-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بررسی سرانه و عوامل تاثیرگذاردردست یابی به فضای سبزمطلوب درشهرهای کوچک (مطالعه موردی شهر زیارتعلی)
امید حیدری بهروز نارویی اسماعیل صالحی لعبت زبردستفضای سبز نقش مهمی درپایداری یک شهر دارد که درصورت توجه به استاندارد های زیست محیطی وپراکنش مناسب آن در ارتباط با فاکتور های مختلفی چون جمعیت، تراکم و مساحت، می تواند نقش مثبتی را بر بهبود کیفیت زندگی ایفا کند. از همین رو بررسی و تحلیل کاربری فضای سبز و تعیین سرانه آن با چکیده کاملفضای سبز نقش مهمی درپایداری یک شهر دارد که درصورت توجه به استاندارد های زیست محیطی وپراکنش مناسب آن در ارتباط با فاکتور های مختلفی چون جمعیت، تراکم و مساحت، می تواند نقش مثبتی را بر بهبود کیفیت زندگی ایفا کند. از همین رو بررسی و تحلیل کاربری فضای سبز و تعیین سرانه آن با استفاده ازمدل معماری بهرام سلطانی و تخمین حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران در یکی از گرم و خشک ترین شهرهای ایران و ارایه پیشنهاد های ایده آلی در راستای ایجاد تعادل درساختار کالبدی- اجتماعی شهر مورد مطالعه، به عنوان موضوع پژوهش حاضر می تواند حایز اهمیت باشد. این پژوهش از نوع کاربردی و براساس شیوه توصیفی _ تحلیلی نگاشته شده، که اقدام به جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) ومیدانی کرده که ابتدا با ایجاد مدل شاخص مشکلات فضای سبز شهری درقالب پنج شاخص وسپس شکستن این شاخص ها به چهارده مولفه، و امتیاز بندی این مولفه ها از 10-0 که نهایتا با استفاده ازتحلیل سلسله مراتبی، میزان درجه اهمیت هرکدام ازمولفه ها مشخص شد. همچنین 340پرسش نامه به طور تصادفی بین این تعداد شهروند توزیع شد. نتایج پژوهش روشن ساخت که وضعیت موجود فضای سبز، پراکنش و توزیع آن در منطقه از استاندارد های معمول در شهرهای کوچک به دور بوده و ساکنین آن را با مشکلاتی رو به رو کرده است. بیش ترین مشکل موجود درفضاهای سبزشهری کاستی درتجربه های متنوع بوده که میانگین 23/4 را به خود اختصاص داده و ازسویی محاسبات انجام شده نیزگویای کمبود مقدار فضای سبزی در حد 3/64977 متر مربع است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - نقد ترجمه سوره واقعه(مطالعه موردی ترجمه ابوالفضل بهرامپور)
زهرا صمدی مسعود باوان پوریقرآن کریم به زبانهای گوناگون ترجمه شده است و درجه توانایی مترجمین آن در درک قرآن، تفهیم آن به زبان مقصد یا هر دوی آنها و همچنین آشنایی با دانش زبانشناسی و ترجمه شناسی متفاوت بوده است. ابوالفضل بهرام پور یکی از این مترجمینی است که در ترجمه خویش توانایی بالایی در تفهیم چکیده کاملقرآن کریم به زبانهای گوناگون ترجمه شده است و درجه توانایی مترجمین آن در درک قرآن، تفهیم آن به زبان مقصد یا هر دوی آنها و همچنین آشنایی با دانش زبانشناسی و ترجمه شناسی متفاوت بوده است. ابوالفضل بهرام پور یکی از این مترجمینی است که در ترجمه خویش توانایی بالایی در تفهیم و ترجمه متن قرآن کریم داشته است. البته ایشان نقاط ضعفی نیز داشتهاند که مقاله حاضر بعد از بیان ویژگیهای کلی سوره واقعه، ترجمه ابوالفضل بهرامپور را در اغراض مختلف بلاغی بررسی میکند؛ ابتدا به ویژگی بلاغی مانند تشبیه، استعاره، کنایه، تأکید، التفات و... در آیات سوره واقعه و سپس به مقایسه کردن آن اغراض بلاغی با ترجمه بهرامپور میپردازد. برخی از قصور ترجمهها به سبب ساختار دقیق و پیچیده زبان قرآنی است که باعث شده مترجمان یک ترجمه را بر دیگری ترجیح دهند امّا برخی لغزشها نیز به سبب غفلت در ساختار واژه و یا اسلوب صرفی، نحوی و بلاغی آن است؛ برخی نیز به ترجمه تفسیری دست زدند و بدون جدا کردن از اصل کلام از حواشی تفسیری به تفضیل و شرح پرداختهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - واکاوی انسجام متنی در ترجمه فارسی بهرامپور از قرآن کریم(مطالعه موردی: سوره زلزال)
سید محمدحسن موسوی فخرصاحبنظران حوزه ترجمه بر این اعتقادند که میزان انسجام با میزان مبدأگرایی و مقصد گرایی مترجم ارتباطی تنگاتنگ دارد. بدین معنی که هر چقدر ترجمه، محتوایی، تفسیری و توضیحی تر باشد، نسبت به ترجمه های مقید به متن مبدأ، تحت اللفظی و وفادار، دارای انسجام بیشتری است. در همین راست چکیده کاملصاحبنظران حوزه ترجمه بر این اعتقادند که میزان انسجام با میزان مبدأگرایی و مقصد گرایی مترجم ارتباطی تنگاتنگ دارد. بدین معنی که هر چقدر ترجمه، محتوایی، تفسیری و توضیحی تر باشد، نسبت به ترجمه های مقید به متن مبدأ، تحت اللفظی و وفادار، دارای انسجام بیشتری است. در همین راستا، ترجمه استاد ابوالفضل بهرامپور از قرآن کریم ترجمه ای معادل و معنایی است که امتیازات لغوی، نحوی و بلاغی برجستهای دارد؛ ولی از منظر انسجام و یکپارچگی، تا کنون محور سؤال و پژوهش قرار نگرفته است. از جمله سوره های کوچک قرآن، سوره زلزال است که کیفیت بالای انسجام در این سوره توسط برخی صاحبنظران به اثبات رسیده است. بر همین اساس، هدف این مقاله، ارزیابی موردی انسجام در ترجمه فارسی سوره یاد شده به قلم ابوالفضل بهرامپور بر مبنای نظریه نقش گرای هالیدی و حسن 1985م و با روش توصیفی- تحلیلی و آماری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - انسجام متنی در ترجمه بهرامپور از قرآن کریم(مطالعه موردی: ترجمه سوره زلزال)
سید محمدحسن موسوی فخرصاحبنظران حوزه ترجمه بر این اعتقادند که میزان انسجام با میزان مبدأگرایی و مقصد گرایی مترجم ارتباطی تنگاتنگ دارد. بدین معنی که هر قدر ترجمه، محتوایی، تفسیری و توضیحی تر باشد، نسبت به ترجمه های مقید به متن مبدأ، تحت اللفظی و وفادار، دارای انسجام بیشتری است. در همین راستا چکیده کاملصاحبنظران حوزه ترجمه بر این اعتقادند که میزان انسجام با میزان مبدأگرایی و مقصد گرایی مترجم ارتباطی تنگاتنگ دارد. بدین معنی که هر قدر ترجمه، محتوایی، تفسیری و توضیحی تر باشد، نسبت به ترجمه های مقید به متن مبدأ، تحت اللفظی و وفادار، دارای انسجام بیشتری است. در همین راستا، ترجمه استاد ابوالفضل بهرامپور از قرآن کریم ترجمه ای معادل و معنایی است که امتیازات لغوی، نحوی و بلاغی بارز و برجسته ای دارد؛ ولی از منظر انسجام و یکپارچگی، تا کنون محور سؤال و پژوهش قرار نگرفته است. از جمله سوره های کوچک قرآن، سوره "زلزال" است که کیفیت بالای انسجام در این سوره توسط برخی صاحبنظران به اثبات رسیده است. بر همین اساس، هدف اساسی این مقاله، ارزیابی موردی انسجام در ترجمه فارسی سوره یادشده به قلم ابوالفضل بهرامپور بر مبنای نظریه نقش گرا و نظام مندِ هلیدی و حسن 1985م و با اعتماد به روش توصیفی- تحلیلی و آماری است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - بررسی طنز در آثار بهرام صادقی بر اساس نظریۀ رابرتلیو با تأکید بر (سنگر و قمقمههای خالی و ملکوت)
