دانش خط مشی گذاری عمومی در حال حاضر با انبوه رویکردهای جدید شامل رویکردهای انطباقی، شبکه خط مشی، اشاعه نوآوری بسته و اشاعه نوآوری باز مواجه شده است. در چنین شرایطی توانایی انتخاب رویکرد مناسب برای خط مشی گذاری از بین مجموعه ای از رویکردهای متنوع، بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی اقتضائی به منظور انتخاب رویکرد خط مشی گذاری مناسب از بین رویکردهای مرحله ای، انطباقی، شبکه ای و اشاعه نوآوری تحت شرایط مختلف محیطی است.به لحاظ ابعاد پژوهش، این تحقیق دارای مخاطب بنیادی می باشد و نتایج آن برای جامعه علمی قابل کاربرد است. داده های گردآوری شده از نوع داده های کیفی هستند و به کمک روش استقرایی فراترکیب نظریه پردازی (Finfgeld-connett, 2018) بدست آمده اند. در این روش از طریق مراحل جمع آوری داده ها و نمونه گیری، یادداشت برداری درون مطالعه ای و میان مطالعه ای و نهایتاً برقراری روابط پویا بین متغیرها، نظریه تولید می شود.طبق یافته های این پژوهش، در شرایطی که قدرت پیش بینی وجود نداشته باشد، رویکرد چرخه خط مشی عمومی فاقد کاربرد است. تحت چنین شرایطی اول باید به کمک روش های انطباقی، قدرت پیش بینی را افزایش داد و سپس به کمک یکی از رویکردهای چرخه خط مشی عمومی، نوآوری باز، نوآوری بسته و یا شبکه سازی اقدام به خط مشی گذاری نمود. انتخاب هر یک از این رویکردها نیز وابسته به دو متغیر مشارکت گرایی عمومی و نوآوری گرایی عمومی می باشد.
پرونده مقاله