سازمان ها امروزه بهطور فزاینده ای سعی در انجام فعالیت های خود به صورت پروژه محور دارند. از طرفی خلق، ارائه و حفظ ارزش، سه مولفه کلیدی مدیریت ارزش در اثر بخشی سازمان ها به ویژه سازمان های پروژه محور می باشد. هر دو رویکرد مدیریت ارزش سخت (ساختارها، استراتژی ها و سیستم چکیده کامل
سازمان ها امروزه بهطور فزاینده ای سعی در انجام فعالیت های خود به صورت پروژه محور دارند. از طرفی خلق، ارائه و حفظ ارزش، سه مولفه کلیدی مدیریت ارزش در اثر بخشی سازمان ها به ویژه سازمان های پروژه محور می باشد. هر دو رویکرد مدیریت ارزش سخت (ساختارها، استراتژی ها و سیستم ها) و مدیریت ارزش نرم (کارکنان، مهارتها، سبک ها) در پارادایم مدیریتی می توانند منبع خلق ارزش باشند و این به نوع دیدگاه مدیریتی بستگی دارد که از چه منبعی استفاده نماید، در این پژوهش تعاملات میان کارکنان و مدیران، منبع خلق ارزش است. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای خلق ارزش از تعاملات اجتماعی مدیر با کارکنان است. انجام پژوهش در قالب گراندد تئوری بوده و با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته با سوالات باز است. روش نمونهگیری گلوله برفی با انتخاب 23 نفر از مدیران دارای سابقه بیش از 10 سال در سازمان های پروژه محور انجام شد. نتایج پژوهش بیان می دارد، مدیر در هنگام تعامل می تواند20 مقوله اصلی را به عنوان راهبرد برای ایجاد ارزش در ذهن کارکنان به کارگیرد، البته با درنظرگرفتن مقولات مربوط به عوامل زمینه ای و مداخله گر که در اثر بخشی راهبرد ها موثر هستند. همچنین مدیر با ادغام و یا ترکیبی از هر دو رویکرد سخت و نرم در مدیریت پروژه می تواند ارزش را در ذهن کارکنان ایجاد نماید
پرونده مقاله
امروزه سازمانها برای حضور و بقای خود در عرصهی بزرگ رقابت، نیازمند تدوین برنامههای راهبردی مدیریتی میباشند که یکی از کلیدیترین آنها، مدیریت زنجیره تأمین پایدار و چالشهای مالی در این زنجیره است. از طرفی مسئله مدیریت زنجیره تأمین جزء مسائل پیچیده و غیرساختار یافته ا چکیده کامل
امروزه سازمانها برای حضور و بقای خود در عرصهی بزرگ رقابت، نیازمند تدوین برنامههای راهبردی مدیریتی میباشند که یکی از کلیدیترین آنها، مدیریت زنجیره تأمین پایدار و چالشهای مالی در این زنجیره است. از طرفی مسئله مدیریت زنجیره تأمین جزء مسائل پیچیده و غیرساختار یافته است و ذی نفعان گوناگونی در آن دخالت دارند. بنابراین در پژوهش حاضر، هدف، شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر زنجیره تأمین پایدار از بعد مالی با استفاده از روش متدولوژی سیستمهای نرم در شرکت لبنی پگاه گیلان به عنوان مطالعه ی موردی است. بدینصورت که ابتدا با استفاده از رویکرد مذکور، مسئله ساختار نیافته مدیریت زنجیره تأمین پایدار از نگاه مالی، بیان شده و سپس با بررسی و تحلیل آن، تصویر گویای بازیگران مختلف سیستم ترسیم و تعریفی ریشهای از آنها مطرح میگردد. در ادامه یک مدل مفهومی از فعالیتها، با استفاده از تعریف ریشهای ارائه و در مرحله بعد مدل مذکور با دنیای واقعی مقایسه میشود. در نهایت تغییرات مطلوب جهت بهبود و توسعه سیستم واقعی شناسایی شده و برنامههایی جهت اجرای آنها، ارائه میگردد تا موجب بهبود کارکرد و افزایش سودآوری سیستم مدیریت زنجیره تأمین شود. همچنین بر اساس نتایج پژوهش، بعد مالی، پولی، پایداری و ریسک، چهار مؤلفهی اصلی تأثیرگذار بر زنجیره تأمین پایدار هستند. نتایج این پژوهش برای طراحی الگوهای بهبود در زنجیره تأمین پایدار و تصمیمات راهبردی سازمان مؤثر خواهد بود.
