بررسی مکتب شیخیه از آن رو ضرورت دارد که این فرقه نقش قابل توجهی در پیدایش جریانات انحرافی جدید مذهبی و تحوّلات اجتماعی در دوره معاصر داشته است. عقاید خاص شیخ احمد احسایی و پس از او سید کاظم رشتی باعث شد، مکتب شیخیه از دل تشیّع سر برآورده و چهرهای متفاوت نسبت به اصل اصی چکیده کامل
بررسی مکتب شیخیه از آن رو ضرورت دارد که این فرقه نقش قابل توجهی در پیدایش جریانات انحرافی جدید مذهبی و تحوّلات اجتماعی در دوره معاصر داشته است. عقاید خاص شیخ احمد احسایی و پس از او سید کاظم رشتی باعث شد، مکتب شیخیه از دل تشیّع سر برآورده و چهرهای متفاوت نسبت به اصل اصیل خود، یعنی شیعهی ناب ارائه دهد. در تقسیمبندی علل و عواملی که بر اساس آنها موعودباوری و اعتقاد به آمدن منجی آخر الزمان موجب پیدایش فرقههای مذهبی میشود، دو دسته عامل را می توان ذکر کرد: نخست دستهای که فردی بوده و به ادعاهای فردی خاص مربوط می شود؛ مانند فرقهی قادیانیه دستهی دوم، عوامل اجتماعی است و به شرایط اجتماعی پیدایش فرقهها باز میگردد؛ مانند قیام مهدی سودانی. این دسته عوامل یعنی شرایط اجتماعی از قبیل: فقر، ظلم و فساد و بیعدالتی، در پیدایش فرقهی شیخیه نقش ویژهای داشته است. پرسش اصلی این پژوهش، این است که چه رابطهای بین پیدایش فرقهی شیخیه و عوامل زمینهساز آن وجود داشته است؟ فرضیهی مورد بحث، عبارت است از اینکه بین مقتضیات زمان و شرایط اجتماعی و ایجاد فرقهی شیخیه، رابطه وجود دارد. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به تبیین فرضیه پرداخته است.
پرونده مقاله
این مقاله به واکاوی طریقت نقشبندیه در دوره تیموریان می¬پردازد. دوران تیموری، عصر بسط و توسعه تصوف و ازدیاد خانقاه¬ها است. تیمور و جانشینانش در دینداری و رعایت جانب علما پایبند بودند. دراین دوره اوضاع دیانت مطلوب و کار معابد و مساجد با رونق بود و سلطه متولیان امور مذهبی چکیده کامل
این مقاله به واکاوی طریقت نقشبندیه در دوره تیموریان می¬پردازد. دوران تیموری، عصر بسط و توسعه تصوف و ازدیاد خانقاه¬ها است. تیمور و جانشینانش در دینداری و رعایت جانب علما پایبند بودند. دراین دوره اوضاع دیانت مطلوب و کار معابد و مساجد با رونق بود و سلطه متولیان امور مذهبی در اشکال مختلف زندگی مردم بیش از گذشته به چشم می¬خورد. تصوف در این دوره بر اثر عوامل گوناگون، رشد مضاعفی داشت. وضعیت صوفیان و خواجگان و شیوخ طریقت¬های مختلف هم بر یک منوال نبود. یکی از این طریقت¬ها که در دربار تیموریان نفوذ فراوان یافت فرقه نقشبندیه بود، اهمیت این فرقه در آن بود که در همه جا، با همه کس و در همه حال اعمالشان قابل-انجام بود و درواقع شعار اصلی آن¬ها همین گفتمان بود، در تعلیمات نقشبندیان، قرائتی از زهد و تصوف تدوین¬گردید که بیشترین توجه را به فعالیت¬های اقتصادی، و بیشترین فاصله را با عزلت و گوشه¬نشینی و ترک دنیا داشت. وجه تمایز طریقت نقشبندیه از سایر طریقت¬ها تأکید خواجگان این سلسله بر آموزه¬های سازگار و مبتنی بر فعالیت¬های اقتصادی اجتماعی بود. بنا بر این تصوف دراین عصر پا به مرحله جدیدی گذاشت، باور و علاقه تیمور و جانشینانش به بزرگان این فرقه اهمیت دو چندان جایگاه شیوخ این طریقت در دربار تیموریان را موجب¬شد. سوال تحقیق بر این امر استوار است که چه عامل و یا عواملی در گسترش نفوذ طریقت نقشبندیه در ماوراء النهر و خراسان دخیل بودند؟ فرضیه مورد بحث بیانگر این است که با درایت، هوشمندی، تعامل و تأکید بر مسائل معیشتی، توسط خواجگان طریقت نقشبندیه، تصوف در این دوره برای نخستین بار پا به عرصه جدیدی گذاشت. این مسئله تا پایان حکومت تیموریان همچنان تداوم داشت به گونه¬ای که می¬توان-گفت فروپاشی حکومت تیمیوریان مساوی شد با پایان اقتدار سلسله نقشبندیه. این مقاله با روش توصیفی و تحلیل داده¬ها به تبیین سوال تحقیق و همچنین فرضیه مورد بحث می¬پردازد.
کلید واژه¬ها: عصر تیموریان، طریقت نقشبندیه، سیر تاریخی، دین و مذهب.
پرونده مقاله