فرشته مرادی نوازالله فرهادی محمد شفیعینظریۀ طنز زبانۀشناختی رابرتلیو، یکی از نظریات کامل زبانشناسی در باب طنز است که پیش از رابرتلیو تحت عنوان نظریۀ انگارۀ معنایی توسط ویکتور راسکین مطرح گردید و با واکاویها و نقد گوناگون مواجه شد که یکی از آنها الگوی رابرتلیو میباشد؛ لیو معتقد است طنز زبانشناختی از چکیده کاملنظریۀ طنز زبانۀشناختی رابرتلیو، یکی از نظریات کامل زبانشناسی در باب طنز است که پیش از رابرتلیو تحت عنوان نظریۀ انگارۀ معنایی توسط ویکتور راسکین مطرح گردید و با واکاویها و نقد گوناگون مواجه شد که یکی از آنها الگوی رابرتلیو میباشد؛ لیو معتقد است طنز زبانشناختی از نوع غیر زبانشناختی آن متفاوت و جداست و این تنها ابهام است که سبب میشود طنزی، ویژگی زبانشناختی به خود بگیرد؛ این ابهامات در سه حوزۀ آوایی، واژگانی، نحوی و کاربرد شناختی رخ میدهد. بهرام صادقی برای طنزآمیز کردن حکایات خود از مجموع انگارههای زبان شناختی نیز بهره برده است. نتیجۀ این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی بهدست آمده است نشان میدهد نظریۀ انگارۀ معنایی رابرتلیو و چهارچوب نظری آن تا حدود بسیار زیادی با آثار طنز بهرام صادقی همخوانی دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - واکاوی دیدگاه طبقاتی بهرام بیضایی در پرتو نظریات ویتفوگل و مارکس با تکیه بر نمایشنامههای آرش، اژدهاک، بندار بیدخش، سلطان مار، چهار صندوق، در حضور باد
شیرزاد طایفی کورش سلمان نصردریافت نگرش های اجتماعی، سیاسی، تاریخی و... در آثار ادبی، یکی از راه های کشف معنا در آن ها است. برای نیل به این هدف، باید با نظریه های سایر حوزه های علوم انسانی آشنا شد. نظریۀ استبداد شرقی ویتفوگل و دیدگاه های مارکس در ارتباط با مفهوم طبقه در جامعه، از جمله رویکرده چکیده کاملدریافت نگرش های اجتماعی، سیاسی، تاریخی و... در آثار ادبی، یکی از راه های کشف معنا در آن ها است. برای نیل به این هدف، باید با نظریه های سایر حوزه های علوم انسانی آشنا شد. نظریۀ استبداد شرقی ویتفوگل و دیدگاه های مارکس در ارتباط با مفهوم طبقه در جامعه، از جمله رویکردهایی است که ما را با چگونگی شکل گیری طبقات اجتماعی یاری می رسانند. نظریۀ استبداد شرقی نشان می دهد چگونه استبداد حاکم بر جوامع آب سالار شرقی، باعث شکل گیری طبقات جامعه می گردد و نظریۀ مارکس تأثیر مالکیت خصوصی و در نهایت سرمایه داری را بر شکل گیری طبقات در جامعه، توضیح می دهد، که از همین رهگذر می توان به بررسی جوامع، در آثار ادبی پرداخت. بهرام بیضایی یکی از نمایش نامه نویسانی است که طبقات اجتماعی و کشمکش های آن ها در آثار او نمودی عینی دارد و برای درک آثار او، باید با نگرش های طبقاتی موجود در آثارش آشنا شد؛ از این رو، در پژوهش پیش رو با توجه به دیدگاه طبقاتی ویتفوگل و مارکس، نمایش نامه های شش گانۀ سلطان مار، آرش، اژدهاک، بندار بیدخش، چهار صندوق، و در حضور باد بیضایی را تحلیل طبقاتی کرده و کوشیده ایم ضمن بهره گیری از روش تحلیل کیفی، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، و کاربست نظریه های طبقاتی ویتفوگل و مارکس، آثار او را بررسی نماییم. دستاوردهای پژوهش، گویای این است که نمایش نامه های آرش، اژدهاک و بندار بیدخش با نگرش های طبقاتی ویتفوگل و نمایش نامه های چهارصندوق و در حضور باد با رویکرد طبقاتی مارکس ارتباط دارند. نمایش نامۀ سلطان مار نیز، رویکرد طبقاتی بینابینی دارد؛ به این معنی که هم با رویکرد مارکس و هم با رویکرد ویتفوگل قابل بازخوانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی تطبیقی گروتسک در داستانهای بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی؛ با تأکید بر نظریۀ فیلیپ تامسون
معصومه دلفان منوچهر جوکار منوچهر تشکریگروتسک، شبهگونۀ طنز ادبی و هنری است که نویسنده یا گویندۀ آن، ناهنجاریها را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره میگیرد. عناصرگروتسکی فضایی دوگانه میآفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ در آنِ واحد هم مجذوب می کند و هم می ر چکیده کاملگروتسک، شبهگونۀ طنز ادبی و هنری است که نویسنده یا گویندۀ آن، ناهنجاریها را با اغراقی نا خوشایند و هم زمان انزجار آمیز و خنده دار به سخره میگیرد. عناصرگروتسکی فضایی دوگانه میآفریند که ترکیبی از افکار متضاد را در خود نهفته دارد؛ در آنِ واحد هم مجذوب می کند و هم می رماند، هم می خنداند و هم می هراساند. بهرام صادقی و غلام حسین ساعدی از داستان نویسان تأثیر گذار دهۀ چهل ایران به شمار می روند که زندگی طبقۀ متوسط را پس از شکست کودتای مرداد 1332 در داستان هایشان نشان داده اند. هر دو نویسنده در رشتۀ روان پزشکی تحصیل کرده اند و اصالت کارشان در نمایش و تحلیل ذهن پریشان انسان و نمایش درگیری های روانی اوست و از این رو داستان هایی با فضای گروتسکی می آفرینند. در این مقاله، ضمن پرداختن به دلایل و زمینه های ایجاد فضای گروتسکی در آثار این دو نویسنده، عناصر گروتسکی آثار داستانی غلام حسین ساعدی و مجموعه داستان سنگر و قمقمه های خالی و داستان بلند ملکوت بهرام صادقی بر اساس نظریۀ فیلیپ تامسون استخراج و بررسی گردیده و وجوه شباهت ها و تفاوت های این دو نویسنده نشان داده شده است. برابر این بررسی، عناصر گروتسکی در داستان های ساعدی در مقایسه با داستان های صادقی از فراوانی بیشتری برخوردار است؛ در داستان های ساعدی 216 عنصر و در داستان های صادقی 75 عنصر گروتسکی وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - قیام بهرام چوبین در شاهنام هی فردوسی
ایرج مهرکی اشرف عبدالاحدیدر نوشتار حاضر سعی شده است، گزارشی مختصر از قیام بهرام چوبین در شاهنامه داده شود و دیدگاه فردوسی دربارهی چگونگی این قیام مطرح گردد. علاوه بر استفاده از شاهنامهی فردوسی، نگاهی اجمالی به سایر منابع شده و مقایسهای بین آنها صورت گرفته است؛ و در این مقایسه نگاه خاص و منح چکیده کاملدر نوشتار حاضر سعی شده است، گزارشی مختصر از قیام بهرام چوبین در شاهنامه داده شود و دیدگاه فردوسی دربارهی چگونگی این قیام مطرح گردد. علاوه بر استفاده از شاهنامهی فردوسی، نگاهی اجمالی به سایر منابع شده و مقایسهای بین آنها صورت گرفته است؛ و در این مقایسه نگاه خاص و منحصر به فرد فردوسی در قیام بهرام چوبین بررسی میگردد، زیرا فردوسی در بخش تاریخی شاهنامه با رسیدن به این داستان، دوباره روحیهای حماسی به آن تنیده و توصیفات او از بهرام چوبین، یادآور قهرمانان بخش حماسی به خصوص رستم است. به همین سبب برخی گزارشها و دیدگاههای او با سایر موّرخین دربارهی این داستان متفاوت است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مورفولوجیا الخیال فی روایة "الملکوت" لبهرام صادقی على أساس منهج جیلبیر دوران
فرشته ناصرییخلق الخیال مساحة واسعة غیر محدودة فی ذهن کاتب القصة، مما یؤدی إلى إبداعه وتعبیره الفنی. وجوهر الفکرة فی روایات الرعب إنما هی متجذّرة فی خیال الکاتب. تعدّ روایة الملکوت (1340ش) بقلم بهرام صادقی من جملة هذه الروایات، حیث لعنصر الخیال فیها مکانة خاصة. یضاعف صادقی فی هذا ا چکیده کاملیخلق الخیال مساحة واسعة غیر محدودة فی ذهن کاتب القصة، مما یؤدی إلى إبداعه وتعبیره الفنی. وجوهر الفکرة فی روایات الرعب إنما هی متجذّرة فی خیال الکاتب. تعدّ روایة الملکوت (1340ش) بقلم بهرام صادقی من جملة هذه الروایات، حیث لعنصر الخیال فیها مکانة خاصة. یضاعف صادقی فی هذا العمل من إثارة القارئ باستخدام عوامل الخوف من المجهول والکوابیس، إضافة إلى خلق شعور بالکراهیة بین شخصیات القصة. یعتمد البحث الحالی على المنهج الوصفی التحلیلی ویقوم على منهج خیال جیلبیر دوران، محاولا کشف رموز الخیال فی هذا العمل. تظهر نتائج البحث أن الحضور الواسع للموت واستدعاء الجن والشخصیات الشریرة فی روایة الملکوت یدلّ على أن الخوف من الزمن هو من أسمى المواقف فی هذا العمل ما یساهم هذا الأمر فی التأثیر السلبی للقصة، وبالتالی تسلیط الضوء على النظام الیومی السلبی للخیال (90 ٪). وأبرز رموز الخیال فی هذا العمل هی الظلام (50 ٪)، والوحش (25 ٪)، والسقوط (15 ٪). پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تقنيات بناء شخصیة البطل والبطل المضاد في مسرحية مصرع يزدجرد لبهرام بيضائي قراءة النص مقاربة نظرية وفق فولفغانغ إيزر
