زمینه: سلامت سازمانی به منظور سازگاری سازمان با محیط خود، ایجاد هماهنگی میان اعضای سازمان و دستیابی به اهداف سازمان بکار برده شد. سلامت سازمانی یکی از نشانه های کامیابی مدیریت در عمل به وظایف مطرح شد. پیاده سازی مدیریت کوانتومی در سازمان به سازمانی منجر می گردد که در حا أکثر
زمینه: سلامت سازمانی به منظور سازگاری سازمان با محیط خود، ایجاد هماهنگی میان اعضای سازمان و دستیابی به اهداف سازمان بکار برده شد. سلامت سازمانی یکی از نشانه های کامیابی مدیریت در عمل به وظایف مطرح شد. پیاده سازی مدیریت کوانتومی در سازمان به سازمانی منجر می گردد که در حال تغییر مداوم، چابک و بدون مرز بوده و در آن نوآوری و اطلاعات آزادانه در جریان باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی مدل سلامت سازمانی مبتنی بر مدیریت کوانتومی بود.
روش تحقیق: پژوهش حاضرکیفی بوده که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. از اینرو محقق بر آن است با در نظر گرفتن مفاهیم نامبرده شده و بررسی پژوهشهای همراستا و استخراج معیارهای مؤثر بر مدل سلامت سازمانی مبتنی بر مدیریت کوانتومی بپردازد. در این بخش ار تحلیل محتوای قرار دادی که از روش های کیفی است بهره برداری شده است. ب
یافته ها: نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله کدگذاری انتخابی، کدگذاری محوری وکدگذاری باز است که یافتههای پژوهش را در چارچوب مدل پارادایمی شامل:عوامل ساختاری (حمایت سازمانی، آموزش، سبک رهبری، ارتباطات، اهداف و چشمانداز سازمان، تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی و مشارکت) عوامل شغلی (ابعاد تفویض اختیار و واگذاری مسئولیت، دسترسی به اطلاعات، حیطه کنترل، کار تیمی، معنیداری شغل و غنیسازی شغلی) عوامل فردی (کفایت نفس، خود تعیینی (حق انتخاب)، مؤثر بودن و ویژگیهای فردی، جنسیت و نژاد، کانون کنترل و عزت نفس) تحلیل کرده است.
نتیجه گیری: در این پژوهش از تحلیل نتایج مصاحبه های نخبگان 175 کد، 59 طبقه اولیه، 18 زیر طبقه و 3 طبقه اصلی استخراج شد که در نهایت مدل پارادایمی سلامت سازمانی مبتنی بر مدیریت کوانتومی در کارکنان شهرداری با توجه به تحلیل مصاحبه ها ترسیم گردید.
تفاصيل المقالة
سازمان کارافرین این قابلیت را دارد تا به نحو موثر با تغییر و پویایی مواجهه نموده و با تکیه بر خلاقیت و نواوری، نهایت استفاده از منابع و امکانات موجود را در بهره گیری از فرصت ها می نماید و در جهت دستیابی به اهداف سازمان و جامعه کارایی،اثر بخشی و بهره وری را محقق می نماید أکثر
سازمان کارافرین این قابلیت را دارد تا به نحو موثر با تغییر و پویایی مواجهه نموده و با تکیه بر خلاقیت و نواوری، نهایت استفاده از منابع و امکانات موجود را در بهره گیری از فرصت ها می نماید و در جهت دستیابی به اهداف سازمان و جامعه کارایی،اثر بخشی و بهره وری را محقق می نماید. از اینرو، هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی سازمان کارآفرین با مطالعه ای در گمرک جمهوری اسلامی ایران است. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی میباشد که در سه مرحله وابسته بههم صورت گرفت. در گام اول مهمترین معیارها و ویژگیهای سازمان کارآفرین در گمرک جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی و غربالگری شد. در مرحلهی دوم روابط میان معیارهای شناسایی شده با استفاده از روش دیمتل فازی سنجیده و در مرحله آخر نیز، ویژگیهای سازمان کارآفرین براساس روش مدلسازی ساختاری تفسیری سطحبندی شدند. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و مدیران سازمان گمرک استان تهران تشکیل داده اند، که 28 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی، 17 شاخص مورد تائید خبرگان قرار گرفت، همچنین براساس آزمون دیمتل فازی مشخص شد که هشت متغیر نقش علّی و نه متغیر نیز نقش معلولی دارند. ازطرفی نیز رهیافت مدلسازی ساختاری تفسیری نشان داد که متغیرها در شش سطح طبقهبندی شدند، که در این بین متغیر منابع سرمایهای (ساختاری، انسانی و رابطهای و ...) در گمرک جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عوامل زیربنایی و دارای قدرت نفوذ بیشتری میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده این پژوهش به بررسی تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاههای ایران در پاسخ به نیازهای شغلی و حرفهای در منطقه انرژی پارس جنوبی میپردازد. برای این منظور ابتدا با توجه به پیشینه تحقیق و مبانی نظری، چهارچوب مفهومی برای تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان ا أکثر
چکیده این پژوهش به بررسی تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاههای ایران در پاسخ به نیازهای شغلی و حرفهای در منطقه انرژی پارس جنوبی میپردازد. برای این منظور ابتدا با توجه به پیشینه تحقیق و مبانی نظری، چهارچوب مفهومی برای تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان ارائه شد. با توجه به مؤلفههای این چهارچوب پرسشنامهای در پنج بخش تهیه و پس از اطمینان از روایی صوری و اعتبار آن (83/0)، دادهها از نمونههای مورد مطالعه (336 نفر و 96 کارشناس) که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند گردآوری شد. این دادهها با توجه به سؤالات تحقیق و با استفاده از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی مانند آماره t تکنمونهای و تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل گردید. براساس نتایج بهدست آمده چهارچوبی پیشنهاد شد که به کمک آن بتوان رابطه مطلوبی بین آموزشهای دانشگاهی در پاسخ به نیازهای بازار کار برقرار کرد. این چهارچوب شامل پنج دسته مؤلفه اصلی فلسفه و اهداف، مبانی نظری، تواناییها و قابلیتهای دانشآموختگان دانشگاهها (بعد فنی و ابزاری، بعد شناختی، بعد شخصیتی، بعد سازمانی، بعد مدیریتی و راهبردی و بعد ارتباطی)، ارزیابی چهارچوب و عوامل محیطی است.
تفاصيل المقالة
اهمالکاری تحصیلی یکی از پدیدههای رایج در بین دانشآموزان است. عوامل متعددی با این پدیده ارتباط دارند. پژوهش فعلی با هدف طراحی الگوی مفهومی اهمالکاری تحصیلی بر اساس تجارب بیواسطة دانشآموزان درگیر این پدیده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و نظریه زمینهای بود. مشارک أکثر
اهمالکاری تحصیلی یکی از پدیدههای رایج در بین دانشآموزان است. عوامل متعددی با این پدیده ارتباط دارند. پژوهش فعلی با هدف طراحی الگوی مفهومی اهمالکاری تحصیلی بر اساس تجارب بیواسطة دانشآموزان درگیر این پدیده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و نظریه زمینهای بود. مشارکتکنندگان در پژوهش 30 نفر از دانشآموزان دورة دوم متوسطه نواحی پنجگانه شهر تبریز بودند که بهروش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمهسازمانیافته استفاده شد. تجزیهوتحلیل دادهها بر اساس الگوی Corbin و Straus صورت گرفت. نتایج پژوهش 33 مضمون فرعی و 12 مضمون اصلی را مشخص ساخت. طبقة مرکزی استخراج شده از مضامین، نگرش ابزاری به یادگیری بود. مضامین مطابق الگوی پارادایمی در حیطههای زمینه، فرایند و پیامد جای گرفتند. با ترسیم ماتریس شرطی- پیامدی و الگوی مفهومی پژوهش، مؤلفههای مرتبط با اهمالکاری تحصیلی دانشآموزان و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر مشخص گردید. حاصل کلی مطالعه حاضر این بود که نگرش ابزاری به یادگیری نقش حلقة رابط بین عوامل زمینهای و فرایند را ایفا میکند. عوامل زمینهای بهواسطة نگرش ابزاری به یادگیری و همچنین عوامل فرایندی ضعف در برنامهریزی، ضعف در مدیریت زمان و ذهنآگاهی پایین به تأخیر در انجام تکلیف میانجامند. تعلل در انجام تکلیف دارای پیامدهای تحصیلی و عاطفی است.
تفاصيل المقالة
امروزه سازمانها برای ادامه حیات خود در محیط پر تلاطم امروزی، نیازمند همراهی کارکنان و مرتفع ساختن نیازهای خود در بستر سازمانی هستند. در این میان کارآفرینی سازمانی میتواند یکی از عناصر کلیدی جهت افزایش توان رقابتپذیری سازمانها و کسب مزیت رقابتیشان باشد. هدف این پژوه أکثر
امروزه سازمانها برای ادامه حیات خود در محیط پر تلاطم امروزی، نیازمند همراهی کارکنان و مرتفع ساختن نیازهای خود در بستر سازمانی هستند. در این میان کارآفرینی سازمانی میتواند یکی از عناصر کلیدی جهت افزایش توان رقابتپذیری سازمانها و کسب مزیت رقابتیشان باشد. هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی و ترسیم نقشه استراتژیک سازمان کارآفرین در گمرک جمهوری اسلامی ایران است. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی در سه مرحله وابسته بههم میباشد. در گام اول مهمترین معیارها و ویژگیهای سازمان کارآفرین در گمرک جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی و غربالگری شد. در مرحلهی دوم روابط میان معیارهای شناسایی شده با استفاده از روش دیمتل فازی سنجیده و در مرحله آخر نیز، ویژگیهای سازمان کارآفرین براساس روش مدلسازی ساختاری تفسیری سطحبندی شدند. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و مدیران سازمان گمرک استان تهران تشکیل میدهند، که 28 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی، 17 شاخص مورد تائید خبرگان قرار گرفت، همچنین براساس آزمون دیمتل فازی مشخص شد که هشت متغیر نقش علّی و نه متغیر نیز نقش معلولی دارند. ازطرفی نیز رهیافت مدلسازی ساختاری تفسیری نشان داد که متغیرها در شش سطح طبقهبندی شدند، که دراینبین متغیر منابع سرمایهای (ساختاری، انسانی و رابطهای و ...) در گمرک جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عوامل زیربنایی و دارای قدرت نفوذ بیشتری میباشد.
تفاصيل المقالة
سازمان کارافرین این قابلیت را دارد تا به نحو موثر با تغییر و پویایی مواجهه نموده و با تکیه بر خلاقیت و نواوری، نهایت استفاده از منابع و امکانات موجود را در بهره گیری از فرصت ها می نماید و در جهت دستیابی به اهداف سازمان و جامعه کارایی،اثر بخشی و بهره وری را محقق می نماید أکثر
سازمان کارافرین این قابلیت را دارد تا به نحو موثر با تغییر و پویایی مواجهه نموده و با تکیه بر خلاقیت و نواوری، نهایت استفاده از منابع و امکانات موجود را در بهره گیری از فرصت ها می نماید و در جهت دستیابی به اهداف سازمان و جامعه کارایی،اثر بخشی و بهره وری را محقق می نماید. از اینرو، هدف این پژوهش ارائه الگوی مفهومی سازمان کارآفرین با مطالعه ای در گمرک جمهوری اسلامی ایران است. مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی-تحلیلی میباشد که در سه مرحله وابسته بههم صورت گرفت. در گام اول مهمترین معیارها و ویژگیهای سازمان کارآفرین در گمرک جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش دلفی فازی شناسایی و غربالگری شد. در مرحلهی دوم روابط میان معیارهای شناسایی شده با استفاده از روش دیمتل فازی سنجیده و در مرحله آخر نیز، ویژگیهای سازمان کارآفرین براساس روش مدلسازی ساختاری تفسیری سطحبندی شدند. جامعه آماری تحقیق را خبرگان و مدیران سازمان گمرک استان تهران تشکیل داده اند، که 28 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که از میان شاخصهای مورد بررسی، 17 شاخص مورد تائید خبرگان قرار گرفت، همچنین براساس آزمون دیمتل فازی مشخص شد که هشت متغیر نقش علّی و نه متغیر نیز نقش معلولی دارند. ازطرفی نیز رهیافت مدلسازی ساختاری تفسیری نشان داد که متغیرها در شش سطح طبقهبندی شدند، که در این بین متغیر منابع سرمایهای (ساختاری، انسانی و رابطهای و ...) در گمرک جمهوری اسلامی ایران بهعنوان عوامل زیربنایی و دارای قدرت نفوذ بیشتری میباشد.
تفاصيل المقالة
امروزه مباحث حوزۀ فرهنگ به عنوان مهمترین عامل در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی یک کشور، در کانون توجه صاحبنظران، اندیشمندان و نخبگان قرار گرفته و نقش مؤثر و بنیادی فرهنگ قومیتها و اقوام ایرانی و بررسی فرایند سازگاری میان فرهنگها امری ضروری است.این تحق أکثر
امروزه مباحث حوزۀ فرهنگ به عنوان مهمترین عامل در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی و اخلاقی یک کشور، در کانون توجه صاحبنظران، اندیشمندان و نخبگان قرار گرفته و نقش مؤثر و بنیادی فرهنگ قومیتها و اقوام ایرانی و بررسی فرایند سازگاری میان فرهنگها امری ضروری است.این تحقیق که یک پژوهش بنیادی از نوع توصیفی- اکتشافی است، تلاش شده تا بر مبنای روش داده بنیاد در مطالعات علوم انسانی، الگوی سازگاری فرهنگی در اقوام ایرانی را متناسب با روش تحقیق و اهداف ارائه نماید.الگوی مفهومی بدست آمده در ۵ طبقه اصلی با با مقولههای محوری هویت قومی، بینش و شناخت، جامعه پذیری و مدیریت فرهنگی؛ مقولههای بسترساز و شکل دهنده شامل آموزش، همگرایی قومی، خط مشی گذاری دولتی و ایدیولوژی؛ مقولههای تقویت کننده شامل اشتراکات الگویی، عوامل محیطی، رسانههای اجتماعی و مشارکت اجتماعی؛ و عواملی مانند سوء مدیریت، سیاسی گرایی، واگرایی فرهنگی و سنت گرایی به عنوان عوامل مانعی و امنیت پایدار و انسجام ملی حاصل و پیامد این الگوی مفهومی میباشد.
تفاصيل المقالة
در حال حاضر نارضایتی مالی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در بازار بورس است که موجب خروج سرمایه های کلانی از بورس شده است و نیازمند بررسی دقیق و شناسایی عوامل تأثیرگذار و موثر بر آن می باشد. از این رو تحقیق حاضر به ارائه الگوی مفهومی از عوامل تأثیر گذاری بر نارضایتی مالی أکثر
در حال حاضر نارضایتی مالی یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در بازار بورس است که موجب خروج سرمایه های کلانی از بورس شده است و نیازمند بررسی دقیق و شناسایی عوامل تأثیرگذار و موثر بر آن می باشد. از این رو تحقیق حاضر به ارائه الگوی مفهومی از عوامل تأثیر گذاری بر نارضایتی مالی مدیران در شرکت های درمانده می پردازد. این تحقیق از نظر داده ترکیبی، از نوع روش توصیفی بوده و از نوع مدل سازی می باشد. در مرحله اول برای گردآوری داده های مفهومی، نگارش مبانی نظری ومتغیرها پژوهش از روش کتابخانه ‍ای و در مرحله دوم از مصاحبه (روش دلفی) از طریق نمونه غیر تصادفی هدفمند و در دسترس از 30 نفر از مدیران ارشد (مدیرعامل) شرکت های نمونه برای شناسایی عوامل موثر بر نارضایتی مالی تا جای ادامه پیدا خواهد کرد تا موجب غنای نظری محقق، محقق گردد. برای شناسایی شرکت های درمانده مالی از معیار Z آلتمن استفاده گردید که در نهایت 50 شرکت درمانده مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1388- 1397 شناسایی شد.که نهایتاً مدل مفهومی از عوامل تاثیر گذاری بر نارضایتی مدیران مالی با 7 مولفه و 54 شاخص ارائه شده است.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مفهومی توسعه فرهنگ عمومی در نظام آموزشی دورهابتدایی با رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه برخاسته از دادههای پارادایمی بود. شرکتکنندگان پژوهش را خبرگانحوزه برنامهدرسی و علوماجتماعی (3نفر در زمینه علوماجتماعی و 9نفر در برنامهدرسی) و أکثر
هدف اصلی این پژوهش ارائه الگوی مفهومی توسعه فرهنگ عمومی در نظام آموزشی دورهابتدایی با رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه برخاسته از دادههای پارادایمی بود. شرکتکنندگان پژوهش را خبرگانحوزه برنامهدرسی و علوماجتماعی (3نفر در زمینه علوماجتماعی و 9نفر در برنامهدرسی) و دارایرتبه علمی در دانشگاههای کشور تشکیل دادند که با روش نمونهگیری-نظری و هدفمند از نوع گلولهبرفی انتخاب شدند. نمونهگیری از صاحبنظران در این پژوهش تا زمانی ادامه پیدا کرد که فرایند اکتشاف، تجزیه و تحلیل به نقطه اشباع نظری رسید. دادههای پژوهش از طریق مطالعه گستره نظریپژوهش، پیشینههای مطالعاتی و مصاحبه با خبرگان جمعآوری و طی سه مرحله کدگذاریباز، محوری و انتخابی تحلیل و در قالب الگویپارادایمی و مفهومی شکل و پس از مرحلهکدگذاری با استفاده از فندلفی و بارشمغزی توسط خبرگان و صاحبنظرانحوزه برنامهدرسی مورد اعتبارسنجی نظری قرار گرفت. طبق یافتههایپژوهش الگویمذکور در 5بعد و مشتمل بر 17مؤلفه و 347شاخص حول مقولهمحوری الگو یعنی توسعهفرهنگعمومی شکل گرفت.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 ن أکثر
پژوهش حاضر، به پیش بینی الگوی مفهومی برنامه درسی مبتنی بر تفکر تأملی در دوره کارشناسی علوم تربیتی پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری شامل دو گروه کلیه متخصصان برنامه درسی به تعداد 20 نفر و مدرسان مدعو ذیربط به تعداد 165 نفر در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بوده است. برای تعیین حجم نمونه، در جامعه آماری متخصصان برنامه ریزی درسی، تمامی اعضا به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و تعداد نمونه مدرسان ذیربط از طریق فرمول تعیین حجم کوکران 116 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و در مجموع حجم نمونه 136 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که با مقیاس اسمی و با طیف چهار گزینه ای تهیه شد و پس از تأیید روایی پرسشنامه، پایایی آزمون با استفاده از آلفای کرونباخ، 92/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده های گردآوری شده، از شاخص های توصیفی (فراوانی و درصد) و آمار استنباطی(خی دو) استفاده گردید. یافته ها نشان داد که توجه و بکارگیری مؤلفه های تفکر تأملی در نظام آموزش عالی با تأکید بر دوره کارشناسی علوم تربیتی از دیدگاه هر دو گروه مورد تأیید است
تفاصيل المقالة
نقشهی جامع فرهنگی و اجرای برنامههای مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشوپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزشوپرورش میشود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جا أکثر
نقشهی جامع فرهنگی و اجرای برنامههای مرتبط با آن، یکی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزشوپرورش است که به گونه مستقیم وغیرمستقیم منجر به بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی وانسجام اجتماعی آموزشوپرورش میشود.هدف پژوهش حاضرتدوین الگوی مفهومی نقشه جامع فرهنگی نظام آموزش و پروش است.پژوهش حاضرکیفی بوده که با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد.دراین راستا بااستفاده ازرویکردهدف مندوبهکارگیری معیاراشباع نظری،مصاحبههای نیمه ساختاریافته با15نفر (7نفراز اعضای هیات علمی متخصص درحوزه مدیریت آموزشی، 5 نفراز مدیران ستادی آموزشوپرورش و3نفرازمدیران مدارس)انجام شد.برای به دست آوردن اعتباروروایی دادهها از دو روش بازبینی مشارکتکنندگان و مرورخبرگان غیرشرکتکننده در پژوهش استفادهشده است. نتایج تحلیل دادهها در طی سه مرحله کدگذاری انتخابی،کدگذاری محوری وکدگذاری بازحاکی از16مقوله کلی است که این مقاله یافتههای پژوهش را در چارچوب مدل پارادایمی شامل:پدیده محوری(ارزشها،مبانی،اصول)عوامل علی(عوامل کلان فرهنگی،شرایط سازمانی،عوامل فردی خانوادگی)عوامل مداخلهگر(فرهنگ ملی وعمومی،قوانین وسیاست)عوامل زمینهای(فرهنگسازمانی،جوحمایتی سازمانی)راهبردها(اتخاذاستراتژی نهادینهسازی، مشارکت همهجانبه،توسعه زیرساختهای فرهنگی) و پیامدهای نقشه جامع فرهنگی(بالندگی فرهنگی سازمانی، توسعه فرهنگی فردی و انسجام اجتماعی) تحلیل کرده است.
تفاصيل المقالة
این پژوهش با هدف تعیین روابط علّی میان متغیرهای رهبری خدمتگزار، کیفیت زندگی کاری و موفقیت سازمانی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر معادله ساختاری است. جامعه آماری شامل همة همکاران شاغل در اداره های آموزش و پرورش غرب استان مازندران به تعداد 217 نفر است أکثر
این پژوهش با هدف تعیین روابط علّی میان متغیرهای رهبری خدمتگزار، کیفیت زندگی کاری و موفقیت سازمانی صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر معادله ساختاری است. جامعه آماری شامل همة همکاران شاغل در اداره های آموزش و پرورش غرب استان مازندران به تعداد 217 نفر است. در این پژوهش نمونه با جامعه برابر بوده است. ابزار پژوهش در این تحقیق به ترتیب سه پرسشنامه رهبری خدمتگزار، کیفیت زندگی کاری و موفقیت سازمانی است. ضمن تأیید روایی و پایایی ابزار در سایر پژوهش ها، برای محاسبه پایایی نیز در یک نمونه 30 تایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفای کرونباخ پرسشنامه رهبری خدمتگزار 0/81 کیفیت زندگی کاری 0/82 و برای پرسشنامه موفقیت سازمانی 0/85محاسبه شد که مقدار قابل قبولی است. روابط علّی متغیرهای موجود در تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel8.54 آزمون شد. یافته های حاصل نشان داد که رهبری خدمتگزار بر کیفیت زندگی کاری کارکنان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین رهبری خدمتگزار بر موفقیت سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. ضمن اینکه کیفیت زندگی کاری نقش میانجی را در اثرگذاری رهبری خدمتگزار بر موفقیت سازمانی دارد. لذا سبک رهبری خدمتگزار با توجه به ارزشی که برای منابع انسانی سازمان قائل است و تأثیری که بر کیفیت زندگی آنان می گذارد، قابل تامل است.
تفاصيل المقالة
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی مشارکت والدین و بررسی اثربخشی آن درمدیریت مدرسه بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. محیط پژوهش مرحله کیفی کلیه مقالات علمی – پژوهشی خارجی، داخلی ،کتب، پایان نامه، همایش های بین المللی و اسناد بالا دستی بود. نمونه گیری هدفمن أکثر
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی مشارکت والدین و بررسی اثربخشی آن درمدیریت مدرسه بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. محیط پژوهش مرحله کیفی کلیه مقالات علمی – پژوهشی خارجی، داخلی ،کتب، پایان نامه، همایش های بین المللی و اسناد بالا دستی بود. نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن پژوهشگر به اشباع نظری ادامه یافت. روایی با روش ممیزی کردن از سوی داورانجام شد برای روایی محتوایی از نظر متخصصان برای بررسی کیفی محتوا استفاده گردید. سنجش پایایی با ضریب پایایی هولستی انجام شد. در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون (آتراید-استرلینگ) استفاده شد، نتایج تحلیل یافته ها منجر به شناسایی مضمون فراگیر (تعامل والد – مدرسه)، پنج مضمون سازمان دهنده( رهیافت عملی تعامل، فرهنگ سازی تعامل، تمهیدات سازمانی، مدیریت تعامل، همسوسازی نگرش و عملکرد) و سی مضمون پایه گردید.جامعه آماری در بخش کمی، مدیران دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم بود. نمونه گیری خوشه ای با استفاده از فرمول کوهن مانیون انجام و 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه محقق ساخته بر اساس یافته های بخش کیفی، شامل 120 گویه بود. در بخش کمی از روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی، روایی صوری و محتوایی استفاده گردید.برای سنجش پایایی از روش پایایی آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. ارزيابي الگو با استفاده از الگوی معادله ساختاری و تحلیل عاملی مرتبه دوم انجام شد. نتایج نشان داد الگوهای اندازه گیری از برازش مطلوب برخوردارند، با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی، مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications