این آزمایش بهمنظور بررسی واکنش علفهای هرز به بوم نظامهای ارقام محلی و پر محصول برنج در تاریخهای کاشت مختلف در روش کاشت مستقیم به روش خشکهکاری، بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار در مزرعه پژوهشی ایستگاه تحقیقاتی شاوور اجرا گردید. تیمار چکیده کامل
این آزمایش بهمنظور بررسی واکنش علفهای هرز به بوم نظامهای ارقام محلی و پر محصول برنج در تاریخهای کاشت مختلف در روش کاشت مستقیم به روش خشکهکاری، بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار در مزرعه پژوهشی ایستگاه تحقیقاتی شاوور اجرا گردید. تیمار اصلی تاریخ کاشت در سه سطح (15 خرداد، 25 خرداد و پنجم تیرماه) و تیمار فرعی چهار رقم برنج شامل چمپا، عنبوری قرمز، دانیال و شفق کشت گردیدند. با توجه به نتایج، بیشترین و کمترین تراکم علف هرز در زمان نمونهبرداری در تیمارهای 15 و 25 خردادماه به ترتیب با میانگین 123 و 61 بوته در مترمربع به دست آمد. در بین ارقام برنج کمترین تراکم علفهای هرز در رقم دانیال به میزان 74 بوته در مترمربع مشاهده گردید. گونه غالب در این آزمایش را دو علف هرز سوروف (Echinochola crus-galli L.) و عروسک پشت پرده (Physalis alkekengi L.) تشکیل میدادند. سرعت ظهور علفهای هرز در هر سه تاریخ کاشت در دامنه 40-20 روز پس از کاشت بسیار بالا و در حدود 56/0 تا 63/0 تعداد در روز بود. لذا کنترل علفهای هرز و مراقبتهای مزرعهای در این بازه زمانی برای دستیابی به تولید مطلوب دانه امری ضروری است.
پرونده مقاله
همنظور تعیین اثرات حضور علف هرز بر واکنش عملکردی ارقام برنج درزمانهای مختلف کاشت مستقیم خشکهکاری؛ آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی تاریخ کاشت در سه سطح (15 خرداد، 25 خرداد و 5 تیرماه) و چهار رقم برنج شامل چکیده کامل
همنظور تعیین اثرات حضور علف هرز بر واکنش عملکردی ارقام برنج درزمانهای مختلف کاشت مستقیم خشکهکاری؛ آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب بلوکهای کامل تصادفی، با سه تکرار اجرا گردید. عامل اصلی تاریخ کاشت در سه سطح (15 خرداد، 25 خرداد و 5 تیرماه) و چهار رقم برنج شامل دو رقم محلی چمپا (Oryza sativa L. cv. champa) و عنبوری قرمز (Oryza sativa L. cv. red anbori) و ارقام پر محصول و اصلاحشده دانیال (Oryza sativa L. cv. danial) و شفق (Oryza sativa L. cv. shafagh) بهعنوان عامل فرعی، کشت گردیدند. سپس هر کرت آزمایش ازلحاظ طولی به دو قسمت تقسیم شد. قسمت بالایی هر کرت وجین نشده و بهعنوان شاهد آن کرت در نظر گرفته شد و قسمت پایین آن وجین دستی و تمام علفهای هرز آن حذف گردید. بر اساس نتایج بهدستآمده، اثر تاریخ کاشت و رقم بر عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و تعداد خوشه در مترمربع در شرایط کنترل علف هرز در سطح یک درصد معنیدار گردید. بیشترین تولید دانه در تاریخ کاشت اول و در رقم پر محصول شفق به میزان 5253 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. همچنین نتایج مشخص نمود میزان کاهش عملکرد دانه ناشی از حضور علف هرز در بین تاریخهای کاشت متفاوت بود بهطوریکه بیشترین و کمترین میزان کاهش تولید با متوسط 1875 و 1090 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در تاریخهای کاشت اول و سوم مشاهده گردید. در میان ارقام برنج نیز کاهش عملکرد دانه به ترتیب به میزان 85/40 و 95/32 درصد در ارقام پر محصول و ارقام محلی دیده شد.
پرونده مقاله
این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد برخی ارقام رایج برنج در سال های 1385 و 1386 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور استان خوزستان اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. تاریخ کاش چکیده کامل
این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات شاخص های فیزیولوژیکی و عملکرد برخی ارقام رایج برنج در سال های 1385 و 1386 در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور استان خوزستان اجرا شد. آزمایش به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار بود. تاریخ کاشت به عنوان فاکتور اصلی و ارقام برنج به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شد. تاریخ های 15 اردیبهشت، 5 خرداد، 25 خرداد در کرت های اصلی و ارقام شامل هویزه و حمر (متحمل) عنبوری قرمز و چمپا (حساس) و رقم پرمحصول دانیال (نیمه متحمل) در کرت های فرعی قرارگرفتند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد بیشترین عملکرد دانه مربوط به تاریخ کاشت مطلوب (5 خرداد) بود که نسبت به کشت زود هنگام (15 اردیبهشت) 5/62 درصد افزایش تولید داشت. برتری شاخصهای فیزیولوژیکی بهخصوص در زمان خوشهدهی، دوام سطح برگ در طی دوره رسیدگی و همچنین ظرفیت تجمع ماده خشک بیشتر (گنجایش دانه×تعداد دانه در مترمربع) از جمله دلایل این افزایش محسوب میشوند. در میان ارقام، عملکرد دانه رقم هویزه بر سایر ارقام برتری داشت و نسبت به دو رقم حساس به گرمای عنبوری قرمز و چمپا به ترتیب از 9/50 و 3/36 درصد عملکرد بیشتری برخوردار بود. ارقام حساس به گرما علیرغم داشتن شاخص سطح برگ حداکثر بیشتر به دلیل سرعت رشد محصول، بازدهی فتوسنتزی و سرعت رشد نسبی پایینتر، از عملکرد دانه کمتری برخوردار بودند.
پرونده مقاله
به منظور بررسی اثر کاربرد باکتری محرک رشد سودوموناس و کود شیمیایی سولفات پتاسیم بر ویژگیهای کمی و کیفی ذرت دانهای، این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1394 ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیع چکیده کامل
به منظور بررسی اثر کاربرد باکتری محرک رشد سودوموناس و کود شیمیایی سولفات پتاسیم بر ویژگیهای کمی و کیفی ذرت دانهای، این آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در تابستان 1394 ایستگاه تحقیقات کشاورزی شاوور وابسته به مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: T1: بدون تلقیح و استفاده از کود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده (شاهد) ، T2: استفاده از مایه تلقیح اتوکلاو شده و استفاده ازکود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده، T3: تلقیح با کود بیولوژیکی سودوموناس و کاربرد کود شیمیایی پتاسیم به میزان توصیه شده، T4: تلقیح با کود بیولوژیکی محرک رشد سودوموناس و بدون کاربرد کود شیمیایی پتاسیم و T5: تلقیح با کود بیولوژیکی سودوموناس و کاربرد کود شیمیایی پتاسیم 50 درصد کمتر از میزان توصیه شده بودند. نتایج نشان داد که اثرتیمارهای آزمایش بر تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، درصد نشاسته و درصد پتاسیم دانه معنیدار ولی در مورد درصد فسفر معنیدار نبود. بیشترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی به تیمار T3 و T5 تعلق داشت. تیمار T4 کمترین عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی را نشان داد. تفاوت معنیداری بین دو تیمار T3 و T5 از لحاظ درصد نشاسته مشاهده نشد. بیشترین میزان پتاسیم از تیمار T3 حاصل شد و کمترین میزان را تیمار T4 نشان داد. به طور کلی تفاوت معنیداری بین دو تیمار T3 و T5 ازلحاظ عملکرد کمی و کیفی دانه مشاهده نشد و تیمار T5 به عنوان تیمار مناسب به جهت مصرف کمتر کود شیمیایی پتاسیم و کاهش آلودگیهای زیست محیطی مربوط به آن پیشنهاد میگردد.
پرونده مقاله
بهمنظور ارزیابی نقش عوامل کاهنده رشد بر برخی از شاخصهای مرفوفیزیولوژیکی و عملکردی ارقام برنج، آزمایشی در سال 1397 بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل ارقام مختلف برنج شامل: چمپا، عنبوری قرمز و هویزه در کرت اص چکیده کامل
بهمنظور ارزیابی نقش عوامل کاهنده رشد بر برخی از شاخصهای مرفوفیزیولوژیکی و عملکردی ارقام برنج، آزمایشی در سال 1397 بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عوامل آزمایش شامل ارقام مختلف برنج شامل: چمپا، عنبوری قرمز و هویزه در کرت اصلی و عوامل کاهنده رشد در چهار سطح شاهد (بدون برش)، مصرف نیم لیتر مداکس تاپ در 45 روز پس از کاشت، برش 65 روز پس از کاشت به ارتفاع 35 سانتیمتر و برش 85 روز پس از کاشت به ارتفاع 35 سانتیمتر در کرت فرعی بود. نتایج نشان داد تفاوت بین سطوح عوامل کاهنده رشد ازنظر ارتفاع ساقه، تعداد خوشه، تعداد دانه پوک و عملکرد شلتوک در سطح 1% و وزن هزار دانه در سطح 5% معنیدار بود. تفاوت بین ارقام ازنظر تعداد دانه پوک در خوشه در سطح 1% و وزن هزار دانه در سطح 5% معنیدار شد. بیشترین تعداد دانه پوک در خوشه در شاهد و کمترین آن دربرش 65 روز پس از کاشت حاصل شد. بیشترین عملکرد شلتوک به کاربرد مداکس تاپ (با میانگین 7/4 تن در هکتار) و کمترین آن (با میانگین 19/3 تن در هکتار) به برش 85 روز پس از کاشت متعلق بود. بنابراین میتوان با برش 65 روز پس از کاشت و کاربرد مداکس تاپ و استفاده از رقم هویزه به نتایج مطلوب در شرایط آب و هوایی خوزستان رسید.
پرونده مقاله