تبیین ارتباط الفاظ قرآن با شهود واقعیات بیرونی آیات در عرفان اسلامی
الموضوعات : عرفان اسلامیشهلا رحمانی 1 , سوسن آل رسول 2 , مهرداد عباسی 3
1 - دانشجوی دکتری الهیات علوم قرآن و حدیث، واحد علوم و تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2 - استاد گروه علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران. نویسنده مسئول: s_alerasoul@kiau.ac.ir
3 - دانشیار گروه الهیات علوم قرآن و حدیث، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: داستان, تأویل, تمثیل, خیال, تفسیر عرفانی, Anecdote, Hadith, allegory, mystical interpretation, ظاهر آیات, واقعیات بیرونی, Verses of Quran, superficial reality,
ملخص المقالة :
عدم تصریح عرفا به مبانی تفسیری و مبهم بودن روش تفسیری ایشان سبب شد تا گمان شود تفاسیر عرفانی از روش های متداول فهم متن و قواعد تفهم پیروی نمی کنند و مستند تفاسیر عرفانی، ذوق و سلیقه شخصی عارف و از باب تداعی معانی و خارج از دلالت ذاتی الفاظ تلقی گردید. این در حالی است که مفسر عارف در بیان مراد الهی، لفظ آیات را دارای اصالت و موضوعیت ویژه ای می داند و در صدد است تا به بیان فهم مراد متکلم دست یابد به گونه ای که نزد وی کشف و شهود متباین با معنای ظاهری آیات، از علائم انحراف و پوشیدگی شهود است. هستی شناسی عرفانی برای ظواهر عالم، باطنی قائل است. از این رو مفسر عارف، تفسیر را در ظواهر الفاظ متوقف نمی بیند و می کوشد تا با درنظرگرفتن واقعیات بیرونی آیات، از وسائطی چون خیال، تمثیل، داستان، موعظه و حدیث یاری جوید و به تبیین معانی مشهود خود بپردازد. مقاله حاضر سعی دارد تا جایگاه الفاظ قرآن و واقعیات بیرونی آیات را در اندیشه نوآورانه عارف تحلیل نماید و اثبات کند آنچه عارف در شهود می بیند از مقوله تفسیر به معنای عام است و تأویلات عرضی و طولی مطرح شده توسط عرفا تناقضی با ظاهر آیات ندارد بلکه متمم و مکمل آن است و آنچه عارف در شهود می بیند برگرفته از همان واژگان قرآنی است که در ساختارهایی نو آن ها را به کارمی گیرد تا میان آنچه از ظاهر قرآن دریافت می شود و آنچه در شهود دریافته وحدت برقرارکند.
_||_