این پژوهش بهمنظور بررسی تاثیر نانوذره آهن و پوترسین بر برخی صفات گیاه کاملینا به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزارع تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایعکلا (شهرستان نکا) در سال 1400 انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل نانوذره آهن چکیده کامل
این پژوهش بهمنظور بررسی تاثیر نانوذره آهن و پوترسین بر برخی صفات گیاه کاملینا به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در مزارع تحقیقاتی ایستگاه تحقیقات کشاورزی بایعکلا (شهرستان نکا) در سال 1400 انجام گرفت. تیمارهای مورد استفاده شامل نانوذره آهن در چهار غلظت صفر، 20، 40 و 60 ppm و پلیآمین پوترسین در چهار غلظت صفر، 5/0، 1 و 5/1 میلیمولار بود. تجزیه واریانس بیانگر معنیداری اثر ساده نانوذره آهن و پوترسین و اثر متقابل آنها بر میزان رنگیزههای فتوسنتزی و صفات مورفولوژیکی در سطح 5 درصد بود. نتایج مقایسه میانگین اثر ساده تیمارها نشان داد که بیشترین میزان کلروفیل a و کارتنوئید در مرحله رویشی و کارتنوئید در مرحله زایشی در سطح 60 ppm نانوذره آهن و بیشترین میزان کلروفیل a در سطح 1 میلیمولار پوترسین و بیشترین میزان کارتنوئید در سطح 5/1 میلیمولار پوترسین بود. بیشترین میزان رنگیزههای کلروفیل b و کل در مرحله رویشی در ترکیب تیماری 40 ppm آهن با 5/1 میلیمولار پوترسین و در مرحله زایشی در ترکیب تیماری 60 ppm آهن با 1 میلیمولار پوترسین مشاهده شد. بیشترین میزان عملکرد و تعداد دانه در کپسول و نیز میزان بالایی از وزن هزار دانه و ارتفاع بوته در ترکیب تیماری 40 ppm نانوذره آهن با 1 میلیمولار پوترسین مشاهده شد. بهطور کلی ترکیب تیماری 60 ppm نانوذره آهن و غلظتهای مختلف پوترسین بیشترین میزان رنگیزهها و صفات عملکردی را داشته و محلولپاشی این دو محرک میتواند موجب بهبود رشد، نمو و عملکرد محصول کاملینا شود.
پرونده مقاله
همنظور بررسی اثر اصلاحکنندههای خاک بر اجزای عملکرد، عملکرد و درصد روغن دانه کلزا (Brassica napus L.)، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه کشاورز واقع در شهرستان آمل در سال 1400 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد اصلاحکنندههای خاک در هشت چکیده کامل
همنظور بررسی اثر اصلاحکنندههای خاک بر اجزای عملکرد، عملکرد و درصد روغن دانه کلزا (Brassica napus L.)، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه کشاورز واقع در شهرستان آمل در سال 1400 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد اصلاحکنندههای خاک در هشت سطح شاهد یا عدم مصرف اصلاحکننده، مصرف بیوچار، مصرف نانوذرات سیلیکون، مصرف نانوذرات روی، مصرف بیوچار + نانوذرات سیلیکون، مصرف بیوچار + نانوذرات روی، مصرف نانوذرات سیلیکون + نانوذرات روی و مصرف بیوچار + نانوذرات سیلیکون + نانوذرات روی بودند. نتایج نشان داد که کاربرد تمامی اصلاحکنندههای خاک موجب بهبود اجزای عملکرد، عملکرد و محتوای روغن دانه کلزا در مقایسه با تیمار شاهد یا عدم مصرف اصلاحکنندهها شدند. به طور کلی، کاربرد ترکیبی اصلاحکنندهها اثرات بهتری بر صفات مورد مطالعه نسبت به کاربرد جداگانه هر یک از اصلاح-کنندهها داشت و همچنین در بین تیمارهای انفرادی، مصرف نانوذرات اکسید روی بیشترین تأثیر را در بهبود اجزای عملکرد و عملکرد دانه نشان داد. حداکثر ارتفاع بوته (144/33 سانتیمتر)، تعداد خورجین در بوته (240 عدد) و عملکرد دانه (3263/7 کیلوگرم در هکتار) زمانی حاصل شد که هر سه اصلاحکننده به طور همزمان مورد استفاده قرار گرفتند. بین تیمارهای انفرادی و ترکیبی اصلاحکنندهها از نظر محتوای روغن دانه اختلاف آماری معنیداری مشاهده نشد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر، کاربرد همزمان