پرونده مقاله
پژوهش فوق ارزیابی انطباق کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی با مؤلفه های سازمان یادگیرنده جهت ارائه الگوی راهبردی تبدیل کتابخانههای دانشگاهی به سازمان های یاد گیرنده است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش آمیخته اکتشافی (کمّی و کیفی) انجام گرفته است. جام چکیده کامل
پژوهش فوق ارزیابی انطباق کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی با مؤلفه های سازمان یادگیرنده جهت ارائه الگوی راهبردی تبدیل کتابخانههای دانشگاهی به سازمان های یاد گیرنده است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش آمیخته اکتشافی (کمّی و کیفی) انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش برای بخش کمّی کارکنان و مدیران کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی در کل کشور و در بخش کیفی 15 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی بودند. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته با 29 گویه مستخرج از فرایند دلفی فازی و در بخش کیفی، پرسشنامه دلفی نیمه ساختاریافته بود. جهت ارائه مدل پژوهش، از روش تحلیل عاملی تأییدی، تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری با نرم افزار PLS استفاده شده است. بارهای عاملی شاخص های مدل الگوی راهبردی تبدیل کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به سازمان یادگیرنده، همگی بالاتر از محدوده 1/1 (قابل قبول) قرار داشتند که حاکی از تأثیرگذاری شاخص ها در شکل گیری مؤلفه های مدل میباشد. با توجه به ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی، مقدار AVE برابر با 1/5 بود، لذا تمامی معیارها در متغیرهای پنهان پژوهش، در محدوده قابل قبول قرار دارند. با اطمینان99 درصد مناسب بودن وضعیت برازش مدلهای اندازه گیری مؤلفههای پژوهش مورد تایید قرار گرفتند. پس از اجرای فازهای دلفی، 7 مؤلفه و29 شاخص باقی ماند. نتایج آزمون tدر بخش کمّی نشان داد که بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود در همه مؤلفههای تبدیل کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به سازمانهای یادگیرنده، تفاوت معنا داری وجود دارد و وضعیت موجود نسبت به وضعیت مطلوب در محدوده پایینتر از متوسط قرار دارد.با توجه به برازش مناسب مدل، الگوی تبدیل کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به سازمان های یادگیرنده با مولفه های یادگیری مداوم، یادگیری گروهی، توانمندسازی، رهبری راهبردی، پرسشگری و گفتگو، تفکر نظام گرا و ادغام سیستم ها ارائه گردیده است.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر، به واکاوی پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی ای چکیده کامل
در پژوهش حاضر، به واکاوی پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه پرداخته شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته بود که در بخش کیفی از رهیافت نظاممند روش نظریه بنیانی و در بخش کمی از روش پیمایشی بهرهگرفتهشد. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی و کمی این پژوهش، شامل کارکنان و مدیران مرتبط با کارآفرینی و نوآوری در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه و اساتید گروه مدیریت و کارآفرینی دانشگاه رازی بود. روش نمونهگیری و ابزار جمع آوری دادهها در بخش کیفی هدفمند گلوله برفی با مصاحبه نیمهساختارمند و در بخش کمی تمام شماری با پرسشنامه محققساخته بود. اجزای مدل پارادایمی از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مشخص شد؛ سپس، اهمیت هر یک از عناصر مدل پارادایمی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، مقوله ها و میانگین رتبه مقوله های پدیده کارآفرینی سازمانی، در سازمان تأمین اجتماعی استان کرمانشاه به این شرح است: شرایط علی شامل سرمایه انسانی مستعد خودشکوفایی (2/97)، لزوم تدوین چشمانداز آیندهنگرانه (2/83)، ضرورت بهبود عملکرد مالی سازمان (2/132) و بزرگ شدن اندازه سازمان (2/07)؛ شرایط زمینهای شامل ساختار سازمانی پویا (43/1 و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه (1/57)؛ شرایط مداخلهگر تسهیلساز شامل پشتیبانی مدیریت از رفتارهای کارآفرینانه (2/17)، سبک رهبری حمایتی تأثیرگذاران (2/28) و وجود زیرساختها و منابع سازمانی مناسب (1/55)؛ شرایط مداخلهگر محدودکننده شامل قوانین و سیاستهای حاکم بر سازمانهای دولتی (72/1)، تضاد سازمانی (07/2) و کنترل سازمانی (22/2)؛ راهبردها شامل تدوین استراتژیهای حامی رفتارهای کارآفرینانه (5/63)، بهبود سیستمهای انگیزشی و تشویق و پاداش (20/5)، برنامهریزی برای متعادلسازی تضاد سازمانی (5/40)، توسعه سیستم عارضهیابی و حل مشکلات (5/33)، بهسازی مداوم ویژگیهای کارآفرینانه کارکنان و مدیران (5/55)، بهبود سیستم تحقیق و توسعه (3/63)، مدیریت مقاومت در برابر تغییر (5/67)، بهبود ارتباطات سازمانی (4/27) و تناسب برنامهریزی ارزشیابی عملکرد با فعالیتهای کارآفرینانه (4/02)؛ پیامدها شامل بهبود سرمایههای اجتماعی سازمان (1/49) و بهرهوری و دستیابی به اهداف سازمان (1/51) را تشکیل داده است. در پایان نیز اقداماتی عملیاتی برای توسعه کارآفرینی سازمانی پیشنهاد شد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر به بررسی چگونگی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر توسعه صنعت گردشگری میپردازد. روش تحقیق از نوع کاربردی و ازلحاظ رویکرد، اکتشافی از نوع کیفی /کمی که در این مقاله به بررسی بخش کیفی می پردازیم . جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری است که با بازاریا چکیده کامل
تحقیق حاضر به بررسی چگونگی تأثیر بازاریابی دیجیتال بر توسعه صنعت گردشگری میپردازد. روش تحقیق از نوع کاربردی و ازلحاظ رویکرد، اکتشافی از نوع کیفی /کمی که در این مقاله به بررسی بخش کیفی می پردازیم . جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری است که با بازاریابی دیجیتال آشنایی کامل بوده که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 12 نفر بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. در این تحقیق برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل محتوا مبتنی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، بر اساس نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان داد، نتایج تحقیق حاضر نشان داد، عناصر بازاریابی دیجیتال از طریق 5 مؤلفه ویژگیهای فنی ابزار دیجیتال، مزیت نسبی، هزینه برای مشتریان، مدیریت اقلام و فرایندها، ترویج، کیفیت خدمات و کیفیت اطلاعات، موجب قصد گردشگری یا به عبارتی یادگیری گردشگران، درگیری گردشگران، قصد سفر و مراجعه مجدد میگردد؛ همچنین، قصد گردشگری موجب توانمندسازی منابع انسانی و توانمندسازی محیطی هتلهای جزیره کیش میگردد. این در حالی است که، عوامل محیطی از قبیل عوامل سیاسی - امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و سیاستهای گردشگری بهعنوان شرایط مداخلهگر و زیرساختها از قبیل حملونقل، خدمات اقامتی و بهداشتی، غذا و رستورانها و سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی؛ بهعنوان عوامل زمینه بر توانمندسازی هتلهای جزیره کیش تأثیر گذاشته و درنهایت موجب توسعه گردشگری یا به عبارتی توسعه اقتصادی، توسعه فرهنگی - اجتماعی، توسعه سیاسی و توسعه زیستمحیطی میگردد. بنابراین میتوان اذعان داشت، توسعه گردشگری پروسه پیچیدهای بوده و بهشدت تحت ویژگیهای فنی ابزار دیجیتال، عوامل محیطی و زیرساخت است، قرار دارد.
پرونده مقاله
در این پژوهش با طرح پرسش اساسیِ الگویی برای مشارکت ذینفعان در توسعه کارآفرینی دانشگاهی در ایران، به دنبال طراحی الگویی برای مشارکت ذینفعان در اقدامات کارآفرینانه دانشگاه آزاد اسلامی بودهایم. به علت وجود طیف گستردهای از متغیرهای اثرگذار و پیچیدگیهای زمینه وقوع پدیده م چکیده کامل
در این پژوهش با طرح پرسش اساسیِ الگویی برای مشارکت ذینفعان در توسعه کارآفرینی دانشگاهی در ایران، به دنبال طراحی الگویی برای مشارکت ذینفعان در اقدامات کارآفرینانه دانشگاه آزاد اسلامی بودهایم. به علت وجود طیف گستردهای از متغیرهای اثرگذار و پیچیدگیهای زمینه وقوع پدیده مورد مطالعه و ظرفیت نظریه مبنایی در اکتشاف الگوی مناسب از این روش استفاده شد. در جمعآوری دادهها از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 18 نفر از افراد صاحبنظر در حوزة کارآفرینی دانشگاهی، مدیران و خبرگان مراکز رشد دانشگاه آزاد اسلامی و اساتید صاحبنظر در حوزه دانشگاه کارآفرین و اکوسیستم کارآفرینی، استفاده شد. دادهها با کشف رابطه مفاهیم، مقولات تحلیل شدند. نتایج نشان داد که عوامل تسهیلگر و بازدارنده آن شامل ساختار سازمانی، فرایندهای تصمیمگیری، شبکهسازی ارتباطی، جهتگیری مدیران و سیاستگذاران، رویکردها به تامین مالی، فرایندهای تقسیم سهام منصفانه میباشد که این عوامل تعیین کننده فرایند مشارکت شامل شناسایی ذینفعان، تجزیه و تحلیل ذینفعان، اولویتبندی ذینفعان، تعریف راهبردهای مشارکت ذینفعان، پایش ذینفعان هستند. در عین حال عوامل زمینه ای همانند بسترهای قانونی دانشگاه آزاد اسلامی، سیاستگذاری و قوانین حمایتی توسعه کارآفرینی در دانشگاه، بسترهای سازمانی دانشگاه آزاد اسلامی، ویژگیهای ذینفعان درونی، ویژگیهای اکوسیستم کارآفرینانه دانشگاهی، سیاستگذاری و مدیریت منابع مالی دانشگاه، فرهنگ کارآفرینانه در اکوسیستم کارآفرینی دانشگاه دارای قدرت تاثیرگذاری برا فرایند مشارکت ذینفعان درونی می باشند. پیامدهای مشارکت ذینفعان درونی شامل تحقق رسالت کارآفرینانه دانشگاه و توسعه اکوسیستم کارآفرینی ملی میباشد
پرونده مقاله