بهمنظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذر با سلنیوم بر شاخصهای جوانهزنی و فیزیولوژیکی بالنگو تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 96 در دانشگاه شاهد انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 دسیزیمنس بر چکیده کامل
بهمنظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذر با سلنیوم بر شاخصهای جوانهزنی و فیزیولوژیکی بالنگو تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 96 در دانشگاه شاهد انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 دسیزیمنس بر متر) و چهار سطح سلنیوم (صفر، 25/0، 5/0 و 1 درصد) بودند. نتایج نشان داد اثر سلنیم و شوری بر شاخصهای جوانهزنی (درصد و سرعت جوانهزنی، ضریب جوانهزنی، واریانس جوانهزنی و یکنواختی جوانهزنی) و شاخصهای فیزیولوژیکی گیاهچه (کلروفیل a، b و کلروفیل کل، کارتنوئید، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز) معنیدار بود. بیشترین درصد جوانهزنی در سطوح 25/0 و 5/0 درصد سلنیوم و سطوح صفر و 5/2 دسیزیمنس بر متر نمک حاصل شد. شوری رنگیزههای گیاهی (کلروفیل a، b و کلروفیل کل) را کاهش داد. میانگینهای رنگیزههای گیاهی در سطح 25/0 درصد سلنیوم نسبت به سایر سطوح سلنیوم در بالاترین سطح بود. در سلنیوم سطح 25/0 درصد ، بالاترین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز بهدست آمد و همچنین با افزایش سطح شوری، فعالیت هر دو آنزیم یاد شده افزایش یافت. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت در این مطالعه، تیمار 25/0 درصد سلنیوم در کاهش اثرات منفی شوری موثرترین تیمار بود.
پرونده مقاله
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر پیش تیمار و تنش شوری بر جوانه زنی بذر عدس الملک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه شاهد انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (2/5، 5، 7/5، 10 دسی زیمنس بر متر)، پیش تیمار با چکیده کامل
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر پیش تیمار و تنش شوری بر جوانه زنی بذر عدس الملک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه شاهد انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (2/5، 5، 7/5، 10 دسی زیمنس بر متر)، پیش تیمار با جیبرلیک اسید در سه سطح (صفر، 250، 500 پیپیام به مدت 24 ساعت) و آبسیزیک اسید در دو سطح (صفر و 0/3 میکرو مول به مدت 24 ساعت) بود. با توجه به نتایج تجزیه واریانس اثر پیش تیمارهای جیبرلیک اسید و آبسیزیک اسید و همچنین شوری برای اکثر صفات معنی دار شد. به طوری که بیشترین میانگین طول گیاهچه (6/75سانتیمتر) و طول ساقه چه (4/94 سانتیمتر) در سطح 500 پیپیام جیبرلیک اسید حاصل شد و با کاهش غلظت جیبرلیک اسید، میانگین این صفات نیز کاهش پیدا کرد. با افزایش سطوح پیش تیمارهای جیبرلیک اسید و آبسیزیک اسید درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی افزایش یافت، ولی برعکس میانگین مدت جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی کاهش پیدا کرد. با غلظت افزایش جیبرلیک اسید و کاهش آبسیزیک اسید و شوری، وزن خشک گیاهچه را افزایش داد. بیشترین میانگین نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه در سطح شاهد آبسیزیک اسید، 500 پی پی ام جیبرلیک اسید در شوری 2/5 دسی زیمنس حاصل شد. افزایش شوری اثر منفی بر روی طول گیاهچه، طول ساقهچه و سرعت جوانه زنی داشت و باعث شد بذرها در مدت زمان بیشتری جوانه بزنند. برشدهی اثر متقابل جیبرلیک اسید در آبسیزیک اسید نیز نشان داد سطح500 پی پی ام جیبرلیک اسید برای میانگین زمان لازم برای جوانه زنی و سرعت جوانه زنی، سطوح 250 و 500 پیپیام برای یکنواختی جوانهزنی، سطح شاهد جیبرلیک اسید برای وزن خشک گیاهچه و سطح 250 پی پی ام این پیش تیمار برای نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه در هر یک از سطوح آبسیزیک اسید معنی دار شد. به طور کلی با توجه به نتایج آزمایش، اعمال پیش تیمار با جیبرلیک اسید باعث تعدیل نمودن اثر شوری و آبسیزیک اسید و حصول بالاترین ویژگیهای جوانه زنی گردید.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر بیوپرایمینگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه کنجد در شرایط تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل بیوپرایمینگ در سه سطح عدم پرایمینگ (به عنوان چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر بیوپرایمینگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه کنجد در شرایط تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل بیوپرایمینگ در سه سطح عدم پرایمینگ (به عنوان شاهد)، باسیلوس سابتیلیسوسدوموناس فلورسنسو تنش شوری در چهار سطح صفر، 3، 6 و9 دسیزیمنس بر متر بودند. نتایج نشان داد صفات مورد بررسی از جمله درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، متوسط زمان جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، متوسط جوانهزنی روزانه، شاخص طولی قدرت گیاهچه، طول ساقهچه، ریشهچه و گیاهچه، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه و وزن خشک گیاهچه به طور معنیداری تحت تأثیر شوری قرار گرفت. تأثیر باکتریهای محرک رشد با وجود اینکه تا حدی سبب کاهش میانگین مدت زمان جوانهزنی گردید ولی از لحاظ آماری معنیدار نبود. همچنین اثر متقابل شوری و باکتری بر سرعت جوانهزنی و میانگین مدت زمان جوانهزنی معنیدار شد. با افزایش شوری میانگین صفات درصد جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، شاخص طولی قدرت گیاهچه، طول ریشهچه و گیاهچه کاهش معنیداری نشان دادند. برشدهی اثر متقابل صفات سرعت جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی نشان داد که سطوح عدم تلقیح و تلقیح با باکتری سدوموناس در سطوح مختلف شوری معنیدار بود. به طور کلی بذر گیاه کنجد نسبت به شوری مقاومت خوبی در مرحله جوانهزنی از خود نشان داد و کاربرد باکتری سدوموناس فلورسنستوانست سرعت جوانهزنی بذر را افزایش و زمان لازم برای جوانهزنی را در شرایط تنش بالا کاهش دهد.
پرونده مقاله
تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظ چکیده کامل
تنش شوری از جمله عوامل محدود کننده رشد گیاهان و یکی از موانع مهم در عدم جذب عناصر غذایی توسط گیاه می باشد. به همین منظور آزمایش گلدانی در فضای محیطی، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح آزمایشی کاملاً تصادفی در سه تکرار برای ارزیابی اثر محلول پاشی عناصر آهن (سکوسترن 138 با غلظت 5 در هزار)، بور (اسید بوریک با غلظت 5 در هزار) و سلنیوم (سلنیت سدیم با غلظت 2 در هزار) تحت شرایط شوری کلرید سدیمی بر خصوصیات رشدی ریشه و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی گیاه استویا انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل سطوح مختلف کلرید سدیم (صفر، 3، 6 و9 دسی زیمنس بر متر) و محلول پاشی ترکیبات عناصر در هشت سطح (عدم محلول پاشی، آهن، بر، سلنیوم، آهن+سلنیوم، آهن+بر، سلنیوم+بر و آهن+ سلنیوم+ بر) بودند. نتایج نشان داد که با افزیش سطح شوری کاهش معنی دار در میانگین وزن خشک ریشه، حجم، طول، سطح، قطر و چگالی ریشه، درصد خشک ریشه به حجم خاک و میزان کلروفیل a، b و کل مشاهده گردید. در بین ترکیب های مختلف محلول پاشی، استفاده توأم از سه عنصر آهن، بور و سلنیوم بالاترین میانگین صفات وزن تر و خشک ریشه، حجم، طول، سطح و چگالی ریشه را داشت که تفاوت معنادار آماری با بقیه سطوح تیماری نشان داد. محلول پاشی توأم هر سه عنصر در مقایسه با عدم محلول پاشی باعث افزایش میانگین وزن خشک، حجم، طول و سطح ریشه در مقایسه با تیمار شاهد شد. بیشترین میانگین معنادار آماری صفات کلروفیل b و مجموع کلروفیل کل در محلول پاشی عنصر آهن در سطح بدون تنش و ترکیب آهن و سلنیوم در سطح شوری سه دسی زیمنس بر متر بود. بهطورکلی کاهش رشد ریشه و کاهش محتوای کلروفیل برگ (به خصوص کلروفیل a) در اثر تنش شوری رخ داد و مجموع این عوامل، موجب افت رشد گیاه در سطوح بالاتر شوری (6 و 9 دسی زیمنس بر متر) گردید. بر اساس پژوهش حاضر به منظور کاهش اثرات منفی تنش شوری به خصوص در سطوح پایین تر (3 و 6 دسی زیمنس بر متر) محلول پاشی با عناصر آهن و سلنیوم که باعث افزایش میزان کلروفیل گیاه و بهبود رشد ریشه می گردند، توصیه می گردد.