سیده مریم میرحسینی فاطمه حیدریتُستخدم كلمة البطل غالبا في الأدب الفارسي بمعناها الكلاسيكي في القصص الملحمية والمناهضة للبطل كشخصية معاكسة للشخصية الرئيسة في القصة، ويستند السرد على مواجهة الشخصيات المتعارضة. ألقى فولفغانغ إيزر، المفكر الألماني الذي طوّر نظرية لقراءة النصوص الأدبية في النصف الثاني من چکیده کاملتُستخدم كلمة البطل غالبا في الأدب الفارسي بمعناها الكلاسيكي في القصص الملحمية والمناهضة للبطل كشخصية معاكسة للشخصية الرئيسة في القصة، ويستند السرد على مواجهة الشخصيات المتعارضة. ألقى فولفغانغ إيزر، المفكر الألماني الذي طوّر نظرية لقراءة النصوص الأدبية في النصف الثاني من القرن العشرين، نظرة خاصة على عمل الشخصيات وعناصر النصّ في السرد، من خلال لفت انتباه القارئ إلى الدراسات الأدبية بدلاً من الكاتب، وتطرّق إلى أساليب قراءة النص، معتقداً أنه مع قراءة مختلفة للعمل الأدبي، ستتغير العناصر الداخلية للنص أيضاً. يسلّط هذا البحث الضوء على مسیرة بناء شخصية البطل والبطل المضاد في مسرحية مصرع يزدجرد لبهرام بيضايي معتمداً المنهج الوصفي- التحليلي. هدفنا في هذ البحث، هو أن نقوم بدراسة هذا العمل الأدبي من منظور تمحور القارئ لإيزر، لنرى أي شخصية تُعتبر البطل وأي شخصية هي البطل المضاد في هذاا لعمل الأدبي. تظهر نتيجة هذا البحث أن البطل والبطل المضاد من وجهة نظر القارئ، لا يتبعان بالضرورة معتقدات الكاتب، وجميع الشخصيات في العمل يمكن أن تكون محور البطولة أو مضاداً للبطولة. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسی جایگاه و نقش زن در نمایشنامه-ی«ندبه» اثر بهرام بیضایی
کاووس حسن لی شهین حقیقینمایش نامه ی ندبه از جمله نمایش نامه های بهرام بیضایی است که در آن، نقش زن به گونه ای آشکار، برجسته شده است. رویدادهای این نمایش نامه به سال های انقلاب مشروطه مربوط می شود و به گونه ای تلخ و رقت انگیز، نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی ایران را در آن زمان نشان می دهد. با ن چکیده کاملنمایش نامه ی ندبه از جمله نمایش نامه های بهرام بیضایی است که در آن، نقش زن به گونه ای آشکار، برجسته شده است. رویدادهای این نمایش نامه به سال های انقلاب مشروطه مربوط می شود و به گونه ای تلخ و رقت انگیز، نابسامانی های اجتماعی و فرهنگی ایران را در آن زمان نشان می دهد. با نگاهی گذرا به متن این اثر و بررسی گفتار و رفتار شخصیت های نمایش نامه، موقعیت تاسف بار زن و تحقیر بی وقفه ی او در نظام مردسالار آشکار می شود. اما این تحقیرها و تهدیدها نمی تواند شعله ی آگاهی و چراغ اعتراض زن را به کلی خاموش گرداند. سخن دیگر آن که، نمایش نامه ی ندبه به سادگی تن به تاویل می دهد؛ می توان از سطح ظاهری گذشت و همه ی شخصیت ها، گفت و گوها، کنش و واکنش ها و مکان های این اثر را به گونه ای رمزی، در معنایِ غیر ظاهری آن بازخوانی کرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - تأثیرپذیری تمثیلی وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از مثنوی مولانا
رضا جلیلی مهدی نوروزتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های ا چکیده کاملتمثیل ابزاری سودمند برای تبیین اندیشه هاست. این ابزار شاعرانه و هنری اگر در معنای خاص واژه به کار رود، برای بازگویی آموزه های تعلیمی است و اگر در معنای عام استفاده شود، صرفاً صنعت ادبی محسوب می شود. یکی از انواع پرکاربرد تمثیل در ادب فارسی فابل است که در آن، شخصیت های اصلی قصه حیوانات هستند. در میان شاعران فارسی زبان که رویکردی تعلیمی به تمثیل (فابل) دارند، مولانا جایگاه ویژه ای دارد. هنر او در استفادۀ حکیمانه از تمثیلات برای شرح و تبیین تعالیم اخلاقی در مثنوی معنوی باعث شده است که سرایندگان بسیاری همچون وقار شیرازی در منظومۀ بهرام و بهروز از او تتبع و پیروی نمایند. بررسی تمثیلات مشابه در دو اثر مذکور با روش توصیفی و تحلیل محتوا نشان می دهد، دو شاعر برای تشریح و تبیین موضوعات تعلیمی همچون دوری از همنشین بد، پرهیز از غرور و خودخواهی و زبونی انسان در برابر تقدیر و سرنوشت از تمثیل (فابل) بهره برده اند. همچنین، استفاده از فابل، در فرآیند درک مخاطبان بسیار اثربخش بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - کنکاشی در نمادپردازی در گنبد هفتم (با تکیه بر ادبیات تعلیمی و غنایی)
راحله عبداله زاده برزوهفت پیکر، از جملة شاه کارهای ادبیات غنایی است که سخن پرداز گنجه آن را به رشتة نظم در آورده است. این اثر در به کارگیری نمادها در بیان ساختار روانی انسان، بی نظیر است. او در این اثر، سلوک بهرام را در هفت وادیِ هفت گنبدِ آسمانی به دست هفت شاه بانوی جهان، برای رسیدن به تمام چکیده کاملهفت پیکر، از جملة شاه کارهای ادبیات غنایی است که سخن پرداز گنجه آن را به رشتة نظم در آورده است. این اثر در به کارگیری نمادها در بیان ساختار روانی انسان، بی نظیر است. او در این اثر، سلوک بهرام را در هفت وادیِ هفت گنبدِ آسمانی به دست هفت شاه بانوی جهان، برای رسیدن به تمامیت و کمال به تصویر می کشد. در گنبد هفتم که به رنگ سپید و سیارة زهره ویژه شده است و داستان از زبان دُرسَتی، شاه دخت ایرانی، بیان می شود، همه چیز رنگ و بوی سپیدی دارند. خواجة پارسا نمادی از بهرام گور است که در سفر از پارسایی ظاهری و قشری به پارسایی درون می رسد. از جملة نمادهای به کار رفته در این داستان می توان به ماه، خورشید، درخت، آب، موسیقی، نگهبان، زن، خار و ... اشاره کرد. این مقاله تلاشی است برای تحلیل نمادهایی که در واپسین داستان هفت پیکر به کار گرفته شده اند. در پایان مقایسه کوتاهی میان بهرام به عنوان یک شخصیت حماسی تاریخی با سیاوش، پهلوان ایرانی صورت گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - نگاهی به عناصر داستانی در هفت پیکر نظامی
محمد حسین محمدیدربارهی نظامی، اگرچه بسیار سخن گفته شده است و اثر گرانقدر وی، هفت پیکر، بارها از دیدگاههای متعدد و گوناگون اعم از محتوایی و غنایی و ساختاری کاویده شده است؛ اما، این اثر ارزشمند به ویژه بخش هفت گنبد آن کمتر بر اساس ساختار داستانی آن تحلیل شده و عناصر داستانی این اثر ش چکیده کاملدربارهی نظامی، اگرچه بسیار سخن گفته شده است و اثر گرانقدر وی، هفت پیکر، بارها از دیدگاههای متعدد و گوناگون اعم از محتوایی و غنایی و ساختاری کاویده شده است؛ اما، این اثر ارزشمند به ویژه بخش هفت گنبد آن کمتر بر اساس ساختار داستانی آن تحلیل شده و عناصر داستانی این اثر شناسانده شده است. از این رو بررسی این اثر با شیوهای توصیفی ـ تحلیلی میتواند ساختار اندیشگانی نظامی را در پردازش قصههای زیبای هفت گنبد و آگاهی ناخودآگاه وی را بر برخی از شاخصهای داستانهای امروزین ـ چنان که خواهد آمد ـ نمایان سازد. تحلیل ساختار دو عناصر داستانی قصهها و داستانهای پیشین به خوانندگان کمک میکند تا با قصهها و وقایع داستانی آگاهانه ارتباط برقرار کنند و پیامهای داستانی را بهتر دریابند. در این مقاله، اساس کار و بررسی ادبیات بر مبنای تصحیح استاد دستگردی صورت پذیرفته است و شماره ابیات آمده در متن با تصحیح ایشان برابری مینماید. در این بررسی هر یک از قصههای هفت گنبد از ابعاد مختلف عناصر داستانی تحلیل شده و برای هر یکی از آنها شواهدی در خور، از ابیات هفت گنبد آورده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - عناصر بومی داستاننویسی مکتب اصفهان در آثار بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری
نیره شاطری محبوبه خراسانی مرتضی رشیدیچکیده: داستاننویسانی که از شهر اصفهان برخاستهاند، ویژگیهای مشترکی در آثار خود بر جا گذاشتهاند. این ویژگیهای مشترک فقط در حیطۀ اقلیم خلاصه نمیشود؛ بلکه مجموعهای از عناصر هویتبخش را در بر میگیرد و ساحتهای همسویی را در حوزۀ زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق چکیده کاملچکیده: داستاننویسانی که از شهر اصفهان برخاستهاند، ویژگیهای مشترکی در آثار خود بر جا گذاشتهاند. این ویژگیهای مشترک فقط در حیطۀ اقلیم خلاصه نمیشود؛ بلکه مجموعهای از عناصر هویتبخش را در بر میگیرد و ساحتهای همسویی را در حوزۀ زبان، اندیشه، جغرافیا، اقتصاد، اخلاق، آداب و رسوم و باورها نمایان میسازد. این مقاله در ساختار آثار داستانی دو تن از نمایندگان شاخص مکتب اصفهان یعنی بهرام صادقی و هوشنگ گلشیری واکاوی کرده و خصوصیات مشترکِ وحدتبخش و سبکآفرین آنها را استخراج نموده است. نتیجه اینکه این ساختارها در مواردی همچون تصویرآفرینیهای طنزآمیز و هجوآمیز، تکنیک و فرم متفاوت در کلام، شخصیتپردازیهای خاص، فضاسازیهای گوتیک و نامشخص، آغازها و انجامهای ناگهانی، چرخش در زاویهدید و خلافآمد در روایت، گفتوگوهای زیاد و توصیفات کم، توجه به اساطیر و تاریخ و متون کهن، سوژهگزینیهای نادر و نامگزینیهای مدرن و نثر صیقلخورده و شعرگونه، تحلیل و تشریح میشود. کلیدواژهها: عناصر بومی، مکتب اصفهان، بهرام صادقی، هوشنگ گلشیری، ادبیات داستانی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - تحلیل داستان ملکوت با تکیه بر مکتب روان تحلیلی
رقیه هاشمی تقی پورنامداریانPsychoanalytic theory refers to the definition and dynamics of personality development which underlie and guide psychoanalytic in the field of literary criticism. First laid out by Sigmund Freud, this approach has used literary works as good examples of explaining psyc چکیده کاملPsychoanalytic theory refers to the definition and dynamics of personality development which underlie and guide psychoanalytic in the field of literary criticism. First laid out by Sigmund Freud, this approach has used literary works as good examples of explaining psychological teachings. Freud declared literary text as the symptom of writer’s disorder providing the ability of psychoanalytical review. Freud’s views were so influential that some of literary schools of that time, including surrealism, increasingly considered themselves debtors of psychoanalytical thoughts, in artistic approach. Bahram Sadeghi’s story titled Malakut is a surrealistic and psychological story analyzed on the basis of psychology of characters. Two of the strong elements of the story are the concepts of death and thinking. The concept of death which is considered as an opponent element with eternity gives a meaning to the actions and behavior of characters. This paper reviews the history of classic psychology and its connection with literature, generalities and definitions through the looking glass of Freud’s psychoanalyst views, summery of the story and analysis of characters as potential selves of the author himself. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - نگاهی نو به انتساب نقشبرجسته رگبیبی
امین زاده درویش سارا بنماران سیدرسول موسوی حاجیدر سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) در خارج از مرزهای ایران در منتهیالیه شمال شرقی افغانستان در محلی که مسیر باستانی ورود به شبه قاره هند است، نقشبرجستهای کشف شد که با توجه به قواعد و قراردادهای هنری در عصر باستان و همچنین، پوشش فرد اصلی حاضر در صحنه که محوریت ایجاد این نقشبرجسته اس چکیده کاملدر سال ۲۰۰۴ (۱۳۸۳) در خارج از مرزهای ایران در منتهیالیه شمال شرقی افغانستان در محلی که مسیر باستانی ورود به شبه قاره هند است، نقشبرجستهای کشف شد که با توجه به قواعد و قراردادهای هنری در عصر باستان و همچنین، پوشش فرد اصلی حاضر در صحنه که محوریت ایجاد این نقشبرجسته است، با عنوان یک اثر ساسانی شناسایی گردید. این اثر بهطور اضطراری توسط هیأت باستانشناسی فرانسوی حاضر در افغانستان اسکن شد و مورد بررسی قرار گرفت و در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ طی مقالاتی به زبانهای فرانسوی و انگلیسی معرفی گردید. با توجه به از بین رفتن چهره و تاج شاه در نقشبرجسته مزبور نمیتوان آن را بهطور قطع به یکی از شاهان ساسانی منتسب کرد. با این حال، فرانسیس گرنه این نقش را به طور قطع متعلق به شاپور اول میداند. متأسفانه، به دلیل اوضاع سیاسی و نظامی محل نقشبرجسته که طی سالهای گذشته چندبار میان طرفین درگیر دست به دست شده است، امکان رؤیت و بررسی نقشبرجسته از نزدیک وجود ندارد. با توجه به بررسی همهجانبه نقشبرجسته رگبیبی و مقایسه اجزاء آن با دیگر نقشبرجستههای ساسانی و همچنین، واکاوی بستر سیاسی و فرهنگی که موجب ایجاد چنین اثری در خارج از مراکز اصلی تمرکز نقشبرجستههای این دوره شده است، میتوان به این نتیجه رسید که احتمالاً حضور بهرام دوم بهعنوان شاه شکارگر در مرکز نقشبرجسته، انتسابی صحیحتر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی و تطبیق درونمایههای داستانی بهرام و گلندام امینالدین صافی و بیت(منظومۀ ملحون) عامیانۀ کُردی
