پژوهش حاضر با توجه به رشد سریع فعالیتهای بانکداری در فضای کسبوکار کشور و در راستای کمک به موفقیت بیشتر این نوع فعالیتها در صنعت بانکداری انجامشده است. هدف نهایی پژوهش، ارائه مدلی برای بانکداری کارآفرینانه با توجه به ساختار بانکداری کشورمان است تا از این راه بتواند ن چکیده کامل
پژوهش حاضر با توجه به رشد سریع فعالیتهای بانکداری در فضای کسبوکار کشور و در راستای کمک به موفقیت بیشتر این نوع فعالیتها در صنعت بانکداری انجامشده است. هدف نهایی پژوهش، ارائه مدلی برای بانکداری کارآفرینانه با توجه به ساختار بانکداری کشورمان است تا از این راه بتواند نیازهای رو به رشد در زمینه بانکداری را پوشش دهد. در این پژوهش، برای دستیابی به مدل بانکداری کارآفرینانه از روش کیفی تئوری داده بنیاد استفادهشده است که مبنای اصلی جمعآوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونهگیری مورد استفاده در این مقاله، نمونهگیری نظری بوده است. پس از انجام مصاحبهها و جمعآوری اطلاعات، کدهای بهدستآمده در بخشهای مختلف، تجزیهوتحلیل شده و پس از انجام مراحل سهگانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی مدل نهایی توسط محققان این مقاله بهدستآمده است. مدل نهایی از مجموع مقوله محوری، شرایط علّی، شرایط مداخلهگر، راهبردها و در نهایت، پیامدها و نتایج حاصل از بانکداری کارآفرینانه تشکیلشده است. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیلدهنده مدل دارای متغیرها و مقولههایی هستند که توجه به آنها تحقق هدف نهایی بانکداری کارآفرینانه را موجب میشود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، شناسایی دستاوردهای رهبری آموزشی تحول آفرین مبتنی بر سند تحول بنیادین بود. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی، مدیران مدارس و مدیران و کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، شناسایی دستاوردهای رهبری آموزشی تحول آفرین مبتنی بر سند تحول بنیادین بود. رویکرد پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی، مدیران مدارس و مدیران و کارشناسان ستاد آموزش و پرورش بودند. روش نمونهگیری بهصورت هدفمند و نظری بود. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل کلیه مدیران و معلمان مدارس استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 26 هزار نفر بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد اعضای نمونه 378 تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد داده بنیاد و برای تحلیل داده های کمی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. یافته ها نشان داد دستاوردهای رهبری آموزشی تحول آفرین شامل: پیامدهای آموزشی، پرورشی، مثبت اقتصادی، منفی اقتصادی، مثبت اجتماعی، منفی اجتماعی، رشد و توسعه حرفه ای همکاران و تعالی و کارآمدی مدرسه بودند؛ مؤلفه های بهبود کیفیت آموزش دارای اولویت اول و دسترسی به اهداف سازمانی، افزایش انگیزه خدمت در بین معلمان و منزلت اجتماعی بیشتر داری اولویت های دوم تا چهارم بودند.
پرونده مقاله
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی چالش های جاری طرح تدبیر در مدارس ابتدایی است.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و متخصصان آموزش ابتدایی کشور آشنا به طرح تدبیر بودند که از طریق ن چکیده کامل
هدف: پژوهش حاضر باهدف شناسایی چالش های جاری طرح تدبیر در مدارس ابتدایی است.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل خبرگان حوزه مدیریت آموزشی، برنامه ریزی درسی و متخصصان آموزش ابتدایی کشور آشنا به طرح تدبیر بودند که از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمهساختاریافته جمعآوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد.
یافته ها: پژوهش نشاندهنده ی بیست و پنج مفهوم محوری و هشت مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل ضعف در برنامه محوری و خودارزیابی مدارس به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (عدم همراهی و مشارکت عوامل طرح، ضعف مدیریتی مدارس، بخشنامه محوری و کمیت گرایی آموزشی)، عوامل زمینه ای (عدم وجود جو حمایتی، ضعف در فرهنگ کار مشارکتی، ضعف در ساختارهای تکنولوژیکی، ساختار متمرکز آموزشی)، شرایط مداخله ای تسهیل گر (خصوصیات فردی، ویژگی های سازمانی و الزامات قانونی)، شرایط مداخله گر محدودکننده (موانع درون سازمانی و برون سازمانی)، راهبردها (بهبود فرهنگ سازمانی و جو مدرسه ای، تغییر نگرش سیاستگذاران، توجه به توسعه فردی مدیران و معلمان و تمرکززدایی) سازمان یافت.
نتیجه گیری: توجه به طرح تدبیر و اساس آن زمینه رشد حرفه ای مدیران را فراهم می آورد. در اجرای طرح هایی چون تدبیر باید به رویکردهای بومی اجرایی مدارس توجه شود. از رویکردهای مشارکتی در اجرای طرح تدبیر در مدارس استفاده گردد؛ بهگزینش مدیران متخصص و آموزشدیده برای مدارس توجه و الزام شود؛ به رویکردهای جانشین پروری و منتورینگ در آموزش مدیران مدارس توجه بیشتری اعمال گردد.
پرونده مقاله
ضرورت رعایت عوامل توسعه پایدار (بخصوص مسائل زیست محیطی) در صنعت کاشی و سرامیک به علت سهم بالای کارخانجات این صنعت، همواره مورد تاکید بوده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوامل موثر در توسعه پایدار زنجیره تامین صنعت کاشی و سرامیک استان یزد پرداخته شود. هدف از پژوه چکیده کامل
ضرورت رعایت عوامل توسعه پایدار (بخصوص مسائل زیست محیطی) در صنعت کاشی و سرامیک به علت سهم بالای کارخانجات این صنعت، همواره مورد تاکید بوده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوامل موثر در توسعه پایدار زنجیره تامین صنعت کاشی و سرامیک استان یزد پرداخته شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی جامع شاخصها و ارائه الگوی جامع پایداری زنجیره تامین در صنایع کاشی و سرامیک استان یزد و همچنین اولویتبندی شاخصها میباشد. در ابتدا، ضمن مطالعه ادبیات تحقیق، تعداد 11 نفر از مدیران حوزه صنعت کاشی و خبرگان دانشگاهی انتخاب گردیدند. نمونهها با روش نمونه-گیری غیراحتمالی نوع گلوله برفی انتخاب گردید و از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته مولفهها مورد شناسایی قرار گرفت و نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. در بخش کیفی، از رویکرد داده بنیاد استفاده گردید که زیرشاخصهای بدست آمده براساس تحلیل دادهبنیاد در 91 کد، 19 مفهوم و 6 مقوله دسته بندی شدند و همچنین یافته های بخش کیفی منجر به ارائهی الگوی جامع پایداری زنجیره تامین در صنایع کاشی و سرامیک استان یزد گردید؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، با استفاده از روش بهترین- بدترین فازی از طریق نرم افزار Lingo17 اجرا گردید و نتایج بخش کمی منجر به محاسبه وزن و همچنین اولویتبندی ابعاد و شاخصها گردید که مفهوم تجهیزات با وزن نهائی 0.2777 بعنوان مهمترین شاخص و مفهوم جهانی شدن با وزن نهائی 0.0027 بعنوان کم اهمیتترین اولویتبندی شدند.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی نگرش زیستی در راستای بهبود سلامت جامعه با استفاده از روش داده بنیاد بود. جهت دستیابی به اهداف تحقیق از روش داده بنیاد استفاده شد. نمونههای آماری تحقیق جهت مصاحبه‎ی عمیق از شامل متخصصان و اساتید حوزه جامعه شناسی، جغرافیا و محیط زیست انت چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی نگرش زیستی در راستای بهبود سلامت جامعه با استفاده از روش داده بنیاد بود. جهت دستیابی به اهداف تحقیق از روش داده بنیاد استفاده شد. نمونههای آماری تحقیق جهت مصاحبه‎ی عمیق از شامل متخصصان و اساتید حوزه جامعه شناسی، جغرافیا و محیط زیست انتخاب شدند. در این پژوهش، محقق داده های مورد نیاز خود را با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از اعضای جامعه به جمع آوری نمود. الگوی نگرش زیستی در راستای بهبود سلامت جامعه و تبیین چگونگی ارتباط میان مؤلفه های اصلی و مؤلفه های فرعی در قالب ارائه تم های تحقیق صورت گرفت. نتایج حاصل از بررسی مدل نشان داد که براساس الگوی طراحی شده مسئولیت پذیری زیستی به عنوان مقوله محوری بر مبنای شرایط علی استفاده بهینه از منابع طبیعی، بکارگیری تکنولوژیهای سبز و منابع انسانی مجرب و از طریق راهبردهای سیاستگذاری آموزشی در زمینه زیست محیط، محرکها و مشوقهای زیست محیطی، تحقیق توسعه در زمینه زیست محیط، تقویت فعالیتهای نهادی با در نظر گرفتن "تخصیص منابع مالی، نظارت مستمر بر اجرای برنامه های زیست محیطی و عوامل زمینه ای و اجتماعی" (به عنوان زمینه الگو) محقق می شود و منجر به تحقق پیامدهای "حفظ محیط زیست و ارتقای آگاهی اجتماعی" می گردد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر مسؤولیتپذیری اجتماعی شرکتی را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی در زمینه مسؤولیتپذیری اجتماعی شرکتی است که در صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفته و بر مبنای بهبود بهرهوری نیروی کار مبتنی است. پژوهش از نوع کاربردی- اکتشافی و از نوع کیفی چکیده کامل
پژوهش حاضر مسؤولیتپذیری اجتماعی شرکتی را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی در زمینه مسؤولیتپذیری اجتماعی شرکتی است که در صنایع غذایی مورد بررسی قرار گرفته و بر مبنای بهبود بهرهوری نیروی کار مبتنی است. پژوهش از نوع کاربردی- اکتشافی و از نوع کیفی است. خبرگان صنایع غذایی با روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی شناسایی شدند که با توجه به کفایت دادهها درمجموع با 13 خبره مصاحبه شد. روش تجزیهوتحلیل، نظریه داده بنیاد با رهیافت نظاممند استراوس و کوربین بود و دادهها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شدند. نتایج مؤید آن است که بر اساس روش داده بنیاد، 161 کد باز، 46 کد محوری و همچنین 20 کد انتخابی حاصل شده است. بر اساس نتایج پژوهش، حاصل اجرای مدل ارائه شده، دستیابی به بهبود تجربه مشتری، حسن شهرت برند و استقلال اقتصادی است. در شرایط فعلی کشور که در تحریم اقتصادی به سر میبرد، عامل مهمی در کاهش وابستگی کشور ایران به کشورهای دیگر به حساب میآید و همچنین بر اساس نتایج، از طریق آراستگی محیط کار، نظافت و پاکیزگی محیط کار میتوان به بهبود بهرهوری نیروی کار رسید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای نامتعارف کاری در شرکتهای بخش خصوصی ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی دادهبنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمهساختاریافته و تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین اس چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی تدوین قراردادهای نامتعارف کاری در شرکتهای بخش خصوصی ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی و مبتنی بر نظریهپردازی دادهبنیاد است. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای نیمهساختاریافته و تجزیهوتحلیل اطلاعات به روش استراوس و کوربین استفاده شد. نمونهگیری به روش نمونهگیری نظری و با بهرهگیری از تکنیکهای هدفمند – قضاوتی و گلولهبرفی انجام شد. نتایج تحلیل مصاحبههای انجام شده با 19 نفر از استادان و خبرگان در شرکتهای خصوصی طی فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی منجر به ارائة الگوی پارادایمی قراردادهای نامتعارف کاری با 6 مقوله و 27 مفهوم گردید. عوامل علی مؤثر بر قراردادهای نامتعارف کاری در شرکتهای خصوصی ساختارهای سلسلهمراتبی، عدم انگیزش و مشارکت، سیستم حقوق و دستمزد، عدم انعطافپذیری، رفتارها و سبک رهبری وظیفهگرایانه، محدودیتهای شغلی، عدم رضایت کارکنان و عدم تمایل به تغییر؛ شرایط زمینهای از قبیل فرهنگ شرکت، چارچوبهای قانونی، چشمانداز استراتژیک شرکت و ساختار مالی شرکت، شرایط مداخلهگر حمایت مدیران، قدرت مذاکره، ویژگیهای شخصیتی مدیران، تبادلات رهبر-عضو؛ راهبردهای شایستهگماری، افزایش قدرت چانهزنی کارکنان، منعطف نمودن محیط کاری، فراهم کردن بسترهای نوین ICT، تحولات ساختاری و اصلاح نظام جبران خدمات، تمرکززدایی، توانمندسازی روانشناختی و ارتباطات همهجانبه و پیامدهای حاصل از تدوین قراردادهای نامتعارف کاری شامل پیامدهای فردی و پیامدهای سازمانی هستند.
پرونده مقاله
از آنجا که دانشگاه ها نقش مهمی در اقتصاد دانش بنیان بازی می کنند، تجاری سازی دانش تولید شده اهمیت فراوانی پیدا کرده و زمانی کاربردی میشود که از طریق آن ها، دانشگاه به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مولفه های تجاری سازی دانش در دانشگ چکیده کامل
از آنجا که دانشگاه ها نقش مهمی در اقتصاد دانش بنیان بازی می کنند، تجاری سازی دانش تولید شده اهمیت فراوانی پیدا کرده و زمانی کاربردی میشود که از طریق آن ها، دانشگاه به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مولفه های تجاری سازی دانش در دانشگاه آزاد قم با توجه به رویکرد ایجاد دانشگاه نسل سوم جهت پیشنهاد یک مدل مناسب می باشد. جهت گردآوری داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات موجود در مورد موضوع پژوهش، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از گروه انتخاب شده اطلاعاتی در مورد راهکار ها و مراحل تجاری سازی دانش جمع آوری گردیده است. برای دست یابی به یک الگوی پارادایمی از راهبرد سیستماتیک نظر یه داده بنیاد استفاده شده است. بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته تعداد 214 کد باز اولیه شناسایی شد که این کد ها به 24 کد محوری و 6 کد منتخب کاهش داده شدند. سپس کد های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل پدیده ی محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردهای تعاملی و پیامد ها حول پدیده تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم دسته بندی شدند و به صورت یک الگوی پارادایمی به هم مرتبط گردیدند. به منظور اولویت بندی مقوله های بدست آمده از آنتروپی شانون استفاده شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارایه الگوی توانمندسازی مالی شرکتهای کوچک و متوسط با رویکرد داده بنیاد میباشد. مشارکت کنندگان این پژوهش را میتوان به دو گروه کلی شامل گروه اول در برگیرنده اساتید صاحب نظر دانشگاهی در رشته-های مدیریت، حسابداری و مالی (خبرگان آکادمیک)، گروه دوم در برگ چکیده کامل
هدف این پژوهش ارایه الگوی توانمندسازی مالی شرکتهای کوچک و متوسط با رویکرد داده بنیاد میباشد. مشارکت کنندگان این پژوهش را میتوان به دو گروه کلی شامل گروه اول در برگیرنده اساتید صاحب نظر دانشگاهی در رشته-های مدیریت، حسابداری و مالی (خبرگان آکادمیک)، گروه دوم در برگیرنده خبرگان دارای سابقه فعالیت در شرکت-های کوچک و متوسط (خبرگان تجربی)، دستهبندی نمود. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد استراوس و کوربین اجرا شده است. برای نیل به این هدف، پس از مطالعه ادبیات و پیشینه پژوهش، پروتکل مصاحبه طراحی شد و با روشهای نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند و گلوله برفی با تعداد 17 نفر از افراد خبره مصاحبه انجام شد. در مرحله کدگذاری باز در محیط نرمافزار مکس کیودا، تعداد 458 کد باز (کد توصیفی) حاصل شد و در مرحله کدگذاری محوری به تعیین مقولهها پرداخته شده و با توجه به غربالگری، حذف کدهای تکراری و یکپارچه نمودن کدهای هممعنی، تعداد 63 مقوله فرعی و 8 مقوله اصلی به عنوان الگوی توانمندسازی مالی با رویکرد داده بنیاد ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
پژوهش با هدف طراحی مدل داده بنیاد مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه، یک پژوهش آمیخته،اکتشافی و کاربردی می باشد. جامعه بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و خبرگان صنعت پخش فراورده های نفتی، نمونه 20 خبره با نمونه گیری گلوله برفی معین و اجرا با مصاحبه نیمه ساختار یافته بو چکیده کامل
پژوهش با هدف طراحی مدل داده بنیاد مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه، یک پژوهش آمیخته،اکتشافی و کاربردی می باشد. جامعه بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و خبرگان صنعت پخش فراورده های نفتی، نمونه 20 خبره با نمونه گیری گلوله برفی معین و اجرا با مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. جامعه بخش کمی، ۳۳۵ نفراز کارمندان شرکت پخش فراورده های نفتی استان قزوین به با نمونه گیری جامعه محدود کوکران به صورت در دسترس و اجرا با ابزار پرسشنامه محقق ساخته مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه بود. روایی و پایایی ابزار پزوهش مطلوب بود. برای تحلیل متون جهت تدوین شاخص های مدیریت سرمایه انسانی با رویکرد کارآفرینانه در بخش کیفی، از کدگذاری باز استفاده شد. روش های تحلیل آماری کمی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و الگویابی معادلات ساختاری بود. الگویابی معادلات ساختاری شامل دو عامل و پیامد فردی و سازمانی است. یافته ها حاکی از آن است که عوامل سازمانی بیشتر از عوامل فردی در رویکرد کارآفرینانه تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد از بین مؤلفههای عوامل سازمانی هم عدالت سازمانی، آموزش، مزیت رقابتی به ترتیب در اولویت هستند و در میان پیامدهای حاصل از رویکرد کارافرینانه، بهره وری سازمانی، نوآوری بیشترین نتایج را در سازمان حاصل می کنند.
