این پژوهش با هدف تعیین مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط و سبکها ی پردازش حسی در کودکان پیشدبستانی. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة پژوهش کودکان پیش دبستانی شهر مشهد در سال 2019 بود. تعداد 300 کودک مقطع پیش دبستانی به شیوة دردسترس و داوطلبانه از میان مه چکیده کامل
این پژوهش با هدف تعیین مدل تحولی تفاوت های فردی مبتنی بر ارتباط و سبکها ی پردازش حسی در کودکان پیشدبستانی. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعة پژوهش کودکان پیش دبستانی شهر مشهد در سال 2019 بود. تعداد 300 کودک مقطع پیش دبستانی به شیوة دردسترس و داوطلبانه از میان مهدکودک ها ی منطقة 10 و 11 شهر مشهد انتخاب شدند و تحول مبتنی بر تفاوت های فردی و ارتباط و نیمرخ تیپها ی حسی آن ها با دو پرسشنامة هیجان کارکردی (گرینسپن، 2007) و پروفایل پردازش حسی دان (وینی دان، 1999) ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان داد بین مدل تحولی با سبکها ی پردازش حسی همبستگی وجود دارد و اثر سبکها ی پردازش حسی بر تحول معنادار است و 8درصد واریانس تحول را سبکها ی پردازش حسی تبیین می کند. از بین چها ر سبک پردازش حسی (ثبت پایین حسی، اجتنابگر حسی، حساسیت حسی و جست و جو گر حسی) سبک ثبت پایین حسی بیشترین اثر را بر تحول داشته است. این نتایج نشان داد نمرة غالب حسی کودکان و مقایسة نمرههای چها ر سبک حسی و نقاط ضعف و قوت هر یک از سبکها ، پاسخها ی رفتاری کودکان را در موقعیتها ی مختلف پیش بینی می کند. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت آگاهی از سبک غالب حسی به والدین در امر والدگری و به معلمان در فرایند یادگیری کودکان برای طراحی مداخله ها ی مؤثر کمک می کند.
پرونده مقاله
در این پژوهش نقش تحول جنبههایی از کنشهای اجرایی، شامل توانایی حل مسئله، جست و جوی دیداری و حافظه دیداری در انتخاب مکان عبور ایمن و خطرناک بررسی شد. طرح پژوهش حاضر تحولی- توصیفی است و جامعه آن را کلیه دانشآموزان مقطع دبستان مناطق 1 و 2 شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- چکیده کامل
در این پژوهش نقش تحول جنبههایی از کنشهای اجرایی، شامل توانایی حل مسئله، جست و جوی دیداری و حافظه دیداری در انتخاب مکان عبور ایمن و خطرناک بررسی شد. طرح پژوهش حاضر تحولی- توصیفی است و جامعه آن را کلیه دانشآموزان مقطع دبستان مناطق 1 و 2 شهر اصفهان در سال تحصیلی 90-89 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونهبرداری در دسترس 140 نفر از سه گروه سنی (8 ، 9 و 11 ساله) انتخاب شدند. برای ارزیابی درک خطر، از تکلیف شناسایی مکان ایمن و خطرناک عبور از خیابان (آمپوفو-بوتینگ و تامسون، 1991) و برای ارزیابی توانایی حل مسئله، جست و جوی دیداری و حافظه دیداری به ترتیب آزمونهای برج لندن (شلیس، 1982)، قطار کردن رنگ و شماره (لورنته و دیگران، 2009) و فراخنای دیداری ارقام (مبتنی بر آزمون فراخنای ارقام وکسلر) استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری و ضریب رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج نشان دادند سن، قویترین پیشبین انتخاب مسیر عبور و مرور بود و از مجموعه کنشهای اجرایی نیز فراخنای دیداری ارقام بهطور معناداری انتخاب مسیر را پیشبینی میکرد. نتایج این مطالعه از نقش مهارتهای شناختی در تحول درک خطرات ترافیکی حمایت کردند. بنابراین، برنامههای آموزش ایمنی باید براساس سطح توانایی شناختی کودکان طراحی شوند.
پرونده مقاله