مهری پاکزاد منیره مسگریداستان بهرام و گلندام از آن دسته داستان هایی است که روایت های گوناگونی دارد؛ در این میان روایتی که امینالدین صافی، شاعر کلاسیک قرن نهم، در 3049 بیت سروده است و روایتی دیگر که از ادب عامیانۀ کُردی به شیوۀ بیتخوانی سینه به سینه نقل شده است؛ دو نوع ادبی در دو زبان(فار چکیده کاملداستان بهرام و گلندام از آن دسته داستان هایی است که روایت های گوناگونی دارد؛ در این میان روایتی که امینالدین صافی، شاعر کلاسیک قرن نهم، در 3049 بیت سروده است و روایتی دیگر که از ادب عامیانۀ کُردی به شیوۀ بیتخوانی سینه به سینه نقل شده است؛ دو نوع ادبی در دو زبان(فارسی و کردی) و با درونمایه های متنوع از حیث داستانسرایی موضوع کار پژوهش قرار گرفته است. منشأ این داستان مانند بسیاری از داستان های کهن هنوز به خوبی معلوم نیست. در قرن نهم هجری، نظیره گویی از خمسۀ نظامی به اوج خود رسید و یکی از علل رونق بازار داستان سرایان، علاقۀ حکام محلی و فرمانروایان به شنیدن داستان های غنایی، حماسی، افسانه ها و... در اوقات فراغت بود. همین امر باعث می شد شعرا با بهره گیری از اسامی شخصیتهای داستان ها ی کهن با پردازش و خلاقیتی نو، داستانی دیگر با سلیقۀ خویش و بعضاً با ساختاری ضعیف، بی هیچ منشأ خاصی، صرفاً جهت رفع تکلیف و پرکردن اوقات فراغت حکام و اربابان بسرایند؛ مانند داستان امیرارسلان که ترکیبی از فضای داستان های هزار و یک شب، شاهنامه و دیو و... را در ذهن شنونده تداعی می کند. درونمایههای گوناگون به علت وجود راویان و روایت های متفاوت یا متشابه به وجود می آید. در این مقاله با بررسی و مقایسۀ درونمایه در داستان بهرام و گلندام، فکر اصلی یا همان مضمون و در نهایت پیام داستان و دیدگاه نویسنده نسبت به موضوع داستان روشن می شود. چگونگی درونمایه ها در دو روایت فارسی و کُردی، میدان را برای مقایسه و بررسی تأثیر و تأثر دو روایت مورد بحث فراخ میکند و دریچه ای نو در شناخت سختگی و پرداختگی یا ضعف داستان میگشاید. روش میدانی و کتابخانه ای مبتنی بر تحلیل محتوا، ساختار پژوهش حاضر را تشکیل داده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - نقد فمینیستی نمایشنامه های بهرام بیضایی
رضا صادقی شهپر فاطمه طالبیفمینیستها معتقدند که تمدن بشری، مردسالار و تحت کنترلِ مردان است و به گونهای سازماندهی و اداره میشود که زنان را در همة جنبههای فرهنگی و اجتماعی به مردان وابسته میکند. همچنین مدعی هستند که پیوسته تفکرِ مردسالار بر آثار ادبی حاکم بوده و این آثار غالباً به قهرمانانِ م چکیده کاملفمینیستها معتقدند که تمدن بشری، مردسالار و تحت کنترلِ مردان است و به گونهای سازماندهی و اداره میشود که زنان را در همة جنبههای فرهنگی و اجتماعی به مردان وابسته میکند. همچنین مدعی هستند که پیوسته تفکرِ مردسالار بر آثار ادبی حاکم بوده و این آثار غالباً به قهرمانانِ مذکر پرداختهاند و زنان در آنها نقشی حاشیهای داشتهاند. از اینرو، لزوم بازنگری در متون ادبی گذشته و به چالش کشیدن آن و نیز تولید آثاری با انگیزة نمایاندنِ عواطف و احساساتِ زنانه و مخالفت با قراردادهای مردسالار جامعه را پیشنهاد میکنند. علاوه بر نویسندگان زن، برخی نویسندگانِ مرد نیز چنین اندیشههایی را در آثارشان بازتاب دادهاند و به نمایاندنِ وضعیتِ نابسامان زنان و تفکر نادرست جامعه دربارة آنان پرداختهاند. بهرام بیضایی از این دسته نویسندگان است و در نمایشنامههایش به تبیینِ جایگاه زن و نشان دادن چهرهای متفاوت از او میپردازد و از این نظر با فمینیستها همسو و همصدا میشود. نگاه سلطهجو، تحقیرآمیز و جنسی و ابزاری جامعة مردسالار به زن و البته منفعل نبودن و شوریدن زنان در برابر آن، از جمله مهمترین مسائل فمینیستی در نمایشنامههای بیضایی است. مقالة حاضر، قرائتی فمینیستی از سه نمایشنامة پردهخانه، حقایق دربارة لیلا دختر ادریس و ندبه است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - تاریخ گریزی شاهنامه و هفت پیکر با رویکردهای اخلاقی، تعلیمی در داستان بهرام پنجم
منصوره شهریاریبیشتر قهرمان های ادبیات غنایی، حماسی، نمایشی و تعلیمی ما دست پرورده ی تاریخ هستند یکی از این شخصیت ها بهرام گور است که فرمانروایی او در منابع تاریخی به زیور افسانه ها در منابع ادبی آراسته شده است. وی از جمله پاشاهان ساسانی است که به دلیل محبوبیت مورد توجه مورخان، ادیبا چکیده کاملبیشتر قهرمان های ادبیات غنایی، حماسی، نمایشی و تعلیمی ما دست پرورده ی تاریخ هستند یکی از این شخصیت ها بهرام گور است که فرمانروایی او در منابع تاریخی به زیور افسانه ها در منابع ادبی آراسته شده است. وی از جمله پاشاهان ساسانی است که به دلیل محبوبیت مورد توجه مورخان، ادیبان و هنرمندان و ... قرار گرفته است. این پژوهش با نگاه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی این شخصیت در دو حوزه ی تاریخ و ادبیات می پردازد.داستان های مربوط به بهرام گور در منابع تاریخی و ادبی با وجه تمایزهائی بیان شده اند ولی همه آن ها یک هدف را دنبال کرده اند و آن هم تعلیم آحاد جامعه است. این پژوهش به دنبال پاسخ گوئی به این سوال است که چگونه از داستان به مثابه ابزاری جهت تعلیم استفاده شده است؟ جهت تبیین این موضوع ابتدا به نگاه مورخان در باب شخصیت مذکور پرداخته و سپس شخصیت بهرام را در شاهنامه فردوسی و هفت پیکر نظامی مورد بررسی قرار داده ایم. یافته ها حاکی از آن است با وجود آنکه یک شخصیت در ثقل این پژوهش ها قرار دارد اما نگاه متفاوت، تحلیل های متفاوتی را رقم زده است. زمانی که با نگاه ادبی و با استفاده از عناصر عاطفه و تخیل به متون تاریخی می نگریم دیگر هدف توصیف صرف واقعیات نیست چنانکه فردوسی و نظامی در توصیف شخصیت بهرام داشته اند در واقع آنان در مواردی با گریز های تاریخی داستان های تعلیمی خلق کرده اند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - بررسی مؤلفههای شفقت به خودِ نِف در شخصیت فتنه در منظومۀ هفتپیکر نظامی
وجیهه ترکمانی باراندوزیوسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگیهای روحی و روانی انسانها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسانها، در شخصیتهای داستانی آثار آنها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفتپیکر، بر اساس تکنیک شفقتورزی به خود در حوزۀ روانشناسی مثبتگرا چکیده کاملوسعت اندیشه و درک صحیح آفرینندگان آثار ادبی نظیر نظامی از ویژگیهای روحی و روانی انسانها، سبب شده تا ابعاد مختلف روحی انسانها، در شخصیتهای داستانی آثار آنها انعکاس یابد. در این پژوهش، شخصیت فتنه در هفتپیکر، بر اساس تکنیک شفقتورزی به خود در حوزۀ روانشناسی مثبتگرا، بهصورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده است. سؤال اصلی تحقیق این است که هدف نظامی از تغییر سرنوشت فتنه، به قصد تعلیم و نشان دادن آثار خودشفقتورزی بر زندگی و سرنوشت انسانها چه بوده است؟ نظامی چگونه فتنه، شخصیت محوری را با استفاده از مؤلفههای شفقتورزی به خود، از مرگ حتمی به دست سرهنگ خاص بهرامشاه نجات داده است؟ یافتهها نشان میدهد همۀ مؤلفههای خودشفقتورزی، از سوی نظامی در رفتار و کنشهای فتنه، کنیز بهرام گور در هفتپیکر، نمایان شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - مضامین تعلیمی و تربیتی در هفت پیکر
ناصر ناصری شهریار حسن زادهنظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش میگذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسم چکیده کاملنظامی با گذشت بیش از هشت قرن، همچنان بلندترین قلّه داستان سرایی را در ادبیات به خود اختصاص داده است و پنج گنج وی قدرت سخنوری اش را در موضوعات گوناگون عرفانی، عاشقانه، تاریخی و حماسی در معرض دید خوانندگان به نمایش میگذارد. گویی قدرت سخندانی و خلوص ایمان وی، با توفیق آسمانی و الهامات غیبی همراه بوده است و نه تنها در تک تک ابیاتش، کمال هنر نمایی و زیبایی هایی ادبی در لفظ و معنی، طراوت و تازگی به کلامش داده است بلکه در تمام داستان هایش پیامهای اخلاقی و انسان مدارانه و معرفت نفس و شناخت حق تعالی را به حاکمان زمان به طور اخصّ و عموم مردم به طور اعم سفارش کرده است. هر چند هفت پیکر نظامی را غنایی و حماسی دانسته اند و به ظاهر در بر دارنده استغراق بهرام گور در عشرت و لذّت شکار و دلدادگی به دلارایی های دختران هفت اقلیم در هفت گنبد است اما پیام کلی و هدف غایی این منظومه سوق دادن خوانندگان به مضامین اخلاقی و اندیشه های متعالی انسانی و آموزه ها و پند و عبرت است. آموزه های تربیتی و تعلیمی که همچون آیینه ای در مسیر تکامل و رستگاری نوع بشر است. در پشت پرده داستان ها و حکایت های هفت پیکر، مفاهیم عمیق تربیتی چون خداجویی و توکّل و اعتماد به خدا، عدل گرایی و ظلم ستیزی، فراگیری علم و هنر و خردورزی، ترک تعلّقات دنیای ناپایدار، رهایی از حرص و طمع، نکوهش عیّاشی شهوت و هوسرانی، نیکی اندیشی و بیزاری از بد گوهران و دوستان منافق، اهمیّت تلاش و مشاوره با اندیشمندان در اداره امور مملکتی، بخشش و احسان، رعیّت نوازی و دهها نکته اخلاقی دیگر که رعایت آنها انسان را در دنیا و آخرت رستگار و خوشنام می کند. در این مقاله با ذکر شواهد به جنبه های تعلیمی و موعظه های اخلاقی هفت پیکر پرداخته شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - اسطورۀ قربانی در آثار «بهرام بیضایی»
رقیه وهابی دریاکناری مریم حسینیآیین قربانی از کهنترین آیینهایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسانها در تمامی اعصار تلاش کردهاند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودیشان را جلب نموده، از خشمشان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل اسطورۀ قربانی در فیلمنامه چکیده کاملآیین قربانی از کهنترین آیینهایی است که در میان ادیان و ملل مختلف مورد توجه بوده است. انسانها در تمامی اعصار تلاش کردهاند تا با دادن هدیه و قربانی به پیشگاه خدایان، خشنودیشان را جلب نموده، از خشمشان در امان باشند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل اسطورۀ قربانی در فیلمنامهها و نمایشنامههای بهرام بیضایی است. وی با شناخت گستردهای که از اسطورهها دارد، در نگارش آثار ادبی خود از انواع آنها بهره میبرد. او در نگاشتههایش، به دو شیوه از اسطورۀ قربانی استفاده میکند. نخست، در خلال داستان به شکل صریح به اجرای این آیین، آن هم به اشکال گوناگون و برای اهداف مختلف پرداخته است. دوم، نمایشنامهها یا فیلمنامههایی آفریده که در دل روایت، قهرمان ـ قربانی را جای دادهاند. البته این نویسندۀ خلاق گاهی از هر دو شیوه، استفاده میکند. در این بررسی، نمایشنامۀ فتحنامۀ کلات و فیلمنامههای قصههای میرکفنپوش، زمین، طلحک و دیگران و طومار شیخ شرزین تحلیل شدهاند. نتیجة این بررسی نشان میدهد بیضایی از انواع قربانی، در بخشِ مناسک قربانی استفاده کرده است: پیشکشهای خونی ـ انسانی؛ پیشکشهای خونی ـ حیوانی و پیشکشهای غیرخونی، از نوع آشامیدنیها. بیضایی از سه نوع هدف قربانی در روایتهایش بهره برده است: کفارهای، توسلی و شکرگزاری. شیوۀ دوم یعنی قهرمان ـ قربانی نیز در آثار او چشمگیر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - تحلیل اسطورهشناختی داستان بهرام و آزاده براساس نظریۀ میتوس پاییز نورتروپ فرای؛ بستر مطالعاتی سفالینه منقوش
یعقوب طالبی بهمن نامور مطلقیکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهمترین نظریهپرداز نقد کهنالگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهنالگوهای اسطورهای، در انواع متون ادبی پدیدار میشوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخۀ جهان طبیعت هستند، چها چکیده کاملیکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهمترین نظریهپرداز نقد کهنالگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهنالگوهای اسطورهای، در انواع متون ادبی پدیدار میشوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخۀ جهان طبیعت هستند، چهار ژانر اصلی در ادبیات؛ یعنی کمدی (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدی (پاییز) و طنز (زمستان) را دربرمیگیرند. بنا به نظریۀ فرای، کانون تراژدی، قهرمانی است که در حیات خود شش مرحله را از معصومیت نخستین تا سقوط فرجامین طی میکند و در نهایت با قربانی شدنش، تعادل و آرامش بر محیط حاکم میشود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی نقوش کاسهای مینایی متعلق به دوران ایلخانی پرداخته و این داستان بهرام و آزاده را مطابق روایت شاهنامۀ فردوسی به تصویر کشیده است. هدف این پژوهش و نتیجه تحلیل این نقوش بر مبنای نقد کهنالگویی نورتروپ فرای نشان میدهد که روایت تصویری مذکور در قالب میتوس پاییز و ژانر تراژدی شکل گرفته است تا پیام سیاسی و اجتماعی ویژهای را در قالب این داستان تصویری و ادبی به مخاطبانش، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از آن منتقل کند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - رواناسطوره شناسی در ادبیات نمایشی (مطالعۀ موردی؛ اسطورهسنجی بهرام بیضایی با روش نقد اسطورهای ژیلبر دوران)
بهروز عوض پور الهام ابراهیمی ناغانیپژوهش پیش رو به روش توصیفی ـ تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطورهای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطورهسنجی نویسنده یا الگوی اسطورهایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سهگانۀ اسطورهشن چکیده کاملپژوهش پیش رو به روش توصیفی ـ تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطورهای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطورهسنجی نویسنده یا الگوی اسطورهایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سهگانۀ اسطورهشناسی، با تکیه بر متن و تدقیق در مهمترین اثر هنرمند و تشخیص خردهاسطورۀ کانونی آثار وی به انجام رسید. روانسنجی با تکیه توأمان بر متن و فرامتن (ردیابی خردهاسطورۀ یافتشده در دیگر آثار نویسنده، زندگی شخصی ـ حرفهای هنرمند و تشخیص عقدۀ شخصی نویسنده) و کنار همگذاری مجموعۀ یافتهها، به کشف اسطورۀ شخصی و فراشخصی هنرمند نائل میشود. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که خردهاسطورۀ کانونی آثار بیضایی عبارت است از: برخوانی گذشته برای ساخت آینده، ستیز با ستم و جهل و هر آنچه مانع باروری مام میهن باشد، و در صورت لزوم قربان شدن برای نیل به این باروری و بر همین سیاق، زندگی در برابر مرگ، و زنانگی در حکم منشأ زندگی. عقدۀ شخصی وی نیز تثبیتشدگی و توقف در گذار از ساحت خیالی به ساحت نمادین ژاک لکان و اسطورۀ شخصی او ایزدبانو آناهیتا است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - Professor Bahram Peimani-Fard
