-
حرية الوصول المقاله
1 - اثر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا
زهرا (میلا) علمی محبوبه قربانیبا ظهور مکتب "نهادگرایان جدید" به نقش نهادها و به خصوص سرمایه اجتماعی در رشد و عملکرد اقتصادی توجه بیشتری شده است. شواهد موجود در مطالعات آرون(2000)و بارو(1996)، نشان می دهند که نهادهای سیاسی و نهادهای اقتصادی ضعیف، مانع رشد اقتصادی برخی کشورها بوده اند. هم چنین بر اساس أکثربا ظهور مکتب "نهادگرایان جدید" به نقش نهادها و به خصوص سرمایه اجتماعی در رشد و عملکرد اقتصادی توجه بیشتری شده است. شواهد موجود در مطالعات آرون(2000)و بارو(1996)، نشان می دهند که نهادهای سیاسی و نهادهای اقتصادی ضعیف، مانع رشد اقتصادی برخی کشورها بوده اند. هم چنین بر اساس اندیشه نهادی نورثبازده فعالیت های سیاسی که همان اعتماد و مشارکت است تأمین کننده سرمایه اجتماعی است. لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در اقتصاد از آنجا آشکار می شود که مشکل کشور های در حال توسعه در فقدان سرمایه های اقتصادی(فیزیکی) و انسانی نیست، بلکه فقدان سرمایه اجتماعی است، که سبب شده سایر سرمایه ها اثربخشی کامل خود را از دست بدهند. امروزه سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دست یابی به رشد اقتصادی بالا و توسعه محسوب می شود و بدون آن، پیمودن راه های توسعه و رشد اقتصادی دشوار می شود. بنابراین، در مقاله حاضر تأثیر سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی برای کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا و با استفاده از روش داده های تابلویی برای دوره زمانی 1996 تا 2012 بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه اجتماعی اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی دارد. بنابراین دولت ها باید برای دستیابی به رشد اقتصادی، به شرایط اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی مطلوب برای شکل گیری سرمایه اجتماعی توجه نمایند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
عباس مکرمی محمد ستوده ارانیبرقراری امنیت ملی و حفظ کشور از تهدیدهای خارجی، از مهمترین اهداف سیاست خارجی کشورها از جمله ایران اسلامی بوده و امنیت کشور ضمن اینکه متاثر از ساختارها و فرایندهای داخلی است، در ارتباط مستقیم با عوامل محیط مجاور و محیط منطقهای است و لذا شناخت محیط منطقهای و تحولات آن، أکثربرقراری امنیت ملی و حفظ کشور از تهدیدهای خارجی، از مهمترین اهداف سیاست خارجی کشورها از جمله ایران اسلامی بوده و امنیت کشور ضمن اینکه متاثر از ساختارها و فرایندهای داخلی است، در ارتباط مستقیم با عوامل محیط مجاور و محیط منطقهای است و لذا شناخت محیط منطقهای و تحولات آن، میتواند گام مهمی در تقویت و حفظ امنیت کشور محسوب شود. در این مقاله در پاسخ به این سوال اصلی که مهمترین عامل تاثیرگذار منطقهای بر امنیت ملی کشور چیست؟ سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با الهام از دیدگاههای دیوید ای. لیک و پاتریک ام. مورگان، در خصوص نظمهای منطقهای، ابتدا مهمترین عوامل ایجاد تغییر در نظم خاورمیانه بیان شده و سپس با بررسی تحولات اخیر خاورمیانه، راهبرد تقویت و حفظ امنیت ایران، تبیین گردیده و این فرضیه بررسی شود که تحول در ساختار قدرت منطقهای و تلاش برای شکلدهی به نظم نوین منطقهای، بیشترین تاثیر را بر محیط امنیتی ایران داشته و با استفاده از راهبرد دیپلماسی دفاعی، میتوان تهدیدات امنیتی کشور را کنترل و به سطح مناسبی از امنیت منطقهای و ملی دست یافت. بدین منظور اعتمادسازی، تنشزدایی و انجام مذاکرات و ایجاد روابط میان ارتشها، به وسیله دیپلماتهای نظامی، از اولویت بالایی جهت ایجاد نظم و امنیت درون منطقهای و تامین امنیت ملی کشور برخوردار میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - پیامدهای افراطگرایی دینی در خاورمیانه بر سیاست خارجی ایالات متحده در دوران بوش و اوباما
حسین اسلامی محسن اسلامیهدف این پژوهش بررسی تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه نسبت به افراط گرایی دینی است. برای مطالعه این روند، توجه به نظریه سازهانگاری به عنوان مبنای سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت دارد بعد از تهاجم شوروی به افغانستان در دهه هشتاد میلادی، آمریکا به منظور تقا أکثرهدف این پژوهش بررسی تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه نسبت به افراط گرایی دینی است. برای مطالعه این روند، توجه به نظریه سازهانگاری به عنوان مبنای سیاست خارجی ایالات متحده ضرورت دارد بعد از تهاجم شوروی به افغانستان در دهه هشتاد میلادی، آمریکا به منظور تقابل با این امر به تشکیل، سازماندهی و پشتیبانی گروه القاعده پرداخت. اما در پی حوادث 11 سپتامبر، بوش معنای جدیدی وارد نظام بینالملل کرد و تروریسم و القاعده را به عنوان دشمن واقعی آمریکا بیان نمود و به منظور مقابله با آن به افغانستان و عراق حمله کرد و یکجانبه گرایی در سیاست خارجی را در دستور کار قرار داد؛ هرچند این سیاست در دوره باراک اوباما مورد بازنگری قرار گرفت. بر این اساس، سؤال اصلی این پژوهش چنین است که ظهور افراط گرایی دینی در خاورمیانه چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه داشته است؟ در پاسخ به این سوال فرض شده که گسترش افراطگرایی دینی در خاورمیانه موجب گسترش حضور و مداخلات نظامی آمریکا در این منطقه شده است؛ با این حال با مرور زمان مسئولیت مقابله با این پدیده از آمریکا به متحدان منطقهای و فرامنطقهای این کشور در خاورمیانه واگذار شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - نقش زنان در جنبش های سیاسی – اجتماعی خاورمیانه در سال 2010 « جمهوری یمن »
سمیره حزباوی محمد رضا علمجامعه بین الملل در سال۲۰۱۱ ناظر برمجموعه ای از خیزش های مردمی در منطقه خاورمیانه بوده است. در این تحولات، جهانیان شاهد حضور زنان در عرصۀ عمومی بودند؛ یکی از کشورهایی که در آن زنان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای را در پیشبرد این خیزش ها ایفا نمودند، جمهوری یمن می باشد. ح أکثرجامعه بین الملل در سال۲۰۱۱ ناظر برمجموعه ای از خیزش های مردمی در منطقه خاورمیانه بوده است. در این تحولات، جهانیان شاهد حضور زنان در عرصۀ عمومی بودند؛ یکی از کشورهایی که در آن زنان نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای را در پیشبرد این خیزش ها ایفا نمودند، جمهوری یمن می باشد. حضور این قشر در تحولات این کشور به حدی قابل توجه بوده است که برخی از رسانه ها و تحلیل گرایان قیام های مذکور را جمعۀ خونین، روز خشم یا روز سرنوشت می نامیدند. در این راستا رویکرد اصلی پژوهشگر مقالۀ تحلیلی ـ توصیفی می باشد؛ که نقش زنان خاورمیانه را در جنبش های اخیر را با تکیه بر کشور یمن مورد بررسی و واکاوری قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به حاکم بودن نظام دیکتاتوری تا قبل از تحولات در یمن و فقیر بودن این کشور نسبت به دیگر کشورهای منطقه، زنان کشور مزبور با خیزش تحولات سیاسی ـ اجتماعی ۲۰۱۰، همواره پا به پای مردان، به اشکال مختلف چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم در میدان های مبارزه حضور خود را به جامعة بین الملل نمایان نمودند. که این امر نمونه ای از ارتقای سطح مشارکت سیاسی ـ اجتماعی زنان می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تقابل ناتو و پیمان شانگهای در خلیج فارس
مهدی کردی کلاک ماشاالله حیدرپور مهدی جاودانی مقدمناتو، یکی از مهمترین سازمانهای بینالمللی است که پس از جنگ سرد و تحول کارکردی در مأموریتهای خود، گسترش به شرق را بهعنوان یکی از اولویتهایش تعریف نموده است. در این چارچوب، ناتو در قالب ابتکار همکاری استانبول، تلاش نموده تا در راستای تأمین امنیت انرژی، ایفای نقش در ام أکثرناتو، یکی از مهمترین سازمانهای بینالمللی است که پس از جنگ سرد و تحول کارکردی در مأموریتهای خود، گسترش به شرق را بهعنوان یکی از اولویتهایش تعریف نموده است. در این چارچوب، ناتو در قالب ابتکار همکاری استانبول، تلاش نموده تا در راستای تأمین امنیت انرژی، ایفای نقش در امنیت منطقه و محصور نمودن ایران، حضور خود در خلیجفارس را تحکیم نماید. در این شرایط، تلاش سازمان همکاری شانگهای برای نقشآفرینی در مسائل امنیتی، ایجاد محدودیت برای ناتو و کنترل مسیرهای مواصلاتی انرژی در خلیجفارس، تداعیکننده رویارویی پیمان ورشو با ناتو است. این مقاله تلاش دارد تا به این سؤال اصلی بپردازد که تقابل امنیتی ناتو و شانگهای در خلیجفارس بر مبنای چه رویکرد و عللی قابلتحلیل است؟ فرضیه پژوهش، علل اصلی تقابل را در اهداف امنیتی متعارض، تزاحم منافع در مسیرهای مواصلاتی انرژی و دیدگاههای متفاوت در قبال ایران میداند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - بررسی تاثیر روابط سیاسی - نظامی آمریکا و عربستان و نقش آن بر سیاست های خارجی ایران؛ سیری تاریخی
علی لطیفی نیا حسین کریمی فرد فریدون اکبرزادهپژوهش حاضر با هدف تاثیر روبط سیاسی-نظامی آمریکا و عربستان بر نظم امنیتی منطقه خاورمیانه انجام شد. در این پژوهش، روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی – تحلیلی است. خاورمیانه از نظر جغرافیای سیاسی، جغرافیای راهبردی و جغرافیای اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار اس أکثرپژوهش حاضر با هدف تاثیر روبط سیاسی-نظامی آمریکا و عربستان بر نظم امنیتی منطقه خاورمیانه انجام شد. در این پژوهش، روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها، توصیفی – تحلیلی است. خاورمیانه از نظر جغرافیای سیاسی، جغرافیای راهبردی و جغرافیای اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و وجود چنین مولفههایی سبب شده تا نظم و امنیت خاورمیانه همیشه در دوران پس از جنگ جهانی دوم در دستور کار آمریکا قرار گیرد. روابط عربستان و آمریکا بر نظم امنیتی منطقه تاثیر بسیاری خواهد داشت. با خلأ قدرت و گسترش وضعیت آنارشیک در منطقه خاورمیانه، هر یک از بازیگران ﺗﺄثیرگذار در منطقه از جمله ایران و عربستان، ترکیه و اسرائیل به توسعه قابلیتهای نظامی خود میپردازند. ترکیه از قبل در صدد افزایش نقش و موقعیت سیاسی و اقتصادی خود در مناطقی چون خلیج فارس، آسیای جنوبی، خاور نزدیک، فلسطین، لبنان، سوریه و آسیای مرکزی و قفقاز بوده است. اتحاد جدید آمریکا و عربستان در سالهای بین 2017 تا 2020 با هدف ایجاد نظمی جدید در خاورمیانه شکل گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - افول و زوال مدل ترکیه در خاورمیانه
بشیر اسماعیلی محمد زارع زاده محمد فلاحچکیده نظر به موقعیت ترکیه در منطقه خاورمیانه و تأثیرگذاری این کشور در تحولات منطقه، این کشور از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه میکوشد جایگاهی مهمتر از قبل برای خود ترسیم نماید. ترکیه با درنظر داشتن اینکه وارث آخرین امپراتوری اسلامی است، کوشیده است دوران صیانت خو أکثرچکیده نظر به موقعیت ترکیه در منطقه خاورمیانه و تأثیرگذاری این کشور در تحولات منطقه، این کشور از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه میکوشد جایگاهی مهمتر از قبل برای خود ترسیم نماید. ترکیه با درنظر داشتن اینکه وارث آخرین امپراتوری اسلامی است، کوشیده است دوران صیانت خود در جهان اسلام را احیا نماید. در این راستا، در سالهای اخیر الگوی ترکیه را با دو پس سیاسی و اقتصادی به جهان اسلام و بهویژه در خاورمیانه معرفی کرده است. دموکراسی، توسعه اقتصادی، ثبات سیاسی و ایجاد یک نقش مرجعیت سیاسی در اختلافات منطقهای از جمله شاخصهای الگوی ترکیه است که علیرغم کسب توفیق در مراحل ابتدایی، در ادامه با ناکامیهای پیدرپی مواجه شده است. مسائل داخلی که ترکیه با آن دست بهگریبان است، در کنار مسائل منطقهای و بینالمللی در حوزههای سیاسی و اقتصادی باعث شده است مدل مورد نظر ترکیه مانند گذشته جذابیت نداشتهباشد و در عمل با شکست مواجه گردد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - دامنه و افق مناسبات جمهوری اسلامی ایران و ترکیه (2021-2011)
حسین یارمحمدیان علی امیدی شهروز ابراهیمیچکیده مقالۀ حاضر، نخست شرحی از فراز و فرودهای روابط میان ایران و ترکیه عرضه میکند و توضیح میدهد که چگونه اندکی فاصلهگیریِ آرامِ ترکیۀ تحت سیادت حزب عدالت و توسعه، از سکولاریسم نظامی کمالیستها، موجب شد که مناسبات دیپلماتیک میان ایران و ترکیه از سال ۲۰۰۲ به بعد گسترش أکثرچکیده مقالۀ حاضر، نخست شرحی از فراز و فرودهای روابط میان ایران و ترکیه عرضه میکند و توضیح میدهد که چگونه اندکی فاصلهگیریِ آرامِ ترکیۀ تحت سیادت حزب عدالت و توسعه، از سکولاریسم نظامی کمالیستها، موجب شد که مناسبات دیپلماتیک میان ایران و ترکیه از سال ۲۰۰۲ به بعد گسترش پیدا کند. سپس، توجه خود را به اهمیت خیزشهای عربی در ایجاد شکاف میان ایران و ترکیه معطوف میکند و با استفاده از نظریۀ معمای امنیت و با رویکردی توصیفی – تحلیلی، این پرسش را مطرح میکند که عوامل اثرگذار در فرسایش روابط ایران و ترکیه، ناظر به چه موضوع ها و مسائلی بوده و قلمرو اثرگذاریِ این متغیرها در آیندۀ روابط کجاست؟ از همینرو و در مقام پاسخ، اشاره میشود که از لحاظ جغرافیایی، این دو کشور به واسطۀ ابهام و عدم اطمینان اوضاع شکننده خاورمیانه، خصوصاً عراق و سوریه، همزمان در مسائل سیاسی- امنیتی در مناطق مختلفی؛ از جمله منطقۀ هلال حاصلخیز شامل عراق، سوریه و کردها تأثیرگذار هستند و به لحاظ هویتی نیز با اتصال اصول و ارزشهای خود به مسائل منطقهای؛ بهخصوص هدایت جریانهای ایدئولوژیک و بازیگران غیردولتی، در جهت اثرگذاری بر مناطق استراتژیک در راستای خودیاری به ایفای نقش میپردازند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - آیندهپژوهی خاورمیانه طی سه دهه آینده؛ تحلیل روندهای مقابله با تروریسم در سطح بینالملل
محمدعلی بصیری زهرا آقامحمدیچکیده خاورمیانه یکی از مهمترین مناطق جهان است که تروریسم بهعنوان یکی از مهمترین تهدیدهای امنیتی، به میزان زیادی آینده این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. هرچند، دولتها برای مقابله با تروریسم در عرصه بینالمللی، راهبردهای مختلفی را اتخاذ کردهاند؛ اما هیچ کدام از ا أکثرچکیده خاورمیانه یکی از مهمترین مناطق جهان است که تروریسم بهعنوان یکی از مهمترین تهدیدهای امنیتی، به میزان زیادی آینده این منطقه را تحت تأثیر قرار داده است. هرچند، دولتها برای مقابله با تروریسم در عرصه بینالمللی، راهبردهای مختلفی را اتخاذ کردهاند؛ اما هیچ کدام از این راهبردها تاکنون نتوانسته است مشکل تروریسم در این منطقه را در عرصه بینالمللی حل و فصل کند. این مقاله با بهرهگیری از نظریه مکتب انگلیسی، در پی پاسخ به این پرسش است که با توجه به تدوام بحرانهای تروریستی در خاورمیانه، چه آیندۀ محتمل و مطلوبی میتوان برای روندهای مقابله با تروریسم در سطح بینالمللی ترسیم کرد؟ یافتهها گویای آن است که سناریوی تقویت همبستگی و انسجام جامعه بینالمللی در مبارزه با تروریسم، با ویژگیهایی چون: رهبری جدیتر سازمان ملل متحد؛ تعهد به رعایت حقوق بشر در مبارزه با تروریسم؛ شکلگیری راهبرد عملیاتی منسجم؛ پذیرش صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی برای مجازات عاملان اقدامات تروریستی و تقویت برابری و عدالت اقتصادی، از محتملترین و مطلوبترین چشماندازهای روندهای مقابله با تروریسم در عرصۀ بین المللی در سه دهه آینده است. هدف این پژوهش، بررسی تهدیدهای برآمده از ترورریسم و فرصتهای مقابله با آن طی سه دهه آینده با همکاری جامعه بینالمللی تحت لوای سازمان ملل است. روش مورد استفاده نویسندگان در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و آیندهپژوهی خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تبیین روابط ایران و عربستان در چارچوب مفهومی جنگ سرد
نوذر شفیعی فرهاد قنبریچکیده سؤالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است، این است که آیا رقابت ایران و عربستان، آنها را بهسوی جنگ سرد در منطقه خاورمیانه کشانده است؟ فرضیه مقاله آن است که رقابت های منطقه ای عربستان و ایران و کوشش آن دو برای برقراری تعادل و توازن استراتژیک در منطقه، عملا آنها را أکثرچکیده سؤالی که این مقاله در پی پاسخ به آن است، این است که آیا رقابت ایران و عربستان، آنها را بهسوی جنگ سرد در منطقه خاورمیانه کشانده است؟ فرضیه مقاله آن است که رقابت های منطقه ای عربستان و ایران و کوشش آن دو برای برقراری تعادل و توازن استراتژیک در منطقه، عملا آنها را در قالب رقابتی از نوع جنگ سرد قرار داده است. برای اثبات فرضیه از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده است. یافته نظری مقاله نشان داد که ایران و عربستان عملا در جنگ سرد به سر میبرند و لذا جنگ سرد می تواند از یک سو بین دو دولت و نه الزاماً در سطح وسیع بین دو بلوک و دو ابرقدرت، و در سطح منطقهای و نه الزاماً در سطح سیستمی نیز اتفاق افتد. یافته عملی مقاله نیز به این پیشنهاد منجر شد که ایران و عربستان نباید باب مذاکره را ببندند؛ زیرا در غیاب دیپلماسی ممکن است مدیریت روابط از کنترل سیاستمداران خارج شود و بهدست نظامیان بیفتد که در این صورت، دو کشور با اوضاع دشوار و پیش بینی نشده ای روبه رو خواهند شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه
عبدالرضا یوسفی میانجی حسین دهشیار نوذر شفیعی رحمت حاجی مینهپیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، أکثرپیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ، یک رویداد غیرمنتظره بود . هدف اصلی این مقاله بررسی سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه می باشد..پرسش اصلی این مقاله عبارتست از : عوامل تعیین کننده و مولفه های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه چه می باشد ؟ در پاسخ به این سوال ، به بررسی عوامل گوناگون سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه رئالیسم تهاجمی ضمن ماهیت بنیادی – نظری ،از ماهیت کاربردی برخوردار است. این نظریه پاسخ مناسبی به رفتار بازیگران نظام بین الملل داده است. .طبق یافته ها ونتایج این پژوهش سیاست خارجی ترامپ بدنبال حفظ موقعیت موجود خود در منطقه و پیشگیری از ظهور هژمون منطقه ای است که می تواند ثبات موازنه قدرت را بر هم بزند و هژمونی آمریکا در دنیا را به چالش بکشد ، می باشد. این مطالعه از نوع نظری – بنیادی بوده و به روش توصیفی – تحلیلی و منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - فرصتها، تهدیدها و راهکارهای پیش روی دیپلماسی انرژی جمهوری اسلامی ایران دربستر اقتصاد سیاسی منطقهای(2019-2003)
رضا شهنازی زاده گارینه کشیشیان سیرکی حسن خداوردی محمد رضا دهشیریدربستر دیپلماسی منطقهای، حوزهی انرژی از اهمیت ویژهای برای جمهوریاسلامی برخورداراست، بهاین دلیلکه اقتصاد سیاسی منطقهای بر انرژی مبتنی است. دراین میان، کشورهای منطقه، خصوصاً قدرتهای دارای انرژی چون ایران، عربستان و اماراتمتحدهیعربی بهانحای مختلف با اهمیت انرژی أکثردربستر دیپلماسی منطقهای، حوزهی انرژی از اهمیت ویژهای برای جمهوریاسلامی برخورداراست، بهاین دلیلکه اقتصاد سیاسی منطقهای بر انرژی مبتنی است. دراین میان، کشورهای منطقه، خصوصاً قدرتهای دارای انرژی چون ایران، عربستان و اماراتمتحدهیعربی بهانحای مختلف با اهمیت انرژی درحوزهی دیپلماسی خود مواجه هستند، و گاهاً این نوع دیپلماسی به شکل پیشران عمل مینماید. در این میان سئوال اصلی مقاله این است که راهکارهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در حوزهی دیپلماسی انرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقهای با تمرکز بر تهدیدها و فرصتهای بارشده بر مناسبات آن با عربستان و امارات کدامند؟ کهبا این فرضیه پاسخ داده شده است که پیامدهای نگاه امنیتیسازی ایران با عربستان و امارات به موضوع دیپلماسیانرژی، زمینهساز ایجاد روندهایی نامتوازن از بارشدن حجمی از وضعیتهای تقابلی و تهدیدهای گسترده برموقعیتهای تعاملی و فرصتهای محدود در حوزهیدیپلماسیانرژی در بستر اقتصاد سیاسی منطقهای بوده است. حاصل آنکه جمهوری اسلامی با لایههایی از تهدید و فرصت در این بستر مواجه است، که نتیجهی آن غلبهی رویکرد تقابلی برمشی تعاملی آندر روابط با عربستان و امارات درسطح منطقه بهعلت پیگیری رفتار امنیتیسازی از سوی ایندو کشور علیه ایران بوده است. دراین مقاله از روش پژوهش توصیفی مورد محور با مراجعه به آثار و منابع دسته اول کتابخانهای بهرهگیری شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پس از 11 سپتامبر ( بر اساس رویکرد واقع گرایی تهاجمی)
ابراهیم متقی خرم بقایی میثم رحیمیحادثه ی تروریستی 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاست های داخلی و خارجی دولت بوش گشود. آمریکا پس از پایان جنگ سرد از خلاء راهبرد امنیتی رنج می برد. در دوره ی جنگ سرد، این کشور راهبرد بازدارندگی را در پیش گرفته بود. پایان جنگ سرد به معنای پایان این راهبرد نیز تلقی می گردد. أکثرحادثه ی تروریستی 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاست های داخلی و خارجی دولت بوش گشود. آمریکا پس از پایان جنگ سرد از خلاء راهبرد امنیتی رنج می برد. در دوره ی جنگ سرد، این کشور راهبرد بازدارندگی را در پیش گرفته بود. پایان جنگ سرد به معنای پایان این راهبرد نیز تلقی می گردد. در نتیجه، آمریکا در سال های 2000- 1991 دچار خلاء شد؛ گشت. اما حمله ی تروریستی 11 سپتامبر در نوع خود فرصتی را برای سردمداران این کشور فراهم آورد تا بتوانند به اتخاذ راهبردی نوین در عرصه ی سیاست خارجی و مسائل بین المللی بپردازند. نومحافظه کاران پس از 11 سپتامبر از فرصت به دست آمده، استفاده کرده و با بزرگ نمایی خطر تروریسم در سطح ملی به منظور افزایش محبوبیت و در سطح بین المللی برای تثبیت هژمونی و رهبری بر جهان از آن بهره برداری کرده اند. آمریکا بعد از این حادثه اهداف و سیاست های جدیدی را در قبال تروریسم در سیاست خارجی در پیش گرفته است. به علاوه این کشور از این زمان تعریف جدیدی از امنیت را ارایه کرده و به دنبال مفهوم جدیدی از امنیت در سیاست خارجی خود بوده و در همین راستا، راهبرد حمله ی پیش دستانه را مطرح نموده است. به عبارت دیگر، راهبرد بازدارندگی جای خود را به راهبرد مداخله گرایی فزاینده داده است. با این اوصاف، شاهد آن هستیم که رویکرد واقع گرایی در نزد زمامداران و تصمیم گیرندگان کشور آمریکا تقویت شده و این کشور رو به سیاست های امنیتی و یک جانبه گرایی در عرصه ی بین المللی آورده است. یکی از رویکردهای نوینی که امروزه در تحلیل روابط بین الملل و سیاست خارجی آمریکا بدان توجه می شود، رویکرد واقع گرایی تهاجمی می باشد. در رهیافت واقع گرایی تهاجمی بر افزایش قدرت به منزله ی هدف، و برای کسب جایگاه هژمونیک در نظام بین الملل (به عنوان رفتار اصلی قدرت های بزرگ) تاکید می شود. در این پژوهش با بهره گیری از این رویکرد به تبیین سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه پس از سال 2001 می پردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - چالش ها و موانع انعقاد معاهده منطقه ای خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای
مریم تبارکی حمید رضا جمالیگرایش ایجاد منطقه ی عاری از سلاح هسته ای یکی از راهکارهای حرکت به سوی جهان عاری از سلاح های هسته ای است. این روند در خاورمیانه به دهه هفتاد میلادی بر می گردد و با وجود حمایت های ظاهری فراوان، پیشرفت های عملی به هیچ وجه امیدوارکننده نبوده است. این پیشنهاد برای اولین بار أکثرگرایش ایجاد منطقه ی عاری از سلاح هسته ای یکی از راهکارهای حرکت به سوی جهان عاری از سلاح های هسته ای است. این روند در خاورمیانه به دهه هفتاد میلادی بر می گردد و با وجود حمایت های ظاهری فراوان، پیشرفت های عملی به هیچ وجه امیدوارکننده نبوده است. این پیشنهاد برای اولین بار از سوی ایران مطرح و توسط مصر حمایت شد. کنفرانس بازنگری ان پی تی در سال 1995، علاوه بر تمدید نامحدود ان پی تی، منجر به تصویب قطعنامه خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای و اعمال فشار بیشتر بر این طرح شده است. ایران، مصر، اسرائیل، آمریکا بازیگران اصلی و تعیین کننده سرنوشت این وضعیت طی این سال ها هستند. این پژوهش در پاسخ به این سؤال که مهم ترین چالش و مانع ایجاد معاهده خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای چیست؟ به روش توصیفی تحلیلی ضمن معرفی معاهدات مناطق عاری از سلاح هسته ای، به طور خاص به ارزیابی ایجاد منطقه عاری از سلاح هسته ای در خاورمیانه و چالش ها و موانع ایجاد چنین معاهده ای در خاورمیانه می پردازد و روشن خواهد ساخت که وجود سلاح های هسته ای اسرائیل، عدم عضویت این کشور در معاهده ی ان پی تی و در پیش گرفتن راهبرد بازدارندگی هسته ای و سیاست ابهام از سوی این رژیم، ایجاد چنین منطقه ای را با مانع جدی رو به رو کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - بررسی تاثیر تاریخی ارتش مصر بر سیاست داخلی (با تاکید بر دوره 2013-2011)
محمد رضا حاتمیارتش و نقش آن در تحولات سیاسی یکی از مجاری مهم فهم رفتار سیاسی یک کشور است. در مصر از زمان به قدرت رسیدن افسران آزاد در سال 1952، پیوسته نظامیان بر این کشور حکومت کرده اند. ارتش به عنوان یک نهاد قدرتمند که علاوه برقدرت نظامی به منابع اقتصادی عمده ای در جامعه مصرتسلط دار أکثرارتش و نقش آن در تحولات سیاسی یکی از مجاری مهم فهم رفتار سیاسی یک کشور است. در مصر از زمان به قدرت رسیدن افسران آزاد در سال 1952، پیوسته نظامیان بر این کشور حکومت کرده اند. ارتش به عنوان یک نهاد قدرتمند که علاوه برقدرت نظامی به منابع اقتصادی عمده ای در جامعه مصرتسلط دارد،اینک در راس حکومت قرارگرفته ونقش مهمی را درصحنه سیاسی مصر ایفا می کند. دراین راستااین پژوهش با طرح این سوال که ارتش مصر در بستر تاریخی این کشور، چه تاثیری بر سیاست داخلی کشور مصرداشته است، به این نتیجه رسیده است که ارتش از سال 1952 تاپس از وقوع تحولات اخیر در این کشور، علیرغم داشتن رفتارهای متفاوت و نقشهای متنوع، نهادی قدرتمند در سیاست داخلی کشور مصر بوده است. بنابراین، در این پژوهش به بررسی نقش ارتش این کشور در معادلات داخلی و بازتاب نقش یافتن نظامیان در سیاست داخلی آن کشور خواهیم پرداخت؛ همچنین با بررسی تحولات مصر و با عنایت بر تحولات اخیر، نتیجه گیری مقاله ارائه می شود. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - تأثیر حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 بر روابط دوجانبه مکزیک و ایالات متحده
حسام الدین واعظ زاده مریم حق روستا علی اصغر قره داغی قرقشهپس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، اولویتها از دستورکار روابط دوجانبهمکزیک و ایالات متحده تغییر کرد، و موافقتنامههای جدیدی از قبیل اتحاد برای امنیت و رونق آمریکای شمالی، تفاهمنامهی مرزهای هوشمند و غیره، بین دو کشور به امضا رسید. در این مقاله مشخص میشو أکثرپس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، اولویتها از دستورکار روابط دوجانبهمکزیک و ایالات متحده تغییر کرد، و موافقتنامههای جدیدی از قبیل اتحاد برای امنیت و رونق آمریکای شمالی، تفاهمنامهی مرزهای هوشمند و غیره، بین دو کشور به امضا رسید. در این مقاله مشخص میشود که پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر "امنیت" به عنوان مهمترین اولویت، در دستور کار سیاست خارجی ایالاتمتحده، با همسایه جنوبیاش قرار گرفتهاست، هرچند که برای طرف مکزیکی، همچنان مسائل اقتصادی و مهاجرتی، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.ایالات متحده، برای بهبود امنیت از دست رفتهی خود، مکزیک را وارد معاهدههای امنیتی کرد، به عبارتی مکزیک، مجبور به پذیرش توافقنامههای امنیتی شد. پس از حملات تروریستی، اهداف اقتصادی مکزیک، در معاهدههای دوجانبه با ایالاتمتحده، تحقق نیافتند و به همین منظور مکزیک علیرغم فشارهای آمریکا، به منظور تحقق اولویتهای اقتصادیاش، متوسل به کشورهای خاورمیانه شد.لذا، پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر، مشخص شد که تنشهای دیپلماتیک بین دو کشور افزایش یافته است، از جمله این تنشها، میتوان به مخالفت دولت مردان مکزیک با حملهی ایالاتمتحده به عراق اشارهکرد. لازم به ذکر است در این مقاله روش پژوهشی، بر اساس روش تحلیلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - عوامل همگرا و واگرا در روابط ایران و ترکیه پس از به قدرت رسیدن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه در ترکیه
جلال درخشه مجید دیوسالارمقالهی حاضر، روابط ایران و ترکیه را از زمان روی کار آمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در ترکیه از سال 2002 میلادی تا سال 2009 ، مورد بررسی قرار میدهد. به همین دلیل سعی شده است تا با تأکید بر متغیرهایی از قبیل تلاش دوکشور ایران و ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای، نگرش أکثرمقالهی حاضر، روابط ایران و ترکیه را از زمان روی کار آمدن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در ترکیه از سال 2002 میلادی تا سال 2009 ، مورد بررسی قرار میدهد. به همین دلیل سعی شده است تا با تأکید بر متغیرهایی از قبیل تلاش دوکشور ایران و ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت منطقهای، نگرش دو کشور به مسائل خاورمیانه، مسألهی هستهای ایران، مسألهی کردها در روابط دو کشور، عوامل مؤثر در بسط و فصل روابط و تأثیر روابط ترکیه با آمریکا و اسرائیل و تحول در روابط ترکیه با این کشورها و تأثیر این متغیرها بر روابط ایران و ترکیه، همکاری های اقتصادی که بخش اعظم روابط دو کشور در این حوزه متجلی است را مورد کنکاش قرار گیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - بررسی کارآمدی تئوری محدودیت نسبی تدگر در تحلیل پدیدهی تروریسم در خاورمیانه
سید عباس هاشمی حمید جان نثار فاطمه کربلایی احمدچکیده نظریهی محرومیت نسبی تدگر (Ted Gurr) گویای شرایطی است که در آن برخی از شهروندان (گروهها) از امکانات، امتیازات و بهرهمندی بیشتری نسبت به برخی دیگر برخوردارند که نتیجه ی آن محرومیت گروه دوم است. پیدایش احساس محرومیت بهطورکلی پدیدهای مدرن و ناشی از تغییرات و تحو أکثرچکیده نظریهی محرومیت نسبی تدگر (Ted Gurr) گویای شرایطی است که در آن برخی از شهروندان (گروهها) از امکانات، امتیازات و بهرهمندی بیشتری نسبت به برخی دیگر برخوردارند که نتیجه ی آن محرومیت گروه دوم است. پیدایش احساس محرومیت بهطورکلی پدیدهای مدرن و ناشی از تغییرات و تحولات بنیادین اجتماعات بشری است که بیشتر در جوامع با ساختار و بافت سنتی وجود دارد که البته با مقایسهی اجتماعی افراد از جایگاه خود در جامعه تشدید میشود. در این نظریه تدگر مدعی است که عمدتاً سرخوردگی افراد در دستیابی به اهدافشان در نهایت باعث ایجاد رفتارهای نامتعارف از سوی آنان میشود. به همین ترتیب این نارضایتی مستمر انگیزههایی را برای خشونت جمعی فراهم میکند که پیدایش تروریسم نمود بارز آن است. در این میان منطقهی خاورمیانه -که یکی از مناطق استراتژیک و درعینحال بحرانساز در جهان است- در دورهی کنونی مهد رشد و پیدایش تروریسم بوده است. جستار حاضر با مبنا قرار دادن تئوری محرومیت نسبی تدگر تلاش دارد، میزان کارآمدی این نظریه را در تحلیل پدیدهی تروریسم در منطقهی خاورمیانه بررسی کند. طبق یافتههای این پژوهش، پیدایش و رشد تروریسم در این منطقه تنها ناشی از محرومیت نسبی نیست و درواقع این عامل یکی از زمینهها، در کنار دیگر عوامل درون/برون منطقهای، مؤثر بر رشد تروریسم بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تحلیل قیامهای مردمی در خاورمیانه از منظر اقتصاد سیاسی نفت
سید سعید میرترابیچکیده این مقاله میکوشد قیامهای مردمی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا را از منظر اقتصاد سیاسی نفت بررسی کند. دراین راستا، مقاله برپایه یک الگوی تحلیلی چندمتغیره، هم علل بروز قیامها و هم علل سمت و سوی متفاوت تحولات در جریان قیامهای مردمی درکشورهای عرب منطقه أکثرچکیده این مقاله میکوشد قیامهای مردمی در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا را از منظر اقتصاد سیاسی نفت بررسی کند. دراین راستا، مقاله برپایه یک الگوی تحلیلی چندمتغیره، هم علل بروز قیامها و هم علل سمت و سوی متفاوت تحولات در جریان قیامهای مردمی درکشورهای عرب منطقه را که از اواخر سال 2010 آغازشد، تجزیه وتحلیل میکند. مقاله نشان میدهد که همه کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در حوزه اقتصاد سیاسی خود ویژگی مشترکی دارند که میتوان آن را بر پایه اتکا به رانتهای خارجی توضیح داد. نوع و حجم این رانتها و میزان اتکای به آنها در سطح کشورهای منطقه با هم تفاوت دارد؛ اما حضور چشمگیر رانتهای خارجی، در همه جا شایع است و به شیوههای متفاوتی بر ثبات سیاسی اثر میگذارد. مهمترین پرسش مقاله این است که اقتصاد سیاسی نفت خاورمیانه چگونه بر بروز قیامهای مردمی و سیر تحول آنها در کشورهای عرب منطقه تأثیر گذاشته است؟ فرضیهای که درپاسخ به این پرسش ارائه شده، این است که اقتصاد سیاسی نفت در کشورهای عرب خاورمیانه به سبب تولید ساختارهای متصلب رانتیری در بروز قیامهای مردمی نقش عمدهای داشته و در عین حال، ترکیبهای متفاوت درآمدهای رانتی با طیفی از متغیرهای سیاسی و اجتماعی واسط داخلی وخارجی، سیر متفاوتی از تحولات را در جریان قیامهای مردمی در کشورهای منطقه رقم زده است. مقاله برای آزمون فرضیه از رویکرد نظری جدید در مطالعات نفت و سیاست بهره میگیرد و بر پایه آن تحلیلی ارائه میکند که در آن آثار رانتهای خارجی همزمان در سطوح داخلی، منطقهای و فرامنطقهای بر ثبات داخلی کشورهای عرب مدّ نظر قرار میگیرد. این شیوه نگاه، هم از رویکرد تقلیلنگر در تحلیل علل بروز قیامهای مردمی در کشورهای عرب جلوگیری میکند و هم قادر است علل تفاوت سرنوشت کشورها در خلال این رخدادها را تا اندازه زیادی توضیح دهد. مقاله طیفی از دادههای کمّی وکیفی را به روش تحلیلی و توصیفی در راستای آزمون فرضیه تجزیه و تحلیل کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی چالش ها و موانع درونی دموکراسی در خاورمیانه با تاکید بر کشور بحرین
محمدصادق کوشکی مریم ناظم بورموضوع مقاله ی حاضر،بررسی چالش هاو موانع در ونیدموکراسی درخاورمیانه باتاکید بر بحرین می باشد. سئوال اصلی تحقیق حاضر این است که مهمترین موانع و چالش های در ونیدموکراسی در کشور بحرین چیست؟فرضیه ی اصلی استفاده شده در این مقاله عبارت است ازاینکه: چالش اصلی در بحرین حکومت اقت أکثرموضوع مقاله ی حاضر،بررسی چالش هاو موانع در ونیدموکراسی درخاورمیانه باتاکید بر بحرین می باشد. سئوال اصلی تحقیق حاضر این است که مهمترین موانع و چالش های در ونیدموکراسی در کشور بحرین چیست؟فرضیه ی اصلی استفاده شده در این مقاله عبارت است ازاینکه: چالش اصلی در بحرین حکومت اقتدار گرایسنتیاست که خودزمینه سازموانع وچالش های دیگرمی باشد. نوع تحقیق در این مقاله نظری می باشد و روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است. از نتایج به دست آمده در این تحقیق اینکه ریشه های مهم اقتدار گرایی راباید در فرهنگ واقتصاد این کشورها جستجوکرد. بدین معنی که فرهنگ سیاسی کشورهای خاورمیانه، فرهنگی اقتدارگراست که به صورت مانعی جدی و اساسی بر سر راه دموکراسی و جامعه ی مدنی آزاد و مستقل عمل می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - نقش شبکه های اجتماعی در تحولات اخیر خاورمیانه (با تاکید بر فیس بوک)
ابراهیم انوشهامروزه ارتباطات و تعامل افراد تا اندازه قابل توجهی به فضای مجازی گسترش یافته است . دامنه این تعاملات و ارتباطات فراتر از ایمیل ، چت روم ها و وبلاگ نویسی رفته است و در حال حاضر شبکه های اجتماعی مجازی به شکلی جامع تر و گسترده تر این اقدامات را انجام می دهند .شبکه های اجتم أکثرامروزه ارتباطات و تعامل افراد تا اندازه قابل توجهی به فضای مجازی گسترش یافته است . دامنه این تعاملات و ارتباطات فراتر از ایمیل ، چت روم ها و وبلاگ نویسی رفته است و در حال حاضر شبکه های اجتماعی مجازی به شکلی جامع تر و گسترده تر این اقدامات را انجام می دهند .شبکه های اجتماعی مجازی با توجه به قابلیت ها و تواناییهای منحصر به فرد خود از جمله اطلاع رسانی ، آگاه سازی ، تقویت گسترش ارتباطات میان افراد ، قدرت بسیج کنندگی در حوزه های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و غیره نقش بسیار مهم و غیرقابل انکاری را ایفا می کنند . هدف نوشتار حاضر، بررسی و ارزیابی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا است و اینکه شبکه های اجتماعی مجازی و بالاخص فیس بوک تا چه اندازه توانسته اند در شکل گیری ، تداوم و موفقیت تحولات اخیر در کشورهای خاورمیانه موثر واقع شوند . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - راهبرد ایالات متحده آمریکا در قبال تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا: مصر و خطای استراتژیک
بشیر اسماعیلی بهروز مختاری سمیه ملک جمشیدی خانه زنیانیتحولات غیر منتظره ی خاورمیانه که در سال 2011 میلادی به وقوع پیوست، نظر بسیاری از صاحب نظران در امور بین المللی را به خود معطوف نمود. دیکتاتوری های دیر پای این منطقه در فاصله زمانی کوتاهی به دومینوی بحران گرفتار آمدند و از تغییر رژیم تا نا آرامی های گسترده و جنگ داخلی را أکثرتحولات غیر منتظره ی خاورمیانه که در سال 2011 میلادی به وقوع پیوست، نظر بسیاری از صاحب نظران در امور بین المللی را به خود معطوف نمود. دیکتاتوری های دیر پای این منطقه در فاصله زمانی کوتاهی به دومینوی بحران گرفتار آمدند و از تغییر رژیم تا نا آرامی های گسترده و جنگ داخلی را از سر گذراندند. این وقایع در حالی پدیدار می گشت که چند سال پیش از آن و در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پسر در ایالات متحده، طرحی موسوم به خاورمیانه بزرگ مطرح گردید که قائل به تغییر سازوکار سیاسی منطقه بود. بر اساس این طرح، حکومت های نا کارآمد خاورمیانه که عموما دارای سیستم سیاسی غیر دموکراتیک بوده و از فساد نهادینه شده و سوء مدیریت در تمامی سطوح رنج می برند، در دراز مدت موجب بسط بحران های خطرناکی در این منطقه خواهند گردید. در واقع اوضاع نابسامان بعضی کشور ها در خاورمیانه نه تنها ضایعاتی مثل مساله مهاجرت برای کشور های غربی در پی خواهد داشت، بلکه در دراز مدت به گسترش فعالیت های گروه های افراطی غرب ستیز نیز منجرمی گردد. بنابراین بهتر است الگوی سیاسی دموکراسی جایگزین اشکال کنونی حکومت گردد و در حمایت کشور های غربی از دیکتاتوری های منطقه تجدید نظر به عمل آید. هر چند در عمل جریان های اسلامگرا زمام امور را عمدتاً در کشور های منطقه در دست گرفتند اما این نوشتار می کوشد تا بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه و جهت گیری سیاست خارجی آمریکا نسبت به رخداد های خاورمیانه و شمال آفریقا و به طور مشخص مصر را (به عنوان بازیگر بسیار مهم منطقه) در چهارچوب طرح خاورمیانه بزرگ بررسی نماید. فرض بر آن است که سیاست آمریکا در ارتباط با تحولات مصر با محور های اساسی مندرج در طرح خاورمیانه بزرگ قابل مطابقت می باشد در حالی که پس از سقوط مبارک، تحولات مصر با قدرت گرفتن اخوان المسلمین در تخالف با آنچه مدنظر آمریکا بوده، رقم خورده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - Recent Developments in Geopolitics of Energy and their Effects on the Political and Economic Future of the Middle East Countries
Ali Bagheri Dolatabadi Mohammad Reza Dehshiri Hassan Abediny KashkoiyehEnergy has always been of particular importance to humanity. Oil and gas have been some of the energies that greatly influenced the national security of countries, which produce and consume energy. With the transformation of geostrategic discourse into geo-economic disc أکثرEnergy has always been of particular importance to humanity. Oil and gas have been some of the energies that greatly influenced the national security of countries, which produce and consume energy. With the transformation of geostrategic discourse into geo-economic discourse in recent decades and the key role of economics in global relations, oil as the basis of modern industry has enjoyed a higher status compared with other factors of power. While assuming particular importance for energy and its security for the countries producing and consuming energy in the coming decades, the present article endeavors to investigate this fundamental problem regarding the direction of changes in energy, and oil and gas markets in the future and their effects on the status of the Middle East. For this purpose, qualitative and library method has been used. The findings suggest that, according to the estimations, we will witness a gradual development in the geopolitics of global energy in the next decade, North America will become one of the oil and gas producers and exporters and that this development makes major geopolitical impacts on the future of the Middle East as the center of the world’s energy. The authors suggest that the Middle East countries reduce their revenue sources from oil and gas to other sources such as tourism, non-oil exports and charging tax from citizens. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - The Verbal Strategy of the United States in the Process of Securing Iran's Nuclear Program (2001-2021)
Morteza Alikhani Arsalan Ghorbani Sheikhneshin Mohammadreza Ghaedi -
حرية الوصول المقاله
25 - Modern Communication Technology and National Security In the Middle East
Ibrahim AnooshehOne of the characteristics of the modern international systems is the undeniable role the new communication technologies play in different sections of human societies. Modern communication technologies such as satellites and computers have challenged the national author أکثرOne of the characteristics of the modern international systems is the undeniable role the new communication technologies play in different sections of human societies. Modern communication technologies such as satellites and computers have challenged the national authority and sovereignty of Vestfallian states. Although national states, specially, in the third world countries, extremely resist this threat, the fact is that this resistance cannot be successful. The Middle East is one of the subsystems of this whole which has witnessed great changes during the last two years, changes that are known as "Arab Spring", today. Arab Spring has brought about extensive changes in the political structure of the Middle East, and caused a shift of power in the area. This article aims to investigate and analyze the role and the effect of new communication technology on the political stability and national sovereignty of countries in the Middle East, especially, during the occurrence of changes in this area. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - نظم نوین جهانی و تاثیر آن بر منطقه خاورمیانه بین سالهای 1991 تا 2000
رضا جلالی مهدی مجدچکیده تغییراتی که در سال هاى پایانى دهه هشتاد روى داد، تأثیرى عمده بر جغرافیاى سیاسى جهان و سیستم بین الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروى و پدیدار شدن کشورهاى جدیدى در نقشه جغرافیایى دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانى متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین أکثرچکیده تغییراتی که در سال هاى پایانى دهه هشتاد روى داد، تأثیرى عمده بر جغرافیاى سیاسى جهان و سیستم بین الملل داشت. این تغییر موجب حذف اتحاد جماهیر شوروى و پدیدار شدن کشورهاى جدیدى در نقشه جغرافیایى دنیا شد. با خاتمه جنگ سرد، نظم جهانى متحول شده و به پیدایش تفکر نظم نوین جهانى منتهی شد. این پژوهش به چیستی این موضوع و تاثیر آن بر خاورمیانه در بازه زمانی بین 1991 تا 2000 می پردازد. پیروزى ایالات متحده در جنگ خلیج فارس، بهترین فرصت را براى آمریکا فراهم آورد تا از آن به صورت یک جانبه در جهت حفظ نفوذ خود در خاورمیانه و تحقق ایده نظم نوین جهانى بهره بردارى کند. در برداشت آمریکایى ها، جهان مطیع قدرت آمریکاست و چنین جهانى با تفکر مذکور هماهنگ و داراى نظم نوین خواهد بود. مورد خاورمیانه، تأیید کننده این ادعاست. اینکه ایالات متحده با نفوذترین کشور در منطقه مى باشد، چیزى است که به آن اجازه مى دهد منازعات را مدیریت کند و نظم و هماهنگى را حکمفرما سازد. سوال اصلی مطرح شده در این پژوهش بدین شکل است که اتخاذ نظم نوین جهانی توسط آمریکا چه تاثیری در منطقه خاورمیانه در بین سالهای 1991 تا 2000 داشته است؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ای بدین ترتیب مطرح گردیده است که اتخاذ سیاست نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد موجب گسترش نفوذ آمریکا در خاورمیانه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - اسلام سیاسی و نظم امنیتی غرب آسیا
جهانبخش ایزدی حمید رضا اکبریبرای ترسیم افق امنیتی منطقه غرب آسیا - پس از انقلابهای عربی سال 2011 - ضروری است مؤلفهها، متغیرها و عناصر مهم آن از جمله اسلام سیاسی مورد واکاوی قرارگیرد. بر این پایه، اسلام سیاسی از عمدهترین جریانها و گفتمانهای اثرگذار در تحولات اخیر منطقه بوده است. در این چهارچوب أکثربرای ترسیم افق امنیتی منطقه غرب آسیا - پس از انقلابهای عربی سال 2011 - ضروری است مؤلفهها، متغیرها و عناصر مهم آن از جمله اسلام سیاسی مورد واکاوی قرارگیرد. بر این پایه، اسلام سیاسی از عمدهترین جریانها و گفتمانهای اثرگذار در تحولات اخیر منطقه بوده است. در این چهارچوب، رفتار اسلام گرایان در سه محور اصلی قابل بررسی است: نخست، افراطگرایی و خشونت با پیدایش جریانهای نوظهور تکفیری مانند داعش. دوم، عدم توانمندی حفظ قدرت و حاکمیت توسط جریانهای اصیل و ریشه دار اسلام سیاسی مانند اخوان المسلمین و سوم؛ تغییر در کنشگری جبهه مقاومت. این در شرایطی است که منطقه غرب آسیا، دورهای پراز تنش و آشوب همراه با جنگ، خشونت و اختلافات مذهبی و قومی را تجربه می کند. براین اساس، پرسش اصلی مقاله این است که اسلام سیاسی در تکوین نظم امنیتی منطقه غرب آسیا چه جایگاهی دارد؟ آیندهپژوهی از طریق بررسی روندها و سناریوهای اسلام سیاسی و جریانهای اسلام گرا و نقش آنها در شکل دهی نظم امنیتی منطقه غرب آسیا، موضوع این مقاله را شکل می دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - جنگ سرد نوین در روابط روسیه و آمریکا
جهانبخش محبی نیا منصور صالحیپس از سپری شدن دو دهه جنگ سرد میان روسیه و آمریکا هم چنان شاهد عرصه-های جدی رقابت بین این دو قدرت بر سر موضوعات گوناگونی هستیم که ریشه در نگاه رقابت آمیز جنگ سردی است که نه تعامل و همکاری بلکه نشان ازتعارضات ایده ای در نگاه به مسائل پیرامون و نحوه مدیریت سیاست بین الملل أکثرپس از سپری شدن دو دهه جنگ سرد میان روسیه و آمریکا هم چنان شاهد عرصه-های جدی رقابت بین این دو قدرت بر سر موضوعات گوناگونی هستیم که ریشه در نگاه رقابت آمیز جنگ سردی است که نه تعامل و همکاری بلکه نشان ازتعارضات ایده ای در نگاه به مسائل پیرامون و نحوه مدیریت سیاست بین الملل است. با خاتمه یافتن دوران جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا یکّه تازی در جهان را آغاز نمود تا خود را به عنوان تنها قدرت جهان به سایر ملت¬ها تحمیل کند. روسیه به دلیل قدرت هسته ای اش، سرمایه عظیم انسانی اش، مهارت¬هایش در فناوری های سایبری، نزدیکی اش به اروپا و نیز پتانسیل مثل اتحاد با چین منابعی در دست خواهد داشت که بتواند در مقابل قدرت امریکا عرض اندام کند. در حالی که مسائلی چون مسئله سوریه و پرونده هستهای ایران، قانون "ماگنیتسکی" و قانون "دیمایاکولوف"، پرونده اسنودن در سالهای اخیر، چالشها در روابط تنشآمیز روسیه و آمریکا را به نقطه حساسی رسانده است؛ این رویداد اتفاقی دیگر در روابط دو کشور است که به دامنهدارتر شدن اختلافات میان آنها کمک میکند. اختلافاتی که در تداوم فضای جنگ سرد بی¬اعتمادی و رقابت موجود میان دو کشور را دامن خواهد زد. واکنش مقامات روسی به سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی، تعلیق عضویت روسیه در CFP، اخراج دیپلماتهای انگلیسی در تلافی اقدام انگلیس، رقابت با آمریکا بر سر قطب شمال و اعلام شروع به کار ناوگان هواپیمایی قاره پیمای روسی، همگی نشان از سیاست جدید روسیه در قبال تحولات جهانی دارد. برخی این تحولات را چه در داخل و چه در خارج به وضعیت جنگ سرد جدید تعبیر میکنند و البته برخی دیگر با این تفکر مخالف هستند. برخی معتقدند این اقدامات واکنشی به کوششهای آمریکا برای ایجاد تغییرات اساسی در موازنه استراتژیک میان آمریکا و روسیه میباشد. اما آیا این اقدامات میتواند فضای عمومی روابط دو کشور را به سمت مسابقه تسلیحاتی جدید و تقابل استراتژیک از نوع جنگ سردی آن بکشاند؟ با توجه به فقدان ایدوئولوژی متعارض، روسیه و آمریکا، دورهای از رقابت و همکاری در حوزههای مختلف را تجربه خواهند کرد که بحران اوکراین یکی از آنهاست. با آغاز بروز بحران اوکراین (مارس 2014) و خارج شدن کنترل و حاکمیت شبه جزیره کریمه از حاکمیت کیف، شاهد بروز دور تازه ای از کشاکش های سیاسی بین غرب به رهبری آمریکا و روسیه هستیم. با توجه به سر باز کردن رقابت های مسکو- واشنگتن در موضوعاتی چون لیبی، سوریه، طرح سپر موشکی و غیره، عده ای بر این باورند که بحران اوکراین را باید به مثابه تقسیم برلین بعد از جنگ جهانی دوم و طلایه جنگ سرد جدید قلمداد کنیم. در چنین وضعیتی شاهد تغییر پارادایم در نظام جهانی بوده و روسیه نقش عمده ای را در شکل گیری روابط جدید بین المللی به عهده گرفته به طوری که این مقاله سعی دارد تا سیاست روسیه را در تطابق با سیاست آمریکا در حوزه های مورد اختلاف بررسی نماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - گسترش تنش و گذار از موازنه گرایی راهبردی ترکیه در خاورمیانه
ابراهیم متقی فاطمه نکولعلآزاد امیر رمضانیچکیده سیاست خارجی ترکیه در سالهای 2014 تا 2016 در فرایند عثمانگرایی جدید قرار گرفت؛ یعنی حوزههای جداشده از امپراتوری عثمانی در سال 1919 و براساس معاهده سِوْر بخشی از حوزه خارج نزدیک ترکیه خواهد بود. براساس چنین نگرشی، رهبران سیاسی جدید ترکیه گرایش به مذهبگرایی را با أکثرچکیده سیاست خارجی ترکیه در سالهای 2014 تا 2016 در فرایند عثمانگرایی جدید قرار گرفت؛ یعنی حوزههای جداشده از امپراتوری عثمانی در سال 1919 و براساس معاهده سِوْر بخشی از حوزه خارج نزدیک ترکیه خواهد بود. براساس چنین نگرشی، رهبران سیاسی جدید ترکیه گرایش به مذهبگرایی را با الگوهای کنش راهبردی جدید در مقابله با ایران پیوند دادند. در این فرایند، داود اوغلو و اردوغان از فضای موازنهگرایی راهبردی خارج شدند و برای تأثیرگذاری در حوزه خارج نزدیک، به جهان عرب گرایش پیدا کردند. گذار از موازنه گرایی را می توان انعکاس ظهور سازوکارهای مربوط به نوعثمان گرایی دانست. نوعثمان گرایی با واقعیت های مربوط به خلافت و گروه های خلافت گرا پیوند پیدا کرده است. اگرچه داود اوغلو نظریه عمق راهبردی، موقعیت ترکیه در صحنه بینالمللی را ارائه کرد؛ اما چنین رویکردی، نتوانست در سیاست امنیتی ترکیه زمینه های مربوط به موازنه گرایی منطقه ای را ایجاد کند. پیوندهای راهبردی ترکیه و عربستان روند موازنه گرایی را تحت تأثیر قرار داده است. در این مقاله نشان داده می شود که راهبرد موازنهگرایی برای به حداقلرساندن تضادهای ترکیه با محیط پیرامونی بهویژه خاورمیانه عربی و شرق مدیترانه کارکرد خود را از دست داده است. سؤال اصلی مقاله این است که: چرا موازنه گرایی راهبردی در سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه دگرگون شده است؟ فرضیه مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: بحران های منطقه ای و شکل گیری تضادهای امنیتی جدید در خاورمیانه زمینه حمایت از خلافت گرایی منطقه ای در سیاست خارجی ترکیه را اجتناب ناپذیر ساخته است؛ در حالی که موازنهگرایی راهبردی ترکیه معطوف به گسترش الگوی تعامل همکاری ـ رقابت براساس ضرورتهای سیاست بینالملل و نیازهای راهبردی ترکیه در پیمانهای منطقهای و جهانی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه
محمد سهرابیوقوع انقلاب¬ها در شمال آفریقا و تسری آن به خاورمیانه سبب شد تا بازیگران منطقه¬ای و فرا¬منطقه¬ای، رویکردهای متفاوتی را در منطقهخاورمیانه اتخاذ نمایند. روسیه، به¬عنوان یکی از بازیگران فرا¬منطقه¬ای حاضر در منطقه خاورمیانه که تاریخچه حضور آن به د أکثروقوع انقلاب¬ها در شمال آفریقا و تسری آن به خاورمیانه سبب شد تا بازیگران منطقه¬ای و فرا¬منطقه¬ای، رویکردهای متفاوتی را در منطقهخاورمیانه اتخاذ نمایند. روسیه، به¬عنوان یکی از بازیگران فرا¬منطقه¬ای حاضر در منطقه خاورمیانه که تاریخچه حضور آن به دوره تزارها بازمی¬گردد در جریان این خیزش¬ها، رویکرد خود را نسبت به این منطقه تغییر داده و در هر یک از کشورهای قیام¬کرده با توجه به منافع و ابزار خود، سیاستی متفاوت را اتخاذ نموده است. خاورمیانه و موضوعات مختلف معطوف به آن، یکی از مسائلی است که مسکو، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، توجه زیادی به آن داشته است. تردد بالای دیپلماتیک میان مقامات خاورمیانهای به مسکو و بالعکس، به خوبی بیانگر بروز نوعی تحرک و پویایی در سیاست خاورمیانهای روسیه و متفاوت از دهههای گذشته میباشد. چنین به نظر میرسد که در پی تحولات پس از 11 سپتامبر 2001، و به ویژه اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که منجر به تکثیر بنیادگرایی دینی و احساسات ضدآمریکایی در خاورمیانه گردید، روسیه از یک وضعیت و اقبال عمومی بیشتری نزد دولتها و افکار عمومی جوامع منطقه یاد شده برخوردار شده است، وضعیتی که این کشور؛ خود نیز به استقبال و بهرهبرداری ازآن فکر میکند. یافته¬های مقاله حاکی از آن است که خیزش¬های مردمی در منطقه خاورمیانه با عنوان "انقلاب¬های عربی" موجب گردید تا روسیه ابتدا سیاست همراهی با این انقلاب¬ها را در قالب همکاری با غرب در پیش گیرد اما در ادامه به دلیل نگرانی از افزایش حضور آمریکا در منطقه و تسری این جریان به منطقه اوراسیا، سیاست تقابل با جریان¬های انقلابی و حمایت از دولت¬های حاکم را در قالب تقابل با غرب دنبال نماید. مقاله حاضر، رویکرد روسیه را نسبت به خیزش¬های مردمی و وقوع انقلاب¬ها در منطقه خاورمیانه تبیین خواهد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - بررسی تأثیر جنگهای منطقهای بر اعتبار ورزش خاورمیانه
حمیدرضا جلیلی علی همتی عفیف* نیما ماجدی مهدی نادری نسباین پژوهش با هدف بررسی تأثیر جنگهای منطقهای بر اعتبار ورزش خاورمیانه انجام گرفته است. روش پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی بود. جامعة آماری پژوهش نیز شامل خبرگان مطلع از موضوع ورزش و سیاست بودند. جهت شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید أکثراین پژوهش با هدف بررسی تأثیر جنگهای منطقهای بر اعتبار ورزش خاورمیانه انجام گرفته است. روش پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها همبستگی بود. جامعة آماری پژوهش نیز شامل خبرگان مطلع از موضوع ورزش و سیاست بودند. جهت شناسایی این نمونه ها، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید که این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت تعداد 52 نفر به عنوان نمونه نهایی مشخص گردیدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش معادلات ساختاری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش حاضر مبتنی بر نرم افزار SPSS و PLS صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درگیریهای نظامی بر وجهه ورزش خاورمیانه دارای تأثیری به میزان 198/0- میباشد. همچنین درگیریهای نظامی روانی بر اعتبار ورزش خاورمیانه دارای تأثیری به میزان 387/0- میباشد. نتایج پژوهش حاضر مشخص نمود که کشتارهای منطقهای بر وجهه ورزش خاورمیانه دارای تأثیری به میزان 540/0- می باشد. در نهایت پژوهش حاضر مشخص نمود که درگیریهای نظامی اقتصادی و درگیریهای نظامی سایبریک بر وجهه ورزش خاورمیانه تأثیر معناداری ندارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - ناپایداری زیست محیطی در خاورمیانه و چالشهای سیاستگذاری مدیریتی و فرهنگی: مطالعه مقایسهای ایران، ترکیه و عربستان
ایران غازی اعظم ملاییچکیده بررسی دو گزارش اخیر شاخص عملکرد محیط زیست دانشگاه ییل که در سالهای 2014 و 2016 منتشر شدهاند نشان از آن دارد که رتبه کشورهای خاورمیانه در این دو دوره با روند نزولی مواجه بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی دلایل عقبگرد و ناپایداری سیاستهای زیست محیطی سه کشور مهم خاور أکثرچکیده بررسی دو گزارش اخیر شاخص عملکرد محیط زیست دانشگاه ییل که در سالهای 2014 و 2016 منتشر شدهاند نشان از آن دارد که رتبه کشورهای خاورمیانه در این دو دوره با روند نزولی مواجه بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی دلایل عقبگرد و ناپایداری سیاستهای زیست محیطی سه کشور مهم خاورمیانه یعنی ایران، ترکیه و عربستان، در این گزارش ها بوده است. بررسی برنامه های توسعه، سیستم مدیریتی و نظامهای فرهنگی و سیاسی حاکم بر این سه کشور نشان میدهد که عوامل متعددی سبب ناپایداری وضعیت محیط زیست در آنها گردیده است. در برنامه پنجم توسعه ایران و برنامه نهم جمهوری ترکیه، محیط زیست از موقعیت کاملا حاشیه ای برخوردار بوده و جایگاه بسیار مختصری را به خود اختصاص داده است. البته این امر در مورد عربستان سعودی چندان صدق نمیکند. نقش برجسته شخصیتها و نه ساختارها و قوانین در مدیریت محیط زیست و نیز قدرت گسترده دولت در این کشورها و در مقابل ضعف و ناکارمدی نهادهای مدنی زیست محیطی از دیگر مسائلی است که در هر سه کشور سبب عدم بهبود و پایداری وضعیت محیط زیست گردیده است، هر چند وضعیت عربستان در این دو حوزه از دو کشور دیگر وخیم تر است. نفت خیز بودن کشورهای خاورمیانه و یارانه های بالای انرژی نیز منجر به تولید گازهای سمی و آلودگی هوا گردیده است. ایران و عربستان در این زمینه عملکرد ضعیفتری نسبت به ترکیه داشتهاند و با ادامه پرداخت یارانه های انرژی، نقش بیشتری در آلودگی محیط زیست دارند. تفاصيل المقالة