-
حرية الوصول المقاله
1 - بررسی تطبیقی توحید از نگاه خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین و بحیا بنپاقودا در الهدایة الی فرائض القلوب
سیدعلی مستجاب الدعواتی مجید صادقی حسن آبادیتوحید یا نفی صفت وجود از غیر حق مؤلفه بنیادی ادیان یهود و اسلام است که خواجه عبدالله انصاری (396-481 ق) عارف مسلمان در منازل السائرین و بحیا بنپاقودا (د ح 514 ق) عارف یهودی در الهدایة الی فرائض القلوب آن را از جمله ابواب سلوکی قراردادهاند. یافتههای این پژوهش که بر أکثرتوحید یا نفی صفت وجود از غیر حق مؤلفه بنیادی ادیان یهود و اسلام است که خواجه عبدالله انصاری (396-481 ق) عارف مسلمان در منازل السائرین و بحیا بنپاقودا (د ح 514 ق) عارف یهودی در الهدایة الی فرائض القلوب آن را از جمله ابواب سلوکی قراردادهاند. یافتههای این پژوهش که بر پایه مطالعات کتابخانهای و با روش توصیفی _ تحلیلی صورت پذیرفته نشان میدهد که این دو عارف با وجود اشتراک در تعریف توحید، درباره جایگاه، شرح و تقسیمبندی آن اختلاف دارند. خواجه توحید را غایت منازل سلوکی قرارداده، اما ابنپاقودا آن را نخستین باب از ابواب دهگانه به محبت الهی دانستهاست. خواجه که بنیان سلوکی خود را بر کتاب و نقل استوار نموده و به عقل توجهی ندارد، در بیان مختصر خود توحید را بر اساس درجه سالکان به سه درجه عامه، خاصه و خاصّالخاص تقسیم کرده و آخرین درجه آن را غیرقابل وصف میداند، اما بحیا در قالب بیانی مبسوط و متأثر از منابع اسلامی، با تأکید بر استفاده از سه منبع عقل، کتاب و نقل بالاترین درجه توحید را ویژه یکتاپرستانی میداند که باور قلبی و زبانی خود را با استدلال همراه میکنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نخستین نمودهای بهکْتی یا عبادت عاشقانه در متون هندویی
پریا الیاسیبهکْتی نزد هندوان اصطلاح عامی است به معنی "ستایش عاشقانه این اصطلاح با توجه به مفهومگسترده اش، می تواند جزء جدایی ناپذیر هر دینی باشد، اما در سرزمین هند، اصطلاح بهکتی، به طورویژه، از چند سده پیش از میلاد مسیح به تدریج با مجموعه ای از خدایان، باورها و اعمال دینیخاص ارتبا أکثربهکْتی نزد هندوان اصطلاح عامی است به معنی "ستایش عاشقانه این اصطلاح با توجه به مفهومگسترده اش، می تواند جزء جدایی ناپذیر هر دینی باشد، اما در سرزمین هند، اصطلاح بهکتی، به طورویژه، از چند سده پیش از میلاد مسیح به تدریج با مجموعه ای از خدایان، باورها و اعمال دینیخاص ارتباط یافت، تا آنجا که امروزه مهمترین مؤلفه در مذاهب عمدة هندویی به شمار می رود.هندشناسان اولیه همچون آلبرشت وبر و لورینزر دین مسحیت را در شکل گیری مفهوم بهکتی مؤثرمی دانستند و به ریشه های بومی آن توجهی نداشتند، در حالیکه برخی دیگر همچون بهندرکار ورادهاکریشنان به جستجوی بهکتی در متون هندویی پرداختند و آن را مفهومی بومی دانستند. اینتأکید بر متون هندویی در مطالعات بعدی نیز دنبال شد تا آنجا که تأثیر عناصر بیگانه را درشکل گیری مفهوم بهکتی به حاشیه راند و نقش این عناصر را به تحولات بعدی بهکتی، به ویژه درسده های میانه، محدود کرد. از این رو، برای یافتن ریشه های بهکتی در سنت هندویی پیش از هرچیز باید به متون هندویی پرداخت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی تطبیقی توصیف یگانگی ازمنظرپیرهرات وعطار نیشابوری
لیلا موسوی سیاوش مرادی حسین آریانچکیده:توحید به عنوان یکی ازاصلی ترین تعالیم شرع مقدس اسلام، اولین شعار پیامبر بزرگوار اسلام بود. تا توحید تحقق نیابد دیگر ارکان شرع نیز عملی نخواهد شد. توحید مهمترین بحث عقیدتی مسلمانان است و به همین جهت عرفا بر این اصل فراوان تکیه کردهاند و عارفانی چون جنید بغدادی،مو أکثرچکیده:توحید به عنوان یکی ازاصلی ترین تعالیم شرع مقدس اسلام، اولین شعار پیامبر بزرگوار اسلام بود. تا توحید تحقق نیابد دیگر ارکان شرع نیز عملی نخواهد شد. توحید مهمترین بحث عقیدتی مسلمانان است و به همین جهت عرفا بر این اصل فراوان تکیه کردهاند و عارفانی چون جنید بغدادی،مولانا برترین مجالس را نشستن و تفکر کردن در میدان توحید میداند.هرفرد نگرش خاصی به مقوله ی ویگانگی توحید دارد وخودرادرمسیری قرار میدهد که بدان برسد .سکوت ذهنی وتفکر در آفاق وانفس از دید عرفا یکی از بهترین راهها برای درک توحید ویگانگی می باشد. خواجه عبدالله انصاری به عنوان یکی از بزرگترین مفسران و عارفان شریعتمدار، به توحید در تمام آثار خویش نگاهی داشته است وآثارعطار نیشابوری ،زیباترین ودل انگیزترین منظومه های عرفانی است که در آنهاعطار در نهایت زیبایی آموزه های توحیدی ویگانگی رابیان میکند .عطار نیشابوری(متوفی618 ه.ق)از عارفان شاعری است که بطور دقیق وموشکافانه ای به مسأله یگانگی وتوحید بشکل زیبایی می پردازد .پژوهش حاضر در پی آن است تا نگاهی تطبیقی به مقوله توحید در آثارعطاروخواجه عبدالله انصاری بیندازد و نمونههایی را کاوش کند و به تحلیل وبررسی آن بپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی تطبیقی «توحید و توکّل» در رساله قشیریه با طبقات الصّوفیة خواجه عبدالله انصاری
مهرنوش منصوری میمندیدر این مقاله اصطلاحات عرفانی توحید و توکل در رساله قشیریه به شیوه تطبیقی با کتاب طبقات الصّوفیة خواجه عبدالله انصاری مورد بررسی قرار گرفته است. خواجه عبدالله بر خلاف قشیری باب خاصی را به هیچ کدام از این اصطلاحات اختصاص نداده است، بلکه در مجالس وعظ خود به مقتضای کلام به أکثردر این مقاله اصطلاحات عرفانی توحید و توکل در رساله قشیریه به شیوه تطبیقی با کتاب طبقات الصّوفیة خواجه عبدالله انصاری مورد بررسی قرار گرفته است. خواجه عبدالله بر خلاف قشیری باب خاصی را به هیچ کدام از این اصطلاحات اختصاص نداده است، بلکه در مجالس وعظ خود به مقتضای کلام به پارهای از مفاهیم عرفانی پرداخته است. سخنان همه صوفیان درباره توحید نشان از اقرار آنها به یگانگی خداوند است. قشیری خود نیز مستقیماً به این موضوع صحّه میگذارد و خواجه عبدالله در تعریف توحید بر آن است که توحید من فرد در میان نباشد و تنها سخن از اویی باشد و بس. قشیری و خواجه عبدالله در باب توکّل سخنان سایر صوفیان را نقل میکنند. بی گمان این دو درباره توکّل با سخنان صوفیانی که از آنان به عنوان سند استفاده میکنند، همرأی هستند. قشیری و خواجه عبدالله علاوه برتشریح منازل سلوک، به بیان سخنان بزرگان تصوف در این زمینه اهتمام ورزیدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - ابلیس تنزیلی در نگاه تأویلی
رمضانعلی تقی زاده چاری فاطمه جعفری کمانگرموضوع ابلیس و نقش آن در دستگاه آفرینش، از جمله موضوعات مهم دینی و قرآنی است که در متون عرفانی فارسی نیز انعکاس وسیع دارد. اما نکته مهم در این امر، تعارض به ظاهر آشکاری است که در این دو نگاه متفاوت به ابلیس به چشم میخورد؛ در حالی که در وحی تنزیلی- قرآنی از ابلیس به عنوا أکثرموضوع ابلیس و نقش آن در دستگاه آفرینش، از جمله موضوعات مهم دینی و قرآنی است که در متون عرفانی فارسی نیز انعکاس وسیع دارد. اما نکته مهم در این امر، تعارض به ظاهر آشکاری است که در این دو نگاه متفاوت به ابلیس به چشم میخورد؛ در حالی که در وحی تنزیلی- قرآنی از ابلیس به عنوان موجودی مطرود و رانده شده از رحمت خدا یاد میشود؛ در نگاه تأویلی- عرفانی وی مورد تقدیس برخی از بزرگان قرار میگیرد و به شدت از او و عملکردش دفاع میشود و حتی اسوه توحید نامیده میشود. مقاله حاضر به روش کتابخانهای نگاشته شده است و با تبیین مبانی اندیشه تنزیلی- قرآنی و تأویلی- عرفانی درباره ابلیس به فلسفه آفرینش ابلیس بر اساس این دو دیدگاه پرداخته است. پژوهش حاضر دلیل آفرینش ابلیس را از دیدگاه تنزیلی و قرآنی، مواردی چون خلقت ابلیس به منزله بازتاب صفات جلالیه خداوند، لزوم وجود شر در عالم و عاملی برای تکامل آن، وسیلهای برای محک و آزمایش انسان و عامل بروز عقل و اراده و اختیار دانسته است. اما از نگاه تأویلی عرفانی، دلایل آفرینش ابلیس را مطابق اندیشههای عرفا و گنوسیست های مسلمان، مواردی مانند تبیین درست از حقیقت توحید، تفسیر واقعی از فلسفه آفرینش و جهان خلقت و بیان حقیقت عشق عارفانه دانسته است و در نهایت به این نتیجه دست یافته که علیرغم دو نگاه متفاوت، وجود ابلیس جز خیر برای دستگاه بشریت نیست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تبیین رابطه فاعلیت خدا و انسان در قرآن با تأکید بر نظریات فخر رازی
رضا کهساری محمدرضا عامریان علیرضا صابریاننقش انسان در افعال خود از مباحث مهم کلامی و تفسیری است، بدین معنا که آیا انسان در افعال خود قدرت انتخاب دارد و یا اینکه مجبور اراده الهی است و اراده او در انجام افعال نقشی ندارد؟ فخر رازی، فیلسوف، متکلم و مفسر بزرگ قرن ششم و هفتم، افعال انسان را مخلوق خدا دانسته و معتقد أکثرنقش انسان در افعال خود از مباحث مهم کلامی و تفسیری است، بدین معنا که آیا انسان در افعال خود قدرت انتخاب دارد و یا اینکه مجبور اراده الهی است و اراده او در انجام افعال نقشی ندارد؟ فخر رازی، فیلسوف، متکلم و مفسر بزرگ قرن ششم و هفتم، افعال انسان را مخلوق خدا دانسته و معتقد است که انسان در انجام افعال خود هیچ اختیاری از خود نداشته، و اراده و اختیار انسان را منافی با توحید در خالقیت و ربوبیت میداند. وی علم ازلی و گستره الهی را موجب جبری بودن افعال میداند و بیان میکند همانگونه که خدا، خالق انسان است، آفریدگار افعال او نیز میباشد. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی، به کنکاش آرای فخر پرداخته و نظریه وی را متعارض با آیات قرآن و اصل علیت میداند. از دیگر نتایج این پژوهش، رابطه عرضی خالقیت خدا و انسان و تبیین رابطه ثبت اعمال انسان در امالکتاب با جبری بودن انسان، میتوان اشاره کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - از وحدتِ عددی تا وحدتِ احدی تحلیل دیدگاهِ عطار نیشابوری در بابِ حقیقتِ توحید
حمیدرضا شیرعلی ملک محمد فرخ زادنخستین اصلِ کلامی، فلسفی و عرفانیِ موردِ اجماعِ قاطبهی مسلمانان و جملهی پیروانِ ادیانِ ابراهیمی، اصلِ توحید است که بیگمان، باور به این اصلِ خدشهناپذیر، محصولِ حقیقتِ وحدت است که بر سراسرِ هستی، حکمرانی میکند؛ لکن این مسأله را نمیتوان نادیده گرفت که حصولِ معرفتِ تا أکثرنخستین اصلِ کلامی، فلسفی و عرفانیِ موردِ اجماعِ قاطبهی مسلمانان و جملهی پیروانِ ادیانِ ابراهیمی، اصلِ توحید است که بیگمان، باور به این اصلِ خدشهناپذیر، محصولِ حقیقتِ وحدت است که بر سراسرِ هستی، حکمرانی میکند؛ لکن این مسأله را نمیتوان نادیده گرفت که حصولِ معرفتِ تامّ نسبت به این قاعدهی متقن و بنیانِ مستحکم، امری بهمراتب، صعبالوصول و دیریاب است و به گواهیِ عقل و نقل، تنها، بهرهی اوحدیِّ از اولیای الهی گشته است؛ و به بیانِ دقیقتر و مطابق با فرمودهی عرفای شامخِ ممالکِ اسلامی و مناطقِ ایمانی، وجهِ اتمّ و صورتِ اصحِّ توحید، در یدِ اختیار و حدِّ اقتدارِ انسانِ کاملِ اکمل، یعنی جنابِ ختمیمرتبت است. به باورِ اندیشمندانِ اسلامی، شناختِ مرزِ میانِ وحدتِ احدی با وحدتِ عددی، از عهدهی غالبِ آحادِ بشر خارج است؛ و آنچه که اربابِ معرفت از آن با عنوانِ فناء فی الله یاد میکنند، در واقعِ امر، استغراق در اقیانوسِ ناپیداکرانِ وحدتِ احدی است؛ وحدتی که خدای واحدش، به هیچ وجهِ من الوجوه، قبولِ ثانی نمیکند. مقاله ی حاضر، عهدهدارِ بررسیِ موضوعِ مذکور در آثارِ فریدالدین محمّد عطار نیشابوری است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - عملیة فهم النص علی ضوء رؤیة سوسور فی سورة "آل عمران"؛ المحور الاستبدالی نموذجا
مجید صالح بک کمال الدین مطهرإنّ البنیویّة تذهب إلی أنّ النص لا یتألّف من الوحدات أو الکلمات ذات وجود مستقل أو منفرد، وإنما من الوحدات التی توجد داخل البنیة أو النسق بحیث تضبط تلک البنیة علاقات الکلمات وتعطیها معنى وقیمة أو بهاءا ورونقا، فضلا عن مواصفاتها وخصائصها الفردیة. ومن أهمّ المباحث التی تهت أکثرإنّ البنیویّة تذهب إلی أنّ النص لا یتألّف من الوحدات أو الکلمات ذات وجود مستقل أو منفرد، وإنما من الوحدات التی توجد داخل البنیة أو النسق بحیث تضبط تلک البنیة علاقات الکلمات وتعطیها معنى وقیمة أو بهاءا ورونقا، فضلا عن مواصفاتها وخصائصها الفردیة. ومن أهمّ المباحث التی تهتمّ بها بنیویة سوسور فی هذا الصدد تجدر الإشارة إلی المحور الاستبدالی، إذ إنّ سوسور ذهب إلی أنّ هناک نوعا من العلاقة اللغویّة بین الکلمة التی جاءت فی النص والکلمات التی تکون ذات صلة لفظیّة أو معنویّة بها غیر أنّها ما جاءت فیه وسمّی هذا النوع من العلاقة بالعلاقة الاستبدالیّة بحیث إنّ عدم الاعتداد به ینجرّ إلی إهمال المعنی المقصود. فالنص الأدبیّ بناءً علی رؤیة سوسور یجد اعتبارا وأهمیّة خاصة کأیّ نصّ لغویّ، وذلک باعتداده علی المحور الاستبدالی. فانطلاقا من هذه الفکرة تحاول هذه المقالةأن تدرس التفکیر البنیویّ لسوسور معتمدة علی المحور الاستبدالیّ فی سورة آل عمران لتجلّی أمر الوحدانیّة فی الألوهیّة والربوبیّة والمالکیّة، أی: الاعتقاد بوحدانیّة اللّه واستمرار إشرافه علی شؤون العباد وملکیته بالنسبة لما یملکه الإنسان بشکل نسبیّ ومؤقّت وکلّ ما یکون فی السّماء والأرض واحتوائها علی الاستبدالات الصرفیة الکثیرة التی تکون ذات اتصال قویم بأمر الوحدانیة وتسعی للکشف عن أثر استبدال بعض الکلماتالصرفیة بالکلمات الأخری الذی تمّ فی إطار النظام. ونتیجة إحصاء الاستبدالات الصرفیة تدلّ علی أنّ سبب اختیار بعض الکلمات الصرفیة تتفق تماما مع ما تتطلبه کلیّة السورة، أی: الوحدانیّة بحیث نجد صلة وثیقة بین معنی الکلمة الصرفیة المختارة أو المستبدلة والمعنی الذی تهدف إلیه کلیّة الصورة وفضلا عن ذلک تشیر إلی أنّ استخراج الکثیر من المعانی المستورة فی سورة آل عمران یرتبط بهذا المحور وللاهتمام به دخل کثیر فی کشف معالم الإعجاز فیها. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - کارآیی تمثیل در حوزۀ توحید
مژگان زمانی رافضه کیوان پوریکی از اهداف به کار بردن تمثیل در کلام القای اندیشههای دینی، صوفیانه و اخلاقی است. بنابراین متون صوفیه مشحون از انواع تمثیلهاست. صوفیّه اگرچه برای بیان مفاهیم و موضوعات دینی از تمثیل بهره گرفتهاند؛ امّا بنا بر برخی تعاریف که از برخی از اصطلاحات دینی به دست دادهاند ا أکثریکی از اهداف به کار بردن تمثیل در کلام القای اندیشههای دینی، صوفیانه و اخلاقی است. بنابراین متون صوفیه مشحون از انواع تمثیلهاست. صوفیّه اگرچه برای بیان مفاهیم و موضوعات دینی از تمثیل بهره گرفتهاند؛ امّا بنا بر برخی تعاریف که از برخی از اصطلاحات دینی به دست دادهاند از این عنصر زبانی کارآمد بهره نبردهاند. یکی از این اصطلاحات که تقریباً در هر متن عرفانی از آن صحبت به میان آمده، توحید است. چون صوفیّه توحید را در عدم تشبیه و تمثیل خداوند به چیزی تعریف کردهاند، هیچ گاه برای تعریف و تبیین این اصطلاح از تمثیل بهره نبردهاند. مؤلّفان گفتار حاضر در پی آن بودهاند که نظرات متصوّفه را دربارۀ تمثیل به روش تحلیلی و توصیفی بیان کنیم. از اینرو به سراغ آثار بزرگان این طریقت یعنی قشیری، محمّد غزالی، عین القضات همدانی، سهروردی و روزبهان بقلی رفته اند تا بدانند آنها تا چه اندازه با به کار گرفتن تمثیل موافق بودهاند. آنها گاه تمثیل را ضروری و گاه مخالف یقین دانستهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - مناظره با ابلیس در ادب عرفانی
علی اکبر افراسیاب پور فرشته سعدی فریبا میربلوک بزرگیابلیس در متون نظم و نثر فارسی هم مطرح گردیده است و گفتگو یا مناظره با ابلیس به گونهای اختصاصی در ادبیات عرفانی قابل شناسایی است. عارفان با الگو گرفتن از قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی، در قالب حکایات و مجادلههایی که بین ابلیس و پیامبران و یا عارفان ترسیم نمودهاند ک أکثرابلیس در متون نظم و نثر فارسی هم مطرح گردیده است و گفتگو یا مناظره با ابلیس به گونهای اختصاصی در ادبیات عرفانی قابل شناسایی است. عارفان با الگو گرفتن از قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی، در قالب حکایات و مجادلههایی که بین ابلیس و پیامبران و یا عارفان ترسیم نمودهاند که در ضمن آن به پرسش و اشکالهاییعقیدتی هم پاسخ دادهاندجنبۀبرجستهای از ادبیات تعلیمی را به نمایش گذاشتهاند و ابلیس در اغلب مناظرات تلاش دارد که عمل خود را توجیه کند و خود را عاشق راستین معرفی نماید. برخی ابلیس را مظهر اخلاق ناپسندی چون تکبر و غرور و تند خویی و نمادی برای قهر الهی دانستهاند، از طرفی چون خداوند را احسن الخالقین میدانستهاند که همه چیز را حکیمانه و خیرخواهانه آفریده است، برای خلقت ابلیس هم حکمتهایی سودمند جستجو نمودهاند که ناآشنایان گمان کردهاند از ابلیس دفاع شده است، چنانکه او را کارگزار الهی برای آزمایش انسانها خواندهاند. در اینجا مناظره با ابلیس در پنج شیوۀ مناظره با خداوند، انبیا، عرفا، باخود و افراد ناشناس بررسی گردیده است و نمونههای آن از ادبیات عرفانی استخراج شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - «وحدت وجود» از دیدگاه اسیری لاهیجی
علی اکبر افراسیاب پور جلیل محمدیشمسالدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشههای عرفانی در حوزة نظری و عملی پرداخته است. محوریترین بحث در عقاید او طرح نظریة «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بی أکثرشمسالدین محمد اسیری لاهیجی (ح840- 912 ق) یکی از عرفای شیعی در عصر تیموری است که در آثار منظوم و منثور خود به بیان اندیشههای عرفانی در حوزة نظری و عملی پرداخته است. محوریترین بحث در عقاید او طرح نظریة «وحدت وجود»است که تحت تأثیر ابن عربی و شیخ محمود شبستری آن را با بیانی زیبا ترسیم میکند. وحدت وجود که تفسیری عرفانی از توحید به شمار میآید، از قرن دوم هجری در عرفان اسلامی سابقه داشته و توسط ابن عربی به زبانی فلسفی روشمند گردیده است و اسیری لاهیجی یکی از شارحان نظریة وحدت وجود به شمار میآید که ضمن بهرهگیری از مضامین مولوی و حافظ به عارفان اولیه نیز اشاره دارد و از «وحدت وجود» به «انسان کامل» میرسد و خداوند را وجود حقیقی و اصیل به شمار میآورد که دیگر موجودات جلوههای آن نور سرمدی هستند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - «مقدمه ای بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ»
یوسف جعفرزادهاز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بی أکثراز دیدگاه عرفان عاشقانه ، صیرورت «انسانیت»به عنوان تجلی صفات خداوندی در انسانها در سه مرحله صورت میگیرد: نفس بیدار نشده (آدم معصوم قبل از گناه)، نفس بیدار شده (آدم بعد از گناه) و عشق (آدم عاشق به خدا). در این نگاه ، فرشته نماد مرحله بیدار نشدگی نفس وشیطان نماد مرحله بیدار شدگی نفس و انسان نماد مرحله عشق است و از این رو انسان جامع صفات فرشته و شیطان است. بعد از رخداد گناه ازلی، انسان از مرحله فرشتگی و ناآگاهی به مرحله بیدار شدگی و آگاهی قدم میگذارد و در واقع شیطان سبب ورود او به این مرحله میشود، اما این مرحله خود پنجرهای است برای ورود به صحنه معاشقه انسان با خداوند در متن تجلیات صفات جلالی و جمالی خداوند در این دنیا. بدین ترتیب در این نگاه ،عشق فرا رفتن از رابطه مبتنی بر قواعد حقوقی و اخلاقی به رابطه کاملا شخصی شده مبتنی بر ناز معشوق و نیاز عاشق است و در مرکز معنای زندگی این عالم قرار دارد.مقاله حاضر مقدمه ای است بر پدیدارشناسی عرفان عاشقانه در عرفان مولوی و حافظ . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - سیری در عرفان جهانی
محمدرضا کرمیپورپژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگارههای عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هماندیشی ژرف در نظریههای عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان میباشد که میتوان منشاء آن را در نقشهای تئوریک، و جهتهای عالی شناخت جس أکثرپژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگارههای عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هماندیشی ژرف در نظریههای عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان میباشد که میتوان منشاء آن را در نقشهای تئوریک، و جهتهای عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدفها و روشهای کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاشگر را میطلبد که راههای شهودی تقرّب به حقّ مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند. پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشههای تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهتگیری آرمانی و آموزههای خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آنها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط میدهد با عرفانهای عملی تطبیق نموده، عرفانهای منطقی را از عرفانهای خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشهها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرنهای 15 و 19 پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - تحلیل عرفانی عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد در شاهنامه فردوسی
احمد امینی کامران پاشایی فخری خلیل حدیدیدر این مقاله، سعی شده است که با بررسی متن اصلی و نیز لایهها و زوایای درونی و برونی اثری سترگ به نام «شاهنامه» بر شناختی ولو نسبی و محدود از نوع تفکّر و بینش سرایندة آن (فردوسی) در سه بخش: عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد دست یافت که این جانب از آن، به سرمایة معنوی أکثردر این مقاله، سعی شده است که با بررسی متن اصلی و نیز لایهها و زوایای درونی و برونی اثری سترگ به نام «شاهنامه» بر شناختی ولو نسبی و محدود از نوع تفکّر و بینش سرایندة آن (فردوسی) در سه بخش: عبودیت دادار، ستودن داد و زدودن بیداد دست یافت که این جانب از آن، به سرمایة معنوی انسانی تعبیر میکند و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوایی که استخراج و جمعآوری دادهها و در نهایت، استنتاج علمی و روشمند از مباحث است، بتوان این مهم را باز شناخت. پس از آن، دریافته شد که در بین این عناصر سهگانه، آنچنان لازمیّت و ملزومیّتی است که انفکاک آنها از یکدیگر، ناممکن که نامتصّور است؛ بدین معنی که پی آیند عبودیت دادار، ستودن داد و برآیند احراز این دو، ستیز با بیداد است؛ بدینسان باید اذعان داشت که در همان زمان، حکیم توس، در جستجوی جامعة آرمانی بوده، آن را طبیعی میدانسته است و این، در تطبیق با مصادیق قرآنی نیز امری فطری است و جوامع مدنی هم به تعبیری، آن را حقوق بشری مینامند که این پژوهش، درصدد شناخت و بازیابی این عناصر است که فرة ایزدی و فرهمندی، فراهم آورندة عزّت و سربلندی است و خودخواهی و ناسپاسمندی، پدیدآورندة ذلّت و دردمندی است. او هرگز ایرانی را، متعدّی به حقوق دیگران ندانسته است و این را میباید، متأثّر از عبودیت دادار دانست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - جایگاه وحدت وجود در عرفان جامی
علی اکبر افراسیاب پور زهرا کاشانیهاجامی در عرفان اسلامی به نظریة وحدت وجود اعتقاد دارد و از ارادتمندان اهل بیت(ع) در میان طریقت نقشبندیه است که در این نظریه از ابنعربی پیروی مینماید. بر اساس این نظریه حقیقتِ وجود، یکی است و اصالت با وحدت میباشد. کثرتهای ظاهری جهان، اموری اعتباری و جلوههای مختلف آن ح أکثرجامی در عرفان اسلامی به نظریة وحدت وجود اعتقاد دارد و از ارادتمندان اهل بیت(ع) در میان طریقت نقشبندیه است که در این نظریه از ابنعربی پیروی مینماید. بر اساس این نظریه حقیقتِ وجود، یکی است و اصالت با وحدت میباشد. کثرتهای ظاهری جهان، اموری اعتباری و جلوههای مختلف آن حقیقت واحد هستند. به بیانی دیگر این کثرتها از جنس خواب و خیال و یا سایه و تصویرهای داخل آینهاند. هستی کتاب حقّتعالی است و موجودات اسماءالله و کلمات الهی هستند. در این مقاله با روش تاریخی یا سندی و بررسی منابع دست اول به موضوع پرداخته میشود و جنبة نوآوری آن معرفی دیدگاه خاص جامی در نظریة وحدت وجود استکه پرداخت جدیدیرا با دستهبندی خاص خود از موضوع ارائه میدهد و در بیان تمثیلها در مضمون و در قالب بیانی، از خود ابتکار نشان میدهد تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - همبستگی وجودی توحید و فناءفیالله و بقاءبالله در اندیشه ابنعربی و ملاصدرا
فاطمهالزهرا نصیرپور حسن ابراهیمی احمد بهشتیتوحید در اصطلاح ادیان به ویژه دین اسلام و فناءفی الله و بقاءبالله در عرفان اسلامی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. به رغم پژوهش های ارزشمندی که در این باب صورت گرفته است، جای این سؤال هست که صرف نظر از بعد معرفتی و حصولی هریک از توحید و فنا، توحید نزد موحد و فناءفی الله أکثرتوحید در اصطلاح ادیان به ویژه دین اسلام و فناءفی الله و بقاءبالله در عرفان اسلامی از زوایای مختلفی قابل بررسی است. به رغم پژوهش های ارزشمندی که در این باب صورت گرفته است، جای این سؤال هست که صرف نظر از بعد معرفتی و حصولی هریک از توحید و فنا، توحید نزد موحد و فناءفی الله و بقاءبالله نزد فانی فی الله چه نسبت و رابطه ای با هم دارند؟ آیا همانطور که در بعد ذهنی و حصولی رابطه مبتنی بر تخالف درباره آن ها به نظرمی رسد در وجود سالک و موحد نیز جدای از هم و مستقل از هم معنا دارند یا این دو در وجود موحد به هم گره خورده و یکی هستند؟ تعاریف توحید و استدلالات آن، در زمره علم حصولی واقع می شوند؛ اما در معرفت حضوری به توحید، بی واسطه حد و رسم و مفاهیم، حقیقت، بنا به وسعت ظرف انسان نزد او جلوه گر خواهدشد. در این نوشتار از این امر به توحیدی شدن انسان یادشده است. از سوی دیگر، در سلوک عرفانی و رسیدن به مقام فناء فی الله و بقاء بالله نیز وجود سالک عین علم خواهدشد تا جایی که یادکردن و یا نسیان خداوند از انسان، با یادآوری انسان از خداوند یا فراموشی او وحدت خواهدداشت، زیرا در اینجا علم انسان به رب خویش و هم علم پروردگار به نفس، حضوری و عین وجود نفس است. درک این وحدت میان عبد و رب و توحیدی شدن نفس، همان ارمغان فناء فی الله و بقاءبالله است. همسانی اقسام، مسیر، دستورالعمل و امام در این دو این مدعا را تقویت می کند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - توحید در قرآن و عرفان(رشد اخلاقی)«مطالعه موردی: توحید در ستایش»
علیرضا کاوند مسعود مرادی جواد نصیریستایش یا معادل عربی آن، حمد به معنای پسندیدن صفتی زیبا یا فعلی نیکو و واکنش فطری در برابر آن است، قرآن مجید در آیه 36 سوره جاثیه، ستایش را تنها متعلق به خدا دانسته و برای اثبات آن، برهان هایی اقامه می کند، مفسران گوناگون براساس منابع تفسیری، هریک استدلال آیه را به گونه أکثرستایش یا معادل عربی آن، حمد به معنای پسندیدن صفتی زیبا یا فعلی نیکو و واکنش فطری در برابر آن است، قرآن مجید در آیه 36 سوره جاثیه، ستایش را تنها متعلق به خدا دانسته و برای اثبات آن، برهان هایی اقامه می کند، مفسران گوناگون براساس منابع تفسیری، هریک استدلال آیه را به گونه ای تقریرکرده اند؛ برخی براساس معنایی که برای واژه ربّ، که در آیه مذکور است، برگزیده اند و بعضی با توجه به سیاق آیات پیشین سوره. بررسی تطبیقی این دیدگاه ها در این مقاله نشان می دهد که مفهوم واژه حمد به تدریج از ستایشِ نعمت به ستایش زیبایی تغییرکرده است، همچنین شباهت های متعدد میان مفاتیح الغیب و الجامع البیان، احتمال تأثیر جدی فخر رازی از طبری را تقویت می کند، روش آلوسی در استفاده از سیاق برای اثبات توحید در ستایش و تأثیر آن در تفاسیر بعدی نیز حائز اهمیت است. غایت عرفان اسلامی توحید است (مشاهدۀ یگانگی خدا) بهطوری که وجود مطلق است و هیچ چیز غیر از او و تجلیاتش، وجود ندارد که لازمۀ این مشاهده، فنا دیدن همه چیز در حق تعالی است.نقش توحید در رشد اخلاقی چنان سازنده است که از انسان با انگیزه هایش، که خود منشأ بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی است، انسان کامل خالی از رذایل اخلاقی و آراسته به فضایل اخلاقی می سازد و تمام ابعاد وجودی انسان، اعم از مادی و معنوی را در جهت کمال مطلق و بی نهایت و جاودانه قرارمی دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - رابطه دعا و مقام رضا در عرفان اسلامی
محسن مهرانی منیرالساذات پورطولمیدعا کردن و راز و نیاز با معبود از جمله آموزه های مؤکد دینی و عرفانی است. از طرف دیگر یکی از مراتب و مقامات عرفانی مقام رضا است، یعنی سالک باید رضایت کامل به قضا و قدر الهی داشته و همواره راضی به رضای حق باشد.. پرسش اینجاست که آیا منافاتی بین دعا کردن و مقام رضا وجود ندا أکثردعا کردن و راز و نیاز با معبود از جمله آموزه های مؤکد دینی و عرفانی است. از طرف دیگر یکی از مراتب و مقامات عرفانی مقام رضا است، یعنی سالک باید رضایت کامل به قضا و قدر الهی داشته و همواره راضی به رضای حق باشد.. پرسش اینجاست که آیا منافاتی بین دعا کردن و مقام رضا وجود ندارد ؟آیا دعا کردن، اعتراض به قضا و قدر الهی محسوب نمی شود؟ در این تحقیق مطالبی دالّ بر ضرورت دعا و نیایش از قرآن کریم و احادیث معصومین(ع(و سخنان اولیاء الله ذکر شده است و بیان شده که دعا، مغز عبادت است ،دعا سلاحِ مؤمن است و اینکه ترک دعا، معصیت است و عاجزترین مردم کسانی هستند که توفیق دعا کردن ندارند. همچنین از عرفای بزرگ اسلامی مطالبی در بابِ رضا بیان شده که سالک باید بر آنچه از دستش رفت غمناک نبوده و بر آنچه که بدست می آورد، خوشحال نشود و باید راضی به قضای حق باشد و یقین داشته باشد که خداوند بهترین مقّدرات را برای او در نظر گرفته است و همۀ امور براساس حکمتِ الهی است، لذا بر حکم و قضای الهی اعتراضی نکند و شاکر باشد. از تحلیل این دو امر به ظاهر متقابل بر مبنای قرآن و عرفان این نتیجه حاصل شده که سالک می تواند در همان حالی که باید به قضای الهی راضی است، دست به دعا بردارد . اودعا کردن را امر الهی ،وسیله سخن گفتن با خداوند و وظیفه خود می داند و از طرفی به هرچه در قضا و قدر برای انسان در نظر گرفته شده رضایت کامل دارد و می پسندد هرآنچه را خداوند برای او پسندیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - بررسی و مقایسۀ مضامین عرفانی در شعر عطار نیشابوری و ابن فارض
یسنا ثانی مصطفی سالاری بهروز رومیانیفرید الدین عطار نیشابوری، یکی از قله های برجستۀ عرفان اسلامی است. ابن فارض نیز یکی از سرایندگان بزرگ اشعار صوفیانه در ادبیات عرب است. هر دو مهمترین و برجسته ترین مضامین و مفاهیم عرفانی را در شعر و اندیشۀ خود مطرح کرده اند. شعر و اندیشۀ هر دو شاعر شباهت های گسترده ای با أکثرفرید الدین عطار نیشابوری، یکی از قله های برجستۀ عرفان اسلامی است. ابن فارض نیز یکی از سرایندگان بزرگ اشعار صوفیانه در ادبیات عرب است. هر دو مهمترین و برجسته ترین مضامین و مفاهیم عرفانی را در شعر و اندیشۀ خود مطرح کرده اند. شعر و اندیشۀ هر دو شاعر شباهت های گسترده ای با هم دارد. ازجمله مباحث مشترک بین این دو شاعر عارف می توان به وحدت وجود عشق و ... اشاره کرد. لذا با توجه به اهمیت ادبیات عرفانی در میان ملل اسلامی، مسأله ای که در این پژوهش مطرح می شود؛ این است که با استفاده از زبان هنری ابن فارض و عطار که به دو فرهنگ و زبان و ملّیت و زمان متفاوت تعلّق دارند، مضامین عرفانی اسلامی به کار رفته در اشعار آن دو را استخراج، و به صورت تطبیقی مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و وجوه اشتراک و افتراق مضامین عرفانی اسلامی از میان اشعار آن دو را در دو فرهنگ متفاوت، نمایان کنیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی چگونگی نسبت بین حقتعالی وخلق در نگاه عرفانی امامعلی(ع)
روح اله جعفریحضرت حق تعالی نسبتی با خلق را داراست که از بیانات ژرف امیر مؤمنان حضرت علی (ع)، قابل استنباط می باشد. به جهت خلأ جدی کتب عرفانی از بحث متمرکز و جامعِ نقلی- استدلالی در موضوع و نیاز اساسی به بررسی سنجش رانه برداشت های وحدت وجودیِ بزرگان اهل فن در این باب، پژوهش حاضر با أکثرحضرت حق تعالی نسبتی با خلق را داراست که از بیانات ژرف امیر مؤمنان حضرت علی (ع)، قابل استنباط می باشد. به جهت خلأ جدی کتب عرفانی از بحث متمرکز و جامعِ نقلی- استدلالی در موضوع و نیاز اساسی به بررسی سنجش رانه برداشت های وحدت وجودیِ بزرگان اهل فن در این باب، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی نسبت بین حق تعالی و خلق در نگاه عرفانی امام علی(ع) در مأثورات حضرت، با رویکرد اسنادیِ معتبر و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. بنا به نتایج یافته های پژوهش، حضرت حق که مبدأ هستی است در همه عالَم سریان دارد. خداوند در حدود و مراتب اشیاء داخل نیست و درعین حال از حیثِ وجودی، از عالَم خارج نیست. این معنا، همان معیّت قیّومی حق تعالی با خلق می باشد. بنابراین، همه خلق، شؤون و مراتب ظهورِ وجودِ خداوند هستند. البته شأن، هرگز در حدی نیست که معیت با ذات حق داشته باشد. یعنی هیچ موجودی در مرتبه ذات حق تعالی نیست تا با او معیّت داشته باشد. به همین جهت، حق تعالی در مقام ذات، تنهایِ تنهاست و در مقام ظهور، دارای معیّت قیّومی با خلق می باشد. یافته های تحقیق، تأیید فحواییِ وحدت وجود به معنای صحیح کلمه را نیز دربردارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - «دادارگرایی و بسآمدی روشمند آن، در دورهی اساطیری و پهلوانی شاهنامهی فردوسی»
احمد امینی کامران پاشایی فخری خلیل حدیدیدر این مقاله، سعی شده است، با بررسی مفاهیم مختلف دادار و واژههای مترادف و مشابه آن در شاهنامهی فردوسی ـ با همهی رازمندی آن ـ بتوان، به اندیشهی حقیقی این حکم ورجاوند، دربارهی گرایش به خداوند، تا حدودی پی برد؛ این که او اندیشهی توحیدی را چگونه دیده، ترسیم کرده است؟ أکثردر این مقاله، سعی شده است، با بررسی مفاهیم مختلف دادار و واژههای مترادف و مشابه آن در شاهنامهی فردوسی ـ با همهی رازمندی آن ـ بتوان، به اندیشهی حقیقی این حکم ورجاوند، دربارهی گرایش به خداوند، تا حدودی پی برد؛ این که او اندیشهی توحیدی را چگونه دیده، ترسیم کرده است؟ لذا، پس از تأمّل درابیات این اثر سترگ ـ بخش اساطیری و پهلوانی ـ دریافتم که این نگرش، به تمامی، وجود او را فراگرفته، بر این باور است که این ویژگی بارز، از سویی، مایهی سعادت و سلامت انسان و از دیگر سو، ناهی وابستگی به هر آنچه، بجز یزدان است که سرپیچی از آن، پدید آورندهی تیرهروزی و رنج فراوان است. فرهّی ایزدی و فرهمندی، فراهم آورندهی عزّت و سربلندی است و خودخواهی و ناسپاسمندی، پدیدآورندهی ذلّت و دردمندی است؛ در نگاه وی، فطرت انسان، خدایی است، پس ایرانیان باستان، هرگز ناموحّد نبودهاند. بدینسان فردوسی، جستجوی جامعهی آرمانی برآمده از بینش یکتاپرستی را، سرمایهی معنوی انسان نامیده، جز آن را برنتابیده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - بررسی و قیاس منادشناسی لایب نیتس و بسیط الحقیقه ملاصدرا
بهمن دیناروند فرج اله براتیاز جمله مسائل مهم و اساسی فلسفه که طی سده های اخیر مورد بحث قرار گرفته است ، قاعده بسیط الحقیقه و یا حقیقت بسیط و غیر مرکب در میان حکما و فلاسفه شرق و غرب عالم بوده است . این قاعده جایگاه ویژه ای جهت حل سایر مسائل فلسفی و بویژه اثبات توحید یا وحدانیت داشته است .ملاصدرا أکثراز جمله مسائل مهم و اساسی فلسفه که طی سده های اخیر مورد بحث قرار گرفته است ، قاعده بسیط الحقیقه و یا حقیقت بسیط و غیر مرکب در میان حکما و فلاسفه شرق و غرب عالم بوده است . این قاعده جایگاه ویژه ای جهت حل سایر مسائل فلسفی و بویژه اثبات توحید یا وحدانیت داشته است .ملاصدرا (صدرالدین شیرازی) معتقدبه قاعده بسیط الحقیقة کلُالاشیاء و لیس بشی ءٍ منها است، به معنای بسیط حقیقی همه اشیا است، در حالی که هیچیک از اشیا نیست؛ یعنی واجد کمالات و جهات وجودی و خیر همه چیز، و فاقد نقایص و حدود و تعیّنات آنهاست وی این قاعده را از غوامض علوم الهی دانسته و درک حقیقت آن را جز برای کسانی که از جانب حق تعالی به سرچشمه علم و حکمت راه می یابند، آسان ندانسته استاز طرف دیگر لایب نیتس از فلاسفه بزرگ غرب نیز با بیان جوهر فرد یا مناد به بررسی و تحلیل و اثبات آن همت گماشته است . لایب نیتس معتقد بود که مناد جوهری است منفرد و بخش ناپذیر و عنصری و دارای خاصیت های متعدد، ولی چون بسیط است اجزایی ندارد. بنابر آنچه در این مقاله آمده است وجود بسیط ، وجود مطلق و نامتناهی به یک معنا هستند و این مطلبی است مشترک بین ملاصدرا و لایب نیتس . تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - ویژگیها و آثار توحید در اندیشه آیت الله خامنه ای
محمد فراهانی نرگس سلطانیدوران انقلاب اسلامی از این نمودهای بارز جهان اسلامی است که اندیشه اسلامی و توحیدی خویش را به نمایش گذارد. حضرت ایت الله خامنه ای در این دوران به ایراد اندیشه اسلامی توحیدی در سایه سار قرآن پرداختند و کلید راه را بازگشت به حقیقت توحید و خارج ساختن آن از ذهنیت محض و وارد أکثردوران انقلاب اسلامی از این نمودهای بارز جهان اسلامی است که اندیشه اسلامی و توحیدی خویش را به نمایش گذارد. حضرت ایت الله خامنه ای در این دوران به ایراد اندیشه اسلامی توحیدی در سایه سار قرآن پرداختند و کلید راه را بازگشت به حقیقت توحید و خارج ساختن آن از ذهنیت محض و وارد عمل شدن آن در تمام لحظات زندگی فردی و اجتماعی بشر دانستند، چرا که توحید همه چیز را جهت دار میکند و این انسان است که باید در مسیر اصلی جهان هستی که به صورت قاعده مند توسط تنها منشا عالم اداره می شود، حرکت نماید . مولفه هایی همچون آرامش وتوکل، امید به خداوند، مسئولیت پذیری و آزادی انسان آثار فردی توحید به شمار رفته و عناوینی چون نفی طاغوت و ولایت پذیری، سعادت وپیشرفت، عدالت اجتماعی، استقلال، دشمن شناسی، قدرت ملی، ایثار وجهاد و وحدت بین مسلمانان آثار اجتماعی توحید بیان شده اند. همچنین واژگانی چون دعوت به معنویت و انسانسازى، حاکم بودن معیارهاى اخلاقى، نفى عبودیت شرک و طاغوت، آزادی، نظم وانسجام، نفى تعصبهاى قومى و طبقات اجتماعى از جمله ویژگی های جامعه توحیدی است. نویسنده، با روش کتابخانه ای در سطح توصیفی-تحلیلی به بررسی ویژگی ها و آثار توحید ابتدا در سبک زندگی فردی وسپس اجتماعی انسان معاصر مسلمان پرداخته، اندیشه توحیدی از نگاه آیت الله امام خامنه ای را بر اساس آموزه های قرآنی بیان نموده که آدمی بتواند با محوریت عمل به اصل توحید، در راه خودسازی خویش و جامعه قدم های صحیحی در جهت رسیدن به کمال بگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - بررسی دیدگاه مورخان مسلمان (شیعه وسنی)به نظام اندیشگی سلفی گری ازقرن چهارم تا هشتم هجری قمری
ملیحه قنادیان محبوبه اسماعیلی میرزا محمد حسنیسلفیه افرادی هستند که با افترا بستن به شیعیان کوشیده اند سایرمسلمانان را به شیعه بد بین کنند. آنها نه تنها شیعیان را خارج ازدین مبین اسلام می دانند بلکه آنان شیعیان را به تحریف قرآن کریم و کتاب خداوند متهم می کنند. مورخان و علما ی مسلمان واندیشمندان اسلامی دررد سخنان و أکثرسلفیه افرادی هستند که با افترا بستن به شیعیان کوشیده اند سایرمسلمانان را به شیعه بد بین کنند. آنها نه تنها شیعیان را خارج ازدین مبین اسلام می دانند بلکه آنان شیعیان را به تحریف قرآن کریم و کتاب خداوند متهم می کنند. مورخان و علما ی مسلمان واندیشمندان اسلامی دررد سخنان و گفته های سلفیه، مخصوصا ابن تیمیه و شاگردان او کتابها ،مقالات وآثار بسیار زیادی برجای گذاشتند. دراین مقاله سعی برآن است تا اتهامات سلفیان برشیعه آشکارو بیان شده .و نیز به بررسی دیدگاههای مورخان و اندیشمندان ودانشمندان اسلامی وعلمای مسلمان(شیعه وسنی )در رویکرد سلفیه به سه اصل اصول دین،توحید،نبوت وامامت پرداخته شود.مسئله اصلی این است که آرا و اندیشه های علما و اندیشمندان مسلمان نسبت به اصول دین توحید،نبوت و امامت با رویکرد سلفیه چگونه است؟این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی می باشد.اما آنچه مد نظر نویسنده است با تکیه بر آرا و اندیشه های مورخان مسلمان شیعه وسنی در رویکرد سلفیه به توحید و نبوت و امامت می باشد.کلیدواژه:سلفیه،توحید،نبوت،امامت،علمای مسلمان تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - خوانش تاریخی ـ گفتمانی حدیث سلسلة الذهب
یحیی میرحسینی زهرا هاشمیسلسلة الذهب مهمترین و مشهورترین سخن هشتمین امام شیعه است؛ جملهای که به سال 200 هجری در نیشابور، به درخواست جمع زیادی از غیر شیعیان بهویژه اصحاب حدیث، صادر شد. بواسطۀ بازتاب روایت در منابع شیعه و اهل سنت، سلسلة الذهب بسیار محل بحث و گفتگو بوده است. مروری بر پژوهشهای ب أکثرسلسلة الذهب مهمترین و مشهورترین سخن هشتمین امام شیعه است؛ جملهای که به سال 200 هجری در نیشابور، به درخواست جمع زیادی از غیر شیعیان بهویژه اصحاب حدیث، صادر شد. بواسطۀ بازتاب روایت در منابع شیعه و اهل سنت، سلسلة الذهب بسیار محل بحث و گفتگو بوده است. مروری بر پژوهشهای بسیاری که دربارۀ این حدیث سامان یافته، نشان میدهد برداشتهای ایدئولوژیکی همچون توحید و امامت بیش از همه مورد توجه و تأکید بوده است. نوشتار حاضر میکوشد به روش تحلیل تاریخی و با نظرداشت شرایط گفتمانی و تأکید بر هرمنوتیک قصدگرای مولفمحور، هدف و قصد امام رضا (ع) را از انتخاب و بازگفت این حدیث تبیین نماید. نتایج تحقیق نشان میدهد این گزینش کاملا هدفمند بوده است تا مسلمانان و فراتر از آن ادیان توحیدی را به همگرایی دعوت کرده، از آنان بخواهد از تکفیر همدیگر دست بشویند. تتمۀ حدیث در روایات شیعی که بر شرط امامت تکیه کرده نیز در پی ایفای این مقصود است که برای دستیابی به مراتب والای توحید باید به معارف اهل بیت علیهمالسلام چنگ زد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - مقایسۀ «شرور» در شاهنامه و مثنوی
رامین محرمی شکرالله پورالخاص شهلا شریفینسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی میداند، لطمه میزند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنانکه از قرائن برمیآید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو أکثرنسبت دادن خلق شرور به خدای سبحان، به توحید ذاتی و صفاتی که خدا را مبرّا از صدور هر آلودگی میداند، لطمه میزند و جدا کردن خالق خیر و شر، به معنی اعتقاد به دو آفریننده و فاصله گرفتن از توحید افعالی است. چنانکه از قرائن برمیآید؛ فردوسی و مولانا برای حلّ این معمّا از دو زاویه به شرور نگاه میکنند: زاویة نخست کلّینگر است و نسبت شر را با خدا بر اساس رابطة خالق و مخلوق بررسی میکند. از این زاویه به اعتقاد فردوسی هر موجودی بنا بر حکمتی آفریده شده و صدور شر از خیر مطلق، عقلاً محال است. مولوی برای اثبات این حقیقت، به قدرت و لطف الهی استناد میکند و خدایی را که قادر بر خلق شر نباشد؛ ناقص میداند. به عقیدة وی خدا به دلیل لطف، جهان را خلق و شر را معدوم کرده است. از زاویة دوم نسبت موجودات با یکدیگر سنجیده میشود و نوع نگاه و شناخت انسان، خیر و شر آفریدهها را مشخّص میکند؛ به عبارت دیگر خیر و شر امری نسبی است و در کلّ جهان شری وجود حقیقی ندارد. این نگاه محصول اندیشهای است که برای وجود اصالت قائل میشود و تصوّر جهانی برتر از جهان موجود را محال میداند. هدف تحقیق حاضر، ذکر مصداقهایی از شاهنامه و مثنوی است که ثابت میکند، فردوسی و مولانا از اصل توحید برای تفسیر وجود شر نسبی عدول نکردهاند. فردوسی با نگرش حکیمانه وجود شر ذاتی را عقلاً محال میداند و مولانا با دیدگاه عارفانه و استناد به قدرت و لطف الهی همین حقیقت را بازگو میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - ختم ولایت از دیدگاه ابن عربی و سید حیدر آملی
عبدالرحیم عناقهولایت، یکی از مسائل مهم در عرفان است که بسیاری از عارفان بزرگ، پیرامون آن بحث کرده اند. این مبحث فروعاتی پیدا می کند، از قبیل تعریف ولایت، اقسام ولایت. ضرورت ولی در جهان هستی و ختم و لایت هر چند عرفا دربارة اکثر این مسائل اتفاق نظر دارند، ولی در مورد ختم ولایت اختلاف نظ أکثرولایت، یکی از مسائل مهم در عرفان است که بسیاری از عارفان بزرگ، پیرامون آن بحث کرده اند. این مبحث فروعاتی پیدا می کند، از قبیل تعریف ولایت، اقسام ولایت. ضرورت ولی در جهان هستی و ختم و لایت هر چند عرفا دربارة اکثر این مسائل اتفاق نظر دارند، ولی در مورد ختم ولایت اختلاف نظر مشاهده می شود. سید حیدر آملی، از عارفان بزرگ قرن هشتم است که با برقراری ارتباط بین تصوف و تشیع، به عنوان عارف بزرگ شیعه، با دقت این مسأ له را بررسی کرده و برخلاف دیگران که کوشیدهاند سخنان عارف نامی، شیخ اکبر را توجیه کنند، به صراحت با او به مخالفت برخاسته و با توجه به دلایل عقلی و نقلی و کشفی، نظر وی را مبنی بر خلافت حضرت عیسی (ع) به عنوان خاتم ولایت مطلقه رد می کند و ختم ولایت مطلقه را مخصوص حضرت علی (ع) و خاتمیت ولایت مقیده را ویژه حضرت مهدی می داند. این تحقیق که به روش اسنادی انجام گرفته، کوششی است برای تبیین نظرات این دو شخصیت بزرگ در این زمینه. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - A Comparative Study of the Metaphysical Basis of Ancient Iran-China Political Approach
Dal yuConsidering the cosmology with mythological form of consciousness era as the primary base of metaphysical form and the basis of development toward an integrated cosmology, political ideas has been placed in an organic link with a metaphysical system in the ancient Per أکثرConsidering the cosmology with mythological form of consciousness era as the primary base of metaphysical form and the basis of development toward an integrated cosmology, political ideas has been placed in an organic link with a metaphysical system in the ancient Persians as well as Chinese political thought. Based on considerable similarities among cosmological systems in civilizations e.g. the Chinese, Indian, Egyptian, and Persian nations a comparison of the metaphysical base of the ancient civilizations’ political ideas could be an interesting subject in the field of political thought. This article has a brief comparative glance at the metaphysical basis of the political thought in the Persian as well as Chinese cosmology. The research questions include: 1- In the two ancient civilizations – Persia and China – how was political thought related to their metaphysical bases. And; 2- In comparison, how could the relation conceptualized? This study enables us to understand the nature of political thought in the first days of human civilization. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - گفتمان مردمسالاری اسلامی در اندیشه سیاسی آیتالله خامنهای
اکبر اشرفیهدف این مقاله مطالعه گفتمان مردمسالاری اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای است. در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای مردمسالاری اسلامی دارای چند رکن خاص خود است. توحید، کرامت انسانی، هدفداری جهان، منشاء قانون، و نبرد حق و باطل از جمله بنیانهای این نظریه است و ار أکثرهدف این مقاله مطالعه گفتمان مردمسالاری اسلامی در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای است. در اندیشه سیاسی آیت الله خامنهای مردمسالاری اسلامی دارای چند رکن خاص خود است. توحید، کرامت انسانی، هدفداری جهان، منشاء قانون، و نبرد حق و باطل از جمله بنیانهای این نظریه است و ارکان مذکور، اعتقاد مشترک بین تمام مسلمانان در جهان اسلام میباشد.مردم، جایگاه تعیینکنندهای در اندیشه سیاسی آیت‎ الله خامنهای دارند که ایشان از آن با عنوان مردمسالاری اسلامی یاد میکند. بر اساس این نظریه، نقشآفرینی مردم در نظام مردمسالاری اسلامی، مستخرج از اسلام است و نظام مذکور فقط مبتنی بر یک قرارداد عرفی نیست، بلکه همچنین یک وظیفه ی دینی است که در آن مردم حاکم اسلامی را انتخاب کرده و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خود در اختیار میگیرند. پایه و اساسِ حق مردم در این انتخاب، خود اسلام است. در عین حال از نظر رهبر انقلاب اسلامی، نظام مردمسالاری اسلامی یک تفاوت اساسی با نظام لیبرال دموکراسی دارد و آن اختلاف این است که مردمسالاری اسلامی مبتنی بر قانون اساسی اسلام است و در آن هم شرایط منتخب و هم قوانین حاکم بر کشور مستخرج از اسلام است و در عین حال، انتخاب اصل نظام ولایت و حاکم آن با رای و خواست ملت است.روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است که با بررسی نظرات آیتالله خامنهای، به تحلیل و استخراج بنیانهای اندیشه سیاسی ایشان میپردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - مروری بر آموزش کلامی توحید در دعای عرفه
عباس ایزدپناه سید علیرضا فاطمیان پورخداجویی از خواست های فطری انسانی است که در طول تاریخ انسانها این میل فطری را همواره نشان داده اند. امام باقرع می فرمایند : فَطَرَهُمْ عَلَى اَلْمَعْرِفَةِ . در این مقاله عـنوان آموزش توحید در دعای عرفه امام حسین علیه السلام تبیین شده است.دعا قطراتی است از دریای بیکران أکثرخداجویی از خواست های فطری انسانی است که در طول تاریخ انسانها این میل فطری را همواره نشان داده اند. امام باقرع می فرمایند : فَطَرَهُمْ عَلَى اَلْمَعْرِفَةِ . در این مقاله عـنوان آموزش توحید در دعای عرفه امام حسین علیه السلام تبیین شده است.دعا قطراتی است از دریای بیکران معارف الهی که از زبان اولیای خدا جاری شده است. انـسان وقتی به نیایشهای ائمه اطهار ع رجوع میکند، خود را در کنار اقیانوسی بـیکران میبیند و از میان دعای عرفه ، مملو ازعرفان ناب الهی است که ما در این مقاله به دنبال آنیم.روش پژوهش، توصیفی-تحلیل و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی است.آنچه به عنوان نتیجه تلقی توحید در دعای عرفه استنتاج میشود در این عبارت امام حسین علیه السلام در دعای عرفه مستتر است: فَلا الهَ غَیْرُهُ وَلا شَیءَ یَعدِلُهُ وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ چون چـیزی مـانند خدا نیست، از این رو، رابطه انسان با چیزهای دیگر نباید مانند رابطه او با خدا باشد. وحدانیّت خداوند اقتضا میکند که روابط مخلوقات با او نیز وحدانی باشد. معنای توحید عبادی در ایـنجا بـهتر ظاهر میشود که آدمی تنها مطیع خدا است و در مقابل وی سر تعظیم فرود میآورد. عشق و عبادت و اطاعت هر خداشناسی باید چون خدا، واحد و یکتا باشد؛ بهگونهای که غیر خدا را از آن مـرتبه دور دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - خیر و شر در آیین مزد یسنی
رفعت حاجی زادهآریاییان از دیرباز به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. در یک سو اهورا مزدا و در سوی دیگر اهریمن قرار داشت. امور نیک و خیر مانند روشنایی و باران و همه نیکی ها را به اهورامزدا نسبت میدادند و امور بد و شر همچون تاریکی و خشکسالی را به اهریمن، بطور کلی اهورامزدا بانی و حامی رو أکثرآریاییان از دیرباز به دو مبدأ خیر و شر قائل بودند. در یک سو اهورا مزدا و در سوی دیگر اهریمن قرار داشت. امور نیک و خیر مانند روشنایی و باران و همه نیکی ها را به اهورامزدا نسبت میدادند و امور بد و شر همچون تاریکی و خشکسالی را به اهریمن، بطور کلی اهورامزدا بانی و حامی روشنی، گرما و زندگانی است و اهریمن سبب مرگ و نیستی، تاریکی یا خشکی و نیروهای این دو همواره در مبارزه هستند. تفکر دوالیسم در بین ایرانیان و حتی آریاییهای هند و ایران قبل از زرتشت وجود داشته ولی شیوه بیان زرتشت بهکلی نو و مختص به خود اوست. ثنویت او یک دوالیسم توحیدی است. زیرا هرچند اهریمن همراه با هورمزد بوده لکن سرانجام اهورامزدا باقی و اهریمن در پایان دوازده هزار سال فانی خواهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - نگاه دیگرگونة مولانا به مسألۀ جبر و اختیار
اصغر دادبهجبر و اختیار از مسائل مهم کلامی ـ دینی است که در عرفان و فلسفه نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با پذیرش جبر، معمای مسؤولیت انسان و معمای خلق گناه از سوی خدا مطرح میشود و با قبول اختیار (تفویض) معمای محدود شدن قدرت خدا و استثناپذیری، قانون استثناناپذیر علّیّت چهره أکثرجبر و اختیار از مسائل مهم کلامی ـ دینی است که در عرفان و فلسفه نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. با پذیرش جبر، معمای مسؤولیت انسان و معمای خلق گناه از سوی خدا مطرح میشود و با قبول اختیار (تفویض) معمای محدود شدن قدرت خدا و استثناپذیری، قانون استثناناپذیر علّیّت چهره مینماید. متکلمان، فلاسفه و عرفا، هر یک با معیارهای خود کوشیدهاند به حل معماها نایل آیند. مولانا با نگاهی دیگرگونه به موضوع: اولاً بیان میکند که جبر و اختیار چونان هر مسألۀ فلسفی دیگر جدلیّ الطرفین و بحث دربارۀ آن پایان ناپذیر است؛ ثانیاً نشان میدهد که به لحاظ عملی، هر دو مسأله مورد نیاز انسان است و انسان برحسب نیاز خود گاهی بدین و گاهی بدان روی میآورد؛ ثالثاً چون مسأله را از منظر کثرتگرایی یا دوگرایی مینگرد، چونان یک فیلسوف خردگرای آزاداندیش به تبیین و توجیه اختیار میپردازد و چون از منظر یک گرایی (وحدتگرایی) به موضوع میپردازد، همانند هر عارف وحدتگرا در برابر خود جبری میبیند که عین اختیار و برتر از اختیار است و بر آن نام جبر چو جان مینهد. تفاصيل المقالة