Ehsan ZandiBahram Peimani-Fard was born in 1941, in Yazd, Iran, where he completed his elementary, and high school education.He received his M.Sc. degree in Soil and Water Engineering from the Faculty of Agriculture, Shiraz University.Then, he was employed in the Range Improvement چکیده کاملBahram Peimani-Fard was born in 1941, in Yazd, Iran, where he completed his elementary, and high school education.He received his M.Sc. degree in Soil and Water Engineering from the Faculty of Agriculture, Shiraz University.Then, he was employed in the Range Improvement and Forage Supply Organization, affiliated with the Ministry of Agriculture to collaborate with Mr. Kernik, the FAO expert, to do research on introducing range species for four years at the Karadj Research Station.In 1970, he received a scholarship from FAO to pursue his M.Sc. study in Range Management at the Washington State University,USA.Then, he returned to Iran to continue the activities in the Research Institute of Forests and Rangelands (RIFR), affiliated with the Ministry of Natural Resources. He was responsible for doing research projects on introducing range species, performed with the help of experts and researchers of the Rangeland Research Division.In 1977, he received a government scholarship to do his Ph.D. in Range Management at the Wyoming University, USA.He was graduated and returned to Iran in 1980 and served as the director of the Rangeland Research Division at RIFR for 16 years.Representative of RIFR in the Coordination and Planning Commission of Agriculture and Natural Resources Research, university teaching, supervisor, advisor and reviewer of M.Sc. and Ph.D. theses at the Faculty of Natural Resources of the University of Tehran, Tarbiat Modares University, and Science and Research Branch of Islamic Azad University were among the outstanding activities performed by Professor Peimani-Fard during his service.Professor Peimani-Fard reached the honor of retirement in 2002 with 37 years of experience and since then he has served as the Editor-in-Chief of the Iranian Journal of Range and Desert Research as well as a member of Editorial Board of the Journal of Rangeland, affiliated with the Iranian Society for Range Management, Iranian Journal of Natural Resources, and Iranian Journal of Range and Desert Research.Currently, he is an associate member of the Department of Agricultural and Natural Resources Sciences at The Academy of Sciences, the Islamic Republic of Iran. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
27 - ایزد بهرام از روایت دینی تا حماسۀ ملّی (مطالعۀ موردی اوستا و شاهنامه)
زیبا اسماعیلیچکیده ایزد بهرام، ایزدی بزرگ و قدرتمند در آیین مزدیسنا و ایزدی کهن و بسیار محبوب در میان آریاییهاست که در اوستا در ده کالبد مختلف جلوه میکند. با وجود حضور عمیق در روایتهای دینی و محبوبیّت عمومی در میان مردم، در حماسههای ملّی ظهور محسوسی ندارد. در این تحقیق به روش چکیده کاملچکیده ایزد بهرام، ایزدی بزرگ و قدرتمند در آیین مزدیسنا و ایزدی کهن و بسیار محبوب در میان آریاییهاست که در اوستا در ده کالبد مختلف جلوه میکند. با وجود حضور عمیق در روایتهای دینی و محبوبیّت عمومی در میان مردم، در حماسههای ملّی ظهور محسوسی ندارد. در این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی به این مسأله پرداخته میشود که ایزد بهرام در روایتهای دینی (با تکیه بر اوستا) و روایتهای ملّی (با تکیه بر حماسه فردوسی) با چه هیأتی حضور مییابد. نتایج بررسی ها نشان داد که ایزد بهرام در حماسۀ فردوسی با کالبد میش و پرندۀ وارغن جلوه میکند و به دلیل آمیختگی اسطورۀ وارغن و سیمرغ، در شاهنامه، سیمرغ به جای وارغن معرّفی میشود. خصوصیّت ویژۀ پرهای وارغنی که ایزد بهرام در او حلول کرده باشد، با اوست که خجستگی و برخورداری از نیرویی شگفتانگیز است. بهبود زخمها، پیشگویی و آگاه بودن از اسرار آفرینش مرتبط با جایگاه ایزدی اوست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
28 - روایتشناسی منظومۀ «سام و بهرام» فیاض لاهیجی براساس الگوی گرماس
هاله اژدرنژاد احمدرضا یلمههاچکیده گرماس از نظریّهپردازان مطرح در زمینة روایتشناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاشهای فراوانی انجام داد و روایتشناسی را بر پایۀ ریختشناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مر چکیده کاملچکیده گرماس از نظریّهپردازان مطرح در زمینة روایتشناسی است. وی به منظور بررسی انواع مختلف روایت، با ارائة الگوهای معیّن و ثابت، تلاشهای فراوانی انجام داد و روایتشناسی را بر پایۀ ریختشناسی حکایت پراپ استوار کرد. گرماس از دامنۀ مطالعات پراپ فراتر رفت و الگوی کنشی، مربّع معناشناسی و زنجیرههای روایی خود را به گونه‎ای طرّاحی نمود که بر تمام روایتها منطبق باشد. در این پژوهش سعی بر آن است، که ساختار منظومۀ سام و بهرام اثر فیّاض لاهیجی براساس الگوی گرماس بررسی شود، تا ضمن مشخّص نمودن الگوی کنشی، کنشگران و نظام روایی، زنجیرۀ سه گانۀ روایی و مربّع معناشناسی این منظومه هم تحلیل شود. نتیجۀ این پژوهش که به روش تحلیلی- توصیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه‎ای انجام شده، بیانگر این است که داستان سام و بهرام از انسجام روایی خاصّی برخوردار و از منظر تقابلهای دوگانه، زنجیره های روایی سه‎گانه و مربّع معناشناسی قابل بررسی است. همچنین این منظومه از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالب نظریّه ساختارگرایانه و معناشناسانۀ گرماس قابل بررسی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
29 - روایت شاهنامه از گفتمان قدرت در داستان بهرام چوبینه و خسروپرویز
مهدی رضایی لیلا اکبریچکیده روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونهای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیریناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرتطلبی و ستیز پیوستۀ او در جهت دستیابی به قدرت مطلقه حکایت میکند. رابطه بهرام با ش چکیده کاملچکیده روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونهای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیریناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرتطلبی و ستیز پیوستۀ او در جهت دستیابی به قدرت مطلقه حکایت میکند. رابطه بهرام با شاهان ساسانی از طولانیترین تعاملهای میان شاه و پهلوان است که بخشی بزرگ از آن به مجادلۀ پرشور میان بهرام و خسرو اختصاص یافته است. واکاوی گفتوگوی آنان شیوه ای شایسته است جهت تحلیل مناسبات قدرت در دربار سیاسی ایران. ضرورت انتساب به تبار پادشاهان، بزرگان و پهلوانان از یک سو و لزوم مقبولیت ملی و مردمی از سویی دیگر در کسب حاکمیت مشروع، نوع خاصی از گفتمان را میان خسرو و بهرام رقم زده است که در نوع خود در شاهنامه بینظیر است؛ به ویژه آن که تاریخ نیز بر آن صحّه میگذارد. در مقالۀ حاضر ضمن سودجستن از برخی مؤلّفههای کاربردشناسی زبان، به ارتباط تنگاتنگ دو نوع ویژۀ زبان یعنی قدرت و ایدئولوژی پرداختهایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
30 - بررسی شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی
حمیده پروانداستان شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی به تفصیل بیان شدهاست. در منابع فارسی و عربی مسیر فرار خسرو به روم و حوداثی که او در آنجا از سر میگذراند، به اجمال بیان شدهاست و مورخان دربارة این بخش از پادشاهی او اتفاق نظر ندارد؛ علاو چکیده کاملداستان شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی به تفصیل بیان شدهاست. در منابع فارسی و عربی مسیر فرار خسرو به روم و حوداثی که او در آنجا از سر میگذراند، به اجمال بیان شدهاست و مورخان دربارة این بخش از پادشاهی او اتفاق نظر ندارد؛ علاوه بر منابع فارسی و عربی، به این داستان در منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی نیز اشاره شدهاست. در این پژوهش که به روش توصیفیتحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانهای انجام شده، به بررسی این داستان، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی و مقایسة آنها با یکدیگر، پرداخته شدهاست. با بررسی منابع مختلف روشن شد، منبع فردوسی که به واسطة شاهنامة ابومنصوری به خداینامه میرسد، مفصلترین تحریر خداینامه بودهاست؛ چراکه فردوسی و پس از او مؤلف نهایهالارب، کاملترین و دقیقترین روایت را از این داستان بیان میکنند. روایت فردوسی در بیان این داستان، آنچنان دقیق است که میتوان از شاهنامه به عنوان یک مأخذ تاریخی در تحقیقات مربوط به ساسانیان بهره برد. در منابع بیزانسی و ارمنی، تاریخ تئوفیلاکت و اخبار سعرت، نزدیکترین روایت را به شاهنامه دارند؛ با توجه به مشابهت بسیار این منابع با یکدیگر و از آنجا که برخی از مؤلفان مأخذ خود را بیان میکنند، با کنار هم قراردادن این داستانها و روایات دیگری نظیر آن، ممکن است بتوان از آنها در رسیدن به شناخت تازهای از خداینامه بهره برد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
31 - تحلیل شخصیت زن در نمایشنامة «پرده خانه» اثر بهرام بیضایی
کاووس حسن لی شهین حقیقینمایش نامة پرده خانه از آثار نمایشی بهرام بیضایی است که در آن، زن از نقشی محوری برخوردار است. این اثر بازگوکنندة زندگی زنانی است که در چنبرة نظامی خشن و مستبد گرفتار آمده اند. در این اثر، افزون بر تحلیل شماری از ویژگی های شخصیتی زنان در نظام مردسالار، نقش های گوناگون زن چکیده کاملنمایش نامة پرده خانه از آثار نمایشی بهرام بیضایی است که در آن، زن از نقشی محوری برخوردار است. این اثر بازگوکنندة زندگی زنانی است که در چنبرة نظامی خشن و مستبد گرفتار آمده اند. در این اثر، افزون بر تحلیل شماری از ویژگی های شخصیتی زنان در نظام مردسالار، نقش های گوناگون زن در چنین نظامی برجسته شده است. با وجود تلاش های گستردة نظام مردسالار برای مسخ هویت زنان، کشتن اندیشه های ایشان و تاراج جسم و روح آنان، زنان در پرتو آگاهی، خرد و سیاست مداری بر چنین نظامی پیروز می شوند و آزادی و دیگر حقوق از دست رفتة خویش را باز می یابند. هم چنین این نمایش نامه، بآسانی تن به تأویل می دهد؛ زن در این نمایش نامه، افزون بر بازی کردن نقش واقعی و طبیعی خود در نظام مردسالار، شماری از خویش کاری های آناهیتا، الهة اسطوره ای را نیز به وام گرفته است. در این مقاله، تلاش شده تا نقش، جای گاه و کنش و واکنش های زن در چنین نظامی تحلیل و بررسی شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
32 - نامدهی در شخصیّتپردازی: فتنه یا آزاده؟
سمیرا بامشکیچکیده فردوسی و نظامی هر دو داستان بهرامگور و کنیزش را در شکارگاه روایت کردهاند. در این پژوهش به چگونگی فرآیند اسمگذاریِ متفاوتِ یک شخصیّتِ واحد در این دو روایت پرداخته میشود. بررسی شخصیّتپردازی با تمرکز بر مقولة فرآیند نامدهیِ شخصیّتها نکتهایست که در پژوهشها کم چکیده کاملچکیده فردوسی و نظامی هر دو داستان بهرامگور و کنیزش را در شکارگاه روایت کردهاند. در این پژوهش به چگونگی فرآیند اسمگذاریِ متفاوتِ یک شخصیّتِ واحد در این دو روایت پرداخته میشود. بررسی شخصیّتپردازی با تمرکز بر مقولة فرآیند نامدهیِ شخصیّتها نکتهایست که در پژوهشها کمتر بدان توجّه شده است و نگارنده در این مقاله بر آن تمرکز میکند. نام کنیزکِ بهرام در روایتِ فردوسی آزاده و در روایت نظامی فتنه است. پرسشِ اصلی نگارنده در این پژوهش عبارت است از اینکه در این داستان شخصیّتپردازی از طریق نامهای تمثیلی (نمادین) چگونه تقویّت میشود؟ برای تحلیل این امر، بررسی چگونگیِ شخصیّتپردازی و کانونسازی ضروریست. طبق نتیجة بدست آمده، نامگذاریها با ژانرهایِ این روایتها کاملاً متناسب و هماهنگ است. بهعبارت دیگر، تفاوت میان دیدگاه و انگیزههای فردوسی و نظامی که به خلق ژانرهای متفاوت نیز میانجامد، سبب روایتگری و بالتّبع نامگذاریهایِ متفاوت دو شاعر در داستانی یگانه شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
33 - تخیّل شیر در رزم فردوسی و بزم نظامی (داستان بهرامگور در شاهنامه و هفتپیکر)
مریم سعیدی امیرحسین ماحوزی شهین اوجاق علیزادهداستان برداشتن تاج از میان دو شیر یکی از روایتهای نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهتهای فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهرهگیری از نظریۀ ژیلبر دوران به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومۀ شاهنامۀ فردوسی و هفتپیکر نظامی پ چکیده کاملداستان برداشتن تاج از میان دو شیر یکی از روایتهای نمادین است که در اثر جاوید حکیم فردوسی و حکیم نظامی با شباهتهای فراوان و تفاوتی اندک نقش بسته است. در این مقاله با بهرهگیری از نظریۀ ژیلبر دوران به بررسی کارکرد تخیّل شیر در دو منظومۀ شاهنامۀ فردوسی و هفتپیکر نظامی پرداخته شده است. نگاه ژیلبر دوران به اسطوره نگاهی ویژه است و کارکردی متفاوت دارد. از نظر او اسطورهها مهمّترین تجّلی تخیّل است و تخیّل نیز از تصاویر نمادین تشکیل شده است. در این جستار با استفاده از منظومهها و ساختارهایی که ژیلبر دوران، نظریهپرداز بزرگ معاصر، ترتیب داده، تصاویر نمادین داستان برداشتن تاج از میان دو شیر و همچنین چگونگی تخیّلی که موجب بوجود آمدن این تصاویر در ذهن سرایندگان شده، شرح شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
34 - پساساختگرایی در شاهنامة فردوسی (با تأکید بر مرگ بهرام)
رویا سیدالشهداییدر این مقاله برآنیم که با بررسی زیباشناسانة مرگ یکی از شخصیتهای حماسة فردوسی، گوشهای از قابلیت پویایی و تأویل این اثر را تصویر کنیم. بنیاد اسطورهای ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر آنان را به سوی تفسیرناپذیری سوق میدهد، در حالی که بافت داستانهای شاهنامه به گونهای است ک چکیده کاملدر این مقاله برآنیم که با بررسی زیباشناسانة مرگ یکی از شخصیتهای حماسة فردوسی، گوشهای از قابلیت پویایی و تأویل این اثر را تصویر کنیم. بنیاد اسطورهای ـ تاریخی متون حماسی در ظاهر آنان را به سوی تفسیرناپذیری سوق میدهد، در حالی که بافت داستانهای شاهنامه به گونهای است که متن را به شدت تأویلی مینماید. حماسة فردوسی بافتی پارادوکسی دارد: از سویی در آن نشانههایی است که به نحوی اساسی اصیل و واقعی همچون مشخصههایی منسجم و متناسب و نظاممند موجودیت دارد و از سوی دیگر تأویل و تفسیر در آن متوقف نمیشود و بشدّت بافتزدا و معناساز و سرشار از ابهام است، پیوسته میکوشد فاقد بافت قطعی بماند، غیرتاریخی و غیرمکانی جلوه کند و برخود جاودانگی ببخشد. گزینش مرگ بهرام و جلوة زیباشناسانة مرگ این قهرمان حماسی مناسبتی است در بیان ویژگی شگرف حماسة فردوسی که با وجود گرایش به ساختار پیوسته، خصلتی پساساختگرایانه دارد. پرونده مقاله