با نظر به آیات 90 و 91 یونس، سه تفسیر از مسئله رستگاری فرعون قابل ارائه است؛ نخست: فرعون حقیقتاً ایمان آورد و رستگار شد؛ دوم: فرعون ایمان آورد، اما ایمان آوردنش موجب رستگاری او نشد و سوم: فرعون تنها اظهار ایمان کرد و ایمانش حقیقی یا کامل یا اصیل نبود. تفسیر نخست از آن ا أکثر
با نظر به آیات 90 و 91 یونس، سه تفسیر از مسئله رستگاری فرعون قابل ارائه است؛ نخست: فرعون حقیقتاً ایمان آورد و رستگار شد؛ دوم: فرعون ایمان آورد، اما ایمان آوردنش موجب رستگاری او نشد و سوم: فرعون تنها اظهار ایمان کرد و ایمانش حقیقی یا کامل یا اصیل نبود. تفسیر نخست از آن ابن عربی است و منتقدان او، اعتقاد به رستگاری فرعون را از روشن ترین موارد عرف ستیزی او دانسته اند. در قرآن شواهدی مبنی بر معذب بود فرعون در آخرت وجود دارد که انکار آنها دشوار است مانند: دعای موسی برای رستگار نشدن فرعون و اطرافیانش و اجابت دعای او، وجود صفاتی بسیار منفی و گاه با دلالت ثبات برای فرعون در قرآن، دلالت واژگانی و عبارتی آیات عذاب فرعون، بر عذاب دنیوی و اخروی او. همچنین اجماع مفسران مسلمان و صوفیان و نیز وجود روایات و آثار صحابه مبنی بر رستگار نبودن فرعون و مرگش بر کفر نشان می دهد که پیشینیان از آیات قرآن به هیچ وجه ایمان فرعون را استنباط نمی کرده اند، ضمن آنکه حتی سخنان خود ابن عربی نیز در این باره متعارض است. تفسیر سوم نیز به دلیل صراحت آیة ایمان فرعون بر ایمان آوردن او و تأییدش با عبارت الآن و قد عصیت من قبل قابل پذیرش نیست، در حالیکه تفسیر دوم به دلیل پذیرش ایمان فرعون اما سودبخش نبودن ایمانش برای رستگاری او به دلیل آیاتی که ایمان در لحظه نزول عذاب را سودبخش نمی دانند، پذیرفتنی تر و با ظاهر و روح آیات قرآن متناسب تر است.
تفاصيل المقالة
شیخ علاءالدوله سمنانی از مفسّران عرفانی قرآن ضمن بهکارگیری آیات و روایات در آثار خود، دو نوع رویکرد تأویلپذیری و عدم تأویلپذیری درباره آیات دارد. وی با تفسیر و تأویل آیات متشابه، مخالف، اما نسبت به سایر آیات موافق است. او برخلاف بیشتر مفسّران، معتقد است که اضغاث ا أکثر
شیخ علاءالدوله سمنانی از مفسّران عرفانی قرآن ضمن بهکارگیری آیات و روایات در آثار خود، دو نوع رویکرد تأویلپذیری و عدم تأویلپذیری درباره آیات دارد. وی با تفسیر و تأویل آیات متشابه، مخالف، اما نسبت به سایر آیات موافق است. او برخلاف بیشتر مفسّران، معتقد است که اضغاث احلام، نیازمند تفسیر و تأویلاند و از تفسیر و تأویل درحوزههای اصول و فروع دین، مکاشفات عرفانی،حروف، آیات و روایات استفاده میکند. وی تأویل را راهی برای عدم تکفیر مسلمانان، جذب دیدگاههای مختلف در دین اسلام ، نیفتادن در ورطه تناسخ و تعبیر مکاشفات عرفانی میداند. سنجش صحت تأویل و تفسیر از نظر وی، مطابقت با قرآن، حدیث، واقعیت، لغت عرب و عقل است. تفسیر وی ذوقی، بدون حشو و زواید، دارای رگههایی از علم کلام، مشابهت و تأثیرپذیری از تفسیر ابنعربی و شارحانش است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی جایگاه تفسیر و تأویل در نزد این عارف است.
تفاصيل المقالة
یکی از روشهای تفسیر قرآن، روش تفسیر عرفانی است. عرفا اغلب بر تفسیر انفسی آیات بیشتر از جنبه آفاقی توجه نموده و بر باطن و معنای درونی قرآن بسیار تأکید کردهاند. یکی از تفسیرهای عرفانی مهم قرن چهاردهم، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة متعلق به سلطان محمّد گنابادی(سل أکثر
یکی از روشهای تفسیر قرآن، روش تفسیر عرفانی است. عرفا اغلب بر تفسیر انفسی آیات بیشتر از جنبه آفاقی توجه نموده و بر باطن و معنای درونی قرآن بسیار تأکید کردهاند. یکی از تفسیرهای عرفانی مهم قرن چهاردهم، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة متعلق به سلطان محمّد گنابادی(سلطان علیشاه) است. این تفسیر، دارای جنبههای فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی است. با توجه به اینکه بیشتر تفاسیر عرفانی، متعلق به عرفای اهل تسنناند و از این جهت که تفسیر بیان السعادة تفسیری عرفانی با عقاید شیعی است، مناسب مینماید که ویژگیها، روششناسی و مطالب مهم عرفانی مطرحشده در آن مورد بررسی قرار گیرد.
تفاصيل المقالة
عدم تصریح عرفا به مبانی تفسیری و مبهم بودن روش تفسیری ایشان سبب شد تا گمان شود تفاسیر عرفانی از روش های متداول فهم متن و قواعد تفهم پیروی نمی کنند و مستند تفاسیر عرفانی، ذوق و سلیقه شخصی عارف و از باب تداعی معانی و خارج از دلالت ذاتی الفاظ تلقی گردید. این در حالی است که أکثر
عدم تصریح عرفا به مبانی تفسیری و مبهم بودن روش تفسیری ایشان سبب شد تا گمان شود تفاسیر عرفانی از روش های متداول فهم متن و قواعد تفهم پیروی نمی کنند و مستند تفاسیر عرفانی، ذوق و سلیقه شخصی عارف و از باب تداعی معانی و خارج از دلالت ذاتی الفاظ تلقی گردید. این در حالی است که مفسر عارف در بیان مراد الهی، لفظ آیات را دارای اصالت و موضوعیت ویژه ای می داند و در صدد است تا به بیان فهم مراد متکلم دست یابد به گونه ای که نزد وی کشف و شهود متباین با معنای ظاهری آیات، از علائم انحراف و پوشیدگی شهود است. هستی شناسی عرفانی برای ظواهر عالم، باطنی قائل است. از این رو مفسر عارف، تفسیر را در ظواهر الفاظ متوقف نمی بیند و می کوشد تا با درنظرگرفتن واقعیات بیرونی آیات، از وسائطی چون خیال، تمثیل، داستان، موعظه و حدیث یاری جوید و به تبیین معانی مشهود خود بپردازد. مقاله حاضر سعی دارد تا جایگاه الفاظ قرآن و واقعیات بیرونی آیات را در اندیشه نوآورانه عارف تحلیل نماید و اثبات کند آنچه عارف در شهود می بیند از مقوله تفسیر به معنای عام است و تأویلات عرضی و طولی مطرح شده توسط عرفا تناقضی با ظاهر آیات ندارد بلکه متمم و مکمل آن است و آنچه عارف در شهود می بیند برگرفته از همان واژگان قرآنی است که در ساختارهایی نو آن ها را به کارمی گیرد تا میان آنچه از ظاهر قرآن دریافت می شود و آنچه در شهود دریافته وحدت برقرارکند.
تفاصيل المقالة
ظهور قرآن به عنوان معجزۀ پیامبر اسلام(ص) باعث پیدایش علوم بسیاری از جمله علم تفسیر شد. از انواع علوم تفسیری میتوان به تفاسیر عرفانی قرآن مجید اشاره کرد که در دورههای مختلف، آثار زیادی در این باره خلق شده است. یکی از آثار ارزشمندی که در این زمینه نگاشته شده است، اثر ار أکثر
ظهور قرآن به عنوان معجزۀ پیامبر اسلام(ص) باعث پیدایش علوم بسیاری از جمله علم تفسیر شد. از انواع علوم تفسیری میتوان به تفاسیر عرفانی قرآن مجید اشاره کرد که در دورههای مختلف، آثار زیادی در این باره خلق شده است. یکی از آثار ارزشمندی که در این زمینه نگاشته شده است، اثر ارزشمند مجمع البحار تألیف محمدتقی مظفر کرمانی ملقب به مظفرعلیشاه از علما و عرفای بزرگ اوایل قرن دوازدهم (هـ.ق) و از اجداد مرحوم ناظم الاطبا است. این اثر، تفسیر منثور عرفانی سورۀ مبارکۀ حمد است. قبل از این رساله، مظفر علیشاه مثنوی بحرالاسرار را که تفسیر عرفانی و منظوم سورۀ حمد است، سروده بود و بنا به گفتۀ خود او، در اواخر عمر، برای اینکه این اثر مورد استفادۀ عموم مردم قرار گیرد، تفسیر مذکور را به نثر تألیف کرد و آن را به مجمع البحار موسوم گردانید. در این مقاله به بررسی اجمالی و محتوایی این اثر، که یکی از تفاسیر مهم و ناشناختۀ عصر قاجار است، پرداخته شده و کوشش شده است تا جایگاه این تفسیر منثور عرفانی که بر اساس نظریۀ مکتب وحدت وجود است، بازشناسی شود.
تفاصيل المقالة
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهمترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهمترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به میرزا بابا و متخلّص به راز شیرازی (1202- 1286 ق) أکثر
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهمترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهمترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به میرزا بابا و متخلّص به راز شیرازی (1202- 1286 ق) از عارفان سلسلة ذهبیه است. او در تفسیر خود 1001 آیه از قرآن کریم را در شأن ائمه علیهم السلام و دشمنانشان دانسته، از این رو، آنها را در پرتو تعالیم عرفانی شرح کرده است. از ویژگی های مهم این تفسیر قابل استفاده بودن آن برای عامه مردم است. رازشیرازی، برآن است که در این تفسیر از روش تفسیر و تأویل حضرات ائمه بهر برده و معرفت خویش را در این باب از ریاضت های شاقه و سیر وسلوک و پیروی از اهل کشف و معرفت حاصل کرده است. از مهمترین مفاهیم عرفانی که در شأن ائمه علیهم السلام مطرح گردیده میتوان به انسان کامل و ولایت اشاره کرد که در جای جای این تفسیر مطرح شدهاند. افزون بر این، تدقیقات راز شیرازی در این تفسیر نیز حائز اهمیت است.
تفاصيل المقالة
در طول تاریخ جریان تفسیری صوفیانه و عرفانی از یک سو به منظور پاسخ به نیازهای شناختی و معرفتی مخاطبان و اهتمام نسبت به جنبههای تربیتی، اخلاقی و معنوی آن مورد توجه و اهتمام مفسران قرآن کریم قرارگرفته، و از سوی دیگر به جهت وجود انحرافاتی در تأویلات عرفانی، مخالفانی هم دا أکثر
در طول تاریخ جریان تفسیری صوفیانه و عرفانی از یک سو به منظور پاسخ به نیازهای شناختی و معرفتی مخاطبان و اهتمام نسبت به جنبههای تربیتی، اخلاقی و معنوی آن مورد توجه و اهتمام مفسران قرآن کریم قرارگرفته، و از سوی دیگر به جهت وجود انحرافاتی در تأویلات عرفانی، مخالفانی هم داشته و در حوزه های مبنایی، روش شناختی و غایی دارای آسیب هایی است. هدف از این پژوهش شناسایی، تحلیل و بررسی آسیب های حوزه مبنایی، روش شناختی و غایی تفسیر عرفانی قرآن کریم می باشد. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، یک پژوهش کیفی است. از نظر روش پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی می باشد.از یافته های این پژوهش می توان به منظور کاربست در نگارش تفاسیر عرفانی و بیان منظور و مقصود خداوند متعال از آیات با رویکرد تربیتی و شناختی در جهت اعتلای اخلاق و تربیت مخاطبان قرآن کریم بهره جست.
تفاصيل المقالة
بحث حب و عشق الهی، از مباحث جالب توجه مخصوصاً در عرفان اسلامی است که بسیاری از عرفا و اندیشمندان را واداشته تا با توجه به آیات قرآنی مربوطه، به شرح و بسط آن ها بپردازند. امام خمینی نیز با راهگشایی آیات و روایات از طرفی و نیز با تأثر از بزرگان و اکابر وادی عرفان و معرفت، أکثر
بحث حب و عشق الهی، از مباحث جالب توجه مخصوصاً در عرفان اسلامی است که بسیاری از عرفا و اندیشمندان را واداشته تا با توجه به آیات قرآنی مربوطه، به شرح و بسط آن ها بپردازند. امام خمینی نیز با راهگشایی آیات و روایات از طرفی و نیز با تأثر از بزرگان و اکابر وادی عرفان و معرفت، در آثار خویش به این موضوع پرداختند که در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا با روش کتابخانه ای و جمع آوری مطالب و تحلیل محتوا به بحث و شرح آن پرداخته شود. آنچه از آثار ایشان مطرح می شود اشاره به این دارد که جهان هستی و خلقت انسان، زاییده عشق و حب الهی است. حب و عشقی که اگر در وجود سالک راه حق سریان و جریان یابد، قادر است تا دوباره او را از این جهان خاکی به عالم باقی رهنمون سازد که البته آن هم در سایه عمل به احکام و شریعتی که الله از بنده خواسته، امکان پذیرست و مفهوم انا لله و انا الیه راجعون در باب آن تحقق می یابد.در نگاه امام، حبّ الهی به منزله آتشی است که از همان ابتدای آفرینش در قلب عاشق برافروخته می شود و در راه رسیدن به آن باید از تصفیه و تزکیه نفس یاری خواست، صفتی که به دنبال تهذیب نفس از آلودگی ها و موانع و حجاب های دنیوی و مادی در باطن سالک پدیدمی آید، سالک را قادرمی سازد که به استناد آیات قرآن، ملکوت را دریابد و به لقاء الله برسد.
تفاصيل المقالة
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان تلاش کردند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و موسوی گرمارودی از جمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر و ترجمۀ قران گام أکثر
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی همواره مورد توجه اندیشمندان مسلمان بوده و هر یک از آنان تلاش کردند تا برداشت و تفسیر خود را به سبک خاصی به جامعه علمی خودشان ارائه دهند. ابوالفتوح رازی، رشیدالدین میبدی و موسوی گرمارودی از جمله کسانی هستند که در عرصه تفسیر و ترجمۀ قران گامهای بزرگی برداشتهاند. ابوالفتوح رازی یکی از برجستهترین واعظان منطقۀ ری در قرن ششم هجری است. این سمت موجب گردیده است تفسیر او سبک واعظانه داشته باشد. از اقتضائات چنین سبکی توجه ویژه به روایات تفسیری است. رشیدالدین میبدی در کشفالاسرار آیات قرآن را در سه نوبت تفسیر میکند و در ضمن آن از قرائت، شأن نزول، اخبار و احادیث و غیره به تفصیل سخن میگوید و در نوبت ثالثه آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تأویل میکند. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی تحلیلی است، کوشش شده با مقایسۀ تفسیر کشفالاسرار و تفسیر روض الجنان ابوالفتوح رازی ـ که هر دو در قرن ششم نوشته شده است ـ تفسیر و ترجمۀ جدید موسوی گرما رودی و نیز تأثیر دیدگاههای عرفانی میبدی بر تفاسیر دیگر نـشان داده شود.
تفاصيل المقالة
در این مقاله سعی شده اهمّ این بنمایههای عرفانی و چگونگی تطبیق آن ها با اشخاص و حوادث کربلا، مطابق با الگوهای کیفی تحلیل محتوا، بررسی و در قالب سیزده عنوان نموده شود. هدف از نگارش این مقاله، نشاندادن پیشگامی عمان در ارائة تفسیری عارفانه از واقعة کربلا و همچنین چگونگی أکثر
در این مقاله سعی شده اهمّ این بنمایههای عرفانی و چگونگی تطبیق آن ها با اشخاص و حوادث کربلا، مطابق با الگوهای کیفی تحلیل محتوا، بررسی و در قالب سیزده عنوان نموده شود. هدف از نگارش این مقاله، نشاندادن پیشگامی عمان در ارائة تفسیری عارفانه از واقعة کربلا و همچنین چگونگی تطبیق بنمایههای عرفانی با اشخاص و حوادث کربلاست. به این ترتیب در این مقاله مشخص شده که تطبیق بنمایههای عرفانی با اشخاص و حوادث کربلا در گنجینهالاسرار عمان سامانی بهزیبایی صورت گرفته و منجر به ارائة تفسیری عارفانه از واقعة عاشورا شده و منظومة گنجینهالاسرار عمان از این نظر، اثر کمنظیری است. این مقاله و نتایج آن میتواند شواهدی برای عمدهترین بن مایههای عرفانی شعر فارسی، جهت درج در فرهنگهای عرفانی ارائه نماید.
تفاصيل المقالة
در گفتوگویی که حضرت موسی(ع) در کوه طور با باری تعالی داشت، خداوند به او امر کرد که فاخلع نعلیک، انّک بالواد المقدس طوی. این دیدار که در سورة طه گزارش شده، از دیرباز در میان مفسران و عارفان مجال بحث یافته است. این بحثها بیشتر بر دو محور جریان داشته است؛ نخست اینکه بهط أکثر
در گفتوگویی که حضرت موسی(ع) در کوه طور با باری تعالی داشت، خداوند به او امر کرد که فاخلع نعلیک، انّک بالواد المقدس طوی. این دیدار که در سورة طه گزارش شده، از دیرباز در میان مفسران و عارفان مجال بحث یافته است. این بحثها بیشتر بر دو محور جریان داشته است؛ نخست اینکه بهطور اساسی فلسفة این فرمان مبنی بر خلع نعلین چه بوده است و دیگر آنکه نعلین در این آیه، استعاره از چه مفاهیمی میتواند باشد. مفسرانی که مسلک عرفانی داشتهاند، در چرایی این امر الهی، لطایف و اشاراتی بلند یافتهاند و نعلین را نیز نمادی از مفاهیمی انتزاعی همچون خوف و رجا، تعلقات کونین، طبیعت و نفس، اسباب تلوین، صفات و افعال، محل الفصل و الوصل، قوة اتصال و انفصال، اشتغال به اهل و ولد، و ... دیدهاند.در این مقاله، پس از بیان پیشینة داستان که ریشه در عهد عتیق دارد، اصل دیدار براساس قدیمیترین مآخذ تفسیری نقل شده است. سپس درباره فلسفة خلع از منابع کهن، اطلاعاتی ارائه و آنگاه به ترتیب موضوعی به تنوع معانی استخراج شده از نعلین پرداخته میشود.
تفاصيل المقالة
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه بهطور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفتهای برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش ر أکثر
مسأله عشق از قرن دوم هجری و در اندیشه عارفانی نظیر رابعه عدویه بهطور جدی مطرح شد و در قرون بعدی به رغم مخالفتهای برخی از فقها و اهل حدیث، همچنان به روند رو به رشد خود ادامه داد و در اندیشه کسانی چون روزبهان بقلی (608-522 ق.) به اوج خود رسید. روزبهان، بنای طریقت خویش را در تصوف بر عشق نهاد و این موضوع در عرفان وی بسیار برجسته و چشمگیر است؛ به گونه ای که در تمامی آثاری که از او برجای مانده، خصوصاً تفسیر عرفانی عرایس البیان، تأثیر نگاه عاشقانه او کاملاً مشهود است. تفسیر عرفانی عرایس البیان، با عباراتی ادبی دارای صبغه عرفانی در پی کشف معانی باطنی آیات قرآن است. این تفسیر که متأثر از تعمق ژرف روزبهان در باب کلام وحی است، بازتاب دهنده اندیشه های ناب او در باب عشق به حق و طریق وصول به آن است. در این بررسی میکوشیم جایگاه عشق را در این کتاب بازنماییم.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications