در این پژوهش ما به ارائه الگو برای مسأله ارزیابی عملکرد متخصصان بازار سرمایه (مطالعه موردی مدیران صندوقهای مشترک سرمایهگذاری) مبنی بر چگونگی کاربرد استراتژی زمان سنجی بازار در پیش بینی حرکات آتی بازار، با استفاده از پیادهسازی روش ترکیبی تصمیمگیری چندشاخصه و تحلیل سن چکیده کامل
در این پژوهش ما به ارائه الگو برای مسأله ارزیابی عملکرد متخصصان بازار سرمایه (مطالعه موردی مدیران صندوقهای مشترک سرمایهگذاری) مبنی بر چگونگی کاربرد استراتژی زمان سنجی بازار در پیش بینی حرکات آتی بازار، با استفاده از پیادهسازی روش ترکیبی تصمیمگیری چندشاخصه و تحلیل سناریو "سیستم خبره پیشنهاد شده توسط حسینی نسب" به روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) پرداخته ایم[3]. در روش مذکور برای مدلسازی و تجزیه و تحلیل دادهها، ماتریس وابستگیهای درونی و بیرونی راهبردها و معیارها محاسبه شد و با استفاده از مدل شبکه طراحی شده، راهبردها تعیین وزن و مهمترین راهبردها ارزیابی شدند. در این روش به منظور پیادهسازی مدل تخصیص سرمایه به سهام شرکتها ، با اهداف سه گانة بازده، ریسک و نقدشوندگی، استفاده میشود.
پرونده مقاله
در مقاله پیش رو، با الهام گیری از روش سهم بازار پایدار (CMS)، مدلی ارائه خواهد شد که با استفاده از آن مدیران ارشد یک بانک می توانند اثر کل مربوط به تغییرات در حجم سپرده گذاری ها و تسهیلات اعطایی را به عوامل تشکیل دهنده آن ها تجزیه نموده و با استفاده از این روش، ارزیابی چکیده کامل
در مقاله پیش رو، با الهام گیری از روش سهم بازار پایدار (CMS)، مدلی ارائه خواهد شد که با استفاده از آن مدیران ارشد یک بانک می توانند اثر کل مربوط به تغییرات در حجم سپرده گذاری ها و تسهیلات اعطایی را به عوامل تشکیل دهنده آن ها تجزیه نموده و با استفاده از این روش، ارزیابی مناسب تری را نسبت به مدیران مناطق خود، به عمل آورند. به طور کلی تغییرات مشاهده شده در ترکیب سپرده ها و تسهیلات یک بانک متاثر از سه عامل بوده که تنها یکی از این عوامل تحت کنترل بانک است؛ لذا بانکها باید تنها بر اساس این یک عامل، مدیران خود را در هر منطقه مورد ارزیابی قرار دهند. عوامل مذکور عبارتند از 1- تاثیرات کشوری که ناشی از سیاست های پولی و مالی اجرا شده در کل کشور بوده و بانک در کنترل کرن آن ها نقشی ندارد. 2- اثرات استانی که مربوط به ویژگی های منطقه ای هراستان بوده و بانک در این مورد نیز بصورت چشمگیری تاثیرگذار نیست. 3-اثر رقابتمندی که به معنای میزان تلاش و اثر بخشی مدیران هر منطقه بوده و با استفاده از آن، میتوان به خوبی مدیران یک منطقه را مورد ارزیابی قرار داد. این مقاله برآن است تا ابتدا به معرفی روشی بپردازد که با استفاده از آن، بتوان این سه اثر را از یکدیگر جداسازی کرد و پس از آن، روش مذکور را در یکی از بانک های خصوصی کشور پیاده سازی کرده و نتایج آن را گزارش نماید. لازم به ذکر است پس از انجام محاسبات لازم و استخراج نتایج، مشخص شد که مدیران بانک مورد مطالعه، در هیچ یک از زمینه های جذب سپرده و پرداخت تسهیلات، نسبت به سایر رقبا عملکرد مناسبی نداشته اند.
پرونده مقاله
بازار ارز دارای ارتباط بسیار نزدیکی با سایر بازارها بوده و تغییرات نرخ ارز موجب تحول در دیگر بازارها می شود. سرایت پذیری، به معنی انتقال نوسانات و تلاطم از یک بازار به بازار دیگر بدلیل ارتباط نزدیک آنها، است. در این پژوهش سرایت پذیری تلاطم ارز واقعی و ارز مجازی و پویایی چکیده کامل
بازار ارز دارای ارتباط بسیار نزدیکی با سایر بازارها بوده و تغییرات نرخ ارز موجب تحول در دیگر بازارها می شود. سرایت پذیری، به معنی انتقال نوسانات و تلاطم از یک بازار به بازار دیگر بدلیل ارتباط نزدیک آنها، است. در این پژوهش سرایت پذیری تلاطم ارز واقعی و ارز مجازی و پویایی ریسک بررسی شده است. داده های این پژوهش شامل نرخ یورو بر مبنای دلار و قیمت بیت کوین بر مبنای دلار در دوره زمانی 01/2015 تا 01/2020 جمع آوری و با رویکرد روش ناهمسانی واریانس شرطی تعمیم یافته چند متغیره نامتقارن (MGARCH) و با مدل شرطی پویا (DCC) مورد بررسی و برازش قرار گرفته اند. روش پژوهش حاضر بر اساس روش، ماهیت و جهت به ترتیب توصیفی پیمایشی، کاربردی، اثبات گرایی و پس رویدادی است. نتایج سرایت پذیری نوسانات متغیرها را تایید و فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر سرایت پذیری تلاطم نرخ ارز مجازی و واقعی به صورت تک سویه و از نرخ ارز مجازی به نرخ ارز واقعی مورد پذیرش قرار گرفته است.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین ریسک های مترتب بر سیستم بانکی ریسک اعتباری یا همان ریسک نکول تسهیلات می باشد. با توجه به ترکیب پورتفوی موسسات مالی و اعتباری و ارتباط متقابل اقلام آن با یکدیگر، هرگونه تنش در بازپرداخت تسهیلات سررسید شده می تواند باعث مشکلات اساسی دیگر مانند ریسک نقدینگی، چکیده کامل
یکی از مهمترین ریسک های مترتب بر سیستم بانکی ریسک اعتباری یا همان ریسک نکول تسهیلات می باشد. با توجه به ترکیب پورتفوی موسسات مالی و اعتباری و ارتباط متقابل اقلام آن با یکدیگر، هرگونه تنش در بازپرداخت تسهیلات سررسید شده می تواند باعث مشکلات اساسی دیگر مانند ریسک نقدینگی، ریسک نرخ بهره و حتی ورشکستگی گردد. لذا موسسات مالی و اعتباری همواره به دنبال مدل ها، کسب تجربیات و بهبود مدل های مورد استفاده در زمینه اعتبارسنجی مشتریان اعتباری خود بوده اند. لیکن لیست متغیرهای مهم در اعتبارسنجی و انتخاب مدل مناسب و موثرتر سوال اساسی بسیاری از موسسات مذکور بوده است. تحقیق حاضر مدل های خطی LPM، غیرخطی لاجیت و پروبیت و Z آلتمن را با استفاده از مجموعه ای از متغیرهای متغیرهای کیفی (عمر شرکت، وثیقه، تجربه مدیران، نوع شرکت) و متغیرهای مالی (سرمایه در گردش به کل دارایی ها، ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری بدهی ها، کل فروش به کل دارایی ها، سود انباشته به کل دارایی ها، سود قبل از بهره و مالیات به کل دارایی ها) 400 مشتری حقوقی بانک ها و موسسات اعتباری غیردولتی طی سال های 1395 لغایت 1398 را مورد بررسی و مقایسه قرار می دهد. نتایج به دست آمده گویای آن است که اولاً متغیرهای مورد استفاده با اطمینان مناسبی وضعیت اعتباری یعنی احتمال نکول تسهیلات مشتریان حقوقی را توضیح می دهند. ثانیاً تمامی مدل ها بیش از 80% در پیش بینی احتمال نکول تسهیلات موفق بوده لیکن مدل لاجیت (هر چند اندک) کارایی بالاتری از خود نشان داده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی سنجش حباب قیمتی سهام با رویکرد رفتاری است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را دو گروه تشکیل میدهند بدین صورت که جهت تعیین عوامل مرتبط با مدل، گروه اول 10 نفر از خبرگان بازار سرمایه و گروه دوم شرکتهای فعال پذیرفته چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی سنجش حباب قیمتی سهام با رویکرد رفتاری است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری را دو گروه تشکیل میدهند بدین صورت که جهت تعیین عوامل مرتبط با مدل، گروه اول 10 نفر از خبرگان بازار سرمایه و گروه دوم شرکتهای فعال پذیرفتهشده در بورس هستند که برای آزمون مدل مورداستفاده قرار گرفته اند. برای اولویتبندی عوامل رفتاری شناسایی شده از ANP استفاده شده است. محاسبات انجام شده برای تعیین اولویت معیارهای اصلی نشان می دهد عدم تجانس سرمایهگذاران با وزن نرمال 128/0 از بیشترین اولویت برخوردار است. رفتار سفتهبازی، رفتار تودهوار و حسابداری ذهنی به ترتیب در جایگاه دوم الی چهارم قرار دارند. همچنین نتایج بخش دوم نشان می دهد باتوجهبه اینکه جامعه آماری پژوهش را کلیه شرکتهای فعال در بورس در فاصله زمانی 1392 الی 1399 تشکیل می دهند، بر اساس حذف سیستماتیک تعداد 143 شرکت بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای آزمون فرضیهها از نرمافزار Eviews و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. عوامل رفتاری شناسایی شده شامل رفتار سفتهبازی، بیثباتی رفتاری، عدم تجانس سرمایهگذار و انتظارات بازار است. نتایج نشان می دهد بیثباتی رفتاری، عدم تجانس، انتظارات بازار و همچنین رفتار سفتهبازی بر بروز حباب قیمتی سهام تأثیر مثبت دارد؛ لذا میتوان اظهار داشت عوامل رفتاری میتواند در شکلگیری حباب قیمتی سهام تأثیر مثبت داشته باشد؛ بنابراین الگوی شناسایی شده از دید رفتاری کارایی لازم را دارد.
پرونده مقاله