در طی سال های اخیر، موضوع مدیریت استراتژیک به یکی از چالش برانگیزترین مباحث هم در میان پژوهشگران و هم در میان مدیران ارشد سازمان ها تبدیل شده است. در حالی که برخی از افراد صاحبنظر، از رویکردهای متنوع مدیریت استراتژیک حمایت کرده اند، افراد صاحبنظر دیگری این رویکردها چکیده کامل
در طی سال های اخیر، موضوع مدیریت استراتژیک به یکی از چالش برانگیزترین مباحث هم در میان پژوهشگران و هم در میان مدیران ارشد سازمان ها تبدیل شده است. در حالی که برخی از افراد صاحبنظر، از رویکردهای متنوع مدیریت استراتژیک حمایت کرده اند، افراد صاحبنظر دیگری این رویکردها را به چالش کشیده و نقد کرده اند. علاوه بر این، در میان افراد صاحبنظری که با مدیریت استراتژیک مخالفت کرده اند نیز چندگانگی نظری به چشم می خورد؛ این افراد علی رغم انتقادات بنیادینی که به ماهیت مدیریت استراتژیک وارد کرده اند اما نتوانسته اند راهکاری جایگزین برای فرآیند مدیریت استراتژیک ارائه دهند؛ بنابراین، مدیران عامل شرکت ها با معضل بزرگی مواجه شده اند که آیا باید از فرآیند مدیریت استراتژیک پیروی کنند یا خیر و در صورتی که پاسخ منفی است، پس چگونه باید به موفقیت و کسب مزیت رقابتی دست پیدا کنند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه نظریه استراتژی زدایی برای پاسخگویی به این سوالات است. به منظور انجام این تحقیق از روش کیفی تکرارپذیر فرونتیک استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل پانزده شرکت فعال در بخش خصوصی، واقع در تهران و حومه آن می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. بر اساس یافته های پژوهش، اتخاذ سیاست استراتژی زدایی مؤثرتر از استراتژی آفرینی است. سیاست استراتژی آفرینی منجر به سوگیری شناختی نظام مندی، تحت عنوان نقطه کور زیان رقابتی خواهد شد و باعث شکل گیری پارادوکس های چهارگانه دانش مدیریت استراتژیک، تلاش- نتیجه، پایبندی به استراتژی- ترک استراتژی و استرس شغلی می شود، اما استراتژی زدایی به معنای بی اقدامی نمی باشد و بنابراین لازم است به چهار توصیه ذکر شده در این مقاله توجه شود.
پرونده مقاله
تحقیقات اخیر حوزه مدیریت به اهمیت مدلهای کسبوکار برای خلق ارزش و افزایش عملکرد سازمانها اشاره دارد. اهمیت این موضوع برای سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده، بیش از پیش، احساس میگردد. مفهوم محصولات و سامانههای پیچیده برای ایجاد تمایز میان کالاهای سرمایهای (دارا چکیده کامل
تحقیقات اخیر حوزه مدیریت به اهمیت مدلهای کسبوکار برای خلق ارزش و افزایش عملکرد سازمانها اشاره دارد. اهمیت این موضوع برای سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده، بیش از پیش، احساس میگردد. مفهوم محصولات و سامانههای پیچیده برای ایجاد تمایز میان کالاهای سرمایهای (دارای فناوری پیشرفته) با کالاهای استاندارد و مصرفی (تولید با سیستم انبوه) استفاده میشود. این پژوهش به شناسایی و تحلیل اهمیت و عملکرد پیشرانهای نوآوری مدل کسبوکار در سازمانهای توسعهدهنده محصولات پیچیده دفاعی پرداخته است. پس از شناسایی پیشرانها (تحلیل مضمون دادههای حاصل از مطالعه پیشینه موضوع، بررسی اسناد راهبردی و تشکیل گروههای کانونی)، از طریق تهیه و توزیع پرسشنامه در میان 260 نفر از مدیران و کارشناسان آگاه به فرصتها و چالشهای توسعه محصولات پیچیده که از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، وضعیت اهمیت- عملکرد در هریک از پیشرانهای شناساییشده، برای سازمانهای مورد نظر مورد سنجش قرار گرفت. پیشرانها در ماتریس تحلیل اهمیت- عملکرد دستهبندی شدند و اولویت بهبود هر یک از آنها تعیین شد. تعداد 54 پیشران در 8 بعد شناسایی شد. بر اساس ماتریس اهمیت- عملکرد، برای 45 پیشران استراتژی تمرکز و برای 9 پیشران استراتژی تداوم وضعیت موجود پیشنهاد گردید. هیچیک از پیشرانها در ناحیه اتلاف یا بیتفاوتی قرار نگرفتند.
پرونده مقاله
با افزایش روند استفاده از گوشی و تبلتهای هوشمند، بانکداری از طریق تلفن همراه رفته رفته به یکی از کانالهای جذاب برای بانکها جهت ارائة خدمات به مشتریان خود تبدیل شده است. بانک ها انتظار دارند که کاربران بهطور کامل از خدمات و پتانسیل همراه بانک بهرهبرداری کنند تا به چکیده کامل
با افزایش روند استفاده از گوشی و تبلتهای هوشمند، بانکداری از طریق تلفن همراه رفته رفته به یکی از کانالهای جذاب برای بانکها جهت ارائة خدمات به مشتریان خود تبدیل شده است. بانک ها انتظار دارند که کاربران بهطور کامل از خدمات و پتانسیل همراه بانک بهرهبرداری کنند تا به مزایای مورد انتظار دست یابند. افزایش مقدار استفاده همیشه بهمعنای افزایش کسب سود و منافع سرمایهگذاری نمیباشد. اما رفتارهای مبتنی بر رسوخ فناوری اطلاعات است که افراد را ملزم میکند که از IT به شکل عمیق و جامع استفاده کنند. بنابراین هدف این مقاله شناسایی و بررسی عوامل مؤثر بر رسوخ فناوری اطلاعات (همراه بانک) میباشد. روش پژوهش از نوع آمیخته و در دو بخش کیفی و کمّی انجام شده است. ابتدا در بخش کیفی با 16 نفر از کاربران همراه بانک ملت که از سامانههای اطلاعات مدیریت بانک انتخاب شده بودند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد و عوامل مؤثر بر رسوخ همراه بانک شناسایی و دسته بندی شد. سپس در بخش کمّی از طریق روش توصیفی- پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، داده ها از 356 نفر از کاربران همراه بانک ملت گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. بر طبق نتایج پژوهش، رسوخ فناوری اطلاعات شامل 3 مقوله اصلی، استفاده نوظهور و نوجویی کاربر، استفاده گسترده از ویژگی های همراه بانک و استفاده یکپارچه می باشد. همچنین عوامل شناختی شامل، سودمندی، سهولت استفاده، خودکارآمدی، عادت های رفتاری و نگرش کاربران می باشد. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری از حکایت از تأثیر این عوامل بر رسوخ فناوری اطلاعات دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه کارآفرینی در حوزه صنایع فرهنگی بومی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر دادهها، آمیخته اکتشافی و از نظر نحوه اجرا، داده بنیاد نظاممند و پیمایشی مقطعی است. جامعه مرحله کمی، کلیه مدیران ارشد و میانی حوزههای مدیریت چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه کارآفرینی در حوزه صنایع فرهنگی بومی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر دادهها، آمیخته اکتشافی و از نظر نحوه اجرا، داده بنیاد نظاممند و پیمایشی مقطعی است. جامعه مرحله کمی، کلیه مدیران ارشد و میانی حوزههای مدیریت فرهنگی در ادارات و مؤسسات دولتی و غیرانتفاعی تهران به تعداد 2830 نفر بودند که 341 نفر از طریق جدول مورگان و کرجسی، به عنوان نمونه تعیین و سپس به روش در دسترس، اقدام به نمونهگیری شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. تحلیل دادههای کیفی به روش کدگذاری انجام شد و برای تحلیل دادههای کمی از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در مرحله کمی، یافتههای بخش کیفی را تأیید کردند و الگوی توسعه کارآفرینی در حوزه صنایع فرهنگی بومی ایران با 6 بعد، 21 مقوله اصلی و 122 مقوله فرعی طراحی شد. بر این اساس عوامل زمینهساز الگوی توسعه کارآفرینی در حوزه صنایع فرهنگی بومی ایران شامل عوامل حمایتی و عوامل محیطی؛ عوامل علی شامل عوامل فردی، عوامل ساختاری، عوامل قانونی و عوامل مالی؛ عوامل مداخلهگر شامل متغیرهای مالی، نظام مدیریت، فناوری؛ راهبردها شامل مدیریت و برنامهریزی کلان فرهنگی، رهبری کارآفرینانه، سیاستگذاری، تجاریسازی و راهبرد اقتصادی و نهایتاً پیامدها شامل رشد و توسعه کشور، توسعه فرصتهای محیطی، کارکرد اقتصادی، رفاه و پویایی اجتماعی و سالمسازی ساختاری بودند.