اصلاحکنندههای خاک میتواند نقش مؤثری در بهبود خصوصیات کمی و کیفی دانه کلزا داشته باشد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر کاربرد پلیمر سوپرجاذب بر برخی از پارامترهای رشدی و عملکرد گیاه نخود در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1401- 1400 در منطقه هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی اجرا گردید. تیمارهای آز چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر کاربرد پلیمر سوپرجاذب بر برخی از پارامترهای رشدی و عملکرد گیاه نخود در شرایط تنش خشکی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1401- 1400 در منطقه هوراند از توابع استان آذربایجانشرقی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (آبیاری کامل به عنوان شاهد، محدودیت ملایم آبی یا قطع آبیاری در مرحله غلاف دهی و محدودیت شدید آبی یا قطع آبیاری در مرحله شروع گلدهی) و مقادیر مختلف سوپرجاذب (عدم استفاده از سوپرجاذب، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات مورد مطالعه نشان داد که اعمال تنش و اثر مصرف پلیمر سوپرجاذب بر تمام صفات مورد ارزیابی در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. برهمکنش تنش خشکی و پلیمر سوپرجاذب بر ارتفاع بوته، محتوای کلروفیل برگ، تعداد غلاف در بوته، عملکرد دانه و زیست توده در سطح احتمال یک درصد و بر سایر صفات اثر معنیداری نداشتند. بهطوری که بیشترین عملکرد دانه (94/1710 کیلوگرم در هکتار) به تیمار (آبیاری کامل و 150 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب) اختصاص یافت. نتایج نشان داد که با افزایش تنش خشکی مقادیر صفات فیزیولوژیکی مانند محتوای کلروفیل و محتوای نسبی آب برگ کاهش اما مقدار پرولین برگ افزایش یافت. در صورتیکه استفاده از سوپرجاذب بهطور معنیداری صفات فیزیولوژیکی را افزایش داد. با توجه به نتایج بهدست آمده سوپرجاذب موجب کاهش خسارات وارد شده در مواجه با خشکی شد.
پرونده مقاله
لازم است میزان اثر تنش خشکی و وجود یا عدم وجود علفهای هرز بر میزان رشد و عملکرد گیاهان زراعی مهم از جمله ذرت و سورگوم مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور مطالعه مزرعهای در سال زراعی 1393 در مزرعه آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت دو آزمایش مجزا برای دو گیاه ذرت علوفهای چکیده کامل
لازم است میزان اثر تنش خشکی و وجود یا عدم وجود علفهای هرز بر میزان رشد و عملکرد گیاهان زراعی مهم از جمله ذرت و سورگوم مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور مطالعه مزرعهای در سال زراعی 1393 در مزرعه آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت دو آزمایش مجزا برای دو گیاه ذرت علوفهای هیبرید KS260 و سورگوم علوفهای رقم اسپیدفید به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار اول سطوح آبیاری 65%، 75%، 85% و 100% (%ET0) و تیمار دوم مدیریت علف هرز (وجین و عدم وجین علفهای هرز ) بود. میزان کمترین عملکرد علوفه تر و خشک در ذرت و سورگوم در شرایط کم آبی شدید (تنش 65% ظرفیت زراعی) مشاهده شد. وجین علفهای هرز مزارع ذرت و سورگوم باعث افزایش حدود 35درصدی وزن تر و خشک علوفه ذرت و افزایش 25 درصدی وزن تر علوفه و 100 درصدی وزن خشک علوفه سورگوم شد. وجین علفهای هرز در تمامی شرایط باعث کاهش رقابت این گونهها با گیاه زراعی و افزایش شاخصهای رشدی علوفه از جمله دوام سطح برگ ( 49 درصدی در ذرت و 11 درصدی در سورگوم)، سرعت رشد نسبی ( 9 درصدی در ذرت و 22 درصدی در سورگوم)، سرعت رشد خالص (23 درصد ذرت و 25 درصد در سورگوم) و ارتفاع (12درصدی در ذرت و 15 درصدی در سورگوم) شد و به نظر میرسد مقاومت به خشکی سورگوم و ذرت در شرایط آب و هوایی مشهد تقریبا یکسان است.
پرونده مقاله
ه منظور بررسی اثر سطوح مختلف خاکورزی و بقایا بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه گندم، این پژوهش در سال زراعی 95-1394 در شهرستان ایذه به صورت استریپ پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل خاکورزی در سه سطح (شامل خاکورزی مرس چکیده کامل
ه منظور بررسی اثر سطوح مختلف خاکورزی و بقایا بر عملکرد و اجزای عملکرد گیاه گندم، این پژوهش در سال زراعی 95-1394 در شهرستان ایذه به صورت استریپ پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی شامل خاکورزی در سه سطح (شامل خاکورزی مرسوم، خاکورزی حفاظتی و بدون خاکورزی) به عنوان کرت افقی و بقایای گیاهی در سه سطح(شامل صفر، 30 و 60 درصد بقایای گندم) به عنوان کرتهای عمودی بودند. نتایج نشان داد که تیمار خاکورزی اثر معنیداری بر عملکرد و اجزای عملکرد، شاخص برداشت، درصد و عملکرد پروتئین داشت. بیشترین عملکرد دانه (با میانگین 5/477 گرم در مترمربع) از تیمار خاکورزی حفاظتی و کمترین(با میانگین 3/340 گرم در مترمربع) از تیمار بدون خاکورزی حاصل شد. همچنین کاربرد بقایای گیاهی به طور معنیداری عملکرد و اجزای عملکرد، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد و عملکرد پروتئین را تحت تأثیر قرار داد. بیشترین عملکرد دانه (با میانگین 7/480 گرم در مترمربع) در روش خاکورزی حفاظتی با کاربرد 30 درصد بقایا در سطح خاک بهدست آمد. بر اساس نتایج حاصله و با توجه به تأثیرات مثبت روش خاکورزی حفاظتی، جهت افزایش محصول گندم کاربرد 30 درصد بقایا در این روش خاکورزی در منطقه ایذه پیشنهاد گردید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات کودهای آلی و شیمیایی همراه با کاربرد سیلیکون بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل (Echinacea purpurea L.)، در مزرعه ای واقع در استان مازندران، شهرستان آمل طی سال 1401 اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات کودهای آلی و شیمیایی همراه با کاربرد سیلیکون بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل (Echinacea purpurea L.)، در مزرعه ای واقع در استان مازندران، شهرستان آمل طی سال 1401 اجرا گردید. آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل مصرف کودهای آلی و شیمیایی در چهار سطح (شاهد، کود دامی، ورمیکمپوست و کود شیمیایی) به عنوان عامل اصلی و کاربرد سیلیسیم در سه سطح (شاهد، سیلیکات پتاسیم و نانوسیلیس) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد که یشترین صفات رشدی نظیر ارتفاع بوته، تعداد گل در بوته و سطح برگ با کاربرد کود شیمیایی حاصل شد. حداکثر وزن خشک اندام گیاهی با مصرف کود شیمیایی حاصل شد اگرچه اختلاف معنیداری با کاربرد ورمیکمپوست نداشت. بیشترین وزن خشک گل (429/3 گرم در متر مربع) با کاربرد کود شیمیایی حاصل شد که با مصرف ورمیکمپوست (417/3 گرم در متر مربع) اختلاف معنیداری نداشت. کاربرد هر دو منبع سیلیکون منجر به بهبود تعداد گل در بوته، سطح برگ و غلظت کلروفیلها در مقایسه با تیمار شاهد گردید اگرچه کاربرد نانوسیلیکون اثرات بهبوددهندگی بالاتری در مقایسه با سیلیکات پتاسیم داشت. مصرف نانوسیلیکون بهترتیب موجب افزایش 9/6 و 7/4 درصدی وزن خشک گل در مقایسه با عدم کاربرد سیلیکون و کاربرد سیلیکات پتاسیم گردید. بنابراین، با توجه به نتایج مطالعه حاضر، کاربرد ورمی-کمپوست به عنوان جایگزین مناسب برای کودهای شیمیایی و استفاده از نانوسیلیکون جهت بهبود خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی و عملکرد سرخارگل معرفی میگردد.
پرونده مقاله