تری بنورون متیل از علف کش های رایج برای کنترل علف های هرز پهن برگ در مزارع گندم می باشد. در این آزمایش واکنش علف های هرز مشـکوک به مقـاومت مزارع گنـدم، 38 مزرعه از استـان کرمانشاه در سال 1392-1391 مورد بررسی قرار گرفت. بذور خردل وحشی مشکوک به مقاومت از مزارع جمع آوری و چکیده کامل
تری بنورون متیل از علف کش های رایج برای کنترل علف های هرز پهن برگ در مزارع گندم می باشد. در این آزمایش واکنش علف های هرز مشـکوک به مقـاومت مزارع گنـدم، 38 مزرعه از استـان کرمانشاه در سال 1392-1391 مورد بررسی قرار گرفت. بذور خردل وحشی مشکوک به مقاومت از مزارع جمع آوری و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار مورد آزمایش قرار گرفتند. در جهت تشخیص سریع بروز مقاومت جمعیت ها با مصرف دز تفکیک کننده علف کش تری بنورون متیل غربال اولیه شدند. تعیین درجه مقاومت سپس به کمک آزمون زیست سنجی با استفاده از منحنی های دز-پاسخ انجام گردید. برای بررسی مکانیزم مقاومت از روش های مولکولی، به ویژه از کلون ژن ALS با ناقلPJET1.2/blunt استفاده شد. طبق نتایج آزمایش تفکیک دز، 4/10 گرم ماده مؤثر در هکتار، جمعیت های حساس خردل وحشی را به میزان 90 درصد کنترل کرد. در آزمایش های غربال گری نیز 50 درصد از جمعیت ها به عنوان جمعیت مقاوم شناسایی شدند که بر اساس روش بکی و تاردیف، 8/57 درصد از آنها دارای درجه مقاومت خیلی بالا، 5/31 درصد از آنها به عنوان جمعیت هایی با درجه مقاومت بالا و 5/10 درصد دارای مقاومت کم شناسایی شدند. همچنین، GR50 علف های هرز مقاوم در مقایسه با علف هرز حسـاس افزایش یافت که بیـانگر وجـود مقاومت در این استـان می باشـد، به طوری که برای کنترل جمعیت مقـاوم Z15، این مقدار به 1309 گرم ماده مؤثر در هکتار افزایش یافت. توالی یابی DNA خردل وحشی نیز نشان داد که جهش در موقعیت آلانین 122 با جایگزینی اسید آمینه پرولین سبب بروز مقاومت از نوع جهش مبتنی بر محل هدف شده است.
پرونده مقاله
این آزمایش در سال زراعی 91-1390 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود شیمیایی فسفاتی در سه سطح صفر (P1)، 5/22 (P2) و 45 (P3) کیلوگرم بر هکتار دیآمونیوم فسف چکیده کامل
این آزمایش در سال زراعی 91-1390 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان بهصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کود شیمیایی فسفاتی در سه سطح صفر (P1)، 5/22 (P2) و 45 (P3) کیلوگرم بر هکتار دیآمونیوم فسفات بر اساس آزمون خاک و فاکتور دوم مصرف کود زیستی فسفر بارور-2 در پنج سطح شامل: عدم مصرف کود زیستی (B1)، مصرف کود زیستی بهمیزان 100 گرم در هکتار در زمان کاشت (B2)، مصرف کود زیستی بهمیزان 100 گرم در هکتار در زمان کاشت و 100 گرم در هکتار در مرحله ساقه رفتن (B3)، مصرف کود زیستی بهمیزان 200 گرم در هکتار در زمان کاشت (B4)، مصرف کود زیستی بهمیزان 200 گرم در هکتار در زمان کاشت و 200 گرم در هکتار در مرحله ساقه رفتن (B5) بودند. نتایج نشان داد که بیشترین شاخص سطح برگ با کاربرد 45 کیلوگرم بر هکتار دیآمونیم فسفات در سطوح کود زیستی B4 و B3 بهترتیب بهمیزان 8/5 و 7/5 بهدست آمدند. ماده خشک کل با کاربرد 45 کیلوگرم بر هکتار دیآمونیم فسفات و سطوح کود زیستی B2، B5، B4 و B3 نسبت به تیمار شاهد، بهترتیب 7/29، 9/25، 0/4 و 5/2 درصد افزایش یافتند. بیشترین کارآیی مصرف نور (45/2 گرم بر مگاژول) با مصرف 45 کیلوگرم بر هکتار دیآمونیم فسفات و کود زیستی B4 بهدست آمد که 23 درصد در مقایسه با تیمار شاهد بیشتر بود. سطوح B3 و B2 کود زیستی، باعث افزایش معنیدار عملکرد دانه به ترتیب بهمیزان 8/9 و 3/9 درصد در مقایسه با تیمار شاهد شدند. در مجموع نتایج نشان داد که کود زیستی فسفر بارور-2، نتیجه مطلوبی در افزایش عملکرد دانه گندم داشت.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر تنش کمبود آب بر سطح برگ، کارآیی مصرف نور و ماده خشک سویا (Glycine max L.) و ارزن (Panicum miliaceum L.) در کشت مخلوط، آزمایشی در سال 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشـاورزی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صـورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کا چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر تنش کمبود آب بر سطح برگ، کارآیی مصرف نور و ماده خشک سویا (Glycine max L.) و ارزن (Panicum miliaceum L.) در کشت مخلوط، آزمایشی در سال 1394 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشـاورزی دانشگاه بوعلی سینای همدان به صـورت اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تنش کمبود آب در سه سطح (آبیاری پس از 60، 90 و 120 میلیمتر تبخیر آب از تشتک تبخیر) به عنوان عامل اصلی و الگوی کاشت جایگزینی در پنج سطح (تککشتی سویا (100S)، تککشتی ارزن (100M)، کشت مخلوط جایگزینی 33 درصد سویا+ 67 درصد ارزن (33S:67M)، 50 درصد سویا+ 50 درصد ارزن (50S:50M) و 67 درصد سویا+ 33 درصد ارزن (67S:33M) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد، بیشترین شاخص سطح برگ سویا و ارزن به ترتیب به میزان 68/5 و 23/3 در تککشتی آنها بهدست آمد. تنش شدید کمبود آب شاخص سطح برگ سویا و ارزن را به ترتیب 03/33 و 33/33 درصد نسبت به عدم تنش کاهش داد. بالاترین ماده خشک در تککشتی سویا و ارزن به ترتیب به مقدار 613 و 540 گرم بر مترمربع، حاصل شد. تنش شدید کمبود آب ماده خشک سویا و ارزن را به ترتیب 87/39 و 56/31 درصد نسبت به شاهد کاهش داد. کارآیی مصرف نور ارزن در الگوهای کشت مخلوط (33S:67M)، (50S:50M) و (67S:33M) به ترتیب 85/24، 86/29 و 76/26 درصد بیشتر از کشت خالص ارزن بود. در حالی که، کارآیی مصرف نور سویا در کشت مخلوط کاهش یافت و میانگین آن در طول فصل رشد از 97/0 گرم بر مگاژول در نسبت (33S:67M) تا 77/1 گرم بر مگاژول در تیمار کشت خالص سویا متغیر بود. نتایج نشان داد تنش کمبود آب تأثیر منفی بر کارآیی مصرف نور ارزن و سویا داشت
پرونده مقاله