واژۀ هنر در متون کهن در معانیِ گوناگونی به کار رفته و در تمام انواع متون ادبی هر صفت و مفهومی که جنبۀ مثبت داشته با عنوان هنر بیان شده است. این واژه در حماسه بر هر عمل و صفتی که دارای ارزش و در ارتباط با آیین پهلوانی و حماسی بوده، اطلاق شده است. خالقان آثار تعلیمی و غنا چکیده کامل
واژۀ هنر در متون کهن در معانیِ گوناگونی به کار رفته و در تمام انواع متون ادبی هر صفت و مفهومی که جنبۀ مثبت داشته با عنوان هنر بیان شده است. این واژه در حماسه بر هر عمل و صفتی که دارای ارزش و در ارتباط با آیین پهلوانی و حماسی بوده، اطلاق شده است. خالقان آثار تعلیمی و غنایی نیز هرگاه خواستهاند مفهومی را برجسته جلوه دهند، آن را هنر نامیدهاند. به نظر میرسد مفاهیمی که از این واژه برداشت میشود، ناشی از خود واژه نیست، بلکه گوناگونی معنایی آن، نتیجۀ بافت موضوعی است.
در عرفان هم واژۀ هنر علاوه بر معانی رسمی و عامی که در غیر عرفان نیز وجود دارد، برای معانی خاصی که شاعران عارف مدّنظر داشتهاند، به کار رفته است. در شعر حافظ هنر در چند معنا به کار گرفته شده است: عشق، رندی، نظربازی، توکّل، غم و دیگر مفاهیمی که در عرفان مهّماند و هنر دانسته شدهاند. امّا مهمترین نکتۀ مورد بحث در شعر حافظ، اطلاق هنر به عمل سیر و سلوک و اشاره به عارفان با عنوان اهل هنر است. در این نوشتار نخست به واژۀ هنر در متون کهن اشاره میکنیم، سپس به معنای خاصّ آن در شعر حافظ میپردازیم.
پرونده مقاله