پرونده مقاله
در راهبردهای توسعه اقتصادی، همپایی فناورانه از مهمترین راهبردهای کاهش شکاف فناورانه کشورهای متأخر با رهبران فناوری است که کشورهای متأخر با تقلید، جهش و سرمایهگذاری میتوانند فاصله خود را با رهبران کاهش دهند. در دهه اخیر این راهبرد موردتوجه پژوهشگران بوده ولی بررسیها چکیده کامل
در راهبردهای توسعه اقتصادی، همپایی فناورانه از مهمترین راهبردهای کاهش شکاف فناورانه کشورهای متأخر با رهبران فناوری است که کشورهای متأخر با تقلید، جهش و سرمایهگذاری میتوانند فاصله خود را با رهبران کاهش دهند. در دهه اخیر این راهبرد موردتوجه پژوهشگران بوده ولی بررسیها نشان میدهد که از توجه بهتمامی مؤلفههای مؤثر در همپایی متناسب با زیستبوم صنعت غفلت شده است و بسیاری از تجربیات همپایی ناموفق بودهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد، با توجه به پیچیدگی محیط اقتصادی، کشورها برای همپایی موفق، بخشی نیازمند ارتقاء قابلیتهای فناورانه، متناسبسازی سیاستهای حکمرانی و ارتقاء بهرهوری در منابع فیزیکی هستند. در این پژوهش با تمرکز بر رویکرد فناورانه، با بررسی ادبیات موضوع و تحقیقات میدانی و با استفاده روش پژوهش ترکیبی عوامل مؤثر بر همپایی فناورانه، شناسایی، تحلیل و اولویتبندی شده و مدل پیشنهادی برای همپایی فناورانه صنعت پتروشیمی ایران ارائه شده است. بر اساس نتایج پژوهش به ترتیب، عوامل قابلیتهای تکنیکی و زیرساختی، ادغام در زنجیره ارزش جهانی، حکمرانی، رژیمهای فناورانه، سرمایههای اجتماعی، انباشت ثروت و منابع مالی و جغرافیا، تحریمهای اقتصادی، عوامل و مؤلفههای بازار و نهادسازی بر وقوع همپایی فناورانه در صنعت پتروشیمی ایران مؤثر میباشند.
پرونده مقاله
در دنیای امروز پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جوامع به دلیل کمیاب بودن منابع، وابستگی شدیدی به استفاده برنامهریزی شده و بهینه از منابع و امکانات دارد. روند افزایشی ضایعات در زنجیره تأمین یکی از چالشهای اساسی اکثر کشورها بهویژه کشورهای درحالتوسعه است. ازاینرو استفاده مطلو چکیده کامل
در دنیای امروز پیشرفت اقتصادی و اجتماعی جوامع به دلیل کمیاب بودن منابع، وابستگی شدیدی به استفاده برنامهریزی شده و بهینه از منابع و امکانات دارد. روند افزایشی ضایعات در زنجیره تأمین یکی از چالشهای اساسی اکثر کشورها بهویژه کشورهای درحالتوسعه است. ازاینرو استفاده مطلوب از منابع و کاستن مقدار ضایعات نقشی کلیدی در جهت ارتقای بازدهی سازمانها ایفا میکند. به همین منظور، در این پژوهش به دنبال ارائه الگوی راهبردی پویا برای کاهش ضایعات در زنجیره تأمین فراوردههای نفتی در چارچوب تفکر سیستمی هستیم. این پژوهش در یک شرکت تولید محصولات پتروشیمی در یک بازه زمانی 20 ساله مورد مطالعه قرار گرفته است. در مدل ارائه شده با بهرهگیری از نظرات خبرگان سازمان ابتدا 26 متغیر مدیریت دانش با روشهای نگاشت شناختی فازی پالایششده و میزان اهمیت هریک از آنها مشخص میشود سپس با استفاده از مفاهیم پویایی سیستمها اثر آنها بر متغیرهای زنجیره تأمین در قالب نمودار علت و معلول سنجیده میشود. در نهایت با توجه به دیاگرام جریان و ارائه سناریوهای پیشنهادی، در انتهای بازه زمانی مورد مطالعه میزان ضایعات به میزان 45 درصد کمتر میشود که منجر به کاهش هزینه سیستم میگردد.
پرونده مقاله