هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با واقعیت درمانی گروهی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان انجام شد.روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و حجم نمونه 34 کودک به همراه مادرانشان در دو گروه آزمای چکیده کامل
هدف: این پژوهش باهدف مقایسه اثر بخشی آموزش گروهی شناختی- رفتاری با واقعیت درمانی گروهی بر کودک آزاری مادران و کیفیت زندگی کودکان انجام شد.روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و حجم نمونه 34 کودک به همراه مادرانشان در دو گروه آزمایشی واقعیت درمانی، شناختی رفتاری و گروه کنترل بود.مادران گروههای آزمایشی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش های شناختی رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. ابزارهای استفاده شده شامل مقیاس کودک آزاری با پنج بُعد جسمی، جنسی، عاطفی، غفلت و سوء تغذیه (محمدخانی،2010) و پرسشنامه کیفیت زندگی کودکان دارای پنج عملکرد فیزیکی،اجتماعی،شناختی و هیجانی(فکس و همکاران، 2000) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی استفاده شد.یافته ها: نتایج تحلیلها حاکی از کاهش معنی دار (05/0>P) میزان کودک آزاری مادران بعد از مداخلات در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. همچنین نمرات کیفیت زندگی کودکان در هردو گروه آزمایشی بعد از مداخلات نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش واقعیت درمانی و شناختی-رفتاری در کاهش کودک آزاری و بهبود کیفیت زندگی کودکان موثر هستند.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانوادههای ازدواج مجدد شهر خرمآباد در سال 1398 چکیده کامل
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر روابط فرزند با والدخوانده انجام شد. روش: این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش همه خانوادههای ازدواج مجدد شهر خرمآباد در سال 1398 بودند. نمونه پژوهش 20 خانواده بودند که پس از بررسی ملاکهای ورود به مطالعه با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 10 خانواده) جایگزین شدند. گروه آزمایش 12 جلسه 2 ساعته (هفتهای دو جلسه) تحت مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. دادهها با فرم اطلاعات جمعیتشناختی و مقیاس تعارض والد- نوجوان (پرینز و همکاران، 1979) جمعآوری و با روشهای آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس تکمتغیری در نرمافزار SPSS-26 تحلیل شدند. یافتهها: نتایج آزمون تی نشان داد که گروههای آزمایش و کنترل در مرحله پیشآزمون از نظر روابط فرزند با والدخوانده تفاوت معناداری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پسآزمون از نظر آن تفاوت معناداری داشتند (05/0p <). نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد باعث بهبود معنادار روابط فرزند با والدخوانده شد (001/0p <). نتیجهگیری: با توجه به اثربخشی مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد بر بهبود روابط فرزند با والدخوانده، استفاده از این شیوه در کنار سایر روشهای آموزشی و درمانی جهت بهبود روابط فرزند با والدخوانده ضروری است. در نتیجه، متخصصان سلامت و درمانگران میتوانند از روش مداخله مبتنی بر واکاوی مشکلات خانوادههای ازدواج مجدد برای بهبود ویژگیهای روانشناختی از جمله روابط فرزند با والدخوانده استفاده کنند.
پرونده مقاله