-
حرية الوصول المقاله
1 - جایگاه زن در ادبیات ایران و اسپانیا (مطالعة موردی: داستانهای کوتاه جلال آلاحمد و نمایشنامههای فدریکو گارسیا لورکا)
زهره اله دادی دستجردی سودابه باشی زادهدر این پژوهش تطبیقی جایگاه، نقش و ویژگیهای زنان در خانواده و جامعه در ادبیات ایران و اسپانیا مورد بررسی قرار میگیرد. برای محدودساختن حوزة مطالعاتی پژوهش به داستانهای کوتاه جلال آلاحمد و نمایشنامههای فدریکو گارسیا لورکا به عنوان دو نویسندة صاحب نام و صاحب نظر در هر أکثردر این پژوهش تطبیقی جایگاه، نقش و ویژگیهای زنان در خانواده و جامعه در ادبیات ایران و اسپانیا مورد بررسی قرار میگیرد. برای محدودساختن حوزة مطالعاتی پژوهش به داستانهای کوتاه جلال آلاحمد و نمایشنامههای فدریکو گارسیا لورکا به عنوان دو نویسندة صاحب نام و صاحب نظر در هر دو کشور اکتفا شدهاست. در آغاز به معرّفی اجمالی تاریخچۀ زندگی و فعالیّتهای سیاسی- اجتماعی- فرهنگی هر دو نویسنده پرداخته شده و زن، جایگاه و تصویر او ابتدا در آثار هر کدام به صورت جداگانه و سپس به صورت تطبیقی بررسی گردیدهاست. برای رسیدن به مقصود به بررسی تطبیقیِ عناوینِ مختلفی که حاکی از جایگاه زن در داستانهای کوتاه جلال آلاحمد و فدریکو گارسیا لورکا باشد، سخن به میان میآید؛ این مقایسه و تطبیق هم نمودار شباهتها و اشتراکات دو فرهنگ و هم گویای تفاوتها و اختلافنظر آنهاست؛ هم از مصادیق بیان واقعیّت اجتماعی و خانوادگی زن در زمینة تاریخی آثار نمونه آورده شده و هم آنجا که هر دو نویسنده از کلیشهها سخن گفتهاند؛ مشخّص گردیدهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - داستانپردازی داستانهای کوتاه صادق هدایت و ویلیام فاکنر
معصومه حکیم عطار یداله طالشیمقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا میپردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستانهای کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از أکثرمقاله حاضر به شناخت بهتر ادبیات داستانی ایران و آمریکا میپردازد. هدف آن تبیین ساختار روایتی داستانهای کوتاه هدایت و فاکنر است. سه داستان کوتاه(سه قطره خون، داش آکل، سگ ولگرد) از مجموعه آثار صادق هدایت و سه داستان کوتاه(یک گل سرخ برای امیلی، سپتامبر خشک، انبار سوزی) از ویلیام فاکنر انتخاب شد؛ سپس با در نظر گرفتن ویژگیهای داستانهای کوتاه میزان توجه هدایت و فاکنر را به عناصر داستانی در داستانپردازی مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله شیوه صادق هدایت و ویلیام فاکنر در داستانگویی، شخصیتپردازی، پیرنگ، گفتوگو، زاویه دید، صحنهپردازی، لحن و درونمایه بررسی شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تطبیق شخصیت پردازی در داستان های کوتاه ایرانی و خارجی
شادمان شکروی مسعود نوروزیاندر ادامة پیش فرضیة مطرح شده درخصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریة سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاهمحدود شده و در همین راستا شخصیت پرداز أکثردر ادامة پیش فرضیة مطرح شده درخصوص امکان استفاده از ریاضیات در تجزیه و تحلیل های ادبی و به ویژه داستان کوتاه، در بررسی حاضر، چشم اندازی به نظریة سیستم ها و چگونگی استفاده از آن در تحلیل داستان کوتاه گشوده شده است. بحث به داستان کوتاهمحدود شده و در همین راستا شخصیت پردازی و به ویژه نحوة ارتباط شخصیت ها در آغاز و پایان داستان با استفاده از برخی اصول نظریة سیستم ها ارزیابی شده است. مهم ترین نتایج به دست آمده به قرار زیر است: داستان به طور کلی کی سیستم است یا به عبارتی، نظام سیستم کی در آن حکمفرما است. بنابراین، اصول نظریة سیستم ها درمورد داستان می تواند مصداق داشته باشد. در حالت خاص ممکن است سیستم به ازای همة ورودی ها یک پاسخ ثابت بدهد و در ظاهر، ورودی و خروجی سیستم با هم مساوی باشند. این نظریه می تواند درمورد بسیاری از داستان های مدرن امروز مصداق داشته باشد. درواقع، این گونه سیستم های با پاسخ ثابت را می توان از نظری جزو ابداعات داستان های کوتاه مدرن دانست. نکتة دیگر در نظریة سیستم ها، مسئلة حساسیت است. عملکرد سیستم های داستانی نویسندگانی مانند ارس یکن کالدول و اُ. هنری حساسیت خاصی ندارد، یا بهتر بگوییم در مقایسه با داستان های نویسندگانی مانند ج. د. سالینجر، درجة حساسیت به مراتب پایین تری دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - داستان کوتاه در ایران و مصر؛ بررسی تطبیقی داستان "ندارد" علی اشرف درویشیان و "یک نگاه" یوسف ادریس
مجید صالح بک فاطمه بیگلریگفته می شود که ادبیات هر عصر آینه تمام نمای آن عصر است و مطالعهادبیات هر دور های ویژگی آن دوره را بیان می کند. این امر به ویژه در گونه هاینوین ادبیات از قبیل رمان و داستان کوتاه مشهود می باشد . در هر کشوریادبیات تحت تأثیر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد . در ای أکثرگفته می شود که ادبیات هر عصر آینه تمام نمای آن عصر است و مطالعهادبیات هر دور های ویژگی آن دوره را بیان می کند. این امر به ویژه در گونه هاینوین ادبیات از قبیل رمان و داستان کوتاه مشهود می باشد . در هر کشوریادبیات تحت تأثیر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن می باشد . در این بین ،ایران و مصر از این قاعده مستثنی نیستند. در هر دو کشور، نویسندگانی بود ه اندکه برای بیان مشکلات اجتماع خویش به داستان کوتاه با سبک واقع گرایانه رویآورد هاند. این مقاله دو تن از نویسندگان ایران و مصر به نا م ها ی علی اشرفدرویشیان و یوسف ادریس که دارای سبک تقریبا مشابهی در داستان نویسیهستند و دو داستان کوتاه از آ نها را انتخاب کرده است و پس از ارائه خلاصه ایاز زندگی آنها و بیان عوامل ظهور داستان کوتاه در ایران و مصر ، با استفاده ازتحلیل و توصیف به بررسی و مقایسه این دو داستان پرداخته و در نهایت مواردتشابه و تمایز تفکر اجتماعی آنان را بیان کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی تأثیر پذیری صادق چوبک در آثارش از ارنست میلر همینگوی
لیلا هاشمیان شهین اسلامیصادق چوبک به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه معاصر ایران، در کنار جلال آل احمد و صادق هدایت تلاش فراوانی در رواج ساده نویسی و شکستن سنت ادبیات مودبانه و دست و پاگیر دورهی قبل انجام داده است. او نویسنده ای رئالیست است و داستانهایش در بردارندهی واقعیاتی ا أکثرصادق چوبک به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان داستان کوتاه معاصر ایران، در کنار جلال آل احمد و صادق هدایت تلاش فراوانی در رواج ساده نویسی و شکستن سنت ادبیات مودبانه و دست و پاگیر دورهی قبل انجام داده است. او نویسنده ای رئالیست است و داستانهایش در بردارندهی واقعیاتی است که خواننده را با اوضاع و احوال رایج در قرن چهاردهم آشنا می‌کند. سبک نویسندگی چوبک نیز در عین استقلال و منحصر به فرد بودن، یادآور شیوهی نویسندگی نویسندگان قرن بیستم آمریکاست. در این مقاله سعی میشود تا تأثیری که چوبک از ارنست میلر همینگوی، خالق داستان زیبای پیرمرد و دریا و برندهی جایزهی ادبی نوبل گرفته است نمایانده و بررسی شود تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - مطالعه تطبیقی رئالیسم جادویی در آثار ساعدی و مارکز
آرش مشفقی الهام علوی ایلخچیدر این مقاله بر آن بوده ایم که عناصر رئالیسم جادویی را در آثار غلامحسین ساعدی و گابریل گارسیا مارکز بررسی نموده و شیوه بکارگیری این عناصر را در آثار این دو نویسنده به صورت تطبیقی بررسی نماییم. ساعدی یکی از مشاهیر ادبیات معاصر ایران در زمینع داستان نویسی میباشد. گابریل أکثردر این مقاله بر آن بوده ایم که عناصر رئالیسم جادویی را در آثار غلامحسین ساعدی و گابریل گارسیا مارکز بررسی نموده و شیوه بکارگیری این عناصر را در آثار این دو نویسنده به صورت تطبیقی بررسی نماییم. ساعدی یکی از مشاهیر ادبیات معاصر ایران در زمینع داستان نویسی میباشد. گابریل گارسیا مارکز نیز شخصی است که اسم او با رئالیسم جادویی گره خورده است و پیشگام این نوع ادبی محسوب میشود. این دو نویسنده در بکارگیری عناصر این سبک آثار مشابهی از خود به جا گذاشتهاند، هر دو را میتوان در نوشتههایشان کابوسزده، تلخ و مرگاندیش یافت، به همان اندازه هم میتوان آن دو را طنزاندیش و پوچگرا دید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - بررسی برخی وجوه اشتراک و افتراق داستان های کوتاه صادق چوبک و ادگار آلنپو
افسانه صحتی شادمان شکروی مهدی فرهودینیاصادق چوبک از جمله بنیانگذارانِ داستان کوتاه در ایران است. نقش ادگار آلنپو نیز به عنوان بنیانگذار اصول و مبانی ساختاری داستان کوتاه در جهان انکارناپذیر است. چوبک نخستین کسی بود که شعر مشهور غراب از آلنپو را ترجمه کرد.در مقالۀ حاضر، برخی وجوه شباهت و تفاوت درونمایه و سا أکثرصادق چوبک از جمله بنیانگذارانِ داستان کوتاه در ایران است. نقش ادگار آلنپو نیز به عنوان بنیانگذار اصول و مبانی ساختاری داستان کوتاه در جهان انکارناپذیر است. چوبک نخستین کسی بود که شعر مشهور غراب از آلنپو را ترجمه کرد.در مقالۀ حاضر، برخی وجوه شباهت و تفاوت درونمایه و ساختار داستان های کوتاه دو نویسنده بررسی شده است. نتایج نشان داده است که صادق چوبک، همانند صادق هدایت، از آلنپو تأثیر گرفته است.اما تفاوت هایی نیز میان دو نویسنده وجود دارد. عمدهترین این تفاوتها، به مضامین و زمینۀ داستان های دو نویسنده بر می گردد. بر خلاف آلنپو، صادق چوبک نویسنده ای با حال و هوای عمیق اعتراضی است.ویژگی مهمّ ساختاری پو، بدعت های او در به کارگیری حوادث فرعی و تصویرسازی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - بررسی تطبیقی رئالیسم کثیف در آثار صادق چوبک و ریموند کارور
مهدی نوروز مژگان طهماسبی ستودهرئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جستوجو می کند. ریموند کارور یکی از برجسته ترین داستان أکثررئالیسم مکتبی ادبی است که در فاصله سال های 1850 تا 1880م در اروپا و آمریکا رواج یافت. مهم ترین ویژگی آثار رئالیستی آن است که انسان را به عنوان موجودی اجتماعی مطرح می کند و ریشه همه رفتارهای نیک و بد او را در اجتماع جستوجو می کند. ریموند کارور یکی از برجسته ترین داستان کوتاه نویسان آمریکا است که از پیشروان رئالیسم کثیف می باشد. صادق چوبک نیز یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران است که رئالیسم کثیف در آثار او مشهود است. این تحقیق کاوشی است تطبیقی با هدف شناخت شباهت ها و تفاوت های موجود در داستان های کوتاه چوبک و کارور که بر مبنای روش تحلیلی- توصیفی نوشته شده است. رویکرد این تحقیق تاریخی و مبتنی بر چهارچوب نظری مکتب امریکایی است. با بررسی آثار هر دو نویسنده می توان به این نتیجه رسید که آنان راوی ویرانی، شکست و خلاء انسان درهم شکسته و پوچ اجتماع خود هستند که هر دو به یاری زبان مشترک داستان، موفق به خلق داستان های خود می شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - بررسی آستانه های داستان در داستان های کوتاه بزرگ علوی (با توجه به نظریۀ رابرت فونک)
امین بنی طالبی مسعود فروزنده جهانگیر صفری اسماعیل صادقیدنیای داستان کوتاه، دربرگیرندۀ شخصیت ها و حوادثی است که در آن آفریده می شوند و هدف نهایی هر نویسنده این است که خواننده را متمایل سازد تا وارد این دنیای خلاقانه شود. مدخلی که راه خواننده را برای ورود و جلب شدن به این جهان خیالی باز می کند، آستانۀ داستان است. بزرگ علوی، ا أکثردنیای داستان کوتاه، دربرگیرندۀ شخصیت ها و حوادثی است که در آن آفریده می شوند و هدف نهایی هر نویسنده این است که خواننده را متمایل سازد تا وارد این دنیای خلاقانه شود. مدخلی که راه خواننده را برای ورود و جلب شدن به این جهان خیالی باز می کند، آستانۀ داستان است. بزرگ علوی، از جمله داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و اشاعۀ بینش واقع گرایی انتقادی نقش بسزا داشته است و از این نظر، سعی داشته به ویژه در داستان های آغازینش با توجه به فنون داستان نویسی مدرن، از جمله پرداخت هنرمندانۀ مطلع داستان ها و پیش کشیدن عناصری همچون راز و ابهام، گفت وگو، کشمکش و صحنه هایی دلالت گر، توجه و رغبت خواننده را برانگیزد. نگارنده در پژوهش حاضر، پس از واکاوی موجز نظریه های ارائه شده در حوزۀ آستانۀ داستان، با تکیه بر نظریۀ رابرت فونک و افزودن قیدی بر آن، به دنبال آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، پس از تعیین آغاز و پایان آستانۀ داستان های کوتاه بزرگ علوی و سازوکارهای شروع آنها، به بررسی جملات آغازین داستان ها بپردازد و در موارد لازم به نقاط قوت و ضعف آنها نیز اشاره کند. نتایج حاکی از آن است که بزرگ علوی در داستان هایش، توجه ویژه ای به شروع ترکیبی و شروع با صحنه پردازی داشته و بیشتر مهارت داستان نویسی خود را در بخش صحنه پردازی های آغازین نمایان کرده است. همچنین، او در میان شگردهای چگونگی پایان دهی به آستانه، به شرح و تفصیل ماجرا که زیرمجموعۀ متمرکزکنندۀ روایی وضوح نمایی است، بیشترین توجه را داشته که البته در این شیوه، به سبب گسیختگی میان آستانه و میانۀ داستان، چندان صناعت مند عمل نکرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تحلیل شگردهای منتخب زبانی (واژگان و اصطلاحات)، داستانی (فضاسازی) و محتوایی (رویاپردازی) در داستان های کوتاه نویسندگان زن دهه های 70 تا 90
فاطمه احمدی محمد مرادیمطالعۀ سیر داستان نویسی زنان و شگردهای رایج در آثار آنان، از موضوع های مورد توجه در پژوهش های داستانی معاصر بوده است؛ با این حال در تحقیقات پیشین، اغلب به بررسی رمان های زنان توجه شده و مجموعه داستان های کوتاه نویسندگان پیشروِ زن، به ویژه در دهه های اخیر کمتر وا أکثرمطالعۀ سیر داستان نویسی زنان و شگردهای رایج در آثار آنان، از موضوع های مورد توجه در پژوهش های داستانی معاصر بوده است؛ با این حال در تحقیقات پیشین، اغلب به بررسی رمان های زنان توجه شده و مجموعه داستان های کوتاه نویسندگان پیشروِ زن، به ویژه در دهه های اخیر کمتر واکاوی شده است. نان،آنان،بر این اساس، در این مقاله، مجموعه داستان کوتاه از 9 نویسندۀ زن برگزیده در جوایز ادبی دهه های 70 تا 90 (هر دهه سه نویسنده) انتخاب و داستان های کوتاه آنان به روش تحلیلی-تطبیقی با تکیه بر سه شگرد زبانی (واژگان و اصطلاحات)، داستانی (فضاسازی) و محتوایی (رویاپردازی) بررسی و سیر تحول این شگردها، در سه دهۀ اخیر تحلیل و مقایسه شده است. نتایج کلان این پژوهش نشان می دهد، هرچه از دهۀ 70 به دهۀ 90 نزدیک می شویم، نویسندگان زن، با بسامدی کمتر از واژگان و اصطلاحات زنانه در داستان های کوتاه خود استفاده کرده اند. خلاف سیر زبانی داستان ها، از منظر فضاسازی، نویسندگان داستان های دهۀ 90 بیش از دیگر دهه ها (به ترتیب دهه های 80 و 70) از فضاهای خانگی بهره برده اند؛ همچینن از بین فضاهای خانگی، بیش ترین تاکید نویسندگان زن مربوط به فضاهای غمگین بوده است. از منظر عنصر محتوایی رویابافی، داستان های دهۀ 70، متمایز با دیگر دهه ها بوده و در دهه های 90 و 80 این عنصر بازنمودی اندک در داستان زنان داشته، نکته ای که شاید به دلیل گریز از مفاهیم رمانتیک و تمایل به واقع گرایی در داستان کوتاه این دو دهه بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - نقد جامعهشناختی مجموعه داستان کوتاه «خاطرههای پراکنده» از گلی ترقی
منصوره باقری مزرعه عبدالرضا مدرس زادهنقد جامعهشناختی ادبیات رشتهای علمی است که در ابتدا، با محور قرار دادن محتوا، به استخراج مسائل اجتماعی از خلال آثار ادبی میپرداخت. در قرن بیستم، جورج لوکاچ، فیلسوف مجارستانی، تغییرات عمدهای در این شیوه ایجاد کرد. در روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن، با تکیه بر آرای أکثرنقد جامعهشناختی ادبیات رشتهای علمی است که در ابتدا، با محور قرار دادن محتوا، به استخراج مسائل اجتماعی از خلال آثار ادبی میپرداخت. در قرن بیستم، جورج لوکاچ، فیلسوف مجارستانی، تغییرات عمدهای در این شیوه ایجاد کرد. در روش ساختگرایی تکوینی لوسین گلدمن، با تکیه بر آرای لوکاچ، شگردهای ادبی متن درکنار محتوای آن بررسی میشود و ساختارهای کلی اثر ادبی با ساختارهای اجتماعی که اثر در آن تکوین یافته، در تناظر قرار میگیرد. با توجه به اینکه حوزۀ پژوهشهای موردنظر رمان بوده است، مقالۀ حاضر در نظر دارد با روش توصیفیـ تحلیلی و با رویکرد ساختگرایی تکوینی، به سراغ داستان کوتاه برود و با مطالعۀ موردی مجموعۀ خاطرههای پراکنده از گلی ترقی، چگونگی بازنمایی جامعه در جهان تخیلی یک مجموعه داستان کوتاه را بررسی کند. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که اگرچه همۀ داستانهای مجموعه در یک زمان اتفاق نمیافتد، اما کتاب تا حدودی، در محتوا و فرم، با رویدادهای جامعۀ ایران، پساز انقلاب و پساز جنگ تحمیلی، هماهنگ است و با بیان پیامدهای تعصب در دهۀ اول انقلاب و مدرنیته در دهۀ دوم، مخاطب را بهطور ضمنی، به تکثرگرایی و دوری از تجملگرایی دعوت میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - نقد داستان کوتاه «عفو عمومی» از بزرگ علوی بر اساس نظریۀ جامعهشناسی مجازات دورکیم
لیلا خیاطان فرزانه یوسف قنبری نسیم خواجه زاد مسعود خردمندپوربزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیّات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقعگرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسند أکثربزرگ علوی یکی از بزرگ ترین داستان نویسان معاصر است که در تکامل داستان کوتاه و گستردگی آن در ادبیّات معاصر نقش بسزایی دارد. او در تمام داستان هایش با واقعگرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه پرداخته است. یکی از داستان های کوتاه بزرگ علوی، داستان عفو عمومی است. نویسنده در این داستان، واقعیّات اجتماعی و تحوّلات جامعۀ آن دوران را به تصویر کشیده است. در این پژوهش تلاش شده است تا مسائل مورد نقد در این داستان با نظریۀ جامعهشناختی مجازات دورکیم، انطباق داده شود. تفکّر امیل دورکیم در رابطه با مجازات این است که، مجازات، کارکرد انسجامبخشی به اجتماع را دارد. از نظر او، هنگامی که جرمی اتّفاق میافتد، به ارزشها و اخلاقیّات جامعه تعرض میشود. در نتیجه، جامعه احساس خطر کرده و عکسالعمل نشان میدهد. مجازات، عکسالعمل هیجانی و طبیعی جامعه نسبت به نقص ارزشهای جمعی است. نگارنده در این پژوهش درصدد آن است تا به شیوۀ تحلیلی – توصیفی و روش کتابخانه ای به بررسی داستان کوتاه عفو عمومی از بزرگ علوی بر اساس نظریۀ جامعهشناسی مجازات دورکیم بپردازد. نتیجۀ پژوهش نشان می دهد که اگرچه مجازاتها در طول دوران، دچار دگرگونی میشوند؛ ولی اصل و پایۀ آنها تغییر نخواهد کرد. از این نظر، تغییر و دگرگونی مجازاتها بهنوعی، سازگاری مجازات با وجدان جمعی زمان می باشد. در واقع بهتبع دگرگونی جامعه، مجازات نیز تغییر می یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - تحلیل و تفسیر داستان دزآشوب بزرگ علوی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتوا
میثم زارع جهانگیر صفریبزرگ علوی یکی از بزرگترین داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و گسترش آن در ادبیات معاصر نقش بسزایی دارد. او در داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه می پردازد و همین داستا ن ها ما را با جامعه ای که علوی در آن می زیسته، آشنا می کند. یکی از أکثربزرگ علوی یکی از بزرگترین داستان نویسانی است که در تکامل داستان کوتاه و گسترش آن در ادبیات معاصر نقش بسزایی دارد. او در داستان هایش با واقع گرایی انتقادی به بیان مسائل مختلف جامعه می پردازد و همین داستا ن ها ما را با جامعه ای که علوی در آن می زیسته، آشنا می کند. یکی از داستان های او دزآشوب نام دارد. در این پژوهش تلاش بر این است تا به روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای جامعه شناسی محتوا این داستان مورد بررسی قرار گیرد. این جستار نشان می دهد که گرچه با تحول جامعه، دختران روستایی با رفتن به شهر قادر به ادامه درس خواندن هستند اما تفاوت بین امکانات جامعه شهری و روستایی و فرهنگ متفاوت این دو جامعه باعث می شود که بسیاری از دختران در فرهنگ جامعه شهری حل شوند و دیگر به روستای خود باز نگردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - پژوهشی برکارکرد عنصر زبان درشخصیت پردازیی با تکیه برداستان های کوتاه صادق هدایت
فاطمه حیدری نسرین ناصرییکی از معیارهای سنجش ارزش و دوام ادبیات داستانی، تناسب میانکارکرد عنصر زبان با کاربران آن، یعنیشخصیت های داستانی است. زبان با گزاره های برون زبانی و اجتماعی از جمله: جایگاه اجتماعی، سن، جنسیت، تحصیلات، محیط، شغل و سلسله مراتب قدرت کاربران راب أکثریکی از معیارهای سنجش ارزش و دوام ادبیات داستانی، تناسب میانکارکرد عنصر زبان با کاربران آن، یعنیشخصیت های داستانی است. زبان با گزاره های برون زبانی و اجتماعی از جمله: جایگاه اجتماعی، سن، جنسیت، تحصیلات، محیط، شغل و سلسله مراتب قدرت کاربران رابطه ی تنگاتنگی دارد.آثار هدایت بخش جداییناپذیر از تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران است. نگاه اجمالی به مجموعه ی داستان های کوتاه وی نشان می دهد، آثار او با توجه به عنوان مقاله ی حاضر دارای ظرفیت تأمل و بررسی بیش تر است. این مقاله، به اجمال با تکیه بر گزاره های برون زبانی و اجتماعی به واکاوی در شبکه ی ارتباطی میان کارکرد عنصر زبان با شخصیت پردازی در داستان های کوتاه صادق هدایت می پردازد.پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوا به شیوه ی کتابخانه ای بررسی شده است. به باو ر این پژوهش هدایت ضمن توجه و آگاهی از گزاره های برون زبانی مؤثر در شخصیت پردازی، در به کارگیری درست و بجا از آن ها نیز موفق بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - تمثیلهای اجتماعی در داستان های کوتاه «آب زندگی» و «قضیۀ خر دجال» اثر صادق هدایت
لیلا خیاطان فرزانه یوسف قنبری نسیم خواجه زاده مسعود خردمندپورهدف از نوشتار حاضر شناخت و تبیین نقش و کارکرد یکی از آرایه های ادبی در آفرینش تصاویر و مضامین اجتماعی در داستان کوتاه است. پاسخ دادن به این سؤال که آیا صنایع گوناگون ادبی به کار رفته در داستان های کوتاه فارسی، به ویژه تمثیل، می توانند علاوه بر نمایش ظرافتهای بیانی و ب أکثرهدف از نوشتار حاضر شناخت و تبیین نقش و کارکرد یکی از آرایه های ادبی در آفرینش تصاویر و مضامین اجتماعی در داستان کوتاه است. پاسخ دادن به این سؤال که آیا صنایع گوناگون ادبی به کار رفته در داستان های کوتاه فارسی، به ویژه تمثیل، می توانند علاوه بر نمایش ظرافتهای بیانی و بلاغی، نقش عناصر زیبایی شناختی را به عنوان پدیده ای پویا، در نمایش بهتر شرایط سیاسی و اجتماعی زمان ساخت اثر نشان دهند؟،اهمیت و ضرورتِ بررسی تمثیل و کارکرد اجتماعی آن را در یکی تازه ترین انواع ادبی در زبان فارسی به خوبی معلوم می سازد. به طوری که می توان ادعا کرد درک و برداشت اجتماعی از داستان های تمثیلی بر جذابیت مباحث و مطالعات فرامتنی می افزاید. روش گردآوری در این جستار بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و شیوه پژوهش بر پایه روش توصیفی-تحلیلی است که ابتدا خلاصهای از هر دو داستان آمده و سپس مصادیقی از تمثیلهای اجتماعی بهکاررفته در آن ها کشف و مورد تحلیل مضمون و محتوا قرارگرفته است. بافت و ساختار درونی هر دو داستان مورد بحثِ ما در این مجال به گونه ای است که پس از این بررسی، این نتیجه حاصل شد که نویسنده از قالب تمثیل برای بهتر نشان دادن وجوه نواقص و معایب جامعه ی روزگارش بهره برده و مفاهیم اجتماعی – سیاسی عصرش را در بطن یک داستان تمثیلی جای داده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - واکاوی تمثیل در داستان کوتاه فارسی با تکیه بر داستان «چشم های دکمه ای من از بیژن نجدی»
فرشته ناصریداستان کوتاه مدرن شکل نوینی از داستان نویسی است که به نویسندگان زمانۀ ما امکان می دهد تا فارغ از قیدوبندهای ناشی از محدودیت های رئالیسم و ناتورالیسم، موضوعات مربوط به زندگی در عصر جدید را با تکنیک ها و شیوه هایی متناسب با دورۀ مدرن بررسی کنند. از این رو داستان کوتاه مدر أکثرداستان کوتاه مدرن شکل نوینی از داستان نویسی است که به نویسندگان زمانۀ ما امکان می دهد تا فارغ از قیدوبندهای ناشی از محدودیت های رئالیسم و ناتورالیسم، موضوعات مربوط به زندگی در عصر جدید را با تکنیک ها و شیوه هایی متناسب با دورۀ مدرن بررسی کنند. از این رو داستان کوتاه مدرن به سمت شعر گونگی و غنایی نویسی گرایش جست. از جمله مهم ترین ویژگی های ضروری و هدف از بیان این نوع داستان نویسی، روی آوردن به تمثیل است. تمثیل پیوند استواری با روایت داستانی داشته و نخستین روایت های اسطوره ای را تمثیل روایی خوانده اند. تمثیل نشان می دهد که داستان کوتاه غنایی، با امری بیرون از جهان حس و پدیده های حسّی ارتباط دارد. داستان چشم های دکمه ای من یکی از داستان های ماندگار بیژن نجدی است. این داستان زیبا و تأثیرگذار، از زبان یک عروسک، ماجرای حمله عراق به خرمشهر را توصیف می کند. این پژوهش با شیوۀ تحلیلی و توصیفی و تبیین پرسشهای تحقیق به بررسی تمثیل در داستان کوتاه چشم های دکمه ای من پرداخته و خواننده را با تمثیل و داستان کوتاه تمثیلی آشنا مینماید. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - سازوکارهای طنزآفرینی در داستانهای کوتاه جلال آل احمد
حسین بهزادی اندوهجردی مریم شادمحمدیجلال آل احمد از نویسندگان پرکار دههی چهل (ه‍.ش) در آثار خود، بارها مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی را به چالش کشیده است؛ انتقاد از مسائل جامعه نه تنها در مقالات و سایر نوشتههای او، بلکه در داستانهای کوتاهش نیز نمود دارد. از پنج مجموعهی داستان کوتاه چاپ شده از وی، أکثرجلال آل احمد از نویسندگان پرکار دههی چهل (ه‍.ش) در آثار خود، بارها مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی را به چالش کشیده است؛ انتقاد از مسائل جامعه نه تنها در مقالات و سایر نوشتههای او، بلکه در داستانهای کوتاهش نیز نمود دارد. از پنج مجموعهی داستان کوتاه چاپ شده از وی، چهار مجموعه، دارای داستانهایی بهرهمند از عناصر طنز هستند؛ آل احمد در این مجموعهها فلاکت و عقبماندگی عوام، رواج باورهای خرافی، بیاعتنایی افراد نسبت به اجتماع و شهروندان، سیاستبازی و روشهای نامطلوب مبارزه برای رسیدن به شهرت، از بین رفتن اصالتهای فرهنگی و تعصبات دینی را در قالب داستان مورد انتقاد قرار میدهد و برای مطرح کردن این موضوعات، مانند بسیاری از آثار انتقادی دیگر از قالب طنز استفاده میکند. آل احمد، افزون بر بهرهگیری از طنز در درونمایهی داستانهایش، از طنز کلامی (طنز در بیان راوی داستان یا شخصیتهای اصلی آن) نیز استفاده میکند و برای این منظور، سازوکارهای طنزآفرینی را در خدمت داستان قرار میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - بررسی اثر پذیری داستانهای کوتاه محمد علی جمالزاده از قصههای کنتربری جفری چاسر
سجاد اشرفی زاده علی بصیری پوراز جمله مهم ترین مباحثی که نیازمند پژوهش و بررسی است، کمیت و کیفیت تأثیرپذیری ادبیات داستانی ایران، از ادبیات انگلیس است. داستان نویسی و به ویژه داستان کوتاه در ایران، مدت ها پس از پیدایش آن در انگلیس و به دنبال سفر دانشجویان ایرانی به اروپا و آشنایی با اصول داستان نویس أکثراز جمله مهم ترین مباحثی که نیازمند پژوهش و بررسی است، کمیت و کیفیت تأثیرپذیری ادبیات داستانی ایران، از ادبیات انگلیس است. داستان نویسی و به ویژه داستان کوتاه در ایران، مدت ها پس از پیدایش آن در انگلیس و به دنبال سفر دانشجویان ایرانی به اروپا و آشنایی با اصول داستان نویسی، آغاز شد. جمالزاده نخستین کسی است که به نگارش داستان های کوتاه پرداخت و لقب پدر داستان کوتاه در زبان فارسی را به خود اختصاص داد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیرپذیری داستان های جمالزاده، از قصه های کنتربری، نوشته جفری چاسر انگلیسی می پردازد و ابعاد این تاثیر پذیری را مشخص می نماید. روش پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که جمالزاده چه از نظر محتوا و درونمایه و چه از نظر ساختار و روایت، متأثر از قصه های کنتربری بوده است. میزان تأثیر پذیری در انتخاب شخصیت ها، درونمایه، توصیف اشخاص و گفتگوها بیشتر است همچنین هر دو نویسنده به بازتاب مسائل اجتماعی و فرهنگی زمان خویش در آثارشان توجه داشته اند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - سیمای زن در مجموعه داستان های کوتاه راضیه تجار
مریم زارع پستکی زاد نرگس جابری نسبهدف از پژوهش حاضر، سیمای زن در مجموعه داستان های کوتاه راضیه تجار است. در این پژوهش، جایگاه اجتماعی و نقش زن ایرانی در داستان نویسی معاصر فارسی و شناخت دقیق تصویری که یک نویسنده زن از زنان ارایه می دهد، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده أکثرهدف از پژوهش حاضر، سیمای زن در مجموعه داستان های کوتاه راضیه تجار است. در این پژوهش، جایگاه اجتماعی و نقش زن ایرانی در داستان نویسی معاصر فارسی و شناخت دقیق تصویری که یک نویسنده زن از زنان ارایه می دهد، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها بر اساس تحلیل کیفی و مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوای داده هاست. در بررسی های انجام شده، مشخص شد راضیه تجار از جمله نویسندگانی است که در دو دهه اخیر در حوزه داستان نویسی، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. قهرمان بیشتر داستان های وی، زنان هستند و مسایل مربوط به این زنان، موضوع اصلی داستان های وی است. در این مقاله، طبق بررسی سیمای زن و بررسی گفتار و رفتار شخصیت های زن در هشت مجموعه داستان کوتاه این نویسنده، نشان داده شد که زنان در کانون توجه قرار دارند و در سیطره نظام مردسالاری اسیرند و هیچ گونه هویت و استقلال شخصیتی ندارند و پیوسته در معرض تهدیدند و به هیچ تکیه گاهی اعتماد ندارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - بررسی جلوههای ناتورالیسم در داستانهای کوتاه دولتآبادی و درویشیان
روناک صمدی خلیل بیگزاده رقیه صدراییمکتب ادبی ناتورالیسم از بطن رئالیسم پدید آمده که طبیعت را عنصر اثرگذار بر ساختار زندگی دانسته و هدف آن بیان واقعیتهای دردناک جامعه است. سبک نویسندگی محمود دولتآبادی و علیاشرف درویشیان رئالیسم است و از نویسندگان صاحبسبک در میان داستاننویسان نسل سوم ادبیات داستانی ای أکثرمکتب ادبی ناتورالیسم از بطن رئالیسم پدید آمده که طبیعت را عنصر اثرگذار بر ساختار زندگی دانسته و هدف آن بیان واقعیتهای دردناک جامعه است. سبک نویسندگی محمود دولتآبادی و علیاشرف درویشیان رئالیسم است و از نویسندگان صاحبسبک در میان داستاننویسان نسل سوم ادبیات داستانی ایران هستند. داستانهای کوتاه این نویسندگان علیرغم تفاوتهای سبک نویسندگی، در بُعد اندیشه شباهتهایی دارند که اندیشههای ناتورالیستی دو نویسنده در داستانهای کوتاهشان یکی از این شباهتهاست، چنان که درونمایههای ناتورالیستی فراوانی در داستانهای کوتاه دولتآبادی (ته شب، ادبار، مرد، از خم چمبر، گاوارهبان، عقیل عقیل، آوسنة باباسبحان، باشبیرو، سایههای خسته) و درویشیان (فصل نان، از این ولایت، همراه آهنگهای بابام، آبشوران) که عموماً مربوط به فضای ایرانِ دورة پهلوی دوم هستند، دیده میشود. این نویسندگان زشتیهای جامعة ایرانِ دهة چهل را آشکارا در شرایط خاصّی از اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر پهلوی به تصویر کشیدهاند. بنابر این، پژوهش پیش روی با هدف تبیین جلوههای ناتورالیستی در آثار دولتآبادی و درویشیان با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده که دستاورد آن تحلیل و تبیین جلوههایی مشترک از ناتورالیسم مانند: فقر و بیکاری، خشونت علیه زنان، جهل و خرافه، نبود عشق و زیبایی، کارکرد زبان محاوره، توصیف دقیق و شرح جزئیات، مرگ و فرجام غمانگیز توصیف رنجها و سختیهای زندگی شکست حرمت کلمات و مفاهیم، فضاسازی تیره و آزارنده د ر داستانهای کوتاه این دو نویسنده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تحلیل ساختاری سه داستان کوتاه (شرق بنفشه، شام سرو و آتش و ناربانو) شهریار مندنی پور
محمدحسین خانمحمدی تیمور مالمیر گلاله مرادیامروزه ساختارگرایی از شیوه های رایج در بررسی متون ادبی است. منتقدین با استفاده از این شیوه، متون را به عناصر سازنده ی آن تجزیه می کنند. به عبارت دیگر، آن ها معنای ظاهری اثر را کنار می زنند تا به معنای واقعی و ژرف ساخت اثر دست یابند. در این پژوهش با استفاده از آراء نظریه أکثرامروزه ساختارگرایی از شیوه های رایج در بررسی متون ادبی است. منتقدین با استفاده از این شیوه، متون را به عناصر سازنده ی آن تجزیه می کنند. به عبارت دیگر، آن ها معنای ظاهری اثر را کنار می زنند تا به معنای واقعی و ژرف ساخت اثر دست یابند. در این پژوهش با استفاده از آراء نظریه پردازان ساختارگرا همچون: بارت، برمون و تودوروف، سه داستان کوتاه از شهریار مندنی پور: شرق بنفشه ، شام سرو و آتش نار بانو، بررسی شده و سادگی و دشواری روایت، نوع راوی و ژرف ساخت داستان ها، مشخص شده است. شهریار مندنی پور از نویسندگان نسل سوم داستان نویسی ایران است. او با تکیه بر عنصر زبان و شگردهای جدید داستان نویسی، آثار درخورتوجهی در ژانرهای رمان و داستان کوتاه، آفریده است. عمده ترین ژرف ساخت داستانهای مندنی پور، شامل مضامینی چون مرگ و زندگی، عشق و نفرت، جنگ و تبعات آن و روابط ناسالم بین انسان ها و... می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - مقایسهی مولفههای سبک رئالیستی و مدرنیستی (با تاکید بر داستانهای کوتاه احمد محمود و مصطفی مستور)
منوچهر تشکری پروین گلی زاده نصرالله امامی پروانه حلوسیاقلیم جنوب ایران با تنوع فرهنگی و طبیعت خاصی که دارد منبع الهام فوقالعادهای برای فضا سازی در داستان است؛ وجود نخلستان، شط و دریا، نفت و صنعت، و حتی گرما که از زمینههای بومی جنوب است نویسندگان این خطه را بر آن داشته است که در آثار خود از این نعمات خدادادی بهره ببرند و أکثراقلیم جنوب ایران با تنوع فرهنگی و طبیعت خاصی که دارد منبع الهام فوقالعادهای برای فضا سازی در داستان است؛ وجود نخلستان، شط و دریا، نفت و صنعت، و حتی گرما که از زمینههای بومی جنوب است نویسندگان این خطه را بر آن داشته است که در آثار خود از این نعمات خدادادی بهره ببرند و با این شیوه نوعی تشخص سبکی به آثار خویش بدهند. در واقع خوزستان به عنوان مهمترین قطب ادبیات اقلیمی ایران، بعد از انقلاب و جنگ و به دلیل مهاجرت نویسندگانش ضربات بسیاری متحمل شد. همچنین با توجه به شتاب تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و به تبع آن تحولات فرهنگی در دهههای اخیر، ضرورت بررسی این تحولات، به خصوص در ادبیات، بیش از پیش حس میشود. با نگاهی به ادبیات داستانی این سال ها، فاصله گرفتن این نوع ادبی از مکتب رئالیسم آشکار و انکار ناپذیر است. مسلم است که شیوههای داستاننویسی گذشته، دیگر جواب گوی نیازهای فکری و معضلات روانی انسان معاصر نیست و تغییر این شیوهها اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. هم زمان با پیدایش هنر و ادبیات مدرن و پسامدرن در دیگر کشورها، این آثار مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته اند، اما متأسفانه در ایران، بحث و گفت و گوی نقادانه و اصولی در این زمینه بسیار اندک بوده و عرصه را برای نقدهای سلیقهای و غیر حرفهای خالی گذاشته است. لذا هدف ما از پژوهش حاضر مقایسهی مولفههای سبک رئالیستی و مدرنیستی با تاکید بر داستان های کوتاه احمد محمود و مصطفی مستور می باشد. روش تحقیق مورد استفاده، روش توصیفی تحلیلی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - تحلیل عناصر محتوایی و جامعهشناختی داستان کوتاه در ایران از سال ۱۳۰۰- ۱۳۳۲ ش.
لیلا خیاطان فرزانه یوسف قنبری نسیم خواجه زاده مسعود خردمندپورآثار ادبی دورة بیداری و بعد از مشروطه، جنبة اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعهشناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی بهویژه داستان کوتاه، نقد جامعهشناختی است. در این روش، ارتبـاط سـاختار و محتـوای داستان بـا وضـع أکثرآثار ادبی دورة بیداری و بعد از مشروطه، جنبة اجتماعی و سیاسی فراوانی دارند و می توان آنها را از دیدگاه جامعهشناختی، نقد و بررسی کرد. یکی از شیوه های کارآمد در نقد متون ادبی بهویژه داستان کوتاه، نقد جامعهشناختی است. در این روش، ارتبـاط سـاختار و محتـوای داستان بـا وضـعیّت و دگرگونیهای جامعه، بررسی و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانـۀ اجتمـاع در جهـان تخیّلـی اثـر ادبی، نقدوتحلیل میشود. سابقۀ اینگونه از پژوهش و بهکارگیری ایـن شیوه در نقد داستان کوتاه ایران، کارایی نقد جامعهشناختی در نقد و بررسی داستان کوتاه را ثابت کرده است. داستان کوتاه بهعنوان گونهای از ادبیّات داستانی، در ایران در حدود سال ۱۳۰۰ ه.ش توسط کسانی چون جمالزاده، شکل گرفت و همزمان با جریانات ادبی به روند توسعه و تکامل خود ادامه داد. نسل اول نویسندگان داستان کوتاه، ضمن آشنایی با این پدیدۀ نوظهور، توانستند آثاری درخور توجّه بیافرینند و هر یک برای خود سبکی خاص را دنبال کنند که در آینده، شالودۀ داستان کوتاه ایرانی را بنیان نهاد. نگارنده در این پژوهش با روش تحلیلی –توصیفی و بر پایۀ چارچوب نظری نقد اجتماعی به این نتیجه دستیافته است که داستان کوتاه نیز همچون هر پدیدۀ ادبی دیگر، همسو با اجتماع و جریانات سیاسی- اجتماعی به حیات خود ادامه داده، بدیهی است که در این مسیر از اجتماع، تأثیر پذیرفته، بر آن تأثیر گذاشته است. لذا بررسی محتوایی این نوع ادبی میتواند رهیافتی جدید در حوزۀ مطالعات اجتماعی باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
24 - بررسی و مقایسۀ شیوههای بازنماییِ جایگاه اجتماعیِ «شخصیتهای زن» در داستانِهای کوتاه دهة بیست، با تکیه بر آثار محمود اعتمادزاده، بزرگ علوی و ابراهیم گلستان
نجمه هاشمی علیرضا شعبانلو عبدالحسین فرزادادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات أکثرادبیات داستانی در ایران از همان آغازِ شکل گیری، توجه خود را به بازنمایی واقعیت های جامعة ایران معطوف کرده است. با نگاهی گذرا به آثار داستانی دهة بیست تا پنجاه خورشیدی، مخاطب به وضوح نفوذ رئالیسم را در بطن و متن داستان ها مشاهده می کند. دلیل عمدة این رویکرد در ادبیات داستانی، ساختار و شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران بوده است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی – تحلیلی سعی دارد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که با توجه به دیدگاه رئالیستی حاکم بر داستان کوتاه در دهة بیست، نویسندگان مرد چه تصویری از زن و جایگاه اجتماعی وی در این مقطعِ تاریخی ترسیم کرده اند؟ جامعة آماری این پژوهش داستان های کوتاه نوشته شدۀ ابراهیم گلستان، بزرگ علوی و محمود اعتمادزاده در این دهه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شخصیت های زنانه در این داستان ها اغلب به عنوان شخصیت های فرعی مطرح هستند و شیوة پردازش آن ها به گونه ای است که در ارتباط با سایر شخصیت ها معرفی می شوند. به نظر می رسد که هیچ کدام از شخصیت های زن در این داستان ها به شیوة مستقیم معرفی نشده اند و کنش ها، افکار و گفتار آن ها ابزار اصلی نویسندگان برای شناساندن این شخصیت ها به خواننده هستند. این زنان نام های گوناگون؛ اما ویژگیهایی مشترکی دارند که بر اثر ناهنجاری های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی محکوم به رنج کشیدن و در نهایت تسلیم هستند. در مجموع اگر چه این زنان در مواردی به صورت متفاوت بازنمایی شده اند؛ اما کلیت تصویر ارائه شده از تحت تأثیر دیدگاه واقع گرای نویسندگان داستانِ کوتاه در دهۀ بیست، نقاط اشتراک بسیاری با یکدیگر دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
25 - تحلیل داستان کوتاه «صبر کن الله تیتی» اثر قاسم کشکولی بر اساس نظریه «بالدشویلر»
زهرا اسحقی سکینه گریوانی احمد فروزانفرداستان کوتاه شاعرانه یا غنایی از جمله گونههای داستان پستمدرن به شمار میرود که بنا بر؛ نظریه آیلین بالدشویلر ذهنیت و دنیای درونِ شخصیتها با تصویری مستقیم و بیواسطه و با زبانی غنایی روایت میشود و حالات روحی و فراز و فرود احساسات و عواطف شخصیت اصلی را درباره موضوعی أکثرداستان کوتاه شاعرانه یا غنایی از جمله گونههای داستان پستمدرن به شمار میرود که بنا بر؛ نظریه آیلین بالدشویلر ذهنیت و دنیای درونِ شخصیتها با تصویری مستقیم و بیواسطه و با زبانی غنایی روایت میشود و حالات روحی و فراز و فرود احساسات و عواطف شخصیت اصلی را درباره موضوعی خاص نشان میدهد. هدف از این جستار بررسی داستان کوتاه غنایی صبر کن الله تیتی از مجموعه داستانِ زن در پیادهرو راه میرود نوشته قاسم کشکولی، بر اساس نظریهی بالدشویلر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به کتابخانه و گردآوری اطلاعات جمعآوری گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که نویسنده هیجانات عاطفی و دنیای درون شخصیت اصلی را با روش بیان رخدادهای بیرونی پررنگتر کرده است و از این طریق تداعیهای متفاوتی را بیان میکند. زبان ایجاز و غنایی از جمله مهارتهای نویسنده در تألیف این داستان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
26 - تأثیر صنعت نفت ایران بر ساختار داستان کوتاه فارسی
شبنم حاتمپور ولیالله ظفری رضا کارگر کوتیانیبا توجه به قدمت صدسالۀ صنعت نفت در ایران و گسترش این صنعت در نواحی جنوب و جنوب غربی ایران از جمله در استانهای بوشهر، فارس و خوزستان، خواه ناخواه با صنعتی اثرگذار در جامعه روبهرو هستیم. تقابل دو فرهنگِ غرب و شرق در این مناطق، جلوههای خود را در فرهنگ، زبان و باورها نشا أکثربا توجه به قدمت صدسالۀ صنعت نفت در ایران و گسترش این صنعت در نواحی جنوب و جنوب غربی ایران از جمله در استانهای بوشهر، فارس و خوزستان، خواه ناخواه با صنعتی اثرگذار در جامعه روبهرو هستیم. تقابل دو فرهنگِ غرب و شرق در این مناطق، جلوههای خود را در فرهنگ، زبان و باورها نشان داده است. حضور اولیۀ کاشفان نفت در مناطق جنوبی، نوعی تلفیقِ فرهنگی و زبانی و اثرپذیری از آن در مردمان بومی این مناطق بهوجود آورد. نویسندگانی که در حیطۀ ادبیات داستانی قلم زدهاند و به نوعی ادبیات اقلیمی را رواج دادهاند؛ یا از مردم بومی بودهاند و یا به دلیل اشتغال در شرکت نفت تحت تأثیر این فرهنگ التقاطی قرار گرفتهاند و در داستانهای کوتاه خود به شکل ناخودآگاه یا خودآگاهانه از چنین تواناییهایی بهره بردهاند. در این مقاله بعضی ساختارهای داستان کوتاه دهههای بیست تا پنجاه که از صنعت نفت اثر پذیرفتهاند، با دقت نقد و بررسی شده است. ساختارهای مورد مطالعه در این پژوهش زمینه، فضاسازی و درونمایه بودهاند و نتایج پژوهش نشان میدهد اثرات صنعت نفت به صورت زمینههای سیاسی و فرهنگی، ایجاد فضای خشم و نفرت، فضای پوچگرایی و فضای امید و آرزو و مضامینی چون بیهدفی، شادی، مهاجرت، فقر و نداشتن امنیت شغلی در داستانهای کوتاه منعکس شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
27 - موتیف و ارتباط آن با عناصر داستانی در داستانهای کوتاه "کورش اسدی"
مریم برزگر سمیرا صفریموتیف یا "بنمایه" ابزاری است که نویسنده میتواند بهمنظور ایجاد وحدت انداموار در ساختار اثرش از آن بهره ببرد. کورش اسدی از نویسندگان معاصری است که به دلیل کسب جوایز ادبی داستانهای کوتاه مشهور شد. این مقاله به بررسی موتیفهای مکرر در سه مجموعه داستانی پوکهباز، ب أکثرموتیف یا "بنمایه" ابزاری است که نویسنده میتواند بهمنظور ایجاد وحدت انداموار در ساختار اثرش از آن بهره ببرد. کورش اسدی از نویسندگان معاصری است که به دلیل کسب جوایز ادبی داستانهای کوتاه مشهور شد. این مقاله به بررسی موتیفهای مکرر در سه مجموعه داستانی پوکهباز، باغ ملی و گنبد کبود میپردازد و به روش توصیفی تحلیلی سعی بر آن دارد تا مشخص کند که اسدی چگونه از موتیفهای اقلیمی استفاده کرده و کارکرد موتیف و ارتباط آن با دیگر عناصر داستانی در داستانهایش به چه صورت است. پس از تحلیل این نتیجه بهدست آمد که موتیف (بنمایه) بهعنوان عنصری تکرارشونده در داستانهای کورش اسدی به یکپارچگی هر داستان و تمامی داستانهای کوتاه او کمک کرده است. موتیفهای پرکاربردی چون کلاغ، خیابان، خاک، گورستان، آمبولانس، فصل پاییز، پوکه، پیرمرد، باران، رعد و... همگی متأثر از فضای جنگزده جنوب ایران در دهه شصت است که با دیگر عناصر داستانی چون شخصیتها، صحنه، فضا و رنگ و درونمایه ارتباط تنگاتنگی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
28 - کارکرد عنصر گفتگو در تبیین و پرداخت عناصر داستانی و ساختار روایی داستان کوتاه "گورکنها"ی صادق چوبک
عباس سعیدی یدالله شکریعنصر گفتگو بهعنوان یکی از عناصر کاربردی در داستان، اهرمی مؤثر و مفید است که میتواند نویسنده را در پرداخت دیگر عناصر داستان، شکلدادن به عمل داستانی و تبیین پیرنگ و درونمایة اثر یاری نماید و زمینه را برای روشن نمودن تم و موضوع داستان و ورود به دنیای درونی شخصیتهای اث أکثرعنصر گفتگو بهعنوان یکی از عناصر کاربردی در داستان، اهرمی مؤثر و مفید است که میتواند نویسنده را در پرداخت دیگر عناصر داستان، شکلدادن به عمل داستانی و تبیین پیرنگ و درونمایة اثر یاری نماید و زمینه را برای روشن نمودن تم و موضوع داستان و ورود به دنیای درونی شخصیتهای اثر فراهم سازد. به همین جهت بررسی عنصر گفتگو در داستان و تحلیل نحوة به کارگیری این عنصر از سوی نویسنده در داستان، مؤلفهای است که میتواند ملاکی برای سنجش توانایی یا ناتوانی نویسنده در خلق یک اثر داستانی قلمداد شود. در این مقاله، با توجه به این مهم، نویسندگان به بررسی رویکرد صادق چوبک در استفاده از گفتگو در داستان کوتاه "گورکنها" از مجموعهداستان "روز اول قبر" اقدام نمودهاند و با روشنکردن شگرد استفادة وی از این عنصر در داستان، بهعنوان نویسندة نسل اولی داستاننویسی معاصر و کارکرد این عنصر در داستان، توانایی داستانپردازی وی را مورد محک قرار دادهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
29 - ریختشناسی داستان کوتاه ید فی القبر از غسان کنفانی بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ
عزت ملا ابراهیمی پرستو بهمنی الوارسذهن نظام مند پراپ پیوسته در پی ساختارمند کردن داستان ها و قرار دادن آنها در یک چارچوب معین بود که پس از مطالعه داستان های پریان روسی توانست به این دغدغه ذهنی خود پاسخ درخور توجهی بدهد. پژوهش حاضر بر آن است تا داستان کوتاه ید فی القبر از مجموعه داستانی القمیص المسروق أکثرذهن نظام مند پراپ پیوسته در پی ساختارمند کردن داستان ها و قرار دادن آنها در یک چارچوب معین بود که پس از مطالعه داستان های پریان روسی توانست به این دغدغه ذهنی خود پاسخ درخور توجهی بدهد. پژوهش حاضر بر آن است تا داستان کوتاه ید فی القبر از مجموعه داستانی القمیص المسروق اثر غسان کنفانی را در چارچوب نظریه ریختشناسی پراپ مورد ارزیابی قرار دهد و آن را تحلیل و تبیین کند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از 31 کارکرد معرفی شده از سوی پراپ، 16 مورد آن را می توان در این داستان مشاهده کرد. خویشکاری های مقدماتی و نقطه اوج داستان که معمولاً پایان آن را هم رقم می زند، مهم ترین طرح کنفانی برای ایجاد ساختار واحد و یکسان در این داستان است. توالی یکسان کارکردها، وجود تفاوت بسیار اندک و کم اهمیت در پیرنگ و ساختار داستان، طرح کلی و مشابه در سراسر حکایت، از مهم ترین مشخصه های این داستان از دیدگاه ریخت شناسی است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
30 - شگردهای مدرن روایت در مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند»
هما هوشیار رضا صادقی شهپر قهرمان شیرییکی از کلیدها و راههای گشودن پیچیدگیها و درک یا رفع ابهام داستانهای مدرن، درک شیوۀ روایتگری و شگردهای روایت داستان است. هر داستان، پرسشها و پاسخهای منحصربهفردی را در پیوند با شیوههای روایتگری میآفریند. انتخاب و آفرینش شیوۀ روایتگری، در میان مفاهیم و مضامین که أکثریکی از کلیدها و راههای گشودن پیچیدگیها و درک یا رفع ابهام داستانهای مدرن، درک شیوۀ روایتگری و شگردهای روایت داستان است. هر داستان، پرسشها و پاسخهای منحصربهفردی را در پیوند با شیوههای روایتگری میآفریند. انتخاب و آفرینش شیوۀ روایتگری، در میان مفاهیم و مضامین کهنه یا تکرار شدۀ روایت؛ دنیای تازه ای بر روی نویسنده میگشاید. بیژن نجدی یکی از داستان نویسان مدرنیست معاصر است که تکنیکهای خاصی در داستاننویسی دارد و همین شگردهای خاص، داستانهایش را از آثار دیگر داستاننویسان معاصر متمایز میکند. در مقالۀ حاضر، مجموعه داستان یوزپلنگانی که با من دویدهاند اثر بیژن نجدی، از منظر تکنیکهای روایی مدرن موردبررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که وی در این مجموعه داستان از شگردهای روایی مدرن مانند سیلان روایت، تکثر راوی، روایت هذیانگونه، چرخش در زاویۀ دید و... استفاده کردهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
31 - تحلیل روایی- عرفانی داستان دلاویزتر از سبز
معصومه حامیدوست دکتر احمد رضیمنتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل عرفانی آثار ادبی معاصر بیشتر به بررسی اشعار فارسی پرداختهاند؛ در حالی که نثر داستانی بهویژه داستان کوتاه، در دهههای اخیر در بازتاب دادن باورها، رفتارها، و آموزههای عرفانی نقش بسزایی داشته است؛ داستان کوتاه دلاویزتر از سبز نوشته علی أکثرمنتقدان و پژوهشگران ادبی در تحلیل عرفانی آثار ادبی معاصر بیشتر به بررسی اشعار فارسی پرداختهاند؛ در حالی که نثر داستانی بهویژه داستان کوتاه، در دهههای اخیر در بازتاب دادن باورها، رفتارها، و آموزههای عرفانی نقش بسزایی داشته است؛ داستان کوتاه دلاویزتر از سبز نوشته علی مؤذنی ازجمله این داستانها است. هدف ما در این مقاله این است که این داستان را با روش توصیفی تحلیل کنیم و با بررسی آن در سه سطح درونمایه، کاربرد تصاویر ادبی، و نحوة روایت نشان دهیم که چگونه مفاهیم عرفان کلاسیک در آن بازسازی شدهاند. در این داستان، مضامین عرفانی مانند سیروسلوک، معرفت نفس، امتحان الهی، صلح و دوستی، ولایت، وحدت شهود، و جمعیت خاطر با مفاهیم دینی پیوند خوردهاند و مفاهیم و درونمایههای عرفان کلاسیک در فرمی جدید در آن بازتاب یافتهاند؛ همچنین هماهنگی نحوة بهکارگیری تصاویر ادبی و شیوة روایت با درونمایة عرفانی آن سبب انسجام ساختاری داستان شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
32 - سازوکارهای طنزآفرینی در داستانهای کوتاه جلال آل احمد
حسین بهزادی اندوهجردی مریم شاد محمدیجلال آل احمد از نویسندگان پرکار دههی چهل ه.ش در آثار خود، بارها مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی را به چالش کشیده است؛ انتقاد از مسائل جامعه نه تنها در مقالات و سایر نوشتههای او، بلکه در داستانهای کوتاهش نیز نمود دارد. از پنج مجموعهی داستان کوتاه چاپ شده از وی، چهار مج أکثرجلال آل احمد از نویسندگان پرکار دههی چهل ه.ش در آثار خود، بارها مسائل اجتماعی، سیاسی و عقیدتی را به چالش کشیده است؛ انتقاد از مسائل جامعه نه تنها در مقالات و سایر نوشتههای او، بلکه در داستانهای کوتاهش نیز نمود دارد. از پنج مجموعهی داستان کوتاه چاپ شده از وی، چهار مجموع دارای داستانهایی بهرهمند از عناصر طنز هستند؛ آل احمد در این مجموعهها فلاکت و عقبماندگی عوام، رواج باورهای خرافی، بیاعتنایی افراد نسبت به اجتماع و شهروندان، سیاستبازی و روشهای نامطلوب مبارزه برای رسیدن به شهرت، از بین رفتن اصالتهای فرهنگی و تعصبات دینی را در قالب داستان مورد انتقاد قرار میدهد و برای مطرح کردن این موضوعات، مانند بسیاری از آثار انتقادی دیگر از قالب طنز استفاده میکند. آل احمد، افزون بر بهرهگیری از طنز در درونمایهی داستانهایش، از طنز کلامی (طنز در بیان راوی داستان یا شخصیتهای اصلی آن) نیز استفاده میکند و برای این منظور سازوکارهای طنزآفرینی را در خدمت داستان قرار میدهد که عبارتند از: کنایات و تعابیر عامیانه، تشبیهات طنزآمیز، استعاره، تضاد، تکرار، اغراق (بزرگنمایی)، تحقیر (خردنمایی)، پارادوکس، جناس، ایهام تناسب، تشخیص، حسن تعلیل و صنعت عکس (در حوزهی بلاغت) و درهمآمیختگی گونههای مختلف زبانی، درهم شکستن قراردادهای همنشینی و (در حوزهی دستور زبان) و نقیضهسازی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
33 - بررسی شگردهای روایی مدرن در مجموعه داستان «چهرهنگاری دنیا و سمت تاریک کلمات»
پرستو صباحی تشریق رضا صادقی شهپر شهروز جمالیمدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن ب أکثرمدرنیسم تحوّلی است که از حدود قرن نوزدهم در جهان آغاز شده و در تمام عرصههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری انسانها و حتّی در ادبیّات تأثیرگذار بوده است. مدرنیسم با ایجاد تزلزل در باورهای مستحکم انسان، نسبی بودن واقعیّت، پوچانگاری، تغییر در اصول اخلاقی و اصالت دادن به فرد، در مبانی فکری ادبیّات و به دنبال آن در اصول داستاننویسی هم تغییراتی ایجاد کرد. در این مقاله که به روش کتابخانهای نگاشته شده است، دو مجموعه داستان چهرهنگاری دنیا اثر فرشته ساری و سمت تاریک کلمات اثر حسین سناپور، به روش توصیفی- تحلیلی از منظر مدرنیسم نقد و بررسی شده است. پرسش و هدف اصلی تحقیق مشخّص کردن مهمّترین مؤلّفههای مدرنیسم در دو مجموعه داستان ذکر شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که این دو نویسنده، یک شگرد یا مؤلّفه را اساس کار خود قرار دادهاند یا با تزریق انبوهی از شگردهای مدرنیستی، به جای اینکه در پی داستاننویسی باشند، به دنبال داستانسازی هستند و در نگارش مدرن و استفاده از مؤلّفههایی مانند فردگرایی، تنهایی، از حدّ تقلید فراتر نرفتهاند؛ با بهرهگیری از مبنا قرار دادن چندین شگرد مدرنیستی چون تغییر زاویۀ دید، بهم ریختگی جریان طولی زمان، روایت رویدادهای درونی ذهن، ابهام و تعلیق، عدم قطعیّت، فرجام مبهم و پایان باز، اثری مدرن خلق کردهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
34 - بازخوانی شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه (بهرهای برای کودکان امروز)
رقیه شیبانی فراین مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره‌ها با گذشت روزگار به ت أکثراین مقاله به بررسی چگونگی استفاده از شاهنامه برای کودکان امروز بر پایة تفکر نظری شاهنامه در گذر از اسطوره به قصه می پردازد. بنیاد شاهنامه که دوره ای از تاریخ اساطیری ایران را دربردارد، بر بستری از اسطوره های ایرانی فراهم آمده است. این اسطوره‌ها با گذشت روزگار به تمثیل‌هایی در شاهنامه دگرگون شده و ویژگی های مثبت و منفی خود را در رمزها، رازها، نمادها و پیام های داستان ها بجا گذاشته است که برخی از این آموزه‌های اسطوره‌ای، با دنیای کودکان همخوانی ندارد. بنابراین بهتر است برای انتقال شاهنامه به کودکان ویژگی های منفی اسطوره را از نقطه نظر فرهنگ کودک، از داستان های این کتاب کنار گذاشته، آن را با ویژگی های مثبت قصه جایگزین نمود و برش های داستانی را در ساختار داستان کوتاه به شیوه ای هنری و ادبی با زبانی ساده و گویا به کودکان عرضه کرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
35 - «مولانا و مینی مالیسم»(بررسی داستانهای مینی مالیستی در دیوان کبیر)
رامین صادقی نژادیکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونههای ادبی که در أکثریکی از تصورات رایج، اما قطعاً نادرست در مورد نظریه و نقد ادبی، آن است که نظریه و نقد ادبی را فقط در متون معاصر میتوان اعمال کرد. حال آنکه نقد یک ابزار علمی است و هر متن ادبی، خواه کلاسیک و خواه معاصر، از دیدگاه مدرنیستی قابل نقد و بررسی است. یکی از گونههای ادبی که در طول سالهای اخیر دستخوش تغییراتی مهم بوده است داستان کوتاه است و شکلی نوین از روایت داستانی که هر روز، کوتاه و کوتاهتر میشود، مینیمالیسم (minimalism) است که آن را در زبان فارسی خردگرایی و حداقل گرایی نامیدهاند که دارای ویژگیهایی مشترک است. در ادبیات غنی کلاسیک فارسی، چه در نثر و چه در نظم، حکایتها و داستانهایی فراوان وجود دارد که از جهاتی بسیار قابل انطباق با خصوصیات داستانهای مینی مالیستی است. مقاله حاضر میکوشد با ارائه و بررسی نمونههایی از داستانهای بسیار کوتاه دیوان کبیر مولانا، ویژگیهایی را که برای سبک مینیمالیسم برشمردهاند تبیین نماید. تفاصيل المقالة