پرونده مقاله
زمینه: پیدایش نیازهای جدید، سازمانها را با چالشهای متعددی روبرو نموده است. امروزه مدیران جهت اداره نمودن سازمانها نیازمند بکارگیری فرایندهای هوش سازمانی میباشند تا با استفاده ازاین ظرفیت بتوانند شرایط رقابتی خود را حفظ نمایند.
هدف:. باتوجه به اهمیت و جایگاه هوش ساز چکیده کامل
زمینه: پیدایش نیازهای جدید، سازمانها را با چالشهای متعددی روبرو نموده است. امروزه مدیران جهت اداره نمودن سازمانها نیازمند بکارگیری فرایندهای هوش سازمانی میباشند تا با استفاده ازاین ظرفیت بتوانند شرایط رقابتی خود را حفظ نمایند.
هدف:. باتوجه به اهمیت و جایگاه هوش سازمانی، هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی مؤلفههای مدل هوش سازمانی در صنعت بیمه و آزمون مدل بدست آمده در شرکت بیمه البرز می‎باشد. این پژوهش از نظر جهت گیری، بنیادی و از نظر هدف، توصیفی و راهبرد مورد استفاده آن نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد اشتراوس وکوربین میباشد.
روش تحقیق: روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی است. در گام اول، دادههای کیفی با انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته از خبرگان هوش سازمانی، متشکل از 9 نفر، شامل متخصصان صنعت بیمه و اساتید دانشگاه که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس نمونه گیری نظری انتخاب گردیدهاند؛ گردآوری شد. با استفاده از نرم افزار مکس کیودا، مصاحبههای انجام پذیرفته مورد بررسی قرار گرفت. دراین بخش مدل اولیه پژوهش بدست آمد و به منظور سنجش پایایی مدل طراحی شده از شاخص کاپا استفاده شد. مقدار شاخص کاپا برابر با 711/0 محاسبه شد که در سطح توافق معتبر قرار گرفته است. در گام دوم و بخش کمّی پژوهش، جهت گردآوری دادههای عددی، نسبت به تهیه پرسشنامه محقق ساخته اقدام شد. نمونه گیری به روش تصادفی از بین کارشاسان بیمه البرز انجام پذیرفت. در این بخش برای برازش مدل بر اساس معیارهای استخراج شده از بخش کیفی، از نظر تعداد 225 نفر از کارشناسان شرکت بیمه البرز استفاده شد و روابط بین متغیرهای تحقیق به تفکیک با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در بخش کیفی، نتایج نشان داد فناوری، منابع و نوآوریهای سازمانی بهعنوان شرایط علّی؛ فرهنگ و ساختار سازمانی بهعنوان شرایط زمینهای؛ عوامل کلان، عوامل مدیریتی به عنوان شرایط مداخلهگر؛ فرایند و استراتژی سازمان، ارتباطات برونسازمانی و دانش سازمانی بهعنوان راهبردها و مشارکت سازمانی و عملکرد سازمان بهعنوان پیامدهای هوش سازمانی درصنعت بیمه هستند. همچنین مقوله مرکزی پژوهش، مهارتها و شایستگی انتخاب شد که از نظر جامعیت و انتزاعی بودن سایر مقولات را در خود جای میدهد. و در بخش کمّی، برازش مدل با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، رویکرد حداقل مربعات جزئی در بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت.
نتیجه گیری: مشخص گردید ارتباط ابعاد و مقولهها مدل هوش سازمانی معنا دار بوده و مدل بدست آمده در بخش کیفی تحقیق مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد