رویکردهای مبتنی بر کنترل در مدیریت در حال تبدیل به رویکردهای مبتنی بر توانمندسازی است که خودتوانمندسازی جدیدترین نوع این رویکرد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خودتوانمندسازی منابعانسانی در سازمان‎های دولتی ایران انجام شده است. در این پژوهش از دو روش اسنادی ( چکیده کامل
رویکردهای مبتنی بر کنترل در مدیریت در حال تبدیل به رویکردهای مبتنی بر توانمندسازی است که خودتوانمندسازی جدیدترین نوع این رویکرد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خودتوانمندسازی منابعانسانی در سازمان‎های دولتی ایران انجام شده است. در این پژوهش از دو روش اسنادی (کتابخانهای) و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد؛ بدین ترتیب که، بر مبنای روش اسنادی، پژوهشگر با بررسی متون مختلف، اطلاعات مورد نظر از طریق فیشبرداری کسب کرد. در راستای کاربست روش میدانی نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بهره گرفته شد. حجم نمونه اولیه برای روش کیفی40 فرد مدنظر بود که در نهایت از این میان 20 فرد از مدیران سازمانهای دولتی که آشنا به مباحث خودتوانمندسازی بودند و 20 نفر خبرگان و صاحبنظران مدل اولیه احصا شد و در روش کمّی، با استفاده از فرمول کوکران 72 نفر شامل کارکنان اداره امور اقتصاد و دارایی استان کردستان در نظر گرفته شده که این افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده در بخش میدانی، حاصل از مصاحبه ها، با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد و اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که پیامدها در دو سطح فردی و سازمانی به عنوان پیامدهای پدیده خودتوانمندسازیکارکنان در سازمان های دولتی ایران قابل شناسایی میباشند؛ بدین ترتیب که رضایتمندی شغلی و تعالی منابع انسانی در زمره پیامدهای فردی خودتوانمندسازی و تحول نظام اداری، کاهش هزینه ها و تعالی سازمانی، در زمره پیامدهای سازمانی، مطرح میباشند.
پرونده مقاله
رویکردهای مبتنی بر کنترل در مدیریت در حال تبدیل به رویکردهای مبتنی بر توانمندسازی است که خودتوانمندسازی جدیدترین نوع این رویکرد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خودتوانمندسازی منابعانسانی در سازمان‎های دولتی ایران انجام شده است. در این پژوهش از دو روش اسنادی ( چکیده کامل
رویکردهای مبتنی بر کنترل در مدیریت در حال تبدیل به رویکردهای مبتنی بر توانمندسازی است که خودتوانمندسازی جدیدترین نوع این رویکرد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی پیامدهای خودتوانمندسازی منابعانسانی در سازمان‎های دولتی ایران انجام شده است. در این پژوهش از دو روش اسنادی (کتابخانهای) و میدانی جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد؛ بدین ترتیب که، بر مبنای روش اسنادی، پژوهشگر با بررسی متون مختلف، اطلاعات مورد نظر از طریق فیشبرداری کسب کرد. در راستای کاربست روش میدانی نیز از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بهره گرفته شد. حجم نمونه اولیه برای روش کیفی40 فرد مدنظر بود که در نهایت از این میان 20 فرد از مدیران سازمانهای دولتی که آشنا به مباحث خودتوانمندسازی بودند و 20 نفر خبرگان و صاحبنظران مدل اولیه احصا شد و در روش کمّی، با استفاده از فرمول کوکران 72 نفر شامل کارکنان اداره امور اقتصاد و دارایی استان کردستان در نظر گرفته شده که این افراد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده در بخش میدانی، حاصل از مصاحبه ها، با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد و اطلاعات حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که پیامدها در دو سطح فردی و سازمانی به عنوان پیامدهای پدیده خودتوانمندسازیکارکنان در سازمان های دولتی ایران قابل شناسایی میباشند؛ بدین ترتیب که رضایتمندی شغلی و تعالی منابع انسانی در زمره پیامدهای فردی خودتوانمندسازی و تحول نظام اداری، کاهش هزینه ها و تعالی سازمانی، در زمره پیامدهای سازمانی، مطرح میباشند. نتایج بررسی سنجش پیامدهای خودتوانمندسازی منابعانسانی در بخشکمی با تأیید یافتههای بخشکیفی، نشانداد که پاسخگویان وضعیت پیامدهای تحول نظام اداری (با میانگین 3.18) و کاهش هزینهها (با میانگین 3.04) را بهتر از دو پیامد دیگر ارزیابی کردهاند. با این وجود، 31 درصد از پاسخگویان مطلوبیت وضعیت پیامدها را در سازمان در سطح کم، 47 درصد در حد متوسط و 23 درصد در حد زیاد ارزیابی کردهاند. با توجه به دامنه تغییرات (5-1) و میانگین بدست آمده (2.91) میتوان گفت پاسخگویان در مجموع مطلوبیت وضعیت پیامدها را در سازمان در سطح متوسط رو به پائین ارزیابی کرده اند.
پرونده مقاله
توسعه سرمایههای سازمانی، نیازمند برنامه ریزی آموزشی و بهره مندی از الگوها و روشهای آموزشی است که این موضوع در بندهای 2-4-5-16 سیاستهای کلی نظام اداری مورد تاکید قرار گرفته است. افرادی که تحت نظر منتور میباشند منافعی از قبیل دستیابی به تحرک شغلی، پاداش بهتر، افزایش س چکیده کامل
توسعه سرمایههای سازمانی، نیازمند برنامه ریزی آموزشی و بهره مندی از الگوها و روشهای آموزشی است که این موضوع در بندهای 2-4-5-16 سیاستهای کلی نظام اداری مورد تاکید قرار گرفته است. افرادی که تحت نظر منتور میباشند منافعی از قبیل دستیابی به تحرک شغلی، پاداش بهتر، افزایش سازگاری هنگام مواجهه با موقعیتهای جدید، صلاحیت حرفهای بیشتر، افزایش رضایت شغلی، کاهش استرس شغلی و تعارض نقش، را به دست میآورند هدف این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای استقرار نظام منتورینگ در وزارت امور اقتصادی ودارایی میباشد. رویکرد تحقیق، کیفی و راهبرد با استفاده از روش دادهبنیاد است. همچنین جامعه آماری تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان درون دانشگاهی و کارشناسان و ذیحسابان خبره و با تجربهی وزارت امور اقتصادی و دارایی بود. نتایج پژوهش نشان داد که مدل استقرار نظام منتورینگ در وزارت امور اقتصادی ودارایی دارای شامل: شرایط علی (اهداف اولیه و اهداف ثانویه)، مقولهها (دستیابی به الگوی استقرار نظام منتورینگ در سازمان و تعاملات و ارتباطات در سازمان)، بسترها (مهارتهای مدیریت، فرهنگ سازمانی، برنامه ریزی عملیاتی، سیستمها و فنآوری، سرمایه انسانی)، عوامل مداخلهگر (موانع ساختاری، موانع محتوایی)، راهبردها (شرایط و ویژگیهای فردی و شرایط و ویژگیهای سازمانی)، پیامدها (مزایای فردی و مزایای سازمانی) میباشد که طبق نظر خبرگان آن را میتوان به عنوان الگویی مناسب برای استقرار نظام منتورینگ در وزارت امور اقتصادی ودارایی معرفی نمود.
پرونده مقاله