• فهرس المقالات حس تعلق به مکان

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تاثیر فضای سبز و طراحی منظر بر ارتقاء احساس تعلق به مکان در مجتمع‌های مسکونی
        ساسان خطیبی لیلا زارع محمد هادی کابلی
        امروزه در طراحی مجتمع‌های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش‌های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح‌های ارائه شده با أکثر
        امروزه در طراحی مجتمع‌های مسکونی هدف اصلی صرفه اقتصادی و تأمین سرپناه مدنظر است طراحی فضاها بیش از آنکه بر اساس نیاز ساکنان باشد متکی بر ایده طراحان است، از چالش‌های مهم به کارگیری معیارهایی است که احساس تعلق به مکان را ارتقاء داده و به حرفه کمک کند طرح‌های ارائه شده با خواسته‌ها، سلایق و اقلیم تطابق بیشتر داشته باشد. در این پژوهش به نقش فضای باز و سبز مجتمع‌های مسکونی در ارتقاء حس تعلق به مکان پرداخته‌شده است که با روشی تحلیلی و از طریق موردپژوهشی ابتدا معیارهای احساس تعلق به مکان از متون نظری استنتاج و سپس در چند مجتمع مسکونی به آزمون گذاشته شد. بین نحوه‌ی اظهارنظر و احساس تعلق مکانی دو گروه ساکنان تفاوت معناداری موجود بود، ساکنان برخوردار از محیط مطلوب و واجد فضای سبز طراحی شده، دیدگاه مثبت و احساس تعلق بیشتری نسبت به محیط خود داشته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تحلیل تاثیر مفهوم بینابینیت در ارتقاء حس تعلق به مکان در مسجد-مدرسه‌های دوره قاجاریه (نمونه موردی: مسجد- مدرسه صالحیه شهر قزوین)
        ثمین ترکمن جمال الدین سهیلی
        زمینه و هدف: در معماری دوره اسلامی ایران، بناهای عمومی همانند مسجد- مدرسه‌ها مکان‌هایی برای تعاملات افراد با سلیقه‌ها و تفکرات مختلف بودند، این بناها با عملکردها و فضاهای متنوع خود و با داشتن فضاهایی بینابین که نقش تعیین کننده‌ای در سازمان‌دهی عملکردهای متنوع این مکان‌ه أکثر
        زمینه و هدف: در معماری دوره اسلامی ایران، بناهای عمومی همانند مسجد- مدرسه‌ها مکان‌هایی برای تعاملات افراد با سلیقه‌ها و تفکرات مختلف بودند، این بناها با عملکردها و فضاهای متنوع خود و با داشتن فضاهایی بینابین که نقش تعیین کننده‌ای در سازمان‌دهی عملکردهای متنوع این مکان‌ها و پیوند بیشتر فرد با آن را داشتند، تشکیل یک کل واحد را می‌دادند، و تمایل فرد به ماندن در آن مکان را میسر می‌ساختند. هدف این مطالعه، تحلیل تاثیر مفهوم بینابینیت در ارتقاء حس تعلق به مکان در مسجد- مدرسه‌های دوره قاجاریه است و به بیان این مطلب می‌پردازد که چگونه فضای بینابین می‌تواند در ارتقاء حس تعلق به مکان موثر باشد.روش بررسی: این پژوهش در تابستان سال 1398 با استفاده از روش تحقیق همبستگی به تحلیل متغیرها، و با مطالعات کتابخانه‌ای، میدانی و پیمایشی به بررسی مولفه‌های تاثیرگذار در ارتقاء حس تعلق به مکان و فضای بینابین و سپس به بررسی ارتباط معنادار بین این دو متغیر در نرم افزار Spss 20 پرداخته است.یافته‌ها: یافته‌ها و نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ضریب معناداری بین متغیرهای حس تعلق به مکان و فضای بینابین کمتر از 05/0 بوده و نشان از وجود از رابطه معنادار بین این دو متغیر است.بحث و نتیجه‌گیری: در نتیجه استفاده از مفهوم بینابینیت می‌تواند عاملی موثر برای ایجاد حس تعلق به مکان در فضای معماری باشد. زیرا امروزه مفهوم بینابینیت، در طراحی فضاهای معماری بسیار حائز اهمیت است، تا با استفاده از آن بتوان در مکان‌های عمومی جدید پیوند بین انسان و مکان را قوی ساخت؛ تا در نهایت منجر به بهره‌برداری بهتر از محیط و تدوام حضور افراد در آن گردید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - رویکرد پایداری در متن شهرسازی
        فرح حبیب
        شهرها، مفاهیم بسیار اساسی نظیر شهرنشینی، شهروندی، تمدن، سیاست و دمکراسی را آفریده اند و باید مکان مناسبی برای زندگی انسانی، همراهی با طبیعت، اعتلا، دوام و بقای نسل های آینده، همبستگی جمعی، پیوند اجتماعی و اعتلای فرهنگی باشند اما، امروزه، برای بسیاری از افراد، با آلودگی، أکثر
        شهرها، مفاهیم بسیار اساسی نظیر شهرنشینی، شهروندی، تمدن، سیاست و دمکراسی را آفریده اند و باید مکان مناسبی برای زندگی انسانی، همراهی با طبیعت، اعتلا، دوام و بقای نسل های آینده، همبستگی جمعی، پیوند اجتماعی و اعتلای فرهنگی باشند اما، امروزه، برای بسیاری از افراد، با آلودگی، تخریب محیط، بی نظمی، آشوب، خشونت و گسست اجتماعی مترادف شده اند. در حالی که، شهر مکانی است که در آن متولد می شویم، رشد می کنیم، می آموزیم، کار می کنیم، سکونت می گزینیم، تجربه می کنیم، آرزو می کنیم، آینده و نسل آینده را می سازیم، و مراوده اجتماعی داریم. از طرفی، شهرنشینی گذشته ما که واجد بسیاری ویژگی های مثبت است، در اثر تغییرات وسیع و سریع اخیر، دچار دگرگونی های اساسی، خصوصا در مفاهیم شهروندی و شهرنشینی سنتی در کشور ما شد و اصول و ارزشهای حاکم بر شهرسازی سنتی ما، پیش از آنکه امکان انطباق با شرایط جدید را بیابد، فراموش شد که باید دوباره به آنها بها داد. در این نوشتار، با این نگرش، برخی مفاهیم کلیدی مورد بررسی قرار گرفته است و تلاش شده به مقوله پایداری در متن شهرسازی به شیوه ای بنیادی نگریسته شود. یعنی، علاوه بر مقولات محیط زیستی، اکولوژیکی، انرژی در چهار عرصه کلان آموزشی، تمهیدات کالبدی، مدیریت و تدوین مقررات و قانونگذاری، رویکرد پایداری با تاکید بر امر تعادل اجتماعی بررسی و نهایتا، در متن شهرسازی، پیشنهادها و راهکارهایی در جهت پایداری ارایه شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تبیین رابطه مفاهیم حس امنیت بانوان و حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهری نمونه موردی: (محله جو باره شهر اصفهان)
        محمدعلی رحیمی سمانه ایزدی زمان آبادی
        توجه به مفهوم امنیت شهروندان (به‌ویژه بانوان) و روش های ارتقا آن به‌عنوان یکی از اولویت‌های اساسی در فضاهای شهری محسوب می شود. به همین دلیل در فرایند برنامه ریزی شهری، ارتقا احساس امنیت در محیط های شهری به‌ویژه در بافت های تاریخی از مهم ترین اهداف در زندگی شهری بوده است أکثر
        توجه به مفهوم امنیت شهروندان (به‌ویژه بانوان) و روش های ارتقا آن به‌عنوان یکی از اولویت‌های اساسی در فضاهای شهری محسوب می شود. به همین دلیل در فرایند برنامه ریزی شهری، ارتقا احساس امنیت در محیط های شهری به‌ویژه در بافت های تاریخی از مهم ترین اهداف در زندگی شهری بوده است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی مؤلفه های ایجاد حس تعلق به مکان، به‌مثابه یکی از مهم‌ترین محدوده‌های بافت تاریخی شهری، برای ایجاد امنیت به‌ویژه در میان بانوان در محله جو باره اصفهان است. روش تحقیق از نوع پژوهش های کیفی - کمی و طرح تحقیق به‌صورت ترکیبی (روش تحلیل محتوا و روش پیمایش) و در پی پاسخ به سؤال پژوهش مبنی بر اینکه، چگونه پارامترهای امنیت و حس تعلق به مکان بر امنیت بانوان در محله جو باره اصفهان تأثیرگذار است؟ فرضیه پژوهش بر معناداری رابطه بین امنیت و حس تعلق به مکان که در نهایت منجر به امنیت بانوان در بافت تاریخی می گردد تأکید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به پارامترهای ارتقا حس امنیت بانوان (جنسیت، کنترل و نوع بافت) و پارامترهای ارتقا حس تعلق به مکان (مالکیت، سابقه سکونت و خاطره انگیزی) به‌عنوان پارامترهای اصلی این پژوهش که دارای رابطه دوسویه هستند در جهت راهکارهای راهبردی در بافت تاریخی جو باره اصفهان به طراحان و معماران باهدف بالابردن امنیت بانوان و حس تعلق به مکان پیشنهاد گردید. فضاهای امن شهری برای زنان با متغیرهای بیان‌شدة حس تعلق به مکان و احساس امنیت رابطه معناداری دارد و بیشترین میزان همبستگی مربوط به کنترل طبیعی به دست آمد و کمترین آن برای جنسیت نشان‌داده‌شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تأثیر طراحی و سیاست گذاری شهری بر ارتقای حس تعلق مکانی شهروندان؛ نمونه موردی شهر سنندج
        بهروز ویسی آسو امامقلی میدیا صادقی
        حس تعلق به مکان با میزان حضور انسان در محیط پیوند دارد. این حضور صرفنظر از دلیل آن صرفاً یک جنبه کمی برای بیان اعداد و ارقام نیست بلکه جنبه ای کیفی نیز دارد که به دلیل علت های حضور انسان در مکان و فضاهای شهری برمی گردد. در این میان طراحی شهری با ارائه الگوهای مناسب می أکثر
        حس تعلق به مکان با میزان حضور انسان در محیط پیوند دارد. این حضور صرفنظر از دلیل آن صرفاً یک جنبه کمی برای بیان اعداد و ارقام نیست بلکه جنبه ای کیفی نیز دارد که به دلیل علت های حضور انسان در مکان و فضاهای شهری برمی گردد. در این میان طراحی شهری با ارائه الگوهای مناسب می تواند حس تعلق به مکان را نزد شهروندان ارتقا دهد. در این مقاله سعی شده با مقایسه عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در چهار محله متفاوت شهر سنندج دلیل رفتارهای سکونتی شهروندان نیز مشخص شود. در این تحقیق با استفاده یک پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 331 عدد و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون به آزمون سؤالات پرداخته شود. در این تحقیق به این نتیجه دست یافته ایم که عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان نزد شهروندان در محلات مختلف متفاوت از هم هستند برای مثال در محله قدیم و یا میانی عوامل تاریخی و فرهنگی می تواند نقش پر رنگی در ارتقای حس تعلق مکانی داشته باشد اما در محلات جدید شهری فاکتورهای کالبدی مانند فضاهای باز و تفریحی ، امکانات و عناصر طبیعی می تواند نقش مهمی در حس تعلق مکان داشته باشد. در نتیجه افراد در محلات قدیمی و جدید ابعادی از حس تعلق را به دست می آورند و ابعادی را از دست میدهند که در حالت ایده آل به منظور تجمیع حدا کثری عوامل مؤثر بر حس تعلق به مکان در یک محله، گام نخست شناسایی و قیاس عوامل بود که در این مقاله بدان پرداخته شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - سنجش میزان احساس تعلق خاطر مکانی و تأثیرات فضایی- مکانی آن در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: محله سهل آباد شیراز)
        جمیله توکلی نیا محمدصادق افراسیابی محمد حسین بوچانی
        در سال های اخیر، موضوعحس مکان در رشته های مرتبط با امور شهری و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است. این وضعیت رویکرد نوینی پیش روی محققان و دست اندرکاران امور شهری قرار داده و بیشترین تأکید را متوجه میزان حس مکان در محلات شهری به ویژه در بافت های فرسوده می نماید. أکثر
        در سال های اخیر، موضوعحس مکان در رشته های مرتبط با امور شهری و برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است. این وضعیت رویکرد نوینی پیش روی محققان و دست اندرکاران امور شهری قرار داده و بیشترین تأکید را متوجه میزان حس مکان در محلات شهری به ویژه در بافت های فرسوده می نماید. درک موضوع حاضر و شناخت علمی آن می تواند توسعه پایدار و همه جانبه شهر را هر چه بهتر و مطلوب تر تحقق بخشد و طرح های مختلف توسعه ای شهر از قبیل نوسازی و بهسازی را به سمت واقع بینانه تری هدایت کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی و سنجش میزان حس تعلق به مکان و نیز شناخت تأثیرات فضایی- مکانی آن در محلات واقع در بافت فرسوده می باشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر مشاهدات میدانی، مصاحبه و به دست آوردن داده ها، از طریق پرسشنامه و تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزارSPSS در محله سهل آباد که در جنوب شهرداری منطقه هفت شیراز واقع گردیده صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که، در مجموع تعلق احساسی به مکان در این محله 1.52 می باشد به این معنا که بیش از نیمی از اهالی محل به محله خود تعلق احساسی داشته اند، دلبستگی یا تعلق کارکردی در محله مورد تحقیق 1.35 (کمتر از نصف) و کمتر از 50% افراد این محله با مؤلفه های تعلق مفهومی به مکان موافق بوده اند، میانگین مؤلفه های تعلق مفهومی در این محله 1.45 می باشد. بر اساس یافته های پژوهش عواملی چون وجهه محله، دسترسی به خدمات، پوشش گیاهی، نمای خیابان و نوع بافت محله با میزان احساس تعلق مکانی افراد به مکان رابطه معناداری داشته اند. با بررسی های صورت گرفته در مورد تأثیرات فضایی- مکانی هر کدام از شاخصه های حس تعلق به مکان باید گفت که شاخصه های تعلق احساسی و نیز تعلق مکانی به مراتب تاثیرات فضایی- مکانی بیشتری نسبت به تعلق مفهومی در محله مورد تحقیق داشته اند. از تأثیرات فضایی- مکانی حس تعلق به مکان می توان به افزایش میزان مشارکت شهروندان در امور شهری، پرداخت مالیات، نگهداری از تجهیزات و نیز حفظ نظافت محله توسط شهروندان اشاره نمود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - تبیین جایگاه مولفه های خوانایی بر ارتقا حس تعلق به مکان در محیط های شهری (نمونه موردی بلوار کوهسار)
        سارا زهری مرجان بهاری نژاد المیرا میرزایی صدیقه نوری بیتا
        چکیدهایجاد محیط های شهری خوانا یکی از مهمترین مسایلی است، که انسان در طراحی محیط های شهری پیرامون خود با آن رو به رو بوده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان کارایی مولفه های گره، راه، لبه و ... در خیابان های شهری در ارتباط با القای خوانایی به مردم و بررسی نقاط قوت و ض أکثر
        چکیدهایجاد محیط های شهری خوانا یکی از مهمترین مسایلی است، که انسان در طراحی محیط های شهری پیرامون خود با آن رو به رو بوده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان کارایی مولفه های گره، راه، لبه و ... در خیابان های شهری در ارتباط با القای خوانایی به مردم و بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک از این مولفه ها و تحلیل میزان اثرگذاری آن ها بر ارتقا حس تعلق به مکان است. فرضیه این پژوهش اینست که ارتقاء کیفیت خوانایی گامی موثر و کارا در راستای ارتقاء حس تعلق به مکان است. در راستای ارزیابی کارایی مولفه های خوانایی در محیط های شهری، بلوار کوهسار تهران به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار می گیرد. در این پژوهش از روش مطالعات میدانی و تحلیل پرسشنامه استفاده شده است. پس از ارزیابی هریک از مولفه های خوانایی، میزان اثرگذاری هر یک از مولفه ها بر حس تعلق به مکان از طریق تحلیل رگرسیون تعیین می شود، تا شاخص های ارتقاء دهنده حس تعلق به مکان در بلوار کوهسار شناسایی شود. نتایج پژوهش حاکی از آنست که از بین مولفه های خوانایی تنها متغیر های لبه و گره دارای سطح معنا داری کمتر از ۵% هستند و تاثیر مثبتی بر ارتقای حس تعلق به مکان در بلوار کوهسار دارند. پس حس تعلق به مکان با یک معادله خطی به لبه و گره وابسته است. بررسی رابطه دو به دو مولفه های خوانایی با حس به مکان نشان می دهد که مولفه های گره)با ضریب همبستگی ۶۹۷ ،)لبه)با ضریب همبستگی۳۴۹ )%و راه) با ضریب همبستگی پیرسون معادل ۲۶۰ )%با حس تعلق به مکان به صورت دو به دو رابطه مستقیم دارند. مولفه نشانه با ضریب همبستگی ۱۱۳%رابطه ضعیفی با حس تعلق به مکان دارد. اما میان متغیر حوزه و حس تعلق به مکان هیچ ارتباطی وجود ندارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - بررسی نقش مولفه های هویت ساز برای افزایش حس تعلق به مکان درمحلات سنتی
        شراره فرهاد
        بی شک بحران هویت بعنوان یکی از مهمترین چالش های فردی و اجتماعی در جوامع امروزی بروز نموده است که به دلیل سهم بسزای مولفههای هویت بخش در توسعه اجتماعات منسجم، فقدان هویت منجر به ظهور جوامعی منقطع یا فاقد ارتباط میان ساکنین با یکدیگر شود. ارتباطساکنان با یکدیگر و با محیط أکثر
        بی شک بحران هویت بعنوان یکی از مهمترین چالش های فردی و اجتماعی در جوامع امروزی بروز نموده است که به دلیل سهم بسزای مولفههای هویت بخش در توسعه اجتماعات منسجم، فقدان هویت منجر به ظهور جوامعی منقطع یا فاقد ارتباط میان ساکنین با یکدیگر شود. ارتباطساکنان با یکدیگر و با محیط اقامتشان را اگر دلبستگی به محله تعبیر نماییم، تزلزل یا فقدان هویت ساکنان، تغییر شکل ساختمان ها و فضاها،تغییر در ارتباط ساکنان با ساختمان ها و فضاهای مسکونی بر میزان دلبستگی ساکنین به محله تاثیر گذار بوده و می تواند آثار سویی مانند مسئولیتگریزی، دل زدگی و بی تفاوتی که جنبه های فردی و اجتماعی دارد را سبب شود. اگر چه پژوهشهای مختلفی در خصوص دلبستگی به مکان انجامشده است، اما تاکنون پژوهشی در خصوص سنجش رابطه میان مولفه ای هویت ساز بر دلبستگی به مکان صورت نگرفته است و از این رو، پژوهشحاضر قصد دارد تا به بررسی تببین مولفه های هویت ساز برای افزایش حس تعلق به مکان در محله آقازمان شهر سنندج بپرازد. روش شناسی اینپژوهش از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت روش توصیفی– استنباطی بوده و علاوه بر داده های کتابخانه ای از داده های میدانی نیزاستفاده شده است که برای نیل به اهداف پژوهش، از پرسشنامه برای 033 خانوار از ساکنان این محله استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیلتوصیفی واستنباطی داده ها نیز، تحقیق از نرم افزارهای Amos و Spss بهره جست که یافته ها با تایید فرضیات نشان می دهد رابطه میانمولفه های هویت ساز )نماد،تزئینات،الگوهای گذشته(بر دلبستگی به محله تاثیر مثبت دارد. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاریداده های این تحقیق نشان می دهد که با بکارگیری مولفه ای هویت ساز در ساختار کالبدی محلات سنتی آقازمان دلبستگی به مکان نیز افزایشمی یابد. این تحقیق در بخش انتهایی با تبیین نقش مولفه های هویت ساز در ساختار کالبدی محلات سنتی بمنظور ارتقای دلبستگی به مکان درمیان ساکنان اینگونه محلات می پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - ارتقاء حس مکان در کتابخانه مرکزی شهر تبریز با بررسی متغیرهای آکوستیک در معماری
        مریم میرزابابالو سید بهشید حسینی عباس غفاری هوتن ایروانی
        آسایش صوتی از بحثهایی است که در کتابخانه دارای اهمیت دوچندان است. در این پژوهش قرائت خانه های دختران و پسران کتابخانه تبریز بررسی و مقایسه شده است. جهت ارتقاء حس دلبستگی به مکان در کتابخانه ها، اهمیت وضرورت دستیابی به توزیع مناسب صدا افزایش می یابد.هدف پژوهش، رسیدن به آ أکثر
        آسایش صوتی از بحثهایی است که در کتابخانه دارای اهمیت دوچندان است. در این پژوهش قرائت خانه های دختران و پسران کتابخانه تبریز بررسی و مقایسه شده است. جهت ارتقاء حس دلبستگی به مکان در کتابخانه ها، اهمیت وضرورت دستیابی به توزیع مناسب صدا افزایش می یابد.هدف پژوهش، رسیدن به آسایش صوتی و حس تعلق به مکان برای ‌کاربران ‌در کتابخانه ‌و ‌مطلوب ‌بودن ‌محیط است. از مطالعات اخیر در زمینه کتابخانه متغیرهای وابسته معماری و مستقل آکوستیک (هندسی، ذهنی، عینی، تناسبات) تفکیک شده است. روش تحقیق توصیفی و از طریق بررسی همبستگی متغیرهای مذکور است و با توزیع پرسشنامه و تحلیل داده ها در نرم آفزار SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش میانگین نظرات کاربران در بعد هندسی دختران087/3 و پسران 579/3 ، در بعد ذهنی دختران 093/4 و پسران998/3، در بعد عینی دختران828/3 و پسران 733/3 و در بعد تناسبات دختران938/3 و پسران 804/3 را نشان می دهد و بیانگر این است که: بعد ذهنی دارای بالاترین اثر است و میزان دلبستگی دختران بیشترین مقدار را دارد.بنابراین تأکید می شود که جهت ارتقاء حس مکان در طراحی فضاهای مطالعاتی و آموزشی به استفاده از سطوح دارای الیاف و پوسته‌ها و در بخش‌هایی استفاده از کاواک و حفره توجه بیشتری شود. نوآوری پژوهش در این است که اذعان دارد طیف فرکانس‌های وسیع و بالاتر که از حنجره دختران تولید می‌شود، استفاده از الیاف و پوسته‌ها در سطوح فضاهای مختص دختران را ضروری تر می کند، تا با ایجاد آسایش صوتی حس دلبستگی به مکان نیز افزایش پیدا ‌کند. تفاصيل المقالة