پرونده مقاله
بهمنظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذر با سلنیوم بر شاخصهای جوانهزنی و فیزیولوژیکی بالنگو تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 96 در دانشگاه شاهد انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 دسیزیمنس بر چکیده کامل
بهمنظور ارزیابی اثر پرایمینگ بذر با سلنیوم بر شاخصهای جوانهزنی و فیزیولوژیکی بالنگو تحت تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 96 در دانشگاه شاهد انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج سطح شوری (صفر، 5/2، 5، 5/7 و 10 دسیزیمنس بر متر) و چهار سطح سلنیوم (صفر، 25/0، 5/0 و 1 درصد) بودند. نتایج نشان داد اثر سلنیم و شوری بر شاخصهای جوانهزنی (درصد و سرعت جوانهزنی، ضریب جوانهزنی، واریانس جوانهزنی و یکنواختی جوانهزنی) و شاخصهای فیزیولوژیکی گیاهچه (کلروفیل a، b و کلروفیل کل، کارتنوئید، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز) معنیدار بود. بیشترین درصد جوانهزنی در سطوح 25/0 و 5/0 درصد سلنیوم و سطوح صفر و 5/2 دسیزیمنس بر متر نمک حاصل شد. شوری رنگیزههای گیاهی (کلروفیل a، b و کلروفیل کل) را کاهش داد. میانگینهای رنگیزههای گیاهی در سطح 25/0 درصد سلنیوم نسبت به سایر سطوح سلنیوم در بالاترین سطح بود. در سلنیوم سطح 25/0 درصد ، بالاترین میزان فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز بهدست آمد و همچنین با افزایش سطح شوری، فعالیت هر دو آنزیم یاد شده افزایش یافت. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت در این مطالعه، تیمار 25/0 درصد سلنیوم در کاهش اثرات منفی شوری موثرترین تیمار بود.
پرونده مقاله
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر پیش تیمار و تنش شوری بر جوانه زنی بذر عدس الملک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه شاهد انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (2/5، 5، 7/5، 10 دسی زیمنس بر متر)، پیش تیمار با چکیده کامل
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر پیش تیمار و تنش شوری بر جوانه زنی بذر عدس الملک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار در آزمایشگاه بذر دانشگاه شاهد انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری در چهار سطح (2/5، 5، 7/5، 10 دسی زیمنس بر متر)، پیش تیمار با جیبرلیک اسید در سه سطح (صفر، 250، 500 پیپیام به مدت 24 ساعت) و آبسیزیک اسید در دو سطح (صفر و 0/3 میکرو مول به مدت 24 ساعت) بود. با توجه به نتایج تجزیه واریانس اثر پیش تیمارهای جیبرلیک اسید و آبسیزیک اسید و همچنین شوری برای اکثر صفات معنی دار شد. به طوری که بیشترین میانگین طول گیاهچه (6/75سانتیمتر) و طول ساقه چه (4/94 سانتیمتر) در سطح 500 پیپیام جیبرلیک اسید حاصل شد و با کاهش غلظت جیبرلیک اسید، میانگین این صفات نیز کاهش پیدا کرد. با افزایش سطوح پیش تیمارهای جیبرلیک اسید و آبسیزیک اسید درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی افزایش یافت، ولی برعکس میانگین مدت جوانه زنی و یکنواختی جوانه زنی کاهش پیدا کرد. با غلظت افزایش جیبرلیک اسید و کاهش آبسیزیک اسید و شوری، وزن خشک گیاهچه را افزایش داد. بیشترین میانگین نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه در سطح شاهد آبسیزیک اسید، 500 پی پی ام جیبرلیک اسید در شوری 2/5 دسی زیمنس حاصل شد. افزایش شوری اثر منفی بر روی طول گیاهچه، طول ساقهچه و سرعت جوانه زنی داشت و باعث شد بذرها در مدت زمان بیشتری جوانه بزنند. برشدهی اثر متقابل جیبرلیک اسید در آبسیزیک اسید نیز نشان داد سطح500 پی پی ام جیبرلیک اسید برای میانگین زمان لازم برای جوانه زنی و سرعت جوانه زنی، سطوح 250 و 500 پیپیام برای یکنواختی جوانهزنی، سطح شاهد جیبرلیک اسید برای وزن خشک گیاهچه و سطح 250 پی پی ام این پیش تیمار برای نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه در هر یک از سطوح آبسیزیک اسید معنی دار شد. به طور کلی با توجه به نتایج آزمایش، اعمال پیش تیمار با جیبرلیک اسید باعث تعدیل نمودن اثر شوری و آبسیزیک اسید و حصول بالاترین ویژگیهای جوانه زنی گردید.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر بیوپرایمینگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه کنجد در شرایط تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل بیوپرایمینگ در سه سطح عدم پرایمینگ (به عنوان چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر بیوپرایمینگ بر جوانهزنی و رشد گیاهچه کنجد در شرایط تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد در سال 1395 انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل بیوپرایمینگ در سه سطح عدم پرایمینگ (به عنوان شاهد)، باسیلوس سابتیلیسوسدوموناس فلورسنسو تنش شوری در چهار سطح صفر، 3، 6 و9 دسیزیمنس بر متر بودند. نتایج نشان داد صفات مورد بررسی از جمله درصد جوانهزنی، سرعت جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، متوسط زمان جوانهزنی، سرعت جوانهزنی روزانه، متوسط جوانهزنی روزانه، شاخص طولی قدرت گیاهچه، طول ساقهچه، ریشهچه و گیاهچه، نسبت طول ریشهچه به ساقهچه و وزن خشک گیاهچه به طور معنیداری تحت تأثیر شوری قرار گرفت. تأثیر باکتریهای محرک رشد با وجود اینکه تا حدی سبب کاهش میانگین مدت زمان جوانهزنی گردید ولی از لحاظ آماری معنیدار نبود. همچنین اثر متقابل شوری و باکتری بر سرعت جوانهزنی و میانگین مدت زمان جوانهزنی معنیدار شد. با افزایش شوری میانگین صفات درصد جوانهزنی، ارزش جوانهزنی، شاخص طولی قدرت گیاهچه، طول ریشهچه و گیاهچه کاهش معنیداری نشان دادند. برشدهی اثر متقابل صفات سرعت جوانهزنی و متوسط زمان جوانهزنی نشان داد که سطوح عدم تلقیح و تلقیح با باکتری سدوموناس در سطوح مختلف شوری معنیدار بود. به طور کلی بذر گیاه کنجد نسبت به شوری مقاومت خوبی در مرحله جوانهزنی از خود نشان داد و کاربرد باکتری سدوموناس فلورسنستوانست سرعت جوانهزنی بذر را افزایش و زمان لازم برای جوانهزنی را در شرایط تنش بالا کاهش دهد.
