به منظور بررسی اثر تنش کم آبی و مصرف تعدیل کنندههای تنش بر میزان عناصر برگ و دانه و برخی صفات بیوشیمیایی کینوا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و گلدانی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل تنش کم آبی در چهار سطح (تنش در مرحله رشد رویشی پس از استقرار چکیده کامل
به منظور بررسی اثر تنش کم آبی و مصرف تعدیل کنندههای تنش بر میزان عناصر برگ و دانه و برخی صفات بیوشیمیایی کینوا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و گلدانی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل تنش کم آبی در چهار سطح (تنش در مرحله رشد رویشی پس از استقرار گیاهی تا شروع گلدهی؛ تنش در مرحله رشد زایشی از ابتدای گلدهی تا انتهای گلدهی؛ تنش در مرحله پرشدن دانه از شروع پر شدن تا رسیدگی دانه؛ بدون تنش یا آبیاری کامل) و محلول پاشی در چهار سطح (اسید آسکوربیک با غلظت 2 میلی مولار؛ اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مولار؛ کود کلاته میکرو کامل نانو 2 لیتر در هزار لیتر؛ شاهد یا آب پاشی) بودند. نتایج نشان داد که تنش کم آبی اثر معنی داری بر میزان عناصر برگ و دانه و صفات بیوشیمیایی کینوا داشت .تنش کم آبی در مراحل مختلف رشدی سبب کاهش کلروفیل a و b، کاروتنوئیدها و قندهای محلول نسبت به شاهد شد، اما محتوای پرولین افزایش یافت. تنش کم آبی در مرحله رشد رویشی، مرحله رشد زایشی و در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با شاهد به ترتیب محتوای پرولین را به میزان 15، 28 و 31 درصد افزایش داد. از سوی دیگر، تنش کم آبی در مرحله رشد رویشی، رشد زایشی و مرحله پر شدن دانه در مقایسه با شاهد میزان وزن دانه را به ترتیب 4، 20 و 20 درصد کاهش داد. کاربرد ترکیبات به کار رفته از طریق افزایش تجمع پرولین و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، باعث افزایش وزن دانه کینوا گردید. محلول پاشی با اسید آسکوربیک، کود کامل میکرو نانو و اسید سالیسیلیک در مقایسه با شاهد به ترتیب محتوای کلروفیل a را به میزان 2، 13 و 5 درصد افزایش داد. به نظر می رسد محلول پاشی با اسید سالیسیلیک در مقایسه با سایر تعدیل کننده ها، در مراحل مختلف اعمال تنش کم آبی، تاثیر مثبت بیشتری داشت.
پرونده مقاله
با توجه به محدودیت منابع آبی کشور ضرورت یافتن راهکارهای بهینه مصرف آب در تولید محصولات زراعی در کنار کاهش کاربرد نهاده های شیمیایی، آزمایشی در سال زراعی 1397 به صورت کرت های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به منظور ارزیابی اثر کاربرد ه چکیده کامل
با توجه به محدودیت منابع آبی کشور ضرورت یافتن راهکارهای بهینه مصرف آب در تولید محصولات زراعی در کنار کاهش کاربرد نهاده های شیمیایی، آزمایشی در سال زراعی 1397 به صورت کرت های خرد شده فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به منظور ارزیابی اثر کاربرد همزمان بیوچار و نیتروکسین بر شاخص های رشد و عملکرد لوبیا چشمبلبلی تحت رژیم های مختلف آبیاری، در مزرعه تحقیقاتی شهید سالمی اهواز اجرا گردید. رژیم آبیاری شامل آبیاری پس از 60، 90 و 120 میلی متر تبخیر از تشت تبخیر کلاس A به کرت های اصلی و کاربرد بیوچار شامل صفر، چهار و هشت تن در هکتار و نیتروکسین شامل تلقیح و عدم تلقیح به کرت های فرعی اختصاص داده شد. کاربرد هشت تن در هکتار بیوچار به همراه نیتروکسین موجب بهبود 12% محتوای آب نسبی در شرایط تنش شدید شد. سطح آبیاری 120 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر موجب کاهش 33% عملکرد دانه شده و کاربرد نیتروکسین در شرایط نرمال موجب افزایش 19% عملکرد دانه شد اما در سطح آبیاری 120 میلیمتر تبخیر تأثیر معنیدار بر عملکرد دانه نداشت. کاربرد بیوچار در شرایط بدون تنش موجب افزایش 37% عملکرد دانه شد که این تغییرات در سطح آبیاری 120 میلیمتر تبخیر از تشتک تبخیر به 29% رسید. بیشترین عملکرد دانه (266 گرم در مترمربع) از شرایط بدون تنش و استفاده از هشت تن در هکتار بیوچار حاصل شد. بیشترین عملکرد بیولوژیک در شرایط و کاربرد هشت تن در هکتار بیوچار و عدم استفاده از نیتروکسین (809 گرم در مترمربع) حاصل شد. کاربرد هشت تن در هکتار بیوچار در تلفیق با نیتروکسین می تواند عملکرد قابل قبولی در شرایط محدودیت آبیاری لوبیا چشم بلبلی ایجاد کند.
پرونده مقاله
با توجه به کمبود آب در بخش کشاورزی و اهمیت آن در تولید گیاه دارویی آویشن، مدیریت مصرف آب جهت توسعه کشت آن ضروری به نظر می رسد. به این منظور در آزمایشی تأثیر رژیم آبیاری، الگوی کشت و کاربرد بیوچار بر رشد و عملکرد گیاه آویشن مورد بررسی قرار گرفت. عوامل آزمایش شامل رژیم آ چکیده کامل
با توجه به کمبود آب در بخش کشاورزی و اهمیت آن در تولید گیاه دارویی آویشن، مدیریت مصرف آب جهت توسعه کشت آن ضروری به نظر می رسد. به این منظور در آزمایشی تأثیر رژیم آبیاری، الگوی کشت و کاربرد بیوچار بر رشد و عملکرد گیاه آویشن مورد بررسی قرار گرفت. عوامل آزمایش شامل رژیم آبیاری در سه سطح (آبیاری تمامی جویچه ها، آبیاری جویچهها بهصورت یکدرمیان ثابت و یکدرمیان متغیر)، بیوچار در دو سطح (عدم کاربرد بیوچار یا شاهد و کاربرد بیوچار به میزان هشت تن در هکتار) و الگوی کاشت در دو سطح (کشت یک ردیفه و دو ردیفه آویشن) بودند. این آزمایش در دو سال زراعی 1397-1396 و 1398-1397 و بهصورت آزمایش کرتهای یکبار خردشده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد سرشاخه گلدار در تیمار آبیاری تمامی جویچهها + کاربرد بیوچار با میانگین 1701 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. در این بررسی بیشترین و کمترین عملکرد اسانس به ترتیب با 24.7 و 11.6 کیلوگرم در هکتار در آبیاری جویچهها بهصورت یکدرمیان ثابت + کاربرد بیوچار + کشت دو ردیفه آویشن و آبیاری جویچهها بهصورت یکدرمیان متغیر + عدم کاربرد بیوچار + کشت دو ردیفه آویشن به دست آمد. در کل، علیرغم کاهش رشد و عملکرد ماده خشک آویشن، تیمارهای آبیاری جویچهها بهصورت یکدرمیان متغیر با افزایش قابلملاحظه درصد اسانس و کاهش مصرف آب، باعث افزایش عملکرد اسانس شد. استفاده از بیوچار هم درشرایط کم آبیاری و هم آبیاری کامل بر تمامی صفات رویشی و عملکردی آویشن اثر مثبتی داشت.
