هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شکلی و محتوایی مقالات مرتبط با حوزه مدیریت راهبردی است. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتواست و از رویکرد توصیفی-تحلیلی برای توصیف و ارزیابی محتوای مقالات جامعهی هدف استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 200 مقاله منتشر شده در چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی و ارزیابی شکلی و محتوایی مقالات مرتبط با حوزه مدیریت راهبردی است. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل محتواست و از رویکرد توصیفی-تحلیلی برای توصیف و ارزیابی محتوای مقالات جامعهی هدف استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 200 مقاله منتشر شده در 6 سال گذشته از شماره 1 (بهار1389) تا شماره 24 (زمستان1394) مجله مطالعات مدیریت راهبردی؛ به عنوان یکی از معتبرترین وکاربردیترین مجلات این حوزه؛ است و بهمنظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم، بررسی بهصورت نظامدار و در قالب 10 پارامتر انجام شده است. نتایج موضوعی بهدستآمده نشان میدهد مقالات در 5 موضوع کلی و 29 زیرموضوع قابل دستهبندی میباشند که از این میان، موضوع سطوح و گزینههای راهبردی با 37 درصد و دو زیرموضوع آن یعنی راهبرد سطح عملیات منابع انسانی با 9 درصد و راهبردهای بازار با رویکرد تجارت بینالملل با 7 درصد بیشترین مباحث مورد استفاده در این مقالات بودهاند. همچنین میزان مشارکت پژوهشگران علاقهمند به حوزه مدیریت راهبردی خوب ارزیابی شد بهگونهایکه 555 نفر محقق در نگارش 200 مقاله مشارکت داشتهاند و در این میان، مشارکت دانشگاههای تهرانی، بیشتر بوده است. همچنین بررسی مؤلفین مقالهها نیز نشان میدهد مؤلفین با رتبه علمی استادیار بیشترین تعداد از نویسندگان را به خود اختصاص دادهاند. بررسی روشهای پژوهشی نیز نشان داد مقالات توصیفی-کاربردی، روش تحقیق آمیخته و ابزار پرسشنامه از تکنیکهای پراستقبال پژوهشگران این حوزه بوده و سطح تحلیل نیز نشان میدهد موضوعات متناسب با مدیریت راهبردی، بیشتر در سطح تحلیل افراد و مدیران ارشد بوده است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تفکر استراتژیک بر ظرفیت تغییر سازمانی در مراکز آب و فاضلاب استان یزد انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعۀ آماری شامل 190 نفر از کارکنان خط مقدم و مدیران چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر تفکر استراتژیک بر ظرفیت تغییر سازمانی در مراکز آب و فاضلاب استان یزد انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی، از نظر روش گرداوری داده ها توصیفی- همبستگی و همین طور از نظر نوع داده کمی بود. جامعۀ آماری شامل 190 نفر از کارکنان خط مقدم و مدیران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 123 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. به منظور گرداوری داده ها از پرسشنامه تفکر استراتژیک لیدکا (1998) و ظرفیت تغییر سازمانی جاج (2009) بهره گرفته شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار Spss و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Smart PLS 2 در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. در بخش اول ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا مختص PLS بررسی گردید. در بخش دوم، ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین تفکر استراتژیک و هریک از مولفه های آن بر ظرفیت تغییر سازمانی تأثیر داشت.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد شعب بانک انصار استان قم انجام گرفته است. محقق در این پژوهش معتقد است که ارزیابی شعب بانکها صرفاً براساس معیارهای مالی مانند سود یا زیان و منابع و مصارف نمیتوانند نتیجه دقیق و مطلوبی حاصل نمایند، بنابراین در این پژوهش از ط چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد شعب بانک انصار استان قم انجام گرفته است. محقق در این پژوهش معتقد است که ارزیابی شعب بانکها صرفاً براساس معیارهای مالی مانند سود یا زیان و منابع و مصارف نمیتوانند نتیجه دقیق و مطلوبی حاصل نمایند، بنابراین در این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانهای و مصاحبه با کارشناسان و خبرگان بانکی، معیارهایی براساس کارت امتیازی متوازن شناسایی شد و با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان این معیارهای شناسایی شده غربالگری گردید. در این پژوهش با انجام مقایسات زوجی بین عوامل و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای، وزن این معیارها تعیین گردید. به علاوه تکنیک ویکور به عنوان یک روش نوین تصمیمگیری چند شاخصه، به منظور رتبهبندی شعب بانک انصار استان قم معرفی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، شعبه بلوارامین دارای بهترین عملکرد میباشد و شعب معصومیه و مرکزی نیز در جایگاه های دوم و سوم قرار دارند.