پرونده مقاله
گزینش و انتخاب ارقامی که دارای عملکرد تولیدی و کیفیت تغذیهای بالایی باشند، برای زراعت سیب زمینی دارای اهمیت فوقالعادهای است. از این رو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بر روی 15 رقم و 5 ژنوتیپ سیبزمینی (آگریا، اسپریت، آئوزونیا، گرانولا، استیما، ب چکیده کامل
گزینش و انتخاب ارقامی که دارای عملکرد تولیدی و کیفیت تغذیهای بالایی باشند، برای زراعت سیب زمینی دارای اهمیت فوقالعادهای است. از این رو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بر روی 15 رقم و 5 ژنوتیپ سیبزمینی (آگریا، اسپریت، آئوزونیا، گرانولا، استیما، بورن، آگاتا، پالتیکا، سانتانا،کوزیما، فیانا، مورن، ساتینا، کندور، ساوالان، 2-397082، 397097-2، 396124، 39704515 و6-396156) در مزرعه آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 1390 اجرا شد. نتایج نشان داد که در بین ارقام و ژنوتیپهای سیب زمینی از نظر صفات مورد بررسی شامل، ارتفاع گیاه، تعداد کل غده، عملکرد غده ، عملکرد پروتئین و عملکرد اسیدهای آمینه لیزین و متیونین، اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت. رقم ساوالان و ژنوتیپهای 396124 و 39704515 بیشترین میزان عملکرد غده را تولید کردند. از نظر عملکرد پروتئین ارقام آئوزونیا، کوزیما، فیانا، مورن و ژنوتیپ 2-397082، از نظر عملکرد اسید آمینه لیزین ژنوتیپ 2-397082 و از نظر عملکرد اسید آمینه متیونین رقم کوزیما بالاترین میزان را به خود اختصاص دادند. در تجزیه خوشهای، ارقام و ژنوتیپها از نظر عملکرد پروتئین، غده و اسید آمینههای لیزین و متیونین به سه گروه تقسیمبندی شدند. در این تقسیمبندی، اکثر ارقام و ژنوتیپهای دارای طول دوره رویشی طولانی، میانگین صفات کمی و کیفی مطلوب، بالاتری را نیز داشتند. به طور کلی ارقام ساوالان، کوزیما، فیانا، مورن، آئوزنیا و ژنوتیپهای 2-397097 و 39704515 به عنوان ارقام و ژنوتیپ برتر از نظر صفات مورد بررسی برای منطقه مورد نظر و شرایط آب و هوایی مشابه انتخاب شدند.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر جذب و تخصیص نیتروژن به اندامهای مختلف گیاه به ویژه غده، تجمع نیترات و عملکرد پروتئین غده در سیبزمینی، آزمایشی در طی چهار سال در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تک چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف کود نیتروژن بر جذب و تخصیص نیتروژن به اندامهای مختلف گیاه به ویژه غده، تجمع نیترات و عملکرد پروتئین غده در سیبزمینی، آزمایشی در طی چهار سال در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتور مورد مطالعه در این آزمایش سطوح مختلف کود نیتروژن شامل صفر، 80، 160 و 200 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره بود. نتایج نشان داد که کاربرد 160 کیلوگرم نیتروژن در هکتار باعث تولید بالاترین عملکرد غده تر، درصد و عملکرد پروتئین شد. با افزایش سطح کودی از صفر به 200 کیلوگرم در هکتار، درصد نیتروژن غده و اندام هوایی، میزان جذب نیتروژن در غده، اندام هوایی و کل گیاه و تجمع نیترات در ماده خشک و تر افزایش یافت، به طوری که کمترین مقادیر این صفات در شرایط عدم مصرف نیتروژن و بیشترین مقادیر آنها در تیمار کاربرد 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار مشاهده شد. بیشترین میانگین عملکرد غده تر (49/31 تن در هکتار) و عملکرد پروتئین (95/467 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب در سال اول و سال چهارم بدست آمد. به طور کلی افزایش بیش از حد مطلوب نیتروژن در خاک باعث کاهش عملکرد سیبزمینی گردید و با کاهش میزان پروتئین غده و افزایش تجمع نیترات باعث افت کیفیت محصول تولیدی شد.
پرونده مقاله
به منظور ارزیابی خصوصیات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای سویا، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در شهرستان پارسآباد مغان در سال 91-1390 اجرا شد. در این آزمایش ژنوتیپهایApollo،Zane،L.17،Williams،INA،Hsus-H116،Spry،Ks4895،Stressland،Rend، L.7 چکیده کامل
به منظور ارزیابی خصوصیات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپهای سویا، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار در شهرستان پارسآباد مغان در سال 91-1390 اجرا شد. در این آزمایش ژنوتیپهایApollo،Zane،L.17،Williams،INA،Hsus-H116،Spry،Ks4895،Stressland،Rend، L.77-2061،Omaha،L.75-6141،Darby،NE3399 L.93-3312 وL.83-570 مورد بررسی بودند. ارتفاع گیاه،فاصله اولین انشعاب،تعداد شاخه،تعدادغلاف،وزن غلاف،وزن دانه،تعداد دانه،وزن هزار دانه،عملکرد دانه،درصد و عملکرد پروتئین مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج نشان داد ارتفاع گیاه،تعداد شاخه، غلاف و دانه در بوته،وزن غلاف،وزن دانه،وزن هزار دانه،عملکرد دانه و درصد و عملکرد پروتئین تفاوت معنیداری داشتند. بطوری که ژنوتیپ Darby در بین دیگر ژنوتیپها بیشترین میانگین تعداد شاخه در بوته(55/6)،تعداد غلاف در بوته(89/119)، وزن غلاف در بوته(19/17 گرم)،وزن دانه در بوته(49/29 گرم)،تعداد دانه در بوته(06/246)،عملکرد دانه(5/72 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد پروتئین(3316 کیلوگرم در هکتار) را داشت.بیشترین میانگین درصد پروتئین(75/50) در ژنوتیپ L.75-6141 و بیشترین فاصله اولین انشعاب از طوقه(70/15 سانتیمتر) در ژنوتیپ Ks4895 بودند. ژنوتیپهای Williams و Zane نیز به ترتیب بیشترین میانگین صفات ارتفاع گیاه(33/103 سانتیمتر) و وزن هزار دانه(57/166 گرم) را به خود اختصاص دادند.تجزیه کلاستر ژنوتیپهای سویا را به سه گروه تقسیمبندی کرد، گروه اول، دوم و سوم به ترتیب 8،5 و4 ژنوتیپ را در خود جای دادند که در این بین، گروه دوم(شامل ژنوتیپهای Darby،Williams،Hsus-H116،Apollo،L.93-3312) دارای میانگین صفات عملکردی و کیفی بالاتری نسبت به دو گروه دیگر بود.
پرونده مقاله
کودهای زیستی در کشاورزی امروزه اهمیت فراوانی دارند و استفاده از این کودها علاوه بر تثبیت نیتروژن هوا در کاهش مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن دار نیز ایفای نقش میکنند. بدین منظور آزمایشی جهت بررسی تأثیر کود شیمیایی نیتروژندار و کود زیستی نیتروکسین به صورت آزمایش فاکتوریل د چکیده کامل
کودهای زیستی در کشاورزی امروزه اهمیت فراوانی دارند و استفاده از این کودها علاوه بر تثبیت نیتروژن هوا در کاهش مصرف کودهای شیمیایی نیتروژن دار نیز ایفای نقش میکنند. بدین منظور آزمایشی جهت بررسی تأثیر کود شیمیایی نیتروژندار و کود زیستی نیتروکسین به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عوامل آزمایش شامل کود شیمیایی نیتروژندار در سه سطح صفر (عدم مصرف کود به عنوان شاهد)، 100 و 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، کود زیستی نیتروکسین در دو سطح عدم تلقیح و تلقیح با کود زیستی (4 لیتر در هکتار) و زمان برداشت در سه سطح برداشت قبل از گلدهی، همزمان با گلدهی و بعد از گلدهی بودند. نتایج نشان داد که اثر کود اوره، کود زیستی، زمان برداشت و اثرات متقابل دوگانه و سهگانه این تیمارها بر عملکرد ماده تر و خشک، ارتفاع بوته، درصد و عملکرد اسانس و شاخص برداشت معنیدار بود. بیشترین عملکرد ماده خشک (550 کیلوگرم در هکتار)، شاخص برداشت (72 درصد)، درصد و عملکرد اسانس (به ترتیب 7/3 درصد و 35/20 کیلوگرم در هکتار) در کاربرد 200 کیلوگرم کود اوره به همراه استفاده از کود زیستی نیتروکسین در برداشت همزمان با گلدهی بدست آمد. کاربرد کود زیستی نیتروکسین (4 کیلوگرم در هکتار) در برداشت همزمان با گلدهی سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه نعناع فلفلی گردید. بطور کلی نتایج این تحقیق حاکی از اثرات مثبت کود زیستی نیتروکسین بر گیاه دارویی نعناع فلفلی از طریق تثبیت نیتروژن میباشد.
پرونده مقاله
جهت بررسی تأثیر کود شیمیایی اوره و زیستی نیتروکسین بر خصوصیات گیاهی نعناع فلفلی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عوامل آزمایش شامل کود شیمیایی نیتروژن دار در سه سطح صفر(شاهد)، 100 و 200 کیلوگرم اوره در هکتار،کود زیستی چکیده کامل
جهت بررسی تأثیر کود شیمیایی اوره و زیستی نیتروکسین بر خصوصیات گیاهی نعناع فلفلی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد. عوامل آزمایش شامل کود شیمیایی نیتروژن دار در سه سطح صفر(شاهد)، 100 و 200 کیلوگرم اوره در هکتار،کود زیستی نیتروکسین در دو سطح عدم تلقیح و تلقیح کود زیستی (4 لیتر در هکتار) و زمان برداشت در سه سطح برداشت قبل از گلدهی، همزمان با گلدهی و بعد از گلدهی بودند. نتایج نشان داد اثر کود اوره، کود زیستی، زمان برداشت و اثرات متقابل دوگانه و سهگانه این تیمارها بر عملکرد ماده تازه و خشک، ارتفاع بوته، درصد و عملکرد اسانس و شاخص برداشت معنیدار بود. بیشترین عملکرد ماده خشک (550 کیلوگرم در هکتار)، شاخص برداشت (72%)، درصد و عملکرد اسانس (به ترتیب 7/3% و 35/20 کیلوگرم در هکتار) در کاربرد 200 کیلوگرم کود اوره به همراه استفاده از کود زیستی نیتروکسین در برداشت همزمان با گلدهی بدست آمد. کاربرد کود زیستی نیتروکسین (4 کیلوگرم در هکتار) در برداشت همزمان با گلدهی سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه نعناع فلفلی گردید. به طور کلی نتایج این تحقیق حاکی از اثرات مثبت کود زیستی نیتروکسین بر گیاه دارویی نعناع فلفلی از طریق تثبیت نیتروژن می باشد.
پرونده مقاله
چکیده این آزمایش منظور ارزیابی اثر نیتروژن بر جوانه زنی و رشد اولیه گاوزبان در شرایط تنش شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری صفر، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر و نسبت تغذیه نیتروژن (نیترات: آمونیوم) (10 چکیده کامل
چکیده این آزمایش منظور ارزیابی اثر نیتروژن بر جوانه زنی و رشد اولیه گاوزبان در شرایط تنش شوری به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام گرفت. فاکتورهای آزمایش شامل تنش شوری صفر، 3، 6، 9 و 12 دسی زیمنس بر متر و نسبت تغذیه نیتروژن (نیترات: آمونیوم) (100:0، 75:25، 50:50، 25:75 و0:100) بود. اثر شوری بر شاخص های جوانه زنی و نیز اثر شوری و منبع نیتروژن بر صفات رشدی و فیزیولوژیکی (وزن خشک گیاه، میزان پرولین، میزان نیتروژن و فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز) مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش تنش شوری از 3 دسی زیمنس بر متر، میزان جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه کاهش معنی داری نشان داد. تغذیه نیتروژن با نسبت 50% آمونیوم ضمن افزایش میزان پرولین در شرایط شوری بالا، اثرات منفی این تنش را تعدیل کرد. هر چه میزان نیترات مورد استفاده در تغذیه نیتروژنی نسبت آمونیوم بیشتر شد، در سطوح بالاتر تنش شوری، آنزیم نیترات ردوکتاز فعالیت بیشتری داشت ولی برعکس، با افزایش میزان آمونیوم نسبت به نیترات، فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز و در کل رشد و نمو گیاهچه کاهش نشان می داد و شوری اثرات منفی بیشتری را نشان داد، به طوری در نسبت 75 و 100% آمونیوم رشد گیاهچه کاملاً متوقف شد. میزان نیتروژن گیاه در شرایط استفاده از نیترات بیشتر نسبت به آمونیوم، با شوری رابطه منفی و برعکس با افزایش میزان آمونیم نسبت به نیترات این رابطه مثبت بود. منبع نیتروژن نیتراتی با نسبت بیش از 50% برای حصول بالاترین ویژگیهای جوانهزنی و رشد گاوزبان تحت تنش شوری توصیه میشود.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد