هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارتهای بین فردی بر شایستگی روانی-اجتماعی دانشجویان آموزشکده فنی و حرفه ای دختران ارومیه بوده است. روش پژوهش حاضر با توجه ماهیت آن از نوع نیمه تجربی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر آموزشکدهفنی دخت چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و آموزش مهارتهای بین فردی بر شایستگی روانی-اجتماعی دانشجویان آموزشکده فنی و حرفه ای دختران ارومیه بوده است. روش پژوهش حاضر با توجه ماهیت آن از نوع نیمه تجربی است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر آموزشکدهفنی دخترانه ارومیه در مقاطع کاردانی و کارشناسی به تعداد 1200 نفر در سالتحصیلی97-96 بود که 90 دانشجو به عنوان نمونه در سه گروه آزمایش 1، آزمایش2 و گروه کنترل انتخاب شدند. گروه آزمایش 1 و 2 به مدت 16 جلسه 60 دقیقهای آموزش دیدند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند و پرسشنامه شایستگی روانی- اجتماعی (SECQ) در بین دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل اجرا شدند، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد بین اثربخشی تنظیم هیجان با آموزش مهارتهای ارتباطی بین فردی بر میزان شایستگی روانی-اجتماعی و زیر مؤلفه های آن (خودآگاهی، آگاهی اجتماعی، مدیریت خود، تصمیم گیری مسئولانه، مهارتهای ارتباطی) دانشجویان تفاوت وجود دارد (05/0>P) و میانگین نمرات اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بیشتر از آموزش مهارتهای ارتباطی بین بر میزان شایستگی روانی- اجتماعی و زیر مؤلفه های آن بوده است.
پرونده مقاله
مهارتهای اجتماعی یکی از عوامل مهم بر پیشرفت و موفقیت فرد در طول سالهای تحصیلی است، زیرا موجب می شودکه فرد بداند که چه میگوید، چگونه انتخاب کند و در موقعیتهای مختلف چگونه رفتار کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه مهارتهای اجتماعی، هوش هیجانی و افسردگی دانشآموزان دا چکیده کامل
مهارتهای اجتماعی یکی از عوامل مهم بر پیشرفت و موفقیت فرد در طول سالهای تحصیلی است، زیرا موجب می شودکه فرد بداند که چه میگوید، چگونه انتخاب کند و در موقعیتهای مختلف چگونه رفتار کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه مهارتهای اجتماعی، هوش هیجانی و افسردگی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه انجام شد. روش پژوهش حاضر علی مقایسهای بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشآموزان دارای اختلال یادگیری مدارس ابتدایی شهر مراغه بود که به صورت هدفمند (دارای اختلال یادگیری) و 40 دانشآموز عادی به روش همتاسازی از بین مدارس ابتدائی شهر مراغه انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی گرشام والیوت (1990) و پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (2005) و افسردگی دوران کودکی لانگ و تیشر (1983) استفاده شد. دادههای بدست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیره و تی تک گروهی مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد، بین میزان مهارتهای اجتماعی (مهارت اجتماعی، همکاری، قاطعیت و خویشتن داری) و هوش هیجانی (خود آگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه) دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0> P). همچنین، تفاوت معنی داری بین افسردگی دانشآموزان دارای اختلال یادگیری و عادی در مدارس ابتدائی شهر مراغه وجود دارد (05/0> P). بر اساس نتایج پیشنهاد میشود که در مدارس، برنامه ریزی و هماهنگی لازم جهت استفاده از روشهای آموزش هوش هیجانی و همچنین مداخلاتی در جهت تقویت مهارتهای اجتماعی برای دانشآموزان مدارس ابتدایی دارای اختلال یادگیری انجام گیرد. همچنین از نتایج پژوهش حاضر در طراحی مداخلات درمانی استفاده گردد.
پرونده مقاله