هدف پژوهش حاضر مقایسه کودکان آزاردیده و آزارندیده در حافظه تاریخچه شخصی، طرحواره¬های کودکی، کیفیت زندگی و پیش¬بینی کیفیت زندگی آنها بود. 50 کودک 8 تا 12 سال دختر و پسر که به گزارش معلمان به عنوان کودکانی معرفی شدند که توسط اعضای خانواده مورد سوء رفتار جسمی واقع چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه کودکان آزاردیده و آزارندیده در حافظه تاریخچه شخصی، طرحواره¬های کودکی، کیفیت زندگی و پیش¬بینی کیفیت زندگی آنها بود. 50 کودک 8 تا 12 سال دختر و پسر که به گزارش معلمان به عنوان کودکانی معرفی شدند که توسط اعضای خانواده مورد سوء رفتار جسمی واقع می¬شدند و 50 کودک آزارندیده به روش نمونه‎برداری دردسترس از منطقه 16 شهر تهران انتخاب شدند و به دو گروه 25 نفری ایرانی و افغانی تقسیم ¬شدند و به تکلیف حافظه تاریخچه شخصی (ویلیامز و برادبنت، 1986)، سیاهه طرحواره کودکان (ریجکبوار و دبو، 2009) و پرسشنامه غربالگری کودکان (طرح سلامت اروپا، 2004) پاسخ دادند. برای تحلیل داده¬ها از خی¬دو چندمتغیری، t مستقل و رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان دادند آزاردیدگی به طور کلی با نوع خاطره های مطرح‎شده توسط کودکان مرتبط نیست، هرچند با تعداد بیشتر خاطره های عام در واژه¬های مثبت و خنثی همراه بود. همچنین، نتایج نشان¬دهنده تفاوت معنادار دو گروه در طرحواره¬ها و کیفیت زندگی و نیز امکان پیش¬بینی کیفیت زندگی از طریق طرحواره¬ها بود. بر مبنای نتایج به دست آمده، می¬توان با بررسی طرحواره ها، در جهت شناسایی کودکان در معرض خطر و کنترل شرایط زندگی آنها اقدام کرد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولی کیفیت ارتباط نوجوانان با دوستان همجنس و غیر¬هم¬جنس بود. براساس روش نمونه¬برداری دردسترس، 182 دانش¬آموز نوجوان دختر و پسر 13، 15 و 17 ساله ساکن شهر تهران که در سال تحصیلی 90 ـ 89 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند و کیفیت رابطه& چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تحولی کیفیت ارتباط نوجوانان با دوستان همجنس و غیر¬هم¬جنس بود. براساس روش نمونه¬برداری دردسترس، 182 دانش¬آموز نوجوان دختر و پسر 13، 15 و 17 ساله ساکن شهر تهران که در سال تحصیلی 90 ـ 89 مشغول به تحصیل بودند، انتخاب شدند و کیفیت رابطه¬ آنها با دوستان هم¬جنس و غیر¬هم¬جنس با سیاهه¬ شبکه¬ روابط (فورمن و بارمستر، 1985) مورد سنجش قرار گرفت. داده¬ها با استفاده از تحلیل¬واریانس چند¬عاملی و تحلیل¬واریانس یک راهه تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که برای دختران مهم¬ترین ابعاد کیفیت رابطه گزارش شده با دوست هم¬جنس، عاطفه و خودافشاگری و با دوست غیر¬هم¬جنس، عاطفه و همنشینی بود. برای پسران نیز مهمترین ابعاد کیفیت رابطه با دوست هم¬جنس، همنشینی و حمایت¬ورزی و با دوست غیر-هم¬جنس، عاطفه و حمایتورزی بود. در هر دو گروه ، کیفیت رابطه با دوستان هم¬جنس تحت تأثیر سن و جنس قرار داشت اما درمورد ارتباط با دوست غیر-هم¬جنس اثر سن معنادار نبود. افزون بر آن، نتایج نشان دادند که کیفیت رابطه نوجوانان فاقد دوست غیر همجنس با پدر، بهتر از همتاهای دارای دوست غیرهمجنس بود.
پرونده مقاله
مقایسه دو نظریه انسجام خود و تأیید خود در تغییر بازخورد افراد نسبت به فرد مورد علاقه براساس یک طرح عاملی 2×2×2 هدف پژوهش بود. یک نمونه 120 نفری از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به دو گروه حرمت خود بالا و پایین براساس آزمون روزنبرگ (روزنبرگ، 1965). تقسیم شدند. چکیده کامل
مقایسه دو نظریه انسجام خود و تأیید خود در تغییر بازخورد افراد نسبت به فرد مورد علاقه براساس یک طرح عاملی 2×2×2 هدف پژوهش بود. یک نمونه 120 نفری از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به دو گروه حرمت خود بالا و پایین براساس آزمون روزنبرگ (روزنبرگ، 1965). تقسیم شدند. سپس سناریویی مبتنی بر پارادایم ایفای نقش (نیل و دیگران، 2001) در اختیار آنان قرار گرفت که در آن تقاضای یک کودک 10 ساله برای دریافت امضای شخص محبوب آزمودنیها در یک همایش مهم رد میشد. نیمی از آزمودنیها دلیل قابل قبولی برای رد درخواست دریافت میکردند (موقعیت توجیه کافی) و نیمی دیگر دلیل مناسبی برای رد درخواست دریافت نمیکردند (موقعیت توجیه ناکافی). به منظور تعیین دو موقعیت تمرکز بر خود و نامتمرکز بر خود (متغیر مستقل سوم) نیمی از آزمودنیها در هر دو شرایط توجیه کافی و ناکافی پیش از ارائه سناریو و نیمی دیگر پس از مطالعه سناریو آزمون حرمت خود را تکمیل کردند. نتایج نشـان دادند که مطابق بـا نظریه انسجام خود (در هر دو موقعیت توجیه کافی و ناکافی) محبوبیت فرد از نظر شرکتکنندگان با حرمت خود بالا کاهش بیشتری داشت. نقش حرمت خود، تمرکز بر خود در فرایندهای ناهماهنگ، منبع ناهماهنگی (رفتار فرد یا دیگری) و پارادایمی که در آن ناهماهنگی رخ می دهد مورد بحث قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بازیهای درمانی دلبستگی محور با استفاده از روش پسخوراند ویدیویی بر افزایش حساسیت مادرانه و کاهش بازنمایی‎های منفی کودک از خود و مادر بود. بدین منظور 25 زوج (12 زوج در گروه آزمایش ، 13 زوج در گروه گواه) مادر‎ـ‎کودک (3 تا 5 سال) به چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بازیهای درمانی دلبستگی محور با استفاده از روش پسخوراند ویدیویی بر افزایش حساسیت مادرانه و کاهش بازنمایی‎های منفی کودک از خود و مادر بود. بدین منظور 25 زوج (12 زوج در گروه آزمایش ، 13 زوج در گروه گواه) مادر‎ـ‎کودک (3 تا 5 سال) به روش در دسترس از سه مهدکودک و یک مرکز مشاوره در تهران انتخاب شدند و با ابزار رفتار مادرانه (پدرسون، موران و بنتو، 1999) و مجموعه داستانهای مک‎آرتور (امد، ولف و اوپنهایم، 2003) ارزیابی شدند. روش پژوهش شبه تجربی با پیش‎آزمون‎ـ‎پس‎آزمون و پیگیری بود. مداخله گروه آزمایش شامل هشت جلسه انفرادی و هفتگی به مدت 60 دقیقه بود و مادران گروه گواه، بسته آموزشی متمرکز بر افزایش مهارتهای شناختی کودکان را دریافت کردند. نتایج نشان دادند که بازی‎های درمانی مبتنی بر دلبستگی، حساسیت مادرانه را در گروه آزمایش به طور معنادار افزایش داد و بازنماییهای منفی کودک از خود و مادر نیز در گروه آزمایش کاهش معنادار یافت. یافته‎های پژوهش نشان دادند که به کار گیری بازیهای درمانی با توجه به مؤلفههای نظریه دلبستگی میتواند در توسعه پایگاه ایمن در کودکان پیش‎دبستانی مؤثر باشد.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر، انگیزش پیشرفت و خودپنداشت دانشآموزان پایه هشتم کشورهای مختلف و رابطه آن با پیشرفت در درس علوم در تکرار سومین مطالعه بینالمللی ریاضیات و علوم (تیمز ـ آر) بررسی شد. جامعه مورد بررسی (همان جامعه آزمون تیمز ـ آر) 38 کشور شرکتکننده در آزمون تیمز ـ آر 1999 و چکیده کامل
در پژوهش حاضر، انگیزش پیشرفت و خودپنداشت دانشآموزان پایه هشتم کشورهای مختلف و رابطه آن با پیشرفت در درس علوم در تکرار سومین مطالعه بینالمللی ریاضیات و علوم (تیمز ـ آر) بررسی شد. جامعه مورد بررسی (همان جامعه آزمون تیمز ـ آر) 38 کشور شرکتکننده در آزمون تیمز ـ آر 1999 و نمونه آماری 187000 دانشآموز پایه هشتم در مقطع راهنمایی بوده است که با روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای از بین دانشآموزان هر کشور توسط مؤسسه بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی انتخاب شد. دادهها از طریق تکمیل پرسشنامه 146 سؤال علوم و پرسشنامه فردی دانشآموز در تمامی کشورها توسط آموزش و پرورش هر کشور به دست آمد و در دسامبر 2000 در اختیار عموم قرار گرفت که پژوهش حاضر نیز از آن استفاده کرده است. برای تجزیه و تحلیل آماری پژوهش از تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل واریانس رتبهای کروسکال والیس و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معنادار بین انتظار برای ادامه تحصیل و خودپنداشت با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را نشان داد ولی بین بازخورد، علاقه و ادراک دانشآموزان از اهمیت علوم، زمان مطالعه خارج از خانه و جنس دانشآموز با پیشرفت در این زمینه تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تعیین نقش اضطراب، خودکارآمدی و کمال‎گرایی در پیش‎بینی اهمال‎کاری پایان‎نامه بود. با استفاده از روش نمونه‎برداری در دسترس 198 دانشجوی کارشناسی ارشد انتخاب شدند و به مقیاس های اهمال‎کاری پایان‎نامه (ماسزینسکی و آکاماتسو، 1991)، پر چکیده کامل
هدف این پژوهش تعیین نقش اضطراب، خودکارآمدی و کمال‎گرایی در پیش‎بینی اهمال‎کاری پایان‎نامه بود. با استفاده از روش نمونه‎برداری در دسترس 198 دانشجوی کارشناسی ارشد انتخاب شدند و به مقیاس های اهمال‎کاری پایان‎نامه (ماسزینسکی و آکاماتسو، 1991)، پرسشنامه ارزیابی پایان‎نامه (وارنی، 2003)، کمال‎گرایی چندوجهی (هویت و فلت، 1991)، و فرم خودگزارش‎دهی اضطراب پایان‎نامه (گریفین، 2002) پاسخ دادند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان دادند که بین اهمال‎کاری تهیه پایان‎نامه با اضطراب پایان‎نامه و کمال‎گرایی جامعه‎مدار همبستگی مثبت معنادار و بین اهمال‎کاری پایان‎نامه با خودکارآمدی پایان‎نامه و کمال‎گرایی خودمدار همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز آشکار کردند که در مجموع سه متغیر اضطراب پایان‎نامه، خودکارآمدی پایان‎نامه و کمال‎گرایی جامعه‎مدار به ترتیب، بیشترین سهم را در پیش‎بینی اهمال‎کاری پایان‎نامه دارند. از آنجایی که متغیرهای مذکور نقش مؤثری در اهمال‎کاری پایان‎نامه دارند، ضروری است که دانشگاه‎ها توجه بیشتری به عوامل تأثیرگذار در کاهش اضطراب و کمال‎گرایی جامعه‎مدار و بالابرنده خودکارآمدی داشته باشند تا از این طریق اهمال‎کاری تهیه پایان‎نامه کاهش یابد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی- روان شناختی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. این پژوهش از نوع شبه‎تجربی با طرح پیش آزمون‎ـ‎پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که در سال 1390 در مراکز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزشی- روان شناختی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. این پژوهش از نوع شبه‎تجربی با طرح پیش آزمون‎ـ‎پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به سرطان سینه بود که در سال 1390 در مراکز درمانی شهر اراک تحت درمان قرار داشتند. از این افراد 24 بیمار به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به تصادف 12 بیمار در گروه آزمایشی و 12 بیمار به گروه کنترل اختصاص داده شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله آموزشی روان شناختی دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش کیفیت زندگی و مؤلفه های آن از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران سرطانی (آرنسون و دیگران،1993) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله آموزشی- روان شناختی، به افزایش کیفیت زندگی و زیرمقیاس‎های عملکردی آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه منجر می شود. آموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی 30 روز نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت مداخله آموزشی روان‎شناختی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان سینه نقش مؤثری دارد.
پرونده مقاله
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386 چکیده کامل
نقش ارزشهای فرهنگی ازدواج و تفاوتهای جنسی در ملاکهای انتخاب همسر در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. 360 دانشجو (161 مرد و 199 زن) به شیوه نمونهبرداری در دسترس از بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و با استفاده از زمینه‎یاب ارزشهای ازدواج MVS)؛ دلخموش، 1386) و پرسشنامه ملاکهای انتخاب همسرPCPM) ؛ باس، 1989) مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای پژوهش با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن بود که بین بیشتر ارزشهای فرهنگی ازدواج با ترجیح ملاکهای انتخاب همسر رابطه معناداری وجود دارد و این متغیرها سهم معناداری در پیشبینی ترجیح ملاکهای انتخاب همسر ایفا میکردند. این یافتهها با توجه به مبانی نظری ارزشهای فرهنگی ازدواج مورد بحث قرار گرفته است..
پرونده مقاله
دراین پژوهش نقش پیش¬بینی¬کنندگی خودنظم¬دهی در سازگاری اجتماعی دانش¬آموزان دوره دبیرستان در یک نمونه تصادفی متشکل از 224 دانش‎آموز پسر شهر تهران با پرسشنامه¬های خودنظم¬دهی (میلر و براون، 1991)، سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (تورپ، کلارک و تیگز، 19 چکیده کامل
دراین پژوهش نقش پیش¬بینی¬کنندگی خودنظم¬دهی در سازگاری اجتماعی دانش¬آموزان دوره دبیرستان در یک نمونه تصادفی متشکل از 224 دانش‎آموز پسر شهر تهران با پرسشنامه¬های خودنظم¬دهی (میلر و براون، 1991)، سازگاری اجتماعی کالیفرنیا (تورپ، کلارک و تیگز، 1953) و شاخص سازگاری اجتماعی کاول (1958) بررسی شد. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی استفاده شد. از بین زیر¬مقیاس¬های خودنظم¬دهی، تنها سه زیر¬مقیاس ارزشیابی اطلاعات، اجرای برنامه و دریافت اطلاعات، پیش¬بینی¬کننده معنادار سازگاری اجتماعی بودند. یافته¬ها نشان دادند نوجوانان برای تنظیم ارتباط‎های سازش‎یافته با محیط اجتماعی خود بیشتر از تمامی ابعاد خودنظم¬دهی، نیازمند داشتن اطلاعات و تنظیم هدف برای برقراری ارتباط هستند. بدین ترتیب باید عاملیت، تاثیرگذاری و استقلال نوجوانان بیشتر مدنظر قرار گیرد و نگاه سنتی نسبت به تسلط خانواده و نقش محدودکننده آنان تعدیل شود.
پرونده مقاله