این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد برخی ارقام رایج برنج در سال های 1385 و 1386 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور استان خوزستان اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. تاریخ کاش چکیده کامل
این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد برخی ارقام رایج برنج در سال های 1385 و 1386 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور استان خوزستان اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. تاریخ کاشت به عنوان فاکتور اصلی و ارقام برنج به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. تاریخ های 15 اردیبهشت، 5 خرداد، 25 خرداد در کرت های اصلی و ارقام شامل هویزه و حمر (متحمل) عنبوری قرمز و چمپا (حساس) و رقم پرمحصول دانیال (نیمه متحمل) در کرت های فرعی قرارگرفتند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد بیشترین عملکرد دانه مربوط به تاریخ کاشت مطلوب (5 خرداد) بود که نسبت به کشت زود هنگام (15 اردیبهشت) 5/62 درصد افزایش تولید داشت. برتری شاخصهای فیزیولوژیکی بهخصوص در زمان خوشهدهی، دوام سطح برگ در طی دوره رسیدگی و همچنین ظرفیت تجمع ماده خشک بیشتر (گنجایش دانه×تعداد دانه در مترمربع) از جمله دلایل این افزایش محسوب میشوند. در میان ارقام، عملکرد دانه رقم هویزه بر سایر ارقام برتری داشت و نسبت به دو رقم حساس به گرمای عنبوری قرمز و چمپا به ترتیب از 9/50 و 3/36 درصد عملکرد بیشتری برخوردار بود. ارقام حساس به گرما علیرغم داشتن شاخص سطح برگ حداکثر بیشتر به دلیل سرعت رشد محصول، بازدهی فتوسنتزی و سرعت رشد نسبی پایینتر، از عملکرد دانه کمتری برخوردار بودند.
پرونده مقاله
این آزمایش در سال زراعی94-1393 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه رامهرمز اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل دو عامل که فاکتور اول مقادیر مختلف کود نیتروژن خالص (صفر،50، 100 و 200 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره و فاکتور دوم مربوط ب چکیده کامل
این آزمایش در سال زراعی94-1393 به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه رامهرمز اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل دو عامل که فاکتور اول مقادیر مختلف کود نیتروژن خالص (صفر،50، 100 و 200 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره و فاکتور دوم مربوط به تقسیط کود نیتروژن شامل : T1 = (50% کاشت + 50% ساقه رفتن)، T2 = (33% کاشت + 33% ساقه رفتن + 33% قبل از ظهور سنبله)، T3 = (25% کاشت + 50% ساقه رفتن + 25% قبل از ظهور سنبله) و T4 = (25% کاشت + 25% ساقه رفتن + 25% قبل از ظهور سنبله + 25% در مرحله شیری) بود. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح مقادیر مختلف کود نیتروژن از نظر ارتفاع ساقه، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و میزان و کارایی فتوسنتز جاری در سطح یک درصد و میزان انتقال مجدد ماده خشک در سطح احتمال پنج درصد معنیدار بود. اثر تقسیط کود نیتروژن بر ارتفاع ساقه، تعداد سنبله در متر مربع، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و میزان فتوسنتز جاری در سطح یک درصد و بر کارایی فتوسنتز جاری در سطح احتمال پنج درصد معنیدار شد. همچنین بر همکنش مقدار و تقسیط کود نیتروژن بر عملکرد بیولوژیک، میزان و کارایی انتقال مجدد ماده خشک و میزان و کارایی فتوسنتز جاری در سطح احتمال یک درصد معنیدار شد. بیشترین عملکرد دانه در تیمار 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص با 5/5141 کیلوگرم در هکتار و در تقسیط کود در سطح T3 با 4/4592 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بیشترین میزان و کارایی فتوسنتز جاری در تیمار 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص و T3 مشاهده شد. به طور کلی با توجه به نتایج این تحقیق، مصرف 100 کیلوگرم نیتروژن خالص و تقسیط کود 25% کاشت + 50% ساقه رفتن + 25% قبل از ظهور سنبله نسبت به سایر تیمارها باعث افزایش عملکرد و اجزای عملکرد شده و در منطقه مورد مطالعه نیز قابل توصیه میباشد.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر کاربرد باکتری محرک رشد سودوموناس و کود شیمیایی سولفات پتاسیم بر ویژگیهای کمی و کیفی ذرت دانهای، این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1394 ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیع چکیده کامل
به منظور بررسی اثر کاربرد باکتری محرک رشد سودوموناس و کود شیمیایی سولفات پتاسیم بر ویژگیهای کمی و کیفی ذرت دانهای، این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1394 ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: T1: بدون تلقیح و استفاده از کود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده (شاهد) ، T2: استفاده از مایه تلقیح اتوکلاو شده و استفاده ازکود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده، T3: تلقیح با کود بیولوژیکی سودوموناس و کاربرد کود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده، T4: تلقیح با کود بیولوژیکی محرک رشد سودوموناس و بدون کاربرد کود شیمیایی پتاسیم و T5: تلقیح با کود بیولوژیکی سودوموناس و کاربرد کود شیمیایی پتاسیم 50 درصد کمتر از میزان توصیه شده بودند. نتایج نشان داد که اثرتیمارهای آزمایش بر تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، درصد نشاسته و درصد پتاسیم دانه معنیدار ولی در مورد درصد فسفر معنیدار نبود. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی به تیمار T3 و T5 تعلق داشت. تیمار T4 کمترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی را نشان داد. تفاوت معنیداری بین دو تیمار T3 و T5 از لحاظ درصد نشاسته مشاهده نشد. بیشترین میزان پتاسیم از تیمار T3 حاصل شد و کمترین میزان را تیمار T4 نشان داد. به طور کلی تفاوت معنیداری بین دو تیمار T3 و T5 ازلحاظ عملکرد کمی و کیفی دانه مشاهده نشد و تیمار T5 به عنوان تیمار مناسب به جهت مصرف کمتر کود شیمیایی پتاسیم و کاهش آلودگیهای زیست محیطی مربوط به آن پیشنهاد میگردد.
پرونده مقاله
کمبود آب یکی از مشکلات رو به تزاید کشاورزی ایران است و تهدیدی برای این صنعت و امنیت غذایی کشور محسوب میشود. جوانه زنی یکی از مراحل حساس در طول دوره رشد گیاهان است که اغلب تحت اثر تنشهای محیطی بویژه خشکی قرار میگیرد. در این تحقیق، اثر چهار سطح پتانسیل آب (صفر، 3-، 6- چکیده کامل
کمبود آب یکی از مشکلات رو به تزاید کشاورزی ایران است و تهدیدی برای این صنعت و امنیت غذایی کشور محسوب میشود. جوانه زنی یکی از مراحل حساس در طول دوره رشد گیاهان است که اغلب تحت اثر تنشهای محیطی بویژه خشکی قرار میگیرد. در این تحقیق، اثر چهار سطح پتانسیل آب (صفر، 3-، 6- و 9- بار با استفاده از پلیاتیلنگلایکول) بر جوانهزنی بذر و رشد گیاهچه هیبرید های ذرت (سه هیبرید 500 SC،640SC و 704SC) بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس بیانگر اثر معنیدار سطوح مختلف تنش خشکی و نوع هیبرید و برهمکنش آنها بر مؤلفههای جوانهزنی بود. نتایج نشان داد که با کاهش پتانسیل آب در تمام سطوح تنش خشکی صفات رشدی شامل سرعت و درصد جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه و در نهایت ارتفاع گیاهچه کاهش یافت. به طور کلی هیبرید 500 SC با داشتن بالاترین درصد جوانه زنی، طول و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه و ارتفاع گیاهچه نسبت به سایر هیبریدهای مورد بررسی متحملترین هیبرید بود.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور بررسی اثرات الگوی کاشت بر ویژگی های مرفولوژیکی و آناتومیکی توده های تره ایرانی به مدت یک سال در خوزستان به صورت کرت های یک بار خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی الگوی کاشت در دو سطح (1-جوی و پشته چکیده کامل
این پژوهش به منظور بررسی اثرات الگوی کاشت بر ویژگی های مرفولوژیکی و آناتومیکی توده های تره ایرانی به مدت یک سال در خوزستان به صورت کرت های یک بار خرد شده (اسپلیت پلات) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی الگوی کاشت در دو سطح (1-جوی و پشته و 2-کرتی) و عامل فرعی شامل دو توده تره شادگان و اهواز19 بود. نتایج نشان داد کشت بر روی پشته ضمن اینکه کمترین تعداد بوته در متر مربع را دارا بود ولی بالاترین سطح صفات کیفی همچون تعداد برگ در بوته، طول، عرض و وزن را بیشتر را در اثر مدیریت بهتر نهاده ها دارا بود. بیشترین قطر و سطح روزنه نیز مربوط به کشت کرتی بود که سبب افزایش تعرق و پسابیدگی در نتیجه کاهش کیفیت محصول در این الگوی کشت شد و این در حالی بود که بیشترین تعداد روزنه به جهت فراهمی شرایط مطلوب در کشت بر روی پشته و در توده اهواز19 بود که می تواند از دلایل اصلی افزایش وزن خشک برگ در این توده باشد. براساس نتایج این تحقیق به نظر می رسد که با متمرکز کردن اهداف اصلاحی بر روی صفات آناتومیکی در کنار بکارگیری الگوی کاشت مناسب به افزایش میزان فتوسنتز خالص و در نتیجه افزایش تولید دست یافت.
پرونده مقاله
به منظور ارزیابی عملکرد دو سیستم کاشت گندم به صورت جوی و پشته با آبیاری نشتی در مقایسه با روش کشت مرسوم با آبیاری غرقابی، آزمایشی در سال زراعی 1395 در شهرستان شوشتر واقع در شمال استان خوزستان انجام شد. تیمارها شامل نوع کشت (هیرم کاری – خشکه کاری)، کشت با خطی کارها چکیده کامل
به منظور ارزیابی عملکرد دو سیستم کاشت گندم به صورت جوی و پشته با آبیاری نشتی در مقایسه با روش کشت مرسوم با آبیاری غرقابی، آزمایشی در سال زراعی 1395 در شهرستان شوشتر واقع در شمال استان خوزستان انجام شد. تیمارها شامل نوع کشت (هیرم کاری – خشکه کاری)، کشت با خطی کارهای روی پشته (شیار بازکن ثابت – شیار بازکن فنردار) و سه خط کشت روی پشته با فاصله ردیف های 60 و 75 سانتیمتری در سه تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. کشت هیرم کاری، استفاده از خطی کار با شیار بازکن فنردار و فاصله ردیف های 75 سانتیمتری میزان عملکرد را در سطح احتمال 1 درصد در مقایسه با دیگر تیمارها به میزان 33 درصد افزایش داد. همچنین شاخص برداشت، بر فاکتور فاصله بین ردیف و نوع کشت در نوع شیاربازکن در سطح احتمال 1 درصد تفاوت معنیدار نشان داده است. بیشترین عملکرد دانه با مقدار 5467 کیلوگرم مربوط به هیرم کاری و فاصله ردیف های 75 سانتیمتری و استفاده ازخطی کار با شیاربازکن های فنردار بود و کمترین عملکرد با مقدار 4133 کیلوگرم مربوط به کشت مرسوم بود. نتایج محاسبات نشان داد که هیرم کاری 15% راندمان آبی بالاتری نسبت به خشکه کاری دارد، کشت مرسوم با راندمان آبیاری 184/2کیلوگرم بر متر مکعب کمترین و کشت روی جوی و پشته های 75 سانتیمتری با راندمان آبیاری 648/2 کیلوگرم بر متر مکعب بیشترین راندمان آبیاری را با اختلاف 29% نشان داد. بنابراین کاشت به صورت هیرم کاری، در ردیف های 75 سانتیمتری با شیار بازکن های فنردار مناسبترین تیمار در افزایش عملکرد دانه و راندمان آبیاری معرفی گردید.
پرونده مقاله