• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات ناصر امینی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران میگرنی
        خاتون باباحسنی ناصر امینی عبد الله شفیع آبادی عزت دیره
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه بیماران میگرنی شهرست چکیده کامل
        چکیدهپژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی وجودی بر تجربه و ادراک رنج، تنظیم هیجان و شادکامی در بیماران مبتلا به میگرن انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را همه بیماران میگرنی شهرستان گناوه از شهریور سال 1395 تا فروردین سال 1397 تشکیل داد. از این بیماران تعداد 40 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان گروهی وجودی و گروه گواه گمارده شدند. درمان گروهی وجودی در گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 120 دقیقه‌ای در هر هفته یک جلسه برگزار گردید و در این مدت گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس تجربه و ادراک رنج اسکالز و همکاران (2010)، پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) و مقیاس شادکامی آکسفورد آرجیل و لو (1990) بودند. برای تجزیه و تحلیل یافته-های پژوهش از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی‌داری 05/0 در نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 25 اجرا شد. نتایج آزمون آنالیز واریانس حاکی از کاهش معنادار ادراک رنج و همچنین افزایش معنادار تنظیم هیجان و شادکامی در نسبت به گروه کنترل بود و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم ادامه داشت (001/0p <). با توجه به نتایج پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که درمان گروهی وجودی در کاهش ادارک رنج، افزایش شادکامی و بهبود تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به میگرن مؤثر است و می‌توان در راستای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان این بیماران از درمان‌ استفاده کرد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مقایسه اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای قلدری سایبری
        اقدس صفری ناصر امینی مهدی بهروزی غلامرضا جعفری نیا
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای قلدری سایبری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری یک ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری دانش آموزان دختر دو چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش همدلی با آموزش مبتنی بر دیدگاه گیری اجتماعی بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای قلدری سایبری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری یک ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر بوشهر در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده تعداد 45 نفر از آنان در دو گروه آزمایش(هر گروه 15 دانشآموز) و یک گروه کنترل(15 نفر) قرار گرفتند. گروه‌های آزمایش تحت آموزش همدلی (10 جلسه 90 دقیقه‌ای) و آموزش مبتنی بر دیدگاهگیری اجتماعی(10 جلسه 90 دقیقه‌ای) قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ‌گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از پرسشنامه قلدری سایبری آنتیادو، کوکینوس و مارکوس(2016) و پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی، کمری و جعفری(1397) به منظور گردآوری دادهها استفاده شد. تحلیل دادههای به‌دست‌آمده از اجرای پرسشنامهها از طریق نرمافزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو درمان مذکور در مرحله پس‌آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر شناخت اجتماعی نوجوانان دارای قلدری سایبری اعمال کردند(05/0>P). همچنین، آموزش مبتنی بر دیدگاهگیری اجتماعی نسبت به آموزش همدلی در بهبود شناخت اجتماعی مؤثرتر بود(05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، میتوان گفت که آموزش مبتنی بر دیدگاهگیری اجتماعی و آموزش همدلی میتوانند به عنوان یک شیوه درمانی برای بهبود شناخت اجتماعی نوجوانان دارای قلدری سایبری در محیطهای آموزشی و درمانی به کار برده شوند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی در مبتلایان به سندرم روده تحریک‏پذیر
        زهره غفاری جاهد ناصر امینی عزت دیره کامران میرزایی
        چکیدههدف: یکی از بیماری هایی که همه ابعاد وجود انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر ناتوانی های جسمانی، پیامدهای اجتماعی و روان شناختی به دنبال دارد، سندرم روده تحریک پذیر است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی در چکیده کامل
        چکیدههدف: یکی از بیماری هایی که همه ابعاد وجود انسان را تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر ناتوانی های جسمانی، پیامدهای اجتماعی و روان شناختی به دنبال دارد، سندرم روده تحریک پذیر است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد.روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مرد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به بیمارستان میلاد شهر تهران در سال 98-1397 تشکیل داد. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف تعداد 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی سازی در دو گروه مساوی 30 نفری جایگزین شدند. گردآوری داده ها با کمک پرسشنامه باور غیرمنطقی (جونز، 1968) و پرسشنامه روابط چند بعدی بدن-خود (کش، 1997) انجام شد. داده ها با کمک روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون های مربوط به رعایت پیش فرض های آماری و واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمره کل باور غیرمنطقی و ابعاد آن و نمره کل تصویر بدنی و ابعاد آن در افراد سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). این تفاوت در مرحله پیگیری سه ماهه نیز پابرجا بود (05/0>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند چشم انداز امیدوارکننده ای از اثربخشی درمان های موج سوم درمان شناختی-رفتاری بر سازه های روان شناختی مبتلایان به بیماری مزمن طبی به ویژه سندرم روده تحریک پذیر ترسیم نماید. پرونده مقاله