پرونده مقاله
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف قطع آبیاری بر عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی ارقام گندم در سال زراعی 97-1396 در منطقه شهریار به صورت کرت های خرد شده (اسپیلت پلات) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دو عامل قطع آبیاری و ارقام در 63 تیمار و سه تکرار انجام چکیده کامل
این تحقیق به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف قطع آبیاری بر عملکرد و خصوصیات کمی و کیفی ارقام گندم در سال زراعی 97-1396 در منطقه شهریار به صورت کرت های خرد شده (اسپیلت پلات) در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با دو عامل قطع آبیاری و ارقام در 63 تیمار و سه تکرار انجام شد. عامل اصلی تیمارهای آبیاری در سه سطح شامل؛ آبیاری معمول I0، قطع آبیاری در مرحله گلدهی (براساس مقیاس زادوکس، شروع گلدهی گندم با کد 61 (گلدهی سنبلچه های وسط سنبله) و اتمام گلدهی با کد 69 (گلدهی تمام سنبلچه های سنبله) I1، قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه (اولین گره قابل رویت است با کد73 تا ظهور کامل سنبله کد94) I2 و 21 رقم به عنوان عامل فرعی شامل ارقام؛ چمران، استار، سیروان، سیوند، ارگ، پارسی، برات، نارین، حیدری، افق، رخشان، بهاران، سپاهان، افلاک، میهن، زارع، گنبد، اروم، سایسون، گاسکوژن، مهرگان بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که وزن هزاردانه، عملکرد دانه، عملکرد کل، هدایت روزنه ای، دمای کانوپی، پرولین برگ، پایداری غشای سلولی،گلوتن دانه، آنزیم آنتی اکسیدانت SOD و بیو مارکر تخریب MDA تحت تأثیر اثرات اصلی سطوح قطع آبیاری و ارقام و اثرات متقابل تیمار ها قرارگرفتند و اختلافات به وجود آمده در سطح یک و پنج درصد معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه ( kg.ha-1)10857.2، عملکرد کل 44092.8 (kg.ha-1 ) و هدایت روزنه ای 236.08 (mmolH2o.m-2.s-1 ) از تیمار آبیاری معمول و رقم رخشان و کمترین عملکرد دانه 1467.9 (kg.ha-1)، عملکرد کل11496.7 (kg.ha-1) و هدایت روزنه ای 44.81 (mmolH2o.m-2.s-1 ) از تیمار قطع آبیاری در مرحله گلدهی و رقم افق با حاصل شد. قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه رقم افق بیشترین دمای کانوپی (0C) 19.827 و پرولین برگ 0.994 (µg.gFw) ) و کمترین دمای کانوپی 13.126 (0C ) و پرولین برگ 0.416 (µg.gFw) پایداری غشای سلولی 171.14 (µmos.cm ) از آبیاری معمول در رقم رخشان به دست آمد. بیشترین آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز 19.06 (U/mgprotein) و مالون دی آلدئید 40.68 (ηmol.gFw-1) مربوط به قطع آبیاری در مرحله گلدهی رقم گاسگوژن بود. نتایج نشان داد ارقام متحمل به خشکی کمتر تحت تأثیر تنش خشکی قرار گرفتند و با تولید کمتر مواد آلی مانند پرولین و آنزیم ها و بیومارکرهای تخریب، میزان عملکرد را در سطح قابل قبولی حفظ کردند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل گیاهی AquaCrop در شبیهسازی عملکرد، زیستتوده و کارآیی مصرف آب کلزا تحت مقادیر مختلف آبیاری (E1، E2، E3 و E4 به ترتیب نشان دهنده تأمین آب به میزان 50، 75، 100 و 125 میلیمتر از تشت تبخیر) در سه سال زرعی (Y1، Y2 و Y3 به ترتیب نشان دهند چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل گیاهی AquaCrop در شبیهسازی عملکرد، زیستتوده و کارآیی مصرف آب کلزا تحت مقادیر مختلف آبیاری (E1، E2، E3 و E4 به ترتیب نشان دهنده تأمین آب به میزان 50، 75، 100 و 125 میلیمتر از تشت تبخیر) در سه سال زرعی (Y1، Y2 و Y3 به ترتیب نشان دهنده سالهای اول، دوم و سوم) انجام شد. به منظور واسنجی این مدل از دادههای برداشت شده از سال اول زراعی و برای صحتسنجی مدل از دادههای سال دوم و سوم استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل AquaCrop برای شبیهسازی هر سه پارامتر مورد مطالعه دچار خطای بیشبرآوردی شد (0>MBE). دقت این مدل برای شبیهسازی عملکرد و زیستتوده عالی (1/0< NRMSE) و برای شبیهسـازی کارآیی مصـرف آب خوب (0.2< NRMSE )< 0.1 ) بود. میانگین اختلاف بین عملکرد، زیستتوده و کارآیی مصرف آب شبیهسازی شده و مشاهداتی به ترتیب برابر با 0.19 تن در هکتار، 0.78 تن در هکتار و0.05 کیلوگرم بر مترمکعب بود. براساس این نتایج، استفاده از این مدل برای شبیهسازی عملکرد، زیست توده و کارآیی مصرف آب گیاه کلزا قابل پیشنهاد است.
پرونده مقاله
خشکی یکی از عوامل عمده محدود کننده بهره وری در کشاورزی است و مدیریت تغذیه از جمله کاربرد کودهای پتاسه نقش مهمی در مقاومت گیاهان به خشکی دارد. به منظور ارزیابی ویژگی های کمّی و کیفی آمارانت علوفه ای در مقایسه با ارزن علوفه ای آزمایشی طی دو سال زراعی 1395-1394 و 1396- چکیده کامل
خشکی یکی از عوامل عمده محدود کننده بهره وری در کشاورزی است و مدیریت تغذیه از جمله کاربرد کودهای پتاسه نقش مهمی در مقاومت گیاهان به خشکی دارد. به منظور ارزیابی ویژگی های کمّی و کیفی آمارانت علوفه ای در مقایسه با ارزن علوفه ای آزمایشی طی دو سال زراعی 1395-1394 و 1396-1395 به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه سعادت شهر استان فارس طراحی و اجرا گردید. در این آزمایش از سه دور آبیاری (5، 10 و 15 روزه) به عنوان عامل اصلی، کود پتاسیم (50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار) و گیاه علوفه ای (آمارانت و ارزن) به عنوان کرت های فرعی استفاده گردید. نتایج مقایسه میانگین تجزیه مرکب دو سال نشان داد که گیاه آمارانت به طور معنی داری ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین، تعداد برگ در بوته، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر، درصد پروتئین خام و کربوهیدرات محلول بیشتری نسبت به گیاه ارزن دارد. افزایش دور آبیاری باعث کاهش صفات ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین گیاه، تعداد برگ در بوته، وزن هزار دانه، درصد الیاف خام، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر و درصد ADF شد. با افزایش سطح کود پتاسیم، میزان ارتفاع، قطر ساقه، طول گل آذین گیاه، تعداد برگ در بوته، درصد الیاف خام، عملکرد علوفه خشک، درصد خاکستر، درصد پروتئین خام، درصد ADF و درصد NDF در گیاه کاسته شد. به طورکلی، می توان نتیجه گرفت گیاه آمارانت نسبت به ارزن عملکرد و تحمل به تنش خشکی بیشتری دارد و می توان کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار کود پتاسیم را برای رسیدن به عملکرد بیشتر مورد توجه قرار داد.
پرونده مقاله
درجه حرارت آب حامل از عوامل محیطی است که نقش مهمی در کارآیی علف کش ها دارد. بدین منظور آزمایش برون گلخانه ای با شش دُز مختلف از تیمار علف کشی گلایفوسیت (رانداپ) به صورت خالص و مخلوط با مویان پی سی گیت در کنترل علف های هرز کیسه کشیش (Capsella bursa-pastoris L)، خ چکیده کامل
درجه حرارت آب حامل از عوامل محیطی است که نقش مهمی در کارآیی علف کش ها دارد. بدین منظور آزمایش برون گلخانه ای با شش دُز مختلف از تیمار علف کشی گلایفوسیت (رانداپ) به صورت خالص و مخلوط با مویان پی سی گیت در کنترل علف های هرز کیسه کشیش (Capsella bursa-pastoris L)، خردل وحشی (Sinapis arvensis L) و خاکشیرمعمولی (Descurainia sophia L) در دانشگاه لُرستان به اجرا درآمد. آزمایش به صورت دُز-پاسخ در پنج تیمار دمایی 5، 20، 30، 45 و 55 درجه سلسیوس بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بود. نتایج نشان داد کاربرد تیمار دمایی و دُزهای مختلف علف کش گلایفوسیت بر وزن خشک هر سه علف هرز کیسه کشیش، خردل وحشی و خاکشیر معمولی معنی دار بود (P<0.01). مطابق مقادیر هر یک از EC10، EC50 و EC90 مربوط به دماهای مختلف محلول سم پاشی علف کش گلایفوسیت، بهترین درجه حرارت محلول سم پاشی جهت افزایش کارآیی گلایفوسیت، دمای 30 و 45 درجه سلسیوس بودند که اختـلاف معنی دار با یکـدیگر نداشـتند. دمای پایین یعنی 5 درجه سلسیوس به طور معنی داری منجر به کاهش کارآیی تمامی دُزهای حداقل و حداکثر علف کش گلایفوسیت شد. درجه حرارت 20 و 55 درجۀ سلسیوس دارای تأثیر متوسطی در کارایی دُزهای مختلف گلایفوسیت بودند. استفاده از مویان پی سی گیت به طور معنی داری منجر به کاهش مقادیر EDها (افزایش کارآیی علف کش گلایفوسیت) در تمام سطوح درجه حرارتی شد. بنابراین، بهترین دامنه درجه حرارتی برای حصول کارآیی مطلوب علف کش گلایفوسیت، دمای بین 20 ≤ و 45 ≥ درجه سلسیوس بود. دُز کاربردی 2050 گرم مـادۀ مـؤثره در هکتار به همراه مویان پی سی گیت نیز به عنوان بهترین تیمار علف کشی جهت کنترل علف های هرز زمستانه شناخته شد.
پرونده مقاله
مطالعه دقیق ماهیت برهمکنش ژنوتیپ با محیط، امکان شناسایی ژنوتیپهای پایدار و سازگار را برای بهنژادگرها فراهم میآورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پرمحصول در طرحهای به‎ نژادی بوده است. بهمنظور بررسی سازگاری عملکرد و اجزای عملک چکیده کامل
مطالعه دقیق ماهیت برهمکنش ژنوتیپ با محیط، امکان شناسایی ژنوتیپهای پایدار و سازگار را برای بهنژادگرها فراهم میآورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پرمحصول در طرحهای به‎ نژادی بوده است. بهمنظور بررسی سازگاری عملکرد و اجزای عملکرد هفت لاین امیدبخش ماش بههمراه شاهد (رقم پرتو)، سه آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سه منطقه ازکشور یعنی خوزستان (مرکز تحقیقات کشاورزی صفیآباد دزفول)، گلستان (ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد) و فارس (ایستگاه تحقیقات کشاورزی زرقان) در سال 1394-1393 بهمدت دو سال اجرا شد. هر کرت آزمایشی شامل چهار خط 4 متری بود. صفات مورد بررسی عبارت بودند از: تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، طول بوته و عملکرد دانه. تجزیه واریانس مرکب داده ها انجام و به دلیل معنی دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط و لذا پاسخ مختلف ژنوتیپها نسبت به محیط های مختلف، برای تعیین سازگاری و پایداری ژنوتیپ ها نسبت به محاسبه آماره ‎های پایداری اقدام شد. برای انجام این کار آماره های پایداری واریانس محیطی رومر، ضریب تغییرات محیطی فرانسیس و کاننبرگ، ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون برای تعیین ژنوتیپ های پایدار محاسبه شدند. همچنین، تجزیه AMMI انجام شد. بر اساس ضریب تغییرات فرانسیس کاننبرگ ژنوتیپ های VC6368(46-40-4) و VC6371-94 و بر اساس ضریب رگرسیون فینلی و ویلکینسون VC6469 و VC3960-88 پایدار بودند. از نظر ضریب تغییرات درون مکانی نیز ژنوتیپ های VC3960-88 و VC6368(46-40-4) پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه پایداری و در نظر گرفتن عملکرد دانه، وزن دانه و صفات مطلوب، ژنوتیپ های VC6371، VC6368(46-40-4) و VC3960-88 جهت بررسی های بیشتر انتخاب شدند.
پرونده مقاله