کنترل استراتژیک، جزئی از فرآیند مدیریت استراتژیک است که به مدیران اجازه می دهد تا همواره بر تمام مراحل فرایند مدیریت استراتژیک نظارت داشته و از انحرافات احتمالی آن جلوگیری کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ساختار عاملی و اعتباریابی مقیاس کنترل استراتژیک در صنعت خرده فروشی چکیده کامل
کنترل استراتژیک، جزئی از فرآیند مدیریت استراتژیک است که به مدیران اجازه می دهد تا همواره بر تمام مراحل فرایند مدیریت استراتژیک نظارت داشته و از انحرافات احتمالی آن جلوگیری کنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ساختار عاملی و اعتباریابی مقیاس کنترل استراتژیک در صنعت خرده فروشی (مواد غذایی و مصرفی) شهر شیراز انجام گرفت. پژوهش حاضر از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از حیث روش، توصیفی و از شاخه پیمایشی است. جامعهی آماری این پژوهش شامل خبرگان و فعالان صنعت خرده فروشی(مواد غذایی و مصرفی) شهر شیراز است که بر اساس فرمول کوکران 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و داده های مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری ،AGFI ،GFI گردیدند. بر اساس یافتهها، مدل پنج عاملی کنترل استراتژیک هاریسون بر اساس شاخص های از برازش مناسبی برخوردار بود و تمامی گویههای مقیاس دارای ضریب تاثیر معناداری بر CFI و RMSEA روی عامل مربوط به خود بودند. همچنین یافتهها مؤید آن است که پنج عامل مقیاس از پایایی مناسبیمتناسب با T و Z 0 به دست آمد. جدول نمرات هنجار، مقادیر / برخوردار بودند و پایایی کل مقیاس نیز 93 نمرات خام طبقات و رتبه بندی درصدی مربوط به هر طبقه را ارائه نمود. علاوه بر این روایی همگرایی بین 0 تایید گردید. لذا / 0 تا 75 / عاملهای مقیاس کنترل استراتژیک نیز بر حسب ضرایب همبستگی از 41 می توان از مقیاس کنترل استراتژیک هاریسون به عنوان یک ابزار تشخیصی در صنایع خرده فروشی مواد غذایی و مصرفی استفاده نمود.
پرونده مقاله
جاریسازی استراتژِی فرآیندی پویا، تکرار شونده و پیچیده است که با هدف تحقق اهداف استراتژیک و تبدیل برنامههای استراتژیک به واقعیتهای ملموس، انجام میگیرد. فرآیندی که متأثر از مجموعه تصمیمات و اقدامات مدیران و کارکنان است. از اینرو برخورداری از الگویی مناسب جهت جاریساز چکیده کامل
جاریسازی استراتژِی فرآیندی پویا، تکرار شونده و پیچیده است که با هدف تحقق اهداف استراتژیک و تبدیل برنامههای استراتژیک به واقعیتهای ملموس، انجام میگیرد. فرآیندی که متأثر از مجموعه تصمیمات و اقدامات مدیران و کارکنان است. از اینرو برخورداری از الگویی مناسب جهت جاریسازی استراتژی که با رویکردی جامع و هدایتگر مدیران سازمان را در راستای پیادهسازی صحیح استراتژیهای سازمان یاری رساند، امری ضروری است. براین اساس پژوهش حاضر در پی آن است تا با بهره گیری از شیوهی پژوهش کیفی و روش دادهبنیاد به تبیین چنین الگویی بپردازد. در این پژوهش نمونهگیری به روشهای هدفمند، نظری و گلوله برفی؛ ابزار گردآوری دادهها، مصاحبههای عمیق و شیوه تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از مدل پارادیمی داده بنیاد انجام گردیده است. بدین ترتیب در مجموع 134 کد اولیه با لحاظ تکرارها از متن مصاحبهها، 21 مقوله در مرحله بررسی مفاهیم مرتبط با یکدیگر و در نهایت 6 مقوله اصلی در مرحله کدگذاری انتخابی شناسایی شد. نتایج حاصله مؤید آن است که مقولهی جاریسازی استراتژی در سازمان با رویکرد تلفیقی که با توجه به عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر شکل گرفته، از طریق راهبردهایی چون مدیریت راهبردی اجرای استراتژی در سازمان و کنترل و پایش دقیق مراحل اجرای راهبردها، به بروز دو پیامد اصلی پیادهسازی استراتژیها در سازمان و در پی آن تحقق چشم اندازها و مأموریتهای سازمان و بهبود عملکرد سازمان به واسطهی افزایش چابکی سازمانی و بهبود اثربخشی فعالیتها در سازمان منجر می شود.
پرونده مقاله