کارآیی تمثیل در حوزۀ توحید
الموضوعات :مژگان زمانی 1 , رافضه کیوان پور 2
1 - دانشآموختۀ دکترای تخصّصی زبان و ادبیّات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان، ایران
2 - دانشآموختۀ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، واحد اصفهان، دانشگاه پیامنور، اصفهان، ایران.
الکلمات المفتاحية: تمثیل, توحید, قیاس, Analogy, monotheism, یقین, allegory, Certainty,
ملخص المقالة :
یکی از اهداف به کار بردن تمثیل در کلام القای اندیشههای دینی، صوفیانه و اخلاقی است. بنابراین متون صوفیه مشحون از انواع تمثیلهاست. صوفیّه اگرچه برای بیان مفاهیم و موضوعات دینی از تمثیل بهره گرفتهاند؛ امّا بنا بر برخی تعاریف که از برخی از اصطلاحات دینی به دست دادهاند از این عنصر زبانی کارآمد بهره نبردهاند. یکی از این اصطلاحات که تقریباً در هر متن عرفانی از آن صحبت به میان آمده، توحید است. چون صوفیّه توحید را در عدم تشبیه و تمثیل خداوند به چیزی تعریف کردهاند، هیچ گاه برای تعریف و تبیین این اصطلاح از تمثیل بهره نبردهاند. مؤلّفان گفتار حاضر در پی آن بودهاند که نظرات متصوّفه را دربارۀ تمثیل به روش تحلیلی و توصیفی بیان کنیم. از اینرو به سراغ آثار بزرگان این طریقت یعنی قشیری، محمّد غزالی، عین القضات همدانی، سهروردی و روزبهان بقلی رفته اند تا بدانند آنها تا چه اندازه با به کار گرفتن تمثیل موافق بودهاند. آنها گاه تمثیل را ضروری و گاه مخالف یقین دانستهاند.
قرآن مجید، ترجمۀ بهاءالدّین خرّمشاهی.
_||_