سرمایه گذاران عادی به پرتفوی خود به عنوان یک کل نگاه نمی کنند. این سرمایه گذاران، پرتفوی خود را به عنوان مجموعه ای از حساب های ذهنی در نظر می گیرند. درحسابداری ذهنی مساله متعارف بیشینه سازی بازده مورد انتظار با محدودیت حداکثر احتمال شکست در دستیابی به بازده آستانه ای اس چکیده کامل
سرمایه گذاران عادی به پرتفوی خود به عنوان یک کل نگاه نمی کنند. این سرمایه گذاران، پرتفوی خود را به عنوان مجموعه ای از حساب های ذهنی در نظر می گیرند. درحسابداری ذهنی مساله متعارف بیشینه سازی بازده مورد انتظار با محدودیت حداکثر احتمال شکست در دستیابی به بازده آستانه ای است. در پژوهش حاضر از مدل میانگین واریانس مارکویتز و ورود دارایی بدون ریسک به محدودیت این مدل، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای را استخراج کرده و سپس با ایجاد یک هم ارزی ریاضی میان اجزای این الگو با محدودیت مساله حسابداری ذهنی، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در چارچوب حسابداری ذهنی را ارائه می نماییم .در این مدل ، بازده مورد انتظار سرمایه گذار برای هر هدف که در قالب حساب های ذهنی ارائه می شود، تابعی از بازده دارایی بدون ریسک، بتا و صرف ریسک حساب ذهنی بوده و این صرف ریسک حساب ذهنی معادل اختلاف بازده هر حساب با بازده دارایی بدون ریسک می باشد. نرخ بازده مورد انتظار دارایی ها در مدل MA-CAPM ، متاثر از بازده آستانه ای و احتمال شکست در رسیدن به این سطح آستانه یا به عبارتی ریسک حساب ذهنی خواهد بود.
پرونده مقاله
سرمایهگذاران به دو روش متفاوت تکنیکال و بنیادی اقدام به سرمایهگذاری و تشکیل پرتفوی مینمایند. اما وجود دیدگاههای متفاوت در تحلیل تکنیکال و بنیادی و امکان وجود خطای تصمیمگیری، نیاز به ارائه استراتژی ترکیبی که موجب تشکیل پرتفوی پربازده شود احساس میشد. در این پژوهش، ب چکیده کامل
سرمایهگذاران به دو روش متفاوت تکنیکال و بنیادی اقدام به سرمایهگذاری و تشکیل پرتفوی مینمایند. اما وجود دیدگاههای متفاوت در تحلیل تکنیکال و بنیادی و امکان وجود خطای تصمیمگیری، نیاز به ارائه استراتژی ترکیبی که موجب تشکیل پرتفوی پربازده شود احساس میشد. در این پژوهش، با استفاده از روش دادههای تلفیقی، تأثیر استراتژیهای تکنیکال و بنیادی بطور مستقل و همچنین بصورت ترکیبی بر بازده سهام 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1387 تا 1392 بررسی شده است. بدین منظور، بازده سهام به عنوان متغیر وابسته و مومنتوم، معکوس و جریان نقد عملیاتی به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدهاند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که با توجه به این نوع زمانبندی و استراتژیهای بکار گرفته شده برای تشکیل پرتفوی، استراتژی ترکیبی دارای بهترین بازده میباشد. علاوه براین میانگین بازده شرکت هایی که به کمک استراتژی ترکیبی انتخاب شدهاند نسبت به سایر شرکت ها 14/5 درصد بیش تر بوده است.
پرونده مقاله
بورس اوراق بهادار تهران دارای عمر چندانی نیست و تا حدودی ناکاراست. ساز و کارها و قواعد و قوانین حاکم بر این بازار هنوز به گونه ای اجرا نمی شود که کیفیت داده ها و اطلاعات ارائه شده شرکتهای عضو را به حد مطلوب برساند. لذا این پژوهش سعی بر آن داشته که با استفاده از شناخت چکیده کامل
بورس اوراق بهادار تهران دارای عمر چندانی نیست و تا حدودی ناکاراست. ساز و کارها و قواعد و قوانین حاکم بر این بازار هنوز به گونه ای اجرا نمی شود که کیفیت داده ها و اطلاعات ارائه شده شرکتهای عضو را به حد مطلوب برساند. لذا این پژوهش سعی بر آن داشته که با استفاده از شناخت معیارهای کیفیت سود و تأثیر آن بر بازده اضافی، سود با کیفیت تری ارائه شود و در نتیجه ریسک اطلاعاتی کاهش یابد و از این طریق سرمایه گذاران بتوانند تصمیمگیری بهتری داشته باشند. احتمالا بیشترین توجه استفاده کنندگان صورت های مالی، معطوف به پایین ترین سطر صورت سود و زیان است. از نگاه اکثر آنها، سود حسابداری ابزاری است برای اخذ تصمیمهای منطقی. در سالهای اخیر به ویژه پس از وقوع رسواییهای مالی، توجه بسیاری به کیفیت سود شده است. کیفیت سود یک مشخصه مهم از سیستم حسابداری است. اطلاعات مالی با کیفیت، سبب افزایش کارایی بازار سرمایه میشود. بنابراین می توان گفت سرمایه گذاران و دیگر استفاده کنندگان، به چنین اطلاعاتی علاقهمند هستند. تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری نیز، تلاش می کنند استانداردها را در جهت افزایش کیفیت سود توسعه دهند. به این ترتیب، بررسی کیفیت گزارشگری سود یکی از دغدغه های اساسی هر سرمایه گذار منطقی و استفاده کننده اطلاعات در تصمیم گیری است. ازاینرو تعداد 86 شرکت در طی دوره زمانی ده ساله از سال 1385 تا 1394 بررسیشدهاند و بهطورکلی بیانگر این است که، معیارهای کیفیت سود بر بازده اضافی سهام بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ با در نظر گرفتن روند حرکت قیمت سهام در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
رشد و توسعه بازارها و ابزارهای مالی و تخصصی شدن مقوله سرمایه گذاری ایجاب می نماید سرمایه گذاران از ابزارها و مدل هایی استفاده نمایند که در انتخاب بهترین سرمایه گذاری و مناسب ترین پورتفوی به آن ها یاری دهد. این امر موجب شد که نظریه ها، مدل ها و روش های گوناگونی برای قیمت چکیده کامل
رشد و توسعه بازارها و ابزارهای مالی و تخصصی شدن مقوله سرمایه گذاری ایجاب می نماید سرمایه گذاران از ابزارها و مدل هایی استفاده نمایند که در انتخاب بهترین سرمایه گذاری و مناسب ترین پورتفوی به آن ها یاری دهد. این امر موجب شد که نظریه ها، مدل ها و روش های گوناگونی برای قیمت گذاری دارایی های مالی و پیش بینی بازده سهام مطرح شده و هر روز در حال توسعه و تغییر باشد. هدف این پژوهش افزودن عامل شتاب به مدل پنج عاملی و آزمون مدلی جدید در تبیین بازده مورد انتظار سهام می باشد. بنابراین نمونه ای مشتمل بر 108 شرکت طی سال های 1389 تا 1393 انتخاب گردید. نتایج نشان داد افزودن عامل شتاب به مدل پنج عاملی توان توضیحی مدل را افزایش نمی دهد اما مدل پنج عاملی فاما فرنچ نسبت به مدل پنج عاملی و شتاب، درصد بیشتری از پراکندگی بازده سبد سهام را توضیح می دهد. این یافته ها حاکی از برتری اعتبار تجربی مدل پنج عاملی، در پیش بینی بازده مورد انتظار سهام است. همچنین در پژوهش حاضر عامل ارزش معنی دار بوده و بعنوان متغیر زائد شناخته نمی شود.
پرونده مقاله
ارزش در معرض ریسک (VaR) روش ارزیابی و تشخیص ریسک است که از تکنیکهای آماری استاندارد که به طور روزمره در زمینههای تکنیکی دیگر نیز به کار میرود، استفاده مینماید. به طور قراردادی، ارزش در معرض ریسک بیشترین زیان مورد انتظار را در افق زمانی مشخص در سطح اطمینان معین انداز چکیده کامل
ارزش در معرض ریسک (VaR) روش ارزیابی و تشخیص ریسک است که از تکنیکهای آماری استاندارد که به طور روزمره در زمینههای تکنیکی دیگر نیز به کار میرود، استفاده مینماید. به طور قراردادی، ارزش در معرض ریسک بیشترین زیان مورد انتظار را در افق زمانی مشخص در سطح اطمینان معین اندازهگیری مینماید. این مقاله به طراحی یک مقیاس اندازه گیری ریسک با توالی بالا می پردازد یعنی محاسبه ارزش روزانه نقدینگی در ریسک در معرض خطر(LIVaR). از این رو، هدف ما بررسی آشکار جنبه نقدینگی درونی مرتبط با اندازه شرکت ها است. با بازسازی مجدد اطلاعات دستهبندی شده، تغییرات بارزی در بازده واقعی و بازده بدون اصطکاک (برنامهریزی شده) به وقوع پیوست و این دو متغیر به صورت مشترک مدلسازی شدند. ریسک مربوط به هزینه نقدینگی برنامهریزی شده، در مرحله بعد درجهبندی گردید. مدل مورد استفاده در این تحقیق به منظور شناسایی تأثیر ریسک نقدینگی برنامهریزی شده بر ریسک کل و ارزیابی VaR مربوط به بازده واقع در یک نقطه زمانی مورد استفاده قرار گرفته شد.
پرونده مقاله
پیشبینی بازار سهام یک مسئله کلاسیک میباشد که تا کنون به طور گسترده ای به وسیله ابزارها و مدل های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.تغییرات روند بازار سهام ناشی از تقابل نیرو های عرضه و تقاضا و دیگر عوامل اقتصادی است. تکنیک های اماری سنتی برای توصیف روند های فصلی چکیده کامل
پیشبینی بازار سهام یک مسئله کلاسیک میباشد که تا کنون به طور گسترده ای به وسیله ابزارها و مدل های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.تغییرات روند بازار سهام ناشی از تقابل نیرو های عرضه و تقاضا و دیگر عوامل اقتصادی است. تکنیک های اماری سنتی برای توصیف روند های فصلی و نامانایی داده های قیمت در بازار سهام ناتوان هستند. مدل مارکوف پنهان یکی از ابزار های بسیار قدرت مند در پردازش فرایند های اتفاقی و دنباله های تصادفی است، که در پهنه وسیعی از کاربرد ها نظیر پردازش گفتار، تصویر و سیگنال استفاده شده است. این مدل یک مدل اماری بوده و کار برد اصلی ان در باز شناخت گفتار میباشد. اما از انجا که یک مدل کلی برای فرایند های تصادفی است میتواند در سری های زمانی مالی نیز به کار رود.در این تحقیق ما با استفاده از الگوریتم خوشه بندی K-mean به همراه مدل مارکوف پنهان بر روی متغییر های تکنیکال درصد تغییرات روزانه قیمت و حجم معاملات به پیشبینی شاخص بی ای ال20)بلژیک) دریک روز اینده پرداخته ایم و در اخر دقت پیشبینی را با استفاده از معیار متوسط درصد خطاهای مطلق محاسبه کرده ایم که مقدار متوسط خطاهای مطلق برای پیش بینی مقدار روز اینده شاخص قیمتی بی ای ال20 در بازه زمانی 1 دسامبر تا 30 دسامبر 2015 عدد 0.03463- درصد میباشد. سریهای زمانی مقدار شاخص و حجم معاملات آن در بازه زمانی 1/1/2012 تا 30/12/2015 نمونه پژوهش را تشکیل میدهند. از داده های 1/1/2012 تا 30/11/2015 برای پرورش مدل و از داده های 30/11/2015 تا 30/12/2015 برای تست مدل و به دست اوردن دقت پیش بینی استفاده کرده ایم.
پرونده مقاله
در مقاله پیش رو، با الهام گیری از روش سهم بازار پایدار (CMS)، مدلی ارائه خواهد شد که با استفاده از آن مدیران ارشد یک بانک می توانند اثر کل مربوط به تغییرات در حجم سپرده گذاری ها و تسهیلات اعطایی را به عوامل تشکیل دهنده آن ها تجزیه نموده و با استفاده از این روش، ارزیابی چکیده کامل
در مقاله پیش رو، با الهام گیری از روش سهم بازار پایدار (CMS)، مدلی ارائه خواهد شد که با استفاده از آن مدیران ارشد یک بانک می توانند اثر کل مربوط به تغییرات در حجم سپرده گذاری ها و تسهیلات اعطایی را به عوامل تشکیل دهنده آن ها تجزیه نموده و با استفاده از این روش، ارزیابی مناسب تری را نسبت به مدیران مناطق خود، به عمل آورند. به طور کلی تغییرات مشاهده شده در ترکیب سپرده ها و تسهیلات یک بانک متاثر از سه عامل بوده که تنها یکی از این عوامل تحت کنترل بانک است؛ لذا بانکها باید تنها بر اساس این یک عامل، مدیران خود را در هر منطقه مورد ارزیابی قرار دهند. عوامل مذکور عبارتند از 1- تاثیرات کشوری که ناشی از سیاست های پولی و مالی اجرا شده در کل کشور بوده و بانک در کنترل کرن آن ها نقشی ندارد. 2- اثرات استانی که مربوط به ویژگی های منطقه ای هراستان بوده و بانک در این مورد نیز بصورت چشمگیری تاثیرگذار نیست. 3-اثر رقابتمندی که به معنای میزان تلاش و اثر بخشی مدیران هر منطقه بوده و با استفاده از آن، میتوان به خوبی مدیران یک منطقه را مورد ارزیابی قرار داد. این مقاله برآن است تا ابتدا به معرفی روشی بپردازد که با استفاده از آن، بتوان این سه اثر را از یکدیگر جداسازی کرد و پس از آن، روش مذکور را در یکی از بانک های خصوصی کشور پیاده سازی کرده و نتایج آن را گزارش نماید. لازم به ذکر است پس از انجام محاسبات لازم و استخراج نتایج، مشخص شد که مدیران بانک مورد مطالعه، در هیچ یک از زمینه های جذب سپرده و پرداخت تسهیلات، نسبت به سایر رقبا عملکرد مناسبی نداشته اند.
پرونده مقاله
این مطالعه به آزمون تئوری شتاب دهنده مالی برنانکه و همکاران (1999) برای اقتصاد ایران می پردازد. برای این منظور، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزین های جدید (DSGE) با بخش های مالی و بانکی برای ایران طراحی، مقدار دهی و شبیه سازی می گردد و برازش مدل پیشنهادی با مدل DSG چکیده کامل
این مطالعه به آزمون تئوری شتاب دهنده مالی برنانکه و همکاران (1999) برای اقتصاد ایران می پردازد. برای این منظور، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزین های جدید (DSGE) با بخش های مالی و بانکی برای ایران طراحی، مقدار دهی و شبیه سازی می گردد و برازش مدل پیشنهادی با مدل DSGE بدون حضور بخش مالی برای داده های فصلی از اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1371 تا 1390 مقایسه می گردد. به منظور آزمون تئوری شتاب دهنده مالی، توابع ضربه واکنش مدل پیشنهادی با مدل پایه مقایسه می گردد. بر پایه نتایج، مدل پیشنهادی دارای قابلیت برازش بهتری نسبت به مدل پایه است. بر اساس توابع ضربه واکنش، اثر شوک نرخ سود سپرده های بانکی بر متغیرهای بخش واقعی اقتصاد در چارچوب مدل پیشنهادی نسبت به مدل پایه بزرگتر و پایدارتر است و تعدیل اثرات شوک ها در مدل پیشنهادی به زمان بیشتری نیاز دارد. لذا تئوری شتاب دهنده مالی در اقتصاد ایران مورد تایید قرار می گیرد.
پرونده مقاله
در سال های اخیر، بازارهای مالی و بالاخص بازار سرمایه در ایران گسترش قابل توجهی داشته است و تغییرات ناگهانی در سطوح بینالمللی و کشور بر رفتار اقتصادی افراد و نوع پنداشت سرمایه گذاران از وضعیت بازارها تاثیر گذاشته است. در بهینه سازی سبد سهام مسئله اصلی انتخاب بهینه دارای چکیده کامل
در سال های اخیر، بازارهای مالی و بالاخص بازار سرمایه در ایران گسترش قابل توجهی داشته است و تغییرات ناگهانی در سطوح بینالمللی و کشور بر رفتار اقتصادی افراد و نوع پنداشت سرمایه گذاران از وضعیت بازارها تاثیر گذاشته است. در بهینه سازی سبد سهام مسئله اصلی انتخاب بهینه دارایی ها و اوراق بهاداری است که با مقدار مشخصی سرمایه می توان تهیه کرد. اگرچه کمینه کردن ریسک و بیشینه نمودن بازده سرمایه گذاری به نظر ساده می آید اما در عمل روش های متعددی برای تشکیل سبد بهینه به کار رفته است. در این پژوهش به تعیین پرتفوی بهینه بر اساس تحلیل همبستگی کانونی برروی شرکت های فعال تر در بورس اوراق بهادار تهران طی سال 1394 پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و نمونه آماری شامل بازدههای تعدیلی روزانه 42 شرکت موجود در شاخص 50 شرکت برتر در دوره های سه ماهه میباشد. نتایج تحقیق بر اساس تحلیل همبستگی کانونی نشان داد، 42 شرکت نمونه در قالب دو زوج متغیر کانونی که هرکدام از ترکیبات خطی نرخ های روزانه بازدهی بودند، تعدیل شدند. نتایج حاکی از آن است که از هر 1000 واحد پول، 469 واحد به عنوان اولین زوج متغیر کانونی بصورت ترکیب خطی از بانک ها و صنایع مبتنیبر فلزات اختصاص مییابد و 376 واحد بعنوان دومین زوج متغیر کانونی بصورت ترکیب خطی از موسسات سرمایه گذاری و صنایع نفتی و پتروشیمی اختصاص مییابد و 155 واحد باقی مانده به طور دلخواه در سایر صنایع اختصاص مییابد.
پرونده مقاله