکار مراجعه کننده به باشگاه های ورزشی در شهر تهران در سال 1399، بازه سنی(50-20 سال) بودند.250نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی ذهنی دینر و همکاران(1985)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین(1983) و پرسشنامه نگرانی از تصویر بدن وینستد و جانـدا(1987) بود . داده ها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss و PLS تحلیل شد.
یافته ها: به طور کلی تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت، نتایج نشان داد که استرس ادارک شده و شفقت به خود توانست بهزیستی ذهنی را پیش بینی کندهمچنین تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود در مسیر بین استرس ادارک شده و بهزیستی ذهنی توانایی نقش میانجی را نداشت. در مسیر تصویر بدن به بهزیستی نقش میانجی داشت.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان نتیجه گیری کرد که راهبردهایی که شفقت به خود را افزایش می دهد می تواند تصویر بهتری از تصویر بدن ارایه دهد و بهزیستی ذهنی زنان ورزشکار را افزایش دهد.
پرونده مقاله