پرونده مقاله
با توجه به ابلاغ سیاست اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران از طرف حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس بند یکم اصل 110 قانون اساسی که پس از بررسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابلاغ آن به روسای سه قوه، کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز، افزایش تو چکیده کامل
با توجه به ابلاغ سیاست اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران از طرف حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بر اساس بند یکم اصل 110 قانون اساسی که پس از بررسی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ابلاغ آن به روسای سه قوه، کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز، افزایش تولید و اشتغال از جمله موارد مطرح شده در سیاستهای24 گانه اقتصاد مقاومتی قرار گرفت. در راستای این سیاست ابلاغی، مهندسی ارزش در بهبود فرآیند مدیریت پروژه میتواند در بلند مدت، نه تنها در دوره تحریمها به عنوان راهی موثر، چراغ راه و ابزار کارآمد سیاستهای اقتصاد کشور باشد بلکه میتواند استقلال کشور را تأمین کند. برای تحقق این امر میبایست بجای رویکرد سنتی از یک رویکرد کارکردگرای مهندسی ارزش استفاده شود. تا مولفههایی که موجب تحمیل هزینههای غیرضروری و اتلاف زمان میشود را شناسایی و حذف نماید. هدف اصلی این مقاله ایجاد مدل مفهومی تأتیر فازهای مهندسی ارزش برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تحلیل تأثیرات میان آنها با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری است. بدین منظور170 پرسشنامه از دانشگاههای پیام نور استان اردبیل و آذربایجان شرقی جمع آوری شد و پس از تأیید روایی و پویایی پرسشنامه، تحلیل دادهها به روش مدلسازی ساختاری و به کمک نرم افزار(اس پی اس اس) و ایموس امکان پذیر شد. یافتههای تحقیق نشان داد که مجموع شاخصهای مهندسی ارزش تا حدود 89 درصد میتواند سیاستهای اقتصاد مقاومتی را برآورد کند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی راهبردهای درآمدی برای اجرای بیمه سلامت در ایران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی است. با توجه به محدودیت خبرگان تامین مالی در شبکه بیمه سلامت و محدودیت دشسترسی به انها، جامعه آماری تحقیق متشکل از تعداد 30 نفز از خبرگان چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی راهبردهای درآمدی برای اجرای بیمه سلامت در ایران انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی است. با توجه به محدودیت خبرگان تامین مالی در شبکه بیمه سلامت و محدودیت دشسترسی به انها، جامعه آماری تحقیق متشکل از تعداد 30 نفز از خبرگان بیمه ای حوزه سلامت در کشور انتخاب گردید. ابزار گرداوری داده ها مشتمل بر پرسشنامه محقق ساخته 15 سوالی است که در بین خبرگان تامین مالی شبکه بیمه سلامت توزیع گردید و با فرایند سلسله مراتب تحلیلی (AHP) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که راهبرد تامین مالی از طریق دریافت حق بیمه با وزن 0.259 در رتبه 1 اهمیت ، راهبرد تامین مالی از طریق بودجه های دولتی با وزن 0.229 در رتبه 2 اهمیت، راهبرد تامین مالی از طریق دریافتهای مالیاتی با وزن 0.191 در رتبه 3 اهمیت، راهبرد تامین مالی از سایر منابع متفرقه با وزن 0.171 در رتبه 4 اهمیت و راهبرد تامین مالی از طریق درآمدهای سازمانی با وزن 0.151 در رتبه 5 اهمیت قرار دارند. نتایج نشان داد که بار اصلی بیمه سلامت بر دوش بیمه شدگان است. دولت و سازمانهای ذی ربط تامین مالی اصلی طرح را عهده دار نخواهدن بود. نتایج این تحقیق با آنچرا که سایر محققین و حتی طراحان بیمه سلامت مطرح می سازند متفاوت است و از نظر خبرگان، تامین مالی این طرح بر دریافتی از بیه گذاران تکیه دارد.
پرونده مقاله
در بازار رقابتی امروز نیاز مبرمی به توسعه و بهبود انعطافپذیری و نیز پاسخگویی سازمانی وجود دارد. از آنجایی که سایش اجتماعی یک معضل سازمانی است خصوصاً در سازمان هایی که در آنها ارتباطات و تعاملات بین کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در سازمان بهزیستی نیز این رفتاره چکیده کامل
در بازار رقابتی امروز نیاز مبرمی به توسعه و بهبود انعطافپذیری و نیز پاسخگویی سازمانی وجود دارد. از آنجایی که سایش اجتماعی یک معضل سازمانی است خصوصاً در سازمان هایی که در آنها ارتباطات و تعاملات بین کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در سازمان بهزیستی نیز این رفتارها در مهم است و ارتباط بین ادراک افراد از رفتارهای منفی با بافت اجتماعی سازمان به شکل گیری عکس العمل های پیچیده تری نسبت به سایش اجتماعی می انجامد که ظرفیت سازمان را برای توسعه تقلیل می دهد و اقدامات مدیران سازمان را برای کاهش اثرات منفی تعاملات اجتماعی که بیانگر هوشمندی اجتماعی است و امری ضروری برای تسهیل توسعه منابع انسانی است کاهش می دهد. این پژوهش در راستای مساعدت به مدیران و سیاستگذاران سازمان بهزیستی برای کاهش اثرات منفی سایش اجتماعی بر کارکنان صورت می گیرد و در واقع مشارکت این پژوهش احصای اجزای مدل سایش اجتماعی در سازمان و بررسی تأثیر آن در چابکی سازمانی می باشد. همچنین نوآوری این پژوهش شناسایی و تبیین عومل موثر بر بروز رفتار سایشی در سازمان بهزیستی، بررسی متغیرهای تعدیل گر و واسط، راهبردهای شکل گیری و شناسایی پیامدهای بروز این رفتارها در سازمان می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نظریه داده بنیاد به تبیین شرایط علی، زمینه ای، مداخله گر و پیامدهای سایش اجتماعی پرداخته شده است. براساس نظریه داده بنیاد عوامل موثر در بروز رفتارهای سایشی مشخص گردید و سپس به بررسی رابطه آن با چابکی سازمان پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد بین ابعاد سایش اجتماعی با چابکی سازمانی رابطه مثبت و مستقیمی وجود دارد. با توجه به یافته های تحقیق، انجام تحقیق باعث گردید به مدیران سازمان ها کمک کند تا با شناخت بیشتر عوامل موثر در بروز رفتار سایشی این رفتارها را مورد شناسایی قرار داده و از بروز این رفتارها جلوگیری بعمل آید. همچنین مدیران درک بهتری از رفتار سایش اجتماعی پیدا کنند و به سازمان ها کمک می نماید که بدانند کدامیک از رفتارهای کارکنان به این رفتار نزدیک است. علاوه بر آن راهنمایی است برای سیاستگذاران سازمان ها، تا بتوانند سیاست صحیحی برای کنترل این رفتارها اتخاذ نمایند.
پرونده مقاله