اسهال یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی است، زیرا به عنوان یکی از علل مهم مرگ ومیر در کودکان محسوب می‎شود. اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی، اولین سویه‎ای از اشریشیاکلی است که عامل مهم اسهال نوزادان در کشورهای توسعه یافته به حساب می‎آید. اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی چکیده کامل
اسهال یک نگرانی عمده برای سلامت عمومی است، زیرا به عنوان یکی از علل مهم مرگ ومیر در کودکان محسوب می‎شود. اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی، اولین سویه‎ای از اشریشیاکلی است که عامل مهم اسهال نوزادان در کشورهای توسعه یافته به حساب می‎آید. اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی عوامل بیماریزای‎ رایجی هستند که از طریق مصرف غذاهای آلوده منتقل می‎شوند و باعث بیماری‎های حاد گوارشی در انسان می‎گردند. در این مطالعه مروری، میزان شیوع اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی در گوشت دام و طیور و نیز فرآورده‎های لبنی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. براساس مطالعات انجام شده اکثر اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی‎ شناسایی شده مربوط به محصولات گوشت قرمز و فرآوردهای گوشتی مانند همبرگر بوده است که به احتمال زیاد، این محصولات به دلیل بهداشت نامناسب فرآوری و دستکاری زیاد در فرآیند تولید، آلودگی بیشتری دارند. این در حالی است که در گوشت مرغ و محصولات غذایی آماده طبخ مانند ناگت‎های نیمه پخته به میزان کمتری شناسایی شده‎اند. با توجه به استفاده از درجه حرارت پاستوریزاسیون در مراحل آماده سازی، کاهش میزان اولیه بار میکروبی در این مواد غذایی مشاهده شده است ولی با این حال در مراحل آماده سازی این مواد غذایی در کارخانه‎ها و نحوه انباری سازی باید نکات بهداشتی را رعایت نمود تا آلودگی به باکتری اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی ایجاد نگردد. نتایج به دست آمده نشان داد که محصولات غذایی با منبع حیوانی به راحتی میتوانند به عنوان یک مخزن اشریشیاکلی بیماریزای گوارشی با توانایی بالقوه برای انتقال ژنهای مقاومت آنتیبیوتیکی و بیماریزایی به میکروفلور دستگاه گوارش عمل کنند. بنابراین، توسعه راهبردهای مؤثر برای بهبود ایمنی مواد غذایی و دستورالعملهای بهروز شده برای استفاده محتاطانه از عوامل ضد میکروبی در ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.
پرونده مقاله
آدیپونکتینیک هورمون پپتیدی است که در انسان از بافت چربی ترشح میشود و بر متابولیسم چربی و گلوکز مؤثر است.اینترلوکین شش نیز نقش اصلی را در انواع مختلف مکانیسم های دفاع از میزبان از جمله در واکنش های ایمنی و واکنش های فاز حاد دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه چکیده کامل
آدیپونکتینیک هورمون پپتیدی است که در انسان از بافت چربی ترشح میشود و بر متابولیسم چربی و گلوکز مؤثر است.اینترلوکین شش نیز نقش اصلی را در انواع مختلف مکانیسم های دفاع از میزبان از جمله در واکنش های ایمنی و واکنش های فاز حاد دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثرات کوتاه مدت تمرین هوازی و رژیم غذایی پرچرب و عصاره کورکومین بر بیان ژن های آدیپونکتین و اینترلوکین شش بافت عضله رت های نر نژاد ویستار بود.بدین منظور تعداد 50 سر موش صحرایی نر دو ماهه تهیه و به پنج گروه کنترل، رژیم غذایی پرچربرب، کورکومین و رژیم غذایی پرچرب، تمرین و رژیم غذایی پرچرب، کورکومین + تمرین + رژیم غذایی پرچرب تقسیم شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه مقایسه شد. میانگین تفاوت های درون گروهی نیز با استفاده از آزمون آماری تی تک نمونه مقایسه شد. نتایج نشان داد که میانگین بیان ژن آدیپونکتین آزمودنی ها در بین 5 گروه تفاوت معنی داری را نشان داد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نیز اختلاف معناداری بین گروه کنترل و سایر گروه ها را نشان داد. همچنین بیان ژن اینترلوکین 6 در دو گروه رژیم غذایی پرچرب و گروه رژیم غذایی پرچرب + کورکومین نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است. اما در دو گروه رژیم غذایی پرچرب + تمرین و گروه رژیم غذایی پرچرب + تمرین + کورکومین کاهش معنی دار یافته است.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف مطالعهی تاثیر روغن کتان و پودر زنجبیل بر عملکرد تولیدی و پروفایل اسیدچرب زرده تخممرغ در مرغ مادر گوشتی طی سه دوره 28 روزه انجام گرفت. تعداد 200 قطعه مرغ مادر گوشتی رأس 308 با سن 45 هفته و بهصورت طرح کاملاً تصادفی فاکتوریل (2×4) شامل 2 سطح زنجبی چکیده کامل
این پژوهش با هدف مطالعهی تاثیر روغن کتان و پودر زنجبیل بر عملکرد تولیدی و پروفایل اسیدچرب زرده تخممرغ در مرغ مادر گوشتی طی سه دوره 28 روزه انجام گرفت. تعداد 200 قطعه مرغ مادر گوشتی رأس 308 با سن 45 هفته و بهصورت طرح کاملاً تصادفی فاکتوریل (2×4) شامل 2 سطح زنجبیل (صفر و 5/1 درصد) و 4 سطح کتان (صفر، 1، 2 و 3 درصد) در 8 تیمارآزمایشی 5 تکرار 5 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. فقط در دوره 28 تا 56 و 56 تا 84 روزگی تولید تخممرغ تحت تاثیر پودر زنجبیل و روغن کتان و اثرات متقابل آنها قرار گرفت (05/0>p ). در کل دوره تنها پودر زنجبیل و اثرات متقابل پودر زنجبیل و روغن کتان باعت افزایش تولید تخممرغ شده بود (05/0> p). در هیچکدوم از دورهها روغن کتان و اثرات همزمان پودر زنجبیل و روغن کتان برای وزن تخممرغ تاثیری نداشت، و تنها اثرات پودر زنجبیل در دوره 56 تا 84 روز معنیدار بود که باعث کاهش وزن تخممرغ شد (05/0> p). فراسنجه توده تخممرغ فقط در دوره 28 تا 56 و 56 تا 84 روزگی و کل دوره، تحت تاثیر پودر زنجبیل و روغن کتان و اثرات همزمان آنها قرار گرفت (05/0> p). مصرف روغن کتان و همزمان پودر زنجبیل و روغن کتان منجر به افزایش معنیدار اسیدهای چرب زرده تخممرغ و کاهش معنیدار نسبت امگا 6 به امگا 3 شد (05/0>p ). درکل، مکمل کردن جیره مرغ مادر با سطح 5/1 درصد زنجبیل و سطح 2 درصد روغن کتان اثر مثبتی بر عملکرد تولیدی و پروفایل اسیدچرب زرده تخممرغ دارد.
پرونده مقاله
پرورش کرم ابریشم از دیرباز در استان خراسان رضوی رواج داشته است. با توجه به این که هیبریدهای مختلفی برای افزایش عملکرد تولید کرم ابریشم تولید می گردد، با توجه به اقلیم های آب و هوایی مختلف در کشور، نیاز است که مناسب ترین آن ها برای هر منطقه شناسایی و معرفی شود. این طرح ب چکیده کامل
پرورش کرم ابریشم از دیرباز در استان خراسان رضوی رواج داشته است. با توجه به این که هیبریدهای مختلفی برای افزایش عملکرد تولید کرم ابریشم تولید می گردد، با توجه به اقلیم های آب و هوایی مختلف در کشور، نیاز است که مناسب ترین آن ها برای هر منطقه شناسایی و معرفی شود. این طرح به منظور مقایسه چهارده نوع هیبرید وارداتی با چهار هیبرید داخلی انجام شد، تا مناسب ترین هیبریدها برای استان خراسان رضوی شناسایی شود. برای انجام این تحقیق ۱۸ نوع هیبرید در شرایط محیطی استاندارد و در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و در هر تکرار ۲۰۰ لارو در بهار ۱۴۰۰ در سالن پرورش اداره توسعه نوغانداری تربتحیدریه پرورش داده شدند و عملکرد آن ها مورد مقایسه قرار گرفت. صفات مورد اندازه گیری شامل تلفات لاروی، درصد شفیرگی، درصد پیله (خوب، متوسط، ضعیف و دوبل) و نیز وزن پیله (خوب، متوسط، ضعیف و دوبل)، تعداد در لیتر، وزن یک لیتر، وزن قشر پیله و درصد قشر پیله بود. تجزیه تحلیل داده ها با نرمافزار SAS انجام شد. نتایج نشان داد که هیبرید چینی Q×B با ۷۵/۳۳۹ گرم بیشترین وزن پیله تولید را داشت (۰۵/۰p < ). همچنین، هیبرید L2×R با ۳۶/۲۴ درصد بیشترین درصد قشر ابریشمی را داشت (۰۵/۰p < ) و هیبرید L2×OR با ۷۲/۱ گرم بالاترین متوسط میانگین وزن پیله را نشان داد (۰۵/۰p < ). بر اساس نتایج بهدستآمده بر مبنای میانگین شاخص ارزیابی از بین ۱۴ هیبرید وارداتی چینی، هیبریدهای ۸۷۲×۸۷۱، B×Q، BB×QA، HB×JA، JA×HB و M×S و از بین چهار هیبرید ایرانی موردبررسی، عملکرد سه هیبرید 103×104، 151×154 و 154×151 با توجه به صفات مختلف تولیدی بهتر ارزیابی شدند.
پرونده مقاله
هایپرپلازی آندومتر تکثیر نامنظم غدد آندومتر و افزایش نسبت غده به استروما در مقایسه با آندومتر پرولیفراتیو نرمال است. هایپرپلازی آندومتر یکی از پیش سازهای سرطان آندومتر است که از شایع ترین سرطان ها در بین زنان می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات سطح بیان ژنهای FOX چکیده کامل
هایپرپلازی آندومتر تکثیر نامنظم غدد آندومتر و افزایش نسبت غده به استروما در مقایسه با آندومتر پرولیفراتیو نرمال است. هایپرپلازی آندومتر یکی از پیش سازهای سرطان آندومتر است که از شایع ترین سرطان ها در بین زنان می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات سطح بیان ژنهای FOXO1 و P27 kip در نمونه بافت هایپرپلازی آندومتر در مقایسه با نمونه بافت نرمال انجام شد. در این مطالعه مورد – شاهدی نمونههای هایپرپلازی همراه با بافت حاشیه نرمال از آندومتر رحم زنانی که با خونریزی غیرعادی رحمی و یا افزایش ضخامت آندومتر به درمانگاه زنان بیمارستان آرش مراجعه کردند گرفته شد. نمونه بافت نرمال حاشیه ای و نمونه هایپرپلازی به ترتیب به عنوان شاهد و مورد در نظر گرفته شدند. سطح نسبی بیان ژن های FOXO1 و P27 kip با روش Real time PCRپس از استخراج RNA کل و سنتز cDNA سنجیده شد و در ادامه ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎی ﺣﺎﺻﻞ از واﮐﻨﺶ با روشRQ=2-ΔΔCT مورد آنالیز قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تی تست مستقل انجام گرفت. سطح نسبی بیان ژن های FOXO1 و P27 kip در نمونه بافت هایپرپلازی در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معناداری نداشت (05/0 p >). اگر چه نتایج برخی مطالعات حاکی از آن است که سطح بیان ژن های FOXO1 و P27KIP در در سرطان آندومتر می تواند دچار تغییر گردد، اما نتایج مطالعه حاضر نشان دادند که بر خلاف انتظار سطح نسبی بیان ژن های FOXO1 و P27 kip در بافت هایپرپلازی در مقایسه با بافت نرمال دچار تغییر معناداری نمیگردد.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه سنتز و بررسی اثرات ضد اکسیدانی، ضد التهابی و ضد باکتریایی نانوذرات پلی لاکتیک کو گلیکولیک اسید (PLGA) حاوی عصاره دود عنبرنسارا است. برای این منظور دود عنبر نسا با استفاده از روش W1/O/W2 توسط نانوذرات PLGA محصور شد و با تکنیکهای DLS، پتانسیل زتا، FESEM چکیده کامل
هدف از این مطالعه سنتز و بررسی اثرات ضد اکسیدانی، ضد التهابی و ضد باکتریایی نانوذرات پلی لاکتیک کو گلیکولیک اسید (PLGA) حاوی عصاره دود عنبرنسارا است. برای این منظور دود عنبر نسا با استفاده از روش W1/O/W2 توسط نانوذرات PLGA محصور شد و با تکنیکهای DLS، پتانسیل زتا، FESEM و میکروسکوپ الکترونی FTIR مشخص شد. فعالیت ضد اکسیدانی نانوذرات سنتز شده با استفاده از تست های ABTS و FRAP و همچنین اندازه گیری سطح بیان ژنهای آنتی اکسیدانی کاتالاز (CAT) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و بیان اینترلوکین 6 (IL-6) و اینترلوکین 10 IL-10)) همچنین برای تعیین پتانسیل ضد التهابی نانوذرات با آزمون Real time PCR مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فعالیت ضد باکتریایی نانوذرات سنتز شده بر روی دو سویه باکتریایی اشریشیا کلی و باسیلوس سوبتیلیس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تشکیل نانوذراتی کروی با متوسط اندازه 2/51 نانومتر، شاخص پراکندگی 22/0، دارای شارژ سطحی 37/35- میلی ولت و راندمان کپسوله سازی 74 درصد را نشان داد. خواص ضد اکسیدانی نانوذرات PLGA سنتز شده با کاهش Fe+3، مهار تشکیل رادیکالهای آزاد و افزایش سطح بیان ژنهای CAT و SOD تایید گردید. سطح بیان IL-6 و IL-10 نیز تحت تأثیر نانوذرات PLGA بارگذاری شده با عصاره آلی دود عنبرنسارا افزایش یافت که نشان دهنده خواص ضد التهابی نانوذرات پیشنهادی است. نانوذرات PLGA بارگذاری شده با عصاره آلی دود عنبرنسارا بر باکتری Bacillus subtilis اثر ضد باکتریایی داشت، اما بر E. coli تأثیری نداشت. نانوذرات PLGA بارگذاری شده با عصاره آلی دود عنبرنسارا دارای خواص ضد اکسیدانی، ضد التهابی است و میتواند به عنوان ترکیبی با پتانسیل ضد بکتریایی در نظر گرفته شود.
پرونده مقاله
دیابت به عنوان یکی از بیماری های بسیار توسعه یافته در جهان و از دلایل اصلی مرگ و میر در نظر گرفته می شود. از راه های پیشگیری از دیابت و جلوگیری از عوارض ناشی از آن، انجام فعالیت به روش های مختلف است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه تاثیر دوازده هفته تمرین تداومی و تناوبی چکیده کامل
دیابت به عنوان یکی از بیماری های بسیار توسعه یافته در جهان و از دلایل اصلی مرگ و میر در نظر گرفته می شود. از راه های پیشگیری از دیابت و جلوگیری از عوارض ناشی از آن، انجام فعالیت به روش های مختلف است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه تاثیر دوازده هفته تمرین تداومی و تناوبی روی فتوئین b، فتوئین a و گلیپیکان 4 پلاسما و مقاومت به انسولین در موش های دیابتی نوع 1 بود. برای این منظور 40 موش دیابتی نوع یک به 4 گروه کنترل-سالم، کنترل دیابت، دیابت تمرین تداومی و دیابت تمرین تناوبی تقسیم شدند.گروه تناوبی با دویدن روی در وهله های 3 دقیقهای با سرعت 20 متر در دقیقه و ریکاوری فعال با سرعت 10 متر در دقیقه با شیب صفر درصد به مدت 3 دقیقه روی تردمیل، شش تکرار در هر جلسه انجام شد (مدت زمان کل 36 دقیقه). گروه تمرین تداومی نیز دویدن را با سرعت 15 متر در دقیقه به مدت 36 دقیقه با شیب 0% درصد انجام دادند. کشتار موشها 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام و خونگیری انجام شد. جهت مقایسه بین گروهها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. بررسی تغییرات بین گروهی نشان داد که تفاوت معنی دار بین گروه ها برای مقاومت به انسولین، فتوئین b، فتوئین a و گلیپیکان 4 پلاسما وجود دارد (001/0p <). بررسی تغییرات بین کروهی نشان داد که مقاومت به انسولین، فتوئین b، فتوئین a و گلیپیکان 4 پلاسما کاهش معنی دار در گروه سالم نسبت به گروه دیابتی داشتند (001/0p <). همچنین بین گروه کنترل دیابت با گروه های تمرین تداومی و تمرین تناوبی تفاوت معنی دار بین همه شاخص ها وجود داشت (001/0p <). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین هوازی و تمرین تناوبی میتوانند باعث کاهش فتوئین b، فتوئین a و گلیپیکان 4 پلاسما در موشهای دیابتی نوع 1 شوند. این بهبودها در گروه تمرین تناوبی نسبت به تمرین تداومی بهتر بود.
پرونده مقاله
پدیده رگ زایی در شرایط پاتوفیزیولوژیکی مانند چاقی و شرایط فیزیولوژیکی مانند فعالیت ورزشی، اثرات متفاوتی را بر بدن دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و عامل نوروتروفیک مشتق از عصب (NDNF) در رتهای نر چاق بود. در ی چکیده کامل
پدیده رگ زایی در شرایط پاتوفیزیولوژیکی مانند چاقی و شرایط فیزیولوژیکی مانند فعالیت ورزشی، اثرات متفاوتی را بر بدن دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و عامل نوروتروفیک مشتق از عصب (NDNF) در رتهای نر چاق بود. در یک مطالعه تجربی، تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار با سن پنج هفته و وزن تقریبی 120 تا 160 گرم، بر اساس همگن سازی وزنی به دو گروه مساوی کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل تمرینی به مدت شش هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه شامل یک نوبت 10 تکراری با تناوب استراحتی 90 ثانیه ای، بالارفتن از نردبان تمرینات مقاومتی به ارتفاع یک متر و شیب 85 درجه همراه با وزنه متصل به قاعده دم (با توجه به حداکثر ظرفیت حمل وزنه هر رت) را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رتها کشته شده و خونگیری از قلب انجام گردید. مقادیر VEGF و NDNF در بافت قلب با استفاده از روش الایزا ارزیابی گردید. به منظور بررسی تغییرات بین گروهی از آزمون t مستقل و در سطح معناداری 05/0 >p استفاده شد. نتایج نشان داد شش هفته مداخله تمرین مقاومتی منجر به افزایش معنادار در مقادیر VEGF و کاهش معنادار NDNF در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل گردید. بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد تمرین مقاومتی می تواند با افزایش برخی عوامل محافظتی و کاهش عوامل بازدارنده آنژیوژنز، اثرات مثبتی بر پیشگیری از خطر بروز بیماری های قلبی عروقی ناشی از چاقی، به دنبال داشته باشد.
پرونده مقاله
چاپ سهبعدی داربستها در دمای پایین نویدبخش زیادی برای ساخت جایگزینهای مصنوعی پیوند استخوان با عملکرد بیشتر نسبت به تکنیکهای سنتی است. یکی از امیدوارکنندهترین استراتژیها در مهندسی بافت استخوان روی توسعه داربستهای biomimetic متمرکز شده است. داربستها با پایه چکیده کامل
چاپ سهبعدی داربستها در دمای پایین نویدبخش زیادی برای ساخت جایگزینهای مصنوعی پیوند استخوان با عملکرد بیشتر نسبت به تکنیکهای سنتی است. یکی از امیدوارکنندهترین استراتژیها در مهندسی بافت استخوان روی توسعه داربستهای biomimetic متمرکز شده است. داربستها با پایه سرامیک با توانایی استئوژنیک و خواص مکانیکی، کاندیدای امیدوارکنندهای برای ترمیم استخوان هستند. هدف از این مطالعه متناسبسازی انعطافپذیری و خاصیت القای استخوان داربست سهبعدی پلیکاپرولاکتون (PCL) تهیه شده با روش مدل رسوب ذوب شده (FDM)، با استفاده از تلفیق کلاژن (COL) به عنوان پلیمر طبیعی همراه با پلیمر مصنوعی و بررسی رفتار سلولهای MG63بر روی آن بود. بعد از تهیه داربست، از آزمونهای میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنجی پراش انرژی ایکس (EDX) و طیفسنجی ATR-FTIR استفاده شد. پس از گذشت 1،7،14 روز، بررسی روند استخوانسازی سلولهای در تیمارهای مختلف، با استفاده از رنگآمیزی آلیزارینرد و فعالیت آلکالین فسفاتاز (ALP) صورت گرفت. همچنین عدم سمیت داربستها برای اطمینان از تکثیر سلولها توسط آزمون MTT مورد بررسی قرار گرفت. از مشاهده زیر میکروسکوپ، مشخص شد که داربستهای مهندسی بافت منافذ مربعی شکل را به طور یکنواخت توزیع و بهم متصل کردهاند. داربست COL/PCL تفاوت معنیداری را از لحاظ قابلیت بقا نسبت به داربست PCL تنها در محیط تمایزی نشان داد (P ≤ 0.0001). نتایج ارزیابی فعالیت ALP در داربست PCL/COL به طور معنیداری بالاتر از داربست PCL بدون پوشش و کنترل بود (P ≤ 0.0001). نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد استفاده از داربست PCL به همراه COL میتواند به عنوان محیط مناسبی به منظور تکثیر و تمایز سلولهای MG63 در نظر گرفته شود. بنابراین، داربست کامپوزیت PCL/COL که توسط چاپگر FDM تهیه شدهاند، بدلیل بقای سلولی بواسطه COL است، میتواند کاربرد وسیعتری در مهندسی بافت استخوان داشته باشد.
پرونده مقاله
در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روشهای آماده سازی داربستها قرار دارد. چاپ سهبعدی، یک فناوری نوظهور است که میتواند با دقت و سرعت، داربستهای مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روشهای چاپ سهب چکیده کامل
در سال های اخیر، تمرکز تحقیقات در زمینه مهندسی بافت روی تهیه مواد و روشهای آماده سازی داربستها قرار دارد. چاپ سهبعدی، یک فناوری نوظهور است که میتواند با دقت و سرعت، داربستهای مهندسی بافت استخوان را با اشکال و ساختارهای خاص آماده کند. از متداول ترین روشهای چاپ سهبعدی، روش مدل سازی رسوب ذوب شده (FDM) است، مواد مورد استفاده در این روش پلیمرهایی مانند پلی کاپرولاکتون (PCL) میباشند. در این مطالعه داربستهای چاپ سهبعدی PCL ساخته شدند و با توجه به طبیعت آب گریز و غیر استئوژنیک پلی کاپرولاکتون، سطح داربستها با محلول 1% از بیوسرامیکهای هیدروکسی آپاتیت (HA) و شیشه زیستفعال (BG) پوشش داده شد. اصلاح سطح داربستهای PCL جهت افزایش آب دوستی و بهبود چسبندگی سلولی صورت گرفت. تصاویر میکروسکوپ الکترونی، آنالیز طیف سنجیپراشانرژیپرتو Xو نقشه برداری از عناصر سطح داربستها، پوشش مناسب داربستهای چاپ سهبعدی PCL با بیوسرامیک های هیدروکس آپاتیت و شیشه زیستفعال را تایید کرد. زیستسازگاری داربست PCL/HA/BG، زنده مانی و چسبندگی سلولها بر روی داربستها با کاشت سلولهای بنیادی مزانشیمی چربی انسانی (hAMSCs) و به وسیله آزمون MTT و تصاویر میکروسکوپ الکترونی بررسی شد. همچنین پتانسیل داربستهای PCL/HA/BG در تمایز استخوانی hAMSCs توسط آزمون های اندازه گیری فعالیت آلکالین فسفاتاز و رنگ آمیزی ایمونوسیتوشیمی بررسی شد. نتایج نشان داد که داربست سه جزئی PCL/HA/BG از رشد، تکثیر و تمایز استخوانی hAMSCs حمایت کرده است، بنابراین داربست مذکور میتواند کاندیدای مناسبی برای کاربردهای مهندسی بافت استخوان باشد.
پرونده مقاله
استفاده از لیزوفسفولیپید در جیره جوجههای گوشتی به ویژه در دوره آغازین میتواند بخشی از مشکلات مربوط به هضم چربی را در پرنده مرتفع سازد. از طرفی، با توجه به نقش تعیین کننده ی ترئونین در شکل گیری ساختار جذبی در روده، این پژوهش در جهت تعیین اثرات استفاده از لیزوفسفولیپید چکیده کامل
استفاده از لیزوفسفولیپید در جیره جوجههای گوشتی به ویژه در دوره آغازین میتواند بخشی از مشکلات مربوط به هضم چربی را در پرنده مرتفع سازد. از طرفی، با توجه به نقش تعیین کننده ی ترئونین در شکل گیری ساختار جذبی در روده، این پژوهش در جهت تعیین اثرات استفاده از لیزوفسفولیپید بر عملکرد، خصوصیات لاشه، قابلیت هضم مواد مغذی و فراسنجههای خونی و ایمنی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با سطوح مختلف اسید آمینه ترئونین انجام شد. تعداد 400 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در 8 تیمار و 5 تکرار و در یک دوره 35 روزه استفاده شدند. تیمارهای آزمایشی در قالب آرایش فاکتوریل 4 × 2 شامل دو سطح استفاده از لیزوفسفولیپید در جیره (صفر و 1/0 درصد) و چهار سطح اسید آمینه ترئونین (100، 105، 110 و 115 درصد احتیاجات) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که در طی دوره 35 روزه این آزمایش، افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی در جوجههای گوشتی تغذیه شده با مکمل لیزوفسفولیپید بهبود یافت (05/0 p <). علاوه بر این، استفاده از سطوح بالاتر از 100 درصد احتیاجات ترئونین، ضریب تبدیل غذایی را بهبود بخشید (05/0 > p). از طرفی، استفاده از سطوح بالاتر از 100 درصد احتیاجات ترئونین و نیز مکمل لیزوفسفولیپید در جیره سبب افزایش قابلیت هضم پروتئین خام و چربی خام در جوجههای گوشتی شد (05/0 > p). استفاده از مکمل لیزوفسفولیپید سبب افزایش مقدار گلوکز سرم شد (05/0 > p). در حالی که سطح 105 درصد ترئونین جیره سبب کاهش معنیدار غلظت سرمی تری گلیسرید شد (05/0 > p). بنابراین، میتوان نتیجهگیری کرد که استفاده از مکمل لیزوفسفولیپید و سطوح بالاتر از 100 درصد احتیاجات ترئونین در جیره جوجههای گوشتی سبب افزایش عملکرد رشد، قابلیت هضم مواد مغذی در جوجههای گوشتی شد.
پرونده مقاله
کیست هیداتید یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. در مطالعه حاضر، اثر درمانی عصاره دانه گیاه زیتون تلخ و کروسین بر روی مدل موش آلوده به کیست هیداتید در شرایط برونتنی و درونتنی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی برونتنی از روش رنگ آمیزی ائوزین 1/0 درصد اس چکیده کامل
کیست هیداتید یکی از مهمترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام است. در مطالعه حاضر، اثر درمانی عصاره دانه گیاه زیتون تلخ و کروسین بر روی مدل موش آلوده به کیست هیداتید در شرایط برونتنی و درونتنی مورد بررسی قرار گرفت. در بررسی برونتنی از روش رنگ آمیزی ائوزین 1/0 درصد استفاده شد. در بررسی درونتنی 30 سر موش آزمایشگاهی با تزریق داخل صفاقی 5/0 میلیلیتر از مایع حاوی 2000 پروتواسکولکس به کیست هیداتید الوده شدند. یک هفته پس از تزریق موشها بطور تصادفی در قفسهای مجزای به 5 گروه 6 تایی درمانی تقسیم شدند. این گروها شامل: 1- گروه شاهد (بدون هیچ نوع تیماری)، 2- گروه آلبندازول ( دوز 75 میلیگرم/کیلوگرم آلبندازول)، 3- گروه زیتون تلخ (100 ماکرولیتر عصاره زیتون تلخ)، 4- گروه کروسین (100 میلیگرم/میلیلیتر کروسین)، 5- گروه زیتون تلخ –کروسین (مخلوطی از عصاره زیتون تلخ و کروسین). 140 روز بعد از درمان، آزمایشات مورد نظر انجام شد. بررسی برونتنی اثر کشندگی عصاره خالص زیتون تلخ بر پروتواسکولکسها نشان داد که پس از 15 و 60 دقیقه انکوباسیون بترتیب 60 و 80 درصد پروتواسکولکسها از بین میروند. نتایج آزمایشات درونتنی نیز نشان داد که در گروه های تحت درمان با کروسین، زیتون تلخ و زیتون تلخ-کروسین، تعداد، وزن و اندازه کیستهای هیداتید در مقایسه با شاهد به طور معنیداری کاهش یافته است. علاوهبراین، بررسی فاکتورهای بیوشیمیایی کبدی بیشترین اثر کشندگی کیست هیداتید را درگروههای تحت درمان با زیتون تلخ و زیتون تلخ-کروسین در مقایسه با گروه تحت درمان با داروی ضد انگل آلبندازول و شاهد نشان داد.
پرونده مقاله
در مناطق گرم و خشک، تنش گرمایی زیان های اقتصادی زیادی را در تولید طیور به وجود می آورد و منجر به کاهش چندین عامل فیزیولوژیکی و متابولیکی می شود. این تحقیق به منظور بررسی چندشکلیهای آللی و ژنوتیپی جایگاه ژنی دخیل در تنش گرمایی (HSP90β) در توده های مرغ بومی مازندرا چکیده کامل
در مناطق گرم و خشک، تنش گرمایی زیان های اقتصادی زیادی را در تولید طیور به وجود می آورد و منجر به کاهش چندین عامل فیزیولوژیکی و متابولیکی می شود. این تحقیق به منظور بررسی چندشکلیهای آللی و ژنوتیپی جایگاه ژنی دخیل در تنش گرمایی (HSP90β) در توده های مرغ بومی مازندران، آذربایجان غربی و تجاری های گوشتی و تخم گذار با استفاده از تکنیک PCR-RFLP انجام شد. به طور تصادفی از 400 قطعه مرغ خون گیری و DNAی ژنومی به روش شستشوی نمکی استخراج شد. جایگاه ژنی مورد نظر به طول 494 جفت باز به کمک آغازگرهای اختصاصی تکثیر و برای شناسایی جهش در جایگاه ژنی از هضم آنزیم MspI استفاده شد. برای این جایگاه ژنی، دو نوع ژنوتیپ M1M1 و M1M2 و دو آلل M1 (با یک نوار 494 جفت بازی) و M2 (با دو نوار 248 جفت بازی و 246 جفت بازی) شناسایی شد. توده های مرغ بومی مازندران، آذربایجان غربی و تجاری گوشتی از نظر شاخص تعادل برای جایگاه ژنی مورد نظر در تعادل هاردی - واینبرگ قرار داشتند. برای توده های مرغ بومی مازندران، آذربایجان غربی و تجاری گوشتی شاخص اطلاعات شانون به ترتیب 32/0، 28/0 و 40/0، شاخص تثبیت به ترتیب 12/0، 11/0- و 16/0- و شاخص هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 19/0، 17/0 و 28/0 برآورد شدند. با توجه به وجود چندشکلی و جهش در این جایگاه ژنی، می توان از این نشانگر در مرغ های بومی مازندران، آذربایجان غربی با انتخاب ژنتیکی و در مرغ های تجاری گوشتی با انتخاب ژنتیکی در سطح لاین، در حذف مرغ های حساس به گرما و نگهداری مرغ های مقاوم در برابر گرما استفاده کرد.
پرونده مقاله
باروری و تولید شیر از صفات مهم مورد استفاده در ارزیابی ژنتیکی گاوهای نر در برنامه های اصلاح نژاد دنیا هستند. لذا برای برآورد ارزش ارثی مولدهای نر ازرکوردهای ثبت شده صفات تولید و تولیدمثل دختران آنها استفاده می شود و میزان دقت برآورد برچگونگی رتبه بندی و انتخاب آنها تاثی چکیده کامل
باروری و تولید شیر از صفات مهم مورد استفاده در ارزیابی ژنتیکی گاوهای نر در برنامه های اصلاح نژاد دنیا هستند. لذا برای برآورد ارزش ارثی مولدهای نر ازرکوردهای ثبت شده صفات تولید و تولیدمثل دختران آنها استفاده می شود و میزان دقت برآورد برچگونگی رتبه بندی و انتخاب آنها تاثیر دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت تولیدمثل و باروری در گله های گاو هلشتاین ایران و تاثیر زمان باروری بر تولید شیر و رتبه بندی مولدهای نر بود. برای این منظور تعداد 706653 رکورد روزآزمون زایش اول 78517 راس گاو هلشتاین در 448 گله در سال های 1370 تا 1394 استفاده شد. رابطه فنوتیبی و ژنتیکی تولید شیر270 روز و تعداد روز غیرآبستن و پارامترهای ژنتیکی آن از طریق یک مدل دام دو صفتی برآورد شد. همچنین داده ها با یک مدل رگرسیون تصادفی آنالیز و ارزش ارثی مولدهای نر پیش بینی شد. نتایج نشان داد در جمعیت مورد مطالعه 7/7 و 60 درصد گاوها در گله ها به ترتیب تا 45 و 112 روز بعد زایش آبستن شده اند و 6/54 درصد آبستنی ها در بازه زمانی بیشتر از 90 روز بوده است. وراثت پذیری تولید شیر 270 روز و تعداد روز غیرآبستن به ترتیب (016/0±)257/0 و (004/0±)0314/0 و همبستگی ژنتیکی آن (06/0±) 538/0 برآورد شد. دامنه تغییرات وراثت پذیری تولید شیر 270 روز برای گروه های مختلف 26/0-11/0 برآورد شد که تفاوت های آنها تحت تاثیر تعداد روز غیرآبستن بود. نتایج نشان داد تعداد روز غیرآبستن بر مقدار پیش بینی ارزش ارثی مولدهای نر برای صفت تولید شیر تاثیر دارد و موجب تغییر در رتبه بندی آنها می شود. لذا در برنامه های ارزیابی ژنتیکی و انتخاب باید برای افزایش دقت برآورد ارزش ارثی مولدهای نر متغیر تعداد روز غیرآبستن دختران گاوهای نر در مدل های ارزیابی ژنتیکی منظور شود.
پرونده مقاله
شب پره مدیترانه ای آرد با نام علمیEphestia kuehniella آفت اَنباری مهمی است که در کارخانه های تولید آرد باعث بروز مشکلات زیادی می شود. بررسی حاضر به منظور مطالعه و تعیین کمّیت و کیفیت اسیدهای چرب فسفولیپیدی و تری گلیسریدی در بدن لاروهای سنین چهارم و پنجم شب پره مدیترانه چکیده کامل
شب پره مدیترانه ای آرد با نام علمیEphestia kuehniella آفت اَنباری مهمی است که در کارخانه های تولید آرد باعث بروز مشکلات زیادی می شود. بررسی حاضر به منظور مطالعه و تعیین کمّیت و کیفیت اسیدهای چرب فسفولیپیدی و تری گلیسریدی در بدن لاروهای سنین چهارم و پنجم شب پره مدیترانه ای آرد انجام شد. بر اساس نتایج، بیشترین میزان اسید چرب فسفولیپیدی مربوط به اسید اولئیک (18:01) با مقدار میانگین حدود 40 درصد بود. این اسید چرب با تغییرات اندک در هر دو سن چهارم و پنجم و همچنین هر دو جنس نر و ماده بالاترین مقدار را به خود اختصاص داد. کمترین مقدار را در این گروه آراشیدیک اسید با مقدار میانگین 11/0 درصد داشت که در تمام نمونه ها در مقادیر اندک دیده شد، هرچند مقدار آن در ماده ها به طور معنی داری بیشتر از نرها اندازه گیری شد. در گروه تری گلیسرید، دو اسید چرب میریستیک اسید (14:00C) و پالمیتیک اسید (16:00C) به ترتیب با مقادیر 23 و 8/26 درصد بالاترین مقدار اسیدهای چرب را به خود اختصاص دادند و اسید چرب دکوزاهگزانوئیک اسید (DHE) با مقدار اندک 46/0 درصد کمترین مقدار را دارا بود. بیشترین تفاوت در میزان اسیدهای چرب حشرات کامل نر و ماده در دو اسید چرب DHE از گروه فسفولیپید و اسید استئاریک (18:00) از گروه تری گلیسرید ثبت گردید که در ماده ها به ترتیب 5 و 2/2 برابر بیشتر از نرها بود. بیشترین تغییرات در بین دو سن لاروی 4 و 5 در گروه فسفولیپیدی مربوط به لینولنیک اسید (18:3C) و DHE بود که با افزایش سن لاروی از چهار به پنج به میزان 50 درصد افزایش نشان داد. در گروه تری گلیسرید نیز بیشترین تغییرات مربوط به میریستیک اسید (14:00) و DHE بود که از سن چهارم به پنجم، کاهش چندین برابری را از خود نشان داد.
پرونده مقاله
حساسیت رفتاری در پاسخ به تزریق مورفین، مدلی مناسب برای مطالعه بسترهای عصبی شکل‎پذیری رفتاری است که با پاداش و سوءمصرف مواد افیونی همراه است. سپتوم جانبی (LS) در فرآیندهای پاداش و یادگیری نقش مهمی دارد. هسته LS حاوی نورون‎های GABAergic است و خروجیهای این ناحیه ب چکیده کامل
حساسیت رفتاری در پاسخ به تزریق مورفین، مدلی مناسب برای مطالعه بسترهای عصبی شکل‎پذیری رفتاری است که با پاداش و سوءمصرف مواد افیونی همراه است. سپتوم جانبی (LS) در فرآیندهای پاداش و یادگیری نقش مهمی دارد. هسته LS حاوی نورون‎های GABAergic است و خروجیهای این ناحیه به تگمنتوم شکمی (VTA) باعث تنظیم دقیق میزان دوپامین آزاد شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تزریق آگونیست و آنتاگونیست گیرنده‎های GABAB بر کسب حساسیت رفتاری به مورفین در مدل ترجیح مکان شرطی شده (CPP) است. در این مطالعه تجربی، موش‎های صحرایی نر نژاد ویستار به 17 گروه تقسیم شدند. دوزهای 5/0، 1، 5/2، 5 ، 5/7، 10، 5/12و 15 میلی گرم/کیلوگرم مورفین بهشکل زیرجلدی به حیوانات تزریق‎شد تا دوزهای موثر و بی‎اثر مورفین مشخص شود. بهمنظور القاء حساسیت، دوز موثر مورفین به مدت 3 روز تزریق شد؛ پس از 5 روز، CPP با دوز بیاثر مورفین انجام شد. دوزهای 5/1، 6 و 12 میکروگرم/رت از آگونیست (باکلوفن) و آنتاگونیست (CGP35348) در 3 روز اول حساس سازی، 10 دقیقه قبل از تزریق مورفین به درون LS تزریق شد. باکلوفن در دوز 6 میکروگرم/رت (05/0 > p) و CGP35348 در دوز 12 میکروگرم/رت (01/0 > p) باعث کاهش معنی دار کسب حساسیت به مورفین شدند. گیرندههای GABAB در ناحیه LS می توانند هدف مهم درمان سوء مصرف مواد مخدر باشند. سازوکار فوری برای این افزایش حساسیت مشخص نیست. با این حال، نتایج از این ایده که سیستم سپتوهیپوکامپ عملکرد دوپامین مزولیمبیک را مهار می نماید، حمایت می‎کند.
پرونده مقاله
با توجه به افزایش جمعیت جهان، صنعت آبزیپروری به عنوان یکی از صنایع تولید غذا در سالهای اخیر رشد و توسعه یافته است. یکی از راهکارهای افزایش تولیدات آبزیپروری، افزایش تراکم ذخیرهسازی و سطح زیر کشت میباشد. افزایش تراکم ذخیرهسازی منجر به کاهش کیفیت آب، شیوع و گسترش عو چکیده کامل
با توجه به افزایش جمعیت جهان، صنعت آبزیپروری به عنوان یکی از صنایع تولید غذا در سالهای اخیر رشد و توسعه یافته است. یکی از راهکارهای افزایش تولیدات آبزیپروری، افزایش تراکم ذخیرهسازی و سطح زیر کشت میباشد. افزایش تراکم ذخیرهسازی منجر به کاهش کیفیت آب، شیوع و گسترش عوامل بیماریزا میشود. استفاده از آنتیبیوتیکها به عنوان ماده شیمیایی جهت کاهش اثر عامل بیماریزا در آبزیپروری، از طرف مصرف کنندگان چندان پذیرفته شده نیست. امروزه استفاده از پروبیوتیکها جهت حفظ سلامت محیط زیست برای آبزی پرورش یافته و افزایش عملکرد تولید بدون تاثیر منفی بر مصرف کنندگان حائز اهمیت است. مطالعات بر استفاده از پروبیوتیکها برای دستیابی به اهداف آبزیپروری پایدار سازگار با محیط زیست افزایش یافته است. از مزایای استفاده از پروبیوتیکها در آبزیپروری میگو، بهبود کیفیت آب، کارایی بهتر خوراک، بهبود عملکرد رشد، فعالیت آنزیمهای گوارشی، ایمنی و مقاومت در برابر عوامل بیماریزا گزارش شده است. پروبیوتیکها در شرایط استرس از جمله دستکاری، رقم بندی، حمل و نقل، واکسیناسیون و درمان بیماریها به میگو کمک میکنند. پروبیوتیکهای که در صنعت آبزیپروری استفاده شده اند بیشتر شامل گونههای باسیلوس، لاکتوباسیلوس، میکروکوکوس، اینتروکوکوس، لاکتوکوکوس، استرپتوکوکوس و کارنوباکتریوم هستند. در مطالعه مروری حاضر، کاربرد و اهمیت پروبیوتیکها در آبزیپروری میگو و تاثیر آن بر کیفیت آب، عملکرد رشد و ایمنی مورد بررسی قرار میگیرد.
پرونده مقاله
اختلال در تنظیم تعادل انرژی در شرایط چاقی دربرگیرنده مکانیسمهای متعددی است که بسیاری از آنها هنوز به درستی شناخته شده نیستند. ریتمهای شبانهروزی، نوسانات هورمونی و به ویژه هورمونهای درگیر در بحث اشتها را به دنبال دارند. هدف از این تحقیق مطالعه اثر هشت هفته تمرین استق چکیده کامل
اختلال در تنظیم تعادل انرژی در شرایط چاقی دربرگیرنده مکانیسمهای متعددی است که بسیاری از آنها هنوز به درستی شناخته شده نیستند. ریتمهای شبانهروزی، نوسانات هورمونی و به ویژه هورمونهای درگیر در بحث اشتها را به دنبال دارند. هدف از این تحقیق مطالعه اثر هشت هفته تمرین استقامتی در نوبت صبح در مقایسه با نوبت عصر بر مقادیر اسپکسین و لپتین زنان چاق بود. در این مطالعه نیمه تجربی 30 زن داوطلب چاق با میانگین سنی 4/4 ± 3/35 سال و نمایه توده بدنی 2/1 ± 7/31 کیلوگرم/مترمربع به طور تصادفی در سه گروه مساوی (10 = n) شامل گروههای کنترل، تمرین صبح و تمرین عصر تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی شامل به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا گردید. 48 ساعت قبل و پس از مداخله تمرین استقامتی، در شرایط 10 ساعت ناشتایی شبانه، خونگیری انجام شد. مقادیر اسپکسین و لپتین به روش الایزا ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد. نتایج نشان داد مداخله تمرین در صبح و عصر منجر به کاهش معنادار در مقادیر لپتین (02/0 = p) و افزایش معنادار در مقادیر اسپکسین (03/0 = p) گردید. در مقایسه بین تمرین صبح و عصر، تغییرات لپتین (01/0 =p ) و اسپکسین (01/0=p ) در نوبت عصر بیشتر بود. بر اساس یافته های این مطالعه به نظر میرسد تمرینات استقامتی با شدت متوسط در یک دوره هشت هفتهای میتواند اثرات مثبتی بر هورمونهای اسپکسین و لپتین در موضوع اشتها داشته باشد. تمرینات عصر نسبت به تمرینات صبح اثرات بهتری به دنبال دارد.
پرونده مقاله
اگر چه مطالعات بسیاری در مورد اثرات ضد سرطانی عصاره های گیاهی انجام شده اما مطالعات در خصوص اثرات ضدسرطانی عصاره های قارچی بسیار محدود است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات آپوپتوزی عصارهی سیتوپلاسمی قارچ ساکارومایسس سرویزیه (Saccharomyces cerevisiae) بر رده سلولیMCF-7 می چکیده کامل
اگر چه مطالعات بسیاری در مورد اثرات ضد سرطانی عصاره های گیاهی انجام شده اما مطالعات در خصوص اثرات ضدسرطانی عصاره های قارچی بسیار محدود است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات آپوپتوزی عصارهی سیتوپلاسمی قارچ ساکارومایسس سرویزیه (Saccharomyces cerevisiae) بر رده سلولیMCF-7 میباشد. طی این تحقیق تجربی آزمایشگاهی سلولهای سرطانی سینه رده MCF-7 با غلظتهای 500، 1000 و 2000 میکروگرم/ میلی لیتیر عصارهی مخمر ساکارومایسس سرویزیه به مدت 24، 48 و 72 ساعت تیمار شدند. زنده مانی سلولها با استفاده از سنجش MTT و آپوپتوز سلولی توسط فلوسایتومتری بررسی شد. داده ها با استفاده آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تست MTT بیانگر آن بود که با افزایش مدت تیمار و غلظت عصاره درصد زندهمانی سلولها کاهش پیدا کرد به طوری که در غلظت 2000 و زمان 72 ساعت کمترین درصد زندهمانی سلولها مشاهده شد. نتایج فلوسایتومتری تایید کننده مرگ سلولی ناشی از آپوپتوز در سلولهای سرطانی بود. نتایج حاصل از این تحقیق نشانگر اثرات سیتوکسیک عصارهی مخمر ساکارومایسس سرویزیه بر سلولهای سرطانی پستان بود. همچنین بررسی فلوسایتومتری بیانگر آن بود که اثرات سیتوتوکسیک حاصل از القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی بود.
پرونده مقاله
سرطان رحم سومین علت مرگ ناشی از سرطان، در زنان می باشد. پس از سرطان سینه، سرطان گردن رحم شایع ترین سرطان در زنان است. امروزه به دلیل عوارض جانبی متعدد شیمی درمانی و پرتو درمانی که در اثر استفاده از آنها برای بیمار ایجاد میشود و همچنین مقاومت سلولهای سرطانی به درمان ها چکیده کامل
سرطان رحم سومین علت مرگ ناشی از سرطان، در زنان می باشد. پس از سرطان سینه، سرطان گردن رحم شایع ترین سرطان در زنان است. امروزه به دلیل عوارض جانبی متعدد شیمی درمانی و پرتو درمانی که در اثر استفاده از آنها برای بیمار ایجاد میشود و همچنین مقاومت سلولهای سرطانی به درمان های رایج باعث شده است که محققین رو به داروهای جدید با اثر بیشتر و سمیت کمتر بیاورند. هدف از بررسی حاضر ارزیابی اثر ریشه گیاه دیوخار ترکمنی بر بیان ژنهای Bcl2، Bax و ارزیابی فعالیت کاسپازهای 3 و 6 در سلولهای سرطانی دهانه رحم(هلا) بود. در این مطالعه ابتدا عصاره گیاه دیوخار ترکمنی به روش خیساندن بدست آمد، در ادامه سلولهای سرطانی گردن رحم تهیه و کشت داده شدند، به منظور محاسبه دوز بهینه اثر بخشی عصاره از تکنیک MTT استفاده شد. غلظتهای 25 و 50 میلیگرم/میلیلیتر به عنوان دوزهای بهینه انتخاب شدند. سپس ارزیابی بیان ژنهای Bcl2 ، Baxتوسط تکنیک Real-time PCR انجام شد. در ادامه به منظور ارزیابی فعالیت کاسپازهای 3 و 6 در دوزهای موثر عصاره بر روی سلولهای سرطانی دهانه رحم (هلا) اثر داده شدند و با استفاده از تکنیک ایمونوسیتوشیمیICC) ) بیان پروتئین اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ریشه گیاه دیوخار ترکمنی میتواند تغییراتی در بیان ژنهای مهم Bcl2 و Bax در مسیر القاء آپوپتوز ایجاد نماید. علاوه بر این بیان پروتئین کاسپاز 3 و 6 را در سلولهای سرطانی افزایش می دهد. پس میتوان امید داشت در تحقیقات تکمیلی بر روی عصاره ریشه گیاه دیوخار ترکمنی به عنوان یک کاندید در درمان طب مکمل مد نظر قرار گیرد.
پرونده مقاله