خودشیفتگی به عنوان یک ساختار شخصیتی است که دارای علائمی چون نفوذ خواستههای شخصی، پاسخخواهی از دیگران و تعصب پردازش شناختی مطرح است. در بیشتر حالات مدیران خودشیفته در پی دستیابی به دستاوردهای بزرگ در شرکت هستند. آنان، به سمتوسوی اجرای اقدامات جسورانه، استراتژیکی عمل چکیده کامل
خودشیفتگی به عنوان یک ساختار شخصیتی است که دارای علائمی چون نفوذ خواستههای شخصی، پاسخخواهی از دیگران و تعصب پردازش شناختی مطرح است. در بیشتر حالات مدیران خودشیفته در پی دستیابی به دستاوردهای بزرگ در شرکت هستند. آنان، به سمتوسوی اجرای اقدامات جسورانه، استراتژیکی عملیاتی و انجام کسب و کارهای مخاطرهآمیز سوق پیدا کرده، به نحوی که این تصمیمها منتهی به سود یا زیان فراوان در پایان سال مالی خواهد شد. در همین راستا این پژوهش به بررسی اثر خودشیفتگی مدیران بر خطر سقوط قیمت سهام 52 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1389 تا 1393 پرداخته است. جهت سنجش خودشیفتگی مدیران از دو شاخص هورمون تستوسترون و پاداش نقدی و جهت سنجش خطر سقوط قیمت سهام از دو شاخص نوسانات پایین به بالا و دوره سقوط قیمت سهام استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که دو شاخص هورمون تستوسترون مدیران و پاداش نقدی اختصاص یافته به مدیران تاثیر مثبتی بر نوسان پایین به بالا (به عنوان معیار خطر سقوط قیمت سهام) دارند. همچنین دو شاخص هورمون تستوسترون مدیران و پاداش نقدی اختصاص یافته به مدیران تاثیر منفی بر دوره سقوط قیمت سهام (بهعنوان معیار خطر سقوط قیمت سهام) دارند.
پرونده مقاله
با توجه به غیر قطعی بودن دادههای مالی استفاده از روشهای فازی باعث دقت بیشتری در مدل‎سازی می‎شود. همچنین استفاده از سنجهی ریسک ارزش در معرض خطر مشروط به اینکه اندازه ضرر را به سرمایهگذار نشان میدهد، به تصمیم‎گیری بهتر کمک می‎کند. در این مقاله با اس چکیده کامل
با توجه به غیر قطعی بودن دادههای مالی استفاده از روشهای فازی باعث دقت بیشتری در مدل‎سازی می‎شود. همچنین استفاده از سنجهی ریسک ارزش در معرض خطر مشروط به اینکه اندازه ضرر را به سرمایهگذار نشان میدهد، به تصمیم‎گیری بهتر کمک می‎کند. در این مقاله با استفاده از سنجه ارزش در معرض ریسک مشروط و تخمین آن بهوسیله نظریه اعتبار فازی اقدام به بهینهسازی سبد سرمایهگذاری شده است. به این منظور، بازده انتظاری پرتفوی به وسیله میانگین اعتبار فازی بهدست آمده و سپس ارزش در معرض ریسک مشروط به وسیله همین نظریه تخمین زده شدهاست. در مرحله بعد با درنظر حجم معاملات هر دارایی به شکل یک عدد فازی ذوزنقهای و بهدست آوردن یک رابطه خطی بر مبنای نظریه اعتبار، محدودیت نقدشوندگی در مدل درنظر گرفته میشود. همچنین جهت کاراتر شدن مدل، محدودیتهای کف و سقف نسبتهای سرمایهگذاری و محدودیت کاردینالیتی در مدل درنظر گرفته شده‎است. مدل ارائه شده با توجه به استفاده از سنجه ریسک ارزش در معرض ریسک مشروط و همچنین درنظر گرفتن محدودیتهای کارا، میتواند به عنوان مدلی مناسب جهت انتخاب سبد سرمایهگذاری معرفی شود. در نهایت نیز جهت پیادهسازی مدل، یک مثال عددی با استفاده از 10 سهم از بورس اوراق بهادار تهران در سال 94 که به صورت تصادفی انتخاب شده‎اند، ارائه شده است.
پرونده مقاله
پژوهشها نشان داده دین عامل مؤثری بر شکلگیری خُلق اجتماعی است. لذا میتوان تأثیر دین بر تورشهای رفتاری که متأثر از خُلق اجتماعی است را موردبررسی قرار داد. پدیده رفتار جمعی در زمره چنین تورشهایی قرار میگیرد. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای پسرویدادی است که با استفاده ا چکیده کامل
پژوهشها نشان داده دین عامل مؤثری بر شکلگیری خُلق اجتماعی است. لذا میتوان تأثیر دین بر تورشهای رفتاری که متأثر از خُلق اجتماعی است را موردبررسی قرار داد. پدیده رفتار جمعی در زمره چنین تورشهایی قرار میگیرد. پژوهش حاضر ازجمله پژوهشهای پسرویدادی است که با استفاده از دادههای مشاهدهشده، احتمال بروز رفتار جمعی در سه ماه مذهبی محرم، رمضان و ذیالحجه را موردبررسی قرار داده است. با بررسی 1206 روز مبادلاتی بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1393-1389، نتایج پژوهش نشان میدهد که احتمال وجود این رفتار در ماههای مذهبی بیش از سایر ماههای سال است و در بین ماههای مذهبی نیز ماه رمضان بیشترین تأثیر را بر شکلگیری رفتار جمعی دارد. همچنین تئوریها احتمال بروز رفتار جمعی در عملکرد بالا یا پایین، یا در حجم بالا و پایین بازار سهام را مطرح کرده است. ازاینرو با انجام آزمونهای قوت، احتمال بروز رفتار جمعی تحت تأثیر حجم و عملکرد بازار بررسی شد، اما الگوی مشخصی در این زمینه مشاهده نشد.
پرونده مقاله
بورس مکانیزمی را فراهم میکند تا از طریق آن پساندازهای اندک جامعه به سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی تبدیل شود ، توسعه متناسب دو بخش اصلی اقتصاد یعنی بخش مالی و واقعی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. کشورهای توسعه یافته همواره بازار پول و سرمایه قدرتمندی داشته و دارند. چکیده کامل
بورس مکانیزمی را فراهم میکند تا از طریق آن پساندازهای اندک جامعه به سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی تبدیل شود ، توسعه متناسب دو بخش اصلی اقتصاد یعنی بخش مالی و واقعی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. کشورهای توسعه یافته همواره بازار پول و سرمایه قدرتمندی داشته و دارند. عدم توسعه مناسب بازار سرمایه به عنوان زیر مجموعه مهمی از بخش مالی علاوه بر ایجاد فشار مضاعف بر سیستم پولی کشور، باعث شده که واحدهای تولیدی و خدماتی از مزایای یک بازار سرمایه فعال و پویا محروم گردند. در پژوهش حاضر، انتخاب و بهینهسازی سبد سهام با استفاده از سه الگوریتم، شامل الگوریتم ژنتیک، فرهنگی و ازدحام ذرات و اطلاعات 106 شرکت پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1386 الی 1393، صورت گرفته است. در این پژوهش برای رسم مرز کارا و تشکیل پرتفوی بهینه، از واریانس به عنوان عامل اصلی خطر پذیری استفاده شده است.
نتایج مطالعه از بررسی تفاوت بین میانگین بازده سرمایه گذاری در سبدهای منتخب براساس سه روش نشان از عدم وجود اختلاف معنادار بین سه الگوریتم دارد. از طرفی به منظور مقایسه الگوریتم ها و بررسی برتری الگوریتم ها، دو روش بهینهسازی از دو بعد تابع هدف و نسبت بازده و ریسک مورد مقایسه قرار گرفت.از آنجایی که الگوریتم ازدحام ذرات مقدار تابع هدف کمتری داشته یا به عبارتی با کمترین خطا به بهترین نتیجه رسیده است، نسبت به الگوریتم های دیگر بهتر عمل کرده است و نشان دهنده برتری نسبی این الگوریتم در انتخاب سبد سهام بهینه است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به دنبال تبیین رابطه بازدهی و نوسان همزمان بازدهی سهام با استفاده از الگوی اختیارات سرمایه گذاری می باشد. دراین پژوهش، کوواریانس بازدهی و نوسانات بازدهی (بر مبنای انحراف معیار بازدهی سهام) به عنوان متغیر وابسته و اختیارات سرمایه گذاری شرکت ها بر اساس چهار معی چکیده کامل
پژوهش حاضر به دنبال تبیین رابطه بازدهی و نوسان همزمان بازدهی سهام با استفاده از الگوی اختیارات سرمایه گذاری می باشد. دراین پژوهش، کوواریانس بازدهی و نوسانات بازدهی (بر مبنای انحراف معیار بازدهی سهام) به عنوان متغیر وابسته و اختیارات سرمایه گذاری شرکت ها بر اساس چهار معیار اندازه شرکت، سن شرکت، رشد درآمدهای فروش و نسبت ارزش بازاری به ارزش دفتری سهام به عنوان متغیرهای توضیحی محاسبه شده اند. همچنین در مدل ارائه شده برای پژوهش، تاثیر دو عامل انعطاف پذیری در تصمیمات مدیریتی و عملکرد مدل پنج عاملی فاما و فرنچ بر رابطه بازدهی و نوسان همزمان بازدهی به عنوان متغیرهای کنترلی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از برازش مدل رگرسیون چند متغیره با استفاده از اطلاعات 63 شرکت حاضر در نمونه تحقیق در فاصله سال های 1383 تا 1392 نشان می دهد که در سطح اطمینان 95 درصد متغیرهای موثر بر اختیارات سرمایه گذاری به همراه متغیرهای کنترلی، بر رابطه بازدهی و نوسان همزمان بازدهی سهام اثرگذار بوده و هرچه میزان اختیارات یک شرکت بیشتر می شود، این تاثیر قوی تر می گردد.
پرونده مقاله
شرایط اقتصادی و بازار سهام بر صرف سهام تأثیر بالایی می تواند داشته باشد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر، کمک به حل معمای صرف سهام با ترکیب رژیمهای اقتصاد و بازار توسط متغیرهای مجازی فازی بوده است. رژیمهای ترکیبی اقتصاد و بازار تحت عنوان توابع واکنش فازی وارد مدل قیمت گذار چکیده کامل
شرایط اقتصادی و بازار سهام بر صرف سهام تأثیر بالایی می تواند داشته باشد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر، کمک به حل معمای صرف سهام با ترکیب رژیمهای اقتصاد و بازار توسط متغیرهای مجازی فازی بوده است. رژیمهای ترکیبی اقتصاد و بازار تحت عنوان توابع واکنش فازی وارد مدل قیمت گذاری دارایی بر اساس مصرف در چارچوب عادات شده است. این مدلسازی توسط تولید منابعی اضافه برای صرف ریسک سهام به حل معمای صرف سهام از دیدگاهی متفاوت کمک نموده است. مدل بگونه ای طراحی شده که در صورت رد فرضیه معادل با مدل قیمت گذاری دارایی بر اساس مصرف گردد. نتایج استفاده از مدل پیشنهادی در داده های ایران طی بازه زمانی 1371-1393 بصورت فصلی نشان داد: صرف سهام و ریسک گریزی مخالف با رژیمهای اقتصاد حرکت می کند. بطوریکه در رژیم رکود اقتصاد اخبار بد مصرف، باعث افزایش ریسک گریز نسبی و در نتیجه صرف سهام بالا می شود. در این رژیم فرد تنها در قبال جبرانی بالا حاضر به پذیرش ریسک است و تمایل به سرمایه گذاری در دارایی مطمئن همانند سپرده های بانکی دارد. از طرفی اخبار خوب در رژیم رونق اقتصاد، ریسک گریزی و در نتیجه صرف سهام را کاهش می دهد. همچنین رژیمهای افزایشی و کاهشی بازار در ترکیب با رژیمهای اقتصاد، بر شدت این حرکتها تأثیر گذاشته است.
پرونده مقاله
در مطالعات پیشین برای مدلسازی بازده مالی، از نرمال ترکیبی و همینطور فرایند مارکوف به طور مجزا، استفاده شده بود. در این تحقیق مدل نرمال ترکیبی به حالت مارکوف-نرمال ترکیبی گسترش یافته است و وزنهای ترکیبی در هر وضعیت متغیر با زمان و تابعی از مشاهدات گذشته در نظر گرفته چکیده کامل
در مطالعات پیشین برای مدلسازی بازده مالی، از نرمال ترکیبی و همینطور فرایند مارکوف به طور مجزا، استفاده شده بود. در این تحقیق مدل نرمال ترکیبی به حالت مارکوف-نرمال ترکیبی گسترش یافته است و وزنهای ترکیبی در هر وضعیت متغیر با زمان و تابعی از مشاهدات گذشته در نظر گرفته شدهاند و به این ترتیب محدودیت ثابت بودن وزنها مرتفع گردیده است. پارامترهای مدل پیشنهادی با استفاده از استنتاج بیزین تخمین زده شدهاند و یک الگوریتم نمونهگیری گیبس برای محاسبه چگالی پسین ایجاد شده است. کارایی الگوریتم نیز با شبیهسازی آزموده شده و سپس در حالت دو وضعیته، در هر وضعیت با یک و دو مؤلفه نرمال و در حالت محدودشده (میانگین صفر) توسط تابع درستنمایی مورد مقایسه قرار گرفته است. در انتها مدل ارائه شده برای بازدههای روزانه شاخص 500S&P (2009-2015) و شاخص کل بورس تهران (1388-1394) به کار رفت و نشان دادیم مدل مارکوف ترکیبی متغیر با زمان نرمال-گارچ با دو مؤلفه نتایج بهتری نسبت به حالت تک مؤلفهای (مارکوف-گارچ) ارائه میدهد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، نقش ریسک نکول در بروز اثر شتاب با استناد به داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 31/01/1387 تا 31/04/1393 تحلیل می شود. اثر شتاب، استمرار بازده در میان مدت، که طی دو دهه گذشته در بازارها و دوره های زمانی متفاوت مشاهده شده چکیده کامل
در این پژوهش، نقش ریسک نکول در بروز اثر شتاب با استناد به داده های شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 31/01/1387 تا 31/04/1393 تحلیل می شود. اثر شتاب، استمرار بازده در میان مدت، که طی دو دهه گذشته در بازارها و دوره های زمانی متفاوت مشاهده شده است، با استفاده از دو دیدگاه قابل تشریح میباشد: دیدگاه مبتنی بر ریسک و دیدگاه رفتاری. دیدگاه اول، وجود اثر شتاب را بهعنوان پاداشی برای تحمل ریسک معرفی میکند، اما دیدگاه دوم آن را ناشی از واکنش افراطی یا تفریطی سرمایهگذاران میداند. ریسک نکول یا عدم اطمینان از توانایی شرکت در برآورده کردن تعهدات و بازپرداخت بدهیهایش، با معیارهای متفاوتی تخمین زده شده است. متداولترین آنها، معیارهای مبتنی بر دادههای حسابداری، رتبههای اعتباری و دیفرانسیل بازپرداخت بدهی است که همگی از کاستیهای متعددی رنج میبرند. به همین دلیل در پژوهش پیشرو، برای اندازهگیری ریسک نکول از یک معیار مبتنی بر مدل قیمتگذاری اختیار معامله بلک- شولز- مرتون استفاده شد که برخی از مشکلات مرتبط با معیارهای اندازهگیری ریسک نکول مورداستفاده در مطالعات پیشین را رفع میکند. این معیار نهتنها اطلاعات گذشته را مدنظر قرار میدهد که با استفاده از قیمت بازاری سهام، انتظارات سرمایهگذاران راجع به عملکرد سهام در آینده را نیز لحاظ میکند. معیار مزبور همچنین به نوسانپذیری بازده داراییها توجه میکند. برای توصیف اثر شتاب نیز، دوره تشکیل 6 ماهه و دورههای نگهداری 3، 6 و 12 ماهه، انتخاب شد. ابتدا سودآوری سه استراتژی شتاب کوتاه مدت (6/3)، میان مدت (6/6) و بلندمدت (6/12) مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد که در بازه زمانی فوق، تنها استراتژی شتاب میان مدت که از دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه استفاده می کند، سودآور است. سپس، نشان داده شد بین ریسک نکول و اثر شتاب رابطه ای وجود ندارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اثر شتاب مختص شرکتهای دچار درماندگی مالی و ناتوان در بازپرداخت بدهی نیست و امکان بروز آن در شرکتهای سالم و متمکن از نظر مالی نیز وجود دارد؛ یافتهای که میتواند مورد توجه سرمایهگذاران و بازیگران بازار قرار بگیرد. در این پژوهش، همچنین نشان داده شد که پرتفوی سهام بازنده با ویژگی هایی نظیر ریسک نکول بالا، اندازه کوچک، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار بالا و عدم نقدشوندگی همراه است، اما توصیف پرتفوی سهام برنده تاحدودی پیچیده میباشد. همین موضوع پیش بینی عایدی های شتاب را مشکل میسازد.
پرونده مقاله
این پژوهش به بررسی ارتباط بین قیمتگذاری نادرست سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت با تأکید بر نقش محدودیتهای مالی و افق زمانی سرمایهگذاری سهامداران در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روششناسی از چکیده کامل
این پژوهش به بررسی ارتباط بین قیمتگذاری نادرست سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت با تأکید بر نقش محدودیتهای مالی و افق زمانی سرمایهگذاری سهامداران در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و از بعد روششناسی از نوع تحقیقات علی (پس رویدادی) است. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 128 شرکت بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب، و دوره زمانی آن بین سالهای 1388 تا 1393 است. روش مورد استفاده جهت جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و برای آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین قیمتگذاری نادرست سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. محدودیتهای مالی و افق زمانی سرمایهگذاری سهامداران بر ارتباط بین قیمتگذاری نادرست سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت تأثیر ندارد. بین شدت بیش ارزشیابی سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت ارتباط وجود ندارد همچنین بین شدت کم ارزشیابی سهام و میزان سرمایهگذاریهای شرکت ارتباط وجود ندارد.
پرونده مقاله